هدف از سیاهه ، هرگز ارائه فهرستی کامل و تفضیلی نبوده، بلکه بیشتر توجه دادن پژوهشگران و دعوت به پردازش و نگرشی نوین در بررسیهای تاریخی روابط ملل با بهره گیری از متون به نسبت کهن و دست نخورده است. ناگفته پیداست که فهرستها و دست نویسهای معرفی شده در این سیاهه، به هیچ روی نمایانگر همه دست نوشته های موجود نیست. دراین فهرست برای رعایت اختصار ، تنها به نام اثر ، پدید آورنده ، شماره نسخه خطی و محل نگهداری آنها به همراه شرح اندک کتاب شناختی اشاره شده است.
گذار آفریقا به جامعه اطلاعاتی رخداد ساده ای نبوده و برای تحقق آن تلاش بسیار صورت گرفته است. جامعه اطلاعاتی آفریقا با بهره مندی از فناوری رسانه ای، جهانی سازی و گسترش داده های اطلاعاتی به ساختار اجتماعی ویژه ای دست یافت که با انگاره و آموزه های پیشین آفریقا چندان سازگاری نداشت. واقعیت این است که جوامع مجازی برآمده از فناوری های نوین اطلاع رسانی ارتباطی بنوعی دارای فرهنگ مشابه شده و برخی تعلقات غیرملی را ارج می نهند فناوری های اطلاعاتی و ..
جنبش های اسلامی معاصر از جمله جنبش های ضد هژمونیکی محسوب می شوند که در فرآیند تکاملی آن ها، برخورداری از ایدئولوژی، رهبری کاریزماتیک و تشکیلات سازمانی منسجم در ماهیت کنشگری آنان حائز اهمیت است. ایدئولوژی، تعیین کننده آرمان و استراتژی جنبش های اسلامی است که در جذب توده ها و آماده نمودن آنان برای کنش فعالانه مؤثر است. در این راستا نقش رهبری در تدوین، تفسیر و تحول ایدئولوژی از یک سو و برپایی تشکیلات سازمانی منسجم و منعطف، جهت هدایت و جذب توده های مردمی به سمت کنش دینی سیاسی قابل توجه است. با توجه به این که دو جنبش اخوان المسلمین و حزب الله از جمله جنبش های اسلامی هستند که سابقه چند دهه فعالیت سیاسی تشکیلاتی دارند اما به نظر می رسد که جنبش حزب الله لبنان به دلیل بهره مندی از مؤلفه هایی چون ایدئولوژی انعطاف پذیر، ساختار تشکیلاتی منسجم، رهبری کاریزماتیک و استراتژی های عمل گرایانه نسبت به اخوان المسلمین در جذب توده های مردمی و تأثیرگذاری بر عرصه قدرت سیاسی، کنش فعالانه تر و مؤثرتری را از خود به نمایش گذاشته است.
این کتاب که نوشتة عبدالرضا هوشنگ مهدوی است، به نوعی زندگینامه و به صورتی دیگر خاطرات این نویسنده است که از جانبداری به دور میباشد. نگارنده کوشیده است تا حقایق تاریح معاصر را طی سالهای حضورش در دانشگاه و وزارت امور خارجه (59-1327) بیان کند.
اندیشه جماعت گرایی در جامعه سیاسی ایران کمتر مطرح شده است و لزوم طرح آن نیز این است که نشان می دهد انسان معاصر می تواند به دنبال گزینه های دیگری هم باشد و محکوم و مجبور نیست که تنها از میان اصول جهان شمول مدرنیسم و نسبی گرایی پست مدرنیسم یکی را انتخاب کند. جماعت گرایی یک مکتب فکری در فلسفه سیاسی معاصر محسوب می شود که در تلاش است تا در میانه جهان شمولی لیبرال ها و تجددگرایان و نسبی گرایی پسامدرن ها و بر مبنای شرایط زمانی و مکانی هر فرهنگ و سنتی راهی میانه بگشاید. السدیر مک اینتایر، چارلز تیلور، مایکل ساندل و مایکل والزر از جمله مهم ترین متفکران جماعت گرا محسوب می شوند. ادبیات و آثار ارائه شده از سوی این متفکران زمینه ساز چالشی جدی با متفکران لیبرال معاصر شده و برآیند آن منازعه مشهور «لیبرال ها و جماعت گرایان»است. این منازعه مجموعه مسائلی را شامل می شود که بخش عمده ای از محتوای فلسفه سیاسی معاصر به دنبال تبیین و رفع آنها شکل گرفته است. این مقاله که برگرفته از پژوهشی گسترده در خصوص جایگاه اندیشه جماعت گرایی در فلسفه سیاسی معاصر است، در تلاش است تا ضمن معرفی این مکتب فکری در فلسفه سیاسی معاصر، هسته مرکزی و اصول و مبانی فکری آن را در پرتو دستگاه فکری چهار اندیشمند برجسته این مکتب نشان دهد.