فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلالات طیف اوتیسم (ASD) گروهی از اختلالات عصبی-تکاملی با منشا ژنتیکی-محیطی هستند. اخیرا کمبود ویتامین D به عنوان یک عامل خطر محتمل در پیدایش ASD در نظر گرفته شده است لذا این مطالعه با هدف بررسی میزان سرمی ویتامین D در کودکان مبتلا به این اختلال و مقایسه ی آن با کودکان سالم انجام شد.
روش کار: در این مطالعه ی مورد-شاهدی در سال 1393، 13 کودک 12-3 ساله ی مراجعه کننده به درمانگاه بیمارستان ابن سینای مشهد که بر اساس مصاحبه ی بالینی طبق معیارهای چهارمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی و روان پزشک فوق تخصص کودک و نوجوان، دارای نمره ی آزمون سنجش اوتیسم کودکی بالاتر از 30 بوده و تشخیص اختلالات طیف اوتیسم (با رد سایر اختلالات روانی محور یک) دریافت کرده بودند، به عنوان گروه آزمون انتخاب و در گروه های خفیف-متوسط و شدید قرار گرفتند. 14 کودک سالم بدون بیماری طبی یا روان پزشکی که از نظر سن و جنس با گروه آزمون، یکسان سازی شده بودند به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. سپس سنجش سطوح سرمی ویتامین D به روش الایزا در هر دو گروه انجام و داده ها با نرم افزار SPSS، آمار توصیفی، آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، آزمون من-ویتنی و پیرسون تحلیل شدند.
یافته ها: میانه ی متغیر میزان ویتامین D در گروه بیماران 0/13 (فاصله ی بین چارکی 5/19-6/9) و در گروه شاهد 0/12 بود (فاصله ی بین چارکی 2/13-9/4) ولی این تفاوت معنی دار نمی باشد (350/0=P). هم چنین میزان سرمی ویتامین D با شدت اختلال اوتیسم نیز رابطه ی معنی داری نشان نداده است (534/0=P).
نتیجه گیری: بنا بر نتایج این مطالعه، میزان سرمی ویتامین D در کودکان مبتلا به اوتیسم و سالم بدون تفاوت معنی دار می باشد و میزان این ویتامین با شدت اختلال اوتیسم نیز رابطه ی معنی داری نشان نداده است.
اعتیاد به اینترنت در بین دانشجویان و تأثیرآن بر سلامت روان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اینترنت ابزاری بی ضرر است، اما استفاده بیش از حد و نادرست، خطر اعتیاد به آن را به دنبال دارد. هدف این پژوهش، مقایسه میزان اعتیاد به اینترنت در بین دانشجویان و تأثیر آن بر سلامت روان بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای (پس رویدادی) است. در این مطالعه 100 نفر از بین کل دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 90- 1389 انتخاب و با شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای مورد آزمون قرار گرفتند. با استفاده از آزمون اعتیاد به اینترنت یانگ (IAT)، دانشجویان به سه گروه (خفیف، متوسط، شدید) تقسیم شدند. برای مقایسه این سه گروه از لحاظ سلامت روان، از آزمون سلامت عمومی گلدبرگ (28 GHQ-) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از روشهای آماری تحلیل واریانس چندمتغیری (MANOVA)، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی شفه استفاده شد. نتایج نشان داد که سلامت روان و مؤلفههای آن شامل نشانگان جسمانی، نشانگان اضطراب، نشانگان اختلال کارکرد اجتماعی و نشانگان افسردگی، در بین دانشجویان سه گروه (بر اساس میزان اعتیاد به اینترنت)، متفاوت بود. نتیجه این که اعتیاد به اینترنت می تواند سلامت روانی افراد را تهدید نماید. ضروری است در زمینه استفاده مناسب از اینترنت، فواید و مضرات دنیای مجازی اینترنت، فرهنگ سازی و آموزش صحیح در سطح خانواده و جامعه انجام شود.
بررسی مقایسه ای شناخت مفهوم مدیریت زمان و مؤلفه های تشکیل دهندهی آن از دیدگاه مدیران دارای رشته مرتبط و غیرمرتبط در میان مدیران ارشد ادارات کل استان خراسان شمالی در سال 86-85(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زمان یکی از کمیاب ترین منابعی است که در اختیار انسان ها قرار گرفته است که تنها با مدیریت صحیح بر آن است که میتوان کارها را به طور سودمندانه و آگاهانه هدایت کرد. همه افراد به خصوص مدیران نیازمند به مدیریت صحیح بر وقت خود هستند و تنها از این طریق میتوانند فشارهای ناشی از کمبود وقت را کاهش دهند این پژوهش در سال 86-85 به منظور مقایسه میزان شناخت مفهوم مدیریت زمان و مؤلفه های تشکیل دهنده آن در میان مدیران ارشد دارای رشته مرتبط و غیرمرتبط در ادارات کل استان خراسان شمالی صورت گرفته است، که تعداد 75 نفر به عنوان نمونه تحقیق مورد مطالعه قرار گرفتند. روش پژوهش در این تحقیق از نوع پیمایشی به روش مقطعه میباشد و ابزار مورد استفاده پرسشنامه مدیریت زمان بوده که شامل دو قسمت میباشد: قسمت اول که میزان شناخت مدیران از مفهوم مدیریت زمان را مورد سنجش قرار داده و بخش دوم آن شامل دو قسمت الف) مهارت فردی و ب) مهارت سازمانی را مورد سنجش قرار میدهد. در این پژوهش پس از گردآوری پرسشنامه ها اطلاعات مربوط به آن جهت آزمون سؤالات و فرضیات تحقیق با استفاده از آزمون های آماری مناسب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این تحقیق به دلیل نزدیگی میانگین های دو گروه دارای رشته مرتبط و غیرمرتبط تفاوت معنیداری مشاهده نگردید اما از این نتایج میتوان راهکارهای جدیدی جهت ارتقاء دانش مدیریت زمان در میان گروه های مدیریتی ارائه داد چرا که انتظار میرود مدیرانی که از علم مدیریت آگاهی دارند بهینه تر و اثربخش تر از سایر مدیران عمل کنند.
اثربخشی طرحواره درمانی بر افسردگی مزمن در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به ایجاد رویکرد جدید در درمان اختلالات مزمن و شیوع بیشتر افسردگی مزمن نسبت به افسردگی غیر مزمن، مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر افسردگی مزمن انجام شد.
مواد و روش ها: 14 بیمار مبتلا به افسردگی مزمن با دامنه سنی 21 تا 29 سال، به روش نمونه گیری در دسترس از میان دانشجویان دانشگاه اصفهان انتخاب و از آن ها مصاحبه بالینی نیمه ساختار یافته (Structured clinical interview for DSM-IV یا SCID) بر اساس DSM-IV به عمل آمد. همچنین از آزمون افسردگی Beck برای غربال بیماران استفاده شد. آزمودنی ها به صورت تصادفی در دو گروه شاهد و آزمایش گنجانده شدند و تنها گروه آزمایش 8 جلسه طرحواره درمانی دریافت کرد.
یافته ها: طرحواره درمانی به طور معنی داری نشانه های افسردگی مزمن را در گروه آزمایش کاهش می دهد.
نتیجه گیری: طرحواره درمانی، نشانه های افسردگی مزمن را به موازات تعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه کاهش می دهد و این درمان قابلیت اجرا در مراکز روان درمانی را دارد.
تدوین و طراحی الگویی برای ارائه بازخوردهای کیفی در ارزشیابی از پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"هدف این مقاله تهیه و تدوین الگویی برای ارائه بازخوردهای کیفی به دانش آموزان است. اهمیت و ضرورت: معاونت آموزش و پرورش عمومی وزارت آموزش و پرورش برای کاهش اثرات منفی بازخورد کمّی در بهداشت روانی و یادگیری دانش آموزان، طرحی را با عنوان «ارزشیابی توصیفی» تهیه و پس از تأیید شورای عالی، در مدت سه سال به صورت آزمایشی در برخی از مدارس ابتدایی مناطق آموزشی کشور اجرا کرد. در این طرح، بازخوردها به صورت توصیفی و با مقیاس درجه بندی (مقوله ای مرتب شده) به دانش آموزان ارائه می شد. نتایج ارزشیابی های به عمل آمده توسط خوش خلق و شریفی (۸۴- ۱۳۸۲) نشان داد که طرح «ارزشیابی توصیفی» ،به رغم تأثیر مثبت بر ارتقای بهداشت روانی دانش آموزان، نتوانسته است در ارتقای کیفی و حتی کمّی یادگیری آنان مؤثر باشد.یکی از دلایل مهم عدم موفقیت آن طرح، نبودن الگویی روشن برای ارائه بازخورد در مدارس بود. در این مقاله از تحقیق کیفی اسنادی استفاده شده است. جامعه آماری شامل ۳ کتاب و ۲۶ مقاله پژوهشی است.در پاسخ به دو سؤال پژوهشی اساسی، ابتدا جایگاه بازخورد کمّی در رویکردهای رفتاری و نیز رفتاری – شناختی بررسی شده و آن گاه براساس رویکرد سازنده گرایی، تعریفی روشن و جامع از مفهوم بازخورد کیفی ارائه گشته است. در پایان، براساس عناصر تعریف بازخورد کیفی، یک الگوی مدون برای ارائه بازخورد به دانش آموزان طراحی و معرفی شده است. در الگوی بازخورد کیفی، دانش آموزان براساس باورهای انگیزشی و شناخت های قبلی خود، تکالیف تعیین شده معلم را تفسیر می کنند و به آن معنا می بخشند، سپس برای خود اهداف فردی و راهبردهای یادگیری ویژه طراحی می کنند. در این الگو، دانش آموزان در فراهم آوردن بازخوردها برای یادگیری خود مشارکت فعال دارند. با اجرای منظم مراحل پیش بینی شده در الگوی بازخورد کیفی، برای دانش آموزان شرایطی فراهم می شود تا با انجام خودسنجی های مستمر، ضمن تقویت انگیزه تحصیلی درونی، خودنظم جویی یادگیری را در خود پرورش دهند و بر سطح کیفی آموخته هایشان بیفزایند.
"
تاریخچه عقب ماندگی ذهنی
بررسی تأثیر رویکردهای آموزشی بر مهارتهای اجتماعی کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر1بررسی عملکرد رویکردهای آموزشی در تقویت مهارتهای اجتماعی فراگیران و پاسخ دادن به این پرسش است که هر یک از این رویکردها چه تأثیری بر تقویت مهارتهای عاطفی- اجتماعی کودکان می گذارد. برای این منظور پنجخرده مقیاس مهارتهای عاطفی- اجتماعی شامل خودکنترلی، خودکارآمدی تحصیلی، پشتکار، مهارت رهبری و توانایی ارتباط اجتماعی انتخاب شدند. این مقیاسها طی سال تحصیلی 94-1393در سه مرحله سه ماهه با توجه به تفاوتهای روش شناختی دو رویکرد آموزشی واحد کار و پروژه ای مقایسه شدند. چارچوب نظری این پژوهش بابهره گیری از الگوی مدارس رجیو امیلیا و نظریات مالاگاتزی و لیلیان کتز تنظیم شده است. روش تحقیق از نوع پیمایش مقطعیو ابزار پژوهش پرسشنامه است. حجم نمونه شامل 383 کودک7-6 ساله بودهکه در مراکز پیش دبستانی شهر کرمان تحت آموزش بوده اند.یافته های حاصل از آزمون T مستقل نشان داد که میانگین مهارتهای اجتماعی-عاطفی کودکان پروژه- محور در مقایسه با واحدکار بیشتر است.همچنین هر یک از مهارتهای عاطفی-اجتماعی طی دوره های زمانی متفاوت در کودکان بروز می کند، به طوری که توانایی روابط اجتماعی در رویکرد پروژه ای و توان رهبریدر رویکرد واحدکار بسیار بیشتر از دیگر خرده مقیاسها به دست آمد. در بعد مهارتهای خودکارآمدی، خودکنترلی و پشتکار کودکان تفاوتی معنادار دررویکرد پروژه ای نسبت به رویکرد واحد کار آشکار شد. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود والدین، برنامه ریزان و مدیران آموزشی ظرفیتها و ضعفهای کودکان را در ابعاد مختلف مورد بررسی قرار دهند تا خدمات آموزشی متناسب و هدفمند دریافت کنند.
بررسی عملکرد نوروسایکولوژیک و ارتباط آن با عملکرد روانی - اجتماعی و متغیر های بالینی در اختلالات دوقطبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی کارکردهای نوروسایکولوژیک در حالت های مختلف اختلال دوقطبی و پاسخ به این سئوال که آیا بیماران دوقطبی وابسته به حالت بالینی شان الگوی متفاوتی از عملکرد نوروسایکولوژیک نشان می دهند یا خیر ، بود. 15 بیمار دوقطبی افسرده ، 15 بیمار دوقطبی منیک ، و 15 بیمار دوقطبی یوتایمیک از لحاظ نوروسایکولوژیکی ( کارکرد اجرائی ، توجه ، حافظه کلامی ، حافظه دیداری ) مورد ارزیابی قرار گرفتند . گروه مقایسه شامل 15 آزمودنی بهنجار بدون داشتن سابقه اختلالات روانپزشکی یا نورولوژیکی بود . برای تحلیل داده ها از روش های آماری ANOVA و همبستگی پیرسون استفاده شد .هیچ تفاوت معناداری در عملکرد نوروسایکولوژیک در بین گروه های دوقطبی مشاهده نشد. گروه های دوقطبی افسرده ، منیک، ویوتایمیک در کارکرد اجرائی و حافظه کلامی در مقایسه با گروه بهنجار عملکرد ضعیف تری از خود نشان دادند .
"
فراتحلیل تحقیقات انجام شده در حوزه افت تحصیلی فرزندان شاهد در بنیاد شهید و امور ایثارگران طی سال های 1373 تا 1385(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، فراتحلیل تحقیقات انجام شده در حوزه افت تحصیلی فرزندان شاهد در بنیاد شهید و امور ایثارگران از سال 1373 تا 1385، به منظور نیل به یافته های هماهنگ و منسجم از نتایج مطالعات مختلف و تعیین اندازه اثر واقعی و سطح معنا داری هر یک از عوامل تاثیرگذار (فردی، خانوادگی، آموزشی، اجتماعی و محیطی) بر افت تحصیلی و مشخص کردن متغیرهایی است که دارای بیشترین تاثیر بر افت تحصیلی فرزندان شاهد است. جامعه آماری این پژوهش برگرفته از تمام پژوهش های انجام شده در بنیاد شهید و امور ایثارگران از سال 1373 تا 1385 در زمینه افت تحصیلی فرزندان شاهد (اعم از دانش آموز و دانشجو) است. به منظور دسته بندی متغیرهای مربوط به عوامل موثر در افت تحصیلی فرزندان شاهد، پس از تفکیک آن ها به دسته عوامل فردی، خانوادگی، آموزشی و اجتماعی ـ محیطی، این عوامل با برنامه CMA تحلیل شدند. در 11 پژوهش، 26 متغیر فردی و در 13 پژوهش، 43 متغیر خانوادگی و در 6 پژوهش، 14 متغیر آموزشی و در 5 پژوهش، 6 متغیر محیطی ـ اجتماعی شناسایی شد. بیشترین اندازه اثر در بین عوامل فردی به متغیر «نگرش به آینده شغلی»، در بین عوامل خانوادگی به متغیرهای «داشتن مسوولیت اداره خانواده» و «بیماری مستمر یکی از اعضای خانواده» اختصاص یافت. بین اندازه اثر متغیرهای موثر در افت تحصیلی (فردی، خانوادگی، آموزشی و اجتماعی ـ محیطی) فرزندان شاهد برحسب مقطع تحصیلی، روش های آماری و روش های مختلف نمونه گیری تفاوتی مشاهده نشد.
نوروترانسمیترها و شناخت: بخش اول (سیستم های کولینرژیک، دوپا مینرژیک، آدرنرژیک، سرونرژیک و گابائرژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در دو دهه گذشته، موضوع نوروترانسمیترها و کارکردهای شناختی توجه بسیاری را به خود معطوف کرده است. در این مقاله، نقش سیستمهای کولینرژیک، دوپامینرژیک، آدرنرژیک، سروتونرژیک و گابائرژیک در رفتار شناختی مرور میشود.
روش: این مطالعه با روش مروری انجام شده است.
یافته ها و نتیجه گیری: نقش فعالیت سیستم کولینرژیک در حافظه و دمانس، یافته ای تکرار شونده است، اگرچه نمیتواند کل فرآیند حافظه را تبیین کند. جهت بررسی اثر نوروترانسمیترها بر یادگیری و حافظه نیز مطالعات آزمایشگاهی متعددی روی حیوانات انجام شده است. افزایش یا کاهش میزان نوروترانسمیترها و یا فعال یا مسدود شدن گیرندههای مربوطه، آشکار نموده که مکانیسمهای مختلفی در فرآیند یادگیری و حافظه دخالت دارند. وجود یک شبکه از سیستمهای متفاوت نوروترانسمیترها، میتواند نقش مهمی در یادگیری و پردازش حافظه داشته باشد.
تأثیر آموزش راهبردهای یادگیری خود تنظیمی بر ادراک شایستگی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر پایه اول متوسطه در درس زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر ادراک شایستگی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس زبان انگلیسی بود. جامعه آماری آن کلیه دانش آموزان پایه اول متوسطه شهر همدان به حجم 4435 نفر بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 60 نفر از آن ها به صورت تصادفی انتخاب و در سه گروه 20 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه های آزمایشی هر یک جداگانه به مدت 8 جلسه تحت آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی(یک گروه تحت آموزش راهبردهای شناختی خودتنظیمی و گروه دیگر تحت آموزش راهبردهای فراشناختی خودتنظیمی) قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از مقیاس ادراک فرد از شایستگی خود و نمرات درس زبان انگلیسی دانش آموزان در پایه سوم راهنمایی(پیش آزمون) و نمرات نوبت اول در پایه اول متوسطه(پس آزمون) استفاده شد. یافته های پژوهش با استفاده از آزمون t در گروه های مستقل، اثر بخشی شیوه های مختلف آموزش را بر ادراک شایستگی نشان داد، ولی درباره تأثیر دو روش آموزشی بر پیشرفت تحصیلی در درس زبان انگلیسی نتایج حاصل از آزمون t در گروه های مستقل تنها برای روش آموزش راهبردهای شناختی خودتنظیمی معنا دار بود. همچنین نتایج حاصل از تحلیل واریانس یک راهه مشخص کرد که بین میزان تأثیر آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی خودتنظیمی بر ادراک شایستگی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس زبان انگلیسی تفاوت معناداری وجود دارد، یعنی راهبردهای
رابطه سبک های والدینی با استعداد اعتیاد در فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر تعیین تاثیر نوع سبک والدینی در پیش بینی میزان استعداد اعتیاد فرزندان است. به این منظور پژوهش حاضر قصد دارد بررسی کند، آیا سبک های والدینی مختلف به شکل دهی استعداد متفاوت برای اعتیاد در فرزندان می انجامد؟ شرکت کنندگان در پژوهش 304 نفر از دانشجویان دختر و پسر مجرد دانشگاه آزاد اسلامی خوی بودند که دامنه سنی بین 19 تا 26 سال داشتند و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند.
ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه استعداد اعتیاد- ویراست دانشجویان ASQ-SV و پرسشنامه سبک های والدینی PSQ بود. داده های حاصل از شرکت کنندگان در پژوهش به وسیله رگرسیون چندمتغیری و ضریب همبستگی تفکیکی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان دادند، سبک والدینی مقتدر پدر و مادر رابطه منفی و معنا داری با استعداد اعتیاد فرزندان دارد و پیش بینی کننده معکوس و معنا دار آن است. سبک والدینی مستبد پدر و مادر رابطه مثبت و معنا داری با استعداد اعتیاد فرزندان دارد و پیش بینی کننده مستقیم و معنا دار آن است. سبک والدینی بی اعتنای پدر و مادر رابطه مثبت و معنا داری با استعداد اعتیاد فرزندان دارد. سبک والدینی بی اعتنای مادر پیش بینی کننده مستقیم و معنا دار آن است اما سبک والدینی بی اعتنای پدر پیش بینی کننده معنا دار آن نیست. سبک والدینی آزادگذار پدر و مادر رابطه معنا داری با استعداد اعتیاد فرزندان ندارد. پژوهش حاضر سبک والدینی مقتدر را به عنوان کارآمدترین سبک از نظر کاهش استعداد اعتیاد و سبک های والدینی بی اعتنا و مستبد را به عنوان سبک های ناکارآمد از نظر افزایش استعداد اعتیاد در فرزندان معرفی می نماید و آموزش به والدین را در این زمینه جزء اهداف اصلی برنامه های کاهش تقاضای مصرف مواد می داند.
مقایسه اثربخشی روان درمانی گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد و ذهن آگاهی بر میزان ولع مصرف و تنظیم شناختی هیجان در مصرف کنندگان شیشه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه درمان های موج سوم در روان درمانی به جای چالش با شناخت ها، بر آگاهی و پذیرش افراد از احساسات و هیجان ها و شناخت ها و رفتارها تاکید دارند. به همین دلیل پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روان درمانی گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد و ذهن آگاهی بر میزان ولع مصرف و تنظیم شناختی هیجان در مصرف کنندگان شیشه انجام شده است. روش: پژوهش از نوع کارآزمایی بالینی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری است. جامعه آماری کلیه مصرف کنندگان مواد شیشه شهر بهارستان اصفهان بود. گروه مصرف کننده مواد، شامل 34 مصرف کننده ماده شیشه بودند که از بین افراد مراجعه کننده به مرکز درمان اعتیاد بهارستان به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و به روش نمونه گیری تصادفی در دو گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر ذهن-آگاهی قرار گرفتند. افراد هر دو گروه به صورت همزمان و جداگانه تحت دوازده جلسه مداخلات درمانی به صورت هفته ای دو جلسه و در انتها هفته ای یک جلسه و به مدت دو ساعت در هر جلسه قرار گرفتند. آزمودنی های دو گروه به کمک آزمون سنجش شدت ولع مصرف شیشه و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که دو گروه درمانی بر شدت ولع مصرف در دو مرحله پس آزمون و پیگیری تاثیر معناداری داشتند. همچنین در مقایسه اثربخشی این دو درمان بر ابعاد نه گانه تنظیم شناختی هیجان تفاوت معناداری مشاهده نشد و هر دو درمان به یک میزان بر شاخص-های شناختی تنظیم هیجان تاثیرگذار بودند. نتیجه گیری: می توان گفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و ذهن آگاهی به دلیل مولفه های مشترک درمان در کاهش آسیب های روانی ناشی از مصرف آمفتامین ها موثر است.
پیش بینی میزان اضطراب امتحان بر اساس سبک های ابراز هیجان دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش پیش بینی میزان اضطراب امتحان بر اساس سبک های ابراز هیجان دانش آموزان است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران در سال 1387 است. حجم نمونه طبق اصول و علمی 610 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از دو ابزار عمده: الف) پرسشنامه سبک های ابراز هیجان در سه سبک 1- پرسشنامه ابرازگری هیجانی (EEQ) کینگ و امونز 2- پرسشنامه کنترل هیجانی (ECQ) راجر و نشوور 3- پرسشنامه دوسوگرایی در ابزارگرایی هیجانی (AEQ) کینگ و امونز ب) پرسشنامه اضطراب امتحان ساراسون استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون رگرسیون چندگانه با استفاده از روش گام به گام، آزمون فریدمن) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که: 1- 87.1 درصد از دانش آموزان از نظر اضطراب امتحان در سطح متوسطه و بالاتر از متوسط قرار دارند. بین اضطراب امتحان در مولفه های نگرانی و هیجان پذیری تفاوت معناداری وجود دارد. مقایسه میانگین نمرات نشان داد میزان نگرانی دانش آموزان بیشتر از هیجان پذیری است. 2- از روی نمرات سبک های ابراز هیجان می توان میزان اضطراب امتحان دانش آموزان را پیش بینی کرد. قدرت پیش بینی سبک دوسوگرایی در ابرازگرایی هیجانی بیشتر از سبک کنترل هیجانی و سبک کنترل هیجانی بیشتر از سبک ابرازگری هیجانی است.
بررسی و نقد فلسفی برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران براساس فلسفه تربیت اسلامی و دلالت های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله برخی از عناصر مهم محتوایی «برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران» (نگاشت سوم) را از لحاظ میزان سازگاری با مضامین اصلی فلسفه تربیت اسلامی و دلالت های آن، بررسی کرده ایم؛ بخش اول به تبیین مبنای اصلی نقد اختصاص دارد. که نخست «فلسفه تربیت در جمهوری اسلامی ایران» اشاره شده که اهم آن ها عبارتند از: تلقی تعاملی، تدریجی و یکپارچه از «تربیت»؛ تصویری لایه ای، تلفیقی و سیال از «هویت» و نگاه مراتبی و ذو ابعاد به «حیات طیبه» و آمادگی برای آن، نقش همه ارکان تربیت و لزوم مشارکت تمام عوامل اجتماعی در این فرآیند و نیز ضرورت هماهنگی بین انواع تربیت؛ توجه به این گونه مضامین، اقتضا می نماید که نظام تربیت رسمی وعمومی دارای خصوصیاتی باشد نظیر تاکید بر هویت مشترک، توجه به مرتبه لازم و شایسته از آمادگی عموم برای تحقق حیات طیبه، تاکید بر کسب شایستگی های پایه و تعیین اهداف در دو سطح مشترک و ویژه. این بخش هم چنین به ویژگی های برجسته برنامه درسی در نظام تربیت رسمی و عمومی می پردازد.. بخش دوم مقاله به تحلیل و نقد محتوای «برنامه درسی ملی» از نظر توجه به مضامین اصلی مندرج در «فلسفه تربیت در جمهوری اسلامی ایران» برای تبیین چیستی، چرایی و چگونگی جریان تربیت می پردازد. این بخش هم-چنین میزان توجه مفاد «برنامه درسی ملی» به خصوصیات تربیت رسمی و عمومی و ویژگی های برجسته برنامه درسی را بررسی نموده و شواهدی را درباره ناسازگاری و یا غفلت «برنامه درسی ملی» از این خصوصیات و ویژگی ها بیان می کند.
بررسی رابطه بین هوش هیجانی و بخشودگی با تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت تعامل زوج ها در محیط خانواده، پژوهش حاضر ارتباط بین هوش هیجانی، بخشودگی و تعارضات زناشویی زوج ها را بررسی کرده است. به روش تصادفی (50 زوج) 100نفر زن و مرد از 13 منطقه شهری اصفهان انتخاب شدند، و سپس نمونه آماری، پرسشنامه ها را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از رگرسیون به روش گام به گام استفاده شد. نتایج به دست آمده از تحلیل رگرسیون نشان داد که هوش هیجانی و بخشودگی زوج ها پیش بین متغیر تعارضات زناشویی بوده است.
بررسی رابطه اهداف پیشرفت، خودکارآمدی و راهبردهای فراشناختی: آزمون یک الگوی علی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی رابطه ی خلاقیت و سلامت روان و همچنین تعیین این مطلب که هر یک از عناصر خلاقیت(ابتکار، بسط، انعطاف پذیری و سیالی) تا چه حد می توانند ملاک های سلامت روان را پیش بینی کنند،248 دانشجوی دختر و پسر به روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند و از نظر میزان خلاقیت و ملاک های سلامت روانی به ترتیب توسط آزمون خلاقیت و مقیاس های اضطراب و افسردگی، حرمت خود و تنیدگی ادراک شده، مورد ارزیابی قرار گرفتند. ضرایب همبستگی نشان دادند که خلاقیت با سلامت روان رابطه ی معنادار دارد؛ به عبارت دیگر افرادی که سطح خلاقیت بالاتری داشتند، اضطراب، افسردگی و تنیدگی کمتری را تجربه می کردند و در ضمن، ارزش بیشتری برای خود قائل بودند. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که تنها، متغیر ابتکار، توان پیش بینی نمرات افسردگی و تنیدگی ادراک شده را داشت. علاوه بر آن، نتیجه ی تحلیل واریانس نمره های خلاقیت آزمودنی های دانشکده های مختلف، بیانگر این مطلب بود که دانشجویان رشته ی هنر نسبت به دانشجویان رشته ی ادبیات و علوم انسانی به طور معنادار، خلاق تربودند.
مقایسه الگوی چند وجهی اسلامی با مدل شناختی بک در درمان افسردگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
چکیده: هدف پژوهش حاضر، بررسی مدل چندوجهی اسلامی دردرمان افسردگی ومقایسة آن با مدل درمانی شناختی بک است. دو مدل مذکور، از بهترین مدلهای مؤثر در درمان افسردگی شناخته شدهاند. این دو مدل برای دوازده نفر از مراجعان مرکز مشاوره که شرایط مساوی داشته و با مصاحبة تشخیصی براساس علائم DSM-IV افسرده شناخته شده بودند، به کارگرفته شد. چهار نفر با مدل بک و هشت نفر دیگر با مدل اسلامی درمان شدند. همة مراجعان مؤنث بودند. آزمودنیها (هردوگروه) در مرحلة پیش از درمان (خط پایه) و در طی جلسههای چهارم، هشتم و دوازدهم و پس از درمان و در مرحله پیگیری (سه ماه پس از اتمام درمان) مقیاس افسردگی بک را تکمیل کردند. مقایسة نمرات پیشآزمون و پسآزمون و مرحلة پیگیری نشان داد که هردو مدل مؤثر بودند، اما تفاوتهای عمدهای ازکاربردهای این دومدل مشاهده گردید. مقایسه نمرههای انفرادی وگروهی نشاندادکه مدل چندوجهی اسلامی درکاهش علائم افسردهخویی بیش ازشناختدرمانی بک مؤثر بوده است. همچنین این مدل، برخلاف مدل شناختی بک که تنها به فرآیندهای شناختی مراجعان میپردازد، به جنبههای شخصیتی ـ رفتاری و معنوی مراجعان نیز میپردازد. مدل اسلامی برخلاف مدل شناختی در درمان افرادی که گرایشات مذهبی دارند، بیشتر مؤثر واقع شد و در مورد افرادی که افسردگی معنایی یا وجودی دارند مفیدتر بود. در مدل چند وجهی اعتقادات مذهبی با مذهب مطابقت داده شده ولی در مدل شناختی، این افکار و اعتقادات کنار گذاشته میشود. این امور باعث تمایز چند وجهی در درمان افسردگی از روش بک گردیده است.