فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۷٬۹۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در دوره سلطنت شاه اسماعیل یکم، مقام وکیل نفس نفیس همایون به عنوان نایب السلطنه انجام وظیفه می کرد. شاه اسماعیل پس از شش سال که این عنوان در اختیار یکی از اهل اختصاص که ترک قزلباش بود قرار داشت، آن را به یک فرد غیر ترک واگذار کرد و تا پایان عمر به همین رویه ادامه داد. خاستگاه اجتماعی مقام وکیل در این دوره، عملکرد سیاسی و اجتماعی وکلا، چالش ها و مشکلات فراروی آنان همراه با تبیین وجوه اشتراک و اختلاف وکلای این دوره، اهداف اصلی این مقاله را تشکیل می دهد.
جستاری پیرامون زندگی سیاسی سعدالله درویش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سعدالله درویش یکی از کنشگران نهضت جنگل، نامی آشنا برای پژوهشگران این وادی است. اگرچه مناصب خاص و درخور توجه وی در دوران نهضت جنگل در گیلان (1300 ـ 1299ش) از جمله ریاست شهربانی و دژبانی رشت، صدر قشون سرخ مازندران و سفارت از سوی میرزا کوچک خان به منظور مذاکره با دولت مرکزی و تئودور روتشتاین، وی را به یکی از بزرگان نهضت جنگل در این دوران بدل کرده است، اما کم توجهی پژوهشگران به نقش و عملکرد سعدالله درویش، سبب رانده شدن وی از متن حوادث و وقایع نهضت جنگل به حاشیه شده است. از طرف دیگر، غیربومی بودن و فقدان آگاهی از پیشینه و فرجام سیاسی سعدالله بر ناکارآمدی ارائه تحلیلی علمی همراه با عینیت تاریخی در خصوص او افزوده است. مقاله حاضر بر آن است تا با رویکردی انتقادی به خاطرات سعدالله درویش و انطباق آن با سایر اسناد و مدارک موجود، علل و عوامل گرایش وی به فعالیت سیاسی، از جمله اقدامات ژرمنوفیلی در جنگ جهانی اول و حضور مؤثر وی در نهضت جنگل را مورد بررسی قرار دهد.
جایگاه تاریخی تنکابن در جغرافیای گیلان و مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرایط جغرافیایی و آب و هوایی نواحی شمال ایران سبب شد این مناطق از نظر فرهنگی- سیاسی و تاریخی با مناطق دیگر ایران سیری متفاوت داشته باشد. در یک نگاه کلی، همه مناطق جنوبی دریای خزر شبیه هم هستند، اما در تاریخ آن را به بخش های مختلف تقسیم کرده اند و هر منطقه حیات سیاسی مستقلی دارد. در یک تقسیم بندی کلی، ایالات ساحلی دریای خزر به دو ولایت گیلان و مازندران تقسیم می شود. در منابع تاریخی همواره این دو ولایت مرزهای تقریبا ثابتی داشته اند، و خاندان های حکومت گر هر کدام کمابیش در حدود خویش حکمرانی می کردند. با مطالعه دقیق در منابع تاریخی به منطقه کوچی اما مهمی (= تنکابن) بر می خوریم که در جغرافیای تاریخی گیلان و مازندران نقشی اساسی دارد. این منطقه به نام تنکابن، با مرزهای طبیعی بین مازندران و گیلان منطقه ای حائلی ایجاد نموده است. قدیمی ترین کتاب جغرافیایی که در آن از منطقه تنکابن نام برده شده، حدود العالم است، و از قرن چهارم هجری به بعد است که در منابع از چنین منطقه ای به طول جغرافیایی بیش از صد کیلومتر بین گیلان و مازندران یاد شده است. سیر تاریخی خاص سرزمین تنکابن نام خویش را از دژ "تنکا" گرفته است. دژ "تنکا" بر فراز تپه کم ارتفاع "قلعه گردن" همچون نگهبانی مناطق جلگه ای را نظارت می نمود. ظهور خاندان خلعتبری در عرصه سیاسی تنکابن به این منطقه هویت تاریخی بخشید.
جستاری بر شاهنامه خوانی، نقالی و قصه پردازی در ایران
حوزههای تخصصی:
در ایران سنت قصه پردازی به دوره باستان باز می گردد. پس از نفوذ دین اسلام در میان ایرانیان به علت مغایرت موسیقی با شرع مبین، خنیاگران جای خود را به نقالان دادند و بازیگری و نمایش جای موسیقی را گرفت. با ظهور حکیم توس و خلق اثر همیشه جاویدش، شاهنامه خوانی نیز در کنار نقالی و قصه پردازی رواج یافت. در قرون پنجم تا هفتم با سرایش حماسه های مذهبی و تاریخی قلمرو نقالی و شاهنامه خوانی گسترده تر شد. در عهد صفویان این سنت مورد توجه خاص شاهان واقع شد و به وسیله ای در جهت تبلیغ مذهب شیعه، انسجام طوایف ایرانی و تقویت روحیه ی جنگاوری ایرانیان در برابر عثمانی ها مبدل گردید. اما پس از صفویه نقالی و شاهنامه خوانی ابزار سرگرمی و تفریح مردم در قهوه خانه ها بود، تا اینکه در روزگار ما با ظهور تلویزیون، رادیو و دیگر وسایل ارتباط جمعی و نیز در اثر عدم استقبال مردم از قهوه خانه ها، نقالی جای خود را به شیوه های جدید نمایش چون تئاتر داد. بنابراین در پژوهش حاضر کوشش می شود تا ضمن ارائه ی گزارشی از سیر تاریخی سنت قصه خوانی، نقالی و شاهنامه خوانی در ایران از گذشته های دور تا به امروز به بیان وجوه اشتراک و تفاوت های موجود بین این شیوه ها و تاثیر آنها در ادبیات فارسی پرداخته شود و نقش این گونه هنرها بر ایجاد و حفظ روحیه ی ملی گرایی در میان ایرانیان تبیین گردد. شیوه ی تحقیق در این جستار توصیفی، تحلیلی لست و گردآوری اطلاعات مبتنی بر روش کتابخانه ای و با استفاده از منابع تالیفی و مقالات تحقیقی موجود در این زمینه صورت می پذیرد.
خلیج فارس بر اساس مطالعات باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی آن است که تعلق دیرینه و تاریخی خلیج فارس به سرزمین ایران و پیوستگی آن را با فرهنگ و تمدن ایرانی با استفاده از مستندات باستان شناسی و معرفی آثار تاریخی بیان نماید. در این راستا پنج اثر تاریخی مربوط به دوران ایران باستان که به ترتیب در جزیره خارک به عنوان بزرگترین جزایر شمالی خلیج فارس، بندر تاریخی صیراف، حاشیه شهر برازجان و گوردختر در شمال سواحل خلیج فارس قرار دارند، با استفاده از گزارش های باستان شناسی دکتر سرفراز معرفی و بررسی می شوند. سپس با مقایسه ویژگی های این آثار با سایر آثار تاریخی و فرهنگی تمدن ایران و روشن نمودن تعلق آنها به تاریخ ایران زمین، پارسی بودن خلیج فارس بر اساس شواهد گویای حقیقی و بدون استفاده از متون و روایات تاریخی اثبات می گردد.مقاله حاضر در وسعتی و محدوده ای به نام استان بوشهر یا پارس جنوبی بر اساس آثار و شواهد به دست آمده و بازیافته های باستان شناسی کهن ترین آثار و نشانه های استقرار و استفاده از این ساحل را که به خلیج فارس شهرت جهانی دارد، معرفی می نماید.
اسناد تاریخی: نامه عفت السلطنه درباره ظل السلطان و پاسخ ناصر الدین شاه
منبع:
وحید دی ۱۳۴۶ شماره ۴۹
حوزههای تخصصی:
سیاست های زبانی پهلوی اول در کردستان و پیامدهای آن (با تأکید بر مدارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روشنفکران دوران پهلوی اول وحدت ملی را مقدمه یکپارچگی سیاسی کشور و راهکاری برای کاهش تعارضات قومی و آشوب های محلی می دانستند. تحقق این امر از دیدگاه آنان به معنای از میان بردن همه تفاوت های موجود در شیوه زندگی، لباس، زبان و... بود. در این میان، گرایش و علاقه همه اقوام ایرانی به زبان فارسی و نقش تاریخی این زبان در وحدت ملی باعث شد گسترش این زبان به عنوان یکی از محورهای اساسی سیاست یکسان سازی مورد توجه قرار گیرد. به همین منظور، دولت می کوشید با راهکارهایی چون توسعه مؤسسات معارفی، استخدام معلمان غیربومی و ممنوعیت استفاده از زبان ها و گویش های محلی زمینه را برای ترویج یک زبان واحد در جهت نیل به وحدت ملی فراهم سازد. اما به کارگیری روش های تحمیلی، دخالت نهادهایی چون ارتش، ممنوعیت استفاده از زبان کردی و تلاش در جهت تضعیف آن بر علاقه مندی و عشق دیرینه کردها به زبان و ادبیات فارسی تأثیر منفی گذاشت و زمینه را برای افزایش تمایلات قومی فراهم ساخت. بررسی اهداف، روند و پیامدهای سیاست های زبانی دولت پهلوی اول در کردستان با تکیه بر اسناد محور اصلی این پژوهش است.
اوضاع سیاسی کهگیلویه در دوره های افشار و زند
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش و اهمیت ایلات و عشایر در تحولات تاریخی ایران در سده های گذشته، این مقاله به بررسی تاریخ تحولات منطقه گهکیلویه در دوره های حکومت سلسله های افشار و زند می پردازد. در این نوشته حوادث و برخوردهای میان ایلات این منطقه با یکدیگر، برخوردهای میان دولت های مرکزی و ایلات کهگیلویه و نقش این ایلات در برخی از نبردهای خارجی مورد بررسی قرار گرفته است.
تاریخ در تاریخ بیهقی
حوزههای تخصصی:
آذرکیوانیان و تأثیر آنان بر باستان گرایی در تاریخ نگاری معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از جریان های فرهنگی سنتی و کمتر شناخته شده، جنبش فکری آذرکیوانیان است که توسط یک مؤبد زرتشتی به نام بهرام بن فرهاد معروف به آذرکیوان در اواسط دوره صفویه در ایران ظهور کرد.گرچه برخی از محققان وجود این شخصیت را از نظر تاریخی منکر شده اند، امّا به استناد نوشته ها و آثار باقی مانده می توان وجود حقیقی و حضور تاریخی وی را توجیه کرد. او به سبب سخت گیری های مذهبی که بر جامعه دوره صفویه حاکم بود، از شیراز به هندوستان رفت و احتمالاً به سبب داشتن دغدغه های ذهنی برای حفظ میراث دینی اسلاف خویش،به فکر پایه گذاری جریان فرهنگی جدیدی افتاد.جریانی که با ادعایِ بازگشت به سنت های فکری و فرهنگیِ ایران باستان و پیروی از حکمت اشراقی که توسط شیخ شهاب الدین سهروردی با تأثیرپذیری از حکمت خُسروانی حکیمان ایران باستان در دوره اسلامی احیا شده بود،به بازتولید نمادها و سمبل های باستانی پرداخت.او تلاش کرد تا با بازخوانی آثار و اسناد ایرانی و متون اسلامی و تلفیق آنها با باورهای تسامح گرایانه و آموزه های همه ادیان و مذاهبی که در هندوستان دوران حاکمیت گورکانیان تبلیغ و ترویج می شد، هویت جدیدی را برای انسان ایرانی این دوران تعریف و ترسیم کند.
این مقاله بر اساس روش توصیفی در پژوهش تاریخی و مبتنی بر بررسی متون ادبی به بررسی اجمالی باورها و اندیشه های این نحله فکری و تأثیر آن بر بخشی از جریان ادبی و تاریخ نگاری دوره زندیه و قاجاریه می پردازد.
القاب و عناوین پادشاهان اشکانی بر روی سکه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین و در دسترس ترین منابع برای شناخت و مطالعه ابعاد گوناگون سیاسی، اجتماعی و هنری دوران اشکانی، سکه های باقی مانده از آن دوره است. کتیبه ها و عنوان های درج شده بر سکه های اشکانی، که غالباً به زبان یونانی نوشته شده اند، دارای اهداف و کاربردهای گوناگونی بودند که از آن جمله می توان به کاربرد سیاسی، خانوادگی و قومی، و همچنین ابعاد مذهبی آن ها اشاره کرد. دلیل چنین استفاده ای را می توان از ماهیت سکه ها دریافت که در دنیای آن روز، غیر از کاربرد اقتصادی و تجاری، ابزاری کارآمدی جهت رساندن پیام شاهان اشکانی به جوامعِ مختلفِ تحتِ نفوذشان محسوب می شد. در نیمه دوم پادشاهی اشکانی، رفته رفته عنوان هایی به زبان پهلوی بر سکه ها ظاهر می شوند و در دهه های پایانی این پادشاهی، عنوان های یونانی کاربردِ تبلیغاتی خود را از دست داده و به صورت عنصری کم اهمیت و در بسیاری موارد ناخوانا، در سکه های این دوران باقی می مانند. این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای در کنار بررسی های موزه ای و تحلیل داده های به دست آمده، به روند شکل گیری، ماهیت و دلایل افول جایگاه کتیبه ها در سکه های اشکانی می پردازد.
عجایب نگاری ابن فقیه در کتاب البلدان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ابن خرداذبه (ح. 272 ه . ق) و ابن رسته (290 ه . ق) پیش از ابن فقیه به عجایب نگاری به عنوان یکی از گونه های جغرافیانگاری وصفی در جهان اسلام توجه کردند اما ابن فقیه در البلدان،علاوه بر توجه به اطلاعات تاریخی و جغرافیایی، برای اولین بار در سطحی وسیع به عجایب نگاری پرداخت. پژوهش حاضر می کوشد با روشن ساختن مواد گوناگون عجایب نگاری، تقسیم بندی انواع عجایب، شیوه معرفی عجایب در البلدانو بررسی منابع ابن فقیه و افرادی که از مطالب وی استفاده کرده اند به تبیین جایگاه البلدان در سیر تاریخی عجایب نگاری در تمدن اسلامی بپردازد. بررسی ها نشان می دهد ابن فقیه از طرفی سنت نگارش عجایبِ سرزمین ها را ادامه داد و از طرف دیگر با تکیه بر منابع پیشین و جمع آوری اطلاعات از مناطق مختلف به ویژه ایران بر رونق عجایب نگاری افزود. به همین دلیل البلدان پیش درآمدی بر عجایب نگاری های قرون بعدی است.
مدارس قدیم مشهد: مدرسه دو در
منبع:
وحید بهمن ۱۳۵۰ شماره ۹۸
حوزههای تخصصی:
پستوم
تقابل و تعامل آخوند ملا محمد کاظم خراسانی و سید محمد کاظم یزدی در جریان انقلاب مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر آمدن صفویان و قاجارها علاوه بر تاثیرات بنیادی در حیات تاریخی ایرانیان موجب خروج عالمان دینی از کنج عزلت درس و بحث و ورود آنان به عرصه عمومی گردید. این تحول موجب نزدیکی به دستگاه سلطنت شیعه و شهور نظریه سلطنت مسمان ذی شوکت شد. اگر چه بیشتر علما و فقهای شیعه قایل به نظریه سلطنت مسلمان ذی شوکت بودند ولی درباره حدود اختیارات، وظایف، ویژگی های سلطان و به طور کلی تعریف این نظریه با هم اختلاف داشتند. این اختلاف وقتی از حوزه نظری خارج و وارد مرحله عمل سیاسی می شد بسیار برجسته و مشخص تر می گشت تا جایی که در برهه هایی حتی به تقابل عملی کشیده شد. این تضاد و تقابل را به وضوح می توان در جریان انقلاب مشروطه مشاهده نمود، زمانی که علما به دو گروه مشخص موافق و مخالف مشروطه تقسیم شده بودند. از نمون های بارز - اگر نگوییم بارزترین نمونه - این تقابل ها، تقابل عملی و نظری دو تن از برجسته ترین مجتهدان شیعه یعنی آخوند ملا محمد کاظم خراسانی (صاحب کفایه) بزرگترین رهبر روحانی مشروطه و سید محمد کاظم طباطبایی یزدی (صاحب عروه) برجسته ترین روحانی مخالف مشروطه بود. این دو مجتهد همنام تقریبا هیچگونه اتفاق نظری درباره مشروطه نداشتند. اگر چه اختلاف این دو عالم برجسته در سال های انقلاب مشروطه حل نشدنی به نظر می رسید، ولی پیش آمدن ماجرای اولیتماتوم روسیه و در پی آن ورود «کفار» به مرزهای شمالی کشور موجب گردید آن دو برای واکنش مناسب و همه جانبه به اشغالگران، همگرایی بسیار مشتری از خود نشان دهند و به صورت هماهنگ علیه این اشغالگری موضعی مشترک بگیرند. این پژوهش بر آن است تا مواضع و رفتارهای سیاسی این دو مجتهد بلند پایه را به صورت تطبیقی بررسی نماید.
بازیابی مفهوم ایران زمین در آثار و آراء حمدالله مستوفی قزوینی
حوزههای تخصصی:
حاکمیت ایلخانان مغول بر ایران که در پی فتح بغداد و سقوط خلافت پانصد ساله ی عباسی صورت گرفت، پیامدهای مهمی در عرصه ی فرهنگ و سیاست ایرانیان بر جای نهاد که مهم ترین آن بازیابی هویّت ایرانی و خودآگاهی صاحبان دفتر و دیوان در زمینه ی وضعیت و موقعیت تاریخی و محدوده ی سرزمینی خویش است. حمدالله مستوفی قزوینی از جمله کسانی است که با نگارش آثار ارزشمند در تاریخ، جغرافیا و حماسه سرایی به احیای این هوّیت تاریخی کمک فراوان نمود. او در نزهت القلوبکه اثری جغرافیای است، سرزمین ایران را به عنوان کشوری باستانی با مرزهای مشخص در میانه ی جهان معرفی کرده و به معرفی ایالات آن می پردازد و در ظفرنامه که تاریخی منظوم به سبک فردوسی است، در احیای مفهوم ایران زمین و هویّت ایرانی تلاش فراوان نشان می دهد. در این اثر ارزشمند، بارها از ایران و ایرانیان یاد کرده و در ادامه ی راه خاندان جوینی و رشیدالدین فضل الله با محور قرار دادن ایران، به ایرانی ساختن حاکمان مغول و انطباق آن ها با شاهان باستانی ایران می پردازد. ظفرنامه نشان می دهد که آن چه در اندیشه ی مستوفی می گذرد، تداوم مفهوم ایران زمین براساس آیین شهریاری باستانی در دوره ی اسلامی و ایجاد یک رنسانس ایرانی- اسلامی است.