فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴٬۵۰۱ تا ۲۴٬۵۲۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
ایدز بیماری مزمن و خطرناک و از علل عمده ی مرگ و میر در جهان محسوب می شود. هدف از پژوهش حاضر مقایسه ی سبک بزرگ نمایی غیرانطباقی، جهت گیری منفی به مساله، تنظیم هیجان بین فردی، سبک پردازش هیجانی و حساسیت به طرد در بیماران مبتلا به ایدز و افراد سالم بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر کلیه ی بیماران مبتلا به ایدز بودند که در زمستان 96 به مرکز بهداشت در شهر ارومیه مراجعه کرده بودند. نمونه ی پژوهش نیز شامل 40 نفر مبتلا به ایدز مراجعه کننده به مرکز بهداشت در شهر ارومیه و 40 نفر از افراد سالم بودند که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چندمتغیره و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد بین دو گروه در متغیرهای سبک بزرگ نمایی غیرانطباقی، جهت گیری منفی به مساله، تنظیم هیجان بین فردی، سبک پردازش هیجانی و حساسیت به طرد تفاوت معناداری وجود دارد و بیماران مبتلا به ایدز در این متغیرها نمرات بیشتری کسب می کنند. می توان نتیجه گرفت بسیاری از مشکلات روان شناختی که بیماران مبتلا به ایدز تجربه می کنند، تا حدی متاثر از متغیرهای بررسی شده در پژوهش حاضر است. لذا توجه به این عوامل در سبب شناسی و درمان مشکلات روان شناختی این بیماران می تواند گامی مفید در مسیر کمک به کاهش این مشکلات و ارتقاء سلامت روان آنها باشد.
اثربخشی مدیریت زندگی تلفیق شده با آموزش یادآوری خاص بر تاب آوری در زنان مطلقه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فرآیند طلاق بر آسیب پذیری فرد در برابر مشکلات جسمانی و روان شناختی می افزاید و به گونه ای منفی بر سلامت هیجانی، اجتماعی، جنسی و شغلی او اثر می گذارد که در همین راستا پژوهش حاضر با هدف اثربخشی مدیریت زندگی تلفیق شده با آموزش یادآوری خاص (MEST) بر تاب آوری در زنان مطلقه انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود. جامعه ی آماری، زنان مطلقه ی شهرستان نایین بودند، 30 زن تحت پوشش کمیته ی امداد امام (ره) و بهزیستی شهرستان نایین به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به شیوه ی تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه ی تاب آوری کانر و دیویدسون (Conner, 2003 & Davidson) بود. بسته ی آموزشی مدیریت زندگی تلفیق شده با آموزش یادآوری خاص برای یک دوره ی آموزش 11 هفته ای با جلسات 90 دقیقه ای برای حداکثر 15 نفر شرکت کننده تهیه و تنظیم شد که شامل تلفیقی از مهارت های زندگی، تکنیک های درمان مثبت نگر، بهزیستی روان شناختی و آموزش بازیابی خاطرات سرگذشتی (یادآوری خاص) به منظور تغییر باورهای بنیادین و افکار خودآیند منفی و ایجاد تغییرات شناختی همراه با تمرین و تکالیف خانگی است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد، متغیر تاب آوری در طی مراحل پس آزمون و پیگیری تغییر کرده است که نسبت به مرحله ی پیش آزمون معنادار به شمار می رود (P<0/05). همچنین متغیر مبتنی بر تلفیق مدیریت زندگی با آموزش یادآوری خاص بر مؤلفه ی تاب آوری در زنان مطلقه دارای تأثیر معنی داری بوده است (P<0/05). بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده می توان استنباط کرد که روش مداخله ی مدیریت زندگی تلفیق شده با آموزش یادآوری خاص با ایجاد سبک زندگی جدید و تغییر در نظام شناختی- رفتاری می تواند نگرش ها و الگوهای رفتاری و اجتماعی آزمودنی ها را نسبت به زندگی گذشته تغییر داده و در نهایت با افزایش تاب آوری، بینشی مثبت و امیدوارانه را نسبت به شرایط حال و آینده ایجاد و تأمین سلامت و بهزیستی روان شناختی را تحقق بخشد.
مقایسه راهبردهای مقابله با استرس و شفقت به خود در زنان با و بدون آرتریت روماتوئید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه راهبردهای مقابله با استرس و شفقت به خود در زنان با و بدون آرتریت روماتوئید بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان مبتلا به بیماری آرتریت روماتوئید شهر اردبیل در سال 1397 بودند که از بین مراجعه کنندگان به مراکز درمانی شهر اردبیل تعداد 80 زن مبتلا به آرتریت روماتوئید و تعداد 74 زن بدون آرتریت روماتوئید به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس استرس ادراک شده بیلینگز و موس (1981) و مقیاس شفقت به خود نف (2003) استفاده شد . داده های پژوهش نیز با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند . یافته های حاصل از تحلیل داده های پژوهش نشان داد که زنان با آرتریت روماتوئید در مقایسه با زنان عادی از مقابله های شناختی و رفتاری و رفتار شفقت به خود کمتر و از مقابله های اجتنابی بیشتری استفاده می کردند (001/0> p ). با توجه به اینکه راهبردهای مقابله با استرس و رفتار شفقت به خود در زنان مبتلا به آرتریت روماتوئید کمتر وجود دارد ، این متغیرها می توانند در پیشگیری از تشدید و عود دردهای آرتریت روماتوئیدی نقش مهمی ایفا کنند. از این رو لازم است متخصصان و روان شناسان این حوزه بیشتر به ابعاد روان شناختی این بیماری توجه کنند.
پیامدهای نشخوار فکری در زنان دارای تعارضات زناشویی: مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۷ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶۷
122-153
حوزههای تخصصی:
هدف : نشخوار فکری عامل پیش بینی قوی برای افسردگی است. افسردگی نیز می تواند به رابطه زوجی آسیب وارد نماید. لذا این پژوهش با هدف بررسی پیامدهای نشخوار فکری در زنان دارای تعارضات زناشویی انجام شد. روش: این پژوهش به شیوه کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. روش نمونه گیری هدفمند و تا حد اشباع بوده و داده ها از 15 زن متأهل که دارای تعارضات زناشویی بودند به دست آمده است. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده گردید. یافته ها: پس از تحلیل محتوای داده ها، شش مقوله اصلی حاصل گردید که عبارتند از: علائم افسردگی(درد های جسمانی، کاهش انرژی، کاهش خلق، کاهش میل به زندگی، مشکل خواب،کاهش انگیزه وکاهش تمایل جنسی)، هیجان های منفی (خشم، غم، تنفر، حس انتقام،کینه و اضطراب)، تکانشگری (پرخاشگری و نداشتن کنترل بر رفتار)، کاهش کار آمدی (پرخاشگری با فرزندان، کاهش ارتباط با فرزندان و انجام ندادن کارهای منزل) و گیر افتادن در چرخه های ارتباطی منفی (جرو بحث کردن، انتقادگری و اجتناب از همسر)، اجتناب از دیگران(کاهش ارتباط با دیگران وگوشه گیری). نتیجه گیری : هنگامی که تعارض حل نشود، فرایند نشخوار فکری در زنان فعال شده وکاهش کارآمدی در روابط فردی وزوجی و افسردگی از پیامدهای آن است. افسردگی منجر به افزایش نشخوار فکری و افزایش تعارضات زناشویی را در پی خواهد داشت. هدف : نشخوار فکری عامل پیش بینی قوی برای افسردگی است. افسردگی نیز می تواند به رابطه زوجی آسیب وارد نماید. لذا این پژوهش با هدف بررسی پیامدهای نشخوار فکری در زنان دارای تعارضات زناشویی انجام شد. روش: این پژوهش به شیوه کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. روش نمونه گیری هدفمند و تا حد اشباع بوده و داده ها از 15 زن متأهل که دارای تعارضات زناشویی بودند به دست آمده است. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده گردید. یافته ها: پس از تحلیل محتوای داده ها، شش مقوله اصلی حاصل گردید که عبارتند از: علائم افسردگی(درد های جسمانی، کاهش انرژی، کاهش خلق، کاهش میل به زندگی، مشکل خواب،کاهش انگیزه وکاهش تمایل جنسی)، هیجان های منفی (خشم، غم، تنفر، حس انتقام،کینه و اضطراب)، تکانشگری (پرخاشگری و نداشتن کنترل بر رفتار)، کاهش کار آمدی (پرخاشگری با فرزندان، کاهش ارتباط با فرزندان و انجام ندادن کارهای منزل) و گیر افتادن در چرخه های ارتباطی منفی (جرو بحث کردن، انتقادگری و اجتناب از همسر)، اجتناب از دیگران(کاهش ارتباط با دیگران وگوشه گیری). نتیجه گیری : هنگامی که تعارض حل نشود، فرایند نشخوار فکری در زنان فعال شده وکاهش کارآمدی در روابط فردی وزوجی و افسردگی از پیامدهای آن است. افسردگی منجر به افزایش نشخوار فکری و افزایش تعارضات زناشویی را در پی خواهد داشت.
رابطه خلاقیت مدیران با اثربخشی معلمان مدارس ابتدایی دخترانه شهرستان رباط کریم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف اساسی این پژوهش شناسایی رابطه خلاقیت مدیران با اثر بخشی معلمان مدارس ابتدایی دخترانه شهرستان رباط کریم است. روش اجرای پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه مدیران و معلمان مدارس ابتدایی دخترانه شهرستان رباط کریم بودند که در سال 1394-1393 به ترتیب به تعداد 42 نفر مدیر،324 نفرمعلم بودند که 42 نفرمدیر و 176 نفر از معلمان بر اساس جدول مورگان انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه 28 سوالی پارسونز برای اثربخشی معلمان و آزمون 60 سوالی تورنس برای خلاقیت مدیران استفاده شد. اثر بخشی بر اساس مدل پارسونز تدوین شده و چهار مولفه (انطباق، تحقق اهداف، رضایت شغلی ،سلامت سازمانی) می باشد. برای جمع آوری اطلاعات از یک نوع پرسشنامه که پایایی آن 88/0 و یک آزمون خلاقیت تورنس که پایایی آن 91/0 محاسبه شده بود استفاده شد. برای آزمون فرضیه ها از همبستگی پیرسون استفاده شده است. یافته ها آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد که بین خلاقیت مدیران با اثربخشی معلمان رابطه مثبت و معناداری برقرار است. 9درصد از تغییرات نمره اثربخشی معلمان با استفاده از خلاقیت مدیران قابل پیش بینی است. رابطه ی معناداری بین خلاقیت مدیران با انطباق و تحقق اهداف در معلمان وجود دارد. رابطه معناداری بین خلاقیت مدیران با رضایت شغلی و سلامت سازمانی وجود ندارد. نتایج این پژوهش حاکی از ان است که به طور کلی بین خلاقیت مدیران با اثربخشی معلمان رابطه معناداری وجود دارد.
بررسی رابطه بین دین داری، آخرت نگری و مسئولیت پذیری با سلامت روان دانش آموزان مقطع متوسطه دوم (شهر نیشابور)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش پیش بینی کنندگی دین داری، آخرت نگری و مسئولیت پذیری بر سلامت روان دانش آموزان مقطع متوسطه دوره دوم شهر نیشابور می باشد. طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوره دوم شهر نیشابور در سال تحصیلی 1397-1396 بود که از میان آنها 122 دانش آموز به عنوان نمونه آماری به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه دین داری گلاک و استارک، مقیاس آخرت نگری، پرسشنامه مسئولیت پذیری نوجوانان و پرسشنامه سلامت عمومی می باشند. یافته های پژوهش نشان داد که بین متغیرهای پیش بین با سلامت روان رابطه مثبت و معناداری (0۱/0 p <) وجود دارد که ضرایب همبستگی بین دین داری و سلامت روان 267/0، بین آخرت نگری و سلامت روان 337/0 و بین مسئولیت پذیری و سلامت روان 337/0 محاسبه شد. همچنین از بین متغیر های پیش بین، متغیر مسئولیت پذیری توانست به طور معناداری نقش پیش بینی کنندگی را برای سلامت روان ایفا کند (349/0 B =). در قسمت بحث و نتیجه گیری پژوهش حاضر، به تبیین این روابط پرداخته شده است.
هم سنجی اثربخشی آموزش زوج ها بر اساس رویکرد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد(اکت) و تصویرسازی ارتباطی (ایماگوتراپی) بر مدیریت تعارض زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
185 - 212
حوزههای تخصصی:
روابط صمیمانه زناشویی، مهم ترین پیش بینی کننده رضایت از زندگی است. هدف از پژوهش حاضر، هم سنجی اثربخشی آموزش زوج ها بر اساس رویکرد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و تصویرسازی ارتباطی بر مدیریت تعارض زوجین بود. جامعه ی آماری این پژوهش کل زوج های مراجعه کننده به مرکز مشاوره آوای سروش شهر کرمانشاه در سال 1397 بود که از میان آن ها تعداد 45 زوج که دارای معیارهای ورود به پژوهش بودند به عنوان نمونه و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. بنابراین، 45 زوج (زن و شوهر ) انتخاب و به صورت گمارش تصادفی، در سه گروه (15زوجی) ایماگوتراپی، اکت و شاهد جایگزین شدند. در 8 جلسه 120 دقیقه ای یکی از گروه های آزمایش در معرض آموزش بر اساس رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه دیگر در معرض آموزش بر اساس تصویرسازی ارتباطی قرار گرفتند. مدیریت تعارض توسط پرسشنامه تعارض زناشویی(MCQ) سنجیده شد. داده های حاصل در سطح توصیفی با استفاده از میانگین و انحراف استاندارد و در سطح استنباطی با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره (مانکووا) توسط نرم افزارSPSS نسخه 23 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد در سطح معنی داری 5 درصد آموزش زوج ها بر اساس رویکرد اکت و ایماگوتراپی بر مدیریت تعارض زوجین مؤثر است. همچنین نتایج حاکی از آن بود که آموزش زوج ها بر اساس رویکرد اکت در ابعاد روابط خانوادگی و خویشاوندان مؤثرتر و آموزش زوج ها بر اساس رویکرد ایماگوتراپی در بعد هیجانی مؤثرتر است و در دیگر ابعاد مدیریت تعارض بین این دو روش تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
بررسی عوامل تاثیرگذار اقتصادی و ساختار خانواده بر اختلال بیش فعالی و نقص توجه کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ بهار ۱۳۹۸ شماره ۶۹
230-253
حوزههای تخصصی:
شرایط اقتصادی و خانوادگی، از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر سلامت روان کودک است. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل تاثیرگذار اقتصادی و خانوادگی بر نشانه های بیش فعالی و نقص توجه کودکان سنین 6-11 سال بود. روش: در این پژوهش برای بررسی هدف تحقیق از روش تحقیق کیفی استفاده شد. لذا 13 مادر دارای کودک مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی با کمک مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و سپس داده های به دست آمده از طریق روش تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش در بخش کیفی پژوهش منجر به شناسایی چهار مقوله فرعی و دو مقوله اصلی شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد، خانواده کودکان دارای اختلال بیش فعالی/نقص توجه دارای درآمد پایین، داشتن سوابق بیکاری، فضای ناکافی منزل مسکونی، نداشتن اتاق اختصاصی کودک، سطح تحصیلات پایین، نداشتن اگاهی کافی درباره اختلال کودک و تک والدی/چند والدی بودن کودک بودند. و این عوامل احتمالا موجب افزایش نشانه های اختلال بیش فعالی می شود. پیشنهاد می شود درمانگران در درمان کودکان دارای اختلال بیش فعالی/نقص توجه به عوامل استرس آور مانند شرایط اقتصادی و خانوادگی توجه نمایند.
نخبه یا غیرنخبه: مقایسه مولفه های ذهن آگاهی در ورزشکاران ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه ذهن آگاهی در ورزشکاران برتر و غیربرتر می باشد. روش تحقیق علی مقایسه ای بوده و در این تحقیق 112ورزشکار پسر و دختر با میانگین سنی 23.06 مورد مصاحبه و پرسش قرار گرفتند و سوالات جمعیت شناسی و پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی شامل 39 سوال پنج وجهی لیکرت را تکمیل نمودند، این پرسشنامه خود گزارشی برای ارزیابی مهارت های ذهن آگاهی است که دارای اعتبار و پایایی خوبی می باشد . داده های حاصل از تحقیق با تحلیل آمار استنباطی، با استفاده از مدل نرمال t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بدست آمده در پژوهش نشان می دهد که بین ورزشکاران برتر و غیربرتر در مولفه های توصیف، مشاهده، عملکرد آگاهانه و عدم قضاوت تفاوت معنادار وجود دارد، بنحویکه ورزشکاران برتر از نمره ذهن آگاهی بالاتری برخودارند. با توجه به نتایج بدست آمده ذهن آگاهی و زیر مولفه های آن که در زمینه های بسیاری درحیطه استرس، سلامت روان و توانمندی فردی توام با کارکرد مثبت بوده است در حوزه روان شناسی ورزش و در موفقیت ورزشکاران موثر بوده فلذا بدین ترتیب برای موفقیت بیشتر می توان از شیوه های آموزش ذهن آگاهی ورزشی استفاده نمود.
تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش شفقت به خود، تحمل پریشانی، و تنظیم هیجان در دانش آموزان با اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ششم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۲۰)
173-187
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ا ضطراب اجتماعی یکی از ناتوان کننده ترین اختلالات اضطرابی است که در زندگی شخصی، تعاملات اجتماعی، زندگی حرفه ای، و سایر ابعاد زندگی فرد، سازش نایافتگی ایجاد می کند. در این ارتباط پژوهش حاضر با هد ف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش شفقت به خود، تحمل پریشانی، و تنظیم هیجان در دانش آموزان با اختلال اضطراب اجتماعی انجام شده است. روش: در این پژوهش از روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر متوسطه مبتلابه اختلال اضطراب اجتماعی شهر تهران در زمستان 1395 بودند که از بین آنها تعداد 60 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفرِ آزمایش و گواه جایدهی شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل چهار پرسشنامه استاندارد اضطراب اجتماعی (کانور و همکاران، 2000)، شفقت به خود (نوربالا، 1392)، تحمل پریشانی (سیمون و همکاران، 2005)، و تنظیم هیجان (گارنفکس و همکاران، 2001) بوده است . برنامه درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش در 8 جلسه برای گروه آزمایش انجام شد. در پایان داده های به دست آمده با آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش در کاهش اضطراب اجتماعی و افزایش شفقت به خود، افزایش تحمل پریشانی، و تنظیم هیجان دانش آموزان تأثیر داشته است. همچنین نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که میزان تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش اضطراب اجتماعی (288/817 F= ، 0/535= η ، 0/05 p< )، افزایش شفقت به خود کلی (149/196 F= ، 0/62= η ، 0/05>p ) ، تحمل پریشانی کلی (352/88 = F ، 0/56= η ، 0/05>p ) ، و تنظیم هیجان (185/842 F= ، 0/57= η ، 0/05>p ) معنادار بوده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل از این پژوهش می توان گفت در درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به دانش آموزان آموخته می شود که به جای اجتناب فکری و عملی از افکار و موقعیت هایی که در در جمع با آنها روبرو می شوند با افزایش پذیرش روانی و ذهنی نسبت به تجارب درونی، با اضطراب اجتماعی مقابله کنند. همچنین رویارویی فعال و مؤثر با افکار و احساسات، تغییر نگاه نسبت به خود، و بازنگری در ارزش ها و اهداف زندگی را می توان از عوامل اصلی مؤثر در روش درمان پذیرش و تعهد دانست.
بررسی برخی از اثرات حسادت ورزی بر سلامت روان از دیدگاه اسلام و روان شناسی: مطالعه ی توصیفی-کتابخانه یی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳
65-74
حوزههای تخصصی:
دین اسلام برای سلامت در همه ی ابعاد آن اعم از زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی ارزش قائل است؛ تا جایی که انسان مؤمن را شخصی دارای رفتار سلیم معرفی می نماید و ریشه ی اغلب رفتارهای غیراخلاقی را انحراف از سلامت ذکر می کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اجمالی برخی از آثار حسادت ورزی بر سلامت روان از دیدگاه اسلام و روان شناسی است. مواد و روش ها: در این مطالعه که به روش توصیفی-کتابخانه یی انجام شده، از کتاب هایی در حوزه ی علوم دینی، روان شناسی اسلامی و سلامت روان و همچنین از مقالاتی در حوزه ی دین و روان شناسی با تأکید بر موضوع حسادت استفاده شده است. یافته ها: این مطالعه همسو با دیگر یافته های پژوهشی نشان داده است که حسد و حسادت ورزی از جمله رفتارهایی است که ریشه در تجربه های نامناسب دوران کودکی و یادگیری ناقص رفتار اخلاقی(وجدان) دارد. این مطالعه همچنین همسو با مطالعه های پیشین، نشان داد که ریشه های حسادت را می توان در زمینه های خانوادگی جستجو کرد؛ زمینه هایی مانند تبعیض در خانواده، نبود امنیت، بی توجهی به سبک های درست فرزندپروری، ایجاد حسّ خودکم بینی در فرزندان، بی توجهی به استعدادهای فردی و پرورش آن و رشد ضعیف عزت نفس. نتیجه گیری: برای کاهش اثرهای متعدد فردی، خانوادگی و اجتماعیِ این رفتار می توان به برنامه های پیشگیرانه و آموزشی در خانواده و آموزش و پرورش اقدام کرد.
نقش واسطه ای سلامت معنوی در ارتباط بین هوش هیجانی و اعتیاد به تلفن همراه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: استفاده اعتیادی از تلفن همراه عادت های تفکر انسان را عمیقاً تغییر داده و بر سازگاری رفتاری و روانی-اجتماعی افراد نیز تأثیر گذاشته است. پژوهش حاضر با هدف نقش واسطه ای سلامت معنوی در ارتباط بین هوش هیجانی و اعتیاد به تلفن همراه انجام گرفته است. روش کار: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان پسر دوره متوسطه مدارس دولتی شهرستان اردبیل در سال تحصیلی 1398 بود که از میان آنان نمونه ای به حجم 250 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ا ی چندمرحله ای انتخاب شد و به پرسش نامه های اعتیاد به تلفن همراه، هوش هیجانی و سلامت معنوی پاسخ دادند. داده ها نیز با شاخص های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و الگوی روابط ساختاری تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج ضریب همبستگی نشان داد که اعتیاد به تلفن همراه با نمره کل هوش هیجانی و مؤلفه های آن و با سلامت معنوی ارتباط منفی داشت. همچنین سلامت معنوی با نمره کل هوش هیجانی و مؤلفه های آگاهی و خودانگیزی ارتباط مثبت داشت (001/0P<). علاوه براین، شاخص های برازش الگو نیز تأثیر هوش هیجانی را بر اعتیاد به تلفن همراه با میانجیگری سلامت معنوی تأیید کرد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش این فرض را تقویت می کند که سلامت معنوی می تواند عاملی محافظتی در نوجوانان باشد و به آنان کمک کند تا علائم منفی مرتبط با استفاده از اینترنت و تلفن های هوشمند را کاهش دهند. پیامدهای این یافته ها برای پیشگیری از ناسازگاری روان شناختی مرتبط با اینترنت و استفاده مشکل ساز از تلفن های هوشمند در نوجوانان کاربرد دارد.
نقش تحمل ناپذیری عدم قطعیّت در سبب شناسی و درمان اختلال های هیجانی: مقاله مروری کوتاه
حوزههای تخصصی:
تحمّل ناپذیری عدم قطعیّت معمولاً به عنوان واکنش های هیجانی، شناختی و رفتاری منفی به موقعیّت های مبهم شناخته می شود. مطالعات مختلفی تحمّل ناپذیری عدم قطعیّت را به عنوان ویژگی مشترک در بین تمامی اختلا ل های هیجانی به حساب آورده اند. تحمّل ناپذیریی عدم قطعیّت دارای دو بُعد مهمِ آینده نگر و بازدارنده است. هر کدام از ابعاد تحمّل ناپذیری عدم قطعیّت نیز در اختلال خاصّی نقش دارند. به دلیل نقش مهم تحمّل ناپذیری عدم قطعیّت در ایجاد و تداوم اختلال های هیجانی متخصصین بالینی در صدد درمان آن برآمدند. در نهایت اینکه تغییر در تحمّل ناپذیری عدم قطعیّت می تواند در بهبودی علائم اختلال های هیجانی مختلف در درمان فراتشخیصی کمک کننده باشد.در این مرورِ کوتاه سعی شده است ضمن پرداختن به اهمیت تحمّل ناپذیری عدم قطعیّت، جایگاه آن در پدید آیی و تداوم اختلال های هیجانی بررسی و تلویحاتی برای درمان این سازه برای متخصصین ارائه شود.
اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر چشم انداز زمان و بهزیستی هیجانی در افراد دارای علایم اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۲
117 - 143
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر چشم انداز زمان و بهزیستی هیجانی افراد دارای علایم اختلال اضطراب فراگیر انجام شد. پژوهش نیمه تجربی همراه با گروه کنترل و آزمایش به صورت پیش آزمون- پس آزمون بود. 30 نفر از دانشجویان دارای علایم اختلال اضطراب فراگیر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش گمارش شدند. گروه آزمایش مداخله 8 جلسه ای شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را دریافت کردند اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. داده ها قبل و بعد از اجرای مداخله با مقیاس های چشم انداز زمان زیمباردو (1999) و مقیاس بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو (۲۰۰۳) گردآوری شده و با روش تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در نمرات پس آزمون ابعاد چشم انداز زمان و بهزیستی هیجانی تفاوت معناداری وجود دارد. ارائه مداخله شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی باعث تغییرات 71 درصدی ابعاد چشم انداز زمان آینده، 51 درصدی آینده متعالی، 74 درصدی حال تقدیرنگر، 67 درصدی حال لذت نگر، 67 درصدی گذشته مثبت و 65 درصدی گذشته منفی آزمودنی های گروه آزمایش شده است(p<0/05). همچنین افراد گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل میانگین نمرات بیشتری در پس آزمون بهزیستی هیجانی کسب کردند. (p<0/05). شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در بهبود چشم انداز زمان و افزایش بهزیستی هیجانی افراد دارای علایم اختلال اضطراب فراگیر اثربخش است
مقایسه اثربخشی آموزش معنامحور تحصیلی و آموزش روانشناسی مثبت نگر بر خوش بینی تحصیلی و معنای تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش معنامحور تحصیلی و آموزش روانشناسی مثبت نگر بر خوش بینی تحصیلی و معنای تحصیلی دانش آموزان ایرانی ساکن دانمارک اجرا شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری دانش آموزان 12 تا 18 ساله ایرانی ساکن شهر کپنهاگ دانمارک در زمستان 2021 بود. 60 نفر ازطریق نمونه گیری دردسترس بر مبنای ملاک های ورود، انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه (هر گروه 20 نفر) گمارده شدند. پرسشنامه خوش بینی تحصیلی و معنای تحصیل برای سنجش متغیرهای وابسته استفاده شد. گروه آموزش معنامحور تحصیلی و آموزش روانشناسی مثبت نگر طی 10 جلسه آموزش داده شدند. داده ها ازطریق تحلیل کواریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج نشان می دهند در مرحله پس آزمون در خوش بینی تحصیلی و معنای تحصیلی به ترتیب بین گروه آموزش معنامحور تحصیلی و گروه آموزش مثبت نگر با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. در خوش بینی تحصیلی بین دو گروه آموزش تفاوت معناداری مشاهده نشد؛ به هرحال، آموزش معنامحور تحصیلی نسبت به آموزش مثبت نگر در معنای تحصیلی دارای اثربخشی بالاتری بود. همچنین، نتایج نشان دادند در مرحله پیگیری در متغیر خوش بینی تحصیلی و معنای تحصیل بین گروههای پژوهش تفاوت معناداری وجود ندارد. براساس نتایج، آموزش معنامحور تحصیلی و آموزش مثبت نگر، دو روش مؤثر برای ارتقای خوش بینی و معنای تحصیلی دانش آموزان ایرانی ساکن دانمارک هستند.
پیش بینی سانحه پذیری کودکان بر اساس نشانه های اختلال نارسایی توجه - فزون کنشی و کندگامی شناختی: نقش میانجی حساسیت به پاداش و تنبیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: حوادث چه به صورت عمدی و چه به صورت غیرعمدی یکی از مهم ترین علل وقوع میلیون ها مرگ و ناتوانی کودکان در سراسر جهان به شمار می آیند و بار مالی زیادی را بر سیستم بهداشتی درمانی جوامع تحمیل می کنند. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سانحه پذیری کودکان بر اساس نشانه های اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی و کندگامی شناختی با میانجی گری حساسیت به پاداش و تنبیه انجام شد. مواد و روش ها: طرح پژوهشی حاضر از نوع توصیفی و با روش همبستگی انجام شد. بدین منظور از بین جامعه آماری دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر تبریز در سال تحصیلی 99-98 ، تعداد 200 دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای سه مرحله ای، انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس درجه بندی رفتار (سوانسون، نولان و پلهام، 1980)، پرسشنامه کندگامی شناختی (پنی، واچبوچ، کلین، کورکوم و اسکیس، 2009)، آزمون خطرپذیری بادکنکی (لجوئز، 2002) و پرسشنامه سنجش سوانح (پترسون، سالدانا و هیبلوم، 1996) بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار SPSS20 و AMOS 24 استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که با افزایش نشانه های نارسایی توجه- فزون کنشی و کاهش نشانه های کندگامی شناختی، میزان حوادث غیرعمدی در بین کودکان افزایش می یابد. همچنین حساسیت به پاداش و تنبیه می تواند در رابطه بین اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی و کندگامی شناختی با سانحه پذیری، نقش میانجی ایفا کند (0/05p<) نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که حساسیت بالا به تنبیه سبب محافظت افراد از سوانح غیرعمد می شود؛ زیرا سانحه دیدن نوعی تنبیه محسوب شده و کودکان با درجات بالای نشانه های کندگامی شناختی به دلیل حساسیت بالای تنبیه، خود را درگیر کارهای خطرناک و ریسک پذیر نمی کنند و در نتیجه کمتر دچار سانحه می شوند. در حالی که کودکان با نشانه های بالای نارسایی توجه- فزون کنشی به دلیل حساسیت بالا به پاداش همواره به دنیال خطر و هیجان بوده و بنابراین سانحه پذیری بالاتری دارند.
ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه آسیب ثانویه در همسران جانبازان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف پژوهش حاضر با هدف بررسی برخی از ویژگی های روانسنجی پرسش نامه آسیب ثانویه در همسران جانبازان انجام شد. مواد و روش ها جامعه پژوهش حاضر شامل همسران جانبازان شهرهای یزد، اصفهان، شیراز و اهواز بود که یکی از فرزندان آن ها در سال تحصیلی ۱۳۹۲-۱۳۹۱ در مدارس شاهد و ایثارگر این شهرها مشغول به تحصیل بودند. ابتدا با روش نمونه گیری خوشه ای ۳۷۹ نفر از این جامعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه آسیب ثانویه، مقیاس سنجش نشانه های اختلال استرس پس از سانحه می سی سی پی، مقیاس استرس آسیب ثانویه، مقیاس افسردگی و اضطراب و استرس استفاده شد. داده ها به روش تحلیل عاملی تأییدی، همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل، ضریب آلفای کرونباخ و شاخص روایی محتوایی با استفاده از نسخه ۱۸ نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شدند. یافته ها تحلیل عاملی تأییدی نشان داد پرسش نامه آسیب ثانویه همانند ساختار عاملی نسخه اصلی مقیاس، در نمونه ایرانی ساختاری تک عاملی دارد. روایی صوری پرسش نامه با استفاده از روش تأثیر آیتم و روایی محتوایی آن با استفاده از شاخص روایی محتوایی تأیید شد. وجود همبستگی بالا میان نمره پرسش نامه آسیب ثانویه و نمره خرده مقیاس های افسردگی و اضطراب و استرس و خرده مقیاس های اختلال استرس پس از سانحه می سی سی پی و مقیاس استرس ضربه ثانویه نشانگر روایی همگرای مقیاس بود (P<۰.۰۱) . همچنین پرسش نامه آسیب ثانویه قادر بود گروه آزمودنی های دارای سلامت روان بالا را از گروه آزمودنی های دارای سلامت روان پایین تشخیص دهد. ضریب آلفای کرونباخ کل مقیاس ۰/۹۲ و پایایی بازآزمایی آن به فاصله یک هفته میان دوبار اجرای آزمون ۰/۸۱ به دست آمد (P<۰.۰۱) . نتیجه گیری بر اساس یافته های این پژوهش، نسخه فارسی پرسش نامه آسیب ثانویه، پایایی و روایی مطلوبی در همسران جانبازان ایرانی دارد.
ناکارآمدی دلایل منطقی در تغییر تصمیم های اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثر دلیل های منطقی بر تصمیم گیری های اخلاقی بود.فراخوان شرکت در پژوهش به نشانی ایمیل 75هزار نفر از ساکنان شهر تهران و حومه فرستاده شد که 765 نفر داوطلب شرکت در این پژوهش شدند. ابزار پژوهش یک دوراهی اخلاقی (استنلی، روقرتی، یانگ، هن و دبریگارد، 2018) بود. در یک طرح تجربی از آزمودنی ها خواسته شد تا پاسخ دهند اگر در این دوراهی اخلاقی قرار بگیرند، کدام یک از دو راه را بر می گزیدند (تصمیم نخستین). سپس آزمودنی ها به طور تصادفی به سه گروه گمارده شدند: به یک گروه دلیل های موافق تصمیم نخستین، به یک گروه دلیل های مخالف تصمیم نخستین، و به یک گروه همه دلیل ها (موافق و مخالف) داده شد و از هر سه گروه خواسته شد که این دلیل ها را ارزیابی کنند. سپس از آزمودنی ها خواسته شد دوباره یکی از دو راه را برگزینند (تصمیم پایانی). آزمون دقیق فیشر، تحلیل رگرسیون لُجیستیک و تحلیل واریانس نشان داد که تعداد بسیار کمی از آزمودنی ها پس از بررسی دلیل ها، تصمیم نخستین خود را تغییر دادند. تصمیم نخستین، بخش بزرگی از واریانس تصمیم پایانی را تبیین کرد و آزمودنی ها دلیل های موافق تصمیم نخستین خود را بهتر از دلیل های مخالفِ آن ارزیابی کردند. این یافته ها نشان می دهد که دلیل های منطقی به تغییر تصمیم های اخلاقی افراد کمکی نمی کند.
تعیین سهم ادراک خطر بر اساس ویژگی های شخصیتی در رانندگان خطرآفرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از این پژوهش تبیین رفتار رانندگی خطرآفرین بر اساس ویژگی های شخصیتی و ادارک خطر بود. روش : روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری 2700 راننده وسایط نقلیه در استان تهران بود که در 3 ماه اول سال 1392 توسط پلیس راهنمایی و رانندگی به دلیل رانندگی خطرآفرین توقیف شده بودند. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران محاسبه شد و نمونه گیری به صورت در دسترس و داوطلبانه بود. برای جمع آوری اطلاعات از نسخه کوتاه پرسش نامه شخصیتی نئو کاستا و مک کرا 1989 و ادراک خطر رانندگی آلبرگ و راندمو (2001) استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد که بر اساس پنج ویژگی شخصیت روان رنجورخویی، برون گرایی، باز بودن به تجربه، توافق و وجدانی بودن می توان ادراک خطر را پیش بینی کرد و همبستگی بین متغیرهای پیش بین شخصیتی و متغیر ادراک خطر در رانندگی معنی دار بود. نتیجه گیری : از آن جا که ویژگی های شخصیتی و ادراک خطر رانندگی در بروز حوادث رانندگی نقش دارد، بنابراین ارزیابی شخصیت و ادراک خطر رانندگی داوطلبین دریافت و تمدید گواهی نامه رانندگی و نیز افرادی که به دلیل رانندگی خطرآفرین توقیف می شوند، امری کاربردی و ضروری در جهت شناسایی رانندگان خطرآفرین به نظر می رسد.
اثربخشی آموزش مبتنی بر درمان بین نسلی بوون و مدل مک مستر بر اضطراب، خودکارآمدی و خودکنترلی مردان و زنان در آستانه طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان بین نسلی بوئن و مقایسه آن با مدل مک مستر بر اضطراب، خودکارآمدی و خودکنترلی مردان و زنان در آستانه طلاق بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری دو ماهه بود؛ و جامعه آماری پژوهش حاضر زنان و مردان مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 6 تهران در سال 1399 بود که پس از غربالگری با پرسشنامه اضطراب زانک (1971) 45 زن و مرد به شیوه در دسترس انتخاب و در گروه های آزمایشی بین نسلی بوئن (15 نفر)، گروه آزمایشی مدل مک مستر (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. هر دو گروه آزمایش به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله بین نسلی بوئن (1981) و مدل مک مستر (2007) قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و مادوکس (1982) و خودکنترلی تانجی، بامستر و بونه (2004) بود و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط اندازه های مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر مداخله بین نسلی بوئن بر نمره اضطراب (73/5=F، 024/0 =P)، خودکارآمدی (16/6=F، 019/0 =P) و خودکنترلی (24/9=F، 005/0 =P) و مداخله مدل مک مستر بر نمره اضطراب (25/5=F، 030/0 =P)، خودکارآمدی (96/7=F، 009/0 =P) و خودکنترلی (56/8=F، 007/0 =P) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که مداخله بین نسلی بوئن و مدل مک مستر برای افزایش خودکارآمدی و خودکنترلی و همچنین کاهش اضطراب در زنان و مردان دچار تعارض زناشویی و در آستانه طلاق روش مناسبی است.