فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۸٬۰۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
تأثیر تفکرات ابن تیمیه بر جریان های سلفی معاصر
حوزههای تخصصی:
سلفی گری همواره یکی از مسائل مهم و بحث برانگیز در مسیر تفکر اسلامی بوده است و ذهن محققین و پژوهشگران بسیاری را به خود معطوف کرده است. قرن هفتم هجری را می توان نقطه عطفی در جریان اندیشه سلفی در دنیای اسلام دانست؛ در این دوره ابن تیمیه عقاید بنیادگرایانه اهل حدیث و حنابله را به صورت یک جریان فکری ارائه کرد. این جریان فکری تحت عنوان سلفی گری پس از چند قرن مسکوت ماندن شعله ور گردید و گسترش یافت. سه اقلیم مهم و تأثیرگذار مصر، عربستان و هندوستان هر کدام به نوعی تحت تأثیر این جریان بنیادگرایانه قرار گرفتند. مسئله مورد نظر پژوهش پیش رو این است که اولاً تأثیر تفکرات ابن تیمیه بر بنیادگرایی در هر کدام از این مناطق، با تکیه بر بررسی شخصیت های برجسته این تفکر، تا چه حد بوده است و ثانیاً ظهور این تأثیرپذیری در افراد مختلف با توجه به اقلیم های متفاوت چگونه بوده است. این تحقیق به شیوه توصیفی-تحلیلی و با استفاده از روش کتابخانه ای و مراجعه به اسناد و کتاب ها و نیز استفاده از اینترنت انجام گرفته است. بر اساس، یافته های پژوهش حاکی از آن است که تفکرات سلفی و بنیادگرایانه ابن تیمیه پس از سال ها مسکوت ماندن به یکباره رونق گرفتند و پیروان بسیاری در نقاط مختلف یافت؛ اما تأثیرپذیری این افراد از افکار ابن تیمیه با توجه به عوامل مختلفی از جمله محیط جغرافیایی، شرایط زندگی و شخصیت افراد متفاوت بود و در نقاط مختلف بازخورد متفاوتی داشت.
تقابل و تعامل آخوند ملا محمد کاظم خراسانی و سید محمد کاظم یزدی در جریان انقلاب مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر آمدن صفویان و قاجارها علاوه بر تاثیرات بنیادی در حیات تاریخی ایرانیان موجب خروج عالمان دینی از کنج عزلت درس و بحث و ورود آنان به عرصه عمومی گردید. این تحول موجب نزدیکی به دستگاه سلطنت شیعه و شهور نظریه سلطنت مسمان ذی شوکت شد. اگر چه بیشتر علما و فقهای شیعه قایل به نظریه سلطنت مسلمان ذی شوکت بودند ولی درباره حدود اختیارات، وظایف، ویژگی های سلطان و به طور کلی تعریف این نظریه با هم اختلاف داشتند. این اختلاف وقتی از حوزه نظری خارج و وارد مرحله عمل سیاسی می شد بسیار برجسته و مشخص تر می گشت تا جایی که در برهه هایی حتی به تقابل عملی کشیده شد. این تضاد و تقابل را به وضوح می توان در جریان انقلاب مشروطه مشاهده نمود، زمانی که علما به دو گروه مشخص موافق و مخالف مشروطه تقسیم شده بودند. از نمون های بارز - اگر نگوییم بارزترین نمونه - این تقابل ها، تقابل عملی و نظری دو تن از برجسته ترین مجتهدان شیعه یعنی آخوند ملا محمد کاظم خراسانی (صاحب کفایه) بزرگترین رهبر روحانی مشروطه و سید محمد کاظم طباطبایی یزدی (صاحب عروه) برجسته ترین روحانی مخالف مشروطه بود. این دو مجتهد همنام تقریبا هیچگونه اتفاق نظری درباره مشروطه نداشتند. اگر چه اختلاف این دو عالم برجسته در سال های انقلاب مشروطه حل نشدنی به نظر می رسید، ولی پیش آمدن ماجرای اولیتماتوم روسیه و در پی آن ورود «کفار» به مرزهای شمالی کشور موجب گردید آن دو برای واکنش مناسب و همه جانبه به اشغالگران، همگرایی بسیار مشتری از خود نشان دهند و به صورت هماهنگ علیه این اشغالگری موضعی مشترک بگیرند. این پژوهش بر آن است تا مواضع و رفتارهای سیاسی این دو مجتهد بلند پایه را به صورت تطبیقی بررسی نماید.
تاریخ حاشیه گذاری بر قرآن کریم (برسی محتوای سوره به سوره یا قرآن مترجم)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
الفاظ و عبارات قرآن کریم تولید شده از جانب آفریدگار هستی است که توسط فرشته امین وحی بر پیامبر عظیم الشان اسلام فرود آمده است تا انسان ها در سایه تعلیمات و آموزه های حیاتبخش آن، طریق مستقیم زندگی را دریابند و با به کار گیری دستورات آن به سعادت و خوشبختی دنیا و آخرت نایل آیند. اما از آنجا که این کتاب آسمانی در سیر نزولی خود از جایگاه «عند اله» به میان انسانها که ساکن در این کره خاکی هستند، فرو فرستاده شده، در قالب متن بشری درآمده است تا برای انسان ها قابل دسترسی و بهره برداری باشد. بدیهی است که چنین متنی نیاز به توضیح و تبیین دارد که بر اساس فرمان الهی این مهم بر عهده شخص پیامبر اسلام نهاده شده است. لذا می فرماید: «و انزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم و لعلهم یتفکرون نحل/44 » این مساله سبب شده است که پیامبر اسلام از نخستین روزهای نزول قرآن، به تبیین و توضیح برخی آیات بپردازد که برخی از کاتبان وحی و صحابه به نوشتن آن توضیحات در حاشیه متن قرآن اقدام می نمودند و این امر خاستگاه نوعی تدوین در نگارش قرآن شد که امروزه با عنوان «حاشیه گذاری قرآن» شناخته می شود. لذا حاشیه گذاری بر قرآن از زمان صدر اسلام آغاز شد و همچنان ادامه دارد. با پیشرفت چاپ و نوع کتاب نویسی این امر وضعیت جدیدی به خود گرفته است که رایج ترین نوع آن را می توان در چاپ قرآنهای مترجم دنبال نمود. اما پژوهشگران قرآنی تنها به ترجمه متن قرآن اکتفا نکرده اند و به نگارش ترجمه واژگان، شان نزول آیات، توضیح واژگان و آیات و سایر اطلاعات مرتبط اقدام نموده اند. این مقاله که بر گرفته شده از طرح پژوهشی «قرآن مترجم» است تاریخ این گونه پژوهش های قرآنی را مورد تحقیق و بررسی قرار داده است و به بررسی شیوه حاشیه گذاری قرآن مترجم و ویژگی های آن پرداخته است.
اوضاع سیاسی کهگیلویه در دوره های افشار و زند
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش و اهمیت ایلات و عشایر در تحولات تاریخی ایران در سده های گذشته، این مقاله به بررسی تاریخ تحولات منطقه گهکیلویه در دوره های حکومت سلسله های افشار و زند می پردازد. در این نوشته حوادث و برخوردهای میان ایلات این منطقه با یکدیگر، برخوردهای میان دولت های مرکزی و ایلات کهگیلویه و نقش این ایلات در برخی از نبردهای خارجی مورد بررسی قرار گرفته است.
«منشآت فاضل جمی»
خلیج فارس بر اساس مطالعات باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی آن است که تعلق دیرینه و تاریخی خلیج فارس به سرزمین ایران و پیوستگی آن را با فرهنگ و تمدن ایرانی با استفاده از مستندات باستان شناسی و معرفی آثار تاریخی بیان نماید. در این راستا پنج اثر تاریخی مربوط به دوران ایران باستان که به ترتیب در جزیره خارک به عنوان بزرگترین جزایر شمالی خلیج فارس، بندر تاریخی صیراف، حاشیه شهر برازجان و گوردختر در شمال سواحل خلیج فارس قرار دارند، با استفاده از گزارش های باستان شناسی دکتر سرفراز معرفی و بررسی می شوند. سپس با مقایسه ویژگی های این آثار با سایر آثار تاریخی و فرهنگی تمدن ایران و روشن نمودن تعلق آنها به تاریخ ایران زمین، پارسی بودن خلیج فارس بر اساس شواهد گویای حقیقی و بدون استفاده از متون و روایات تاریخی اثبات می گردد.مقاله حاضر در وسعتی و محدوده ای به نام استان بوشهر یا پارس جنوبی بر اساس آثار و شواهد به دست آمده و بازیافته های باستان شناسی کهن ترین آثار و نشانه های استقرار و استفاده از این ساحل را که به خلیج فارس شهرت جهانی دارد، معرفی می نماید.
القاب و عناوین پادشاهان اشکانی بر روی سکه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین و در دسترس ترین منابع برای شناخت و مطالعه ابعاد گوناگون سیاسی، اجتماعی و هنری دوران اشکانی، سکه های باقی مانده از آن دوره است. کتیبه ها و عنوان های درج شده بر سکه های اشکانی، که غالباً به زبان یونانی نوشته شده اند، دارای اهداف و کاربردهای گوناگونی بودند که از آن جمله می توان به کاربرد سیاسی، خانوادگی و قومی، و همچنین ابعاد مذهبی آن ها اشاره کرد. دلیل چنین استفاده ای را می توان از ماهیت سکه ها دریافت که در دنیای آن روز، غیر از کاربرد اقتصادی و تجاری، ابزاری کارآمدی جهت رساندن پیام شاهان اشکانی به جوامعِ مختلفِ تحتِ نفوذشان محسوب می شد. در نیمه دوم پادشاهی اشکانی، رفته رفته عنوان هایی به زبان پهلوی بر سکه ها ظاهر می شوند و در دهه های پایانی این پادشاهی، عنوان های یونانی کاربردِ تبلیغاتی خود را از دست داده و به صورت عنصری کم اهمیت و در بسیاری موارد ناخوانا، در سکه های این دوران باقی می مانند. این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای در کنار بررسی های موزه ای و تحلیل داده های به دست آمده، به روند شکل گیری، ماهیت و دلایل افول جایگاه کتیبه ها در سکه های اشکانی می پردازد.
تاریخ سلاطین هورامان تداوم یا تحول تاریخ نگاری محلی در کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایالت کردستان، مقارن دورة قاجار،در زمینة تألیف تاریخ های محلی حیات بالنده ای داشته است. تواریخ محلی تواریخی هستند که گرایش های زیست بوم نگاری پررنگی دارند. این تاریخ ها، به دلیل نگاه مورخان از پایین به بالا، محتوایی متنوع دارند؛ لذا در بررسی تاریخ اجتماعی حائز اهمیت هستند.یکی از مهم ترین نمونه های این تواریخ، تاریخ سلاطین هوراماناست. این کتاب، در عهد مظفری، با محوریت سلسله سلاطین هورامان و در منطقة هورامان کردستان نگارش یافته است. خاندان سلاطین هورامان، از امرای حاکم بر بلوک هورامان،از بلوکات تابع ایالت کردستان ایران به مرکزیت سنندج بودند که تاسال 1284ق. خاندان کرد اردلان بر این ایالت حکومت می کردند. یافته های پژوهش نشان می دهد از میان آثار عرضه شده در کردستان، از صدر قاجار تا پایان عهد مظفری، به جز کتاب تحفة ناصریاز میرزا شکرالله سنندجی، که برخی دیدگاه های نوین نسبت به تاریخ نویسی داشته است، بقیة تواریخ از جمله تاریخ سلاطین هورامانبه سبک و سیاق مورخان سنّتی نگارش یافته است.
اسناد تاریخی: نامه عفت السلطنه درباره ظل السلطان و پاسخ ناصر الدین شاه
منبع:
وحید دی ۱۳۴۶ شماره ۴۹
حوزههای تخصصی:
عهد ناشناختة خسرو پرویز به پسرش شیرویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بیش از چهار سده تاریخ ساسانیان، پادشاهان بزرگ و جنگجویی همچون اردشیر بابکان (224-240 م)، شاپور یکُم (240-270 م)، قباد یکُم (484-531 م) و خسرو انوشیروان (531-579 م)، در زندگانی خود و در آیین درباری ویژه ای، یکی از پسران خود و معمولاً بزرگ ترین پسر را به ولیعهدی برمی گزیده اند و با نوشتن وصیّت نامه ای سیاسی (در زبان فارسی، «اندرز» و در عربی، «عهد») برای ولیعهد، او را در چشم بزرگان و نژادگان و کارگزاران شاهنشاهی و مردم، همچون جانشین قانونی خویش می شناساندند. عَهد، دستورها و اندرزهای شاهانه درباره آیین شهریاری به جانشین و یا جانشینان آینده و یا بزرگان و کارگزاران شاهنشاهی بود که پیش از مرگ پادشاهان گفته یا نوشته شده اند و آنها را می توان وصیّت نامه های سیاسی فرمانروایان انگاشت. با این که در ادبیات ساسانی «عهدی» به نام «عهد خسرو پرویز به پسرش شیرویه» ناشناخته است، امّا در این جستار کوشش خواهد شد تا نشان داده شود که خسرو پرویز همانند پاره ای از نیاکان خود، بزرگ ترین پسرش را به ولیعهدی برگزیده و برای او «عهد»/ وصیّت نامه نوشته است و نشانه هایی از وجود چنین عهدی، می توان در لابه لای گزارش های تاریخی به چشم دید
جستاری پیرامون زندگی سیاسی سعدالله درویش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سعدالله درویش یکی از کنشگران نهضت جنگل، نامی آشنا برای پژوهشگران این وادی است. اگرچه مناصب خاص و درخور توجه وی در دوران نهضت جنگل در گیلان (1300 ـ 1299ش) از جمله ریاست شهربانی و دژبانی رشت، صدر قشون سرخ مازندران و سفارت از سوی میرزا کوچک خان به منظور مذاکره با دولت مرکزی و تئودور روتشتاین، وی را به یکی از بزرگان نهضت جنگل در این دوران بدل کرده است، اما کم توجهی پژوهشگران به نقش و عملکرد سعدالله درویش، سبب رانده شدن وی از متن حوادث و وقایع نهضت جنگل به حاشیه شده است. از طرف دیگر، غیربومی بودن و فقدان آگاهی از پیشینه و فرجام سیاسی سعدالله بر ناکارآمدی ارائه تحلیلی علمی همراه با عینیت تاریخی در خصوص او افزوده است. مقاله حاضر بر آن است تا با رویکردی انتقادی به خاطرات سعدالله درویش و انطباق آن با سایر اسناد و مدارک موجود، علل و عوامل گرایش وی به فعالیت سیاسی، از جمله اقدامات ژرمنوفیلی در جنگ جهانی اول و حضور مؤثر وی در نهضت جنگل را مورد بررسی قرار دهد.
اهمیت تاریخی سفرنامه های ایران (1900 - 1400 م)
حوزههای تخصصی:
کنکاشی در آثار مصطفی کامل الشیبی درباره تشیع و تصوف
حوزههای تخصصی:
جایگاه تاریخی تنکابن در جغرافیای گیلان و مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرایط جغرافیایی و آب و هوایی نواحی شمال ایران سبب شد این مناطق از نظر فرهنگی- سیاسی و تاریخی با مناطق دیگر ایران سیری متفاوت داشته باشد. در یک نگاه کلی، همه مناطق جنوبی دریای خزر شبیه هم هستند، اما در تاریخ آن را به بخش های مختلف تقسیم کرده اند و هر منطقه حیات سیاسی مستقلی دارد. در یک تقسیم بندی کلی، ایالات ساحلی دریای خزر به دو ولایت گیلان و مازندران تقسیم می شود. در منابع تاریخی همواره این دو ولایت مرزهای تقریبا ثابتی داشته اند، و خاندان های حکومت گر هر کدام کمابیش در حدود خویش حکمرانی می کردند. با مطالعه دقیق در منابع تاریخی به منطقه کوچی اما مهمی (= تنکابن) بر می خوریم که در جغرافیای تاریخی گیلان و مازندران نقشی اساسی دارد. این منطقه به نام تنکابن، با مرزهای طبیعی بین مازندران و گیلان منطقه ای حائلی ایجاد نموده است. قدیمی ترین کتاب جغرافیایی که در آن از منطقه تنکابن نام برده شده، حدود العالم است، و از قرن چهارم هجری به بعد است که در منابع از چنین منطقه ای به طول جغرافیایی بیش از صد کیلومتر بین گیلان و مازندران یاد شده است. سیر تاریخی خاص سرزمین تنکابن نام خویش را از دژ "تنکا" گرفته است. دژ "تنکا" بر فراز تپه کم ارتفاع "قلعه گردن" همچون نگهبانی مناطق جلگه ای را نظارت می نمود. ظهور خاندان خلعتبری در عرصه سیاسی تنکابن به این منطقه هویت تاریخی بخشید.
سیر تطور معنایی واژه قزلباش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترکمانان مهاجر از شام و آناطولی طرفدار خاندان صفویه معاصر با دوران شیخ حیدر صفوی به توصیه شیخ خویش ملزم به استعمال نوعی کلاه سرخ رنگ دوازده ترک شدند. از آن پس این گروه به واسطه رنگ سرخ این سرپوش به قزلباش (سرخ سر) موسوم گشتند. کلاه قزلباشی به نماد طرفداری از جریان سیاسی-مذهبی صفویه مبدل گردید و مرز بین دوستان و دشمنان این خاندان با استعمال و عدم استعمال آن مشخص شد. واژه قزلباش از همان زمان تا دوران معاصر،در اراضی تاریخی دولت های صفوی، عثمانی و ازبک معانی و مفاهیم متفاوتی چون ترکمانان طرفدار طریقت صفوی، ارتش صفوی، دولت صفوی، سرزمین ایران، مذهب تشیع اثنی عشری، علویان، غالیان و ... به خود گرفت. این مفاهیم از سرزمینی به سرزمین دیگر و از دوره ای به دوره دیگر متغیر بود. با عنایت به اهمیت تشخیص درست مفهوم قزلباش در متون مختلف تاریخی، این پژوهش بر آن است تا با بهره مندی از منابع و مآخذ تاریخی و تاریخ نگاری سه حوزه سیاسی-جغرافیایی ایران، عثمانی و ازبک در زبان های فارسی، ترکی عثمانی، ترکی آذربایجانی و بعضاً عربی، ضمن شناخت کامل چگونگی و دلایل ابداع کلاه قزلباشی، خصوصیات ظاهری این کلاه، پیشینه استعمال سرپوش های سرخ رنگ و کلاه های ترکدار، تحقیر و تفاخر نسبت به استعمال آن، به تبیین سیر تطور معنایی واژه قزلباش در زمان ها و مکان های گوناگون بپردازد. نوع مطالعه در این پژوهش کتابخانه ای است و در آن از دو روش توصیفی و تحلیلی بهره برده شده است.
تاریخ در تاریخ بیهقی
حوزههای تخصصی: