فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۰۱ تا ۳٬۶۲۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۶ مورد.
منبع:
Journal of Interreligious Studies on the Qur'an and the Bible, Vol. ۱, No. ۲, autumn and winter ۲۰۲۴
58 - 75
حوزههای تخصصی:
Today, the issue of urbanization has become a fundamental phenomenon of our time, and consequently, urban research and studies have expanded. However, it should be noted that the city and urbanization, albeit not in their current form, have a very long history. In past religions and faiths, the concept of the city and urban life has had special importance and validity, and especially in the sacred texts of religions, many verses and commandments have been mentioned in connection with this concept. There is no doubt that the approach of holy books in relation to the subject of urbanization plays a decisive role in shaping urban beliefs and thoughts among religious communities; because, these texts are considered the main and fundamental source of religions, and the thoughts and behaviors of followers are rooted in them. The present study addresses this issue and intends, while examining the views of the three great and ancient religions of Islam, Judaism, and Christianity according to their sacred and heavenly books, to analyze their views on urbanization. It also intends to compare the views of these three religions regarding the concept of urbanization. The results of this research show us that the concept of city and urbanization is evident in the heavenly books of all three Abrahamic religions, and many verses and commandments have been mentioned regarding it.
Comparative Study of the Origin of Human Creation in the Quran and Sacred Texts of Other Religions
منبع:
Journal of Interreligious Studies on the Qur'an and the Bible, Vol. ۱, No. ۲, autumn and winter ۲۰۲۴
196 - 224
حوزههای تخصصی:
The present study, through a documentary study and descriptive-interpretive method, aims to examine the perspectives of various religions based on their sacred texts regarding the origin of human creation in a comparative manner. The findings of the research indicate that the sacred text of Islam, the Quran, presents a strong and explicit account of the independent creation of the first human, stating that his origin is from clay and soil, not from another being. The views of other Abrahamic religions, namely Judaism and Christianity, based on the teachings of the Bible, align with this perspective. Some Zoroastrian texts suggest the emergence of "Gayomarth" or "Kayomarth" (the first human) from soil, but the predominant view in this tradition is that the first human originated from the Rivas plant (rhubarb, scientific name: Rheum). The sacred texts of Hinduism, in varied and somewhat ambiguous expressions, consider all creations, including humans, as manifestations of the Creator, with fire, water, and soil as the primary elements constituting the material aspect of human creation. In none of the sacred texts of the examined religions and traditions is the issue of human evolution or the emergence of humans from other beings or any alternative origin proposed.
مستثنیات حکم اشاعه فحشا در فقه: مبانی و مصادیق
منبع:
فقه و فقاهت سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
105-130
حوزههای تخصصی:
حرمت اشاعه فحشا در نزد فقها جزء مسلمات فقهی است. اما در برخی موارد باوجوداینکه موضوع اشاعه فحشا محقق است، ارتکاب آن جایز شمرده شده است. مسئله این است که حرمت اشاعه فحشا در چه مواردی استثنا شده است؟ موارد استثنا باتوجه به وجود دو مبنای مطرح (اظهار فحشا و یا اراده کثرت وجودی فحشا) در استفاده معنای اشاعه فحشا از آیه 19 سوره نور، متفاوت خواهد بود. ازاین جهت که در منابع فقهی به نحو مستقل به این مسئله پرداخت نشده است، نوشتار حاضر در صدد استخراج موارد استثنا از کلمات مطرح شده در ذیل مباحث مختلف فقهی است. هدف اصلی این نوشتار، تبیین محدوده حکم اشاعه فحشا در راستای تعیین وظایف مکلفین و نهادهای نظارتی در مواجهه با مصادیق اشاعه فحشا است. با فرض معنای اظهار فحشا برای اشاعه فحشا، مواردی مانند تظلّم و دعاوی، تشهیر، آگاه سازی، مبارزه با بدعت و مشورت دادن به تخصیص از حکم اشاعه فحشا خارج خواهند بود. اما درصورتی که کثرت وجودی و ارتکاب فحشا را برای اشاعه فحشا اختیار کردیم، بیشتر موارد مذکور از حکم اشاعه فحشا، تخصّصا خارج خواهند بود به غیراز مثل تظّلم که به دلیل متصور بودن کثرت و ترویج فحشا در آن به نحو تخصیص از حکم خارج است. این موارد گفته شده را مقاله به نحو تحلیلی مورد بررسی قرار داده است.
الگوی مراتب اطاعت از والدین در تحلیل و بررسی دیدگاه فقهای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اطاعت از والدین، از جمله مباحثی است که در فقه اسلامی به آن پرداخته شده است و فقها درباره وجوب و استحباب یا میزان وجوب آن، دیدگاه های مختلفی داشته اند که به سه دسته عمده «وجوب اطاعت به صورت مطلق»، «وجوب اطاعت به صورت غیرمطلق» و «عدم وجوب اطاعت» تقسیم می شوند. با توجه به اینکه همسویی دیدگاه ها باعث رفع سردرگمی مکلفان می شود، ضرورت دارد سازوکاری جدید جهت همسویی دیدگاه ها ارائه شود. به همین جهت، پژوهش حاضر در صدد آن بوده است که با روش تحلیلی و در مقایسه دیدگاه فقهای اسلامی، الگویی را برای مراتب اطاعت از والدین مطرح نماید. در الگوی مذکور که نشانگر نوآوری پژوهش است، محورهای مطرح در آیات، روایات و کلام فقها، اعم از مصادیق اطاعت، شرایط اطاعت و دلایل اطاعت، مورد مداقه قرار گرفته و مصادیق مختلف اطاعت به ترتیب در امور مباح، مکروه، مستحب، واجب و حرام دسته بندی شده اند تا میزان اطاعت از والدین در مسائل مختلف نشان داده شود.
تأملی بر مبانی فقهی ماده 562 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نوآوری های ق.م.ا. ۱۳۹۲ ماده ۵۶۲ آن است که به اختلافات ناشی از سکوت ق.م.ا. سابق درباره ارش جنایت زنان پایان داد. مطابق این ماده، ارش جنایت زن و مرد برابر است. این در حالی است که ماده ۴۴۹ قانون مذکور مقررات دیه مقدر را در مورد ارش جنایت نیز جاری می داند و تنصیف دیه مقدر زنان از مصادیق این مقررات محسوب می شود. بنابراین ماده ۵۶۲ استثنایی است بر ماده ۴۴۹ و قاعده تنصیف دیه شامل ارش جنایت زنان نمی گردد و در ارش جنایت زنان، حکم به برابری با مردان می شود. در آثار فقیهان امامیه، راجع به برابری یا عدم برابری ارش جنایت زنان با مردان، بیان صریحی نیامده است، اما با تجزیه و تحلیل عمومات باب دیات، ادله قاعده معاقله دیه زن و مرد تا ثلث دیه کامل و استفتائات مرتبط، می توان به سه دیدگاه دست یافت: (1) عدم برابری مطلق در ارش جنایت زن با مرد؛ (2) برابری مطلق در ارش جنایت زن با مرد؛ (3) تبعیت از قاعده تنصیف دیه زن در ارش جنایت زن. یافته های این پژوهش نشان می دهد که قانون گذار در ماده ۵۶۲ از میان سه دیدگاه، دیدگاه برابری مطلق زن با مرد در ارش جنایت را پذیرفته است. انتخاب این دیدگاه، هرچند گامی به سوی تساوی حقوق زن و مرد است، با دیدگاه مشهور فقیهان معاصر امامیه سازگار نیست. اما این حسن را دارد که از تحمیل بار اضافه بر بیت المال جلوگیری می کند، چراکه اگر ارش زن نصف ارش مرد باشد، آنگاه بر اساس تبصره ماده ۵۵۱ ق.م.ا. معادل تفاوت می بایست از صندوق تأمین خسارت های بدنی پرداخت شود.
مبانی مجازات محرومیت از حقوق اجتماعی در نظام جزایی اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجازات محرومیت از حقوق اجتماعی در قوانین کیفری یک نوع مجازات است که به حقوق و آزادی های افراد مرتبط است و بواسطه این مجازات، افراد مجرم و بزهکار از بعضی حقوق که در جامعه دارند محروم می شوند. مجازات محرومیت از حقوق اجتماعی، مورد توجه فقیهان و دانشمندان حقوق قرار گرفته است؛ اما هنوز بصورت دقیق تبیین نشده است به همین جهت بسیاری از زوایای آن در پرده ابهام و اجمال قرار دارد. یکی از زوایای مبهم این نوع مجازات توجیه نمودن آن بر اساس آموزه های حقوق جزایی اسلام است؛ در منابع فقهی بحث مستقلی به عنوان مبانی مجازات نیامده است و پژوهش های معاصرین نیز به این موضوع، به صورت مستوفی نپرداخته اند. این نوشته توانسته است از عمومات و اطلاقات و بعضی قواعد که فقها در فقه بیان نموده اند به هفت دلیل در این موضوع دست یابد. مانند: اطلاق ادله اختیارات حکومت اسلامی، عموم ادله تعزیر، ادله امر به معروف و نهی از منکر، قاعده مصلحت و مفسده، سیره عقلاء و... ؛ با توجه به اختیارات حکومت اسلامی در وضع اعمال تعزیرات و نیز از باب اختیارات حکومت اسلامی در حفظ مصالح اجتماعی و پیشگبری از مفاسد و هم چنین تعیین ضوابط و معیارهای برای تصدی مشاغل دولتی و اجتماعی وضع چنین مجازاتی قابل توجیه است.
جایگاه مراقد امامزادگان در عصر صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۱
۱۵۰-۱۳۱
حوزههای تخصصی:
با آغاز دوره حکومت صفویه، اهتمام ویژه ای برای ترویج شعایر گوناگون مذهب تشیع صورت پذیرفت. از نمودهای بارز آن، توجه به مقابر بزرگان دین ازجمله مراقد امامزادگانی بود که در نواحی مختلف کشور پراکنده بودند؛ چنانکه، فرمانروایان صفوی، اقدامات متعددی برای رونق زیارت آستانه های مذکور انجام دادند. بر این مبنا، پژوهش حاضر درصدد یافتن پاسخ به این پرسش است که مراقد امامزادگان در عصر صفویه چه جایگاهی داشتند؟ برای پاسخگویی، به این برآورد می رسیم که مقابر امامزادگان به تدریج در زمینه های مختلف ازجمله اقدامات عمرانی از قبیل ساخت و تعمیر بنا و تشکیلات منسجمی همچون مدرسه و قبرستان، زیارت و منزلت اجتماعی بهبود چشمگیری یافتند. به نحوی که پس از مقابر امامان معصوم (ع)، مهم ترین مراقد زیارتی محسوب می شدند. به سبب اهمیت چشمگیر مراقد امامزادگان در زندگی مذهبی و روزمره جامعه، شناخت دقیق زمینه ها و عوامل شکل گیری شان به ویژه در دوره صفویه ضرورت مضاعفی می یابد. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و شیوه جمع آوری داده های کتابخانه ای از منابع دست اول تاریخی پس از توصیف و طبقه بندی جنبه های گوناگون جایگاه مراقد امامزادگان به تحلیل و تفسیر این ویژگی ها و تأثیرات مختلف آن می پردازد.
وقف موقّت؛ برون رفت از بن بست های حقوقی و توسعه کارآمدی اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تلقّی مشهور فقیهان، فصل ممیّز وقف نسبت به جنس عطایا، حبس اصل مال به انضمام تسبیل منافع آن است و بر این مبنا، «دوام» از ویژگی های ضروری وقف انگار می شود. این تلقّی از یک سو مستلزم نگاهداشت سرمایه از گردش مالی و بازتولید ثروت است و از سوی دیگر، لزوم پیروی از اراده واقف و احتیاط در انطباق وضعیّت وقف بر آن، گاه به بن بست هایی حقوقی می انجامد. همچنین با پذیرش پیش فرض مزبور، اقبال عمومی به وقف کمتر خواهد بود؛ زیرا مال موقوفه معمولاً دارای ارزش اقتصادی قابل توجّهی است. پیشنهادی که می توان برای پاسخ به این معضلات فراروی نهاد اعتباربخشی به «وقف موقّت» و ترویج آن است؛ نهادی که بسیاری از کشورهای اسلامی احیاناً با تبعیّت از فتوای فقهی غیر مشهور، در بهره گیری از آن پیشگام و البته موفّق بوده اند. در کشور ما نیز می توان از این نهاد به عنوان یکی از بهترین سازوکارهای تحقّق سیاست های اقتصاد مقاومتی بهره جست. در نوشتار پیش رو، نگارندگان تلاش می کنند با توصیف و تحلیل منابع کتابخانه ای و با تکیه بر رأی برخی از دانشمندان بزرگ، مبانی دیدگاه مشهور را تضعیف نمایند؛ سپس خاستگاه نظری «وقف موقّت» را استحکام بخشیده و در نهایت، ورود این نهاد در نظام قانونگذاری را پیشنهاد کنند.
بررسی تطبیقی دیدگاه ملانعیما طالقانی و دیدگاه مدرس زنوزی در معاد جسمانی عنصری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ تیر ۱۴۰۲ شماره ۳۰۷
31-41
حوزههای تخصصی:
«معاد» از اصول عقاید همه ادیان توحیدی است. شاید کمتر صفحه ای از قرآن مجید را بتوان ملاحظه کرد که در آن از این حقیقت خطیر ذکری نباشد؛ اما در چگونگی آن، بحث های گوناگونی از طرف دانشمندان اسلامی مطرح شده است. تعداد محدودی از صاحب نظران، معاد را صرفاً روحانی؛ عده ای آن را با جسم مثالی و برخی دیگر، مانند آقاعلی مدرس زنوزی و ملانعیما طالقانی آن را قابل تبیین با جسم عنصری نیز می دانند. از منظر ملانعیما طالقانی، معاد، بازگشت نفس به همین بدن عنصری فعلی است که در معاد احیا می شود. ایشان برای اثبات ادعای خویش، به دلایل متعددی تمسک کرده است. از دیدگاه آقاعلی مدرس زنوزی، معاد جسمانی صعود بدن عنصری براثر حرکت جوهری به سوی نفس اخروی است؛ به گونه ای که با آن نفس تناسب پیدا کرده، توانایی همراهی با آن را داشته باشد. این مقاله با روش تحلیلی توصیفی، نظریه این دو محقق را در باب معاد به صورت تطبیقی، واکاوی، تبیین و درنهایت به بررسی و نقد نظریه آن دو دانشمند پرداخته است. اگرچه معاد جسمانی عنصری براساس ظهور آیات قرآن و روایات مورد پذیرش است؛ اما هیچ کدام از استدلال های عقلی این دو فیلسوف برای اثبات معاد جسمانی عنصری، مقصود ایشان را تأمین نمی کند.
مستندیابی و کارکردشناسی معنای کثرت برای واژه «امر» در آیه ۱۶ سوره اسراء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه دستوردادن برای واژه امر، ترجمه ای است که در بادی امر به ذهن مترجم خطور می کند. در آیه 16 سوره اسراء از آنجا که متعلق امر، فسق و مخاطب امر، مترفان هستند، مفهومی که ایفاد می شود آن است که خداوند به مترفان دستور به فسق می دهد و نهایتاً پس از عمل به فسق، آنان را نابود می سازد. پژوهش حاضر معنای کثرت را به جای دستور دادن برای واژه امر پیشنهاد می کند و با استفاده از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی، مستندات این معنا را احصا و مورد بحث قرار می دهد. شواهد لغوی وجود دارد که اثبات می کند، این معنا مسبوق به سابقه بوده است. هم چنین قرائاتی به جز قرائت حفص که گاه در قالب روایت از امامان شیعه نیز نقل شده، تأییدی دیگر بر این معناست. علاوه بر آن شواهدی در قرآن وجود دارد که کثرت مترفان و کثرت اموال آن ها ارتباط مستقیمی با عذابشان دارد. روایاتی نیز در همین راستا نقل شده است. از طرفی دیگر، اتخاذ این معنا تا اندازه زیادی شبهاتی که پیرامون این آیه مطرح است از جمله شبهه جبر را دفع می کند. بررسی مهم ترین ترجمه های فارسی نشان می دهد این معنا مغفول واقع شده و تعداد اندکی از مترجمین به آن توجه داشته اند. بیش از نیمی از ترجمه ها معنای دستور دادن را برگزیده اند. معانی دیگری از جمله وادارکردن، میدان دادن، امارت دادن نیز توسط مترجمین فارسی مورد استفاده قرار گرفته است.
کیفیت تمثیل در انتقال معرفت عرفانی و اهمیت مخاطب در معنای نهایی آن از منظر عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
165-192
حوزههای تخصصی:
معرفت و شهود عرفانی فقط برای شخص شهودکننده ظهور می یابد؛ این تجربه آن گونه که ادراک می شود، قابل انتقال به غیر نیست. اما تمثیل به شکل خاصی چنین وظیفه ای را بر عهده دارد. هدف پژوهش حاضر مشخص نمودن جایگاه، کیفیت و نحوه دریافت تمثیل در انتقال معرفت عرفانی است. برای نیل به این هدف از روش توصیفی تحلیلی بهره برده ایم. البته تمثیل در نظرگاه عین القضات محدود به معرفت عرفانی نیست و در اساس ساختار نام گذاری با توجه به استقلال اسم از مسما به مثابه یک تمثیل توجیه می شود و در یک سلسله مراتب وجه تمثیلی بیشتری برای معرفت عرفانی در نظر گرفته می شود. حتی می توان گفت معرفت عرفانی برای شخص ادراک کننده آن نیز ادراکی تمثیلی است و درواقع انتقال تمثیلی و زبانی این معرفت، تمثیل مضاعف به حساب می آید. در تمثیل از معرفت عرفانی محسوس بودن، زیبا بودن و داشتن وجه تشابه با امر ملکوتی ازجمله ویژگی های فرم تمثیلی است. هرچند در هنگام خلق یک اثر عرفانی، معنای یکه و منحصربه فردی در نظر خالق آن وجود دارد که به نحو قراردادی وضع شده است، در مقام ادراک اثر تمثیلی با ساخت معانی متعدد مواجهیم که در نسبت با افراد مختلف شکل می گیرند. این معانی جدید حاصل جمع معانی درون مخاطب و معنای تعبیه شده در اثر هستند. تمثیل در یک وجود دوگانه ازطرفی برای فهم همگان می تواند مورد استفاده قرار گیرد و ازطرف دیگر از بیان صریح حقایق جلوگیری می کند؛ همچنین برای شخص تمثیل کننده نیز امکان اشاره به حقیقت غیرقابل فهم را حاصل می کند.
مدیریت غرائز حیوانی انسان در راستای تأمین کمال حقیقی از منظر قرآن با تأکید بر اندیشه علامه مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ شهریور ۱۴۰۲ شماره ۳۰۹
21 - 32
حوزههای تخصصی:
غرائز، پاره ای از امیال و گرایش های درونی مشترک میان انسان و حیوان است که در ذات آنها به منظور بقاء و استمرار وجودشان نهاده شده است که معمولاً با یکی از اندام های جسمی ارضاء می شوند. با توجه به حکیمانه و هدف مند بودن نظام هستی، انسان دارای کمال حقیقی بوده و طبعاً غرائز او نیز باید در راستای تأمین کمال حقیقی، مدیریت شوند. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با هدف مدیریت صحیح غرائز حیوانی انسان در راستای کمال حقیقی از منظر قرآن، با تأکید بر اندیشه علامه مصباح یزدی سامان یافته است. حاصل تحقیق اینکه راه کارهای بینشی مدیریت غرائز عبارتند از: 1. ایجاد بینش نسبت به مبدأ متعالی و صفاتی مانند علم، مالکیت، رازقیت و غنای مطلق؛ 2. ایجاد بینش نسبت به معاد و بیان هدف مندی نظام هستی و غایتمندی انسان، تعیین کمال نهایی او، بیان برتری آخرت نسبت به دنیا، نقش ابزاری داشتن دنیا برای آخرت و رابطه عینی میان آن دو. راه کارهای انگیزشی آن نیز عبارتند از: انذار، تبشیر، امر و نهی و وضع قوانین بازدارنده.
واکاوی مساله جبر و اختیار ابلیس در تاویلات قرآنی عین القضات همدانی و نقد آن با تکیه بر اندیشه های تفسیری آیت الله جوادی آملی
حوزههای تخصصی:
یکی از شبهات مهمی که در جریان ترک فعل ابلیس مطرح می شود این است که ابلیس در جریان رانده شدن خویش از ساحت الهی تلاش دارد تا این فعل را به خدا نسبت داده از سویی برای انتقام از حضرت آدم علیه السلام به عزت و جلال الهی سوگند یاد می کند که نگذارد بهشت جایگاه ابدی انسان گردد. لیکن این که آیا ابلیس با اراده و اختیار خویش ترک سجده نموده و تکبر ورزید و یا اینکه این ترک فعل، براساس جبلّی و سرشت ابلیس بوده و او مجبور به ترک سجده بوده و لذا پیامد آن دوری از رحمت الهی و متلبس به خلعت غضب و لعن الهی شده شده است از منظر مفسران و اهل تصوف و عرفان مباحثی مطرح شده است. از ظواهر سخنان برخی از متصوفه مانند عین القضات همدانی با استناد به آیه" قَالَ فَبِمَا أَغْوَیْتَنِی لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ "این گونه می توان استنباط نمود که او با تأویلی خلاف ظاهر از معنای آیه، به دفاع از ابلیس برخاسته، و عدم اختیار و جبر ابلیس را از آیه فهمیده است. اینها معتقدند در نهایت ابلیس مشمول رحمت الهی گشته و به بهشت بر می گردد. در مقابل بسیاری از مفسران و عرفا او را واجد اختیار دانسته لعن او را نتیجه ابا و استکباری می دانند که در مقابل خدای متعال ابراز نموده است. . یافته های تحقیق برآن است که ابلیس فاقد اختیار نبوده بلکه واجد آن بوده و با خوی استکباری که داشت تمرد نموده است.
مفهوم شناسی تاریخی تدبر در تفاسیر فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم یکی از وظایف پیامبر اکرم(ص) را تلاوت و تعلیم کتاب و حکمت و هدف از نزول آن را تبیین آیات می داند. در برخی آیات ضمن دعوت به تدبر در قرآن، از اینکه عده ای نگاه تدبرانه به آیات ندارند مورد مذمت و توبیخ واقع شده اند. با توجه به تعدد معانی تدبر در نگاه لغت دانان، همین اختلاف در نگاه مفسران به آیات تدبر نیز دیده می شود. پژوهش حاضر به منظور بررسی و تحلیل تطور معنایی تدبر در تفاسیر فریقین برآن است تا با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد تاریخی با ابزار کتابخانه ای بسیاری از تفاسیر فریقین از صدر اسلام یعنی قرن اول تا عصر حاضر را بررسی کرده تا مشخص کند برداشت مفسران از کلمه تدبر همان معنای لغویون بوده و یا غیر آن مراد است و اینکه تدبر در تفاسیر شیعه و اهل سنت چه تطور معنایی داشته است. با عنایت به ارزیابی دیدگاه مفسران در معنای تدبر از قرن دو تاکنون شانزده معنی برای تدبر ارائه شده است که عبارتند از: 1. استماع 2. توجه 3. تفکر 4. توجه و بررسی عاقبت و نتیجه امور 5. ژرف نگری 6. غور 7. مکاشفه 8. تأمل 9. تفهم 10. ارتباط آیات با یکدیگر 11.پشت سر هم فهمیدن آیات 12. بصیرت و بینش عمیق 13. بررسی و وارسی در معانی و مفاهیم قرآن 14. به دیده دل نظر کردن 15. فکر و نظر 16. توجه به بلاغت. اگرچه مفاهیم ارائه شده از تدبر در قرآن طی زمان های گذشته (از عصر نزول تاکنون) دچار تغییراتی شده، اما می توان برداشت کرد که این مفاهیم با همدیگر تناسب و ارتباط دارند. چنانچه هر کسی که کلام الهی را بشنود و این شنیدن همراه با نگرش قلبی و با تامل و ژرف نگری و به دور از پیش فرض های ذهنی باشد، می تواند به عاقبت و نتیجه کلام الهی و غرض اصلی آیات و سوره های قرآن دست یابد و هدایت شود.
بازخوانی ارکان موثر در صدق قمار در بازی های رایانه ای با تاکید بر تعاریف لغوی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های فقهی تا اجتهاد سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۴
127 - 160
حوزههای تخصصی:
بازی با زندگی مردم عجین شده است و امروزه در قالب های نو، ارائه و دنبال می شود. برخی از این بازی ها بدون هیچ سابقه ای با سبک و سیاق جدید و قوانین متنوع طراحی و ساخته و روانه بازار شده اند. بازی های رایانه ای با بازی های سنتی که در واقعیت انجام می گیرد، تمایز یا پیشرفت چشمگیر و فوق تصوری دارد. این مشخصه ها را می توان در چیستی بازی، ابزار بازی، تعداد و محدوده جغرافیایی بازیکنان، زمان بازی، مراحل بازی و... دنبال نمود. به دنبال این تغییرات، بازشناسی حکم شرع نیز در این بازی ها پرچالش می نماید. بازشناسی موضوعی بازی و نیز موضوعات احکام شرع، و ارزیابی انطباق میان آنها، مسیری است که بدون طی کردن آن، دستیابی به باور شرع ممکن نیست. قمار از موضوعات پررنگ در بازی است که شرع مقدس، حکم به تحریم و بطلان آن داده است. تلاش این پژوهش بر استخراج حکم شرعی یا به دست آوردن مبنا نیست؛ بلکه مؤلفه هایی که ممکن است در صدق قمار دخیل باشد، بر اساس تعاریف لغویان گردآوری شده، و انطباق آن در بازی های رایانه ای مورد ارزیابی قرار گرفته است و به تناسب، به هدف تنبه مخاطب، به نقش هریک و چگونگی اثرگذاری بر حکم شرع اشاره شده است. وجود گرو، کاربست خدعه، لعب، تعداد و انسان بودن بازیکن، مغالبه، فعلیت غلبه، و ابزار ویژه، از جمله مؤلفه هایی است که بازشناسی شده اند.
بررسی امکان شناسی تزاحم فقه و اخلاق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
علم فقه و علم اخلاق به عنوان دو دانش رفتاری در حوزه های علمیه سابقه فراوان دارند. با تبیین دقیق حقیقتِ دو حوزه فقه و اخلاق و مرز میان آنها برخی از موضوعات که به صورت مشترک در فقه و در اخلاق از آنها گفتگو می شود و یا در فقهی یا اخلاقی بودن آنها تردید می رود جداسازی و تفصیل داده می شوند. همچنین با شفاف سازی این دو حوزه می توان آنها را از چالش و تزاحم رها ساخت. برخی بر این باورند که دغدغه فقه و منشأ رشد آن تنها انسجام اجتماعی، تثبیت حاکمیت و استقرار قدرت نظام است نه سبک زندگی اسلامی و تربیت انسان ها، چرا که فقه حتی در مهم ترین مسائل سبک زندگی اسلامی به دنبال ظاهر عمل است، مثلا اسلام ادعای کلامی را برای ورود به دین کافی می داند، و یا در ابواب عبادات تأکید روی قالب عمل و صحّت و فساد است نه روح و باطن و پیرایش درون. بنابراین در سبک زندگی اسلامی غایت فقه سعادت اجتماعی و غایت اخلاق سعادت فردی است. بنابراین اخلاق و فقه هر دو از بایدها و نبایدها صحبت می کنند با این تفاوت که اگر این باید و نبایدها مستند به عقل باشند، اخلاق است و اگر مستند به شرع باشد و با قرآن و روایات ارتباط بیابد فقه است. اخلاق به جز حکم که در قلمرو مشترک با فقه قرار دارد، انتظار دیگری را هم برآورده می کند و آن این است که اخلاق راه و شیوه های اصلاح را نیز به انسان ارائه می کند یعنی در اخلاق فقط نمی گویند که غیبت، قبیح یا حرام است بلکه علاوه بر آن می گوید که غیبت یک رذیلت اخلاقی است و زمینه های ابتلا به این رذیلت چگونه در انسان پدید می آید و راه درمان فرد مبتلا به این رذیلت چیست. اخلاق از این جهت همانند پزشکی است و دغدغه معالجه دارد اما فقه متکفل راه های اصلاح نیست.
اندیشه های سیاسی در نهضت حسینی
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال هشتم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۱
43 - 62
حوزههای تخصصی:
نهضت اعجازگونه، بی بدیل و حیات بخش امام حسین(ع) از آغازین روز واقعه، عبرت ها، پیامدها و نتایج فراوانی در پی داشت و طرفداران زیادی از ملل و مذاهب مختلف به خود جلب کرد. هر حرکت و قیامی نیازمند پشتوانه دینی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و نظامی است. درک واقع بینانه تحولات سیاسی اجتماعی و کشف و استخراج پیام ها و عبرت های مستتر در نهضت های فراگیر مستلزم نگرش و بینش تاریخی است تا تبیین گر نهضت و هسته اصلی قیام باشد. نهضت عاشورا نیز به مثابه یک قیام تحول ساز در بستر تاریخ، مبتنی بر نظام اندیشه ای و تحلیلی امام حسین(ع) به وقوع پیوست. پرسش های اصلی پژوهش آنست که در دوران نهضت، حضرت چه تفکر سیاسی را دنبال می کردند و مردم در این مسیر چه افکاری داشتند؟ بر این اساس نوشتار حاضر با استفاده از منابع کتابخانه ای اندیشه های سیاسی در نهضت امام حسین(ع) را مورد بررسی قرار داده است.
نام نگاشت های آثار ایمان در پرتو نظریه استعاره مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر مبنای نظریه شناختی استعاره، مفاهیم انتزاعی براساس مفاهیم تجربه پذیر درک می شوند. در قرآن کریم نیز شواهد فراوانی از این نحوه مفهوم سازی مشاهده می شود. بسامد واژگان ایمان در قرآن نمایان گر نقش محوری ایمان در زندگی معنوی است. آثار و تجلیات ایمان از زوایای پراهمیت ایمان است که در قرآن بر آن تأکید فراوانی شده است. در پژوهش حاضر، 23 پیکره از آیات مرتبط با آثار ایمان در 9 حوزه مبدأ با هدف تحلیل الگوی مفهوم سازی ایمان در قرآن مورد مطالعه قرار گرفته است. بررسی ها نشان می دهد نام نگاشت هایی نظیر «ایمان، چهره سفید است»، «ایمان، هدایت قلب است»، «ایمان، نجات از آتش است»، «ایمان، تجارت پرسود است»، «ایمان، نوری دوان در جهت جلو و راست مؤمنین به سوی بهشت است»، «ایمان، هدایت به راه مستقیم است» و «ایمان، خروج از تاریکی ها به سوی نور است» برای مفهوم سازی استعاری آثار ایمان مطرح شده اند. همچنین، طرحواره های مکان و ظرف نیز برای تصویرسازی منزلت و بهره مندی از رحمت الهی بر اثر ایمان آوردن به کار رفته اند.
بررسی فقهی حقوقی ضمانت اجرای کیفری شرط عدم طلاق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آموزه های فقه و حقوق جزاء سال دوم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶)
103 - 118
حوزههای تخصصی:
بر اساس آیات و روایات، حق طلاق در اختیار مرد است که گاه، برخی از مردان از این حق، به سوء، استفاده می کنند. برای جلوگیری از سوء استفاده از حق طلاق، می توان به صورت قراردادی حق طلاق مرد را ذیل عقد نکاح و به صورت شرط ضمن عقد، محدود کرد. در مشروعیت تحدید قراردادی حق طلاق زوج به صورت شرط فعل، تردید وجود ندارد؛ به این معنا که زوج متعهد می گردد جز در موارد خاص، از قبیل: نافرمانی و یا ناتوانی زوجه از مسائل خاص زناشویی، همسر خویش را طلاق ندهد. شرط عدم طلاق، ضمن عقد نکاح، شرط ترک فعل حقوقی است؛ زیرا طلاق، یک عمل حقوقی و شرط ترک آن، شرط ترک فعل حقوقی است؛ لذا به لحاظ مدنی و کیفری، می تواند از ضمانت اجرا برخوردار گردد. می توان غیر از ضمانت های اجرای مدنی، از قبیل: جبران خسارت معنوی، بطلان و عدم نفوذ فعل و اقدام برای متخلف از شرط عدم طلاق، ضمانت اجرای کیفری، همانند: تعزیر مالی، عدم ثبت طلاق را نیز مورد توجه قرار داد. پژوهش حاضر، به بررسی این دسته از ضمانت اجرای کیفری شرط عدم طلاق می پردازد.
بازخوانی اندیشه های کلامی اصحاب سیاسی امیرالمؤمنین(ع) در مسئله امامت
حوزههای تخصصی:
اصحاب امیرالمؤمنین(ع) از نظر اندیشه دینی درباره امامت و جایگاه حضرت علی(ع) یک دست نبودند؛ برخی از محققین، گروهی با عنوان «شیعیان سیاسی» را مطرح کرده اند که باورهای اعتقادی اصیل شیعی را نداشته و تنها در مسائل حکومتی تا حدی پیرو امام بوده اند. حال سؤال این است که مختصات اعتقادی اصحاب سیاسی امیرالمؤمنین(ع) درباره امامت چیست؟ پژوهش حاضر با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و به روش توصیفی تحلیلی به دنبال یافتن پاسخی به این پرسش است. نتایج تحقیق نشان دهنده آن است که مطابق شواهد تاریخی برخی از اصحاب امام باور به نص در جانشینی، عصمت و علم مطلق امام ندارند و آنان امام را فقط به عنوان رهبری سیاسی و خلیفه مسلمین با بیعت و شورا پذیرفتند، گرچه مناقب و فضائل امام(ع) تا حدی مورد پذیرش آنان بود.