فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۴۱ تا ۲٬۵۶۰ مورد از کل ۶٬۵۲۱ مورد.
منبع:
پژوهش زنان ۱۳۸۲ شماره ۶
حوزههای تخصصی:
سازمانهاى غیردولتى شیعى درآفریقاونقش آنهادرتوسعه جایگاه فرهنگى واقتصادىزنان
حوزههای تخصصی:
زن در اندیشه ترقى
خانواده و تحولات دنیای مدرن (1)
حوزههای تخصصی:
نقش جهت گیری مذهبی و مناسبات سالم زوجین در پیش بینی سازگاری زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی رابطه بین هوش هیجانی و هوش معنوی در زنان و مردان در شرف طلاق و سازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ابعاد گوناگون هوش هیجانی و هوش معنوی در زنان و مردان در شرف طلاق و سازگار انجام شده است. با این هدف از بین مراجعین به دادگستری شهرستان زاهدان تعداد 45 نفر ( 30 زن و 15 مرد) از زوج های متقاضی طلاق و 50 نفر ( 31 زن و 19 مرد) به عنوان زوج سازگار به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه هوش هیجانی بار- آن و پرسشنامه هوش معنوی کینگ استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد بین T همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و آزمون و در شرف (p= /004,r= 0/ هوش هیجانی و هوش معنوی در زوج های سازگار(** 37 رابطه معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد بین (p= /009,r= 0/ طلاق(** 43مولفه های درون فردی و مقابله با فشار از مولفه هوش هیجانی در زوج های در شرف طلاق رابطه
منفی و معنا دارای وجود دارد. بنا بر نتایج این پژوهش می توان اینطور بیان کرد هوش هیجانی و هوش معنوی در زوج های سازگار وضع بهتری داشته است و افرادی که زندگی شان ممکن است به طلاق منجر شود آگاهی هیجانی، خود ابرازی، احترام به خود و خودشکوفایی و استقلال کم تری دارند و تحمل مشکلات و استرس های زندگی در آ نها کم تر است.
دین عامه، ناکامی های عینی و استراتژی زنانه امیدواری: مطالعه تجربه دعانویسی در شهر سنندج.کمال خالق پناه،فاطمه میرزاوندیان،اخترجلوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندگی روزمره گستره وسیعی از باورها و کردارهای دینی و شبه دینی را دربرمی گیرد. به لحاظ نظری مفهوم دین عامه امکان بحث از ویژگی های فرهنگی و اجتماعی و مردمی بودن کردارهای دینی را در زندگی روزمره فراهم می کند. دین عامه جایگاهی مغفول در مطالعات دینی داشته است، مفهومی که در درون، بیرون و حاشیه های دین رسمی قرار دارد. این مقاله پس از بحثی نظری درباره مفهوم دین عامه، سعی در بررسی کردار دینی دعانویسی و تجربه آن در میان زنان شهر سنندج را دارد. ایده نظری مقاله حاضر این است که دین عامه و استقبال نسبت به آن پاسخی به ناکامی های عینی افراد در زندگی روزمره است. مقاله با اتخاذ رویکردی برساخت گرایانه، تجربه افراد از کردار دعانویسی را در چارچوب روش شناسی زمینه ای بررسی می کند. نتیجه آن که روایت افراد از تجربه دعانویسی نامنسجم و انعطاف پذیر و عاطفی است. این تجربه احساسی از کردار دینی دعانویسی در پیوند با ناامنی های عینی در زندگی روزمره شکل می گیرد. بنابراین کردار دینی دعانویسی خلاء میان انتظارات ذهنی و امکانات عینی را پر می کند. واژه های کلیدی: دین عامه، نظریه زمینه ای، برساخت گرایی، دعانویسی، امیدهای کوچک.
جهانی شدن، هویت مستقل از خانواده و سب کزندگی زنان شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، مطالعه رابطه جهانی شدن، هویت مستقل از خانواده و سب ک زندگی زنان در کلان شهر شیراز و مقایسه آن با شهر استهبان بود . پژوهش با رویکرد کمی و روش پیمایشی انجام گرفته و از ابزار پرسشنامه استفاده کرده است. جامعه آماری آن شامل زنان 20 تا 45 سال ه شهر شیراز است. حجم نمونه بر اسا س جدول لین با 95 درصد اطمینان برای شهر شیراز 383 نفر و برای استهبان 357 نفر و در مجموع 740 نفر برآورد شد . شیوه نمونه گیری، نمو نه گیری تصادفی چند جفت و ضریب همبستگی T مستقل و T مرحله ای بوده است . داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل شدند . یافته های پژوهش نشان می دهد که سبک زندگی فراغتی زنان در شهرها بی ش تر به سمت حوزه های عمومی و شهری کشیده شده ه م چنین، تعریف زنان از هویت مستقل از خانواده با گرایش آن ها به سمت سبک زندگی فراغتی در فضای عمومی و شهری ارتباط داشته است ، اما در این دو مورد تفاوت معناداری میان کلان شهر(شیراز) و شهر کوچک تر (استهبان ) مشاهده نشده است. نتایج ه م چنین، حاکی از آن است که بین ابعاد جهانی شدن (استفاده از رسانه های ارتباطی و آگاهی از جهانی شدن و فردگرایی ) و سبک زندگی زنان در هر دو شهر رابطه معناداری وجود دارد . در نهایت، حضور زنان در فضاهای شهری تحت تاثیر جهان یشدن و تعریف هویتی مستقل از خانواده تشدید شده و هرچه این فرایندها بی شتر در جامعه رسوخ کنند، این حضور پررن گتر خواهد بود.
بررسی و مقایسه خصوصیات شخصیتی در دانش آموزان پسر مقطع دبیرستان با مادران شاغل و غیر شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی و مقایسه خصوصیات شخصیتی در دانش آموزان پسر مقطع دبیرستان با مادران شاغل و غیر شاغل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع دبیرستان در شهرستان سرپل ذهاب بود. نمونه شامل 200 دانش آموز بود که به روش نمونه گیری تصادفی (خوشه ای چند مرحله ای) انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از فرم کوتاه پرسشنامه شخصیتیچند وجهی مینه سوتا (MMPI) و پرونده تحصیلی و مشاوره دانش آموزان استفاده شد. داده های پژوهش با روش تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد میان دانش آموزان با مادران شاغل و غیر شاغل در مؤلّفه های افسردگی، رفتارهای ضد اجتماعی و هیستری تفاوت معناداری وجود دارد (01/0p<). دانش آموزانی که مادران آن ها شاغل است، افسردگی بیش تری را تجربه می کنند و رفتارهای ضداجتماعی بیش تری از خود نشان می دهند؛ در حالی که دانش آموزانی که مادران آن ها شاغل نیست، رفتارهای هیستری گونه بیش تری از خود نشان می دهند.
بررسی سبک های کنترل هیجانی پیش بین در پرخاشگری دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه سبک های کنترل هیجانی با میزان پرخاشگری در دانشجویان دختر کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز بود. نمونه ای به حجم 100 نفر از دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز، به روش تصادفی چندمرحله ای خوشه ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده جهت جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه سبک های کنترل هیجانی و پرسشنامه پرخاشگری بود. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل همبستگی متعارف استفاده شد. با توجه به یافته های پژوهش، ضرایب ساختاری بدست آمده در این پژوهش نشان می دهند که الگویی از نمره های بالا در کنترل خوش خیم و نشخوار ذهنی با الگویی از نمره های پایین در خصومت، خشم، پرخاشگری کلامی، پرخاشگری غیرمستقیم و پرخاشگری جسمی همبسته هستند. بنابراین، یافته های این پژوهش نشان می دهد که ترکیب کنترل خوش خیم و نشخوار ذهنی پایین احتمال خصومت، خشم، پرخاشگری کلامی، پرخاشگری غیرمستقیم و پرخاشگری جسمی بالا می برد. پس می توان نتیجه گرفت که سبک های کنترل هیجانی از جمله کنترل خوش خیم و نشخوار ذهنی می تواند خشم و پرخاشگری افراد را کاهش دهد.
مطالعه تجربی اخلاق کار با تأکید بر جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر امنیت اجتماعی زنان سرپرست خانوار (مورد مطالعه: زنان سرپرست خانوار شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده ای به نام زن سرپرست خانوار، یک واقعیت اجتماعی است که امروزه در سراسر جهان وجود داشته و به دلایل گوناگون پدید می آید. این گروه اجتماعی برای امرار معاش و فعالیت اجتماعی و اقتصادی خود به امنیت اجتماعی نیاز جدی دارد. رسالت اصلی این پژوهش، بررسی عوامل جامعه شناختی مؤثر بر امنیت اجتماعی زنان سرپرست خانوار است بادر نظر گرفتن ابعاد مالی، جانی، عاطفی و ارتباطی امنیت اجتماعی. دراین راستا، پژوهشپیمایشی در جامعه هدفی متشکل از 400 زن سرپرست خانوار تحت پوشش مؤسسات حمایتی غیردولتی (مردم نهاد) در شهر تهران صورت گرفته است. داده های حاصل از پیمایش با روش های آماری رگرسیون چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدهو برای آزمون اعتبار سازه ای ابزار اندازه گیری و آزمون نیکویی برازش ساختار مورد نظراز مدل سازی معادلات ساختاری (نرم افزار ایموس[1]) استفاده شده است. نتایج حاصل از رگرسیون چندمتغیره داده ها نشان می دهد عامل اقتصادی (25/0) مؤثرترین عامل تأثیرگذار بر امنیت اجتماعی زنان سرپرست خانوار است. پس از آن به ترتیب عوامل محیطی (13/0)، عوامل قانونی (12/0) و عوامل خانوادگی (10/0) بر امنیت اجتماعی این گروه از زنان تأثیر گذارند. باتوجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش، با ایجاد شرایط و زمینه های مناسب به ویژه در بستر اقتصادی و محیطی که این زنان در آن احساس امنیت اجتماعی داشته باشند، می توان زمینه توانمندسازی آنان را فراهم کرد.
کیفیت رابطة زناشویی در پروفایلهای زوجی سبک حل تعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی انواع سبک حل تعارض زوجی در چارچوب نظریة گاتمن و مقایسة کیفیت رابطة زناشویی بین سبکهای زوجی مختلف بوده است. به این منظور 500 نفر (250 مرد و 250 زن) به شیوة نمونه گیری تصادفی نظام دار انتخاب شدند و با استقاده از پرسشنامه ارزیابی ارتباط مورد مطالعه قرار گرفتند. 9 سبک زوجی حل تعارض به این ترتیب شناسایی شد: اعتباربخش اعتباربخش، درگیرشونده اعتباربخش، اعتباربخش اجتنابی، درگیر شونده درگیر شونده، درگیر شونده اجتنابی، اجتنابی خصمانه، خصمانه اعتباربخش، خصمانه درگیرشونده، و خصمانه خصمانه. مقایسة میانگین گروه ها با استفاده از تحلیل واریانس یکطرفه نشان داد که پروفایلهای حاوی سبک اعتباربخش با بهترین میزان کیفیت رابطة زناشویی همراه است؛ جز زمانی که یکی از زوجین از سبک خصمانه استفاده کند. پروفایلهای حاوی سبک خصمانه با کمترین میزان کیفیت رابطة زناشویی همراه است و پروفایلهای حاوی سبک درگیرشونده و اجتنابی در مقایسه با پروفایلهای شامل سبک اعتباربخش با میزان کمتری از کیفیت رابطة زناشویی همراه است؛ اما در مقایسه با پروفایلهای دارای سبک خصمانه میزان بیشتری از کیفیت رابطة زناشویی را دارا است. از این رو آگاهی از این سبکهای حل تعارض می تواند به مشاوران و روانشناسان در مشاوره های قبل از ازدواج کمک کند.
بررسی و تحلیل نقش طرحواره های ناسازگار اولیه و کمال گرایی منفی در پیش بینی طلاق عاطفی بین زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه و کمال گرایی منفی در پیش بینی طلاق عاطفی است. تحقیق توصیفی، و غیر آزمایشی و مطالعات همبستگی از نوع پیش بینی بوده است. در این پژوهش 80 نفر از تمام زوجین ساکن در شهر بوشهر به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه های این پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه کمال گرایی هیل و همکارانش (2004)، پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ فرم کوتاه و پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن (1995) بوده است. یافته های پژوهش نشان داد الگوی تأثیر کمال گرایی منفی و طرحواره های ناسازگار اولیه بر طلاق عاطفی معنی دار بود (F(2.77)=30.75, P<0.001). این الگو 44 درصد واریانس طلاق عاطفی زوجین را توجیه می کند. هم چنین نتایج این تحقیق نشان داد الگوی تأثیر مؤلفه های کمال گرایی منفی بر طلاق عاطفی معنی دار بود (F(4.75)=10.94, P<0.001). این الگو 33.5 درصد واریانس طلاق عاطفی زوجین را توجیه می کند. رابطه خطی متغیر کمال گرایی منفی با میزان تمایلات و قدرت پیش بینی طلاق عاطفی، تأیید، و مشخص شد که این رابطه از نوع مستقیم است؛ یعنی با افزایش ابعاد کمال گرایی منفی، طلاق عاطفی بین زوجین افزایش می یابد (P<0.001).
بسترهای تقنینی و اجرایی تأمین اجتماعی زنان بی سرپرست و بدسرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گستره ای از مسائل و مشکلات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی زندگی زنان بی سرپرست و بدسرپرست را به دلیل حذف و یا تضعیف حضور کارکردی همسر آنها تهدید می کند؛ از جمله مواردی که مشکلات عدیده ی این زنان را تقلیل می دهد و مایه ی دلگرمی بیشتر آنها می شود، تأمین زندگی و روشن بودن وضعیت آینده این قشر است که فراهم نمودن حداقل امکانات آن وظیفه ی هر دولتی است. تأمین اجتماعی زنان بی سرپرست و بدسرپرست با لحاظ جایگاه ویژه ی زنان در آموزه های غنی اسلام و فرهنگ کشور ایران از یک سو و اهمیت ایفای رسالت خطیر مادری آنها در تربیت نسل آینده ی کشور از سوی دیگر نظام جمهوری اسلامی را نسبت به این قشر، دغدغه مند کرده است. این پژوهش سعی نموده آخرین وضعیت مربوط به ساختارهای تقنینی و عملکرد نهادهای مجری تأمین اجتماعی زنان بی سرپرست و بدسرپرست را بررسی کند. روش پژوهش کتابخانه ای و اسنادی با رویکرد تحلیلی- توصیفی و استنتاجی است. نتیجه ی پژوهش حاکی است، گرچه تأمین اجتماعی این قشر در اولویت سیاستگذاری های قوانین راهبردی کشور است، اما سایر قوانین و همچنین نهادهای اجرایی، پاسخگوی سیاست های مدنظر قوانین کلان نیستند؛ لذا تغییر سیستم های حمایتی به بیمه ای و تأسیس یک نهاد حمایتی گسترده که خدمات تأمین اجتماعی در کشور را ارائه کند، ضروری است.