فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
شناخت نقش و جایگاه مجالس قانونگذاری در فرآیند سیاستگذاری نیازمند ارائه و کاربست یک الگوی نظری یا مدل مفهومی است، زیرا این مجالس از جمله نهادهایی هستند که دامنه مداخله آنها در فرآیند سیاستگذاری در کشورهای مختلف، متفاوت و از تعیینکنندگی ماهوی تا اثرگذاری صوری در نوسان است. در چارچوب نظریه ساختار- کارگزار نقش مجالس قانونگذاری در سیاستگذاری و نوسان موجود در این نقش از دو دسته عوامل ساختاری و کنشگری متأثر است. ساختارها شامل اختیارات و صلاحیتهای مجلس، سازمان درونی مجلس، توزیع قدرت در نظام سیاسی و ساختهای بیرون از مجلس میشوند. کنشگران شامل رئیس و هیئت رئیسه مجلس، رئیس قوه مجریه، نمایندگان و گروههای نفوذ هستند. در تعامل این ساختارها و کنشگران و برآیند حاصل از آنها سه دسته مجالس تعیین کننده، مؤثر، کماثر و خنثی در فرآیند سیاستگذاری در کشورهای مختلف قابل شناسایی هستند.
بررسی نظریه چارلز تیلور پیرامون مسئله هویت و گوناگونی فرهنگ در عصر مدرن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ارائه هشت مدل عملیاتی در چرخه سیاستگذاری برای اجرای مطلوب سیاست ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد یاس ۱۳۸۷ شماره ۱۵
حوزههای تخصصی:
موج جدید اسلام گرایی در جها عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وقوع جنبشهای مردمی اخیر در خاورمیانه و شمال آفریقا، بسیاری بر این باورند که این موج ادامه امواج دموکراسی مطرح شده توسط ساموئل هانتینگتون است. وی با تقسیم بندی گذارهای دموکراسی در سه موج از 1820 تا کنون، به توصیف تاثیر پذیری اغلب نقاط جهان از این امواج میپردازد و برخی تلاش دارند تحولات منطقه را دراین چارچوب تحلیل نمایند.این درحالی است که بیداری اسلامی چارچوبی متفاوت را برای فهم این تحولات پیشنهاد می نماید. در این پژوهش ضمن تبیین نقش حائز اهمّیت گرایشهای مذهبی در جهان عرب ذیلِ نظریه امواج اسلام خواهی، به تحلیل انتقادی دیدگاه هانتینگتونپرداختهو وضعیت جهان عرب را تحلیل می نماید. سوال اصلی این است: آیا میتوان جنبشهایمنطقه را موج جدیدی از دموکراسی خواهی دانست؟ یافتههای محققان دلالت بر آن دارد که تحولات مزبور به دلیل نقش موثر انقلاب اسلامی ایران، پیشینه اسلامگرایی و گرایشهای دینی در منطقه، گسترش مطالبات شهروندی، آگاهی سیاسی و مبارزه با استبداد،بیشتر با نظریه«مردمسالاری دینی» تا امواج دموکراسی قابل درک و تحلیل است.موضوعی که نگارندگان از آن به موج جدیدِ اسلام خواهی تعبیر نمودهاند
روابط روسیه و سازمان اوپک
حوزههای تخصصی:
عید، جشن توفیق در ساخت فرد و سپهر اجتماع
حوزههای تخصصی:
دکتر سروش در این گفتار به دو مفهوم «عید فردى» و «عید جمعى» اشاره مىکند. وجه جامع این دو، موفقیت بعد از تلاش است. ایشان به سه عید جمعى در سده اخیر در ایران اشاره مىکند: مشروطیت، نهضت ملى و انقلاب اسلامى که دوتاى اول به عزا تبدیل شد و در مورد سومى نیز ضمن ابراز امیدوارى، هشدار مىدهند.
جایگاه فضای سایبر و تهدیدات سایبری دراستراتژی امنیت ملی ایالات متحده آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تهدیدات و حملات سایبری در استراتژی امنیت ملی آمریکا جایگاه پر اهمیتی دارد. اگر چه جنگ سایبری به معنای واقعی آن تا حال حاضر صورت نگرفته است ولی حملات روزانه سایبری حکایت از چشم انداز مخوف جنگ سایبری در آینده دارد. از این رو ایالات متحده با در نظر گرفتن این امر و این که یک جنگ سایبری اگر به وقوع بپیوندد تلفات و خطرات آن کمتر از جنگ کلاسیک نخواهد بود، دست به طرح ها و ابتکارات نهادی مختلفی دراین زمینه زده است واستراتژی امنیت ملی آمریکا به نوعی دچار دگرگونی شده است. هدف مقاله تبیین فضای سایبر، حملات و تهدیدات سایبری و جایگاه آن در استراتژی امنیت ملی آمریکا است. سوال اصلی نوشتار این است که فضای سایبردر استراتژی امنیت ملی آمریکا چه جایگاهی دارد؟ فرضیه اصلی مورد آزمون در پاسخ به سوال این است که با توجه به اهمیت فضای سایبر در ایالات متحده و خطرات آینده ناشی از حملات سایبری دشمن، آمریکا در استراتژی امنیت ملی خود بازنگری نموده و بعد فضای سایبر را- به عنوان بعد پنجم- به ابعاد سنتی تهدیدات( ابعاد چهار گانه زمین، دریا، هوا و فضا) افزوده است. فرضیه فرعی نوشتار این است که اگر چه تا حالا جنگ سایبری به معنای واقعی کلمه صورت نگرفته ولی حملات روزانه سایبری(متفاوت با جنگ سایبری) چشم انداز مخوفی از جنگ سایبری ارائه می دهد ودر استراتژی امنیت ملی آمریکا خطرات جنگ سایبری در صورت وقوع به همان اندازه یک جنگ کلاسیک می تواند رفاه و امنیت شهروندان را بطور جبران ناپذیری به خطر اندازد. مفروض نوشتار این است که عمده ترین تهدید جنگ سایبری در صورت وقوع، تخریب زیر ساخت های حساس است که تمامأوبیش از پیش در حال ابتناء بر فضای سایبری هستند. مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، با ابزار کتابخانه ای و براساس مبانی نظری "" بعد جدید قدرت در چارچوب فضای سایبر "" به رشته تحریر درآمده است.
عصبیت ابن خلدون و سرمایة اجتماعی؛ تحلیلی بر ثبات سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث در باب ثبات سیاسی و نظم اجتماعی و بالعکس انحطاط و زوال، یکی از بحث های محوری در اندیشة سیاسی و اجتماعی است. سده ها قبل، یکی از اندیشمندان اسلامی، ابن خلدون با رویکردی نوین، با نظریه پردازی در حیطة مفهوم عصبیت، به کالبدشکافی نظم و ثبات سیاسی پرداخته و مفهوم سازی جدیدی در حیطة آن صورت داده است.
امروزه نیز تحلیل نظم و ثبات سیاسی- اجتماعی حول مفهوم سرمایة اجتماعی، نگرشی خاص را میان پژوهشگران گسترش داده و نظریه پردازی های مختلفی را مترتب شده است.
هدف مقالة حاضر، تبیین ضرورت بازنگری و شناخت اندیشة متفکر بزرگ اسلامی، ابن خلدون و کاربردهای کنونی آن است؛ زیرا عقیده بر این است که بسیاری از جنبه های اندیشة او همراه با اصلاح و جرح و تعدیل، قابل انطباق و بهره گیری برای شرایط اجتماعی نوین است و به نظر می رسد رسیدن به این خواسته از راه مطالعة تطبیقی میان جنبه ای از اندیشة او و یکی از مفاهیم عصر جدید به عنوان راه حل بسیاری از معضلات، امکان پذیر باشد. هدف این است که با تحلیل محتوای اندیشة ابن خلدون در باب عصبیت و مقایسة آن با مفهوم سرمایة اجتماعی، پرتویی نو بر اندیشة او به منظور قابل فهم ساختن هر چه بیشتر آن برای مردمان این روزگار و حل معضلات جوامع کنونی تابانده شود.
یافته ها و نتایج مقاله نشان می دهد که اندیشة اجتماعی- سیاسی ابن خلدون می تواند در پرتو مفاهیم مدرن بازخوانی شده و امکانات نظری- تحلیلی مناسبی برای تبیین سرمایه های اجتماعی به دست دهد.
تأملاتی چند در باب امکان و ضرورت اسلامی شدن دانشگاه
حوزههای تخصصی:
ریشه های بهار عربی و دومینوی فروپاشی رژیم های عرب (تعیین کنندگی عوامل کوتاه مدت و نقش مدیریت سیاسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال سوم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱۱
1 - 26
حوزههای تخصصی:
در جریان «بهار عربی» موج خیزش های مردمی جهان عرب را درنوردید. در اثر این قیام ها، چهار حکومت عربی (تونس، مصر، لیبی و یمن) سرنگون شدند؛ سه حکومت (بحرین، اردن و تا حدی عربستان) با مشکلات جدی روبه رو شدند و یک حکومت (سوریه) دستخوش جنگ داخلی گشت. بقیه ی دولت های عربی باثبات به نظر می رسند. پرسش این مقاله آن است که چرا برخی از این خیزش ها موفق به سرنگونی رژیم های حاکم شدند، در حالی که سایرین ناکام ماندند. این پژوهش بر آن است در عین حال که عوامل بلندمدتی ریشه بروز این انقلاب ها بوده اند که در جریان بهار عربی به شکل بحران های غیرمنتظره خود را آشکار ساختند، اما آن چه نقش تعیین کننده در سرنگونی برخی رژیم ها و بقای برخی دیگر را ایفا کرد، ترکیب عوامل کوتاه مدت بودند. برای رسیدن به این پاسخ ، عوامل دخیل در بروز انقلاب های مزبور در شش بخش سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، نظامی و خارجی بررسی شده اند. روش این پژوهش مقایسه ای است؛ مقایسه نظام مند تجربه ی کشورهای درگیر در بحران نشان می دهد حکومت هایی که با مدیریت سیاسی خود توانستند حمایت بخش قابل ملاحظه ای از مردم (حتی فقط یک اقلیت قدرتمند) را جلب کرده و نیز وفاداری بدنه ی اصلی ارتش را نسبت به خود حفظ کنند، از خطر سقوط رهایی یافتند. ممانعت حکام از شکل گیری اجماع جهانی علیه خود و بهره گیری از تاکتیک های مناسب در حوزه ی داخلی دو نکته ی مهم در این زمینه بوده است که دولت های عربی پس از خروج از شوک غافل گیری سقوط بن علی، به تدریج از یکدیگر آموختند.
اقتصاد اطلاعات نامتقارن
جامعه ایرانی و شکاف میان نسلها
منبع:
راهبرد ۱۳۸۱ شماره ۲۶
نیچه و نیهیلیسم پسامدرن
تحولات جدید خاورمیانه:چالش های درون ساختاری و فرایندهای امنیتی در خاورمیانه
حوزههای تخصصی:
خاورمیانه شاهد پایان عصر سلطه آمریکایی است. کاخ سفید پس از 11 سپتامبر، اسلام را بزرگترین چالش غرب در سنت و در راهبرد امنیت ملی قرن بیست و یکم خود و خاورمیانه را محل اسلام سیاسی و مسلح معرفی کرد و به امید اینکه با واژگونی یکسوی دولتهای غیروابسته و غیرهمانند و انجام اصلاحات در دولتهای وابسته، سلطه بلامنازع خود را تضمین کند، راهبرد پیشدستانه را اتخاذ نمود. امروزه نیروی محرک سیاسی در خاورمیانه اسلام گرایی و نظامی گری محسوب می گردد. نظامی گری ویژگی مشخص کشورهای خاورمیانه و اسلام گرایی به عنوان نیروی محرک سیاسی و موجب تغییرات سیاسی و امنیتی در منطقه تلقی می شود. فرضیه این نوشتار بر آن است که: امروزه در منطقه خاورمیانه مشخصه هایی از جدال سیاسی و استراتژیک بین دو الگوی محافظه کار و رادیکال و مخالف صریح با مداخلات غرب در منطقه مشهود است، بنابراین غرب به سرکردگی آمریکا برای مقابله با هرگونه مقاومت سیاسی و ایدئولوژیک اسلام گرایان، به جدال سیاسی علیه فضای امنیتی موجود در منطقه اقدام می کند. روش پژوهش مقاله حاضر به صورت نظری و ابزار جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل داده ها تبیینی ـ تحلیلی است.