فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۷۸۱ تا ۹٬۸۰۰ مورد از کل ۷۶٬۷۷۵ مورد.
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
74 - 94
حوزههای تخصصی:
دیدگاه های گوناگونی درباره نسبت دین و اخلاق ارائه شده است. یکی از انواع نسبت میان آنها وابستگی روان شناختی آنها به هم دیگر است. تامس نیگل فیلسوف تحلیلی معاصر در نظریه اخلاق هنجاری خویش، با تفکیک زندگی مطلوب به زندگی خوش و اخلاقی، کوشیده است تا از عینیت ارزش های زندگی خوش و اخلاقی دفاع کند. او با تفکیک 1) نگاه آفاقی و انفسی به زندگی؛ 2)تفکیک امیال انگیخته و ناانگیخته؛ 3) ارائه دیدگاه های برون گرا و درون گرا درباره منشأ انگیزه اخلاقی و 4) ارائه دو تقریر حداقلی و حداکثری از درون گرایی، با دفاع از درون گرایی حداقلی، راه را برای دفاع از مؤلفه های همگرایی انگیزشی و عینیت ارزش های زندگی خوش و اخلاقی، یعنی «مصلحت اندیشی» در زندگی خوش و «دیگر گزینی» در زندگی اخلاقی گشوده است. از سوی دیگر، نیگل بر این باور است که به مدد باورهای دینی می توان همگرایی انگیزشی در زندگی خوش و اخلاقی را تقویت کرد و کمک آموزه های و باورهای دینی به همگرایی انگیزشی و عینیت ارزش های زندگی خوش و اخلاقی را می توان نوعی وابستگی روان شناختی غیر انحصاری و غیر الزامی ارزش های اخلاقی به باورهای دینی شمردتفکیک زندگی مطلوب به زندگی خوش و اخلاقی و دفاع روان شناختی از عینیت آنها و دفاع از نوع خاصی از وابستگی روان شناختی ارزش های اخلاقی به باورهای دینی از نقاط برجسته نظریه اخلاق هنجاری نیگل است، ولی تکیه او بر تبیین روان شناختی، محدود کردن ارزش های اخلاقی به ارتباط انسان ها با یکدیگر، عدم توجه به ارتباط انسان ها با خداوند و طبیعت و عدم توجه به تفاوت باورهای دینی در ادیان در تبیین چگونگی وابستگی آنها به هم دیگر از نکاتی است که شایسته است در نظریه نیگل بدانها توجه شود.
سقط درمانی؛ جستاری انتقادی درباره انحصار رضایت مادر در رفع مطلق ضمان سقط (نقد و پیشنهاد اصلاح اثر حقوقی اذن پدر در ماده واحده سقط درمانی)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال بیست و هشتم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۸)
224 - 248
حوزههای تخصصی:
قانون گذار در ماده واحده سقط درمانی مقرر داشته که اگر بیماری مادر یا بیماری جنین حاصل شود، با تأیید سه پزشک متخصص و اذن مادر، سقط درمانی ممکن خواهد بود. لکن از عبارت قانونی «سقط... با رضایت زن مجاز می باشد و مجازات و مسئولیتی متوجه پزشک مباشر نخواهد بود» معلوم می شود که صرف اذن مادر حامل برای سقط درمانی می تواند رافع مسئولیت دیه سقط از پزشک مباشر باشد. اما تقنین مذکور با تعارض های فقهی و قانونی مواجه است؛ زیرا جواز سقط درمانی به همراه عدم مسئولیت ضمان دیه در فقه امامیه منصرف است به فرض بیماری مادر و حفظ نفس مادر، نه فرض بیماری جنین. همچنین بر اساس تبصره ماده ۷۱۸ ق.م.ا، عدم ثبوت دیه در سقط درمانی، منوط به انجام سقط برای بیماری مادر یا همان حفظ نفس مادر است. این در حالی است که «بیماری جنین» در ماده واحده سقط درمانی از جمله مجوزهای سقط به همراه عدم مسئولیت پزشک مباشر شناخته شده است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی در مقام اثبات آن است که رضایت مادر در فرض «بیماری جنین» برای عدم مسئولیت پزشک مباشر به سقط کافی نبوده و سقوط دیه جنین از ذمه پزشک مباشر، به اذن پدر جنین هم نیازمند است.
اندیشه ها و واکنش های احمد مخدوم دانش در تقابل با سنت های سیاسی، مذهبی و علمی بخارا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸
10 - 32
حوزههای تخصصی:
متجددان و روشنگران امارت بخارا در واکنش به وا پس ماندگی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی این امارت و سپس به دنبال تسلط روسیه تزاری بر منطقه آسیای مرکزی که منجر به آشنایی با مظاهر تجدد و فرهنگ روسی و اروپایی شد، خواستار اصلاحاتی در زمینه های گوناگون از جمله ادبیات و نظام آموزش و پرورش شدند. این تفکر به شکل گیری حرکتی با عنوان «نهضت معارف پروری» به رهبری احمد مخدوم دانش (1243 – 1314 ه .ق./ 1828 – 1897 م.) انجامید. احمد دانش عامل عقب ماندگی جامعه خویش را دو نیروی حاکم در بخارا؛ اربابان عرصه سیاست و مذهب دانست و خواستار اصلاحات سیاسی، آموزشی، ادبی و فرهنگی در جامعه سنتی بخارا شد. نگارنده در این پژوهش بر آن است تا با نگاهی به فعالیت های احمد دانش به این سؤال پاسخ دهد، دانش با هدف اصلاحات بخارا چه اقداماتی انجام داد و این اقدامات چه دستاوردها و واکنش هایی را در پی داشت؟ نتایج تحقیق حاکی از آن است که او با انتقاد از استبداد حاکمان و جهل و عقب ماندگی روحانیون محافظه کار و سعی درهمه فهم شدن و به تعبیری مردمی شدن آثار ادبی و نوشتاری و برگشت به سنت های اصیل ملی و تاریخی در امور فرهنگی، در صدد اصلاح جامعه برآمد و خواستار تغییر نگاه به نقش حکومت، مردم و دین در جامعه بخارا شد؛ در واکنش به فعالیت های احمد دانش، علمای محافطه کار بخارا او به کفر و بدعت گذاری متهم کردند.
تضاد و تفاوت در تربیت مبتنی بر گفت وگو با نظر به دیدگاه های ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، تبیین جایگاه تضاد و تفاوت میان شرکت کنندگان در گفت وگو بر اساس نگرش وجودی صدرالمتألهین است. برای این منظور، از روش استنتاجی استفاده شد و آرای ملاصدرا در خصوص هستی، انسان و معرفت مورد بازخوانی قرار گرفت و جایگاه تضاد و نقش محوری آن در تربیت گفت وگویی تبیین شد. دیدگاه های رایج نیز که بر گفت وگو در فرایند تعلیم وتربیت تمرکز کرده بودند، مورد نقد و بررسی قرار گرفتند و مشخص شد دیدگاه های مذکور، تضاد و تفاوت را محدود پنداشته و به این علت، درک و توصیف آن ها از تربیت مبتنی بر گفت وگو با کاستی هایی مواجه است. سپس نقش وجود شناسانه تضاد و تفاوت در نگرش صدرایی بررسی شد و تبیینی متمایز از تربیت مبتنی بر گفت وگو ارائه گردید که متفاوت با دیدگاه های رایج است. در ادامه دستورالعمل هایی برای گفت وگومحور ساختن جریان تربیت به دست اندرکاران تعلیم وتربیت پیشنهاد و بر این نکته تأکید شد که تربیت گفت وگویی، زمانی در مسیر حقیقی و اصیل خود قرار می گیرد که تضادها و تفاوت ها بین طرفین گفت وگو رسمیت یابد و این امر، مستلزم مواجهه ای وجودگرایانه با انواع تفاوت ها و تضادها است.
معناشناسی واژه «إحصان» در قرآن با تکیه بر روابط هم نشینی و جانشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش معناشناسی یکی از ابزار معتنابه برای فهم معنای واژگان بر اساس نظام معنایی و چینش منسجم الفاظ قرآن است. از جمله واژگان برجسته در حوزه احکام دین، «إحصان» است که به دلیل کارکردهای مختلف در مباحث فقهی، به ویژه مبنا بودن تحقق آن در «رجم»، فهم معنای آن در بافت قرآنی قابل تأمل خواهد بود. بدین منظور در مقاله حاضر، ابتدا تمامی مشتقات واژه مذکور از ریشه «حصن» در آیات قرآن احصا شد که پنج بار در قالب فعلی ذکر شده اند-أُحْصِنَّ، أَحْصَنَت(2بار)، تُحْصِنُونَ و لِتُحْصِنَکُمْ - که غالبا در باب افعال است و 13 بار نیز در قالب اسمی به کار رفته که اکثر آن ناظر به جنس مؤنث- الْمُحْصَناتِ(4بار)، الْمُحْصَناتُ(3بار)، مُحْصَناتٍ، تَحَصُّناً – است. سپس بر اساس روش توصیفی- تحلیلی و معناشناسی به تبیین رابطه مشتقات واژه «احصان» با واژگان همنشین(شامل «نکح»، «مومن»، «فرج»، «قری»، «لبس»، «حلل»، «رمی» و «منع»)، جانشین(شامل «عفف» و «حفظ») و دارای تقابل معنایی(«أیم»، «فتی»، «فاحشه»، «مسافحه»، «بغی») با آن در قرآن پرداخته شد. بر اساس نتایج پژوهش، «احصان» فارغ از شرایط حداقلی آن در فقه(ازدواج و اسلام) و حداکثری آن در اخلاق(تقوا و عفت ورزی) حالتی در انسان ایجاد می کند که به صورت خودمراقبتی از هرگونه عبور از حریم های الهی به ویژه در زمینه مسائل جنسی پرهیز نماید و مانند یک زره، مانع از رسیدن آسیب های ناشی از انحرافات و به تبع آن، تهمت های مرتبط با آن به انسان گردد.
تبیین عقلی ولایت تکوینی امام در آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام خرداد ۱۴۰۰ شماره ۲۸۲
41-52
حوزههای تخصصی:
ولایت تکوینی یکی از شئون مهم امام است و به تفویض محدود و مطلق تقسیم می شود. از دیرباز بحث درباره ولایت تکوینی داشتنِ امام، مطرح بوده و مخالفان این اعتقاد شبهات فراوانی را نسبت به آن مطرح کرده اند که نشان می دهد هنوز ابعادی از این بحث به خوبی روشن نشده است. بنابراین بحث و تبادل نظر در این باره و پرداختن به آن با شیوه های جدید، لازم و ضروری است. یکی از این شیوه ها، نگاه عقلی به آیات و روایاتی است که درباره ولایت تکوینی امام می باشد. این شیوه بحث، به دلیل عقلی بودن و سبک منطقی آن، کمتر می تواند مورد اشکال و شبهه واقع شود. در این نوشتار به این نتیجه رسیدیم که دلایل و برداشت های متعدد عقلی از اخباری که درباره معرفی امام و یا ویژگی های امام است؛ تفویض محدودِ ایشان را در عالم تکوین ثابت می کند؛ ولی درباره تفویض مطلق امام، به دلیل کمتر بودنِ آیات و روایات، اثبات آن از طریق برداشت های عقلی دشوارتر است؛ اما در عین حال اخباری که درباره امضاء مقدرات عالم توسط امام در شب قدر است می تواند آن را ثابت کند.
تحلیل ضرورت نبوت براساس فرایند اجتماعی معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نبوت و وحی از ارکان ادیان الهی است و میان خلق و خالق، ناگزیر باید واسطه ای حامل پیام خدا برای هدایت و آگاهی انسان ها باشد. با این حال، برخی در ضرورت بعثت و نبوت تشکیک کرده و آن را لغو، غیرضروری یا حداکثر مستحسن دانسته اند. متکلمان بزرگ با ارائه دلایل عقلی از ضرورت نبوت سخن گفته اند و حکمای متأله نیز دلیل خاصی مبتنی بر مدنیت بالطبع انسان و نیاز او به قانون اجتماعی برای تضمین زندگی بهتر بیان نموده اند. با بهره گیری از برهان حکما و نیز برخی ادله متکلمان و همچنین مسئله اجتماعی بودن معرفت در معرفت شناسی جدید، می توان ضرورت نبوت را به شیوه دوگانه جدیدی طرح کرد: نخست اینکه انسان در فرایند زندگی اجتماعی خود نیازمند اتکای معرفتی به دیگران و برگرفتن باورهای خود به صورت مستقیم از دیگران است (حالت بسیط و آگاهانه). دیگر اینکه انسان ها محکوم به تأثیرپذیری از ساختارهای اجتماعی و فرهنگی اند و در این میان، باورهای آنها نیز دچار تغییر و تحول می شود (حالت پیچیده و ناآگاهانه). بنابر هر یک از این دو حالت و برای عدم انحراف معرفتی انسان و کسب باورهای صادق درباره حقایق دینی، بشر عادی نیازمند سفیری الهی است که از او به «پیامبر» تعبیر می شود. گستره و تنوع آورده های پیامبران نیز بستگی به مبنای برگزیده در گستره شریعت دارد.
دراسه أسلوبیه فی سوره الجاثیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
59 - 74
حوزههای تخصصی:
لا یخفى على من له إلمام باللغه العربیه، أن القرآن الکریم نصّ أدبی فرید ببلاغته، ولا نظیر لفصاحته؛ فیؤثّر على المتلقی إثر سماعه وتلاوته؛ لأنّه یحتوی على میزات أسلوبیه، وخصائص فنیه، ومؤشرات جمالیه تمیّزه عن غیره؛ فلذلک جدیر بالدراسه والتحلیل والکشف عن میزاته وأسباب جماله. وسوره الجاثیه المبدوءه ب "حم"، من أحسن سور القرآن شکلاً ومعنى، بما فیها من تکرار کلمه "اللّٰه" و"الآیات" الداله على وحدانیه اللّٰه تعالى. من هذا المنطلق، یستهدف هذا البحث تحلیل سوره الجاثیه على أساس الأسلوبیه على مستوی الصوت والترکیب والدلاله، متبعاً المنهج الوصفی التحلیلی. وصلت المقاله أخیرا إلى أن الأصوات والکلمات التی تکررت فی السوره، أنشأت موسیقى رائعه ونغمات متناسقه تجلب القلوب وتمهّدها للانقیاد والانصیاع وتکون فی خدمه المعنى؛ وعلى مستوی الترکیب، تتبلور میزات الأسلوبیه فی التقدیم والتأخیر، والتعریف والتنکیر، والاستفهام، والحذف، وتکرار الجملات وتثبت أن القرآن یستخدم أغراضا أسلوبیه لتزیین أسلوبه وإعجاز بیانه؛ والدقه فی اختیار الکلمات واستخدام التضاد والترادف والاشتراک اللفظی، میزات أخری للقرآن تسترعی الانتباه وتتضمن معانی التأکید والشمول.
تبیین تاریخ نگاری محلی فارسی در بنگال و آشام در قرون یازدهم و دوازدهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰
30 - 50
حوزههای تخصصی:
گسترش زبان و ادب فارسی بعد از قرن پنجم هجری در هند، سبب رواج تاریخ نگاری محلی فارسی گردید. در قرون بعدی ایالاتی مانند دکن، گجرات، مالوه و دهلی شاهد رشد تاریخ نگاری محلی فارسی بود. توسعه زبان و ادب فارسی توسط سلاطین و برخی کارگزاران حکومت های پس از حمله مغولان، در مناطق شمالی هند مانند کشمیر و یا غرب شبه قاره چون بنگال و آشام (آسام) و نیز نواحی دیگری مثل پنجاب در دوره های بعدی به ویژه قرون یازدهم و دوازدهم رونق بیشتری یافت. در این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای به صورت موردی به تاریخ نگاری محلی فارسی در منطقه بنگال و آشام پرداخته خواهد شد و از این رهگذر، ویژگی ها و شاخصه های تاریخ نگاری محلی در این منطقه مورد تبیین قرار خواهد گرفت. در دوره مدنظر دو اثر بهارستان غایبی و فتحیه عبریه توسط دو ایرانی به نگارش درآمده است. در این آثار ضمن پردازش اطلاعات در ارتباط با وضعیت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی به جغرافیای تاریخی، آب وهوا و محصولات کشاورزی پرداخته شده است که در نوع خود بدیع و قابل توجه است.
مطالعه انتقادی نظریه معناشناسی مستقل فرازهای قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم قرآن و حدیث سال پنجاه و سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۷
103 - 124
حوزههای تخصصی:
درک صحیح معنای هر جمله و فراز قرآنی، متوقف بر درک مجموع قرائن پیوسته و سیاق آیات است؛ چنان که در محاورات عرفی نیز کشف مقصود گوینده از هر جمله، متوقف بر درک مجموع قرائن است. این در حالی است که برخی در خصوص قرآن کریم ادعا کرده اند که افزون بر معنای درون سیاقی برای هر فراز قرآنی، معنایی فراسیاقی نیز در هر فراز وجود دارد که با جدا کردن آن فراز از سیاق و سایر قرائن، به دست می آید. بر اساس این دیدگاه، انبوه معانی از فرازهای تقطیع شده قرآن کریم قابل استخراج خواهد بود که انتساب آن ها به قرآن کریم به عنوان مقاصد الهی، بیانگر ضرورت ارزیابیِ اعتبار این ادعاست. بر اساس تحقیق انجام شده، تنها آن دسته از معانی فراسیاقی که در چارچوب دلالت های زبانی و ضوابط عقلائی تعمیم قرار داشته باشند، معتبر دانسته می شود که البته اعتبار این گونه دلالت ها، به قرآن کریم اختصاص ندارد و در همه متن ها و سخنان بشری، معتبر شناخته می شود؛ اما معانی فراسیاقی بی ضابطه و ناشی از تقطیع یک فراز و آیه از جایگاه خود، فاقد اعتبار علمی و شرعی دانسته می شود؛ چنان که این گونه معانی، در متن ها و سخنان بشری نیز بی اعتبار به شمار می آیند. ارزیابی دلایل مطرح شده برای نظریه معناشناسی مستقل فرازهای قرآنی نیز گواه این حقیقت است که این ادله، نسبت به معانی فراسیاقی بی ضابطه، توان اثبات مدعا را ندارند.
نسخه خوانی (24)
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۲ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۸۷)
159 - 170
حوزههای تخصصی:
نویسنده در نوشتار حاضر در قالب بیست وچهارمین سلسله یادداشت های با عنوان نسخه خوانی، متن چند سند را بررسی کرده است. عناوین این یادداشت ها عبارتند از:
تشیع از قم تا سبزوار در سال 700 هجری
آیا ابن سینا امامی مذهب بود؟
یک سند از پشت یک نسخه خطی
یک نمونه حکم قضایی از دوره قاجار
پرداخت مخارج دوره آبستنی
یادداشت هایی در باره چهار زلزله در پشت یک نسخه
در نجف اشرف خوش گذشته است!
تخریب میخانه شیراز
مالیت منافع غیرِمستوفات انسان آزاد در فقه شیعه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال هفتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۲
132 - 164
حوزههای تخصصی:
بررسی مالیت منافع غیرِمستوفات انسان آزاد براساس معیارهای معتبر شرعی در مال انگاریِ اشیاء، موضوعی است که نتیجه آن در مباحثی چون «ضمان فوت منافع انسان آزاد»، «اصل اولی در لزوم کارکردن مفلس»، «صداق قراردادن این منافع» و «اجاره انسان» نمایان می شود و تأثیرات خود را در روند بررسی ادله مرتبط به هرکدام از این فروع خواهد گذاشت. به منظور یافتن پاسخ این مسئله، شرایط مالیت شیئ براساس ضوابط عرفی و شرعی تحلیل می شود و با اثبات وجود معیارهای شرعی مال در منافع موردبحث، این منافع مال به شمار می آید. در ادامه شش ایراد درباره مالیت منافع انسان مطرح و با استناد به تحقق شرایط مالیت در این منافع به اشکالات پاسخ داده می شود و در این میان به برخی از عبارات فقیهان نیز استشهاد شده است. این تحقیق با انضمام دو مؤید یعنی صحت مهر قراردادن این منافع و درستی اجاره آن، و نیز در ادامه به بحث مال انگاریِ این منافع نزد فقیهان و بیان ثمرات مترتب بر مالیت این منافع مانند ضمان فوت منافع انسان آزاد و امکان قراردادن این منافع در برابر مبیع پرداخته شده است. این پژوهش در جریان بحث، از پایبندی تمام فقهای شیعه به مالیت منافع انسان در فروعی مانند «مهر قراردادن منافع انسان آزاد» و «اجاره این منافع» و اختلاف نظر ایشان در مباحث نظری پیرامون مالیت این منافع آگاهی داده است.
حجاب ماییم، باید که از میانه برخیزیم. نقدی بر کتابِ «بازیگری در باغ هویت ایرانی؛ سرنمونی حافظِ» فرهنگ رجایی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۲ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۸۷)
281 - 295
حوزههای تخصصی:
«بازیگری در باغِ هویت ایرانی؛ سرنمونی حافظ» تازه ترین نگاشته آقای دکتر فرهنگ رجایی استاد دانشگاه کارلتون کانادا، درباره حافظ است که دغدغه اصلی نگارنده آن «بازیگریِ ایرانیان و قواعد بازی آن» در طول تاریخ است و اینکه چرا ایرانیان با داشتن تمدنی بزرگ و ورود به عصر تمدن سازِ صفوی، از بازیگری و نقش آفرینی در عرصه جهانی بازماندند و به جایِ آن با هوراکشی، نظاره گری، مصرف کنندگی، و برهم زنندگی در حاشیه تاریخ ماندند و اینک آیا می توان با الگو قراردادن بنیان اندیشه و نظام فکری حافظ، ایران و ایرانی را برای ورود به دنیای مدرن و خلق جهانی نو آماده کرد و اینکه می توان این نظام را به عنوان سرنمونی موفق برای بازیگری و نقش آفرینی ایران شهریان عرضه کرد؟ در این مقاله به برخی از دیدگاه های مؤلف این کتاب درباره حافظ و سرنمونی وی و پاسخ به پرسش های مطرح شده و نیز برخی دلایل نقش ناآفرینی ایرانیان پرداخته شده است.
پاره ای از اجتماعیات زمانه در پرسش و پاسخ های فقهی با علامه حلی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۲ مهر و آبان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۹۰)
57 - 69
حوزههای تخصصی:
مجموعه «اجوبه المسائل المهنائیه» از جمله مجموعه های فقهی است که دربرگیرنده پرسش های مهنا بن سنان علوی حسینی و پاسخ های علامه حلی به این پرسش هاست. نویسنده در نوشتار حاضر، کنکاشی در نوع پرسش ها و پاسخ ها در مجموعه فقهی مذکور داشته و به اجمال، از پرسش های اجتماعی و مدنی این مجموعه، سخن به میان آورده است.
اصل سنخیت در حکمت مشاء و تأثیر آن بر رابطه هستی شناختی نفس و قوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشائیون به وجودداشتن رابطه علّی ومعلولی فاعلی میان نفس انسانی و قوای آن معتقدند و قوا را دارای حیثیتی تعلّقی و انفکاک ناپذیر از نفس می دانند مطابق با مباحث کلان، علیت فاعلی، مقتضی سنخیت میان علت و معلول است که تنها درضمن نوعی خاص از سنخیت وجودی تحقق می یابد؛ زیرا سنخیت، مستلزم برتری فاعل های ایجادی بر معالیل آن ها و بیانگر تشکیک وجودی میانشان است؛ پس رابطه علّی ومعلولی فاعلی میان نفس و قوا از این امر مستثنا نیست و نوع رابطه هستی شناختی میان آن ها براساس اصلی ترین قواعد حکمت مشاء، یعنی اصل سنخیت، قابل شناسایی است. در این شناخت هرنوع کثرت و تباین عزلی محض میان نفس و قوا، یعنی تباین ماهوی و وجودی، مستلزم انکار قطعی رابطه علّی ومعلولی فاعلی میان آن هاست و ارتباط تکوینی و حیثیت تعلّقی انفکاک ناپذیر قوا از نفس را نقض می کند؛ پس انتساب علیت به نفس درضمن الفاظی مانند اصل، مبدأ و منبع به معنای هستی بخشی وجود عینی نفس نسبت به قوا و انتساب معلولیت به قوای نفس درضمن الفاظی همچون معالیل، فروع و توابع به معنای تحصّل یافتن وجود عینی قوا ازجانب نفس انسانی است و ممکن نیست قوایی که شعبه ها، فروع و لوازم علت فاعلی خود هستند، با واقعیت عینی آن بی نونت وجودی به تمام ذات داشته باشند؛ بنابراین، نفس در یک امر مشترک، مساوی با قوا یا فروتر از آن ها نیست؛ بلکه برتری وجودی نفس انسانی بر قوای آن ضرورت دارد؛ به گونه ای که نفس، اصل باشد و قوا فروع و توابع آن باشند. درواقع، این الفاظ بر نوعی وحدت حقیقت و کثرت واقعیت نفس و قوا دلالت دارند که این حکما در آموزه های هستی شناختی نفس و قوا از آن سخن گفته اند و صدرا از این آموزه ها برای تأیید نظریه اتحاد نفس و قوا در حکمت متعالیه بهره برده است.
المتلازمات اللّفظیّه ودورها فی إعداد المعجم اللّغوی المعاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعالج هذا البحث ظاهره التّلازم اللّفظی فی المعجم فی إطار دلالیّ ترکیبی، وتکمن أهمیته فی الإسهام فی تطویر الصّناعه المعجمیّه أحادیه اللغه أو فوق الأحادیّه، کما یمکن أن یُستفاد منه فی صناعه معجم ترکیبی للّغه العربیّه. فالنظام اللّغوی فی العربیّه أو غیرها من اللغات لا ینبنی فقط على التعابیر العادیّه، بل تشکّل المتلازمات اللّفظیّه جزءاً مهمّاً منه. وهذا الجزء یخضع لقوانین العربیّه من حیث الاستجابه التامه للقواعد النّحویّه والصّرفیّه. ویدرس هذا البحث المتلازمات اللّفظیّه نظریاً، ویبحث فی هذه الظّاهره فی معجمات ذات طابع مؤسسی، تتمثّل فی «المعجم الوسیط» من إصدار مجمع اللّغه العربیّه فی القاهره، و«المعجم العربیّ الأساسی» من إصدار المنظمه العربیّه للثّقافه والعلوم. کما تتخذ الدّراسه من مدوّنات معجمیّه ذات طابع فردی أنموذجاً تطبیقیّاً، هی معجم «المنجد» لصاحبه لویس معلوف، ومعجم «الرّائد» لصاحبه جبران مسعود. ومن هنا تتعرّض الدراسه لمسأله مسأله معجمه المتلازمات اللّفظیّه فی المعجم أحادی اللغه، وسیط الحجم. وتهدف إلى الجمع بین التنظیر والتطبیق من أجل ملامسه واقع المعجم اللغوی المعاصر عن کثب. لقد تزاید اهتمام الأفراد والمؤسسات بصناعه المعجم اللّغوی الوسیط، فظهرت معاجم کثیره حاولت أن تستثمر التّجربه المعجمیّه الغربیّه، غیر أنها بقیت قاصره عنها، وقد یرجع هذا لعدم الإخلاص فی تطبیق معاییر الصّناعه المعجمیّه، ونقص فی خبرات صنّاع المعجم، أو عدم تبادل الخبرات، مما یضیّع الوقت والجهد. إذن فإنّ صناعه معجم لغویّ وسیط یلبی حاجه القارئ العربیّ أو متعلّم العربیّه، أمرُ ملّح.
نامه شیخ سعدی به شمس الدین صاحب دیوان
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۲ بهمن و اسفند ۱۴۰۰ شماره ۶ (پیاپی ۱۹۲)
63 - 72
حوزههای تخصصی:
جنگ خطی محفوظ در کتابخانه لالا اسماعیل استانبول به نام «جنگ لالا اسماعیل» یا «مجموعه لالا اسماعیل»، مجموعه ای نفیس از فوائد تاریخی و ادبی و یادداشت های عمده منظوم و رونوشت پاره ای از مراسلات ناموران است که علی الخصوص از برای وقوف بر جوانبی از فرهنگ و ادب ایران در روزگار ایلخانیان اهمیت فراوان دارد. بسیاری از فوائد این جنگ، راجع به فضای فرهنگی، علمی و سیاسی آذربایجان و خاندان جوینی و پیرامونیان این خاندان است. در این جنگ، رونوشت نامه ای از سعدی به شمس الدین صاحب دیوان جوینی است که از چشم انداز تاریخی و ادبی حائز اهمیت است. نویسنده در نوشتار حاضر، این نامه را ارائه و نکاتی پیرامون نامه مذکور و انتساب آن به سعدی، بیان می نماید.
نقدنگاشت ترجمه های قرآنی (7): نقد و بررسی ترجمه جناب آقای دکتر حداد عادل از قرآن کریم
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۲ بهمن و اسفند ۱۴۰۰ شماره ۶ (پیاپی ۱۹۲)
113 - 126
حوزههای تخصصی:
نویسنده در نوشتار پیش رو، در تلاش است ترجمه قرآن جناب آقای حداد عادل را در بوته نقد و بررسی قرار دهد. وی در راستای این هدف، با بیان آیات 1 تا 12 از سوره مائده، نکات انتقادی خود را نسبت به ترجمه بیان کرده و سپس، دیدگاه خود را مطرح می سازد.
ویژگی های انسان تراز در مکتب شهید سلیمانی و نقش آن در انتظار
منبع:
جامعه مهدوی سال دوم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴)
127 - 188
حوزههای تخصصی:
مسئله مقاله حاضر، شناخت خصوصیات انسان تراز در مکتب شهید سلیمانی و نقش آن در فرایند انتظار است. هدف تحقیق، شناسایی و تبیین ویژگی های شهید سلیمانی به عنوان انسان تراز در چارچوب گفتمان انقلاب اسلامی است. پرسش اصلی این است این ویژگی ها کدامند و چگونه می شود آن را شناخت و آیا مصادیق و مستنداتی در خصوص هر کدام از ویژگی ها در سیره و اندیشه شهید سلیمانی می توان پیدا کرد؟ برای پاسخ به این پرسش ها نخست با تحلیل بیانات امامین انقلاب اسلامی، ویژگی های انسان معیار در گفتمان انقلاب اسلامی شناسایی شده و سپس با بررسی اندیشه و سیره شهید سلیمانی مصادیق فکری و رفتاری مرتبط با هر ویژگی ارائه شده است. یافته ها نشان می دهد خصوصیات این انسان تراز، متعدد و متکثرند و در تحقیق حاضر تنها به بخشی از مهم ترین این خصوصیات پرداخته شده است. این ویژگی ها عبارتند از: آرمان گرایی، معنویت و اخلاص، مجاهدت درونی و مبارزه با نفس، تدبیر و درایت، شجاعت، جمع تدبیر و شجاعت، ساده زیستی و بی پیرایگی، تلاش بی وقفه و خستگی ناپذیری، دوری از جناح گرایی و تکیه بر انقلابی گری و صبر و استقامت.
واکاوی معنای واژه «تربیت» و ردّ نظرات مخالف آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین واژگانی که از لحاظ لغوی و مفهومی، همواره مورد چالش بسیاری از نویسندگان قرار گرفته، واژه «تربیت» است. برخی معتقدند که این واژه در مفهوم رشد جسمانی و برخی دیگر، آن را در معنای کمال نفسانی به کار برده اند. «گروه سوم» مفهوم کنونی تربیت را که در آموزش و پرورش به کار می رود صحیح نمی دانند. مسئله این پژوهش بررسی مفهومی و کاربردی این واژه از نظر لغوی، قرآنی و علوم تربیتی بوده و هدف از آن، به موازات ارائه مفهومی صحیح از واژه مورد نظر، پاسخگویی به چالش ها و نظرات مخالف آن می باشد. روش این پژوهش، توصیفی و کتابخانه ای مبتنی بر کاوش های لغوی، تفسیری، حدیثی، تاریخی و... است. یافته های این مقاله نشان می دهد که تربیت در دو معنای جسمانی و معنوی به کار رفته، منحصر کردن مفهوم آن در رشد جسمانی صحیح نیست. همچنین باید گفت: کاربرد کنونی این واژه در آموزش و پرورش، که به مفهوم رشد جسمانی و کمال معنوی است، کاملاً صحیح بوده و مطابق با مفهوم اولیه آن است.