فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۲۱ تا ۲٬۵۴۰ مورد از کل ۷۳٬۸۶۱ مورد.
قرآن و دانش:خلقت دانش
منبع:
بشارت ۱۳۷۸ شماره ۱۳
تأویل و تفسیر
حوزه های تخصصی:
رمضان، ماه خدا
رابطه دین و دنیا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
محدودیت های مجلس شورای اسلامی در قانونگذاری (موضوع اصل 71 قانون اساسی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مجلس شورای اسلامی در مهم ترین وظیفه خود؛ یعنی قانونگذاری به مقتضای اصل ۷۱ قانون اساسی، صلاحیت عام دارد و می تواند در عموم مسائل، قانون وضع کند. با وجود این، مجلس در انجام این نقش، محدودیت هایی دارد که در اصول مختلف قانون اساسی مقرر شده است. از جمله در اصل ۷۲ آمده است: «مجلس شورای اسلامی نمی تواند قوانینی وضع کند که با اصول و احکام مذهب رسمی کشور یا قانون اساسی، مغایرت داشته باشد...». هدف این تحقیق، بیان این محدودیت ها و تبیین چگونگی تقیید این صلاحیت عام بر اساس اصول حقوقی است. روشن است که تبیین این مسأله در تعیین مناسبات قوه مقننه با سایر قوا به ویژه قوة مجریه و حل معضلات حقوقیِ نظام سیاسی، بسیار حائز اهمیت است. بر اساس این پژوهش، علی رغم صلاحیت عام مجلس شورای اسلامی در امر قانونگذاری، به لحاظ حاکمیت قانون؛ مانند سایر قوا با محدودیت هایی مواجه است. منشأ این محدودیت ها عبارت است از: محدودیت ذاتی اختیارات مجلس در وضع قانون، اصل برتری قانون اساسی، محدودیت ساختاریِ آن و صلاحیت اختصاصی مراجع دیگر برای وضع قانون.
ضرورت تبیین تعلیم و تربیت اسلامى
حوزه های تخصصی:
ورود تعلیم و تربیت جدید به ایران و ظهور پیشدرآمدهاى اجتماعى و اقتصادى مقتضى آموزش و پرورش نوین که مشتمل بر نقد و خردهگیرى بر تربیت سنتى و از جمله تربیت اسلامى بود، تردیدهایى را در باب ضرورت، امکان و کارآمدى تربیت اسلامى برانگیخت. این امر بررسى تربیت اسلامى به عنوان یک موضوع سیاسى ـ فرهنگى مستقل را در محافل دینى موجب گردید. با پیروزى انقلاب اسلامى این مبحث به صورت جدىترى در محافل علمى مطرح شد و چالشها و تردیدهایى در مورد کارآمدى آن بروز یافت. مهمترین ریشههاى این تردید را مىتوان در غفلت از تعارض مبانى تربیت اسلامى با تربیت فنآورانه، فقر بنیادین در حوزهى تئورىپردازى در باب تربیت اسلامى، کمتوجهى به تحقیقات فلسفى ـ نظرى، و اقدامات عجولانه و بىبنیاد، جستوجو کرد. با این همه، مىتوان ادعا کرد که مهمترین مسأله ـ که بنیاد دیگر مباحث است ـ «تبیین مفهومى تربیت اسلامى» است که تاکنون توجه چندانى به آن نشده است؛ ضرورت طرح این مسأله آنگاه بیشتر هویدا مىشود که بدانیم تربیت داراى ماهیتى هنجارین است و با متصف شدن آن با وصف اسلامى به دلیل گوناگونى معنایى اسلام، قرائتها و تفاسیر متعددى مىپذیرد و انضمام راهبردها و توصیههاى متفکران مسلمان بر دیگر حوزههاى زندگى بشر، چالشهاى جدى، در پى خواهد داشت.
معیّت علی و قرآن، تفسیر: (علیّ مع القرآن و القرآن مع علی)
حوزه های تخصصی:
سخن گفتن از شخصیت واقعی امیرالمؤمنین (ع) و معرفی حقیقی آن حضرت، برای همگان امری بس دشوار، بلکه ناممکن است و تنها کسانی می توانند به معرفی شخصیتی چون علی(ع) بپردازند که از همه ابعاد وجودیش اطّلاع کامل داشته باشند. در گردونة هستی، جز خدا و پیامبر(ص) کسی را نمی توان یافت که به درستی چنین احاطه ای داشته باشد چنان که پیامبر(ص) نسبت به آن حضرت فرمود: «... و لا عرفک إلا الله و أنا» و نیز فرمود: «... لَهُ [علی] حَقٌّ لایَعْلَمُهُ إِلاّ اللَّهُ وَ أَنَا». این سخن بلند نبوی(ص) دربارة علی(ع) که فرمود: «علیّ مع القُرآن و القُرآن مع علیّ: علی با قرآن است و قرآن با علی است» در همین باره بررسی می شود. سخنی که حکایت از دو ویژگی مهم و رفیع علوی دارد: یکی همراهی علی(ع) با قرآن، و دیگری معیّت قرآن با علی(ع). با توجه به اهمّیت موضوع، نگارنده در صدد تبیین این حدیث شریف برآمده است.
وی در ابتداء، معیّت را طرح و پس از مأخذشناسی این حدیث در منابع شیعه و اهل سنّت به شرح معیّت از دیدگاه لغت و اصطلاح می پرازد، سپس به نوع معیّت در عوالم مختلف اشاره می کند و می افزاید، معیّت علی(ع) و قرآن هم می تواند در عالم ملک محقّق شود و هم در عالم ملکوت تحقّق یابد،
مقالة حاضر پس از تفسیر معیّت در عالم ملک و بیان وجوهی به عنوان تفسیر آن، از جمله: معیّت علی (ع) و قرآن در هدایت، علی (ع) و قرآن یاریگر یکدیگر، معیّت علی(ع) و قرآن در دلالت، یگانگی علی(ع) و قرآن در اقتدا، معیّت به رابطه، یعنی رابطه علی (ع) با قرآن رابطة قیّم با متولی علیه است، ارتباط علی (ع) با قرآن، همانند ربط عالِم به معلوم است. و بالاخره علی (ع) و قرآن معرّف یکدیگرند.
در انتها به عنوان یکی از معانی معیّت، به معرفی متقابل قرآن و علی(ع) می پردازد.
لغات قرآن در تفسیر طبری
منبع:
بینات ۱۳۸۵ شماره ۵۱
حوزه های تخصصی:
یکی از راههای به دست آوردن تفسیر صحیح آیات قرآنی و فهم مراد خداوند، دانستن معنای دقیق و صحیح واژگان قرآن است.یکی از مفسّرانی که بدین مهم پرداخته، طبری است.تفسیر وی به علت نزدیکی او به عصر نزول و شناخت عمیق او از زبان عربی، از منظر لغت شناسی جایگاه ویژهای دارد.
در این مقاله تلاش شده است «بیانات لغوی طبری» و «مستندات طبری»، مورد بررسی تطبیقی قرار گیرد.
مختصات و تقسیمات علم
حوزه های تخصصی:
استدلال در اعتباریات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده
اعتباریات از مسائل مهم فلسفه جدید اسلامی و نیز علم اصول است. در فلسفه اسلامی سنتی «اعتباریات» به صورت مستقل مورد بحث قرار نگرفته است؛ تا اینکه علامه طباطبایی در کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» آن را مطرح میکند. در علم اصول هم، صرفاً مجموعه مباحثی پراکنده در این زمینه وجود داشته و تحت عنوان واحدی مطرح نشده است و آن مباحث هم عمق کافی ندارد. در سلسله بحثهای «فلسفه علم اصول» بحث اعتباریات را به صورت برجسته مورد تحقیق قرار دادهام. یکی از مباحث قابل طرح در این زمینه جریان استدلال منطقی در اعتباریات و عدم آن است. علامه طباطبایی و شاگرد بزرگ او شهید مطهری، بر عدم جریان استدلال منطقی در اعتباریات استدلال میکنند. راقم این سطور گمان میکند که این نظر درست نیست. مقاله حاضر این استدلال را بازگو میکند.
مومنان یاوران یکدیگرند
بررسی آراء منکرین و مثبتین نسخ در آیه نجوا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
روایات متعددی از ائمه (ع) مبنی بر اهمیت شناخت نسخ و پرهیز از اظهار نظر درباره قرآن، فقه، قضاوت و... بدون شناخت آیات ناسخ و منسوخ نقل شده است. بنابراین هر اسلامپژوه، چه مفسر باشد یا فقیه و یا در منصب قضاوت نشسته و حتی متکلم اسلامی، بینیاز از آگاهی از علم نسخ نیست. از این روست که بحث درباره ناسخ و منسوخ آیات، پیشینهای به قدمت تاریخ اسلام دارد و اولین کتب مستقل در این زمینه در اوایل قرن دوم هجری تدوین شده است. (ر.ک: عتاعقی حلی، مقدمه محقق، ص 13-10؛ مولایی نیا، ص 65- 38).
موضوع نسخ، تعریف، مبانی و شرایط، امکان و وقوع و تعداد آیات منسوخ از جمله مباحثی است که مورد اختلاف نظر علمای اسلامی قرار گرفته است. در این مقاله بر آنیم که پس از گذری کوتاه بر تعریف و نظرات علمای اسلام در مسئله نسخ، به بیان و بررسی نظرات و دلایل مخالفین و موافقین نسخ در مشهورترین آیهای که ادعای نسخ درباره آن شده (آیه نجوا) بپردازیم. همچنین در این مجال اندک سعی شده نظر آیت الله خویی درباره نسخ آیه نجوا مورد بررسی قرار گیرد.
عزت طلبى در نهضت امام حسین(ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
عزت طلبى در نهضت امام حسین(ع)
اگر بخواهیم تجلى صفت کمال در زندگى هر امام را به عنوان لقب آن حضرت برگزینیم، باید امامحسین(ع) را «حسین عزیز» بنامیم.
عنصر «عزت» آنچنان در قیام امام حسین(ع) حضور دارد که مىتوان آن را به عنوان یک ملاک واصلى کلّى در نظر گرفته و گزارشهاى مورخان درباره این نهضت را با این ترازو سنجید و هر گزارشىرا که کمترین شائبه ذلت در آن باشد مردود شمرد.
متأسفانه به علت رواج نوعى کجفهمى در میان گروههایى از پیروان آن حضرت در طول تاریخ، ارائهچهرهاى رقتبار، حزنانگیز و گریه آور از نهضت عاشورا، اصل قرار گرفته و در این راستا از جعل وتحریف در وقایع این نهضت و ترسیم چهره ذلیلانه از آن روىگردان نشده است.
نویسنده در این مقاله با تبیین مفهوم عزت و نشان دادن آن در کلام و مرام امام حسین(ع) خاندان واصحاب به نقد گزارشهاى مخالف عزت در نهضت کربلا مىپردازد.
قرآن و زبان نمادین
منبع:
معرفت ۱۳۷۹ شماره ۳۵
حوزه های تخصصی: