فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۷۸۱ تا ۹٬۸۰۰ مورد از کل ۷۸٬۴۹۳ مورد.
منبع:
انسان پژوهی دینی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
139 - 153
حوزههای تخصصی:
پرسش از چیستی سعادت و چگونگی نیل به آن، اندیشمندان را به آرای متنوعی رهنمون شده است. در این میان، ارسطو با سیر از درون واقعیت انسان و جامعه به سوی آرمان سعادت، ایدهای در خور توجه بر جای گذاشته است. وی سعادت را در فضیلت عقلی و اخلاقی و تحقق آن را به واسطه مدنیالطبعبودن انسان، وابسته به جامعه سیاسی میداند. لذا غایت سیاست، تحقق فضیلت و بهتبع، شادی فرد و جامعه است. توفیق نظم سیاسی در فضیلتمندی شهروندان، وابسته به نظم اقتصادی متناسب است که در دارایی معتدل و معطوف به خیر عمومی تعریف میشود. نظم اقتصادی تجویزی ارسطو، مالکیت خصوصی و میانه در کنار مصرف اشتراکی است، چراکه ثروت بیحد و فقر کمینه، مانع فضیلت و عامل زوال آن است. نمود این نظم اقتصادی متعادل، دولت طبقه متوسط است که به واسطه آن، دوستی، به عنوان فضیلت برتر جامعه سیاسی ظاهر میشود. بدینترتیب ارسطو فضیلتمندی تحققپذیر و فراگیر در بین مردمان را بر فضیلت ناکجاآبادی و نخبهگرایانه افلاطونی ترجیح میدهد.
تحلیل ادله فقهی تعلق حق فرزندآوری به زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
239 - 266
حوزههای تخصصی:
برخی دیدگاهها حق فرزندآوری را به مرد و برخی دیگر آن را به زن اختصاص داده است و در هر کدام از آنها برای اثبات تعلق حق فرزندآوری به یکی از زن یا مرد به پارهای از ادلهی فقهی استناد شده است. آنچه بهعنوان دیدگاه جامع بهنظر میرسد، تعلق حق فرزندآوری به زوجین به عنوان یک حق مشترک است. این دیدگاهِ جامع نیازمند پژوهش و اثبات است و هدف از نگارش مقالهی حاضر اثبات تعلق حق فرزندآوری به زوجین است. در این مقاله که به روش تحلیلی-تبیینی سامان یافته، ابتدا مقتضای ذات و اطلاق عقود به طور عام و عقد نکاح به طور خاص- به جهت نقشی که در تعلق فرزندآوری به زوج یا زوجه یا زوجین دارند- مفهوم شناسی شده، سپس دیدگاه قائلین به تعلق حق فرزندآوری به طور اختصاصی به مرد یا زن نقد و بررسی و اثباتِ دیدگاه جامعتر امکانسنجی شده است. مهمترین نتایج پژوهش پیشرو این است که حق فرزندآوری میتواند به زوجین تعلق داشته باشد و آنچه در اثبات تعلق فرزندآوری به زوجین به عنوان یک حق مشترک مؤثر است، اموری همچون «مقتضای اطلاق عقد نکاح دائم»، «نصوص شرعی» و «فهم عرفی از عقد نکاح دائم» است.
معناشناسی «هدایت» در نهج البلاغه، بر پایه هم نشینی واژگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معناشناسی واژگان، یکی از شاخه های دانش زبان شناسی بوده که به تحلیل معنایی واژه ها و جمله های یک متن پرداخته و ارتباط بین آنان را به وسیله نظام معنایی روشن میسازد. این روش، به خواننده کمک میکند تا با توجه به سیاق و دقت در مجاورت کلمات، از افق نگاه گوینده یا نگارنده، به متن نگریسته و به زنجیرهای از معنا دست یابد. چنین فرآیندی، فهم بهتری از متون مختلف، به ویژه متون دینی، مانند نهج البلاغه و واژههای به کار رفته در آن، ارائه میدهد. هدایت، واژهای پر کاربرد در نهج البلاغه بوده که مسائل گوناگون اعتقادی، تربیتی و اخلاقی پیرامون آن طرح شده است. پژوهش حاضر، با روش توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از معناشناسی همزمانی، با هدف فهم ابزار، مفاهیم تأثیرگذار و دستیابی به میدان معنایی واژه هدایت در نهج البلاغه، سامان یافته است. بررسیها نشان داد که معنای اساسی هدایت، راهنمایی کردن بوده و ساحتهای گوناگونی در ارتباط با این واژه قابل طرح است، شامل: همنشینهای ابزاری، مانند پیامبر(ص) ؛ همنشینهای پیشران، مانند درخواست مدد الهی؛ هم نشین های پسران مانند شیطان؛ واژههای ملازم، مانند برخورداری از قلب سلیم؛ واژه های متضاد، مانند ضلالت. از تحلیل دادههای پیشگفته، نتیجهگیری میشود که هدایت، نجاتی ازسوی خدا به کسانی است که از قلب سلیم برخوردارند و در مسیر گمراهی و هلاکت قدم نمی گذارند. ترسیم میدان معنایی واژه هدایت در نهجالبلاغه، بر پایه شیوه همزمانی و همنشینی واژگانی، از نوآوریهای پژوهش حاضر تلقّی میگردد.
نقد و بررسی معنای «ال» در ترجمه صد آیه اول قرآن کریم (مطالعه موردی ترجمه محمدعلی رضایی اصفهانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مواردی که در برگردان آیات قرآن کریم کم تر مورد توجه قرار گرفته، معانی مختلف ال و خصوصاً ال عهد ذهنی بلاغی است و این مسأله موجب آسیب در ترجمه می شود، ال عهد ذهنی در بلاغت و علم نحو معانی متفاوتی نسبت به هم دارد که قدماء به این مورد اشاره نکرده اند. این مقاله به روش توصیفی - تحلیلی به معناشناسی ال در محدوده صد آیه اول قرآن کریم در ترجمه محمدعلی رضایی اصفهانی می پردازد و از این رهگذر به دنبال تحلیل دقیق معانی ال و بررسی راه های نمایش آن ها در ترجمه مذکور می باشد. روش مترجم در ترجمه انواع مختلف ال استخراج شده است و در برخی از ترجمه های ارائه شده در این دامنه پژوهشی، ملاحظاتی مطرح گردیده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که در ترجمه عهد حضوری تنها با ترجمه نمودن اسم اشاره و حرف ندا در کنار اسم معرفه می توان مفهوم حضور در ال را آشکار نمود. چنانکه در زبان عربی نیز نشانه عهد حضوری بودن ال، وجود این قرائن می باشد و مترجم نیز همین طریق را پیموده است و توضیح بیشتری نمی دهد و برای رساندن عهد ذکری صریح، لفظ«این» را اضافه نموده و برای نمایش ال موصوله تعبیر به «کسانی که» آورده است، همانگونه که موصولات اسمی چنین ترجمه می شوند. ال جنس و عهد ذهنی بلاغی به همان شکل معرفه معنا می شود و علامت خاصی برای شناخت آن وجود ندارد.
مطالعه تطبیقی زبان بدن در قرآن و ترجمه های فارسی آن (با تکیه بر حرکات دست در ترجمه های خرمشاهی و گرمارودی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در برخی گزاره ها و اصطلاحات ادبی قرآن کریم از زبان بدن و از جمله از زبان"حرکات دست"، برای انتقال پیام استفاده شده است. ترجمه مناسب در برگرداندن این ارتباطات فرازبانی بسیار اهمیت دارد و دقت مضاعف مترجم را می طلبد. این اصطلاحات بر رفتارهایی دلالت می کنند که ریشه در زبان و فرهنگ دارند. بر این اساس با توجه به اشتراکات فرهنگی و پیوندهای تاریخی گسترده میان دو زبان فارسی و عربی، فرض بر این بوده است که مفاهیم فرازبانیِ مبتنی بر حرکات دست، معادل هایی رایج در زبان فارسی داشته اند. در جستار پیش رو، شیوه تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده که در آن، ترجمه اصطلاحات و گزاره های ادبی مبتنی بر زبان دست در ترجمه موسوی گرمارودی و خرمشاهی با نگاهی تطبیقی بررسی شده تا مشترکات دو زبان در این زمینه مشخص شود و حدود و ابعادِ قوت و ضعف مترجمان در کاربرد الگوهای فرهنگی و اصطلاحاتِ منعکس کننده این الگوها، تبیین گردد. نتایج پژوهش نشان می دهد که اغلب جملات و عبارات قرآنیِ مبتنی بر حرکات دست و مفاهیم ناشی از آن، معادلی در فرهنگ و زبان فارسی دارد. در خصوص عملکرد مترجمان نیز مشخص شده که ایشان با لحاظ این بستر غنی در زبان فارسی، در ترجمه خویش به معادل های زبان بدن توجه داشته اند. در برخی نمونه ها نیز ناگزیر شیوه تحت اللفظی را در پیش گرفته اند و این مسئله به تفاوت الگوی فرهنگی دو زبان برمی گردد و طبیعی است که نمی توان انتظار شرایط نگاشت یکسان و کاملاً مطابق را داشت.
نقش قرآن در رشد جامعه اسلامی در زمینه سیاسی
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال سوم شهریور ۱۴۰۰ شماره ۲۶
26 - 14
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم به عنوان کاملترین کتاب آسمانی، در زمینه تشکیل حکومت اسلامی دارای نظریه هایی است که به این نیاز اساسی انسان پاسخ می دهد. دانشمندان همواره معطوف به قرآن، دانش های زیادی کسب کرده اند که توانسته اند در این خصوص به تشکیل حکومت اسلامی، روابط بین الملل و مشورت نظام سیاسی و دینی، اقتصاد، احکام و اخلاق اقتصادی و جامعه مدرن کمک شایانی بکنند. ولی برخی از اندیشمندان مسلمان وجود هرگونه نظریه دولت در اسلام را انکار می کنند و معتقدند در زمان غیبت امام معصوم(علیهم السلام) مسلمانان نمی توانند حکومت تشکیل دهند. اما باید گفت قرآن کریم در زمینه ی ضرورت تشکیل حکومت و همچنین ایجاد روابط داخلی و خارجی و نحوه برخورد با دولتهای دیگر آیاتی را مطرح کرده است. به همین دلیل هدف کلی این پژوهش استفاده از مفاهیم و استخراج معانی قرآن در جهت بهره مندی و به کارگیری آن در خصوص جامعه اسلامی و انسانی و مشورت در نظام و فعالیتهای سیاسی جهت تشکیل دولت و حکومت سالم می باشد. لازم به ذکر است روش جمع آوری مقاله حاضر به صورت کتابخانه ای بوده است.
برهان «حدوث صفات» بر اثبات وجود خدا در کلام امامیّه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۴
۲۷-۴۴
حوزههای تخصصی:
یکی از استدلا های کهن و کمترشناخته شده در کلام اسلامی و شیعی برای اثبات وجود خدا برهانی است موسوم به برهان حدوث صفات. در این برهان با توجّه به حدوث صفاتی خاص برای اجسام و نیز احتیاج هر حادث به مُحدِث و با نفی انتساب حدوث این صفات به موجودات طبیعی، وجود یک مُحدِثِ غیر جسمانی، یعنی خداوند به عنوان پدیدآور صفات حادث اجسام ثابت می گردد. پیشینه و تقریرهای مختلف و تطوّرات این برهان در تاریخ کلام امامیّه تاکنون بررسی نشده است و آگاهی چندانی درباره این برهان خداشناسی در دست نیست. از این رو، در مقاله حاضر با تتبّع در متون کلامی امامیّه سرگذشت، تحوّلات تاریخی و تقریرهای مختلف برهان «حدوث صفات» بازشناسی و تبیین می گردد و در نهایت نیز به ارزیابی این برهان پرداخته می شود. پژوهش حاضر حاکی از آن است که به رغم ناتمام بودن برهان حدوث صفات، برخی از متکلّمان امامی در ادوار و مکاتب مختلف کلام امامیّه برای اثبات وجود خداوند به تقریرهای مختلفی از برهان حدوث صفات استناد کرده اند و آن را برهانی تمام می انگاشته اند.
بررسی اجتماع دو قادر بر یک مقدور از دیدگاه معتزله و امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۴
۱۲۷-۱۴۸
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی به مسئله اجتماع دو قادر بر یک مقدور از دیدگاه معتزله و امامیه پرداخته می شود و استطاعت و قدرت خداوند و انسان نیز مورد کاوش قرار می گیرد. یافته های تحقیق نشان می دهد؛ معتزله و از جمله عبدالجبار در عین اعتقاد به تقدم استطاعت انسان بر فعل، به قدرت خداوند نیز نسبت به جمیع ممکنات معتقدند. اما در تعارض میان قدرت خداوند و قدرت انسان نسبت به یک فعل، تنها انسان را قادر دانسته و به تفویض گرایش پیدا کرده اند. در امامیه، برخی از متکلمین نخستین (از اصحاب ائمه^) هم خداوند و هم انسان را قادر می دانند. بدین صورت که استطاعت انسان مشروط به سلامتی اعضا و جوارح و صحت جسم است و تحقق فعل وابسته به سبب وارد از سوی خداوند می باشد. برخی همنوا با معتزله و برخی نیز از اقوی بودن قدرت خداوند سخن گفته اند. متکلمین معاصر با طولی دانستن قدرت انسان، هم از قدرت خداوند و هم از قدرت انسان دفاع کرده اند.
نقد دوگانه انگاری خلقت و تکامل بر اساس قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۴
۱۹۳-۲۱۲
حوزههای تخصصی:
در کلام جدید، «نظریه خلقت» با «نظریه تکامل» مقابل انگاشته می شود؛ زیرا در نظریه تکامل مراحل پیدایش حیات به صورت طبیعی تبیین می شود و خالق آگاه در آن نقشی ندارد؛ در مقابل خلقت گرایان به عاملیت و فاعلیت خالق آگاه اصرار دارند. در این میان برخی دانشمندان خداباور نظریه طراحی هوشمند را ارائه دادند تا در میان عوامل طبیعی جایی برای عوامل ماورائی بگشایند. اکنون مسئله این است که آیا قرآن نیز خلقت موجودات را معارض ایجاد طبیعی و تحولی آن ها می داند؟ این پژوهش بر اساس تحلیل درون بافتی واژه خلق روشن می سازد که خلقت قرآنی به پیدایش موجودات با سامان یافتن اجزاء یک ارگان به صورت زمان بر و مرحله مند و با دخالت عوامل طبیعی، اشاره دارد؛ یعنی تمام مراحل تکون ارگان متکی به امر و اراده خداوند است. در واقع منظر خلق در قرآن وصف پیدایش از نمای طبیعی و تکاملی است، اما منظر امر یا ملکوت به نمای باطنی پدیده ها و نقش خالق اختصاص دارد. این تبیین به نتیجه عدم دوگانگی خلقت و تکامل می رسد. البته قرآن نظریه طراحی هوشمند را رد می کند، زیرا اثر امر خداوند را در عرض سایر علت ها می داند.
تحلیل کمّی و کیفی آیات مختوم به ماده «عقل» و «فکر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خواتیم آیات قرآن کریم عباراتی هستند که در پایان آیات آمده اند و ظاهرا مستقل به نظر می رسند اما با متن آیه مرتبط هستند و بررسی آنها ما را در فهم معارف آیات کمک شایان می کند. اینکه چرا خداوند در پایان آیاتی گوناگون، از خاتمه ای یکسان استفاده کرده است؟ و ارتباط این آیات با یکدیگر و همچنین با خواتیم آیات دیگر چیست؟ این مقاله در صدد آن است تا با استفاده از روش تحلیل کمی و کیفی محتوای آیات مختوم به ماده «عقل» و «فکر» و نیز مقایسه آنان با یکدیگر با مطالعه کتابخانه ای، ، به فهم مراد خداوند نسبت به استفاده از این واژگان در انتهای آیات متعدد، نزدیک شود. طبق بررسی های انجام گرفته، مشخص شد ارتباطی میان آیات مختوم به ماده «عقل» و نیز ارتباطی میان آیات مختوم به ماده «فکر» وجود دارد. خداوند در قرآن کریم معمولا در خواتیم آیاتی که در صدد بیان امری واضح بوده است که با داشتن عقلِ سالم قابل فهم است از ماده «عقل»، و در خواتیم آیاتی که حاوی مطلبی است که با دقت بیشتر و تفکر قابل درک و فهم است، از ماده «فکر» استفاده کرده است و نیز عقل دارای مراتبی است که تفکر مرتبه بالای آن است
شرط عدم اخراج زوجه از بلد در نگاه فقهی- حقوقی و فروعات آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زوجین در عقد نکاح، همانند دو طرف عقود دیگر، می توانند خواسته های خود را درقالب شرط درآورده، تا حدودی درجه مطلوبیت این عقد را بالا ببرند؛ ولی در مصادیق شروط صحیح ضمن عقد نکاح اختلاف نظر وجود دارد و شرط عدم اخراج زوجه از بلد نیز از همین دسته شروط اختلافی است. بدیهی است که مشروطٌ لهِ شرط مذکور، زوجه و مشروطٌ علیه آن، زوج می باشد. درخصوص صحت یا بطلان شرط مذکور خلأ قانونی و حتی بین فقها نیز اختلاف نظر وجود دارد. برخی اعتقاد به بطلان شرط و بعضی دیگر اعتقاد به صحت آن دارند. در این جستار، به مطالعه آرا و نظریات مرتبط با شرط عدم اخراج زوجه از بلد و فروعات آن (ازجمله شرط عدم اخراج زوجه از منزل، اسقاط شرط و ارتباط شرط عدم اخراج زوجه از بلد با میزان مهر المسمی) پرداخته و درنهایت با استناد به نظرات فقهی و حقوقی و نقد هریک از دیدگاه های مطرح شده، صحت شرط مزبور نتیجه گیری می شود. لازم به ذکر است مقاله حاضر براساس هدف، کاربردی و براساس ماهیت و روش، توصیفی تحلیلی می باشد.
خوانشی فلسفی از ساحت اجتماعی انسان کامل در نهج البلاغه (با رویکرد حکمت متعالیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله دستیابی به تصویری کلی از ساحت اجتماعی انسان کامل با تتبع میان عبارات نهج البلاغه و تحلیل حکمی آنها با مبانی حکمت متعالیه است. ساحت اجتماعی انسان کامل، عبارتست از ویژگیهایی از انسان کامل که در تعامل با انسانهای دیگر و در ساختار اجتماعی و اینجهانی او قرار دارد. معرفت انسان کامل در این حوزه نمایانگر نقش تمدنی او در جامعه انسانی و در تحقق «جامعه متعالیه» خواهد بود. از میان روشهای مناسب برای گردآوری داده های تحقیق، روش موردنظر برای این پژوهش، روش توصیفی تحلیلی میباشد. بر اساس تعالیم نهج البلاغه و مبانی حکمت متعالیه، انقلاب فکری و محتوایی جامعه و هدایت آن از طریق ایجاد بیداری و شکوفایی فطری و آشکارسازی گنجینه های عقلی انسانها، اساس و بنیاد فعالیتهای اجتماعی انسان کامل را تشکیل میدهد که این امر بانضمام کمالات وجودی دیگر در انسان کامل و بحسب اطاعت و فرمانبرداری مردم، باعث تکامل و شکوفایی اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و تشکیل جامعه متعالیه میگردد. بنابرین، محوریت و رهبری انسان کامل و فرمانبری مردم از او، اساس و مهمترین رکن تحقق آرمان جامعه متعالیه است.
بررسی ابهامات موجود در اصلاحیه ماده 8 ، بند(د) از لایحه قانون استقلال کانون وکلای دادگستری با رویکرد به مشاغل غیر سازمانی حقوقی و قضایی در نیروهای مسلح
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال سوم تیر ۱۴۰۰ شماره ۲۴
45 - 35
حوزههای تخصصی:
براساس اصلاح ماده 8 لایحه قانونی استقلال کانون وکلای دادگستری مصوب 05/12/1333 که بند(د) به قانون مزبور الحاق گردیده و در تاریخ 22/04/1373 به تأیید شورای نگهبان رسیده است ،کلیه کسانی که دارای لیسانس حقوق قضایی یا گواهی پایان تحصیلات سطوح عالیه از حوزه علمیه قم با حداقل 5 سال سابقه کارمتوالی و 10 سال متناوب در سمتهای حقوقی در دستگاه های دولتی و وابسته به دولت و نهادها و نیروهای مسلح باشند و بعد از اجرای این قانون با داشتن سی سال سابقه خدمت بازنشسته شوند، بدون رعایت شرط سن با انجام نصف مدت مقرر کارآموزی ، کانون باید وفق ماده واحده 3 از این قانون در مورد تقاضای پروانه کارآموزی یا وکالت ظرف مدت شش ماه اتخاذ تصمیم نماید .علی ایحال در نیروهای مسلح کارکنانی وجود داشته ، که بصورت عملی و غیر سازمانی ( غیر رسته سازمانی حقوق ولی دارای تحصیلات حقوقی) در مشاغل حقوقی و قضایی نیروهای مسلح بکارگیری می شوند، که بعد مرور زمان خواهان استفاده از مزایای شغل عملی خود بوده که بعضاً با مخالفت سازمان مربوطه و ایضاً کانون وکلای دادگستری مواجه بوده ، در حالی که مستدات قوی، همچون دادنامه های صادره از مراجع قضایی که نام و مشخصات کارکنان مزبور به عنوان نماینده حقوقی یگان نظامی صراحتاً قید گردیده و دادنامه های صادره بر پایه شکواییه و دادخواست نماینده حقوقی یگان نظامی استوار بوده دال بر صحت سوابق حقوقی و قضایی کارکنان نظامی دارای شرایط مذکور می باشد . مع الوصف موجب شکواییه کارکنان نظامی در دیوان عدالت اداری جهت استفاده از مزایای قانونی خود گردیده که باعث افزایش حجم پرونده واطاله دادرسی در دیوان و ایضاً باعث تحمیل هزینه های دادرسی و صرف زمان برای کارکنان مزبور و سازمان نظامی مربوطه می گردد. لذا این مقاله با بهره گیری از روش تحلیلی-توصیفی ، جایگاه اماره و دلیل درخصوص سوابق عملی غیر سازمانی رسته حقوق در نیروهای مسلح با رویکرد بر قانون اصلاحی کانون وکلای دادگستری ماده 8 و بند (د) از این قانون را مورد بررسی قرار می دهد.
نقش جریان تاریخی تدلیس سندی در بازیابی روایات امام صادق (علیه السلام) از جوامع روایی اهل سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین دوره های تاریخ فقه و حدیث، نیمه نخست قرن دوم هجری است. این دورآن که مصادف با عصر امام صادق (ع) است، دوران طلایی حدیث شیعه و اهل تسنن به شمار می رود؛ اما به هرروی، مطالعات مربوط به تاریخ حدیث با ابهامات زیادی در این دوره مواجه است. از غامض ترین این ابهامات، جریان شناسی تاریخی سرقت حدیث و بازیابی روایات امام صادق (ع) در جوامع حدیثی اهل سنت، با توجه به شاگردی و حضور جمع کثیری از راویان و فقیهان اهل تسنن در مدرسه علمی ایشان است. امری که با تعداد روایات امام صادق (ع) در جوامع روایی اهل تسنن همخوانی ندارد. این پژوهش، با روش تحلیل تاریخی بر آن است با بررسی جریان های تاریخی و گزارش های رجالی از مدرّسان و سارقان حدیث، به تبیین چگونگی بازیابی نقل روایات امام صادق (ع) در منابع حدیثی عامه بپردازد. درنتیجه این پژوهش می توان گفت، برخی عوامل نظیر ترس از حکومت عباسیان، عدم حجیت اخبار آحاد در نزد اصحاب رأی در عراق و نیز دیدگاه های مغرضانه و حاسدانه نسبت به امام صادق (ع)، سبب تغییر در متن یا سند برخی روایات ایشان شده است. ازاین رو، مطالعه تطبیقی میان روایات شیعه و اهل تسنن و بازیابی روایات فقهی امام صادق (ع)، ضرورتی انکارناپذیر است.
بررسی رویکرد کلی به مسئله شر در نگاه فلاسفه مشهور مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام مهر ۱۴۰۰ شماره ۲۸۶
33-46
حوزههای تخصصی:
در تبین رویکرد فلاسفه مسلمان به مسئله شر باید گفت، فارابی اولین کسی بوده که به این مسئله پرداخته است. او بین شرور طبیعی و ارادی فرق قائل شده است. پس از وی ابن سینا رویکردی نیستی انگارانه به مسئله شر داشته که به صورت مفصل در جوانب مختلف به این مسئله پرداخته است. پس از ابن سینا غالباً همین رویکرد برای فلاسفه بعدی ازجمله سهروردی، صدرالمتألهین، علامه طباطبائی، شهید مطهری، آیت الله جوادی آملی و آیت الله مصباح مورد توجه بوده است. در این پژوهش با روشی توصیفی و بعضاً تحلیلی به دست می آوریم که فلاسفه اسلامی در حل مسئله شر راه حلی ترکیبی را بیان می کنند. آنها شر را یک امری عدمی و نسبی می دانند که لازمه عالم مادی است. آنها قائلندکه براساس حکمت خداوند متعال در خلق نظام احسن هستی، شرور نسبت به خیر کثیر این عالم، قلیل می باشند و این شرور در بردارنده فوائد کثیری در عالم هستند.
بررسی تطبیقی نسبت توحیدباوری و مشارکت سیاسی از منظر امام خامنه ای و آیت الله مصباح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام آبان ۱۴۰۰ شماره ۲۸۷
41-52
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحث در حکومت اسلامی، مسئله نقش مردم در حکومت است. با توجه به اینکه مبنایی ترین اعتقاد در اسلام، باور به توحید است، در این پژوهش با شیوه توصیفی تحلیلی، پس از بیان توحید و مراتب آن از منظر این دو اندیشمند اسلامی، نقش مردم در مشروعیت سیاسی تبیین و در ادامه به بررسی تطبیقی مشارکت سیاسی و نسبت آن با توحید و مراتب آن از منظر این دو اندیشمند اسلامی پرداخته شده است. در نتیجه این پژوهش، با توجه به اشتراک نظر در باور به توحید و مراتب آن، از نظر این دو اندیشمند اسلامی، مردم در مشروعیت سیاسی حکومت اسلامی هیچ نقشی نداشته و نقش آنها فقط تحقق بخشی به حکومت از باب تکلیف است. ایشان در باب مشارکت سیاسی، حق تعیین نظام و ساختار آن، تعیین حاکم و کارگزاران، تعیین قانون گذار، مجری قانون و نظارت بر قانون را از آنِ خداوند متعال می دانند و معتقدند که دیگران فقط با اذن الهی حق انجام چنین اموری را دارند.
بررسی اصول انسان شناختی تأویل در فلسفه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأویل به معنی نگاه عمیق تر به عالم است که می تواند قاعده مند شود. این قاعده مندی تأویل را می توان در دسته های مختلف تقسیم بندی کرد مانند قواعد هستی شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی و ... در این مقاله قواعد تأویل از نظر انسان شناسی استنباط شده است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی بوده و ده قاعده استخراج شده است. ساحت تأویلی انسان، رابطه تأویل و هبوط، نقش کامل شدن انسان در شناخت حقیقت، حرکت وجودی انسان در تأویل، ارجاع دنیا به آخرت، انسان مثالی از عالم و ارجاع علم به وجود برخی از اصول تأویلی انسان شناختی در این مقاله است. از اهداف این پژوهش تأثیر انسان شناسی صدرا بر تأویلات او و نشان دادن مبانی و قواعد تأویل های او در بُعد انسان شناسانه است که در مواردی همراه تأویل های صدرا از قرآن آمده است.
معرفت انسانی؛ حجاب ها و موانع با تأکید بر دیدگاه فرانسیس بیکن و آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال هجدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
129 - 147
حوزههای تخصصی:
این مقاله درباره حجاب های معرفت به نحو تطبیقی به بحث می پردازد و نحوه کارکرد سلبی آن را باز می نمایاند، زیرا «حجاب های معرفت» نقش سلبی خودشان را به یکی از سه نحو ایفا می کنند: 1. در ایفای نقش سلبی در حصول معرفت؛ 2. در ایفای نقش سلبی در اتقان معرفت؛ 3. در ایفای نقش سلبی در ارتقای معرفت. در ادامه، بحث بر بیان دو دیدگاه درباره «موانع معرفت» متمرکز می شود و نخست گونه ایفای نقش سلبی از دیدگاه فرانسیس بیکن تحت عنوان «بت های ذهنی» که مشتمل است بر: الف) بت قبیله؛ ب) بت غار؛ ج) بت بازار؛ د) بت تماشاخانه بررسی می شود و سپس انواع حجاب های معرفت از دیدگاه آیت الله جوادی آملی ذیل عنوان: الف) حجاب عام؛ ب) حجاب خاص؛ ج) حجاب اخص، موردمطالعه قرار می گیرد. سرانجام با مقایسه و سنجش و نقد و بررسی اندیشه ها بحث به پایان می رسد.
سبک شناسی سوره شعرا (آوایی، واژگانی، بلاغی و دستوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعجاز بلاغت هر سوره آیینه ای از اعجاز قرآن است. پرداختن به سبک شناسی سوره ها دریچه ای از این اعجاز را به روی ما می گشاید. سوره شعرا جز سوره های طواسین است.این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی با معیارهای سبک شناسی در صدد بررسی زیبایی های ادبی سوره شعرا در سه سطح آوایی، واژگانی، بلاغی و دستوری پرداخته و به دنبال گشودن دریچه ای از اعجاز آیات قرآن است. این سوره در سطح آوایی دارای موسیقی و توازن آوایی و از عناصری چون سجع، طباق و تصدیر و واج آرایی بهره برده است؛ استفاده از حروف به جا در آیات باعث نظم آهنگین بودن سوره شده است. در سطح واژگانی باتوجه به کلمات تکذیب، رب العالمین، تقوا که بسیار در این سوره به کار رفته است هدف سوره تسلی خاطر پیامبر نسبت به تکذیب پروردگار و آیات قرآن بر اثر نشناختن و بی تقوایی است و محوریت اصلی سوره تکذیب رب العالمین است. عناصر بلاغی چون تکرار، التفات، توازن نحوی، استعاره، مجاز عقلی و تشبیه در موسیقیایی و زیباشناختی سوره شعرا اثر گذار بوده است. همه این ها نشان دهنده ساختار منسجم و موسیقیایی این سوره است که از وجوه اعجاز بیانی است.
استلزام ارتباطی در گفتگوهای صورت گرفته در سوره آل عمران (بر اساس نظریه پل گرایس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربردشناسی زبان، یکی از دانش های بین رشته ای است که هدف آن، تأمل و دقت در رابطه با سازوکار ساختار و عناصر سازنده یک متن برای درک بهتر چگونگی روند تکوین معنی و معانی نهفته در آن است و یکی ازجنبه های کاربردشناسی زبان، بررسی معانی ضمنی پاره گفتارها و معانی بافتی است . در نظر قران، انسان موجودی گفت وگو محور محسوب می شود، چرا که خداوند در انتقال حقایق و مصالح انسان همواره این راه را برگزیده است و در ارتباط با پیامبرانش ، اولین و بهترین راه را برای انتقال اندیشه و حل اختلاف ها و رسیدن به نقطه مشترک را گفت وگو می داند؛ هربرت پل گرایس از فیلسوفان تحلیلی زبان شناختی است که متناسب با این دیدگاه درباره مکالمات و کنش های زبانی و معنای غیرمستقیم و ضمنی انها ارائه نظر کرده و نظریه او به اصول همکاری گرایس معروف شده است. گرایس مکالمه را رفتاری هدفمند و عقلانی و نوعی تعامل مبتنی بر همکاری می داند. طبق نظریه وی هر گفتگوی موفقی مبتنی بر رعایت 4 اصل همکاری (کمیت، کیفیت، ارتباط و روش) می باشد و هر گونه عدول از اصول چهارگانه چنانچه مبنی بر قرینه و غرض مشخصی و منطقی باشد منجر به استلزام ارتباطی می گردد. این جستار در پی بررسی مکالمه های موجود در سوره آل عمران در قران کریم بر پایه نظریه قواعد گرایس به روش توصیفی_تحلیلی است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که در آیات 35 تا 49 سوره آل عمران از 4 اصل همکاری تخطی صورت گرفته و اصل کمیت در گفتگوی همسر عمران نسبت به اصول دیگر از بسامد بیشتری برخوردار است.