فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۰۱ تا ۳٬۰۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
آموزش مهارتهای شوخ طبعی و کاهش افسردگی در بیماران آسیب نخاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، اثربخشی آمـوزش مهارتهای شوخ طبعی در کاهش افسردگی افراد با آسیب نخاعی بررسی شد. از دو مرکز توانبخشی شهر تهران، 24 مراجعهکننده (12 زن و 12 مرد) با آسیب نخاعی که نمره هایی بـالاتر از میانگین در پرسشنامه افسردگی بک (بک و استیر، 1987) به دست آوردند، به طـور تصادفی در دو گـروه آزمایشی و کنترل (در هر گروه 12 نفر) قرار گرفتند. طی دو ماه، گـروه آزمایشی هشت جلسه مهارتهای شوخ طبعی مبتنی بـر بـرنامه 8 مرحله ای مهارتهای شوخ طبعی مکگی (2002) را آموزش دیدند. پس از اجرای مجدد پرسشنامه افسردگی بک در دو گروه، نتایج نشان دادنـد که افسردگی گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل کاهش پیدا کرد. استلزامها براساس کاهش افسردگی در بیماران با آسیبهای نخاعی بحث شد.
بررسی اثربخشی شناخت درمانی و آموزش مهارت های مطالعه در درمان دانشجویان مبتلا به اضطراب امتحان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش اثربخشی دو روش شناخت درمانی و آموزش مهارت های مطالعه در درمان دانشجویان مبتلا به اضطراب امتحان مورد مقایسه قرار گرفت. روش مطالعه در پژوهش حاضر آزمایشی بوده و جامعه مورد مطالعه دانشجویان دانشگاه های شهر تهران بودند. نمونه پژوهش شامل 90 دانشجوی دختر مبتلا به اضطراب امتحان بودند که از طریق سیاهه اسپیلبرگر و مصاحبه بالینی شناسایی و سپس بطور تصادفی در گروه های آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. این آزمودنی ها در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل بطور تصادفی جایگزین شدند. سپس شناخت درمانی و آموزش مهارت های مطالعه به عنوان فنون مداخله ای بکار بسته شدند (یک گروه شناخت درمانی، یک گروه آموزش مهارت های مطالعه را تجربه نمودند و گروه دیگر گروه کنترل را تشکیل دادند).
نتایج تحلیل واریانس بر تفاضل نمرات پیش آزمون و پس آزمون نشان داد، بین گروه های آزمایشی و کنترل در اضطراب امتحان تفاوت معنی داری وجود دارد. آزمون تعقیبی توکی نشان داد اضطراب امتحان در گروه های شناخت درمانی و آموزش مهارت های مطالعه در مقایسه با گروه کنترل بطور معنی داری کاهش یافته است. همچنین نتایج نشان داد شناخت درمانی در کاهش هر دو مولفه اضطراب امتحان موثر است؛ با این حال، بین این دو روش در کاهش نمرات مولفه نگرانی اضطراب امتحان تفاوتی مشاهده نگردید.
رابطه ابعاد شخصیت و جهت گیری مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی روابط بین جهت گیری مذهبی و شخصیت براساس نظریه ی آیزنک، 80 آزمودنی که 40 نـفر آنان زن و 40 نفر دیگر مرد بودنـد، به صورت تصادفی انتخاب شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه ی شخصیت آیزنک پاسخ دادند. هم چنین به منظور ارزیابی جهت-گیری مذهبی، مقیاس جهت گیری مذهبی بهرامی احسان، اجرا شد. این مقیاس چهار بُعد جهت گیری مذهبی، سازمان نایافتگی مذهبی، بیش ارزنده سازی و کامجویی را ارزیابی می کند.
نتـایج این پژوهش نشان داد که بین زنان و مردان در زیرمـقیاس های نـوروزگرایی، روان پریش خویی و سازمان نایافتگی مذهبی، تفاوت وجود دارد. هم چنین بین روان پریش خویی، نوروزگرایی و جهت گیری مذهبی روابط معکوسی به دست آمد. هم چنین نتایج این پژوهش نشان داد که متغیرهای جمعیت شناختی در کنار متغیرهای نوروزگرایی و روان پریش خویی قادر به پیش بینی جهت گیری مذهبی نیستند. تحلیل رگرسیون نشان داد که روان پریش خویی و نوروزگرایی با جهت گیری مذهبی رابطه ی منفی داشته و متغیرهای جمعیت شناختی سهمی در این میان ندارند.
روش تدریس معلمان تربیت بدنی به مثابه ی پیش بین انگیزه ی پیشرفت دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشرفت هر جامعه به کارآمدی نظام آموزشی آن وابسته است. در نظام آموزشی موفق معلمان نقش بسیار مهمی دارند. اعتقاد بر این است که عملکرد خوب دانش آموزان به کارآیی نحوه تدریس معلمان آن ها وابسته است. انگیزه ی پیشرفت می تواند پیامدهای مهمی در ارتباط با یادگیری و عملکرد تحصیلی داشته باشد. این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی بین روش تدریس معلمان تربیت بدنی با انگیزه ی پیشرفت دانش آموزان انجام شد. بدین منظور، از جامعه ی آماری دانش آموزان (درس تربیت بدنی) دبیرستانی شهر کرمان، جمعاً تعداد 88 معلم و 440 دانش آموز به عنوان مشارکت کنندگان در پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی انتخاب شدند. پرسش نامه ی سبک تدریس هرمنس (۱۹۷۰) و پرسش نامه ی انگیزه ی پیشرفت موسی پور (۱۳۷۷) به عنوان ابزار جمع آوری اطلاعات به مشارکت کنندکان ارائه شد. داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی شامل تحلیل هم بستگی و رگرسیون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که روش تدریس دانش آموزمحور با انگیزه ی پیشرفت دانش آموزان رابطه ی مثبت و روش تدریس معلم محور با انگیزه ی پیشرفت دانش آموزان رابطه ی منفی داشتند. هم چنین معلوم شد روش تدریس دانش آموزمحور، به شکل مثبت و روش تدریس معلم محور به صورت منفی انگیزه ی پیشرفت را پیش بینی می کند. بر اساس یافته ها، ضرورت توجه بیش تر نظام تعلیم و تربیت به روش های تدریس دانش آموزمحور برای افزایش انگیزش پیشرفت و بهره مندی از پیامدهای تحصیلی و انگیزشی آن به بحث گذاشته شده اند.
جنبه های روانشناختی درد و چگونگی ادراک آن در کودکان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
درد یک تجربه و احساس همگانی است. گویاترین تعریف، درد را چنین توصیف می کند: احساس آسیب فردی و خصوصی. این تعریف درد را از دیدگاه ذهنی فرد توصیف می کند و به طور ضمنی به این امر اشاره دارد که فرد دردمند کاملا بر احساس خود واقف است. تعاریف دیگر تکیه بر سودمندی درد دارند. به عنوان مثال درد نشانه ای از وجود یک محرک آسیب زا در آسیب دیدگی های موضعی است که الگویی از پاسخها را برای حفاظت فرد فعال می سازد. پزشکان با تجربه، غالبا دریافته اند که درد پیامدی از اختلال عاطفی است که در اقلیت ثابتی از بیماران مشاهده می شود. فراوان اتفاق افتاده است که پزشک به بیماران دردمند خود گفته است دردی وجود ندارد زیرا شواهدی دال بر اختلال عضوی به چشم نمی خورد. اکثر پزشکان با پیامدهای اجتنابی و ناخوشایند این قبیل خطاها اشنا هستند. در این صورت بهتر است با تجربه بیمار که خود آن "" درد "" می نامد، موافقت نموده و در همه موارد در پی مکانیسم جسمانی سبب ساز نباشیم. ثابت شده است که عوامل روانشناختی نیز می تواند سبب درد باشد، که در این صورت آن را روانزاد می نامند. این اصطلاح به معنی آن است که در این موارد علل درد، تماما یا غالبا ریشه روانی دارد و از سری دیگر درد عضوی به آن گونه درد می گویند که عوامل سبب ساز آن جسمی باشد.
در این تحقیق رویکردهای نظری، دیدگاههای روانشناختی، دیدگاههای روان تحلیلگری و دیدگاههای روانی – اجتماعی و نیز بیان ویژگیهای شخصیتی همراه با توصیف درد و ارتباط آنها مورد بررسی قرار داده شده است. همچنین چگونگی ادراک در در کودکان و در جنسیت دختر و پسر با استفاده از یافته های پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است.
دخالت گیرنده های موسکارینی هیپوکامپ پشتی، بر اکتساب ترجیح مکان شرطی شده ناشی از مرفین در موش بزرگ آزمایشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هیپوکامپ از مراکز اصلی یادگیری وابسته به پاداش است. با توجه به توزیع وسیع گیرنده های موسکارینی در ناحیه CA1 هیپوکامپ پشتی، احتمال می رود این گیرنده ها در یادگیری وابسته به پاداش نقش داشته باشند. در این تحقیق، اثر تحریک یا مهار گیرنده های موسکارینی هیپوکامپ پشتی بر پاداش ناشی از مورفین در موش بزرگ آزمایشگاهی نر نژاد ویستار با استفاده از روش ترجیح مکان شرطی شده (CPP) بررسی شد.
روش: این مطالعه به روش تجربی انجام شد. کلیه حیوانات مورد استفاده با وزن تقریبی 200 تا 240 گرم به وسیله دستگاه استرئوتاکس در ناحیه CA1 هیپوکامپ پشتی به صورت دو طرفه کانول گذاری شدند. هر حیوان جراحی شده به مدت یک هفته دوران بهبود را قبل از CPP طی کرد. برای این کار از یک برنامه پنج روزه با سه مرحله مجزا استفاده شد، مرحله پیش شرطی سازی، مرحله شرطی سازی که سه روز به طول انجامید و مرحله آزمون یا بیان.
یافته ها: تزریق زیرجلدی مقادیر مختلف سولفات مورفین با استفاده از شرطی سازی سه روزه) و روش Unbiased توانستCPP وابسته به مقدار ایجاد کند. تزریق داخل CA1 مقادیر مختلف فیزوستیگمین (آنتی کولین استراز) و آتروپین (آنتاگونیست گیرنده موسکارینی) به طور معنی دار، CPP القا شده به وسیله مورفین را به ترتیب تقویت و مهار کردند. تزریق آتروپین به داخل ناحیه CA1، تقویت القا شده به وسیله فیزوستگمین را در پاسخ به مورفین معکوس نمود.
نتیجه گیری: تزریق های داخل CA1 فیزوستگمین یا آتروپین، به تنهایی ترجیح یا تنفر مکانی مشخصی را القا نکردند. گیرنده های موسکارینی نواحی CA1 هیپوکامپ پشتی، در پاداش ناشی از مورفین نقش مهمی بازی می کنند.
شناسایی محتوا و ساختار ارزشهای انسانی در دانشجویان ایرانی
حوزههای تخصصی:
"
ارزشها، ساختارهایی روانشناختی هستند که در نتیجه تجربههای فرهنگی، اجتماعی و شخصی، درونی میشوند و پیامدهای خاص خود را دارند. پژوهش حاضر در پی کشف روابط معنایی و ساختاری ارزشها در جوانان دانشجو بوده است. بدین منظور 600 دانشجو (300 مرد و 300 زن) از چهار دانشکدة دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب، با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند و با «زمینهیاب ارزشی شوارتز» (SVS )، محتوا و ساختار ارزشی آنها مورد ارزشیابی قرار گرفت. رویآورد آماری پژوهش، برای تحلیل ساختاری و منظومههای محتوایی ارزشها، فن تحلیل کوچکترین فضا (SSA ) بود. یافتههای پژوهش نشان دادند که محتوا و ساختار ارزشهای انسانی جوانان ایرانی، در سطح وسیعی با الگوی نظری جهانشمول ارزشها (شوارتز، 1992) مطابقت دارد و معنابخشی و ساختدهی به ارزشها در مردان و زنان دانشجو مشابه است. انحراف از الگوی مورد انتظار نیز در مواردی مشاهده شده است. عدم مطابقت ریخت ارزشی پیشرفت با ساختار ریخت اصلی، خصیصههای ویژه (شاخص فرهنگ) دانشجویان ایرانی را منعکس میکند. انحرافهای مشاهده شده بر مبنای همسازی با نظام سیاسی و اجتماعی شدن ایدئولوژیکی در دهههای اخیر و تأثیر پسزمینة دویست ساله از جدال اندیشههای دو نیروی متعارض اصلاحطلبی و سنتخواهی تبیینپذیر است. پژوهش حاضر، یافتههای بحثانگیزی را در پی داشت که شایسته پژوهشهای تکمیلی است تا بتوان صحت تبیینهای ارائه شده را با معیارهایی دیگر محک زد.
"
ساخت و رواسازی آزمون تشخیصی حساب نارسایی برای کودکان پایه سوم دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش ساخت و رواسازی آزمون تشخیصی حساب نارسایی پایه سوم دبستان شهر اصفهان بود.
روش: در این پژوهش پیمایشی، کتاب ریاضی پایه سوم دبستان تحلیل محتوا شد. ضریب کریپندورف مبنی بر توافق تحلیل محتوا 91/0 به دست آمد. پس از آن بر اساس مقوله های استخراج شده و اهداف رفتاری هر مقوله و با توجه به نظریه شناختی بلوم و حجم هر مقوله در کتاب ریاضی پایه سوم تعداد زیادی سؤال طرح و به طور مقدماتی اجرا گردید. سپس فرم نهایی روی یک نمونه 300 نفری از دانش آموزان پایه سوم دبستان (155 پسر و 145 دختر) که در سال تحصیلی 86-1385 به روش نمونه برداری خوشه ای چندمرحله ای از نواحی پنج گانه آموزشی شهر اصفهان انتخاب شده بودند، اجرا و پارامترهای سؤال آزمون بر اساس نظریه کلاسیک آزمون (CTT) و نظریه سؤال – پاسخ (IRT) محاسبه گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که این آزمون دارای روایی مطلوب و نیز پایایی مناسب (93/0=، ضریب بازآزمایی = 87/0) است و حساسیت و ویژگی (دقت) آن به ترتیب 98/0 و 96/0 به دست آمد. پارامتر تشخیصی a(g) و دشواری b(g) بر اساس نظریه سؤال – پاسخ نیز نشان داد که همه سؤال ها دارای توان تشخیص مناسب (بالای 5/0) و دشواری مطلوب اند و با مدل دو پارامتری برازش کامل دارند (05/0p>). منحنی تابع آگاهی آزمون نیز نشان داد که مناسب ترین کاربرد آن در سطوح توانایی ریاضی 6/0-=R تا 6/0+=R است.
نتیجه گیری: این آزمون دارای ویژگی های روان سنجی مناسب برای تشخیص کودکان حساب نارسای پایه سوم می باشد.
مقدمه ای بر حسن تصادف: نامه ها - مشاوره
منبع:
پیوند ۱۳۵۹ شماره ۱۲
حوزههای تخصصی:
تاثیر ارزشیابی توصیفی برخودپنداره تحصیلی، خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضربا هدف بررسی تاثیر ارزشیابی توصیفی در مقایسه با ارزشیابی کمّی (سنتی) برخودپنداره تحصیلی، خلاقیت وپیشرفت تحصیلی دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش عبارت بودند از کلیه دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی ناحیه یک شهر اراک که در سال تحصیلی
91-1390 مشغول به تحصیل در پایه چهارم ابتدایی بودند. دانشآموزان هر دو گروه ارزشیابی توصیفی و سنتی به صورت نمونه گیری تصادفی طبقهای نسبتی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری دادهها پرسشنامه خودپنداره تحصیلی چن، آزمون خلاقیت تورنس(فرم ب) و آزمون پیشرفت تحصیلی محقق ساخته بود. برای تحلیل دادهها در صورت نرمال بودن توزیع، از آزمون tدو گروه مستقل و در صورت غیرنرمال بودن از آزمون های ناپارامتری متناظر استفاده شد.بر اساس نتایج به دست آمده،بین خودپنداره تحصیلی، خلاقیت و میزان پیشرفت تحصیلی دانشآموزان تحت نظام ارزشیابی توصیفی و دانشآموزانی که تحت نظام ارزشیابی کمی بوده اند تفاوت معنادار وجود داشت. بدین صورت که دانشآموزان تحت ارزشیابی توصیفی در مقایسه با دانشآموزان تحت ارزشیابی سنتی، از خودپنداره تحصیلی مثبت، خلاقیت بیشتر و پیشرفت تحصیلی بهتری برخوردار بودند.
مقایسه هوش هیجانی و شناختی مدیران مقاطع سه گانه آموزش و پرورش و رابطه ی آن با عملکرد شغلی آنها در منطقه لنجان اصفهان 1388
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با اهداف - مقایسه هوش هیجانی و شناختی مدیران مقاطع ابتدایی دوره های سه گانه آموزش و پرورش و رابطه آن با عملکرد شغلی آنها در منطقه لنجان اصفهان در سال 1388 انجام شده است. در این مطالعه از روش توصیفی از نوع همبستگی و نیز علی-مقایسه ای به صورت مقطعی استفاده شده است. جامعه آماری مورد پژوهش 306 نفر بود که از میان آنها 146 نفر از مدیران مدارس سه مقطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان منطقه لنجان به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از آزمون هوش هیجانی شیرینگ، پرسشنامه ریون(عباسی، 1384) و پرسشنامه عملکرد شغلی سرپرست (موتوویدلوون اسکاتر1994، به نقل از خاکسار،1384) جمع آوری شدند و با استفاده از شاخص های آماری نظیر میانگین، انحراف معیار، تحلیل واریانس و آزمون توکی و ضریب همبستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که؛ بین هوش هیجانی، هوش شناختی و عملکرد شغلی مدیران سه مقطع ابتدایی، راهنمایی و متوسطه تفاوت معنا دار وجوددارد (05/0P<). بین هوش هیجانی درکل و مؤلفه های آن، (خودآگاهی، خودانگیزی، مهارت اجتماعی) با عملکرد شغلی رابطه معنی دار وجود دارد( 05/0(P<. اما بین هوش شناختی و عملکرد شغلی مدیران مقطع ابتدایی رابطه معنا داری در سطح( 05/0P<) وجود نداشت. بین هوش هیجانی و عملکرد شغلی مدیران مقطع راهنمایی نیز رابطه معنا داری در سطح ( 05/0(P< مشاهده نشد.
اثر مستقیم و غیرمستقیم خوداثرمندی اجتماعی در احساس تنهایی نوجوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی و مدلیابی تاثیر مستقیم و غیرمستقیم خوداثرمندی اجتماعی بر احساس تنهایی نوجوانان انجام شد.
روش: آزمودنیهای این پژوهش، 946 نفر از دانشآموزان مقطع دبیرستان و پیشدانشگاهی شهر تهران بودند که بهروش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه اجتناب اجتماعی، پرسشنامه حمایت اجتماعی کودکـان و نوجوانـان، پرسشنامه طرد همسالان و پرسشنامه خوداثرمندی کودکان و نوجوانان بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS AMOS استفاده شد.
یافتهها: تاثیر مستقیم خوداثرمندی اجتماعی بر احساس تنهایی نوجوانان معنیدار بود و تاثیر غیرمستقیم آن، از طریق اثر معنیدار در اجتناب اجتماعی و حمایت اجتماعی تایید شد.
نتیجهگیری: خوداثرمندی اجتماعی از طریق اجتناب اجتماعی و حمایت اجتماعی در احساس تنهایی نوجوانان تاثیر مستقیم و غیرمستقیم دارد. از این رو در بحث پیشگیری از آسیبهای ناشی از احساس تنهایی در نوجوانان، خوداثرمندی اجتماعی و متغیرهای وابسته به آن میتوانند مورد توجه قرار گیرند. "
نیم رخ علایم و عوامل خطرساز اختلال استرس پس از سانحه در کودکان و نوجوانان زلزله زده بم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر، بررسی فراوانی و شدت علائم اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) و بررسی عوامل خطر در ایجاد این اختلال در کودکان و نوجوانان کمتر از 18 سال در معرض زلزله بود.
روش: این مطالعه مقطعی - تحلیلی روی 48 کودک و نوجوان کمتر از 18 سال که در فاصله هفته سوم تا چهارم پس از زلزله بم به کلینیک صحرایی مستقر در منطقه مراجعه کرده بودند، انجام شد. ابزارهای مورد استفاده در این مطالعه پرسشنامه های CPSS و STEPP بود.
یافته ها: شیوع اختلال استرس پس از سانحه در گروه سنی کمتر از هفت سال، هفت تا 12 سال و 13 تا 18 سال به ترتیب 85%، 1/74% و 6/84% بود. در گروه سنی 13 تا 18 سال فراوانی هر دسته علایم اختلال کمتر از گروه هفت تا 12 سال بود. در گروه بالای هفت سال ناآگاهی از محل والدین، ترس از مرگ در کودک و احساس ناتوانی والد با تشخیص PTSD ارتباط معنی داری داشت.
نتیجه گیری: فراوانی و شدت علایم PTSD در گروه های سنی مختلف کودکان و نوجوانان، متفاوت است. بنابراین به نظر می رسد برای تشخیص این اختلال در کودکان و نوجوانان استفاده از ابزارهای تشخیصی دقیق تر ضروری باشد.
روانشناسی کودک: بچه های آرام و ساکت کودکان سالمی نیستند
منبع:
مکتب مام ۱۳۴۸ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
هدف های درس تاریخ بر اساس رویکردی اسلامی در فلسفه ی برنامه ی درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درس تاریخ، از دیرباز در برنامه ی درسی راهنمایی و متوسطه قرار داشته و تدریس آن متاثر از پیش فرض های فلسفی مختلف و متمایزی متأثر بوده است. این پیش فرض ها، که از سویی بر اساس رویکردهای مختلف به ماهیت تاریخ و از سوی دیگر بر مبنای نوع نگرش به آدمی شکل می گیرند، برنامه ی درسی تاریخ را تحت تاثیر قرار می دهند. در این نوشتار، بر اساس رویکردی اسلامی در فلسفه ی برنامه ی درسی، پس از بررسی پیش فرض های موجود در این دو بخش، نوعی سازه گرایی واقع گرایانه به عنوان پیش فرض معرفت شناختی و نیز عامل در نظر گرفتن آدمی به عنوان پیش فرض انسان شناختی، اتخاذ می شود و بر این اساس آنها و نیز با نگاه به هدف اساسی تربیت در اسلام، هدف های درس تاریخ استنباط و بیان می گردند. روش کار در این مطالعه، نوعی تحلیل پیش رونده است، که در آن، ابتدا مفاهیم بنیادی و پیش فرض های فلسفی مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرند، سپس بر اساس این تحلیل و نیز با توجه به هدف نهایی تربیت، اهداف استنباط می گردند. در مورد درس تاریخ، دو هدف مطرح است: 1) دستیابی به دانش و بینش تاریخی و 2) افزایش قابلیت مداخله ی موثر اجتماعی. در ذیل هر یک از این دو هدف، هدف های واسطی ویژه ای تکوین می یابند. هدف های واسطی تحقق بخش هدف نخست، شامل جنبه های شناختی و بینشی زیر است: 1) آشنایی با واقعیت های تاریخی، 2) آگاهی در مورد تبیین های مختلف از واقعه های تاریخی و 3) آشنایی با بینش اسلامی در مورد فلسفه ی تاریخ. هدف نخست، شامل سه هدف واسطی مربوط به جنبه ی روشی نیز می گردد: 1) بررسی اسناد تاریخی، 2) بازپردازی واقعه ی تاریخی و 3) داوری در مورد امور تاریخی. هدف های واسطی تحقق بخش هدف دوم نیز شامل 1) اهتمام نسبت به نگاه تاریخی به مسایل و 2) توانایی تعمیم محدود و سنجیده ی منطق حوادث گذشته به آینده است.
خود انتقادی، جهت گیری مذهبی درونی، افسردگی و احساس تنهایی با میانجی گری خودخاموشی در دانشجویان درگیر رابطه ی رمانتیک: یک مدل تحلیل مسیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: طراحی مدلی بر اساس ادبیات پژوهشی در افرادی که در رابطه ی رمانتیک دچار شکست عاطفی شده اند می تواند راه گشای مشکلات آن ها در زمینه های مختلف زندگی شود. این مطالعه با هدف بررسی رابطه ی خود انتقادی، جهت گیری مذهبی درونی، افسردگی و احساس تنهایی با میانجی گری خود خاموشی در دانشجویان درگیر رابطه ی رمانتیک دانشگاه شهید چمران در سال تحصیلی 92-1391 انجام گرفت.
روش کار: در این مطالعه ی تحلیل مسیر، 272 دانشجو ی (88 مرد و 184 زن) درگیر رابطه ی رمانتیک این دانشگاه با روش نمونه گیر ی غیر احتمالی گلوله برفی برگزیده شدند و مقیاس های خود انتقادی، جهت گیری مذهبی درونی، افسردگی، احساس تنهایی و خود خاموشی را تکمیل کردند. داده های مدل فرضی از طریق تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار Amos و SPSS نسخه ی 21 مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: ضرایب مسیر بین خود انتقادی با خود خاموشی (001/0>P)، خود انتقادی با افسردگی (001/0>P) و خودخاموشی با افسردگی (001/0>P) به صورت مثبت و معنی دار بودند. ضرایب مسیر بین جهت گیری مذهبی درونی با افسردگی (005/0>P) به صورت منفی و مسیر غیر مستقیم خود انتقادی به افسردگی با واسطه ی خودخاموشی (050/0>P) معنی دار بودند.
نتیجه گیری: با وجود رابطه ی خطی و مستقیم بین خودانتقادی و افسردگی، خودخاموشی نقش مهمی بین این دو متغیر بر عهده دارد و باعث می شود عزت نفس و هویت فرد آسیب ببیند. هم چنین جهت گیری مذهبی درونی تر باعث می شود افراد افسردگی کمتری را تجربه کنند.
اصول بهداشت روانی از منظر صحیفهی سجادیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
چکیده: بهداشت روان به معنی وجود تعادل و انسجام فراگیر در ابعاد جسمانی و نفسانی انسان است. اندیشهی سالم دربارهی شناخت خود و جهان هستی، رسیدن به خودپندارهی مثبت و عزت نفس، داشتن روابط متعادل با دیگران و توانایی دوری از رذایل و گناهان از عوامل ایجادکنندهی بهداشت روانی هستند. در این میان، ادعیهای که از طریق معصومان(ع) به ما رسیدهاند، عالیترین تعالیم را در مورد ایجاد این عوامل دارند. صحیفهی سجادیه یکی از این منابع غنی و در دسترس است. هدف این تحقیق استنتاج اصول بهداشت روانی از این کتاب گرانقدر است. روش آن به صورت توصیفی همراه با بررسی و انطباق فرازهای مختلف دعا با استانداردهای مورد قبول بهداشت روانی، در ابعاد شناختی، عاطفی، رفتاری و اجتماعی است. هدف اصلی از تدوین این مقاله، پاسخ به این پرسش است که صحیفهی سجادیه چه راهکارهایی در مورد بهداشت روان و سلامت روح ارایه میدهد؟