فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۵۶۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
جوامع انسانی، از جامعه پذیرکردن اعضای خود اهداف خاصی را دنبال می کنند که مهم ترین آن ها، آموزش خویشتن داری و نهادینه کردن ارزش ها و هنجارهای اجتماعی است، اما یکی از عواملی که سبب اختلال در جامعه پذیری می شود، بلوغ زودرس است که عوامل زیادی در وقوع آن دخالت دارند. در این پژوهش، به بررسی تأثیر کنترل اجتماعی، استفاده از رسانه های جدید و پایگاه اقتصادی- اجتماعی بر بلوغ زودرس دختران و تأثیر بلوغ زودرس بر جامعه پذیری می پردازیم. روش تحقیق، پیمایشی و جامعة آماری، شامل دختران دوره راهنمایی شهر شیراز است که از میان آن ها با استفاده از فرمول کوکران، 250 نمونه به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. بر اساس نتایج، بلوغ زودرس جسمی با جامعه پذیری رابطة معنادار دارد. همچنین رابطة متغیرهای استفاده از رسانه های جدید، پایگاه اقتصادی- اجتماعی و کنترل اجتماعی خانواده با جامعه پذیری معنادار است. از سوی دیگر، متغیرهای استفاده از رسانه های جدید، کنترل اجتماعی و پایگاه اقتصادی- اجتماعی با بلوغ زودرس، رابطة معنادار دارند. همچنین با کنترل متغیر بلوغ زودرس، سطح معناداری رابطه متغیرهای استفاده از رسانه ها، پایگاه اقتصادی- اجتماعی و کنترل اجتماعی خانواده با جامعه پذیری تغییر می کند. یعنی متغیر بلوغ زودرس، به عنوان متغیر واسط بر رابطه ها تأثیر دارد.
بررسی نقش عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مؤثر در نگرش منفی به ازدواج (مطالعه موردی شهروندان شهرستان کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگرش به ازدواج یکی از مکانیسم های کلیدی برای پیش بینی رفتار واقعی در ازدواج بوده و متأثر از عوامل متعدد اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است؛ لذا این مطالعه با هدف بررسی عوامل مختلفی که بر نوع نگرش جوانان به ازدواج تأثیر گذارده و موجبات افزایش سن ازدواج را فراهم می سازد، صورت گرفته است. به دلیل خصلت چندبعدی پدیده های اجتماعی و انسانی و تکثر نظریه های متعدد در خصوص زوایای گوناگون ازدواج، در این تحقیق سعی شده است با تلفیق نظریه های نوسازی، مبادله و نظریه اقتصادی به شناخت و تبیین بهتری از نگرش منفی به ازدواج و دلایل افزایش سن ازدواج دست یابیم.
این مطالعه از نوع پیمایش اجتماعی بوده و برای جمع آوری اطلاعات از تکنیک پرسشنامه توأم با مصاحبه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل جمعیت فعال (65-15 سال) شهرستان کاشان در سال 1391 است. با بهره گیری از فرمول نمونه گیری کوکران، تعداد 620 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و با استفاده از روش تصادفی افراد مورد مطالعه انتخاب گردیده اند.
یافته های پژوهش نشان می دهد بین متغیرهای خانواده، وضعیت اقتصادی، افزایش توقعات، بیکاری، سنگینی مخارج ازدواج، انحرافات اجتماعی و اخلاقی، کارکرد نامناسب رسانه ها، ترس از آینده و تضعیف باورهای دینی با متغیر نگرش منفی به ازدواج رابطه معنادار وجود دارد. همچنین، مقدار آماره F محاسبه شده در رگرسیون تک متغیره نیز نشان می دهد هر یک از عوامل فوق در پیش بینی نگرش منفی به ازدواج مؤثر می باشد. به گونه ای که عوامل تضعیف باورهای دینی (15.57=F) قوی ترین پیش بینی کننده و بعد از آن عوامل سنگینی مخارج ازدواج (10.49=F)، و افزایش توقعات (7.34=F) قرار دارند.
اسیدپاشی براساس تجربه قربانیان: بستر، زمینه ها و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکرار حوادث اسیدپاشی در جامعه، به منزله مسئله اجتماعی، موضوعی درخور تأمل است. بدون تردید یکی از جرائمی که در هر بار ارتکاب آرامش اجتماعی جامعه را به شدت برهم می زند اسیدپاشی است. بررسی عمیق جوانب مختلف این پدیده می تواند زمینه های مناسب برای کنترل مؤثر آن را فراهم کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه قربانیان اسیدپاشی انجام شده است.
این تحقیق کیفی است و به روش نظریه مبنایی صورت گرفته است و برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار با قربانیان اسیدپاشی استفاده شده است. نمونه گیری برطبق اصول نمونه گیری تحقیقات کیفی با دوازده نفر از قربانیان اسیدپاشی صورت گرفت و تجزیه و تحلیل داده ها به روش اشتراوس و کوربین انجام شد.
براساس تحلیل صورت گرفته مقوله های ارزشمندی زیبایی و بافتار سنتی، بستری بود که قربانیان پدیده اسیدپاشی را در آن تجربه می کردند. درصد سوختگی، ازدست رفتن زیبایی و تحصیلات به منزله شرایط میانجی بر تجربه آنها از اسیدپاشی نقش داشت و مقوله های محرومیت اجتماعی، سرسخت شدن، درماندگی، و بازماندن، پیامدهایی بود که قربانیان تجربه کرده بودند.
پیامدهای روانی و اجتماعی اسیدپاشی به شدت آسیب زاست و قربانی تا مدت های طولانی و حتی تا پایان عمر درگیر آن خواهد بود. شناخت فرآیند ایجاد این پدیده و پیامدهای آن می تواند زمینه توان بخشی روانی و اجتماعی سریع تر و بهتر قربانیان را فراهم آورد و به تسهیل ورود مجدد آنها به جامعه منجر شود.
«مطالعه برخی عوامل جریان مدرنیته مؤثّر بر گرایش زنان به طلاق» (مورد مطالعه: زنان متأهل شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات اجتماعی در سطح جهانی، نظام خانواده را با تغییرات عدیده ای روبه رو کرده است که در نتیجه آن، خانواده ها بیش تر در معرض از هم پاشیدگی قرار گرفته اند. لذا مقاله حاضر در نظر دارد با استفاده از دیدگاه های نظری و توجّه ویژه به آسیب پذیری خانواده در پی جریان مدرنیته، برخی تأثیرات این جریان را بر گرایش زنان متأهل شهر زنجان به طلاق، که نشان دهنده میزان تمایل زنان برای جدا شدن از همسرشان است، در ابعاد رفتاری، عاطفی و شناختی بررسی نماید . روش تحقیق مورد استفاده از نوع پیمایشی است که به صورت مقطعی در شهر زنجان انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، جمعیّت زنان مناطق سه گانه شهر زنجان است که تعداد 400 نفر از آنان با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، انتخاب شده است. نهایت امر این که داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل واقع شده است. بررسی ها نشان داد که؛ بین فردگرایی و ابعاد آن، بعد اوّل رشد عقلانیّت (انتخاب آزادانه) و مجموع این سازه و نیز بعد اوّل و سوّم متغیّر تغییر هنجارهای جامعه (نگرش منفی جامعه نسبت به خانه داری زنان و تغییر نگرش های افراد نسبت به روابط عاطفی و احساسی با جنس مخالف) با گرایش به طلاق و ابعاد آن، رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد.
اثر شبکه های اجتماعی بر طلاق عاطفی در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی طلاق عاطفی و فرآیند اثرگذاری ساختار روابط شبکه های زوجین شهر مشهد بر طلاق عاطفی است. روش تحقیق در این مقاله، پیمایش است که با استفاده از دو پرسشنامه مخصوص همسران و پرسشنامه های مربوط به دوستان صمیمی زوجین و پرسشنامه مختص اعضای خانواده زوجین، اطلاعات آن گردآوری شده است. جامعه آماری این تحقیق، زوجین شهر مشهد و حجم نمونه 30 زوج با اعضای شبکه آنها که جمعاً 600 نفرند (شامل 30 زوج متأهل، 181 دوست صمیمی زوجین که برای هر همسر، 4 دوست صمیمی و 395 عضو شبکه های خانواده زوجین (اعضای خانواده اصلی هر یک از همسران) به پرسشنامه های محقق پاسخ دادند؛ یعنی محقق از شبکه 1.5 درجه در تحلیل خود استفاده کرده است. چارچوب نظری تحقیق شامل سه دسته نظریات در سطح خرد، میانه و کلان است که نظریات شبکه های اجتماعی عمده-ترین نظریات را شامل شده اند. نتایج نشان داده است که در بین متغیرهای رابطه ای، اندازه، تأیید، حمایت، انسجام، قوت پیوند، صمیمیت، فعالیت های مشترک، مرکزیت نزدیکی و همپوشانی بر صمیمیت با همسر مؤثر است و صمیمیت با همسر بیشترین اثر را بر طلاق عاطفی دارد. در بین متغیرهای خصیصه ای، تعداد فرزندان، مدت ازدواج، نسبت قبلی با همسر و شناخت همسر قبل از ازدواج بر صمیمت با همسر و طلاق عاطفی مؤثرند.
مسایل فرزندان طلاق در ایران و مداخلات مربوطه: فراتحلیل مقالات موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد طلاق در سال های اخیر به افزایش تعداد فرزندان طلاق انجامیده است. فرزندانی که مسائل و مشکلاتشان از دید بسیاری پنهان مانده است. جدایی والدین بی شک برای اکثر فرزندان، پدیده ای سهمگین به شمار می آید. تحقیقات صورت گرفته در این مورد نشان می دهد که این کودکان در طول زندگی خود با آسیب های روانی و اجتماعی فراوانی مواجه اند.
در این پژوهش، که به روش فراتحلیل انجام گرفته است، پژوهش های داخلی مربوط به حوزه ی فرزندان طلاق- که در مجلات علمی پژوهشی داخلی به چاپ رسیده اند- مورد تحلیل قرار گرفته، و نهایتاً 20 مقاله بدست آمده و مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که پژوهش های داخلی عمدتاً به سلامت روان و زیر مقیاس های آن توجه کرده و در نتیجه نشان می دهند که وضعیت فرزندان طلاق در مقایسه با فرزندان یتیم و عادی نامطلوب تر است. همچنین برخی از این پژوهش ها نیز نشان دهنده تاثیر مثبت برنامه های مداخله ای، بر وضعیت فرزندان طلاق است. سرانجام اینکه، آنچه در این مطالعات مورد غفلت واقع شده، بررسی آسیب های اجتماعی است که فرزندان طلاق را تهدید می کند.
مطالعه جامعه شناختی عوامل مؤثر بر امنیت اجتماعی زنان کلانشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت از مهمترین مولفه های اجتماعی، روانشناختی و فرهنگی هر جامعه ای است که با توجه به حوزه مطالعات جامعه شناختی این مولفه برای حیات هر نظام سیاسی و اجتماعی لازم است. هدف اصلی این پژوهش، مطالعه عواملی است که موجب ایجاد و ارتقاء امنیت اجتماعی زنان در کلانشهر مشهد می گردد. چارچوب نظری این پژوهش ترکیبی از آراء و رهیافت های نظری (قدرت محور، هویت محور، فمینیستی، نظریه فضای دفاع قابل شهری و.....) است. این پژوهش در سال 1392 براساس روش پیمایشی در بین زنان 20 تا 64 ساله، با حجم نمونه391 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده وخوشه ای درمناطق شهری مشهد و با ابزارپرسشنامه محقق ساخته انجام شد. متغیرهای، حمایت اجتماعی، نگرش فرد به خود، امنیت اقتصادی، نگرش به پوشش، مقاومت اجتماعی، استفاده از وسایل ارتباط جمعی و برنامه ریزی و طراحی شهری به عنوان عواملی بودند که رابطه آنها با متغیر وابسته امنیت اجتماعی سنجیده شد. درنهایت با استفاده از رگرسیون خطی چندمتغیره می توان نشان داد که استفاده از رسانه های جمعی، نگرش به پوشش، طراحی و برنامه ریزی شهری، نگرش فرد به خود و امنیت اقتصادی با امنیت اجتماعی رابطه معنادار دارد. هم چنین برای مقایسه میزان امنیت اجتماعی در بین زنان شهر مشهد با توجه به منطقه محل سکونت، ابتدا جامعه آماری را به دو گروه تقسیم کردیم: گروه اول زنانی هستند که در مناطق بالا شهر و گروه دوم زنانی که در مناطق پایین شهر مشهد سکونت داشته اند؛ سپس از آزمونT برای مقایسه و تفاوت سطح معناداری بین این دو گروه استفاده کردیم. طبق نتایج بین مناطق محل سکونت زنان و امنیت اجتماعی آنان تفاوت معناداری مشاهده نگردید. به طور کلی میزان امنیت اجتماعی زنان در شهر مشهد، در سطح متوسط (2/58%) به دست آمد. تاثیر مستقیم و غیر مستقیم متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته در مدل تحلیل مسیر نشان داد که رسانه های جمعی بیش ترین اثر را امنیت اجتماعی گذاشته است. در مجموع با توجه به نتایج بدست آمده پیشنهادهای کاربردی را برای ارتقاء سطح امنیت اجتماعی زنان بیان کرده ایم.
تجربه ها و انگیزه های دختران از مدیریت بدن در شهرستان رضوانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مختلفی که در جهان رخ داده است مانند تغییرات جمعیت شناختی، جنبش های فمنیستی، رشد مصرف گرایی و حرکت به سمت مدرنیته، بدن را به یک موضوع مهم در مطالعات اجتماعی تبدیل کرده است این پژوهش به دنبال دستیابی به انگیزه ها و تجربه های دختران، قبل و بعد از مبادرت به مدیریت بدنشان است. مراد از مدیریت بدن در این پژوهش جراحی های زیبایی (بینی)، رژیم های لاغری و آرایش های غیرمتعارف است. در این پژوهش نظریات مبادله، نظریه ی گیدنز، نظریات فمینیستی و نظریه ی وبلن در ایده سازی و حساسیت نظری به محقق کمک کرده اند. یافته های این تحقیق که به روش کیفی (مردم نگاری) و با تکنیک مصاحبه ی 18 ساله ی شهرستان رضوانشهر انجام شده است، حاکی - عمیق با 21 نفر از دختران 29 است که در شرایطی کنونی جامعه و با توجه به اینکه زیبایی به یکی از اصلی ترین معیارها و ملاک های قضاوت در مورد دختران چه در عرصه های اجتماعی و چه در فرصت های ازدواج بدل شده است و دختران تحقق بسیاری از خواسته های خود را تنها در گرو زیباتر شدن و نزدیک شدن به الگوهای تبلیغ شده در رسانه ها و کسب اعتماد به نفس می دانند، آنها اتخاذ چنین تصمیمی از سوی خود را آگاهانه ترین و مناسب ترین انتخاب می دانند. آنان قبل از اقدام به مدیریت بدن از خود ناراضی بوده و با طرد از سوی گروه های مختلف مواجه می شده اند. دختران بیان کرده اند که بعد از مدیریت بدنشان اعتماد به نفسشان به دلیل زیبایی که کسب کرده اند افزایش یافته و در زمینه های اجتماعی موفق تر بوده اند و به همین خاطر احساس رضایت و آرامش می کنند.
تعارضات زناشویی پس از مهاجرت و موانع اجتماعی رفتار کمک خواهی از دیدگاه زنان مهاجر ایرانی ساکن استرالیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی پویائی های خانوادگی و چالش هایی است که در روابط همسرانه زنان ایرانی پس از مهاجرت به استرالیا دیده می شود. به منظور انجام پژوهش روش تحقیق کیفی به شیوه قوم نگاری استفاده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات مشاهده میدانی، مصاحبه عمیق و گفتگوهای غیر رسمی بود. به منظور مشاهده مستقیم تعاملات جامعه ایرانی با جامعه استرالیا و بررسی عوامل احتمالی اثر گذار در سیستم خانواده ایرانی، مشاهده میدانی به مدت دو سال و نیم در ملبورن انجام گرفت. هم چنین 21 مصاحبه عمیق باز پاسخ با زنان ایرانی و 11 مصاحبه با افراد آشنا به امور مهاجرین در دستگاه های دولتی و غیر دولتی استرالیا و هم چنین افراد آشنا با جامعه ایرانی انجام شد. مصاحبه های رسمی ضبط شده و توسط پژوهشگر پیاده و همزمان با جمع آوری اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این مصاحبه ها با گفتگوهای غیر رسمی و مصاحبه های پیگیرانه جهت رفع ابهامات و یا اضافه نمودن موارد جدید همراه بود. کلیه داده ها با استفاده از نرم افزار NVivo مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که عوامل اجتماعی چون تعارض بر سر حقوق زنان و نقش های جنسیتی و تفاوت فرهنگ پذیری منجر به بروز تعارضات زناشویی می شود. هم چنین کاهش روابط و منابع حمایتی اجتماعی مانعی برای کمک گرفتن جهت حل تعارضات پاسخ دهندگان بود. نتایج به دست آمده از این پژوهش در زمینه کمک رسانی به زوجین مهاجر و آگاه سازی افراد متمایل به مهاجرت مفید خواهد بود.
مقایسه سازگاری زناشویی و باورهای غیرمنطقی در زنان جراحی زیبایی شده و زنان جراحی زیبایی نشده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور تعیین مقایسه سازگاری زناشویی و باورهای غیرمنطقی در زنان جراحی زیبایی شده و زنان جراحی زیبایی نشده انجام شد. پژوهش، مطالعه ای علی مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش تمام زنان در شهر تهران بود. روش پژوهش نمونه گیری هدفمند و در دسترس بود. تعداد افراد نمونه شامل200 نفر، 100 نفر زنان جراحی زیبایی شده و 100 نفر زنان جراحی زیبایی نشده است. ابزار سنجش در این تحقیق شامل مقیاس سازگاری زناشویی اسپانیر (1976) و آزمون باورهای غیرمنطقی جونز (1968) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیری مورد تجزیه استفاده شد. نتایج نشان داد میزان باورهای غیر منطقی زنان جراحی زیبایی شده از زنان جراحی زیبایی نشده بیشتر است (p< 0.05). هم چنین تفاوت معناداری بین سازگاری زناشویی در زنان جراحی زیبایی نشده و زنان جراحی زیبایی شده وجود دارد (p<0.05). یافته ها بر وجود باورهای غیرمنطقی بیشتر و سازگاری زناشویی کمتر در زنان جراحی زیبایی شده تأکید دارد. از این رو این نتایج می تواند در مشاوره های پیش از جراحی زیبایی و زوجی مورد توجه قرار گیرد.
بررسی اثر بخشی درمان شناختی رفتاری گروهی بر میزان اعتیاد به اینترنت زنان در پی گیری 6 ماهه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی اثر بخشی درمان شناختی رفتاری گروهی بر اعتیاد به اینترنت دانشجویان دختر معتاد به اینترنت دانشگاه های دولتی شهر تهران بود. نمونه شامل 24 دانشجوی دخترمعتاد به اینترنت بود که به تصادف از بین افراد وابسته به اینترنت دانشگاه های دولتی شهر تهران انتخاب شدند.آزمودنی ها به تصادف به دو گروه 12 نفری کنترل و آزمایش تقسیم شدند. پس از اجرای آزمون اعتیاد به اینترنت یانگ (21 سوالی) برای اعضای هر دو گروه، برای اعضای گروه اول درمان شناختی رفتار گروهی به مدت 10 جلسه 2 ساعته اجرا شد. برای اعضای گروه کنترل درمانی اجرا نشد. پس از اتمام درمان و نیز پس از گذشت 6 ماه آزمون اعتیاد به اینترنت یانگ مجددا برای هر دو گروه اجرا شد. نتایج با روش تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته های تحقیق نشان داد که درمان شناختی رفتاری گروهی به طور معنی داری باعث کاهش اعتیاد به اینترنت می شود و اثرات درمانی پس از گذشت 6 ماه نیز تداوم دارد.
بررسی رابطه ترس از موفقیت، احساس شرم و گناه با نشانگان وانمودگرایی در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ترس از موفقیت، احساس شرم و گناه با نشانگان وانمودگرایی اجرا شد و این مطالعه از نوع توصیفی و همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر تحصیلات تکمیلی (مقطع ارشد و دکترا) دانشگاه رازی شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 93-1392بود. که 1200نفر را در بر می گرفت. از میان آن ها، تعداد300 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. سپس پرسشنامه های نشانگان وانمودگرایی کلانس و ایمز(1978)، ترس از موفقیت زاکرمن و آلیسون (1976) و زیر مقیاس آمادگی برای شرم و گناه مقیاس عاطفه خودآگاه تانگ نی(2005) در میان آن ها توزیع شد. برای تحلیل داده ها علاوه بر روش های آمار توصیفی از آزمون همبستگی و رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که میان نشانگان وانمودگرایی و احساس شرم و گناه و ترس از موفقیت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و متغیرهای پیش بین ترس از موفقیت و احساس شرم و گناه به طور معنادار و مثبت نشانگان وانمودگرایی را پیش بینی می کنند.
مقایسه تعارض زناشویی در ساختار توزیع قدرت در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور مقایسه میزان تعارض زناشویی در ساختار سه گانه توزیع قدرت در خانواده در زنان متأهل شهر همدان انجام شد. روش این پژوهش، علی مقایسه ای بود و جامعه آماری آن شامل تمام زنان متأهلی می شد که در شش ماه اول سال 1392 برای بررسی سلامت کامل خود به مرکز بهداشت شهرستان همدان مراجعه کرده بودند. نمونه مورد بررسی 200 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. شرکت کنندگان، پرسشنامه های 21 سؤالی ساختار توزیع قدرت در خانواده و 42 سؤالی تعارضات زناشویی را تکمیل کردند که داده های آن با استفاده از تحلیل رگرسیون لجستیک ترتیبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که تعارضات زناشویی در خانواده های زن سالار به طور معناداری بیشتر از خانواده های مردسالار است و تعارض زناشویی در خانواده های مردسالار و مشارکتی تفاوت معناداری ندارد (01/0p<). این یافته در رابطه با زیرمقیاسهای تعارض زناشویی مثل کاهش همکاری، افزایش واکنشهای هیجانی، افزایش جلب حمایت فرزند و افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خودنیز صادق بود(05/0p<). در نتیجه می توان گفت در جامعه در حال گذاری همچون ایران، که از سویی در معرض ارزشهای سنتی خویش قرار دارد و از سویی تحت تأثیر روند جهانی شدن و حرکت به سمت جامعه توسعه یافته است، باید منتظر بروز تعارضاتی در خانواده بود.
بررسی نقش ویژگی های شخصیت مادر، تعارض زناشویی مادر، سبک حل تعارض مادر و سبک حل تعارض دختر در پیش بینی تعارض مادر- دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف پیشنهاد یک مدل برای تبیین تعارض مادر- دختر (تعارض مادر با دختر و تعارض دختر با مادر) بر اساس ویژگی های شخصیت مادر، تعارض زناشویی مادر، سبک حل تعارض مادر و سبک حل تعارض دختر انجام شد.
روش: این مطالعه از نوع مطالعات همبستگی با اتکا به آزمون های آماری رگرسیون چندمتغیره و مدل یابی معادلات ساختاری بود. با نمونه ای از 160 زوج دختر نوجوان و مادر، که بصورت تصادفی طبقه ای از بین دانش آموزان مدارس راهنمایی شهرستان نایین و مادران آنها انتخاب شده بودند؛ انجام شد. ابزار این پژوهش شامل شاخص نگرش های والدینی، مقیاس نگرش نسبت به مادر، پرسشنامه تعارضات زناشویی، پنج عاملی نئو و سبک های مدیریت تعارض بود.
نتایج: نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که متغیرهای پژوهش در مجموع توانستند 71 درصد حجم واریانس تعارض دختر با مادر و 59 درصد حجم واریانس تعارض مادر با دختر را تبیین کنند (05/0>P). تعارض دختر، بیش ترین تاثیرپذیری (55 درصد) را از سبک حل تعارض دختر داشته است (74/0-=r؛ 55/0=R2) در حالی که، در تعارض مادر با دختر، بیش ترین حجم تاثیر پذیری (29 درصد) از تعارض زناشویی مادر بوده است (54/0=r؛ 29/0=R2). شاخص های برازش از سودمندی این مدل حمایت کرد.
مطالعه کیفی علتهای تعارض در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سؤال اصلی پژوهش این است که چه دلایل، شرایط و زمینه هایی سبب ایجاد تعارض خانواده می شود و این تعارضات چه پیامدهایی برای نظام خانواده دارد. روش پژوهش مورد استفاده در این تحقیق، تئوری زمینه ای است. داده ها از طریق مصاحبه کیفی عمیق با 20 نفر از افراد 23 تا 45 ساله با تحصیلات دیپلم تا کارشناسی ارشد در شهر قائمشهر به شیوه نمونه گیری نظری و هدفمند جمع آوری شده است. بر اساس یافته ها می توان بیان کرد که تفاوتهای فردی و اجتماعی، دخالت اطرافیان، نبود مهارتهای ارتباطی و مسائل اقتصادی از جمله شرایط و علل اصلی در بروز تعارض خانوادگی مؤثر است. در کنار این علل، شرایط و زمینه های دیگری نظیر براورده نشدن نیازها و نارضایتی در روابط عاطفی و زناشویی در بروز تعارض خانوادگی مؤثر است. مطالعه هم چنین نشان می دهد پیامد چنین تعارض به درگیری لفظی و جسمی، کاهش سرمایه اجتماعی و نهایتا بی اعتنایی و طلاق عاطفی منجر خواهد شد.
رابطه بین تعارضات زناشویی والدین با رشد قضاوت اخلاقی و رضایت از زندگی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف تبیین رابطه بین تعارض زناشویی والدین با رشد قضاوت اخلاقی و رضایت از زندگی دانش آموزان اجرا شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر سال سوم دوره اول متوسطه و والدین آنها در شهر مرودشت بوده است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از فهرست مدارس دارای رشته علوم انسانی، تعداد 7 مدرسه، و از هر مدرسه یک کلاس بطور تصادفی تعیین و دانش آموزان و والدین آنها بعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تعارض زناشویی والدین (2008 Sanayi, Barati & Boostsni,) و رشد قضاوت اخلاقی (1998 Dorganasinha Mir Varma,) و رضایت از زندگی (Dienner, 1989) بودند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری ضریب همبستگی و رگرسیون گام به گام نشان داد که بین تعارض زناشویی والدین و رشد قضاوت اخلاقی و رضایت از زندگی دانش آموزان و نیز بین مولفه های تعارض زناشویی (افزایش واکنش هیجانی، افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود، کاهش رابطه فردی با خویشاوندان همسر و دوستان، جدا کردن امور مالی از یکدیگر و کاهش ارتباط موثر با رشد قضاوت اخلاقی و رضایت از زندگی دانش آموزان رابطه معکوس و معنادارری وجود دارد.) هم چنین ابعاد تعارضات زناشویی قادر به پیش بینی میزان رشد قضاوت اخلاقی و رضایت از زندگی دانش آموزان است و از این ابعاد، متغییر واکنش های هیجانی نسبت به دیگر ابعاد پیش بینی کننده قوی تری برای رشد قضاوت اخلاقی و رضایت از زندگی می باشد.
بررسی رابطه میان سرمایه اجتماعی و احساس امنیت زنان در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت یکی از ضروریات زندگی انسان در جامعه می باشد. زنان نیز به علت موقعیت ویژه اجتماعی و فیزیولوژیکی به شدت زندگی اجتماعیشان وابسته به احساس امنیت ایشان است. تحقیقی که پیش رو است در تلاش است تا تحلیلی از رابطه سرمایه اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی را در زنان را ارائه دهد. در این راستا تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری تلفیقی خوشه ای و طبقه بندی شده بر اساس سن و جنس در شهر تهران و براساس مناطق 22گانه شهرداری، تدوین یافته است. نمونه تحقیق در حدود 2000 نفر بوده است که 903 نفر را زنان تشکیل داده اند و در این مقاله اطلاعات مربوط به زنان مورد بررسی قرار گرفته است و تحلیل اطلاعات توسط نرم افزارهای آماری spss 19، amoss 17 ، همراه بوده است. در این تحقیق سطوح اعتماد و مشارکت در دو سطح درون و برون گروهی مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که اعتماد نهادی بیش ترین تاثیر مستقیم (286/0) را براحساس امنیت زنان دارد و پس از آن متغیرهای مشارکت سیاسی و اعتماد عمومی به ترتیب تاثیراتی در حدود (174/0) و (145/0) را بر احساس امنیت دارند. در این تحقیق سطوح مشارکت در ابعاد (مدنی،خیریه ای، مذهبی) نیز مورد بررسی قرار گرفته است که تاثیر مستقیم هیچ کدام بر احساس امنیت زنان معنادار نمی باشد.
بررسی عوامل مرتبط با میزان احساس امنیت اجتماعی شهروندان مورد مطالعه زنان شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله امنیت از گذشته های دور، همواره یکی از دغدغه های اصلی انسان و جوامع بشری به شمار رفته و به اعتقاد برخی از دانشمندان این حوزه، دلیل اصلی دست شستن از آزادی و حیات طبیعی و تن دادن به زیست جمعی است. با ورود به هزاره جدید، جهان شاهد رشد جمعیت و شهرنشینی؛ به ویژه در کشورهای در حال توسعه بوده است. این روند موجب گسترش پیکره شهرها و شکل گیری الگوی جدیدی از شهرهای بزرگ شده است. ظهور چنین شهرهایی همراه با بروز مسائل مختلف شهری، از قبیل: گسترش حاشیه نشینی، افزایش جرایم اجتماعی و در مجموع، افزایش بی نظمی شهری و کاهش امنیت اجتماعی بوده، زنان در این مسائل اجتماعی دغدغه های خاص خود را دارند. مطالعه حاضر از نوع تحقیقات پیمایشی است. برای گردآوری اطلاعات مورد نظر به منظور دستیابی به اهداف تحقیق از «پرسشنامه» استفاده شده است. حجم نمونه 400 نفر از زنان 64-15 ساله ساکن شهر کرمانشاه بوده که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده است. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده 3/33 درصد زنان، میزان احساس امنیت اجتماعی در شهر مورد مطالعه را پایین، 52 درصد متوسط و 7/11 درصد بالا ارزیابی کرده اند. میانگین نمره احساس امنیت اجتماعی برای زنان 1/31 است که این رقم نشان دهنده سطح پایین امنیت زنان در شهر کرمانشاه است. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داده عواملی که به ترتیب بیشترین سهم را در تبیین متغیر وابسته داشته اند، عبارتند از: پایبندی به مذهب، اطلاع رسانی وسایل ارتباط جمعی، حمایت اجتماعی، وقوع جرم در منظر افراد، تحصیلات، قومیت، سن و رعایت نکات ایمنی. در مجموع، این متغیرها 54 درصد از متغیر وابسته را تبیین کرده اند. پایبندی به مذهب و افزایش آگاهی زنان در مورد مسائل مربوط به امنیت اجتماعی و آموزش آن ها از طریق رسانه ها می تواند باعث افزایش احساس امنیت اجتماعی بیشتر آن ها در جامعه شود.