فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۸۱ تا ۲٬۷۰۰ مورد از کل ۵۷٬۰۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
در جهان معاصر جهانگردی به عنوان عاملی جهت بهبود کیفیت زندگی جوامع در حال توسعه تلقی می شود. رشد و توسعه جهانگردی همواره با تغییراتی شگرف در اوضاع سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و روش زندگی انسانها همراه است و موجد تحولاتی بنیادی در شرایط اقتصادی، فرهنگی و آداب و رسوم مردم است. در کتب جهانگردی آثار مثبت و منفی ناشی از توسعه جهانگردی در زمینه های اقتصادی - اجتماعی - فرهنگی و زیست محیطی مورد اشاره محققین قرار گرفته است.....
اصول منشور گردشگری فرهنگی: مدیریت گردشگری در مکان های دارای میراث
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه بین استراتژی کسب و کار با کیفیت سود و بازده سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی رابطه بین استراتژی کسب وکار با کیفیت سود و بازده سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1384 تا 1391 می پردازد. نمونه تحقیق شامل 99 شرکت است. این تحقیق از نوع توصیفی همبستگی بوده و برای آزمون فرضیه ها از مدل داده های ترکیبی و روش حداقل مربعات معمولی (OLS) استفاده می شود. در این تحقیق شرکت ها از نظر استراتژی کسب وکار به دو دسته ی شرکت های آینده نگر و شرکت های تدافعی تقسیم می شوند. برای تعیین استراتژی هر شرکت از سیستم امتیازدهی ترکیبی ایتنر و همکاران (1997) استفاده شده است. همچنین برای اندازه گیری متغیر کیفیت سود از دو شاخص محافظه کاری حسابداری و مدیریت سود استفاده می شود. برای اندازه گیری محافظه کاری حسابداری از شاخص محافظه کاری گیولی و هاین (2000) ، و برای اندازه گیری مدیریت سود از مقیاس مجموع اقلام تعهدی اختیاری طبق مدل تعدیل شده جونز استفاده نموده ایم. نتایج تحقیق نشان می دهد که میزان مدیریت سود در شرکت های تدافعی نسبت به شرکت های تهاجمی (پیشگام) بیشتر است. همچنین، نتایج بیانگر آن است که محیط اقتصادی بر رابطه بین راهبردهای تجاری شرکت و کیفیت سود آن موثر می باشد. علاوه بر این، نتایج رابطه معناداری بین سطح محافظه کاری و بازده سهام با نوع استراتژی شرکت ها را نشان نمی دهد. نتایج حاکی از آن است که محیط اقتصادی بر رابطه بین راهبردهای تجاری شرکت و بازده سهام آن موثرنیست.
رابطه بین هوش هیجانی، خویشتن داری و تعهد سازمانی مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه هوش هیجانی، خویشتن داری و تعهد سازمانی مدیران آموزشی مدارس متوسطه است. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بوده است. گروه نمونه، پنجاه و نه نفر از مدیران بودند که با روش نمونه گیری تصادفی نظام مند انتخاب شدند. مدیران زن، 27 نفر و مدیران مرد، 32 نفر بودند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های هوش هیجانی عزیزی (1387)، خویشتن داری نیک منش (1386) و تعهد سازمانی مودی، استیرز و پورتر1 جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، به طور همزمان از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین هوش هیجانی و خویشتن داری و نیز بین هوش هیجانی و تعهد سازمانی مدیران آموزشی، همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد. بین خویشتن داری و تعهد سازمانی مدیران آموزشی نیز رابطه معنی داری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که هوش هیجانی و خویشتن داری، پیش بینی کننده تعهد سازمانی مدیران آموزشی است. دو متغیر مذکور توانسته است 18/0 از تغییرات تعهد سازمانی را برای مدیران مرد پیش بینی کند.
عوامل موثر بر جذابیت بورس اوراق بهادار مطالعه موردی : بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازارهای مالی نقش برجسته ای را در توسعه اقتصادی کشورها ایفا می نمایند و سیاستگذاران مالی کشورها نیز بسیار علاقمندند تا جذابیت بورس اوراق بهادار خود را افزایش دهند. سه پرسش اساسی درباره تعیین میزان جذابیت بورس اوراق بهادار عبارتند از: 1) عوامل جذاب کننده بورس از دیدگاه سرمایه گذاران کدامند؟ 2) چگونه می توان میزان جذابیت بورس را مورد ارزیابی قرار داد؟ و3) با توجه به نتایج ارزیابی جذابیت بازار، چگونه می توان جذابیت بازار بورس را بهبود بخشید؟ این مقاله درصدد پاسخگویی به پرسش های اساسی مذکور می باشد. به این منظور، پرسش نامه ای طراحی و میان خبرگان و تحلیل گران مالی بورس اوراق بهادار تهران توزیع گردید. سپس نتایج داده ها جمع آوری شده و مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج بررسی ها بیانگر آن است که علیرغم اقدامات متعدد بعمل آمده در سال های اخیر در جهت ارتقای جاذبیت بورس اوراق بهادار تهران، به طور کلی این بازار هنوز هم برای سرمایه گذاران خارجی جذاب نمی باشد و بازار از حیث میزان جاذبیت در وضعیت نسبتا ضعیفی به سر می برد.
بخش بندی مشتریان در صنعت بانکداری با استفاده از مدل توسعه یافته RFMC
حوزههای تخصصی:
پس از ورود جدی بانک های خصوصی و موسسات مالی و اعتباری به عرصه بانکداری، رقابت بین موسسات و بانک ها به منظور شناسایی، جذب و حفظ مشتریان از اهمیت بالایی برخودار شده است. تحلیل رفتار مشتریان در سازمان های فعال در این حوزه که با تعداد کثیری از مشتریان در نقاط پراکنده با ویژگی های متفاوت سر و کار دارند، باعث موفقیت آنها در بازار رقابتی و مدیریت ارتباط موثر با مشتریان می شود. بخش بندی مشتریان، از رویکردهای داده کاوی که منجر به کشف گروه های مشابه از مشتریان می شود، اغلب بر اساس مدل ""تاخر خرید، بسامد خرید، و ارزش مالی آن"" ( RFM ) انجام می گردد. در این مقاله، الگوی جدید بخش بندی مشتریان بر پایه مدل توسعه یافته RFM به وسیله افزودن متغیر توالی روزهای انجام تراکنش (C) ارائه شده است. مشتریان بانک بر اساس مدل RFM و مدل پیشنهادی این پژوهش ( RFMC ) و با استفاده از الگوریتم خوشه بندی دو مرحله ای و بکارگیری گام های متدلوژی GRISP-DM بخش بندی شده اند. این پژوهش نشان می دهد، دقت مدل RFMC نسبت به مدل RFM در بخش بندی مشتریان این صنعت به مقدار 5.5% بیشتر است. پس از انجام فرایند خوشه بندی با استفاده از مدل پیشنهادی، مشتریان یکی از بانک های خصوصی کشور به 5 خوشه تقسیم شده اند. ضمن تحلیل رفتار مشتریان هر خوشه، مدلی مبتنی بر شبکه عصبی پیش خوراند برای پیش بینی شماره خوشه مشتریان بر مبنای ویژگی های رفتاری و جمعیت شناختی آنها توسعه داده شده است.
مدیریت ریسک جامع؛ چالشها و رویکردها (1)
منبع:
تدبیر ۱۳۸۵ شماره ۱۶۹
حوزههای تخصصی:
سازمان جهانگردی و تأثیر آن بر توسعه ی گردشگری در دوره پهلوی دوم(1357-1320ه.ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این تحقیق بررسی نقش سازمان جهانگردی در توسعه صنعت گردشگری در دوره پهلوی دوم، بین سال های ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷ است.
روش/رویکرد پژوهش: این تحقیق بر آن است تا با روش توصیفی-تحلیلی، و با تکیه بر اسناد، مقوله جهانگردی و وضعیت گردشگری در دوره پهلوی دوم را بررسی کند.
یافته ها و نتایج: ایران، با توجه به موقعیت جغرافیایی، تار یخی، و جاذبه های فراوان گردشگری، برای جهانگردان اهمیت ویژهای دارد. اما وجود جاذبه ها به تنهایی نمی تواند در جذب گردشگر مؤثر باشد، بلکه باید اقدامات زیربنایی متعددی به منظور گسترش گردشگری انجام داد. در دوره پهلوی، صنعت جهانگردی با ناکامی هایی مواجه شد که مهم ترین آنها عدم مشارکت مردمی و عدم توجه دستگاه حکومت به ارزش های حاکم بر جامعه بود که این امر از جمله عوامل مؤثر بر عدم تحقق توسعه پایدار گردشگری بود. با وجود تلاش فراوانی که سازمان جهانگردی برای توسعه گردشگری انجام داد، این صنعت موفقیت چشمگیری نداشت .
ارزیابی ترافیک شهری و نیازهای معلولان و جانبازان با استفاده از مدل تصمیم گیری Topsis (مطالعه موردی: شهر شیراز)
حوزههای تخصصی:
معلولیت به مثابه پدیده ای زیستی و اجتماعی، واقعیتی است که تمام جوامع، صرف نظر از میزان توسعه-یافتگی، اعم از کشورهای صنعتی و غیرصنعتی با آن مواجه هستند. ارزیابی فضاهای عمومی با توجه به نیازهای معلولان و جانبازان و برنامه ریزی برای آن، یکی از ضروریات هر جامعه، بخصوص جامعه ماست که بعد از جنگ تحمیلی با جمع کثیری از جانبازان و معلولان مواجه شده است. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش به یکی از مهمترین نیازهای معلولان و جانبازان در سطح فضاهای شهری؛ یعنی ترافیک می پردازیم. هدف از تحقیق حاضر، بررسی و ارزیابی ترافیک و حمل و نقل شهری با توجه به نیازهای معلولان و جانبازان در سه محدوده مرکز شهر، پارک آزادی و حافظیه در شهر شیراز است. روش تحقیق در این پژوهش مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، مشاهدات میدانی، مصاحبه و به دست آوردن داده ها، از طریق پرسشنامه و تجزیه و تحلیل اطلاعات با نرم افزارSPSS بوده است. همچنین برای ارزیابی و رتبه بندی مناطق نمونه از مدل تصمیم گیری (Topsis) استفاده گردید. نتایج نشان می دهند که در مرکز شهر شیراز نامناسب بودن وسایل حمل و نقل عمومی و عدم دسترسی به آن ها با 4/23 درصد به عنوان مهمترین مشکل در بحث ترافیک از نظر معلولان و جانبازان بر شمرده شده و پس از این مهم، نامناسب بودن پیاده رو ها، وجود چاله و ناهموار بودن سطح پیاده رو با 3/21 درصد به عنوان مشکل بعدی عنوان گردیده شده است. در محدوده پارک آزادی و حافظیه، مهمترین مشکل معلولان و جانبازان نامناسب بودن پیاده رو ها، وجود چاله و ناهموار بودن سطح پیاده-رو با 3/22 درصد در حافظیه و 3/18 درصد در پارک آزادی بوده است. با استفاده از مدل «Topsis» مشخص گردید که وضعیت ترافیک شهری در مرکز شهر، نامطلوب ( )، پارک آزادی تا حدی مطلوب ( ) و ترافیک محدوده حافظیه، مطلوب ( )بوده است. شایان ذکر است که وضعیت ترافیک در هر سه محدوده در وضع نامطلوب به سر می برد و این ارزیابی میزان رضایت و سنجش معلولان از میان سه محدوده بوده است
بررسی نقش تعدیل کنندگی عدالت سازمانی بر رابطه بین ادراک از فضای سیاسی سازمان و ارتباط گریزی افراد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباط سرچشمه فرهنگ و تکامل جامعه است و انسان ها از طریق آن مهارت ها و دانسته های خود را منتقل می کنند. از این رو، فقدان آن عواقب و آثار جبران ناپذیری بر جای می گذارد و پدیده ای به نام ارتباط گریزی می تواند بر روابط بین فردی در محیط کار و کارآیی کارکنان تاثیر منفی گذاشته و باعث اخلال در جریان ارتباطات سازمانی شود. هدف این مطالعه، بررسی تاثیر ادراک پرسنل سازمان از فضای سیاسی از طریق عدالت سازمانی درک شده بر میزان ارتباط گریزی آنهاست. بدین منظور تحقیق پیمایشی در یک نمونه 265 نفری از پرسنل تمامی شعبات یکی از بانکهای دولتی استان خراسان رضوی با استفاده از ابزار پرسش نامه مورد آزمون قرار گرفت. نتایج تحقیق تاثیر مستقیم ادراک از فضای سیاسی بر میزان ارتباط گریزی را تایید، اما تاثیر غیرمستقیم ادراک پرسنل از فضای سیاسی بر میزان ارتباط گریزی از طریق ادراک عدالت سازمانی به اثبات نرسید. با توجه به نتایج بیان شده، مدیران بهتر است برای تسهیل و تسریع ارتباط بین کارکنان به فضای سیاسی سازمان و ادراک کارکنانشان از آن توجه کنند چون این مسأله می تواند منجر به افزایش کارآیی و بهره وری سازمان شود .
طراحی الگوی توانمندسازی فرماندهان و مدیران ناجا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر دستیابی به الگوی توانمندسازی فرماندهان و مدیران ناجا است. روش تحقیق، اکتشافی و جامعه آماری شامل3800 نفر از فرماندهان و مدیران عالی، میانی و عملیاتی ناجا می باشند. تعداد 1100 نفر از آنان با روش نمونه گیری طبقه ای بعنوان نمونه های تحقیق تعیین شدند. با استفاده از آزمون های کولموگروف - اسمیرنوف، فریدمن و کروسکال والیس داده های گردآوری شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که 27 عامل با میانگینی حدود 60 تا 87 در مقیاس 100 درجه ای بر توانمندسازی فرماندهان و مدیران ناجا تاثیر دارند. این عوامل در قالب 3 بعد و 8 گروه عبارتند از: بعد فردی شامل: گروه عوامل روان شناختی، اسلامی، انقلابی و حرفه ای؛ بعد سازمانی شامل: راهبردهای مدیریتی، ساختاری و ماهیت سازمانی؛بعد محیطی شامل: محیط حقوقی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، اجتماعی.در بین 27 عامل، 3 عامل ایمان، ظلم ستیزی و مردم داری بیشترین تاثیر را داشته اند و 3 عامل ساختار، محیط اجتماعی، سیاسی و سبک رهبری کمترین تاثیر را داشته اند.
ارائه مدلی نوین جهت محاسبه ارزش دوره عمر مشتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) ابزاری کارآمد برای بدست آوردن، نگهداری و افزایش رضایت¬مندی مشتریان در صنایع رقابتی می¬باشد. یکی از مهمترین ابزارها در جهت رسیدن به مدیریت ارتباط با مشتری سودآور، محاسبه ارزش دوره عمر مشتری(Customer Lifetime Value (CLV)) است که باعث می¬شود سازمان بیشترین تلاش خود را برای حفظ مشتریان با سودآوری بیشتر متمرکز کند. CLV مقدار ارزشی است که انتظار میرود یک مشتری در یک افق زمانی معین برای سازمان به همراه داشته باشد که بدون شک این ارزش با میزان منفعتی که از این دسته مشتریان عاید شرکت می¬شود ارتباط مستقیم دارد. در این مقاله مدلی برای محاسبه CLV ارائه شده که در آن ضمن توجه به نقاط قوت روشهای متداول محاسبه ارزش عمر مشتری، با ترکیب دو روش RFM و ROIاحتمال عقد قرارداد مجدد مشتری در دوره¬های آینده و وفادار ماندن او به سازمان در مدل گنجانده شده است. این احتمالات پس از ترکیب شدن با میزان سوددهی مشتری برای سازمان، معیاری جهت اولویت¬بندی مشتریان خواهد بود. در پایان نیز بر اساس اطلاعات یکی از شرکتهای صنعت بیمه، نحوه استفاده از مدل و کارایی آن ارزیابی شده و نتایج آن نشان داده شده است.
تفکیک سود و پیشبینی جریانهای نقدی عملیاتی آتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تفکیک سود در پیش بینی جریان های نقدی عملیاتی آتی بر روی نمونه ای متشکل از 41 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1384- 1376 می پردازد. متدولوژی بکار گرفته شده در تحقیق، داده ها تلفیقی بوده که در تحقیق العطار و حسین (2004) بکار رفته است. در مدل پیش بینی جریان های نقدی استفاده شده در این تحقیق، سودها به دو جزء نقدی و تعهدی تفکیک شده و مشخص شد اجزای سود، اطلاعات متفاوتی در خصوص جریان های نقدی آتی منعکس می نمایند. به علاوه، جزء تعهدی به 5 جزء تفکیک شده، توانایی مدل در پیش بینی جریان های نقدی آتی مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه نشان می دهد با تفکیک جزء تعهدی به اجزاء بیشتر، توان توضیح دهندگی مدل در پیش بینی جریان های نقدی بهبود می یابد.
سرمقاله: بازاریابی حسی، فصلی نوین در ارتباطات بازاریابی
حوزههای تخصصی:
بررسی اثرات تصمیمگیری مشارکتی بر رضایت شغلی کارکنان مطالعه موردی: بانک کشاورزی استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مقولات مهم در بقاء و کارآمدی سازمانها، تأمین رضایت شغلی کارکنان است. از آنجا که محقق براساس نوشتهها و مشاهدات شخصی موارد عدیدهای از رابطه بین تصمیمگیری مشارکتی و رضایت شغلی درسازمانهای ایران از جمله بانک کشاورزی استان خوزستان (محل خدمت محقق) یافت، علاقهمند شد که درباره چگونگی و عوامل مؤثر در آن تحقیقی علمی انجام دهد. در این تحقیق جامعه مورد نظر، 682 نفر کارکنان بانک کشاورزی استان خوزستان و جامعه نمونه 90 نفر میباشدکه به روش طبقهای نسبی از جامعه مورد نظر گزینش شدهاند، روش گردآوری داده، کتابخانهای و میدانی و ابزار اندازهگیری پرسشنامه میباشد. روایی آن با روش محتوائی، سازه و صوری در حد قابل قبول تائید گردید و پایایی اندازهگیری، از طریق فرمول آلفای کرونباخ (به اندازه 90/0) تائید شد. فرضیات این تحقیق که با استفاده از فرمولهای ضریب هماهنگی کندال، تحلیل واریانس کروسکال والیس و شفه تحلیل شدهاند نتایج تحلیل آنها در فاصله اطمینان بالاتر از 90/0، توان رد فرضیات صفر را دارند که نشان دهنده میزان بالای رابطه مستقیم معنادار بین مشارکت کارکنان بانک کشاورزی استان خوزستان و رضایت شغلی آنان در فاصله اطمینان 99/0 است.
ارائه یک مدل ارزیابی ریسک پذیری فازی برای ارزیابی ریسک پذیری زمانی پروژه های عمرانی: پروژه بهسازی خط اداره کل خط و ابنیه فنی راه آهن جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعیین میزان انحراف از هریک از اهداف پروژه برای پیمان کاران و کارفرمایان امری ضروری است. میزان افزایش زمان پروژه تابعی از ریسک های مربوط به پروژه است. دستیابی به ابزاری که دست به ارزیابی سطح ریسک پروژه زده و به تبع آن میزان انحراف واقعی از برنامه زمان بندی را براورد کند، به شدت برای پیمانکاران سودمند است.
هدف از این مقاله ارائه یک متدلوژی ارزیابی ریسک فازی برای تعیین میزان ریسک زمانی پروژه و تخمین انحراف از برنامه زمان بندی پروژه است. این متدلوژی از نمودار تأثیرگذاری برای ساخت مدل و رویکرد ارزیابی ریسک فازی برای تخمین میزان افزایش زمانی هریک از فعالیت ها و انحراف زمانی فازهای پروژه استفاده می کند. سپس مقادیر به دست آمده از مدل ارزیابی ریسک فازی وارد برنامه کنترل پروژه شده و انحراف زمانی کل پروژه از برنامه زمان بندی مصوب محاسبه می شود. مطالعه عملی این مدل بر روی بخشی از یک پروژه بهسازی خط مربوط به اداره کل خط و ابنیه راه آهن جمهوری اسلامی ایران است. اعتبارسنجی مدل به وسیله مقایسه مقادیر براورد شده به وسیله مدل و مقادیر واقعی زمان فعالیت ها و محاسبه متوسط نسبت قدر مطلق خطاها انجام شد. متوسط نسبت قدر مطلق خطاها برای فعالیت ها برابر 75/10 درصد محاسبه شد. علاوه بر آن زمان کل پروژه برابر با 24/105 واحد براورد شد که در مقایسه با زمان واقعی کل پروژه ، یعنی 113 واحد زمانی نشان دهنده دقت بالای مدل برای استفاده در پروژه های عمرانی است.
ارایه الگوی مطلوب سازمانی برای سازمان های غیر دولتی ایران با استفاده از رویکرد کارآفرینی
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت سازمان های غیر دولتی در فرآیند توسعه ی پایدار و لزوم ترویج نهادسازی در این زمینه و واگذاری نقش های جدیدتر به این تشکل ها توانمندسازی و تقویت ظرفیت های درونی آنها از اولویت های اساسی است. در این مقاله که برگرفته از نتایج پژوهشی علمی کاربردی درباره ی بررسی وضعیت سازمان های غیر دولتی ایران به منظور طراحی الگوی کارآفرینی سازمانی در آن ها است کوشش شده ضمن بیان مساله اهمیت و اهداف پژوهش مروری مختصر بر ادبیات موضوع نیز صورت گیرد. هم چنین به بیان فرضیات تحقیق روش شناسی پژوهش ابعاد مدل مفهومی جامعه و نمونه ی آماری ابزار پژوهش و روش های تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شده است. در بخش دیگری از مقاله یافته های تحقیق در قالب مدل سه شاخگی و به تفکیک فرضیات تحقیق و با توجه به آزمون های آماری مربوط بررسی شده است. در پایان نیز ضمن نتیجه گیری پیشنهادها و راهکارهایی برای استقرار الگوی مطلوب سازمانی در سازمان های غیر دولتی کشورمان با توجه به مدل بومی برگرفته از این پژوهش در قالب رویکرد کارآفرینی ارایه شده است.
ارائه چارچوب تدوین استراتژی های منابع انسانی با تأکید بر بعد دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در دنیای کسب و کار منابع انسانی به عنوان سرمایه اساسی سازمان ها در کنار منابع فناوری، مالی و... مطرح بوده و در حقیقت رکن اساسی هر سازمان در برآورده ساختن استراتژی ها و حصول اهداف می باشد.با توجه به اهمیت منابع انسانی ، پژوهش حاضر برای ارائه چارچوبی هدف گذاری شده است که از طریق آن بتوان استراتژی های منابع انسانی را با تأکید بر بعد دانش که امروزه یکی از اصلی ترین منابع ایجاد مزیت رقابتی در سازمان ها می باشد، تدوین کرد. در مدل ها و رویکردهای پیشین، عدم توجه به بعد دانش کارکنان در تدوین استراتژی های منابع انسانی به صورت یک خلأ کلیدی قابل مشاهده می باشد که می توان تفاوت اساسی چارچوب توسعه یافته در این پژوهش را با مطالعات قبل در توجه به بعد دانش به عنوان یکی از تعیین کننده ترین ابعاد به خصوص برای سازمان های دانش محور موجود در تصمیمات استراتژیک منابع انسانی دانست که در حقیقت نوآوری و نتیجه اصلی این پژوهش نیز همین چارچوب تدوین استراتژی های منابع انسانی با تأکید بر بعد دانش می باشد که می تواند در کسب و کارهای نوین عصر حاضر که در حال حرکت به سوی دانش محوری می باشند، مورد استفاده قرار گیرد. برای اعتبار سنجی چارچوب پیشنهادی از روش نظر خبرگان که یکی از روش های تحقیق در مطالعات کیفی می باشد، استفاده شده است.