فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۸٬۰۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی وضعیت عوامل بازاریابی خدمات آرشیوی در آرشیو ملی ایران در مدل آمیختة بازاریابی(7P) است.
روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر رویکرد، از نوع تحقیقات آمیختة اکتشافی و پیمایشی است. جامعة آماری این پژوهش در بخش کیفی و کمّی، کارکنان آرشیو ملی ایران هستند. برای این منظور، در بخش کیفی، با انجام مصاحبه با کارکنان آرشیو به مصادیق هریک از عوامل مدل آمیختة بازاریابی در خدمات آرشیو دست یافته و سپس برای شناسایی و بررسی عوامل بازاریابی خدمات آرشیوی از پرسشنامة محقق ساخته ای استفاده شد که دارای ابعاد مختلف عوامل مدل آمیختة بازاریابی بود. پس از آن، داده ها، با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس.، با روش های آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها و نتایج پژوهش: یافته های پژوهش در بخش کیفی نشان داد هریک از عوامل آمیخته بازاریابی در مراکز آرشیوی شامل محصول، هزینه، مکان، فعالیت های تشویقی، و ترغیبی، و مانند آن از چه شاخص هایی تشکیل می شوند. سپس، در بخش کمّی مشخص شد وضعیت مدل آمیخته بازاریابی در خدمات آرشیو ملی ایران در سطح متوسط قرار دارد واز نظر کارمندان آرشیو ملی ایران از بین مؤلفه های این مدل، به ترتیب شواهد فیزیکی، با رتبة 97/4 رتبة نخست؛ هزینه، با رتبة 73/4 رتبة دوم؛ محصول، با رتبة 63/4 رتبة سوم؛فرآیند، با رتبة 28/4 رتبة چهارم؛ افراد، با رتبة 16/4 رتبة پنجم، فعالیت های تشویقی و ترغیبی، با رتبة 66/3؛ و مکان(کانال توزیع) با رتبة 59/1رتبة هفتم را به خود اختصاص داده اند. همچنین، بین عوامل مدل آمیخته بازاریابی و جنسیت، سن، تحصیلات، و سابقة خدمت کارکنان آرشیو ملی ایران رابطة معنا داری وجود نداشت.
تحلیل رویدادها به روایت تاریخ جایگزین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ جایگزین در حقیقت بعد متفاوتی از حوادث گذشته را تصور کرده و برآیندهای این تفاوت را در جهان واقعی وارد می کند و تا آینده پیش می رود. به عبارت ساده تاریخ جایگزین تفسیر و یا بحث چه می شد اگرهای تاریخی با تفکراتی در مورد آثار و نتایج متفاوت منشعب از این چه می شد اگرهاست. تاریخ جایگزین بیشتر نقاط اساسی تاریخ را می چرخاند و تفسیری کاملا متفاوت را در زمان حال ایجاد می کند. این تفسیرها گاهی بر اساس واقعیت است؛ اما اغلب بر اساس حدس و گمان مورخ می باشد. این روش نگرش، یک تمرین است برای توجه به گذشته ،تحلیل برآیند رویدادها و پاسخ به پرسش چه می شد اگرها در تعدادی از حوادث اصلی تاریخی که به صورت متفاوت اتفاق افتاده و راهی برای تفسیری جدید و شاید التیام بخش تر از نتایج حوادث تاریخی می باشد. در حقیقت یک تنوع باور نکردنی از طرح چنین پرسش هایی توسط طرفداران تاریخ جایگزین ایجاد می شود و در رمان های تاریخی یا داستان های کوتاه و یا تک نگاری های تاریخی توسعه پیدا می کند. این نگاه به تاریخ می تواند منشاء نگارش متفاوتی از حوادث تاریخی باشد. پژوهش پیش رو مسائل چندی را مورد بررسی قرار داده است؛1. تاریخ جایگزین چیست؟2. تاریخ جایگزین با چه نام هایی شناخته شده است؟3.مسائل مورد توجه در تاریخ جایگزین شامل چه موضوعاتی می شود؟4.شباهت و تفاوت تاریخ جایگزین و دیگر تاریخ های جدید مانند تاریخ آینده و سفر در زمان در چه موضوعاتی است؟
بررسی و نقد اندیشة «تکامل در تاریخ» از منظر استاد مطهری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم فلسفة نظری تاریخ مسئلة «جهت حرکت تاریخ» است. بسیاری از فیلسوفان تاریخ حرکت تاریخ را رو به تکامل می شمارند و اموری همچون پیچیده تر شدن مناسبات اجتماعی، پیشرفت علمی، رشد فناوری و صنعت و بهبود اوضاع مادی جوامع بشری را به عنوان معیار تکامل تاریخ معرفی می کنند که نوعاً ناظر به تحولات رو به صعود ابعاد مادی حیات بشر در گسترة زمان هستند. اما استاد شهید مطهری دیدگاه جدیدی را دربارة تکامل در تاریخ مطرح کرده و تبیینی خاص و معیاری متمایز با دیدگاه فیلسوفان تاریخ تحت عنوان «تکامل فطری یا انسانی تاریخ» را ارائه کرده است. در این مقال، ابتدا اصل مدعا، مبانی و ابعاد دیدگاه استاد به اختصار طرح می شود، آن گاه ابهام های دیدگاه استاد و راه های رفع آن ارائه می گردد و سرانجام این نکته اثبات می شود که دیدگاه «تکامل فطری یا انسانی تاریخ» در حد یک فرضیة درخور توجه و شایستة مطالعه و راستی آزمایی افزون تر، از اعتبار علمی برخوردار است، ولی در حد یک نظریه، اعتبار علمی ندارد.
موسیقی، جشن و جنسیت در ایران از دوره قاجار تا اوایل دوره پهلوی
حوزههای تخصصی:
در ایران، موسیقی و جشن جزیی جدایی ناپذیر از یکدیگر بوده است که همواره به شکلی از مطربی، معمولاً توسط یک نوازنده در مناسبت های شاد اجرا می شد. گرچه در گذشته واژهٔ مطرب برای همهٔ نوازندگان بدون در نظر گرفتن جایگاه و تفاوت های نوازندگی آنان کاربرد داشت، اما از اواخر دورهٔ قاجار، نوازندگان متخصص در هنر موسیقی، خود را عمداً و به طور ملموسی از نوازندگانی که شغل آنان صرفاً نوازندگی در جشن ها بود، متمایز و جدا ساختند و این روند موجب شد تا اصطلاح مطرب به گروه دوم نسبت داده شود. بنا بر اطلاعاتی که از طریق سفرنامه های اروپاییان برجای مانده است، مطرب ها و گونهٔ موسیقی آنها از دورهٔ صفویه و به ویژه اواخر آن به تدریج رو به کاهش نهاد. با وجودِ اینکه سلسلهٔ زند و دربار صفوی علاقه وافری به مطرب ها داشتند اما این امر برای هنر موسیقی در آن زمان بسیار مضر بود. با این حال، در دورهٔ قاجار، به خصوص از عصر حکومتِ ناصرالدین شاه، فعالیت مطرب ها به علت گسترش و توسعه هنر/ موسیقی کلاسیک محدودتر شد. پس از آن، در دورهٔ پهلوی، به علت ظهور و رواج موسیقی غربی و انطباق هر چه بیشتر سبک های مدرن با مراسم و جشن ها، مطرب ها به حاشیه رانده شدند و بیشتر مورد استقبال و توجه طبقات سنتی تر جامعه قرار گرفتند. پس از انقلاب اسلامی، آن ها با مخالفت بیشتری رو به رو شدند و اینگونه به نظر می رسید که گویا پس از آن برای همیشه محو و ناپدید شدند.
روند بازنمایی هویت خودی و دیگری در تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت از منظر قائلین به گفتمان، دستاورد گفتمان است و در ظرف آن شکل می گیرد. هر هویتی محصول گفتمان خاصی است و می توان آن را همچون فرآیند، فهم کرد و به آن جنبه تاریخی و در حال شدن داد. از آن جا که گفتمان، امری سیال و نسبی است هویت نیز امری متغیر و دگرگون است. گفتمان در حقیقت محصول نظام علم و ساختار زبانی است که نظامی خاص از نمادها و معانی را شکل داده است. گفتمان، نظام معنایی وسیع تری از زبان است و هر گفتمان بر قسمت هایی از حوزه جامعه چیره شده و از طریق سیطره بر ذهن ها، به گفتارها و کردارهای فردی و جمعی سوژه ها شکل می دهد. در این پژوهش با بهره گیری از نظریه گفتمانی انتقادی فرکلاف، تاریخ بیهقی در سه مرحله؛ نخست؛ تحلیل مفصل متن، دوم؛ تفسیر بافت زمینه ای و گفتمان هایی که متن متکی برآن است و سوم؛ تبیین به معنی دیدن گفتمان به عنوان جزئی از روند مبارزه اجتماعی در ظرف مناسبات قدرت، تحلیل شده و نشان داده شده است که بیهقی با تکیه بر کدامین صفات و فصول مشترک گروه «ما»ی مورد نظر خود را شکل می دهد؟ و با برجسته کردن کدام تفاوت ها و بهره گیری از کدام الگوها، گروهی را طرد می کند و در نهایت هویت سیاسی بیهقی چگونه در توصیف او از «ما» و «غیر» شکل می گیرد.
بررسی اقدامات و اصلاحات اقتصادی و اجتماعی عمر بن عبدالعزیز از نگاه مورخان اسلامی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش درصدد بررسی اصلاحات و اقدامات اقتصادی و اجتماعی عمربن عبدالعزیز خلیفه اموی از دیدگاه مورخین اسلامی می باشد. بر این اساس یافته-های پژوهش حاکی از آن است که مورخین اسلامی در ارزیابی اقدامات اقتصادی و اجتماعی عمر بن عبدالعزیز به دو گروه تقسیم شده اند؛ اکثر آنها از او چهره ای مثبت و خلیفه ای عادل، زاهد و راشد را ترسیم می کنند و با تکیه بر اعمال مثبت او از نکات منفی زندگی اش چشم پوشی کرده و درصدد توجیه سؤالات اساسی در خصوص مشروعیت خلافت او برآمده اند. اما گروهی دیگر نگرشی مثبت به او ندارند و مدارک تاریخی موجود هم تا حدی این دیدگاه را تأیید می کند. بنابراین مطالعه ای همه جانبه در مورد اقدامات و اصلاحات اقتصادی و اجتماعی عمر بن عبدالعزیز حاکی از آن است که وی بعد از به خلافت رسیدن با استفاده از شیوه عدالت محورانه دست به اصلاحات اجتماعی، اقتصادی در دولت زد. که این اقدامات از نگاه اکثر مورخان مورد تمجید قرار گرفته است؛ به طوری که عده ای از آنان در آثار خود سعی در جدا نمودن وی از سایر خلفای بنی امیه برآمده، حتی تغییر مشی سیاسی او را ناشی از تربیت وی در مدینه دانسته اند. اما مورخان دیگر با برشمردن دلایلی چون نارضایتی عموم مردم و از جمله شیعیان از دولت اموی و فعالیت داعیان عباسی در این دوره، اصلاحات عمر بن عبدالعزیز را از روی سیاست و شرایط زمانه برشمرده اند.
بررسی انتساب کتاب اثبات الوصیه به مسعودی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اثبات الوصیة، کتابی است که درباره اوصیا و وصایت ائمه: نگاشته شده است. این اثر، از زمان نجاشی، عالم رجالی مشهور اوایل قرن پنجم هجری، به علی بن حسین مسعودی، نگارنده مروج الذهب منسوب گردیده است. علت این انتساب را می توان ذکر گزاره هایی با گرایش امامی در لابه لای کتب مسعودی شمرد. ارائه این دیدگاه از سوی نجاشی، سبب گردید بسیاری از محققان و محدثان به پیروی از او، اثبات الوصیة را به مسعودی نسبت دهند.این مقاله کوشیده است با بررسی مقایسه ای دو کتاب مروج الذهب که در انتساب آن به مسعودی تردیدی نیست و اثبات الوصیة که انتسابش به نگارنده مروج الذهب محل تأمل است، درباره این انتساب داوری کند. تفاوت های دو کتاب، در: سبک نگارش، روش تدوین، مشایخ و راویان، سبب شده که این انتساب، مردود شمرده شود.
کارکرد علم انساب در تبیین حیات اجتماعی طالبیان عهد سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش انساب یا نسب شناسی از علوم مورد توجه مسلمانان بوده که به منظور پرهیز از خطا در شناخت نسب افراد به وجود آمد. در اسلام، شناسایی نسب به جهت شناسایی افراد و آثار حقوقی آن مورد توجه قرار گرفته است. عباسیان که براساس اعتبار نسبی روی کار آمده بودند، به نسب شناسی به ویژه شناسایی نسب خاندان پیامبر (بنی هاشم) اهمیت دادند. آنان در همین راستا، نهاد نقابت را در قرن سوم پی ریزی کردند تا حقوق بنی هاشم را حفظ کند و به رتق و فتق امور سادات هاشمی بپردازد. این مسئله خودبه خود نیاز حیاتی و اساسی به نسب شناسان خبره را ایجاد کرد و زمینه ای برای گسترش و رشد دانش نسب شناسی شد. اوج شکوفایی این علم را می توان در دوره سلجوقی جستجو نمود؛ دوره ای که جایگاه اجتماعی طالبیان (شاخه ای از بنی هاشم) بهتر شد و نسب شناسی طالبیان مورد توجه قرار گرفت. در این نوشتار با رویکردی توصیفی تحلیلی پس از تبیین جایگاه طالبیان در عصر سلجوقی و آثار نسب شناسی، ارتباط دانش نسب شناسی با حیات اجتماعی طالبیان مورد بررسی قرار گرفته و تأثیر این دانش بر گسترش دامنه نفوذ اجتماعی آنان تبیین شده است.
نگرش عوام به آثار باستانی در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره قاجار و مخصوصا عصر ناصری در ایران با تحولات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی فراوانی همراه است که همه جنبه های زندگی مردم را تحت تاثیر قرار داد. یکی از این تاثیرات در زمینه کشفیات باستانشناسی و تغییر نگرش مردم به آثار باستانی و تاریخ کشورشان بود. با این وجود پیش از آنکه حفاری های علمی در ایران آغاز شود ایرانیان با آثار باستانی محیط زندگیشان، تعامل داشتند. آن ها آثار را به افسانه ها و اسطوره ها مرتبط می ساختند یا اینکه جنبه مقدس به آن می دادند. پس از حضور دلالان عتیقه مردم بومی گاهی به تجارت مواد فرهنگی نیز اقدام می کردند. نگاه مردم به آثار در نگرش آن ها به خود نیز اهمیت داشت. این نگرش در ساخت هویت تاریخی ایرانیان موثر بود و بعدها قسمتی از هویت ملی ایرانیان را تشکیل داد. این پژوهش با روش کتابخانه ای و تحلیل تاریخی به بررسی تاثیر نگاه ایرانیان به میراث فرهنگی در ساخت هویت ملیشان پرداخته است.
مطالعات ایرانشناسی در دانشگاه کنکوردیا: یک برنامه منحصر به فرد در کانادا
حوزههای تخصصی:
رشته مطالعات ایران دارای تاریخچه بلندی است. این علاقه، از زمان ساسانیان هنگامی که ایرانیان به شناخت زبان باستانی تمدن خود گرایش پیدا کردند تا علاقمندی چند جانبه غربیان به ایران در قرون 18 و 19 در اروپا، ادامه یافته است. هرچند بسیاری از دانشمندان بر این باورند که حوزه تمدن ایرانیان، بسیار فراتر از اسلام بوده و به طور منطقی نیازمند برنامه مطالعاتی جداگانه می-باشد، اما مطالعات ایران در کانادا صرفا به عنوان رشته ای فرعی قلمداد می شود و در زیر مجموعه برنامه های دیگر، مانند اسلام یا مطالعات خاورمیانه قرار می گیرد. در این مقاله به طور خلاصه تاریخچه مطالعات ایران را مورد بررسی قرار می دهیم. پس از آن به نقش و تاثیر دو عامل کلیدی در شکل گیری «آگاهی مطالعات ایران» در دانشگاه های کانادایی می پرازیم: 1) شرایط اجتماعی اقتصادی کانادا پس از جنگ جهانی دوم 2) شکل گیری جمعیت ایرانیان مهاجر کانادا پس از انقلاب 1979 و جنگ ایران و عراق. این توسعه و پیشرفت، در فضایی رشد کرد که طی آن گروه آموزشی ادیان در دانشگاه کونکوردیا، واقع در مونترال کانادا، اولین برنامه مطالعات ایران را به طور مستقل بنیان نهاد. همچنین در این مقاله به بحث در مورد پیشینه حضور دانشمندان در این برنامه و رویکرد میان رشته ای آن نسبت به مطالعات ایران شامل ادیان، ادبیات، زبان شناسی، جامعه-شناسی، مردم شناسی، هنر و معماری و همچنین به مهم ترین چالش هایی که برنامه مطالعات ایران با آن مواجه است، خواهیم پرداخت. یکی از این چالش ها، ایجاد روابط پایدار با نهادهای آکادمیک در ایران برای ایجاد روابط مستحکم تر با جوامع مهاجر می باشد.
مناسبات میلسپو و ارتش ایران (1323 1321ش)
حوزههای تخصصی:
اشغال ایران توسط نیروهای متفق در شهریور1320ش /1941م، موجب از هم پاشیدگی ارتش ایران شد که این مسئله ، باعث بروز هرج و مرج داخلی و گسترش ناامنی گردید. در این شرایط، بازسازی ارتش امری جدی و حیاتی به شمار می رفت. دکتر آرتور میلسپو، در دی ماه 1321ش/ 1943م، به دعوت دولت ایران، برای انجام اصلاحات وارد تهران شد. تهیه و تنظیم بودجه ی کشور و رفع کسری آن، از جمله وظایف وی به شمار می رفت. میلسپو قصد داشت برای انجام این منظور، از هزینه های دولت و بودجه های درخواستی وزارتخانه ها، به خصوص وزارت ارتش بکاهد. وی معتقد بود با تجدید سازمان ارتش، می توان از میزان اعتبارات درخواستی آن کاست. مسأله ی اساسی مقاله ی پیش ِرو که با استفاده از اسناد مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه ایران، روزنامه ی اطلاعاتِ سال های 1321 تا 1323ش (1943 تا 1945م) و همچنین توصیف و تحلیل اطلاعات تاریخی تنظیم شده است، بررسی اختلافات میان میلسپو و ارتش می باشد.
واکاوی اوضاع مذهبی ایران در عصر ناصری (1264-1313ه . ق)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تحولات مذهبی ایران در دوره ناصری می باشد. لذا مؤلفه هایی چون، روابط حکومت با علما، طبقات اجتماعی و روحانیون و بررسی خرافات مذهبی در جامعه از جایگاه ویژه ای در این تحقیق برخوردارند. بر این اساس یافته های پژوهش حاکی از آن است که در این دوره رابطه ی شاه با روحانیون رابطه ای دوگانه بود. از یک سو شاه سعی در کسب تأیید آن ها را داشت، از سوی دیگر می خواست که آن ها را از قدرت دور نگه دارد. در این زمان مذهب هر چه بیشتر در خدمت سیاست قرار گفت و به عبارتی در تعامل و تقابل با آن، از یک سو رنگ سیاسی و از سوی دیگر جلوه ی مردمی به خود گرفت. در این دوره مذهب بیشتر آمیخته با خرافات بود، خرافاتی که ریشه در دوران های قبل و قرون گذشته داشت و در دوره ی قاجار به ویژه در زمان ناصرالدین شاه این گونه معتقدات در تمام شئون مملکتی رخنه کرده بود.
مهرنرسه
حوزههای تخصصی:
مهرنرسه، وُزُرگ فَرمَذار (: وزیر اعظم) شاهنشاهی ساسانی در دوره پادشاهی چندین شاه از جمله یزدگرد یکم (۴۲۱-۳۹۹ پ.م)، بهرام پنجم (۳۹-۴۲۱ پ.م)، یزدگرد دوم (۵۷-۴۳۹ پ.م) و پیروز (۸۴-۴۵۹) بوده است. مهرنرسه در سده چهارم پیش از میلاد در قریه اَبرُوان در روستای دشت بارین در اردشیر خوره در جنوب پارس به دنیا آمد. او نیز همچون اردشیر بابکان، بنیان گذار دودمان ساسانیان، نسب خود را به ویشتاسب، شاه کیانیان می رساند؛ با این تفاوت برجسته که به کی اشک، شاه اشکانی نیز به عنوان بخشی از دودمان خود اشاره می کند. در منابع عربی، نام پدرش «برازه» ذکرشده که احتمالاً مالک سرزمینی بوده که مهرنرسه و دیگر فرزندانش در آن زاده شده و می زیستند. مهرنرسه توانسته بود بلندپایه ترین مقام در سلسله مراتب اداری شاهنشاهی ساسانی در سده پنجم میلادی، یعنی مقام وزرگ فرمذار را به دست آورد. در متن فارسی میانه سورِ سُخن در دربار شاهی، رتبه و جایگاه وزرگ فرمذار، فقط از شاهنشاه و شاهزاده ولیعهد پایین تر است، در حالی که سپاهبد (:فرمانده ارشد نظامی)، شهردادور (:قاضی شاهی)، مغان اندرزبد (:رئیس شورای روحانیون زرتشتی)، هزاربد (:فرمانده هزار سرباز) و درو ن یاز (:برگزارکننده مراسم درون)، همگی در مرتبه پایین تری از وی قرار دارند. هنگامی که بهرام پنجم (بهرام گور) در شرق ایران درگیر جنگ بود، مهرنرسه را به نیابت از خود گماشت و وی با عنوان وزرگ فرمذار، عهده دار کارهای شاهنشاهی شد. با این همه، او نخستین کسی نبود که به چنین جایگاهی گماشته می شد. از جمله کسانی که پیش از او چنین عنوانی داشتند، اَبَرسام بود. در دوره اردشیر یکم از وی به عنوان وزرگ فرمذار یاد شده است که به نظر می رسد بی مورد باشد. اما به احتمال زیاد، خسرو یزدگرد که در هنگام پادشاهی یزدگرد یکم (۴۲۱-۳۹۹ میلادی) در شورای کلیسایی ۴۱۰ از او یادشده، وجود داشته اند. جایگاه و سِمت وزیر، از اوایل سده سوم میلادی در سنگ نوشته های شاپور یکم بر کعبه زرتشت و نقش رستم در فارس ظاهر شده است.
بررسی تأثیرات سیاسی و اجتماعیِ طریقت های کردستان در آغاز سدة بیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آغاز قرن بیستم، رهبران طریقت های کردستان، به ویژه نقشبندیه، برای افزایش نفوذ و اعتبارِ سیاسی و اجتماعی خود، در عرصه های گوناگون، اقدامات بسیاری انجام دادند. در دورة مشروطه و پس از آن، نفوذ رهبران طریقت نقشبندیه افزایش یافت و این رهبران در ماجرای شورش های سه گانة سالارالدوله در کردستان از وی حمایت کردند، با وقوع جنگ جهانی اول به جانب عثمانی گراییدند و به هم راه ارتش آن کشور وارد کردستان ایران شدند و مریدان شان را به جهاد در برابر کفارِ روسیه و انگلستان فراخواندند؛ اما در عین حال، گاه با قدرت های درگیرِ جنگ نیز وارد معامله های سیاسی می شدند. به طور کلی، طریقت های کردستان در این دوره به بیش ترین میزانِ فعالیت سیاسی و اجتماعی دست یازیدند تا بر قدرت سیاسی و اجتماعی خود بیفزایند؛ امری که در نهایت، با روی کار آمدن رضا خان، به شکست آنان در این عرصه ها منتهی شد.
جغرافیای تاریخی ماد بعد از تشکیل پادشاهی و گسترش آن(612 – 550ق.م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پادشاهی ماد علی رغم فرصت اندک تاریخی منشاء تحولات مهم سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شد. متاسفانه در ارتباط با جنبه های مختلف این پادشاهی ابهامات اساسی وجود دارد به گونه ای که تعدادی از پژوهشگران منکر وجود یک پادشاهی بزرگ مادی شده و تعدادی دیگر دوره اصلی پادشاهی ماد را به دلیل فقدان مدارک کافی«دوره تاریک ماد» خوانده اند. فقدان داده های باستان شناسی و تاریخی کافی از پادشاهی ماد و مراکز مهم آن زمینه چنین برداشت هایی را فراهم ساخته است. با این حال شواهد متعدد و اشارات غیرمستقیم منابع تاریخی زمینه ای را فراهم می کند که با بررسی تحلیلی آن می توان به بازسازی جنبه های مختلف وجودی ماد اقدام کرد. مقاله حاضر به بازسازی جغرافیای تاریخی ماد بعد از تشکیل پادشاهی و گسترش آن اختصاص یافته و تلاش دارد با تکیه بر منابع مختلف تاریخی و داده های باستان شناسی بازسازی مستندتری ارائه دهد. بر اساس این مطالعات قلمرو غربی و شمال غربی ماد شامل بخش شمال شرقی بین النهرین، جنوب شرقی آسیای صغیر و ارمنستان می شده و قلمرو شرقی آن تا نواحی مرزی ترکمنستان امروزی گسترش می یافته است. رشته کوه البرز مرز شمالی این پادشاهی را شکل می داد و با سیطره ماد بر ایالت پارس مرزهای سیاسی آن تا خلیج فارس کشیده می شد. بازسازی صورت گرفته در کل با تصویر ارائه شده منابع یونانی از شکل گیری پادشاهی ماد و گسترش غربی آن مطابقت می کند.
بررسی روند ورود فرقه اسماعیلیه به مولتان (ملتان) هند
حوزههای تخصصی: