فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶٬۵۲۱ تا ۲۶٬۵۴۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بازی های کامپیوتری با توجه به گسترش و محبوبیتی که دارند امروزه به یکی از موضوعات مورد علاقه پژوهشگرانی در زمینه مغز و عملکرد آن تحقیق می کنند بدل شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی مهارت در پاسخ به بازی های کامپیوتری صورت گرفته و دو شبکه توجه قدامی و خلفی را مورد بررسی قرار می دهد. روش: پژوهش حاضر به شیوه شبه آزمایشی است و دو گروه از افراد ماهر و غیرماهر در بازی های کامپیوتری در آن شرکت دارند. افراد حاضر در هر دو گروه در حین ثبت EEG به تکلیف در خصوص بازی های مورد بررسی پاسخ دادند. مؤلفه های مورد بررسی در این پژوهش مؤلفه P1 در شبکه خلفی توجه و ناحیه پس سری و مؤلفه PP2 در شبکه توجه قدامی و ناحیه پیش پیشانی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد دو گروه ماهر و غیرماهر در پاسخ به بازی های کامپیوتری متفاوت هستند و گروه غیرماهر فعالیت بیشتری در مواجه با محرک از خود نشان دادند. در حالی که گروه ماهر عملکر بهتری داشتند و از هر دو شبکه توجه به طور همزمان استفاده می کردند. همچنین نتایج نشان داد دو شبکه توجه قدامی و خلفی در مواجه با محرک ها متفاوت عمل می کنند و شبکه قدامی فعالیت بیشتری در توجه متمرکز سوگرانه دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت بازی های کامپیوتری با فعالیت کمتر و عملکرد بهتر اما غیر تخصصی در مغز همراه است و این تفاوت در شبکه توجه قدامی به خوبی قابل مشاهده است.
پیش بینی اهمال کاری تحصیلی بر اساس پریشانی روانشناختی و اضطراب کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۷۲)
۲۳۲-۲۱۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اهمال کاری تحصیلی بر اساس پریشانی روانشناختی و اضطراب کرونا انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری در این پژوهش کلیه دانش آموزان مدارس متوسطه اول و دوم شهرستان بجنورد در سال تحصیلی 1400-1399 بود که از بین آن ها تعداد 400 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی (APS، سواری،2011)، پرسشنامه پریشانی روانشناختی (k-10، کسلر،۲۰۰۲) و مقیاس اضطراب کرونا (CDAS، علی پور و همکاران، 2020) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد همبستگی بین پریشانی روانشناختی و اضطراب کرونا با اهمال کاری تحصیلی مثبت و معنی داری (01/0 P≤) می باشد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد 43 درصد از واریانس اهمال کاری تحصیلی بر اساس متغیر پریشانی روانشناختی تبیین می شود و متغیر اضطراب کرونا در حضور متغیر پریشانی روانشناختی سهم معنی داری در تبیین اهمال کاری تحصیلی ندارد. در نهایت بر اساس نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می شود به منظور کاهش اهمال کاری تحصیلی تدابیر لازم به منظور کاهش پریشانی روانشناختی دانش آموزان اندیشیده شود.
اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر صمیمیت زناشویی و رضایت جنسی زنان پیش یائسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
389-369
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر صمیمیت زناشویی و رضایت جنسی زنان پیش یائسه بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه و جامعه آماری 86 زن پیش یائسه مراجعه کننده به خانه های سلامت شمال شهر تهران در سال 1397 بود. پس از اعلام فراخوان و غربالگری با استفاده از پرسشنامه های صمیمیت زناشویی باگاروزی (2001) و رضایت جنسی لارسون، اندرسون، هولمن و نیمن (1998) 40 زن به شیوه در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (20 زن) و گواه (20 زن) به صورت تصادفی جایگزین شدند. برنامه درمان پذیرش و تعهد هیز و استرواسال (2010) طی هشت جلسه 90 دقیقه ای به صورت هفتگی یک جلسه در مورد گروه آزمایش اجرا شد. هر دو گروه در سه مرحله به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایجنشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر صمیمیت زناشویی (94/4=F، 032/0=p) و رضایت جنسی (46/39=F، 001/0=p) اثر داشته و این اثر در مرحله پیگیری پایدار مانده است. نتیجه گیری: از آنجایی که درمان پذیرش و تعهد منجر به بهبود صمیمت و رضایت زناشویی شد؛ می توان از آن به عنوان روش مداخله ای مؤثر برای بهبود صمیمیت زناشویی و رضایت جنسی در زنان پیش یائسه بهره برد.
اعتبار سنجی و تحلیل عاملی تأییدی نسخه فارسی پرسشنامه بازداری هیجانی کلنر در جمعیت بالینی استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۱شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
57 - 37
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف مطالعه حاضر اعتباریابی مقدماتی نسخه فارسی پرسشنامه بازداری هیجانی کلنر بود. روش : این پژوهش یک مطالعه روان سنجی بود. روش: روش پژوهش از نوع اعتبارسنجی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام افراد مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر خرم آباد، دورود و بروجرد در سال 1399 و 1400 بودند که از میان آنها 400 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در مطالعه حاضر به منظور تعیین روایی عاملی از روش آماری تحلیل عاملی تاییدی، به منظور تعیین اعتبار پرسشنامه از روش ضریب آلفای کرونباخ و به منظور بررسی روایی همزمان ابزار از مقیاس نارسایی در کنش وری اجرایی بارکلی (2011) و همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها : در پژوهش حاضر ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 79/0 به دست آمد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی، ساختار چهار عاملی پرسشنامه بازداری هیجانی کلنر را (بازداری کلامی، کمرویی، پنهان کردن احساسات، خودکنترلی) تائید کرد. نتایج بررسی همبستگی پرسشنامه بازداری هیجانی کلنر با پرسشنامه نارسا کنشوری اجرایی حاکی از همبستگی معنادار مؤلفه های دو ابزار و روایی همزمان پرسشنامه بازداری هیجانی کلنر بود. نتیجه گیری : ازآنجاکه شاخص های برازندگی مدل تحلیل عاملی از برازش مطلوب برخوردار بودند و میزان ضریب آلفای کرونباخ حاکی از همسانی درونی گویه های این ابزار بود این پرسشنامه دارای روایی و پایایی مطلوبی است، که می توان آن را برای ارزیابی بازداری هیجان در پژوهش های آتی مورد استفاده قرار داد.
مطالعه نقش ضربه های روانی دوران کودکی در پیش بینی سبک های مقابله ای، هویتی و مقابله مذهبی دوران بزرگسالی
حوزههای تخصصی:
پیش زمینه و هدف: این پژوهش با هدف مطالعه نقش ضربه های روانی دوران کودکی در پیش بینی سبک های مقابله ای، هویتی و مقابله مذهبی دوران بزرگسالی انجام شده است. مواد و روش کار: روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی (رگرسیون) است. جامعه آماری این پژوهش کلیه افراد 18 تا 40 سال که تحت پوشش بهزیستی شهر تهران در سال 1398 بودند که پرسشنامه ترومای کودکی بین 300 نفر از آن ها توزیع گردید. روش نمونه گیری به صورت هدفمند بود. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه های مقابله مذهبی پارگامنت (2000)، سبک هویتی برزونسکی (1989)، پرسشنامه ترومای کودکی برنشتاین (1994) و سبک های مقابله ای لازاروس (1985) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص ها و روش های آمار توصیفی فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد و خطای استاندارد داده ها استفاده شد؛ و از آمار استنباطی برای بدست آوردن ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری به کمک نرم افزار SPSS-24 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد ترکیب خرده مقیاس های ضربه های دوران کودکی توانست 22 درصد از واریانس مقابله هیجان محور با 4/5F=، 26 درصد از واریانس مقابله مسئله محور با7/4 F=، 23 درصد از واریانس هویت هنجاری با 2/6F=، 10 درصد از واریانس هویت اطلاعاتی با 6/4F=، 11 درصد از واریانس هویت هنجاری با 7/3F=، 13 درصد از واریانس مقابله منفی با 4/4F= و14 درصد از واریانس مقابله مثبت با 5/3F=، را تبیین کند. بحث و نتیجه گیری: در نتیجه می توان گفت ضربه های روانی دوران کودکی در پیش بینی سبک های هویتی نقش معنادار دارد. همچنین ضربه های روانی دوران کودکی در پیش بینی مقابله مذهبی نقش معنادار دارد.
کشف عوامل تعدیل کننده اختلال نافرمانی مقابله ای کودکان: یک مطالعه ی کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در سال های اخیر و هم زمان با افزایش شیوع اختلالات روانی، نگرانی در مورد سلامت روان کودکان و تأثیر آن بر رشد و عملکرد آن ها، به طور چشمگیری افزایش یافته است. سهم قابل توجهی از این نگرانی به اختلالات رفتاری کودکان اختصاص دارد. نافرمانی مقابله ای سومین اختلال رفتاری شایع در دوران کودکی به حساب می آید. ازآنجاکه مدیریت پیامدهای مخرب ناشی از این اختلال، هم جنبه درمانی داشته و هم نوعی پیشگیری محسوب می شود، متخصصان بر اهمیت ارزیابی، شناسایی و درمان به موقع این اختلال روان شناختی تأکید دارند. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی و شناسایی عوامل تعدیل کننده اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان بود. مواد و روش ها: به منظور جمع آوری و تحلیل داده ها در این پژوهش از رویکرد کیفی و روش زمینه ای استفاده شد. جامعه موردمطالعه شامل تمامی والدین کودکان ۶ تا ۱۲ ساله در مقطع پیش دبستانی و ابتدایی و مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای در شهر اصفهان در سال ۱۳۹۸ بود. به این منظور والدین ۱۲ کودک دارای معیارهای ورود به پژوهش به صورت نمونه گیری هدفمند و با کمک دو پرسشنامه علائم مرضی کودکان، فرم والد (گادو و اسپرافکین، ۱۹۹۴) و سلامت عمومی (گلدبرگ، ۱۹۷۲) انتخاب شدند. تحلیل داده ها به روش استراوس و کوربین انجام شد. یافته ها: در تجزیه وتحلیل در مرحله کدگذاری باز ۷۳ کد اولیه و در کدگذاری محوری بر اساس شباهت موضوعی ۵ زیرمقوله و درنهایت در مرحله کدگذاری انتخابی دو مقوله عوامل والدینی و غیر والدینی به دست آمد. نتیجه گیری: مجموعه عوامل والدینی و غیر والدینی نقش مهمی در تعدیل و مدیریت رفتارهای مقابله ای کودکان به عهده دارد.
مقایسه درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی و بخشایش درمانی بر خود بازداری از خشم، در نوجوانان دختر مبتلا به اختلال بدتنظیمی خلق مخرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
153 - 160
حوزههای تخصصی:
وجود اختلالات روانی در میان نوجوانان همواره، سلامت روان جامعه را تحت تاثیر خود قرار داده است. هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی و بخشایش درمانی بر خودبازداری ازخشم در نوجوانان دختر مبتلا به اختلال بد تنظیمی خلق مخرب است. روش تحقیق نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق ،کلیه دانش آموزان دارای نشانه های اختلال بی نظمی خلق اخلاگردوره اول و دوم متوسطه محدوده سنی 17-14 سال درشهر بهارستان، درسال 1400 بودند. از این بین تعداد 54نفر به روش نمونه گیری در دسترس، به صورت تصادفی، 17 نفر در گروه بخشایش درمانی، 19 نفر در گروه شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی و 18 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش،شامل مقیاس واکنش پذیری عاطفی استریگرزو همکاران ، پرسشنامه خطاهای شناختی کویین ، دوزس و اوجین وین و پرسشنامه فراشناخت حالتی عابدی بود. آزمودنیهادر دوگروه آزمایشی، تحت مداخله درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند و گروه کنترل، هیچ مداخله ای دریافت نکردند . برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چند متغیره وآزمون بنفرونی استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که هردوگروه آزمایش درافزایش معنادار نمره خودبازداری و مولفه های آن(05/0(P< ، به یک اندازه تاثیر داشته اند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که برای افزایش توان خودبازداری ازخشم در نوجوانان مبتلا به بدتنظیمی خلق مخرب، از درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی و بخشایش درمانی می توان بهره جست.
بررسی ساختار عاملی، روایی و پایایی مقیاس نگرش های مسیرشغلی متنوع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۲
4-29
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی، پایایی و روایی مقیاس نگرش های مسیرشغلی متنوع در کارکنان انجام شد. روش: پژوهش حاضر، پژوهشی توصیفی از نوع بررسی ویژگی های روان سنجی ابزار است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان شرکت های مهندسی شهر اصفهان بود. نمونه شامل ۲۰۰ نفر از کارکنان (۷۸ زن و ۱۲۲مرد) بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس نگرش های مسیرشغلی متنوع و مقیاس شخصیت پیشتاز ( PPS ) بود. داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل عاملی، همبستگی و تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شد. یافته ها: . نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که، مدل های دو عاملی مرتبه دوم و مدل دو عاملی مرتبه اول هر دو با داده ها برازش داشتند اما در نهایت مدل تک عاملی مرتبه ی دوم برازش بهتری داشت. در مدل تک عاملی، نگرش مسیرشغلی به عنوان یک سازه پنهان و در مدل دو عاملی، خودجهت دهی و برانگیختگی ارزشی به عنوان سازه های پنهان فرض شدند. همبستگی مقیاس خودجهت دهی و برانگیختگی ارزشی با مقیاس شخصیت پیشتاز به ترتیب ۶۶/۰ و ۵۳/۰ (۰۱/۰ < p )برآورد شد. همسانی درونی در مقیاس خودجهت دهی مدیریت مسیرشغلی۷۲/۰ و مقیاس برانگیختگی ارزشی به ترتیب۷۲/۰ و۷۰/۰ ضریب باز آزمایی به فاصله ی سه هفته به ترتیب ۸۹/۰ و ۹۰/۰ (۰۱/۰ < p ) به دست آمد. از سویی دیگر نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که در هر دو مقیاس خودجهت دهی مدیریت مسیرشغلی و برانگیختگی ارزشی، نمرات مردان به طور معنادار بیشتر از زنان بود. نتیجه گیری: به طور کلی می توان از مقیاس نگرش های مسیرشغلی متنوع به عنوان ابزاری معتبر جهت سنجش نگرش به مسیرشغلی متنوع استفاده کرد.
نقش سیاست گذاری آموزشی در تغییر آگاهی و نگرش (درک خطر) نوجوانان و جوانان در پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۱
۱۴۴-۱۱۹
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر تعیین نقش سیاست گذاری آموزشی در تغییر آگاهی و نگرش (درک خطر) نوجوانان و جوانان در پیشگیری از اعتیاد افراد به مواد مخدر بود. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی بود و از روش تحقیق آمیخته با رویکرد اکتشافی استفاده شد. در ابتدا با استفاده از روش کیفی با 15 نفر از صاحب نظران حوزه آموزش و روان شناسی مصاحبه شد. در بخش کمی، جامعه هدف نوجوانان و جوانان بین 12 تا 35 سال مرد و زن شهرستان های منتخب استان اصفهان بود، که 384 نفر به صورت تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و پرسش نامه تحقیق بین آن ها توزیع شد. تحلیل داده ها با استفاده تکنیک دلفی صورت گرفت. یافته ها: نتایج حاصل ازتکنیک دلفی، 8 شاخص (حساس سازی، آگاه سازی در جلسات آموزش خانواده، آموزش مربیان، شیوه های نوین آموزشی، رسانه های جمعی، پاکسازی محیط های آلوده، الگو سازی، و قوانین و مقررات) را شناسایی کرد. نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاکی از آن است که توجه به راهبردهای فرهنگی در قیاس با سایر راهبردها، با تاثیرگذاری بر نگرش جامعه هدف نقش مهمی را در محدودسازی و پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر ایفا می نماید.
تاثیر مصاحبه انگیزشی بر سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت و فشار خون زنان مبتلا به اختلال خوردن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
103 - 118
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در سال های اخیر رفتارها و نگرش های نادرست درباره خوردن به طورچشمگیری رو به افزایش است که نقش مهمی در کاهش سلامت جسمی و روانی دارند. در این زمینه می توان به مشکلاتی در سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت و فشار خون اشاره کرد. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر مصاحبه انگیزشی بر سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت و فشار خون زنان مبتلا به اختلال خوردن انجام شد. روش: پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه پژوهش، همه زنان مبتلا به اختلال خوردن مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اهواز در بهار 1397 بودند. نمونه پژوهش 60 نفر بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. هر دو گروه از نظر سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت (والکر و همکاران، 1995) و فشار خون در مراحل پیش آزمون و پس آزمون ارزیابی شدند. داده ها با روش های تحلیل کوواریانس چندمتغیری و کوواریانس تک متغیری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد مصاحبه انگیزشی به طور معناداری باعث افزایش سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت و کاهش فشار خون زنان مبتلا به اختلال خوردن شد (05/0≥p). نتیجه گیری: نتایج حاکی از اهمیت مصاحبه انگیزشی بر بهبود سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت و فشار خون زنان مبتلا به اختلال خوردن می باشد.
تأثیر زوج درمانی رفتاری ارتباطی برنشتاین بر پرخاشگری زوجین
حوزههای تخصصی:
خشم و پرخاشگری میان زوجین یکی از مشکلات شایعی است که منجر به تعارضات زناشویی، خشونت خانگی و ناخشنودی زناشویی می گردد. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر زوج درمانی رفتاری ارتباطی برنشتاین بر پرخاشگری زوجین است. روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی، از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره دکتر سیف، مرکز مشاوره پاکروان و مرکز مشاوره و سلامت روان سفیددشت؛ شهرستان بروجن در سال 95-1394 هستند. از میان آن ها 28 زوج (14 زن و 14 مرد) به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه ی پژوهش انتخاب شدند و تعداد 14 زوج (7 زن و 7 مرد) در گروه آزمایش و 14 زوج (7 زن و 7 مرد) در گروه گواه قرار گرفتند. هر دو گروه طی دو مرحله به سیاهه پرخاشگری اهواز پاسخ دادند. داده های به دست آمده با روش t مستقل و کوواریانس چند متغیری با نرم افزار تحلیل شدند. یافته های این پژوهش نشان دهنده ی تفاوت معنادار میان دو گروه آزمایش و گواه در خشونت و پرخاشگری وجود داشت (001/0= p ، 04/4 = t ) و همچنین میان شرکت کنندگان در خشم و پرخاش (001/0= p ، 63/00 F = )، تهاجم و توهین (007/0= p ، 81/7 F = ) و لجاجت و کین ورزی (001/0= p ، 76/22 F = )، تفاوت معناداری وجود دارد؛ بنابراین، می توان گفت آموزش رفتاری ارتباطی برنشتاین قادر به مهار خشم و پرخاشگری زوجین است و می توان از آن در بهبود روابط زوجین و افزایش رضایتمندی زناشویی استفاده نمود.
بررسی ارتباط حمایت اجتماعی ادراک شده با سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت در زنان شرکت کننده در برنامه تشخیص زودرس سرطان پستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: با توجه به اهمیت حمایت اجتماعی ادراک شده و ارتباط آن با سبک زندگی سالم در این مطالعه میانگین نمره حمایت اجتماعی و سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت و میزان همبستگی آن ها در زنان شرکت کننده در برنامه تشخیص زودرس سرطان پستان بررسی شد. مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی (توصیفی تحلیلی) هزار زن شرکت کننده در پویش تشخیص زودرس سرطان پستان از شانزده مرکز بهداشتی درمانی شهر اراک به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و دو پرسش نامه اجتماعی ادراک شده و سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت توسط آن ها تکمیل شد. برای توصیف متغیرها از میانگین ± انحراف معیار یا تعداد و درصد و برای ارتباط سنجی از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. داده ها به کمک نرم افزار SPSS ویرایش 23 تحلیل شدند. یافته ها: میانگین±انحراف معیار سن زنان شرکت کننده/ در مطالعه 11/30±33/78 سال بود. همبستگی قابل قبولی بین اجتماعی ادراک شده و سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت وجود داشت (0/42=r). در همبستگی زیرگروه های سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت با اجتماعی ادراک شده بیشترین آن مربوط به خودشکوفایی و کمترین مربوط به فعالیت بدنی (0/46 تا 0/26=r) بود. در رابطه با تأثیر زیرشاخه های اجتماعی ادراک شده بر سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت بیشترین و کمترین تأثیرپذیری به ترتیب ناشی از حمایت خانواده و دوستان (0/40=r و 0/30=r) است. نتیجه گیری: طبق نتایج مطالعه، رابطه مستقیم و معناداری بین حمایت اجتماعی ادراک شده و سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت وجود دارد؛ بنابراین می توان با افزایش اجتماعی ادراک شده، سبب ارتقای سبک زندگی سالم شد.
اثر بخشی آموزش روان درمانی جامع دینی بر تقویت ارتباط دانش آموزان با والدین در دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
71 - 98
حوزههای تخصصی:
ارتباط و تعامل با دیگران از مؤلفه های مؤثر در زندگی اجتماعی و تضمین سلامت و بهداشت روان آدمی محسوب می شود و با تمرکز بر رویکردهای پیشگیرانه و درمانی به تقویت ارتباط و درنهایت سلامت انسان ها کمک می کند. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روان درمانی جامع دینی و تقویت ارتباط بین فردی دانش آموزان دختر متوسطه دوم با والدین آنان انجام شد. هدف نهایی روان درمانی جامع دینی، حل مشکل و پیشگیری از آسیب ها و اختلالات و معرفی انسان سالم می باشد که در این پژوهش با تمرکز بر این مدل به پیشگیری از آسیب های مربوط به ارتباط معیوب و تقویت ارتباط و تعامل در خانواده و والد- فرزند و بالعکس می باشد. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر عبارت بود از کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه منطقه سه آموزش وپرورش شهر تهران که در سال تحصیلی 1397-1396 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش شامل 24 نفر از دانش آموزان بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به این صورت که با استفاده از پرسش نامه غربالگری، تعداد 100 نفر را که بیشترین مشکل را در ارتباط بین فردی داشتند، انتخاب شدند. سپس به صورت تصادفی در دو گروه 12 نفری (آزمایش و کنترل) تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه بر اساس پروتکل مبتنی بر روان درمانی جامع دینی تحت آموزش قرار گرفتند. از پرسش نامه های الف- SCL90 (دروکاتیس و همکاران، 1973)، ب- الگوی ارتباطی خانواده (RFCP، ریچی و فیتر پاتریک، 1990) ج- GHQ (سلامت روان) برای جمع آوری های داده های پژوهش استفاده شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس نشان داد، اثر گروه آزمایش بر پس آزمون نمرات ارتباط بین فردی معنی دار است. نتایج این تحقیق نشانگر مؤثر بودن آموزش روان درمانی جامع دینی در تقویت ارتباط بین فردی والدین و دانش آموزان بود. لذا روان درمانی جامع دینی برای نوجوانان از سوی بسیاری از درمانگران مورداستفاده قرار گیرد. این پژوهش لزوم توجه و مؤثر بودن آموزش روان درمانی جامع دینی را خاطرنشان می سازد.
الگوی رابطه زنجیره ای ویژگی های شغلی، خشنودی از شغل با رفتارهای نوآورانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه ویژگی های شغل (اختیار، بازخورد، هویت، اهمیت و تنوع) و رفتارهای نوآورانه با در نظر گرفتن نقش میانجیگرانه خشنودی از شغل انجام گردید. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان پژوهشکده های دانشگاه صنعتی اصفهان تشکیل داده اند که از میان آن ها 174 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های رفتارهای نوآورانه کانتر (1988)، خشنودی از شغل اسمیت، کندال و هیولین (1969) و ویژگی های شغلی هاکمن و الدهام (1976) بود. داده ها از طریق معادلات ساختاری تحلیل شد و نتایج تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که طی یک سلسله روابط زنجیره ای بین ویژگی های شغل با خشنودی از شغل و رفتارهای نوآورانه کارکنان رابطه (معنادار) وجود دارد. ویژگی های شغل با خشنودی از شغل دارای رابطه معنادار بوده و توانسته است تا 33 درصد از واریانس خشنودی از شغل را تبیین و در ادامه خشنودی از شغل با رفتارهای نوآورانه کارکنان دارای رابطه معنادار بوده و توانسته است تا 6/2 درصد از واریانس رفتارهای نوآورانه را تبیین نماید. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان رفتارهای نوآورانه را از طریق ویژگی های شغلی و خشنودی از شغل افزایش داد.
تاثیر یادگیری فراشناختی و یادگیری خودراهبر بر سطح یادگیری الکترونیکی: نقش واسطه گری جهت گیری زندگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه :یادگیری یکی ازموضوعات مهم و مورد علاقه جامعه ی علمی بوده وآن هاتلاش می کنندتاابعادپیچیدگی های یادگیری انسان راتسهیل نماینددرعین حال هیچ یک ازمتغیرهای انگیزشی وشناختی،به تنهایی قادربه تبیین یادگیری وعملکردتحصیلی فراگیران نیستند؛بلکه بااستفاده از«راهبردهای یادگیری خودراهبر »ودرنظرگرفتن تعامل بین متغیرهای «شناختی» و«انگیزشی» است که می توان یادگیری وعملکردفراگیران رابهترتبیین کرد.این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه ای جهت گیری زندگی درتاثیریادگیری فراشناختی ویادگیری خودراهبربرسطح یادگیری الکترونیکی درمدیران دانشگاهی انجام شد. روش ها: روش پژوهش ازنوع پژوهش های همبستگی مبتنی برروش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش 478 نفر مدیران دانشگاهی (اعم ازعلوم پزشکی وعلوم دریایی و آزاد اسلامی) استان مازندران بودکه باتوجه به تعداد متغیرهای مشاهده شده وتخصیص ضریب 15 برای هرمتغیرمشاهده شده(17متغیرمشاهده شده درمدل)وبااحتساب احتمال وجودپرسشنامه های ناقص260نفربه عنوان حجم نمونه به روش هدفمندانتخاب شدندوبه مقیاس راهبردهای یادگیری فراشناختی پینتریج ودی گروت(1990)،مقیاس یادگیری خودراهبرچنگ(2007)،مقیاس یادگیری الکترونیکی واتکینزوهمکاران(2004)ومقیاس جهت گیری زندگی شییروکارور(1985)پاسخ دادند.روش آماری پژوهش ازنوع معادلات رگرسیونی ساختاری بودکه با نرم افزار Spss 18 و Amos23 موردتجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج: نتایج این پژوهش نشان دادکه مدل پژوهش دارای برازش است و 53 درصدازمتغیریادگیری الکترونیکی توسط یادگیری فراشناختی،یادگیری خودراهبروجهت گیری زندگی قابل تبیین می باشدبه طوری که متغیرهای یادگیری فراشناختی ویادگیری خودراهبربریادگیری الکترونیکی اثرمستقیم داشتندونقش واسطه ای جهت گیری زندگی دررابطه یادگیری فراشناختی ویادگیری خودراهبربایادگیری الکترونیکی تاییدشد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش باتاکیدبرنقش واسطه ای جهت گیری زندگی درتاثیریادگیری فراشناختی ویادگیری خودراهبربرسطح یادگیری الکترونیکی درمدیران دانشگاهی، می تواندتلویحات کاربردی برای بهبودوضعیت روانشناختی ارایه دهد.
اثر بخشی آموزش گروهی مبتنی بر تحلیل ارتباط متقابل بر کاهش خشم و عصبیت دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۳ بهار ۱۳۹۳ شماره ۴۹
23-41
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی اثر بخشی آموزش گروهی مبتنی بر تحلیل ارتباط متقابل بر کاهش خشم و عصبیت دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان شهر رشت است. این پژوهش نیمه تجربی بر روی 60 نفر از دانش آموزانی که در آزمون پرخاشگری (AGQ) نمره بالایی بدست آورده بودند، اجرا گردید. این نمونه از طریق گزینش تصادفی چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه همتا (گروه آزمایش و گروه گواه) تقسیم شدند، آموزش گروهی به شیوه تحلیل ارتباط متقابل که بر طبق مجموعه مفاهیم این نظریه تهیه شده بود، طی 8 جلسه ی 90 دقیقه ای و هفته ای یک بار به گروه آزمایش ارائه و طی این مدت گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت ننمودند. بعد از اتمام آموزش پس آزمون بر روی دو گروه اجرا گردید. اطلاعات مذکور با استفاده ازتحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داد که اختلاف معنی داری بین گروه آزمایش و کنترل و جود دارد ( )، به عبارت دیگر مداخله آزمایشی (آموزش گروهی مبتنی بر تحلیل ارتباط متقابل) موجب کاهش خشم و عصبیت در گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه شده است.
اثربخشی معنادرمانی گروهی بر سرسختی و بهزیستی روان شناختی در زنان دارای همسر وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
291-310
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی معنادرمانی گروهی بر سرسختی و بهزیستی روان شناختی در زنان دارای همسر وابسته به مواد انجام شد. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان دارای همسر وابسته به مواد مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد در شهر بهبهان در سال 1398 بود. از میان آن ها، 40 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش آموزش معنادرمانی را به مدت 10 جلسه دریافت کرد. در حالی که،گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. هر دو گروه با استفاده از مقیاس بهزیستی روان شناختی و پرسش نامه سرسختی روان شناختی در پیش آزمون و پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین نمرات پس آزمون دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت و معنادرمانی گروهی توانست باعث افزایش بهزیستی و سرسختی روان شناختی در زنان دارای همسر وابسته به مواد در گروه آزمایش گردد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، متخصصین حوزه ی اعتیاد می توانند سرسختی و بهزیستی روان شناختی را با استفاده از روش معنادرمانی در زنان دارای همسر وابسته به مواد افزایش دهند .
ساختار و روایی پرسش نامه فراشناخت دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
147-160
حوزههای تخصصی:
«فراشناخت دینی» از مباحث مهم در حوزه نظری و پژوهش محسوب می شود. به همین سبب، ساخت یک پرسشنامه دارای روایی و اعتبار، برای اندازه گیری این سازه یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. پژوهش حاضر با هدف ساخت پرسشنامه روا و معتبر برای اندازه گیری فراشناخت دینی انجام شد. نمونه پژوهش شامل ۵۱۲ دانشجو (۲۱۶ مرد و ۲۹۶ زن) کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه بیرجند است که با استفاده از روش «نمونه گیری تصادفی خوشه ای» انتخاب شدند. براساس مبانی نظری مرتبط با بحث، پرسشنامه اولیه با ۳۰ سؤال تهیه و سپس آزموده شد. داده ها توسط پرسشنامه های «فراشناخت دینی»، «باورهای فراشناختی» و «تعهد مذهبی» جمع آوری گردید. برای تحلیل داده ها از تحلیل «عاملی اکتشافی» و «ضریب همستگی پیرسون» استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی وجود چهار عامل اصلی در پرسشنامه را تأیید کرد که شامل دانش فراشناختی دینی درباره شخص، تکلیف، راهبرد، و تجربه فراشناختی دینی است. علاوه بر این نتایج نشان داد این پرسشنامه از روایی واگرا و روایی همگرا برخوردار است. اعتبار پرسشنامه با استفاده از روش «آلفای کرونباخ» و روش «دونیمه کردن» تأیید شد. در نتیجه می توان گفت: پرسشنامه «فراشناخت دینی» از روایی و اعتبار لازم برخوردار است و می توان از آن برای اندازه گیری فراشناخت دینی دانشجویان استفاده کرد.
مقایسه ی خودکنترلی رفتاری در نمیرخ های مختلف امیدواری دانشجویان: تحلیل فرد-محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم شهریور ۱۳۹۸ شماره ۶ (پیاپی ۳۹)
233-240
حوزههای تخصصی:
در جریان یادگیری، متغیرهای زیادی مثل انگیزش، عزت نفس و سبک های یادگیری می توانند بر یادگیری تأثیر بگذارند. در این میان، شواهد پژوهشی نشان داده که امیدواری یکی از عوامل مهم در بهبود عملکرد دانشجویان است. پژوهش حاضر باهدف تعیین نیمرخ انگیزش دانشجویان با استفاده از رویکرد فرد-محور و مقایسه خودکنترلی رفتاری با توجه به این نیمرخ ها انجام شد.این پژوهش یک مطالعه توصیفی- علی مقایسه ای است. تعداد 204 نفر دانشجوی دانشگاه قم که به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. مقیاس های خودکنترلی تانجنی (2002) و امیدواری اشنایدر (1991) را تکمیل نمودند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل خوشه ای، تحلیل واریانس یک راهه بهره گرفته شد. براساس نتایج حاصل از تحلیل خوشه ای، سه خوشه انگیزشی برای دانشجویان به دست آمد: 2/38 در خوشه کمیت پایین، 7/38 درصد در خوشه کمیت متوسط، 25 درصد در خوشه کمیت بالا قرار گرفتند. خودکنترلی رفتاری خوشه کمیت پایین، کمتر از سایر خوشه ها بود.یافته های به دست آمده می تواند به مسئولین حوزه آموزش کمک نماید تا با طراحی برنامه های مداخله ای تربیتی در ارتقا و یا حفظ امیدواری دانشجویان به ویژه دانشجویان سال آخر، در طول سال های تحصیلی اقدامات مؤثری را انجام دهند.
بررسی دفاع مشروع به عنوان یکی از مصادیق قاعده نفی عسر و حرج
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال سوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷
154 - 131
حوزههای تخصصی:
قاعده نفی عسر و حرج یکی از قواعد عامی است که در فقه تشیع به عنوان مبنا قرار داده شده است و به عنوان یکی از احکام ثانویه در ابواب مختلفی جاری و ساری است. جریان این حکم مانع اجرای بسیاری از احکام شده و موضوعا آنها را منتفی می کند و کابردهای بسیاری در مصادیق مختلفی می توان برای این قاعده تصور کرد. یکی از مصادیق کاربری که برای این قاعده کلیه در قانون مجازات اسلامی وارد شده است، موضوع دفاع مشروع است که قانون گذار در ماده 156 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 به بیان آن پرداخته است. بر اساس این قاعده حرمت جان و مال مسلمان که به عنوان یکی از مهم ترین قواعد در اندیشه اسلام و تشیع وارد شده است، در صورتی که فرد به عنوان مهاجم و دیگری تحت عنوان مدافع قرار گیرد، تخصیص خورده و بر اساس مستنداتی که در این زمینه وارد شده است، مدافع می تواند در مقام دفاع، نسبت به جان و مال مهاجم تعرض کرده و از عواقب آن مصون بماند. این امر ناشی از قواعد عامی است که در باب نفی عسر و حرج وارد شده است.