فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۵٬۷۰۱ تا ۲۵٬۷۲۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
21 - 32
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر رفتار خودنظارتی و تفکر خلاق کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
549 - 566
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه تعیین اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر رفتار خودنظارتی و تفکر خلاق کودکان بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری کودکان 9 تا 11 ساله شهر تهران در سال 1398 بود که پس از غربالگری با پرسشنامه های خودنظارتی کودکان هومفری (1982) و تفکر خلاق عابدی (1380) 40 کودک بر اساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. گروه آزمایش تحت مداخله آموزش مهارتهای زندگی سیدآبادی (1389) طی ده جلسه 45 دقیقه ای قرار گرفت. داده ها با استفاده از واریانس اندازه های تکراری تحلیل شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد مداخله آموزش مهارت های زندگی بر خودنظارتی کودکان (29/22=F، 001/0=P) و تفکر خلاق (02/18=F، 001/0=P) در مرحله پس آزمون موثر است و این تاثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار است (05/0=P). نتیجه گیری: بنیان های دانش، مهارت و نگرش ها از دوره کودکی شکل می گیرند و اهمیت و ضرورت آنها برای خاص و عام پذیرفته شده اند؛ پس ضروری است که هر تحول و نوآوری آموزشی را از سالهای اولیه کودکی مورد توجه قرار داد و برنامه ریزی برای دوران کودکی و بعد از آن را بر پایه و بنیان قوی بنا نهاد.
پیش بینی خردمندی بر اساس مولفه های تجارب دانشگاهی با واسطه گری انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
250 - 260
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تدوین یک مدل معادلات ساختاری برای سنجش روابط مستقیم و غیر مستقیم خردمندی بر اساس مولفه های تجارب دانشگاهی با واسطه گری انعطاف پذیری شناختی در دانشجویان دانشگاه تهران بود. روش پژوهش حاضر در حوزه طرح های توصیفی – همبستگی و روش تحلیل از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان دختر و پسر شاغل به تحصیل در مقاطع تحصیلات تکمیلی ارشد و دکتری دانشگاه تهران در سال 99-1398 تشکیل می دادند که به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. حجم نمونه بر اساس حداقل آزمودنی مورد نیاز به ازای متغیرهای آشکار در مدل، تعداد ۳۵۷ نفر بود. روش نمونه-گیری، خوشه ای چند مرحله ای تصادفی بود. به منظور گردآوری داده ها و اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های خردمندی اشمیت و همکاران (2012)، تجارب دانشگاهی پیس و کووه (2002) و انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-23 و AMOS-22 صورت گرفت. ارزیابی مدل پژوهش با استفاده از شاخص های برازش مدل معادلات ساختاری و با تکنیک تحلیل مسیر صورت گرفت. بررسی ضرایب همبستگی نشان داد که تجارب دانشگاهی قادر به پیش بینی مستقیم خردمندی بوده و دارای اثر مستقیم و معنادار می باشد. تعیین معناداری اثر غیر مستقیم نیز حاکی از آن است که انعطاف پذیری شناختی نقش میانجی گری داشته و سهم واسطه گری آن بین متغیرها به صورت کامل است. در نتیجه داده ها با مدل پژوهش برازش مناسبی داشته است.
تنیدگی شغلی و بهزیستی عاطفی معلمان: آزمون الگوی اثر میانجی گر باورهای خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر آزمون میانجیگری باورهای خودکارآمدی شغلی در رابطه بین تنیدگی شغلی و بهزیستی عاطفی معلمان بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری تمامی معلمان مدارس 1390 به تعداد 284 نفر بود. با روش نمونهگیری - پسرانه کلیه مقاطع در شهرستان دیواندره در سال 91 تصادفی ساده، 250 معلم مرد انتحاب شدند و به نسخه تجدیدنظرشده فهرست تنیدگی شغلی آسیپو 1998 )، نسخه کوتاه مقیاس خودکارآمدی معلم شوارزر، اسچیتزر و دیتنر، ( 1999 ) و مقیاس بهزیستی ) عاطفی ونکاتویک، فاکس، اسپکتور و کیلووای ( 2000 ) پاسخ دادند. برای آزمون میانجیگری خودکارآمدی در رابطه بین تنیدگی شغلی و بهزیستی عاطفی از روش الگویابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد رابطه تنیدگی شغلی با خودکارآمدی شغلی و بهزیستی عاطفی منفی و رابطه باورهای خودکارآمدی و بهزیستی عاطفی مثبت؛ و باورهای خودکارآمدی میانجیگر رابطه تنیدگی شغلی و بهزیستی عاطفی معلمان است. در الگوی مفروض تمامی وزنهای رگرسیونی از لحاظ آماری معنیدار بود و متغیرهای پیشبین 64 % از پراکندگی بهزیستی عاطفی را تبیین کرد. نتیجه- گیری: چون بخشی از تمایز در پاسخهای هیجانی معلمان به تجارب شغلی تنیدگیزا، ازطریق تفاوت در میزان خودکارآمدی آنها قابل تبیین است، میتوان بر ضرروت تقویت باورهای خودکارآمدی در معلمان بهعنوان عاملی ضربهگیر در مواجهه با تجارب شغلی تنیدگیزا تاکید کرد.
درمان و بازگشت معتادان با تاثیر استرس ادراک شده، توانایی حل مسئله و حساسیت به طرد
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر عوامل روانی چون استرس ادراک شده، توانایی حل مساله و حساسیت به طرد در درمان و بازگشت بعد از دو ماه معتادان است. روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع مقایسه ای است. جامعه آماری مراجعه کنندگان مرد معتاد به مراکز ترک اعتیاد دولتی و خصوصی شهر ساوه (مراکز ترک اعتیاد رضوان، جنت، فردوس و زند) به تعداد 1400 نفر بودند. 112 نفر به روش نمونه گیری هدفمند تعیین شده و به صورت تصادفی در دو گروه (106 نفر با سابقه پاکی حداقل یک سال و 106 نفر با سابقه پاکی زیر دو ماه) دسته بندی شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983)، پرسشنامه حل مسئله PSI هپنر و پترسن (1982) و پرسشنامه حساسیت به طرد و غفلت عاطفی استفاده شد . روایی محتوایی پرسشنامه ها توسط اساتید و متخصصان این حوزه تأیید شده است. ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه های استرس ادراک شده (86/0)، حل مسئله هپنر (83/0) و حساسیت به طرد و غفلت عاطفی (72/0) برآورد شد که بالاتر از 7/0 و بیانگر هماهنگی درونی گویه ها و تأیید پایایی سؤالات بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره ( Manova ) با کاربرد نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج حاکی از این بود که میانگین "استرس ادارک شده"و "حساسیت به طرد" در معتادان درمان شده به طور معنی داری کمتر از گروه بازگشتی بود. در حالی که میانگین "توانایی حل مساله" در افراد پاک بالاتر از افراد بازگشتی برآورد شده است.حجم اثر نیز حاکی از آن بود که تقریباً 4/18 درصد از واریانس "استرس ادارک شده" و 2/18 درصد از واریانس "توانایی حل مساله" از طریق انتساب به گروه ها قابل تبیین است. این رقم در خصوص "حساسیت به طرد" به 8/10 درصد می رسید.
مقایسه اجتناب شناختی دانشجویان افسرده غیربالینی با توجه به وضعیت دلبستگی آنها به خدا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، از نوع علّی مقایسه ای است که با هدف مقایسه اجتناب شناختی دانشجویان افسرده غیربالینی، با توجه به وضعیت دلبستگی آنها به خدا انجام شد. جامعه آماری،کلیه دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند بود که نمونه اولیه شامل 360 نفر براساس جدول کرجسی مورگان، به روش نمونه گیری چندمرحله ای تصادفی انتخاب و سپس، (108 نفر) افراد افسرده غیربالینی شناسایی و در مرحله بعد، 70 نفر افسرده، با توجه به میانگین سبک های دلبستگی به خدا، در سبک های مختلف دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا قرار گرفتند. ابزارهای مورداستفاده عبارت بودند از: پرسش نامه افسردگی بک، اجتناب شناختی سکستون و دوگاس و پرسش نامه سبک دلبستگی به خدا روات و کرک پاتریک. نتایج نشان داد افراد افسرده دارای سبک ایمن به خدا، نسبت به افراد دارای سبک های اجتنابی و دوسوگرا، در تمامی مؤلفه های اجتناب شناختی به طور معناداری نمرات پایین تری به دست آورند. بنابراین، با داشتن سبک دلبستگی ایمن به خدا می توان، زمینه کاهش راهبردهای اجتناب شناختی را فراهم ساخت که حاکی از اهمیت نقش دلبستگی به خدا در ارتباط با رابطه مفهومی اجتناب شناختی و افسردگی می باشد.
The Effectiveness of "Body-Centered Meditation” on Insomnia and Agitation in Alzheimer's Patients(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۴, Issue ۳ - Serial Number ۹, September ۲۰۲۱
47 - 54
حوزههای تخصصی:
Objective: Alzheimer's is a progressive and debilitating disease of the brain that causes serious damage to human thoughts and memory and is associated with psychological disorders such as insomnia and agitation. This study aimed to determine the effectiveness of body-centered meditation on insomnia and agitation in Alzheimer’s patients. Method: The research method was semi-experimental with a pretest-posttest design and a control group. From the statistical population of patients with Alzheimer's disease in mild to moderate levels referred to clinics and Alzheimer's Association of Tehran province, 20 people were selected randomly based on inclusion criteria and assigned into experimental (n = 10) and control groups (n = 10). The research questionnaires were Morin's insomnia (1993) and Cohen-Mansfield's Agitation (1986). Meditation was administered to the experimental group in eight sessions of 90 minutes. The research data were analyzed using multivariate covariance. Results: The results of covariance analysis showed that post-test scores of insomnia and agitation of patients with Alzheimer's in the experimental group were significantly lower than the control group (P≤0 / 005). Conclusion: Body-centered meditation can be used to improve insomnia and agitation in Alzheimer's patients. Keywords: Alzheimer's Disease, agitation, insomnia, meditation, psychiatry
بررسی رابطه میان راهبردهای رویارویی و استرس شغلی با خشنودی شغلی استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه ی بین راهبردهای رویارویی و استرس شغلی با خشنودی شغلی مدیران مدارس استان قم بود. روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه مدیران مدارس استان قم (816 نفر) بودند. نمونه پژوهش شامل 228 مدیر که از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند، و به آزمون های راهبردهای رویارویی اندلر و پارکر (1990)، استرس شغلی و پرسشنامه توصیف شغل پاسخ دادند. داده ها به روش همبستگی و رگرسیون گام به گام که مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد استرس شغلی و راهبرد رویارویی مسأله مدار همراه با راهبرد رویارویی اجتناب مدار توان پیش بینی تغییرات واریانس خشنودی شغلی را دارد. متغیر راهبرد رویارویی اجتناب مدار توان پیش بینی تغییرات واریانس خشنودی شغلی را ندارد و متغیر راهبرد رویارویی هیجان مدار و مسأله مدار توان پیش بینی تغییرات واریانس خشنودی شغلی را دارند. هم چنین استرس شغلی توان پیش بینی تغییرات واریانس خشنودی شغلی را دارد و متغیر راهبرد رویارویی مسأله مدار توان پیش بینی تغییرات واریانس استرس شغلی را دارد. نتیجه گیری: آموزش مهارت های رویارویی با مشکلات می تواند در کاهش استرس شغلی و افزایش خشنودی شغلی نقش مهمی داشته باشند.
نقش آسیب روانی مادر در اختلالهای برونی سازی شده دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش پیش بینی اختلالهای برونی سازی شدة دختران نوجوان براساس اضطراب و افسردگی مادران بود. 108 دانش آموز دختر عادی شهر تبریز با دامنة سنی 11 تا 16 سال (میانگین=26/13، انحراف استاندارد= 92/0) به روش نمونه برداری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. مادران این دانش آموزان با دامنة سنی 27 تا 56 سال (میانگین= 15/39، انحراف استاندارد=05/6) به سیاهة نشانة مرضی کودک (CSI-4؛ گادو و اسپارفکین، 1994) و مقیاس افسردگی، اضطراب و تنیدگیDASS-42) ؛ لاویبوند و لاویبوند، 1995) پاسخ دادند. داده ها با بهره گیری از رگرسیون خطی چندگانه تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که افسردگی مادر پیش بینی کنندة اختلالهای برونی سازی شدة دختران نوجوان است (253/0=β). اضطراب مادر اختلالهای برونی سازی شده را پیش بینی نکرد. یافته های پژوهش در حوزة پیشگیری از اختلالهای برونی سازی شده در دختران نوجوان کاربرد دارد.
اثر بخشی برنامه ی آموزشی مبتنی بر تغییر سبک زندگی بر افزیش عزت نفس و کاهش شاخص توده بدنی زنان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدفچاقی عوارض متعددی را در بر دارد که علاوه بر بیماری ها جسمی می تواند منجر به عوارض روانی نیز گردد. این پژوهش به منظور بررسی اثر بخشی آموزش برنامه مبتنی بر تغییر سبک زندگی برافزایش عزت نفس و کاهش توده بدنی انجام شد. مواد و روش هااین پژوهش به روش نیمه آزمایشی و بر اساس طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل انجام شد.جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان چاق مراجعه کننده به مراکز تغذیه شهر سنندج در سه ماهه نخست سال 1395 بود. برای انتخاب نمونه به شیوه نمونه گیری دردسترس 20 نفر اتخاب گردید و به صورت جایگزینی تصادفی در دو گروه 10 نفره آزمایش و کنترل گماشته شدند. برای گروه آزمایش 10 جلسه برنامه آموزشی تغییر سبک زندگی اجرا گردید، اما برای گروه کنترل هیچ برنامه ی مداخله ای اجرا نگردید. قبل و بعد از اجرای برنامه آموزشی پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت برای هر دو گروه اجرا شد. همچنین توده بدنی آزمودنی ها قبل و بعد از برنامه محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته هانتایج این پژوهش نشان داد که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون، در گروه آزمایش کاهش وزن و توده بدنی و افزایش عزت نفس نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری بیشتر است ( P≤0.01 ). نتیجه گیرینتایج این پژوهش دارای تلویحات کاربردی جهت کاهش مشکلات روانشناختی و افزایش سلامت روانی افراد چاق می باشد.
اثربخشی آموزش مهارت حل مسئله و درمان فرا شناختی بر عود افکار منفی دانش آموزان استعداد درخشان با اختلال اضطراب و افسردگی همایند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
تحقیقات نشان می دهند که بندرت می توان اضطراب را به تنهایی تشخیص داد و اختلالات اضطرابی و افسردگی همبودی بالایی دارند. این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی آموزش حل مسئله به روش شناختی اجتماعی و مهارت های فرا شناختی بر نگرانی و نشخوار فکری دانش آموزان استعداد درخشان انجام شد. روش ها: فرضیه های این پژوهش در چارچوب طرح تجربی تک موردی با استفاده از طرح خطوط پایه چند گانه ی پلکانی طی 8 جلسه بر روی شش دانش آموز استعداد درخشان مراغه (دبیرستان شهید بهشتی) به صورت نمونه گیری هدفمند مورد بررسی قرار گرفت. از پرسشنامه های ی نگرانی پنسیلوانیا (میر و همکاران، 1990) و نشخوار فکری(نولن- هوکسیما و مورو، 1991) استفاده شد. درمان فراشناخت و حل مساله به صورت فردی اجرا شد. پرسشنامه ها در خط پایه، انتهای درمان و پیگیری یک ماهه تکمیل شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل نموداری و ترسیمی و از شاخص درصد بهبودی استفاده شد. یافته ها: : درمان فراشناخت و آموزش حل مساله به طور معنی داری موجب کاهش شدت نگرانی و نشخوارفکری در مرحله پس از درمان و پیگیری شدند به طوری که به ترتیب در گروه فراشناخت و حل مساله درصد بهبودی برای 6 آزمودنی در متغیر نگرانی 2/57 درصد و 6/51 درصد و در متغیر نشخوارفکری 6/59 درصد و 66 درصد به دست آمد. نتیجه گیری: به عنوان نتیجه گیری می توان گفت آموزش ذهن آگاهی و چالش با باورهای مثبت و منفی فراشناخت می تواند در کاهش نگرانی، نشخوار فکری دانش آموزان استعداد درخشان تاثیر بلند مدت تری داشته باشد.
مدل یابی پرخاشگری در مدرسه براساس عملکرد خانواده، روان رنجورخویی و جو مدرسه: نقش واسطه ای باوربه پرخاشگری، همدلی و دلبستگی به مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
77 - 98
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رفتار پرخاشگرانه یکی از معضلاتی است که بر نوجوانان به ویژه روند رشد و عملکرد تحصیلی آن ها تأثیر منفی می گذارد. هدف پژوهش حاضر مدل یابی پرخاشگری در مدرسه بر اساس عملکرد خانواده، روان رنجورخویی و جو مدرسه با نقش واسطه ای باور به پرخاشگری، همدلی و دلبستگی به مدرسه در دانش آموزان بود. روش: روش پژوهش، همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر متوسطه (دوره دوم) شهرستان هرسین در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 1918 بود که به صورت تصادفی خوشه ای تعداد 450 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شد. داده های پژوهش به کمک پرسش نامه های شیوه سنجش خانواده مک مستر (بالدوین و بیشاب،1983)، پرسش نامه جو و هویت مدرسه (لی و همکاران، 2017)، پرسش نامه شخصیتی نئو (مک کری و کاستا، 1985)، مقیاس تجدید نظر شده باور به پرخاشگری (کمپبل، مونسر، مک منیوس و وودهاوس، 1999)، پرسش نامه همدلی و همدردی در نوجوانان (ووزن و همکاران، 2015)، پرسش نامه دلبستگی به مدرسه (موتون، دی وایا و گلازیر، 1993)، مقیاس پرخاشگری (اورپیناس و فرانکوسکی، 2001) گردآوری گردید. داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری در قالب نرم افزارهای SPSS27 و 27AMOS مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل تدوین شده پرخاشگری در مدرسه از برازش مناسبی برخوردار است و عملکرد خانواده، روان رنجورخویی، جو مدرسه، باور به پرخاشگری، همدلی، دلبستگی به مدرسه اثر مستقیم بر پرخاشگری دانش آموزان در مدرسه دارند. نتیجه گیری: باتوجه به یافته های پژوهش، عملکرد خانواده، روان رنجورخویی، جو مدرسه، باور به پرخاشگری، همدلی و دلبستگی به مدرسه نقش مهمی در پرخاشگری دانش آموزان در مدرسه دارند.
فراتحلیل اثربخشی برنامه آموزش شناختی رایانه ای کاگمد در حافظه فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (اسفند) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۸
۲۲۱۰-۲۱۹۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: برنامه کاگمد برای توانبخشی حافظه فعال، پرکاربردترین برنامه ی رایانه ای مدارس در جهان است. با توجه ادعای سازندگان به نقش جدید و مهم این برنامه در بهبود حافظه فعال، یادگیری و اختلالات یادگیری، پژوهش حاضر طراحی گردید تا اثر بخشی این برنامه را در بهبود حافظه فعال در پژوهش های انجام شده، با روش فراتحلیل مورد بررسی قرار دهد. هدف: هدف از پژوهش حاضر ترکیب پژوهش های انجام شده در قلمرو اثربخشی برنامه کاگمد بر حافظه فعال بود. روش: در این پژوهش از فراتحلیل به عنوان ابزاری جهت تعیین، جمع آوری، ترکیب و خلاصه کردن یافته های پژوهشی مرتبط با نقش برنامه کاگمد در حافظه فعال استفاده شد. برای دستیابی به هدف، ادبیات پژوهشی مربوط به رابطه این متغیرها، در مقالات انتشار یافته بین سال های 2001 تا 2018 بررسی شد. 14 پژوهش بر اساس معیار های پژوهش (روش آزمایشی، چاپ آنلاین، مقایسه گروه آزمایش و گواه، آماره های توصیفی) وارد فراتحلیل شدند. نتایج بررسی سوگیری انتشار، نشان دهنده نبود سوگیری در پژوهش بود. یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین اندازه اثر کلی پژوهش های مورد بررسی برای مدل اثرات ثابت 0/441 (0/01 >P) و برای اثرات تصادفی 0/651 (0/01 >P) بود که هر دو معنی دار هستند و نشان از اثر بزرگ و معنادار برنامه کاگمد بر روی حافظه فعال بود. نتیجه گیری: برنامه کاگمد بر اساس ترکیب نتایج پژوهش های انجام شده، اثربخش است و برای حافظه فعال در جهت پیشگیری و درمان پیشنهاد می شود. استفاده از روش فراتحلیل در مطالعات بعدی با فواصل پنج تا ده ساله پیشنهاد می شود.
اثربخشی به کارگیری هدست واقعیت مجازی و تلفن هوشمند بر تقویت دید باقیمانده افراد با آسیب بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بسیاری از افراد نابینا دارای سطحی از دید باقیمانده هستند که ارتقای آن می تواند در استقلال و کیفیت زندگی آنان تاثیرگذار باشد. در سال های اخیر، به کارگیری ابزارهای تقویت دیداری مورد توجه قرار گرفته است. اما تنوع پایین، دسترسی نسبتا دشوار و هزینه بالای فن آوری های موجود در بازار این محصولات، جایگزینی آنها با ابزارهای مقرون به صرفه تر را اجتناب ناپذیر می نماید. در این راستا، در این پژوهش، آزمایش هایی برای اثربخشی ارتقای دید باقیمانده با به کارگیری هدست واقعیت مجازی و تلفن هوشمند طراحی شد. روش کار: برای انجام آزمایش ها، نرم افزار گرافیکی اختصاصی با بهره گیری از کتابخانه یونیتی ( Unity ) تحت سیستم عامل اندروید توسعه داده شد. با توجه به اهمیت تشخیص شیء و حرکت در راه رفتن مستقل، آزمایش های تشخیص تعداد، نوع و حرکت اشیاء طراحی گردید. نکته کلیدی در طراحی آزمایش ها، استفاده از شکل های ساده و تصویرهای سیاه و سفید بود. یافته ها: نتایج نشان داد در آزمایش های تشخیص تعداد، نوع و حرکت اشیا، به ترتیب 72 درصد، 78 درصد و 83 درصد از شرکت کنندگان موفق به ارائه پاسخ کاملا صحیح شدند. نتیجه گیری: اکثریت افراد شرکت کننده در این مطالعه، علی رغم دید باقیمانده پایین دارای درک حداقلی از نور و حرکت بودند و این نشان می دهد که ساده سازی اشیا و نیز نمایش اشیا با رنگ سفید در پس زمینه سیاه، تاثیر قابل توجهی بر افزایش توانمندی بصری و تقویت دید افراد نا بینا دارد. در پایان، با توجه به قابلیت دسترسی و کم هزینه بودن هدست های واقعیت مجازی و تلفن های هوشمند، نتایج این پژوهش چشم انداز روشنی در توان بخشی افراد نابینا ترسیم می نماید.
نقش اضطراب و ناگویی خلقی در پیش بینی رفتارهای خوردن آشفته در میان دانشجویان: تلویحاتی برای ارتقاء سلامت
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نتایج تحقیقات نشان می دهند که هیجانات نامطلوب به طور خاص با رفتارهای خوردن آشفته رابطه دارند و زمانی که خوردن در پاسخ به هیجانات منفی صورت گیرد، احتمال بیشتری دارد که فرد سلامتی اش را از دست دهد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش ناگویی خلقی و اضطراب در پیش بینی رفتارهای خوردن آشفته در میان دانشجویان بود. مواد و روش ها: این مطالعه مقطعی بر روی 477 نفر از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند، انجام گردید. شرکت کنندگان به پرسش نامه های خصوصیات دموگرافی، اضطراب از کاستلو کامری (1967)، ناگویی خلقی تورنتو (TAS-20) و رفتارهای خوردن آشفته از گرنر و همکاران (1982) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از محاسبه ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین اضطراب، ناگویی خلقی و رفتارهای خوردن آشفته همبستگی درونی معنی داری وجود دارد (01/0P<). همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیرهای اضطراب و ناگویی خلقی به ترتیب 40% و 29% از واریانس رفتارهای خوردن آشفته را بطور معنی داری پیش بینی کردند (01/0P<). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش حاضر حاکی از اهمیت اضطراب و ناگویی خلقی در پیش بینی رفتارهای خوردن آشفته می باشد و این عوامل می توانند میزان بالایی از تغییر پذیری این رفتارها را تبیین نمایند. واژگان کلیدی: اضطراب، ناگویی خلقی، رفتارهای خوردن آشفته، دانشجویان.
اثربخشی رویکرد شناختی رفتاری گروهی بر انواع خودپذیری زنان 25 تا 40 سال شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش ویژگی های شخصیتی و جمعیت شناختی در همسرآزاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی زنان قربانی با انواع خشونت و تعیین سهم ویژگی های جمعیت شناختی (در مقایسه با عوامل شخصیتی) در پیش بینی خشونت علیه زنان بود. روش : بررسی توصیفی- همبستگی حاضر در شهر کرمانشاه و روی زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز بهداشتی- درمانی در سال 1387 انجام شد. با درنظر گرفتن وضعیت اجتماعی- اقتصادی، مناطق شهری به سه سطح پایین (40 مرکز)، متوسط (30 مرکز) و بالا (15 مرکز) تقسیم شدند و متناسب با حجم و میزان گستردگی هر سطح، به طور تصادفی چند مرکز از هر منطقه انتخاب و در نهایت 396 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به دو پرسش نامه نسخه کوتاه فهرست پنج عاملی شخصیت ( NEO-FFI ) و پرسش نامه همسرآزاری ( SAQ ) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با کمک SPSS-16 و به روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام شد. یافته ها : روان آزرده خویی خشونت روانی و جسمی را، وظیفه شناسی خشونت جنسی را و برون گرایی خشونت جسمی را پیش بینی کرد (05/0≥ p ). اعتیاد مرد، سن زن و مرد، میزان تحصیل مرد، مدت زمان ازدواج و نداشتن فرزند نیز در تبیین انواع خشونت سهم داشتند (05/0≥ p ). نتیجه گیری : اگرچه ویژگی های شخصیتی در تبیین هر سه نوع خشونت سهم قابل توجه داشتند، عوامل جمعیت شناختی و بیماری روانی و جسمی نیز قدرت پیش بینی کنندگی قابل توجهی را به خود اختصاص دادند.
فرا تحلیل اثر بخشی درمان فعال ساز رفتاری برمیزان افسردگی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۷
161 - 174
حوزههای تخصصی:
مقدمه: روش فراتحلیل با یکپارچه کردن نتایج بدست آمده از انجام پژوهش های گوناگون، میزان اندازه اثر روش های درمان را مشخص میکند. با انجام فراتحلیل می توان دیدگاه کلی تری نسبت به تاثیر مداخلات گوناگون بدست آورد. هدف از این پژوهش، تعیین اثربخشی درمان فعال ساز رفتاری بر میزان افسردگی می باشد که به صورت فراتحلیل انجام شده است. روش شناسی: به این منظور از بین 15 پژوهش، 8 پژوهش، که از لحاظ روش شناختی مورد قبول بودند، انتخاب شده و فرا تحلیل روی آنها انجام شده است. تحلیل های آماری مربوطه با استفاده از نرم افزار جامعCMA-2)) صورت گرفته است. یافته ها: یافته های بدست آمده نشان داد که درمان فعال ساز رفتاری به طور معنی داری در سطح خطای کم تر از 05% بر افسردگی موثر بوده است و اندازه ثر کلی بر حسب مقیاس هم بستگی 633% ؛ برحسب تفاوت میانگین استاندارد 857/11 و بر حسب مشخصهg هجز نیز70/1 گزارش شد. بحث و نتیجه گیری: نتیجه این فرا تحلیل نشان می دهد که درمان مبتنی بر فعال سازی رفتاری به عنوان یک روش کاربردی می تواند به کاهش نشانه های افسردگی نوجوانان کمک کند و به عنوان یک روش موثر در جلسات درمانی مورد استفاده درمانگران قرار گیرد. با استفاده از این روش می توان نوجوانان افسرده را به عضوی فعال در جامعه تبدیل کرد و مشارکت آنها را در فعالیت های اجتماعی بهبود ببخشید.
مقایسه ابعاد همدلی درکودکان مبتلا به کمبود توجه / فزون کنشی و کودکان مبتلا به کندگامی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۰ شماره ۹۸
199-208
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات زیادی به نقص همدلی در کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه / فزون کنشی اشاره کرده اند، اما مسأله اصلی این است که آیا بین ابعاد همدلی کودکان مبتلا به اختلال کندگامی شناختی (که از نظر مشکلات توجه با اختلال کمبود توجه / فزون کنشی شباهت هایی دارد به همین دلیل افراد مبتلا به اشتباه برچسب کمبود توجه / فزون کنشی می خورند) با کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه / فزون کنشی تفاوت وجود دارد؟ هدف: مقایسه ابعاد همدلی درکودکان مبتلا به کمبود توجه / فزون کنشی و کودکان مبتلا به کندگامی شناختی بود. روش: پژوهش توصیفی از نوع علی – مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کودکان پسر دوره ابتدایی (7 تا 12 ساله) شهر تبریز در سال تحصیلی 98-99 بود، که تعداد 100 پسر (50 نفر مبتلا به کمبود توجه / فزون کنشی و 50 نفر مبتلا به کندگامی شناختی) به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و با استفاده از مقیاس درجه بندی SNAP-IV (سوانسون، نولان و پلهام، 1980) و مقیاس SCT (پنی، واچبوچ، کلین، کورکوم و اسکیس، 2009) به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور سنجش همدلی از مقیاس همدلی شناختی و عاطفی کودکان (دادس و همکاران، 2008) استفاده گردید. نتایج با روش تحلیل واریانس چند متغیره در نرم افزار SPSS20 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد، بین کودکان مبتلا به کمبود توجه / فزون کنشی و کندگامی شناختی از نظر همدلی تفاوت معناداری وجود دارد (15/10 F= ، 0/05 > (p . نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که کودکان مبتلا به کندگامی شناختی در همدلی شناختی و عاطفی نسبت به کودکان مبتلا به کمبود توجه / فزون کنشی عملکرد ضعیف تری دارند.
ویژگی های روان سنجی پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: با توجه به نقش خودکارآمدپنداری در سلامت روانی افراد و محدود بودن ابزارهای اندازه گیری آن در ایران، دسترسی به آزمونی معتبر برای سنجش این سازه بسیار اهمیت دارد. هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین درستی و قابلیت اعتماد پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری در شهر رشت بود. روش: این پژوهش از نظر روش شناسی در زمرۀ پژوهش های توسعه ای است. نمونه آماری پژوهش شامل 1008 نفر از والدین دانش آموزان 13 تا 15 ساله (658 مادر و 350 پدر) شهر رشت در سال تحصیلی 1400-1399 بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. جهت بررسی درستی همگرا از روش همبستگی بین دو پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری کندال و بلوم فیلد (2005) و پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری دومکا و همکاران (1996) در سطح معناداری 05/0 استفاده شد. یافته ها: محتوای گویه های پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری نشان داد که این ابزار دارای هشت عامل هیجان / عاطفی، بازی / لذت، همدلی / تفاهم، مهارگری، نظم / مرزها، فشار، خودپذیری، و یادگیری / دانش با شاخص های برازش مطلوب است. همچنین مقادیر آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری برابر با 0/94 و برای خرده مقیاس های هیجان / عاطفی، بازی / لذت، همدلی / تفاهم، مهارگری، نظم / مرزها، فشار، خودپذیری، و یادگیری / دانش به ترتیب 0/61، 0/89، 0/86، 0/71، 0/90، 0/32، 0/57، 0/80 به دست آمد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که بر اساس عامل های به دست آمده، پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری، ابزاری مناسب، معتبر و درست جهت ارزیابی خودکارآمدپنداری والدگری والدین در ایران است