فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۲۱ تا ۲٬۱۴۰ مورد از کل ۷۳٬۸۶۱ مورد.
۲۱۲۱.

اقتصاد تعاونی در اسلام

کلید واژه ها: تعاون شرکت تعاونی شرکت تجاری نهضت تعاون اقتصاد تعاون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰۳۴
چکیده اقتصاد تعاونی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است، جایگاه رفیعی دارد و به لحاظ تأثیر بالای آن در تحقّق عدالت اجتماعی و تسریع روند رشد ، دارای اهمیت فوق‌العاده‌ای است. فعّالیت اقتصادی تعاونی‌ها از نظر فقهی در حدی که در این مقاله بررسی شده است، بی اشکال به نظر می‌رسد. برنامه‌ریزی دقیق‌تر و جدی‌تر در امر تعاون می‌تواند بخش تعاون را در حدی که مورد نظر قانون اساسی است و در جهان امروز نیز از آن بهره‌برداری می‌شود، از نظر کمی و کیفی گسترش و توسعه دهد.
۲۱۲۳.

بازشناسی مفهوم دو واژه «عسر» و «یسر» در سوره «شرح» و چالش های ترجمه و تفسیر آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عسر یسر سوره شرح ترجمه تفسیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰۲۷ تعداد دانلود : ۱۱۳۰
دو ماده قرآنی «عسر» و «یسر» از مفاهیم نیازمند بازنگری در ترجمه ها و تفاسیر است. بیش تر لغویان، مترجمان و مفسران، معادل «سهولت و آسانی» را برای ماده «یسر» ؛ و «سختی» را برای ماده «عسر» اخذ کرده اند. مهم ترین اشکالی که در صورت پذیرفتن این مفهوم در آیات پنجم و ششم سوره «شرح» نمود می یابد، عدم تطابق پیام آیات با واقعیت است. بر همین اساس، بیش تر مترجمان و مفسران، واژه «مَعَ» در این دو آیه را حاکی از نزدیکی حصول یسر در پی عسر دانسته و در ترجمه آن، کلماتی از قبیل «بعد از» را به عنوان معادل در نظر گرفته اند و تحت تأثیر یک قاعده نحویِ قابل نقد و روایتی ضعیف، معتقد شده اند که آیه ششم، تکرار و تأکید آیه پنجم است و پیام دو آیه این است که با هر عسر، دو یسر است. جستار حاضر در صدد است با روش توصیفی- تحلیلی به بازیابی مفهوم «عسر و «یسر» و نیزتبیین نوع الف و لام «عسر» و تنوین «یسر» در آیات مذکور پرداخته و بر این نکته تصریح نماید که توجه به قرینه سیاقی آیاتِ نخستین سوره، بیانگر یک سنت الهی در آیه پنجم و بیان نمونه عینیِ قابل تحقق این سنت درباره رسول خدا (ص) در آیه ششم است. به این مفهوم که: قطعاً با هر عسری (ضیق و سختی هدفمندی)، یسری (سعه وجودی) عظیم است و در این عسر تو ای پیامبر (سختی و سنگینی بار رسالت)، نیز یسر (سعه وجودی) عظیمی خواهد بود. براین اساس، وجه تکرار آیات، تأکید و مبالغ ه و مانند آن نیست؛ بلکه هریک از دو آیه دربردارنده پیامی مستقل است که در این مقاله واکاوی شده است.
۲۱۲۸.

حق حیات و سلب آن از منظر اسلام و حقوق بین الملل بشر با تأکید بر عملیات انتحاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسلام تروریسم حقوق بشر عملیات استشهادی حق حیات عملیات انتحاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹۹۷ تعداد دانلود : ۲۱۷۶
حق حیات و ممنوع بودن سلب آن، در اسلام و اسناد بین المللی حقوق بشر پذیرفته شده است، گرچه به دلیل وجود مبانی نظری متفاوت، تفاسیر مختلفی در این باره دیده می شود. از دیدگاه اسلام، حق حیات، حقی الهی است که به بشر عطا شده و انسان ها به حفظ آن مکلف اند. حفظ نفس از مقاصد شریعت است و محروم کردن انسان ها از این موهبت الهی، اگر به ناحق صورت پذیرد، حرام است. با این حال، در مسائلی نظیر جهاد، عملیات استشهادی، ایثار و ... ، به مسلمانان اجازه داده شده است حیات مادی خود را در معرض خطر قرار دهند. در این صورت سلب حیات، ارزشمند و بافضیلت قلمداد می شود. این در حالی است که در نگاه اسناد بین الملل عام حقوق بشر، حق حیات حقی بنیادین، مطلق و پایه سایر حقوق تلقی شده و سلب ناشدنی و اعراض ناپذیر است. از این منظر به حیات به عنوان عطای خداوندی نگریسته نمی شود. مطالعه موردی عملیات انتحاری در دو دیدگاه پیش گفته نشان می دهد چون انسان از موهبت حق حیات برخوردار است این نوع عملیات که عموماً علیه انسان های بی گناه است، ممنوع تلقی می شود. البته چون عملیات استشهادی و آزادی بخش در ماهیت و محتوا با عملیات انتحاری متفاوت اند، از این جهت مستثنا هستند.
۲۱۳۰.

خدا: محرّک نامتحرک(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: حرکت محرک اول خلق از عدم علت غایى کیهان شناسى

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹۸۳
: جریان آب در رودخانه, پیدایش شب و روز, تغییر فصول, گردش کرات و اجرام آسمانى و… همگى پدیده هاى متغیر و محسوسى هستند که از دیرباز ذهن فیلسوفان و دانشمندان را به خود مشغول داشته اند. ارسطو تعریف متفکران پیش از خود از حرکت را به خروج تدریجى قوّه از فعل, نقد و آن را به (کمال شىء بالقوّه از آن حیث که بالقوّه است) تعریف کرد. وى در نظام فلسفى خود, براى تبیین حرکات طبیعى با توسل به امتناع تسلسل محرک ها, ناگریز به محرکى ازلى و غیر مادى قائل مى شد: محرک نامتحرک. محرک اول, غایت نهایى همه اشیاى متحرک است و افلاک آسمانى از سر شوق و براى تشبّه به او به حرکت در مى آیند; زیرا او خیر و زیبایى محض است. در سده هاى میانه, آکوئیناس این استدلال را به نحوى سازگار با تعالیم مسیحى, در اثبات بارى تعالى بازسازى کرد. اغلب فیلسوفان مسلمان نیز به برهان محرک اول اشاره کردند, اما براهین امکان و وجوب و برهان صدیقین را محکم تر و شریف تر از آن یافتند. دست کم, از دو جهت در مفهوم محرّک نامتحرک یا خداى ارسطو, مناقشه شده است: الف) فروپاشى نظام کیهانى بطلیموسى در اثر کشفیات علمى در دوره رنسانس و عصر جدید و نیز تردید در صحت ادلّه امتناع تسلسل که برخى ریاضى دانان مطرح کرده اند. ب) ناهم خوانى با خداى ادیان: به این معنا که محرک اول نه خالق عالم است و نه ارتباطى با آن و انسان دارد, بر خلاف خداى ادیان که گرچه به معنایى غایت است, خالق هم هست و به آدمى و سرنوشت او توجّه داشته و با او رابطه اى نزدیک و شفقت آمیز دارد.
۲۱۳۱.

قسمت و سرنوشت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اختیار جبر قضا قدر سرنوشت قسمت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹۷۷ تعداد دانلود : ۷۴۸
«قسمت» یا همان «سرنوشت»، از معضلات اعتقادی عموم افراد است که با ظاهری جذاب، جبر و سلب اختیار را تداعی میکند. این فکر که همه کارها به دست خداست، هرچند حق است، اما عموم افراد به سبب تحلیل نادرست، این نتیجه را میگیرند که انسان هیچ تأثیری در سرنوشت خود ندارد. هدف این پژوهش آن است که با تحلیل درست و ارائه معنای صحیح از «قسمت»، به حل این مسئله بپردازد و رابطه اراده الهی و اختیار انسان را روشن سازد. با روش مطالعه متون دینی و استدلال عقلی و تحلیل آنها به این نتیجه میرسیم که تقدیر انسان به اعمال خودش بستگی دارد و خداوند چیزی را مقدّر میکند که انسان انتخاب کرده است. بنابراین، معنای صحیح «قسمت» این نیست که همه امور به انسان تفویض شده و خداوند کاری به کار انسان ندارد، بلکه معنای دقیق آن این است که فیض را خداوند همیشه به همه میدهد، ولی خود انسان است که ظرفیت و قابلیت خود را تغییر میدهد و کم یا زیاد میکند.
۲۱۳۳.

جامعه ی دینی و نسبت آن با حکومت دینی(مقاله ترویجی حوزه)

کلید واژه ها: حکومت دینی انسان‏شناسی دینی انسان‏شناسی طبیعت گرا مسؤولیت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹۶۹
«جامعه‏ی دینی بدون تشکیل حکومت دینی تحقق نمی‏یابد». این جمله پیام کلی مقاله‏ای است که در پی خواهد آمد، اما تحقیق پذیری آن در گرو بیان و تبیین دو مقوله‏ی «انسان» و «حکومت» است، که نویسنده کوشیده است تا نخست، ترسیم واقعی از چهره‏ی انسان در معرفت دینی با مقایسه‏ی آن با انسان‏شناسی طبیعت گرا، بنماید. لبّ مطلب این است که در اسلام، برخلاف مکاتب طبیعت گرا، حقیقت تجزیه نمی‏شود و از این رو، در این دیدگاه الزامات اجتماعی مذهب جزء لوازم حقیقت مذهب است؛ دنیا عین آخرت و آخرت دنباله دنیا است؛ و لذا انسانِ اسلام، مسؤول است زیرا هدف‏دار است. در همین ارتباط، نویسنده خاطر نشان می‏سازد که علت عقب افتادن شرق اسلامی دنباله روی فاقد عقلانیتی بوده است که ملل اسلامی از سرمایه‏ی معنوی خود غافل شده‏اند و سمعا و طاعتا از فلسفه‏ی غرب تبعیت کرده‏اند. مسأله‏ی دوم، یعنی حکومت نیز براساس نوع معرفتی است که دین از انسان ارائه می‏دهد و لذا مسؤولیت اداره‏ی امور جامعه یک کوپراسیون همانند همه‏ی شرکت‏ها نیست. همچنین مسؤولان امور جامعه براساس احساس مسؤولیت دینی در چارچوب شناخته شده‏ای حکومت را در دست می‏گیرند که در منشور امیرالمؤمنین علیه‏السلام به مالک اشتر و سایر افاضات ایشان در نهج البلاغه و کتاب‏های حدیث بیان گردیده است. نویسنده، در پایان، با عطف توجه به پاره‏ای از آموزه‏های معرفتی امام علی علیه‏السلام نسبت به روش‏های بهینه‏ی کشورداری و مردم داری مقاله‏ی خود را به پایان می‏برد.
۲۱۳۹.

مطهری و نظریه ی سازگاری اسلام و مدرنیته(مقاله ترویجی حوزه)

کلید واژه ها: عقلانیت اسلام مدرنیته معرفت و تخصص

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹۴۶
در چهار قرن اخیر شاهد تغییرات و دگرگونی‏های پرشتاب، اثر گذار و بنیادین در حوزه‏ی زیست انسانی بوده و هستیم. مدرنیته، که برآمده و برساخته‏ی تحولات نامبرده می‏باشد، تقریبا تمامی شؤون زندگی بشر را پوشش و تحت تأثیر قرار داده است، مدرنیته هویت سیال و مرکب داشته و به همین جهت تغییرها و تاویل‏های مختلف را برتابیده است. اما با وجود تنوع تصویری و تفسیری، آن را این گونه می‏توان معنا کرد: مدرنیته روش اندیشیدن و زیستن است که مؤلفه‏های اصلی آن را خردورزی، تغییر و پیشرفت می‏سازد. از مدرنیته، به معنای یاد شده، معمولاً دو قرائت ارائه شده است: 1 ) مدرنیته پروژه‏ای غربی است. 2 ) مدرنیته پدیده‏ای انسانی است که در غرب زایش و رویش داشته و از مختصات فکری و ساختاری نیز برخوردار می‏باشد. در این نوشتار که پیرامون سازگاری اسلام و مدرنیته در دیدگاه استاد مطهری نگاشته شده است، استاد با خوانش اول مخالفت می‏ورزد. اما خوانش دوم از مدرنیته در تفکرات استاد قابل بازیابی و بازخوانی می‏باشد. مدرنیته با تغییر می‏آغازد؛ اما تغییر سامان‏مند و مشخص در حوزه‏ی اندیشه، انگیزه، رفتار و ساختار. تغییر در اندیشه به خردورزی و خرد باوری بشری و در انگیزه به استیلای معرفتی و متقن و در رفتار به نهادمندی و مدیریت سازمانی نمود بیرون یافت. استاد مطهری منطق اسلام را در مورد تغییرات یاد شده یکسان نمی‏داند. تغییر رفتاری را مادامی که در خدمت انسان باشد از نظر اسلام ممدوح و مقبول می‏خواند. استاد مطهری برای خرد انسانی جایگاه رفیع ترسیم می‏کند و ریشه‏ی آن را به اسلام مستند می‏سازد و اندیشه‏ی خرد ورزانه را نتیجه بخش و کم ریسک می‏یابد، تا جایی که عقل را یکی از منابع و مبادی استنباط احکام دانسته و اجتهاد را موتور محرکه‏ی اسلام می‏خواند و با جریان‏های عقل ستیز در اسلام به شدت برخورد فکری می‏کند و به علم و تکنیک، که گونه‏هایی از خردورزی انتقادی (نه به معنای پوپری آن) است، روی می‏آورد. استاد تغییر در انگیزه‏ها را، که عمدتا با زبان مقاصد و اهداف بیان می‏شوند، از نظر اسلام می‏پذیرد، ولی همه‏ی آنها را اولاً مقاصد میانی می‏داند، نه نهایی و ثانیا با رویکرد انتقادی به مبادی و مبانی اندیشه، یعنی خرد ورزی که مادر پیشرفت می‏باشد، بر این باور است که ریشه‏ی توسعه‏ی بیرونی، توسعه‏ی درونی و انسانی است و دقیقا در همین جا نقش دین و ایمان در کنار عقلانیت بشری پررنگ شده و جهت پیشرفت و تغییرات را سالم می‏سازد. در نهایت ایشان میان اسلام و مدرنیته سازگاری می‏بیند، نه تعارض و تخاصم.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان