فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۶۱ تا ۳٬۱۸۰ مورد از کل ۵۷٬۰۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
انحراف نرخ ارز حقیقی تعادلی و سیاست های تجاری در اقتصاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تاثیر سیاست های تجاری و دیگر متغیرهای اساسی بر نرخ ارز حقیقی تعادلی (وارداتی و صادراتی) برای دوره 1381ـ 1338 با استفاده از تحلیل های هم انباشتگی و آزمون های علی کوتاه مدت و بلندمدت، مورد مطالعه قرار می گیرد. نتایج حاصله نشان می دهند که شاخص تعرفه، بهره وری، تراز منابع، نسبت سرمایه گذاری به جذب داخلی و نرخ ارز اسمی، سازگار با الگوی نظری مانتیل (1997)، اثرات معنی داری بر نرخ ارز حقیقی وارداتی و صادراتی دارند. تراز منابع غیرنفتی شامل ورود سرمایه و درآمدهای نفتی، علت ادواری (کوتاه مدت) کلیه متغیرهای دستگاه و علت بلندمدت نرخ ارز حقیقی تعادلی محسوب شده و نقش متغیر پیشرو را در نوسانات سایر متغیرها ایفا می کند. به علاوه این متغیر از بیش ترین درجه برون زایی برخوردار بوده و سیاست های ارزی کشور نقشی انفعالی در مقابل تراز منابع داشته است. شاخص تعرفه یا محدودیت های کمی وارداتی، مهم ترین متغیر پیش بینی کننده نرخ ارز اسمی در طول ادوار تجاری است به طوری که افزایش شاخص تعرفه و محدودیت های وارداتی، رشد نرخ ارز مؤثر اسمی را کنترل کرده است. ارزش گذاری بیش از حد پول داخلی احتمالا به دلیل انحرافات قیمتی و سیاستی، نسبت سرمایه گذاری را کاهش داده و از این طریق تأثیر منفی بر رشد اقتصادی گذاشته است.
کاربرد روشهای تحلیلی در حسابرسی صورتهای مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روشهای تحلیلی دارای اهمیت روبه افزایشی در حسابرسی صورتهای مالی است و جایگاه ویژهای در ادبیات حسابرسی دارد. طبق استانداردهای حسابرسی، استفاده از روشهای تحلیلی در مراحل برنامهریزی و بررسی کلی حسابرسی، الزامی است. این بررسی نشان میدهد که چگونه حسابرسان روشهای تحلیلی را در برنامهریزی، به عنوان آزمونهای محتوا و در بررسی کلی به کار میبرند. این کار با استفاده از طرح تحقیقی انجام شده است که در آن شرکتکنندگان به انجام روشهای تحلیلی و پاسخگویی به سئوالات پرداختهاند. شرکتکنندگان در تحقیق 76 نفر حسابرسان خبرهای بودند که در کلاسی یک هفتهای حضور داشتند. آنها به طور میانگین 188 ماه سابقه کار حسابرسی داشته و سابقه کار آنان بین 84 ماه تا 318 ماه بود. نتایج تحقیق نشان داد که حسابرسان روشهای تحلیلی را برای برنامهریزی تقریباً نیمی از قراردادهای حسابرسی به کار میبرند. آنان همچنان از روشهای تحلیلی در تقریباً بیش از نصف قراردادها به عنوان آزمون محتوا استفاده میکنند و میزان به کارگیری روشهای تحلیلی در مرحله بررسی کلی تقریباً در مورد تمام قراردادهای حسابرسی صورت میگیرد.
نفوذ شش سیگما در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اغلب سازمانها به منظور افزایش بهره وری و دستیابی به مزیت رقابتی جهت ماندگاری در عرصه تجارت جهانی، بخش وسیعی از تمرکز و توجه خود را صرف حل مسایل، مشکلات و نقاط ضعف موجود در سیستم ها و فرآیندهای خود می کنند. تنوع ابعاد و ماهیت مسایل و موانعی که سازمان با آنها روبروست، ایجاب می کند که مدیران سازمانها از ابزارهای مختلفی جهت رفع موانع موجود استفاده کنند. چند سالی است که رویکرد شش سیگما در ایران به کار برده شده و اجرای آن موجب کسب تجارت و دستاوردهایی نیز شده است. از آنجا که تاکنون تحقیقی در زمینه نفوذ این رویکرد در ایران و بررسی نتایج حاصل از اجرای آن صورت نگرفته، اهمیت نیاز به چنین پژوهشی احساس می شود. مقاله حاضر سعی دارد پاسخ این چالش را مطرح کند که در ایران کدام حوزه های کاربری شش سیگما مورد توجه قرار گرفته و کدامیک نیاز به توسعه بیشتری دارد. نتایج مالی قابل توجه پروژه های شش سیگما در ایران و مقایسه آن با جهان از موضوع های دیگری است که در این مقاله مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است و مشخص شده که میانگین منافع مالی پروژه های شش سیگما در ایران به طور سالانه 1705000000 ریال می باشد. همچنین یافته های این پژوهش نشان می دهد که سطح سیگما که شاخص عملکرد سازمان است، بعد از بکارگیری این رویکرد به اندازه یک سیگما ارتقا یافته و در نتیجه تعداد خطاهای تولیدی به میزان قابل توجهی کاهش می یابد.
الگوی تدوین استراتژیهای آموزش کارکنان در سازمانها
حوزههای تخصصی:
اندازه گیری سطح یادگیری سازمانی(مورد: شرکتهای تابعه شرکت صنایع شیر ایران
حوزههای تخصصی:
توانایی یادگیری و کشف تغییرات مناسب و پیاده سازی آن قابلیت مهمی است که برای سرآمدی در دنیای متحول و پر تحرک امروزی بسیار کلیدی محسوب می شود. به عبارت دیگر تغییر و تحولات سریع در محیط داخلی و خارجی سازمانها، دیگر جائی برای یادگیری از طریق سعی و خطا باقی نمی گذارد و حرکت به سمت سازمان های یادگیرنده را می طلبد، زیرا یادگیری تنها منبع تحدیدناپذیر در سازمان هاست و بنابراین سازمان هایی که بتوانند سریعتر و اثربخش تر از دیگران یاد بگیرند، با سطح گسترده تری از تنوع،تعهد، نواوری و استعداد رو به رو شده واز هم افزایی بیشتری نسبت به دیگران برخوردار خواهند بود. از این رو در این تحقیق سعی شد با بررسی ادبیات موضوع، مدل مناسبی جهت اندازه گیری سطح یادگیری سازمانی تعدادی از شرکت های تابعه صنایع شیر ایران (تهران، اصفهان، فارس، خراسان، زنجان) انتخاب شود، تا بتوانیم به سنجش وضع موجود این شرکت ها از بعد یادگیری سازمانی پرداخته و سپس با شناسایی نقاط ضعف و قوت در این زمینه، به افزایش هر چه بیشتر سطح یادگیری سازمانی در این شرکت ها بپردازیم. در این تحقیق سه سوال مطرح شد که عبارت بودند از: سطح یادگیری سازمانی شرکت های تابعه صنایع شیر ایران چه میزان است؟ این شرکت ها نسبت به یکدیگر در چه وضعیتی قـرار دارند و در نـهایت جهت افزایش سطح یادگیری این شرکت ها چه راهکارهایی پیشنهاد می گردد؟ روش تحقیقی که در این مقاله از آن استفاده شده است، روش مطالعه موردی بوده و از سیستم لیکرت 5 امتیازی جهت پاسخ به سوالات پرسشنامه استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که سطح یادگیری سازمانی شرکت های تحت بررسی که از میانگین هشت شاخص آگاهی، ارتباطات، ارزیابی عملکرد، دانش افزائی، تطبیق محیطی، یادگیری اجتماعی، مدیریت سرمایه های فکری و پیوندهای سازمانی تشکیل شده است، 95/2 از 5 می باشد و نیز مقادیر به دست آمده در هر کدام از هشت شاخص فوق نسبت به استاندارد به دست آمده از تحقیقی که روی 119 شرکت آمریکایی انجام شده است پائین تر می باشد.
پارادایم جدید: از مدیریت توسعه تا مدیریت توسعه پایدار
حوزههای تخصصی:
رابطه تعامل فروشنده و مشتری با عملکرد فروشنده (مطالعهی موردی: لوازم صوتی و تصویری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش رابطه رفتارهای تعاملی فروشنده و مشتری با عملکرد فروشنده بررسی شده است. همچنین رفتارهای اثرگذار آرمانی، انگیزش الهامی، تحریک عقلایی، رفتار هوشمند فروشنده و ملاحظات انفرادی با عملکرد فروشنده با توجه به فروش محصولات صوتی و تصویری مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش نمونه ای به تعداد 270 نفر از جامعهی ذیربط در شهر تهران مورد بررسی قرارگرفت. این مطالعه، توصیفی است. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه است. پس از تجزیه و تحلیل داده ها از 4 مورد از 5 فرضیه مورد پذیرش قرار گرفت. فقط فرضیه رابطه رفتار تحریک عقلایی فروشنده با عملکرد فروشنده مورد پذیرش قرار نگرفت. در نهایت یافته ها نشان داد، بین تعامل و فروشنده با عملکرد فروشنده در صنعت لوازم صوتی و تصویری ارتباط معناداری وجود دارد.
ترسیم مدل مفهومی بهره وری کارکنان با استفاده از رهیافت مدل سازی ساختاری تفسیری(مورد مطالعه : معاونت طرح و برنامه دانشگاه فردوسی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف به کارگیری مدلسازی ساختاری تفسیری در طراحی مدل مفهومی بهره وری کارکنان درحوزه معاونت طرح و برنامهی دانشگاه فردوسی مشهد اجراگردید،روش تحقیق توصیفی ازنوع پیمایشی است. در این تحقیق برای شناسایی و سطح بندی ابعاد و شاخصها از دو جامعه آماری استفاده شده است. جامعه آماری اول ، متشکل از کلیه مدیران دانشگاه می باشد که به منظورشناسایی ابعاد و شاخص های بهره وری کارکنان دانشگاه انتخاب شده است و جامعه آماری دوم متشکل از کلیه مدیران معاونت طرح و برنامه میباشد که به منظورسطحبندی ابعاد و ترسیم مدل بهره وری کارکنان دراین معاونت انتخاب گردیده است.اطلاعات میدانی تحقیق از طریق پرسشنامه محقق ساخته جمعآوری گردیدکه روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت. برای شناسایی ابعاد و شاخصها از روش دلفی و برای تعیین نوع و شدت رابطه معنی داری بین متغیرها از روشهای آماری ضریب همبستگی استفاده شده است. سطح بندی ابعاد و ترسیم مدل بهرهوری کارکنان با استفاده ازفناوری مدلسازی ساختا ری تفسیری انجام گردید. نتایج تحقیق نشان دادکه ترکیب عوامل بهرهوری کارکنان دانشگاه شامل 7 بعد و 59 شاخص است و مدل مفهومی بهره وری کارکنان در معاونت طرح و برنامه دارای دو سطح می باشد. در سطح اول مدل به ترتیب ابعاد: ارتباط مدیران و کارکنان، عوامل انگیزشی ، فرهنگ سازمانی، محیط کار، فناوری قرار دارد و در سطح دوم ابعاد :کیفیت نیروی کارو عوامل فردی قرار دارد که این ابعاد همانند سنگ زیربنای مدل عمل می نمایند. بنابراین لازم است بهره وری کارکنان با ابعاد مذکور شروع شود تا زمینه برای بهره ور شدن سایر ابعاد درسطح بالاتر فراهم گردد.
بررسی تطبیقی فرایند جذب و ارایه مدل مناسب برای سازمان های دانشی «مورد کاوی پژوهشگاه صنعت نفت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جذب نیروی انسانی، به عنوان اصلی ترین و مهم ترین سرمایه در یک نهاد دانش پایه، اهمیتی فراوان دارد. به این منظور فرایند تامین و جذب نیروی انسانی باید با ویژگی های خاص این نهاد های دانش پایه و شرایط بازار رقابتی امروز سازگار شود. در این مقاله فرایند جذب نیروی انسانی به عنوان یکی از اجزای اصلی تامین نیروی انسانی و یکی از فرایندهای مدیریت منابع انسانی مطالعه و فرایند جدید با رویکرد تطبیقی به سازمان های دانشی و نو آور داخل و خارج طراحی می شود.
هدف از این پژوهش دستیابی به یک نظام کارا و مؤثر، تأمین و جذب نیروی انسانی و ارائه رهنمودهای حاصل از یافته های پژوهش به ویژه تأثیر تسهیل فرآیند جذب بر نگهداشت کارکنان دانشی می باشد. در این پژوهش به روش اکتشافی و با مرور ادبیات مربوط به سازمان های دانشی، پیشینه پروژه، الگویابی از سه مؤسسه پژوهشی داخلی و چهار شرکت خارجی و نظرسنجی از کارشناسان و مدیران سازمان، مجموعه معیارهای مهم در طراحی فرایند جذب در قالب مؤلفه های کلیدی پنجگانه فرایند مدیریت تأمین و جذب نیروی انسانی ارائه گردید.
به طور کلی، یافته ها بیانگر ضرورت ایجاد یک سیستم موثر و رقابتی در جذب نیروی انسانی است تا بتواند به شناسایی و جذب بهترین ها بپردازد.
کلیدزنی بهینه خازن های قابل سوئیچ در شبکه های توزیع با استفاده از الگوریتم ژنتیک
حوزههای تخصصی:
امروزه فشار روز افزون در جهت بهره برداری حداکثر از سیستم های انتقال موجود و توسعه انواع جدید جبران کننده های استاتیکی و قابل کنترل توان راکتیو، لزوم استفاده از خازن های موازی در سیستم توزیع را بیش از پیش آشکار ساخته است. از آنجا که بارهای یک شبکه توزیع به طور دائم مشغول به کار نبوده و در طول ساعات شبانه روز تغییر می کنند، جهت جلوگیری از افزایش ولتاژ شبکه ناشی از وجود خازن ها، می بایست کلید زنی خازن ها به نحو موثری صورت پذیرد به طوری که در مواقع افزایش ولتاژ، میزان ظرفیت نصب شده کنترل شود.
در این مقاله یک طرح کنترلی برای تعیین ظرفیت بهینه خازن های قابل سوئیچ در شبکه های توزیع با استفاده از الگوریتم ژنتیک ارائه شده و ظرفیت بهینه با هدف حداکثر کردن سود حاصل از کاهش تلفات شبکه و ترانسفورماتور HV/MV با در نظر گرفتن هزینه خرید، نصب و نگه داری خازن ها به دست آمده است.
در نهایت حداکثر تعداد بانک های خازنی نصب شده در هر گره بار، با توجه به تغییرات روزانه بار و حالت بهینه کلید زنی خازن ها به صورت ساعت به ساعت تعیین می گردد.
بررسی رابطه بین هموارسازی سود، کیفیت سود و ارزش شرکت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی رابطه بین ارزش شرکت با هموارسازی سود و کیفیت سود گزارش شده در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در فاصله زمانی 1379 تا 1386 می پردازد و به این سؤال پاسخ می دهد که آیا صرفا هموارسازی سود باعث افزایش ارزش شرکت می شود و یا اینکه هموارسازان سود همزمان باید کیفیت سود گزارش شده را نیز در نظر بگیرند؟ بدین منظور، شرکت های نمونه با استفاده از روش ایکل به دو گروه هموارساز و غیر هموارساز تفکیک می شوند. سپس با به کارگیری روش اسلون به دو گروه باکیفیت سود و بدون کیفیت و در نهایت، به چهار گروه شرکت های هموارساز سود با کیفیت، غیر هموارساز سود با کیفیت، هموارساز سود بدون کیفیت و غیر هموارساز سود بدون کیفیت تقسیم می شوند و رابطه قیمت سهام با هموارسازی سود و کیفیت سود در دو سطح سود و تغییرات سود آزمون می گردد. نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره نشان می دهد سرمایه گذاران برای شرکت های هموارساز سود با کیفیت بالاترین ارزش و برای شرکت های غیر هموارساز سود بدون کیفیت کمترین ارزش را قائل هستند
طراحی برنامه نظام یافته (1)
حوزههای تخصصی:
در حین طراحی برنامه ، مختصاتی ایجاد می شود که برنامه نویسان را در ساختن برنامه برای سیستم ،و در حین مرحله استقرار آن هدایت خواهد کرد. روشن است که مختصات خوب به مجموعه ای برنامه خواهد انجامید که خواسته های کاربر از سیستم را برآورده ساخته و نگهداری آن نیز آسان خواهد بود. طراحی برنامه نظام یافته مجموعه ای از فنون ، خط مشی ها و روشی برای کدگذاری و ازمایش برنامه است و نگهداری سیستم را با کاهش پیچیدگی برنامه آن آسانتر می سازد. طراحی نظام یافته پیچیدگی برنامه ها را با شکستن آنها به اجزای کوچکی به نام سلول کاهش می دهد . درحالت مطلوب هر سلول برنامه باید وظیفه یا فعالیت متفاوتی را انجام دهد و آن وظیفه را مستقل از سایر سلولهای نسبتاً ساده که کد گذاری ، آزمایش و نگهداری آنها ساده تر از چند برنامه بزرگ و پیچیده در طراحی سیستم معمولی است به انجام برساند . فنونی که برای طراحی برنامه نظام یافته بکار گرفته می شود ، نمودار ساخت و زبان تعریف برنامه است . نمودار ساخت این امکان را فراهم می سازد که فهرستی از رئوس مطالب برنامه با ذکر سلولها و چگونگی اتصال آنها با یکدیگر ایجاد شود . زبان تعریف برنامه قوانینی برای ارزیابی پیچیدگی مدلها به عنوان نمودار ساخت و زبان تعریف برنامه برای هر یک از برنامه ها فراهم می آورد. شکل شماره یک فرایند طراحی برنامه را به طور خلاصه نشان می دهد . ورودیهای فرایند طراحی نمودار جریان اطلاعات (DFD) ، رویه های کاربر ، مشخصات پایگاه اطلاعات و تعامل و ذخیره طراحی یا فرهنگ اطلاعات است و خروجیهای آن نیز عبارت است از فرهنگ اطلاعات و مشخصات برنامه برای هر سلول ، نمودارهای جریان شغل ، سلولهای بار ، استراتژی کد گذاری و ازمایش برای سلولهای برنامه . ممکن است این سؤال به ذهن شما خطور کند که چرا کدگذاری و ازمایش برنامه ها به طور مستقیم از روی نمودار جریان اطلاعات صورت نمی پذیرد تا بدینوسیله نیاز به استفاده از نمودار ساخت و زبان تعریف برنامه پیش نیاید. در پاسخباید گفت نمودار جریان اطلاعات ، شرحی از سیستم را ارائه می دهد که کاربران بتوانند بر اساس آن میزان شناخت خواسته های خود را به وسیله طراحان سیستم مورد ارزیابی قرار دهند. نمودار جریان اطلاعات ، اطلاعاتی را تشریح می کند که مربوط به ورودی سیستم ، خروجی سیستم و چگونگی فرایند تبدیل ورودی به خروجی است . به هر حال شرح اطلاعات شامل اطللاعاتی که برای کنترل فرایند برنامه های کامپیوتری ضروری است نمی شود. اطلاعات تفضیلی طراحی مانند ویژگیهای پایگاه اطلاعاتی ، خطاهای پیام و شرایط پایانی هر پرونده در نمودار جریان اطلاعات ذکر نمی شود. « نمودار ساخت » و « زبان تعریف برنامه » راه هایی را بیان اطلاعات فراهم می اورند و بنابراین برای طراحی برنامه بکار می رود. شکل شماره 2 فرایند طراحی برنامه برای سیستم پیگیری سفارش شرکت عدالت گستر را نشان می دهد . به عنوان نخستین گام ، برنامه « ایجاد صورتحساب » با استفاده از نمودار جریان اطلاعات آن فراهم می شود ( شکل شماره 3 ) و نخستین پیش بینی « نمودار ساخت » ایجاد برنامه در شکل شماره 4 آمده است .
مدل مرجع توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات برای دانشگاه های ایران
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از دغدغههای اصلی سازمانها، استفاده از امکانات و ابزارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات بهمنظور یکپارچه سازی اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی در سطح سازمان و افزایش بهرهوری در کلیه سطوح است. به این منظور مدلها، چارچوبها و متدولوژیهایی مختلف معماری سازمانی(مانند FEAF،TOGAF) ارایه شده است که سازمانها را در جهت دستیابی به یک طرح جامع فناوری اطلاعات و ارتباطات یاری مینماید. از آنجایی که این متدولوژیها عام بوده و بهصورت تخصصی برای صنایع مختلف طراحی نشدهاند، ازاینرو ممکن است زمان و هزینه بسیار زیادی را جهت پیاده سازی به خود اختصاص دهند و بهعلاوه باعث عدم یکپارچگی برنامهریزیهای مرتبط با فناوری اطلاعات و ارتباطات برای صنایع مختلف گردند. به جهت گستردگی فعالیتهای مرتبط با توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در سازمانها و همچنین تنوع صنایع، نیاز به مدلهای مرجع فنی ویژه صنایع احساس میشود تا بتوان بر اساس آنها اصول و جوانب مختلف فنی فناوری اطلاعات و ارتباطات را در سازمانها با توجه به نیاز تخصصی صنایع مورد توجه قرار داد. افزون بر این، بتوان فعالیتهای مرتبط با توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات را در صنایع بهویژه در راستای تحقق دولت الکترونیک یکپارچه نمود. در این مقاله پس از بررسی مدلهای مرجع معتبر در سطح جهان به انتخاب یک مدل مرجع مناسب پرداخته شده و سپس با توجه به اسناد بالادستی دانشگاههای ایران در سطح کشور این مدل بومیسازی شده است.
اثر سیاست پولی در پیدایش حباب قیمتی سهام در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حباب قیمتی به معنای افزایش شدید و پیوسته در قیمت دارایی ها است. این پدیده به گونه ای است که افزایش های اولیه قیمت ناشی از عواملی مثل پیش بینی افزایش های آتی قیمت ها موجب جذب خریداران جدید، سفته بازی و از این رو افزایش بیشتر قیمت ها می شود. برای بررسی این موضوع، فرضیة اصلی این تحقیق آن است که آیا افزایش شدید قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران توسط عوامل بنیادی بازار تعیین می شود یا سفته بازی عوامل بازار نیز در تعیین قیمت نقش دارند؟ به منظور بررسی رابطه ی بین سیاست پولی و قیمت های سهام، مکانیزم انتقال براساس مدل خطی شده ی انتظارات عقلایی با فرض رفتار پیش نگر درقیمت سهام در چارچوب مکتب کینزی جدید درنظر گرفته شده است. بررسی های تجربی این موضوع بااستفاده ازروش متغیرهای ابزاری GMM و به-کارگیری داده های آماری در بازه ی زمانی فروردین 1379 تا اسفند 1388، نشان می دهند که نرخ بهره ی حقیقی اثر منفی و تولید اثر مثبت اما ضعیف بر بازدهی حقیقی سهام دارند. همچنین بازدهی های دوره های گذشته، بازخوردی مثبت بر قیمت های جاری سهام دارند که این امر دلالت بر وجود رفتارهای سفته بازی و انحراف قیمت ها از ارزش ذاتی خود دارد.
بررسی نقش اطلاعات حسابداری در بودجه و بودجه ریزی
حوزههای تخصصی:
چکیده: هدف این پژوهش، بررسی نقش اطلاعات حسابداری در بودجه و بودجه ریزی است. بدین منظور، 150 نفر به شکل تصادفی هدفمند از بین کارشناسان دستگاه های اجرایی اصفهان که هر کدام به نوعی در حسابرسی، بودجه ریزی و حسابداری سابقه علمی و تجربی دارند انتخاب گردیدند. روش پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی و پیمایشی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و روایی محتوایی تایید شده از طریق پیش-آزمون و پایایی با ضریب آلفای کرونباخ 92 درصد می باشد. به منظور تایید یا رد فرضیه های تحقیق از روش آماری ناپارامتریک دوجمله ای و برای رتبه بندی مهمترین دلایل عدم استفاده موثر از اطلاعات حسابداری در بودجه ریزی، از تحلیل واریانس فریدمن، استفاده شده است. تجزیه و تحلیل آماری آزمون داده ها نشان می دهد که اطلاعات حسابداری نقش موثری در بودجه ریزی نداشته و چانه زنی سیاسی و نقش پنهان آن در بودجه ریزی، احکام تکلیفی مندرج در اسناد بالادستی و بودجه ریزی به روش افزایشی باعث عدم نیاز به استفاده از اطلاعات حسابداری در بودجه ریزی می گردد. همچنین نتایج حاصل از آزمون فریدمن نشان داد که چانه زنی سیاسی و نقش پنهان آن در بودجه ریزی، از رتبه بالاتری در بین دلایل عدم استفاده از اطلاعات حسابدرای در بودجه ریزی دارد.
درخت تصمیم فازی ؛ رویکردی نوین در تدوین استراتژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمان و عدم قطعیت در فرآیند برنامهریزی استراتژیک نقش مهمی را ایفا میکنند. در دنیای متغیر امروزی داشتن استراتژی متناسب با شرایط متغیر محیطی از اهمیت بالایی برخوردار بوده و رویکردهای کلاسیک تدوین استراتژی، قابلیت پاسخگویی سریع و مناسب به نیاز سازمانها، در محیط متغیر امروزی را ندارند. درخت تصمیم فازی که حاصل ترکیب الگوریتم ID3 و تئوری مجموعههای فازی میباشد، مدلی سیستماتیک ارائه میکند که سازمانها با استفاده از آن میتوانند در برابر تغییرات محیطی، واکنش سریع و مناسب داشته باشند. مزیت دیگر این رویکرد، توانایی کار آن با متغیرهای کلامی است که دانش حاصل از آن برای انسان از قابلیت درک بالایی برخوردار میباشد. این رویکرد به دلیل فازی بودن توانایی برخورد با عدم قطعیت را داشته و با در نظر گرفتن حالتهای مختلف در پایگاه داده، واکنش مناسب در برخورد با تغییرات محیطی دارد. این رویکرد ابتدا صفات اصلی دخیل در امر تدوین استراتژی را شناسایی کرده و اقدام به ایجاد پایگاه داده و تشکیل درخت با محاسبه آنتروپی صفات میکند تا پایگاه قوانین حاصل شود. در نهایت با فازی سازی ورودیها (صفات) و خروجیها (استراتژیها)، سیستم استنتاج فازی اولویتبندی استراتژیها را ارائه میدهد.
متغیرهای بنیادی حسابداری و بازده سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"این پژوهش رابطهی بین برخی متغیرهای بنیادی حسابداری و بازده سهام را بررسی و مدلی برای پیشبینی ارائه کرده است.دادههای پژوهش ترکیبی از متغیرهای مالی و غیر مالی 51 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در خلال 5 سال(60 ماه)اخیر میباشد.متغیرهای پژوهش در بر گیرندهی تغییرات در سودآوری، داراییها و نوع گزارش حسابرس مستقل میباشد(روی هم نه متغیر.) تغییر در هریک از متغیرهای گزینشی برای هر شرکت در هر سال به علایم خوب(بد)طبقهبندی و امتیاز یک(صفر)به آنها اختصاص یافته است.مجموعهی امتیاز اکتسابی هر شرکت(بیشتر از 9 امتیاز)وضعیت قوت شرکت را نشان میدهد.این مجموعه در مدل پژوهش امتیاز مالی نامیده شده است.نتیجهی پژوهش نشان داد که تغییر در سودآوری، جمع داراییها و نوع گزارش حسابرس با بازده غیر عادی سهام رابطهی معنیداری دارد.سه متغیر یاد شده 48 درصد تغیرات در بازده غیر عادی را توضیح میدهند.همچنین به منظور بهبود مدل ارایه شده، اثر تورم در سالهای انتخابی نشان داد که در دورههای مالی با تورم بالا، ضریب تعدیل شده همبستگی از 48 درصد به 59 درصد افزایش یافت، ولی در دورههای مالی با تورم پایین، میزان همبستگی تغییر با اهمیتی نکرد.
"
نقش راهبردهای مدیریتی در توانمندسازی مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف این پژوهش تعیین میزان نقش راهبردهای مدیریتی در توانمندسازی مدیران بوده است.روش: جامعه آماری 1012 نفر از مدیران عالی، میانی و عملیاتی یکی از سازمان های کشوری در ستاد، مراکز استان ها و شهرستان های 13 استان بوده است. نمونه ها از طریق نمونه گیری خوشه ای و تصادفی منظم انتخاب شدند گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفت. روایی ابزار سنجش به وسیله اساتید و صاحب نظران حوزه توانمندسازی تایید و پایایی آن نیز پس از اجرای آزمایشی (?=0.892) تعیین گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از میانگین، انحراف معیار، آزمون کولموگراف- اسمیرنوف، آزمون فریدمن و آزمون کروسکال والیس انجام شد.یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد در بین راهبردهای مدیریتی، عامل تدارک منابع بیشترین تاثیر و عامل ساختار کمترین میزان تاثیر را در توانمندسازی مدیران داشته اند.نتیجه گیری: رتبه بندی راهبردهای مدیریتی موثر بر توانمندسازی مدیران به ترتیب شامل تدارک منابع، شفافیت نقش، پاداش، حمایت، ارزیابی عملکرد، فناوری اطلاعات، سبک رهبری و ساختار بوده است.