فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۰۱ تا ۱٬۸۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: از اینرو هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشخوار ذهنی و فرسودگی هیجانی زنان مطلقه سرپرست خانوار میباشد. مواد و روشها: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با دو گروه آزمایش و گروه گواه و جامعه آماری شامل کلیه زنان مطلقه سرپرست خانوار در شهر اصفهان در سال 1402 که به روش نمونه گیری دردسترس 45 نفر انتخاب، و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (گروه درمان پذیرش و تعهد 15 نفر و گروه درمان فراتشخیصی 15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) قرار گرفتند. سپس به گروه آزمایش درمان پذیرش و تعهد 8 جلسه 90 دقیقهای و به گروه آزمایش درمان فراتشخیصی هم 8 جلسه 90 دقیقهای ارائه شد. برای گروه گواه مداخلهای صورت نگرفت. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه نشخوار ذهنی نولن – هوکسما و مورو (1991) و پرسشنامه فرسودگی هیجانی مسلش و جکسون (1981) بود. دادهها بهوسیله روش آماری تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد، تفاوت معناداری را بین میانگین نمرات پس آزمون و آزمون پیگیری متغیر نشخوار ذهنی و میانگین نمرات پس آزمون فرسودگی هیجانی وجود ندارد و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد اثربخشی بیشتری را نسبت به درمان فراتشخیصی بر کاهش نشخوار ذهنی و نگرانی زنان مطلقه سرپرست خانوار داشت. نتیجهگیری: درمان پذیرش و تعهد و درمان فراتشخیصی با آموزش روشهای مناسب برخورد با موضوعات هیجانی، راهبردهای سازگارانه زنان مطلقه سرپرست خانوار برای تنظیم هیجانات را افزایش داده و باعث ارتقاء سطح سلامت روانی و کاهش نشخوار ذهنی و فرسودگی هیجانی شدهاند و همین موجب تجربه کمتر اختلالات فیزیولوژیکی و هیجانی شده است
اثربخشی آموزش مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری بر کاهش مشکلات هیجانی، کیفیت خواب و شدت تجربه درد در زنان مبتلا به سردرد تنشی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
97 - 114
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری بر کاهش مشکلات هیجانی، کیفیت خواب و شدت تجربه درد در زنان مبتلا به سردرد تنشی مزمن بود.
روش: با توجه به گمارش تصادفی آزمودنی ها و گروه مقایسه کنترل روش پژوهش نیمه آزمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه مراجعان زن مبتلا به سردرد تنشی مزمن به کلینیک تخصصی درد بیمارستان فوق تخصصی خاتم الانبیاء شهر تهران در سال 1401 بود که از بین آنها تعداد 34 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و با انتساب تصادفی در دو گروه 17 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه درجه بندی درد مزمن (ون کوروف و همکاران، 1990)، پرسشنامه کیفیت خواب (بویس و همکاران، 1989) و پرسشنامه دشواری های تنظیم هیجانی (گراتز و رومر، 2004) استفاده شد. گروه آزمایشی به مدت دو ماه و نیم در 10 جلسه 60 دقیقه ای درمان مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری را دریافت نمودند. تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی، آزمون پیش فرض های آماری و آنالیر کوواریانس چندمتغیری با SPSS نسخه 26 انجام شد.
یافته ها: نتایج حاکی از آن است که آموزش مدیریت استرس مبتنی بر نظریه شناختی- رفتاری بر بدتنظیمی هیجانی (000/0=P)، کیفیت خواب (035/0=P) و شدت تجربه درد (004/0=P) تاثیر معنادار دارد.
نتیجه گیری: درمان مدیریت استرس مبتنی بر نظریه شناختی-رفتاری بر کاهش مشکلات هیجانی، کیفیت خواب و شدت تجربه درد در زنان مبتلا به سردرد تنشی مزمن دارای اثربخشی و کارایی بود
تجارب زیسته معلمان ابتدایی از مشکلات آموزش مجازی در بسترشاد
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۴۶۴-۴۵۸
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه زیسته معلمان ابتدایی شهر فردیس از مشکلات آموزش مجازی در بستر شاد انجام گرفت. رویکرد پژوهش از نوع کیفی و روش مطالعه پدیدارشناسی بود. مشارکت کنندگان، 25 نفر از معلمان دوره ابتدایی شهر کرج بودند که بر اساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. با توجه به حضوری شدن مدارس، مصاحبه با افراد شرکت کننده بصورت حضوری بود و بر اساس وقت از قبل تعیین شده به محل کار این افراد مراجعه می شد برای تجزیه تحلیل اطلاعات گردآوری شده از تکنیک تحلیل مضامین استفاده شد. برای اعتباریابی داده ها از روش بازبینی مشارکت کنندگان استفاده شد، و پس از استخراج و دسته بندی، مشکلات آموزش مجازی در پنج مقوله اصلی (مشکلات مربوط به مسائل آموزشی، مشکلات مربوط به مسائل فنّاوری، مشکلات مربوط به مسائل اجتماعی و فرهنگی، مشکلات مربوط به مسائل مدیریتی و مشکلات مربوط به مسائل مالی)، طبقه بندی شدند و این مقوله ها دارای25 مضامین فرعی هستند. نتایج پژوهش نشان داد مشکلات زیادی در حوزه آموزش، مدیریت، فنّاوری، فرهنگی – اجتماعی و مالی فرایند آموزش مجازی را تحت تأثیر قرار داده است و برای حل این مشکلات نیاز است که طراحی زیرساخت های منسجم و مدیریت صحیح رفع موانع جهت ارائه آموزش مجازی بهتر صورت گرفته شود.
نقش هیجانات مثبت پایین، تجارب مرتبط با اضطراب و درماندگی-ناامیدی مبتنی بر MMPI-3 در تجربه رنج و فشار مراقبتی مراقبان بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس (MS) میتواند بهطور قابلتوجهی بر کیفیت زندگی و فعالیتهای روزمره زندگی مراقبان تاثیر بگذارد و نحوه کنار آمدن با موقعیتهای استرسزا و چالشهای آن برای مراقبان از طریق شخصیت مراقب تعیین میشود. بر این اساس این پژوهش با هدف بررسی نقش هیجانات مثبت پایین، تجارب مرتبط با اضطراب و درماندگی-ناامیدی مبتنی بر MMPI-3 در تجربه رنج و فشار مراقبتی مراقبان بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) انجام شد. مواد و روشها: روش پژوهش بنیادی و توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه مراقبان همراه بیماران مبتلا به MS در شهر مشهد که در بازه زمانی مهر تا آذرماه 1403 به کلینیکهای تخصصی مغز و اعصاب و انجمن حمایت از بیماران MS مشهد مراجعه کرده بودند، تشکیل داد. تعداد 384 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینه سوتا - نسخه سوم (MMPI-3) و مقیاس فشار مراقبتی (CBS) و پرسشنامه ارزیابی رنج بیمار (SAQ) بود. برای تحلیل دادهها از تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافتهها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بیشترین همبستگی بین تجارب مرتبط با اضطراب و تجربه رنج و کمترین همبستگی بین تجارب مرتبط با اضطراب و درماندگی/ناامیدی مشاهده شد (01/0p>). همچنین درماندگی-ناامیدی و تجارب مرتبط با اضطراب 23 درصد واریانس تجربه رنج (23/0 R=Square) را تبیین میکند. بهعلاوه مشخص شد که تجارب مرتبط با اضطراب، هیجانات مثبت پایین و درماندگی-ناامیدی 41 درصد واریانس فشار مراقبتی (41/0 R=Square) را تبیین میکند نتیجهگیری: بر این اساس و با توجه به ارتباط ابعاد شخصیتی با تجربه رنج و فشار مراقبتی پیشنهاد میشود بهمنظور کاهش و تعدیل درد و رنج مراقبان برنامههای آموزشی و درمانی بهمنظور ارتقا و بهبود توانمندیهای شخصیتی مثبت و تعدیل ابعاد شخصیتی منفی از طریق سازمانهای خدمات سلامت روان ازجمله مراکز مشاورهای و درمانی در آموزشوپرورش، بیمارستانها و دانشگاهها طراحی و اجرا گردد.
مروری برتاثیر رهبری دانش محور بر مرجعیت علمی در دانشگاه های علوم پزشکی کلان منطقه یک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نظام سلامت از مشکلات و شکاف بزرگی در حوزه شایستگی های مدیریت و رهبری رنج می برد. شناسایی و توسعه مدیران بالقوه برای تربیت رهبران آینده می تواند این شکاف را از بین ببرد. هدف پژوهش حاضر، تاثیر رهبری دانش محور بر مرجعیت علمی در دانشگاه های علوم پزشکی کلان منطقه یک بود.
روش ها: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی که با رویکرد آمیخته (کیفی و کمی) با طرح اکتشافی در سال 1398-1399 انجام شد. در بخش کیفی از روش دلفی با جامعه آماری اساتید دانشگاه های علوم پزشکی کلان منطقه یک به تعداد 20 نفر که از بین آنها تعداد 13نفر با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند و در بخش کمی از روش توصیفی با جامعه آماری مدیران و معاونین واحدها، دانشکده ها، مدیران گروه ها و اساتید هیات علمی دانشگاه های علوم پزشکی کلان منطقه یک به تعداد 1851 نفر که 320 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای براساس واحد دانشگاهی و بر اساس فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته رهبری دانش محور با 91 سوال و پرسش نامه مرجعیت علمی با 60 سوال استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تاییدی و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS20 و PLS3.2 استفاده شد.
یافته ها: پس از تلفیق شاخص ها، تعداد 118 شاخص در دو بعد مورد شناسایی و تأیید قرار گرفت در بعد فردی و سازمانی ، رفتارهای رهبران دانش محور و نقش ساختاری آنها به ترتیب در رتبه های نخست قرار دارند. یافته های تحقیق نشان داد رهبری دانش محور با ضریب استاندارد0/845 و آماره تی 24/492 با مرجعیت علمی ارتباط دارد.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق، تاثیر رهبری دانش محور با دو بعد فردی و سازمانی بر مرجعیت علمی دانشگاه های علوم پزشکی قابل ملاحظه، مثبت و معنادار می باشد.
اثربخشی آموزش تحول معنوی بر نگرش معنوی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد پنج گانه در زندگی، معنویت است، حقیقتی که انسان را به فراروی از ماده و ظاهر می کشاند و به جهان معنایی ویژه می بخشد. نهادینه سازی معنویت و یا تحول معنوی در افراد نیازمند تغییر نگرش معنوی آنهاست. هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش تحول معنوی بر نگرش معنوی فرد است. روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح پژوهش دو گروهی (آزمایش و گواه کنترل) با پیش آزمون و پس آزمون در نظر گرفته شد. جهت انجام پژوهش 30 فرد از افراد شرکت کننده در یکی از هیئت های مذهبی کرمان، به وسیله نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) قرار گرفتند. پیش آزمون برای هر دو گروه اجرا شد و بعد از برگزاری ده جلسه آموزش مهارت تحول معنوی در گروه آزمایش پس آزمون بر روی هر دو گروه انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه سنجش نگرش معنوی استفاده گردید و داده ها با استفاده از فنون آمار توصیفی و آزمون های پارامتریک بررسی شدند. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مهارت تحول معنوی می تواند بر نگرش معنوی افراد مؤثر باشد؛ همچنین معنویت قابلیت آموزش و توسعه را دارد و با برنامه های آموزشی مناسب می توان سطح نگرش معنوی و توانایی معنوی افراد را افزایش داد؛ درنتیجه دوره آموزشی تحول معنوی هم می تواند بر آگاهی معنوی و هم بر توانایی معنوی افراد مؤثر باشد.
فراتحلیل عوامل اثرگذار بر بهبود قابلیت های هیجانی-کارکردی نوجوان مبتنی بر رویکرد تحولی یکپارچه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف فراتحلیل عوامل اثرگذار بر بهبود قابلیت های هیجانی-کارکردی نوجوان منطبق با رویکرد تحولی یکپارچه انجام شد. جامعه آماری کلیه مقالات و پایان نامه های مرتبط با موضوع پژوهش بوده است که در سال های 1392-1402 به زبان فارسی در پایگاه های اطلاعاتی نشریات علمی ایران شامل (پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی(SID)، مگیران، ایرانداک) منتشر شده است. جست وجو با استفاده از کلیدواژه های؛ تعاملات، تنظیم هیجان، مهارت های شناختی (حل مسئله، پرسشگری، تفکر منطقی و انعطاف پذیر) و فراشناخت با محوریت نوجوان انجام شد. از بین پژوهش های راه یافته به مطالعه، 40 مورد برای بررسی برگزیده شد و به کمک نرم افزار CMA2 تحلیل شد. برای محاسبه اندازه اثر از g هگز و مدل اثرات ثابت و تصادفی و به منظور بررسی میزان سوگیری انتشار در مطالعات، از نمودار فونل استفاده شد. همچنین نتایج آزمون I2 و Q حاکی از آن بود که مطالعات همگن نبوده اند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که میزان اندازه اثر ترکیبی عوامل اثرگذار بر قابلیت های هیجانی-کارکردی در مدل ثابت 771/0 و در مدل تصادفی 885/0 است که از نظر آماری معنادار بود. همچنین بیشترین تاثیر بر قابلیت های هیجانی-کارکردی مربوط به عامل تعامل اثربخش (784/1) و کمترین تاثیرگذاری نیز مرتبط با عامل مهارت آموزی (053/0) بود. در نهایت مهم ترین نکته این بود که از میان عوامل اثرگذار بر قابلیت های هیجانی-کارکردی نوجوان، تعاملات اثربخش، توانایی حل مسئله و راهبردهای تنظیم هیجان دارای بیشترین اندازه اثرمعنادار بود که به معنای اهمیت این سه عامل در بهبود عملکرد تحولی نوجوان بوده است.
بررسی اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشانگان استرس و سرمایه روان شناختی دانشجویان پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: همواره استرس یکی از چالش های تحصیل در رشته پزشکی به خصوص در دوره کارورزی بوده است و شناسایی منابع روان شناختی که به عنوان عوامل محافظتی برای دانشجویان عمل نماید از دغدغه های متخصصین سلامت روان است. بنابراین این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشانگان استرس و سرمایه روان شناختی دانشجویان پزشکی انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر به روش نیمه آزمایشی، همراه با پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان پزشکی کارورز (اینترن) دانشگاه آزاد اسلامی تنکابن در سال 1402-1401 که تعداد آنها 100 نفر بودند. آزمودنی ها با روش نمونه گیری (در دسترس) و تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش، آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی را در 8 جلسه 120 دقیقه ای دریافت کردند، اما گروه کنترل مداخله ایی دریافت نکرد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های نشانگان استرس خدایاری فرد و پرند (1385) و سرمایه روا ن شناختی توسط Luthansو همکاران (2007) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها کوواریانس چند متغیره توسط نرم افزار SPSS-27 به کار گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی باعث کاهش نشانگان استرس و افزایش سرمایه روان شناختی در پس آزمون نسبت به پیش آزمون شده است (0/05>P). نتیجه گیری: این برنامه باعث کاهش موثر نشانگان استرس و افزایش سرمایه روان شناختی کارورزان پزشکی شد. این پژوهش اهمیت بالایی در بهبود سلامت روانی و فیزیکی دارد، همچنین برنامه های عملی برای کاهش استرس و افزایش عملکرد در حرفه پزشکی ارائه می دهد. این یافته ها می تواند به عنوان راهنمایی برای توسعه برنامه های آموزشی مشابه در حوزه های بهداشتی و پزشکی، با هدف بهبود کیفیت خدمات و کاهش استرس مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه حمایت اجتماعی در افراد وابسته به مواد با ترک موفق و ناموفق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۲۳۰-۲۱۱
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه حمایت اجتماعی در افراد وابسته به مواد با ترک موفق و ناموفق بود. روش: روش پژوهش حاضر علّی–مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد دارای تجریه ترک موفق و ناموفق مراجعه کننده به سازمان های مردم نهادِ فعال در حوزه مبارزه با مواد مخدر شهر اصفهان بود. نمونه پژوهش شامل 444 نفر با تجریه ترک ناموفق (222 نفر) و ترک موفق (222 نفر) بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس حمایت اجتماعی بود. برای تحلیل داده ها از آزمون تی مستقل، تحلیل واریانس چندمتغیره و رگرسیون لجستیک استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه افراد دارای تجربه ترک ناموفق و گروه دارای تجربه موفق در نمره کل حمایت اجتماعی و مولفه های آن (دوستان، خانواده، و افراد مهم) تفاوت معناداری وجود داشت. براساس نتایج رگرسیون لجستیک، حمایت اجتماعی، احتمال ترک موفق را تقریبا دو برابر می کند. نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش حاضر، حمایت اجتماعی و مولفه های آن شامل خانواده و دوستان، در ترک موفق مصرف مواد مخدر مؤثرند و با توجه جدّی تر به آنها می توان به تسکین یکی از آسیب های اجتماعی اساسی جامعه کمک کرد.
Investigating the Relationship between Using Harmful Smartphones and Externalizing Problems: The Mediating Role of Self-control in Self-Harming Teenagers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Aim: The present study was conducted with the aim of investigating the relationship between the uses of harmful smartphones and externalizing problems with the mediating role of self-control in a sample of self-harming teenagers. Methods: The research method was descriptive-correlation type. The statistical population of the study included all teenage boys and girls of Yazd city were between July and October in 2022-23 in Yazd, Iran. Researchers selected clinics based on convenience methods and randomly selected self-harming teenagers. The data collection tool were Cell Phone Addiction Scale (CAC), Self-control Questionnaire (CSQ), and Child Behavior Checklist (CBC). Results: The results showed that the use of harmful smartphones had a direct and significant effect on aggressive behavior among self-harming teenagers (β=0.387, P=0.001). Similarly, the use of harmful smartphones had a direct and significant effect on the law-breaking behavior among self-harming teenagers (β=0.297; P=0.022). Also, self-control had a negative and significant effect on aggressive behavior (β=-0.54; P<0.01). In addition, self-control had a negative and significant effect on law-breaking behavior (β=-0.497; P<0.01). In the end, the results of the research showed that self-control had a negative and significant mediating role in the relationship between the use of harmful smartphones and externalizing problems in self-harming teenagers. Conclusion: Findings from this research indicate that teenagers who demonstrate good self-control may experience fewer behavioral difficulties and have a reduced tendency to harm themselves, regardless of their harmful smartphone usage. Findings have emphasized that greater attention should be given to assisting teenagers in developing their self-control capabilities.
اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر کاهش تحریک پذیری و پرخاشگری نوجوانان دارای اختلال بی نظمی خلق مخرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
96 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر کاهش تحریک پذیری و پرخاشگری در دانش آموزان دوره اول متوسطه شهر کرمانشاه بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر بود که در سال تحصیلی 1402-1401 در شهر کرمانشاه مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش شامل 39 نفر (19 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه کنترل) بودند که با روش نمونه گیری دردسترس، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه خودگزارشی اختلال بی نظمی خلق مخرب بودجریدا و همکاران (2022)، واکنش پذیری هیجانی استرینگاریس و همکاران (2012)، مقیاس پرخاشگری نوجوانان آخنباخ (1991) و مصاحبه بالینی نوزبام (2013) بود. گروه آزمایش 10 جلسه 60 دقیقه ای (هفته ای دو جلسه) تحت رفتار درمانی دیالکتیکی قرار گرفتند و گروه کنترل، آموزشی دریافت نکرد. در پایان جلسات پس آزمون و در نهایت بعد از 3 ماه پیگیری به عمل آمد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس تک متغیره انجام شد. نتایج نشان داد که رفتار درمانی دیالکتیکی بر کاهش تحریک-پذیری و پرخاشگری در مراحل پس آزمون و پیگیری تاثیر معنی دار داشته است. یافته های این پژوهش اطلاعات ارزشمندی را در ارتباط با رفتار درمانی دیالکتیکی فراهم می کند و مشاوران و روان شناسان می توانند برای کاهش رفتارهای مخرب مانند تحریک پذیری و پرخاشگری در نوجوانان دارای اختلال بی نظمی خلق مخرب از این درمان استفاده کنند.
اثربخشی روان درمانی بدنی بر برون گرایی و روان رنجورخویی دانش آموزان ناشنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
262 - 271
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال شنوایی اختلالی ارتباطی است، فرد مبتلا اغلب توسط افراد جامعه دچار سردرگمی و رنجش قرار می گیرد وباعث آسیب به سلامت روان فرد می گردد؛ ازاین رو روان درمانی بدنی علمی است که شامل استفاده از ارتباط غیرکلامی از طریق حرکت و تلفیق با تمرین های عصب روانشناختی ارائه می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر روان درمانی بدنی بر برون گرایی و روان رنجورخویی دانش آموزان ناشنوا است.روش ها: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان ناشنوای دختر 13 تا 20 سال است که تحت پوشش سازمان بهزیستی مشهد بوده اند. 24 نفرکه به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون شخصیت آیزنک (EPQ) بود.گروه آزمایش به مدت 3 ماه، هفته ای 3 جلسه 90 دقیقه ای در فرایند روان درمانی بدنی شرکت کردند برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس یکراهه استفاده شد.یافته ها: شاخص های توصیفی در گروه روان درمانی بدنی، نمره ی مولفه ی روان رنجور پس از مداخله کاهش معنی داری نسبت به قبل آن داشته است(05/0>p ) که این تغییردر گروه کنترل معنی دار نبوده است. (077/0=p. ) برای مقایسه روان رنجورخوئی در گروه آزمایش و کنترل به این صورت است که مقدار F بدست آمده 039/7 در سطح 01/0 معنی دار است(05/0>p).نتیجه گیری: نتیجه ی پژوهش بیانگراین بود که استفاده ازروان درمانی بدنی جهت بهبود ویژگی های روان رنجورخوئی در دانش آموزان دختر ناشنوا مورد توجه و استفاده قرار گیرد.
تاثیر اصلاح سوگیری شناختی بر تاب آوری و کمال گرایی دانشجویان ورزشکار کمال گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
147 - 155
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در دنیای امروز که پیشرفت و دستاورد جزو ارزش های فردی محسوب می شود، داشتن معیارها و شاخص های خود ارزیابی ضروری است، اما گاهی این خود ارزیابی ها از حالت عادی فراتر رفته و آسیب رسان می شوند. به عبارت دیگر، میل به بی نقص بودن، داشتن استانداردهای عالی و ارزشیابی های انتقادی از عملکرد خود و حساسیت بالا نسبت به اشتباهات، خصایص برجسته شخص می شوند. این کمال گرایی ناسازگارانه در ورزشکاران نیز رایج بوده و به عنوان مانعی برای عملکرد موثر آن ها عمل می نماید.هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی اصلاح این سوگیری ها بر کمال گرایی و تاب آوری دانشجویان ورزشکار کمال گرا اجرا گردید.روش: روش تحقیق در این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانشجویان ورزشکار کمال گرای دانشگاه خلیج فارس در سال تحصیلی 1402-1401بودند که براساس معیارهای پرسشنامه چند بعدی کمال گرایی شناسایی شدند. نمونه پژوهش شامل 40 نفر از دانشجویان ورزشکار کمال گرا بودند که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده و با استفاده از شیوه گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برنامه مداخله ای اصلاح سوگیری شناختی با استفاده از تکلیف دات پروب (کاوش نقطه)، به صورت فردی، و در طی 8 جلسه ی 30 تا 40 دقیقه ای اجرا گردید.یافته ها: به منظور بررسی فرضیه های پژوهش، از تحلیل کواریانس تک متغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد که اجرای برنامه مداخله ای اصلاح سوگیری شناختی کمال گرایانه دانشجویان ورزشکار کمال گرا، ضمن کاهش میزان سوگیری شناختی کمال گرایانه (0/05>P) و ابعاد کمال گرایی دانشجویان (0/05>P)، منجر به افزایش برخی از مولفه های تاب آوری از جمله سخت رویی، هدفمندی، کنترل و معنویت گردید (0/05>P).نتیجه گیری: اصلاح سوگیری شناختی کمال گرایانه، این فرصت را برای ورزشکاران فراهم می کند تا ارزیابی واقع بینانه تری نسبت به توانایی ها و عملکرد خود داشته و در مواجهه با مشکلات و چالش ها تاب آوری بیشتری داشته باشند.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر علائم افسردگی در مادران مراقب کودکان مبتلا به کم توانی عقلانی در دوره شیوع کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر علائم افسردگی در مادران مراقب کودکان مبتلا به کم توانی عقلانی در دوره شیوع کووید-19 بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را کل مادران مراقب کودکان کم توان عقلانی شدید و عمیق شهرستان رزن در سال 1399 تشکیل دادند. در این پژوهش 22 نفر از مادران دارای شدت علائم افسردگی در دو گروه آزمایش و گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند. جهت جمع آوری داده های پژوهش از فرم کوتاه پرسشنامه افسردگی Beck et al. استفاده شد. برای گروه آزمایش آموزش تنظیم هیجان در 8 جلسه هفتگی (هر جلسه 90 دقیقه) آموزش داده شد و گروه گواه در حین جلسات، آموزشی را دریافت نکردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر کاهش علائم افسردگی در مادران کودکان کم توان عقلانی شدید و عمیق اثربخش بوده است (05/0>p). با توجه به نتایج، آموزش تنظیم هیجان برای کاهش علائم افسردگی مادران مراقب کودکان مبتلا به کم توانی عقلانی در دوره شیوع کووید-19 پیشنهاد می شود.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه سوگ پیچیده معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
147 - 166
حوزههای تخصصی:
پرسشنامه سوگ پیچیده معنوی (ICSG)، پرسشنامه ای پنج ماده ای است که برای اندازه گیری معنای پس از سوگ در نظر گرفته شده است. این پرسشنامه توسطet al. Neimeyer مورداستفاه و اعتبارسنجی شده است. با این حال این پرسشنامه تاکنون در جامعه ایرانی مورد بررسی قرار نگرفته و روان سنجی نشده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه سوگ پیچیده معنوی در نمونه ایرانی است. نمونه پژوهش شامل 215 زن سوگوار در شهر اردبیل بود که به شیوه در دسترس انتخاب شده و به ابزار پژوهش پاسخ دادند. بر اساس یافته ها، روایی صوری، محتوا و سازه نشان دهنده ی اعتبار و پایایی مناسب این ابزار بود. همچنین روایی همگرا (AVE>0/50)، برای این پرسشنامه تعیین و تایید شد. پایایی همسانی درونی پرسشنامه سوگ پیچیده معنوی با استفاده از پایایی ترکیبی و ضریب آلفای کرونباخ ارزیابی شد و آلفای بین 73/0 تا 81/0 پایایی ابعاد این پرسشنامه را تأیید کرد. علاوه بر این نتایج همبستگی مربوط به متغیرهای مطالعه نشان داد که پرسشنامه سوگ پیچیده معنوی با پرسشنامه تجربه سوگ همبستگی معنی دار دارد (01/0p<). نتایج پژوهش حاضر مبین آن بود که این پرسشنامه در نمونه ایرانی از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار است.
اثر رهبری سمی مدیران بر ایجاد ترومای سازمانی: نقش واسطه ای بدبینی سازمانی در دبیران مدارس متوسطه اول و دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
231 - 252
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر رهبری سمی مدیران بر ایجاد ترومای سازمانی با توجه به نقش واسطه ای بدبینی سازمانی انجام گرفت. روش این پژوهش توصیفی-همبستگی بود. اعضای جامعه پژوهش شامل تمامی دبیران مدارس متوسطه اول و دوم استان خوزستان در سال 1399 به تعداد 16750 نفر بود که از این جامعه بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 407 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان در پژوهش، پرسشنامه های رهبری سمی Schmidt، ترومای سازمانی Vivian and Hormann و بدبینی سازمانیDean et al. را تکمیل نمودند. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزارAMOS و SPSS ویراست 22 استفاده شد. نتایج نشان دادند که الگوی پیشنهادی پژوهش از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. یافته ها حاکی از آن بود که اثر مستقیم رهبری سمی مدیران بر ترومای سازمانی و بدبینی سازمانی مثبت و معنی دار است (05/0 < p). علاوه بر آن، اثر مستقیم بدبینی سازمانی به ترومای سازمانی نیز مثبت و معنی دار بود (05/0< p). نتایج مسیرهای غیرمستقیم نشان داد که رهبری سمی مدیران از طریق بدبینی سازمانی بر ترومای سازمانی مدارس اثر مثبت و معنی دار دارد. لذا بسیار مهم است که مدیران مدارس رویکرد مدیریت عادلانه ای را اتخاذ کنند تا دبیران نگرش و رفتاری را در چارچوب بدبینی سازمانی از خود نشان ندهند و از بروز رفتارهای مخربی که سلامت روانی کارکنان را به خطر می اندازند، جلوگیری شود.
مقایسه توان شبیه سازی حرکتی کودکان فلج مغزی و کودکان سالم: نقش شناخت جسمی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در دستور ساخت مدار جسمی شده، درک زبان مبتنی بر شبیه سازی معنایی صورت می گیرد. پژوهش های عصب شناسی زبان نیز نشان داده اند که درک و تولید زبان مستقل از دیگر توانایی های شناختی نیست و دانش زبان جسمی شده است. پژوهش حاضر با همین رویکرد به بررسی چگونگی ارتباط بین سیستم های حرکتی و پردازش افعال حرکتی و همچنین تأثیر آن بر شبیه سازی حرکتی کودکان فلج مغزی می پردازد. روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی_تحلیلی از نوع موردی_شاهدی است که در آن 13 دانش آموز 7 تا 12 ساله مبتلا به فلج مغزی (6 پسر و 7 دختر) از آموزشگاه استثنایی ویژه کودکان با محدودیت های جسمی و حرکتی و همچنین مدارس عادی (تلفیقی) در شهر شیراز با داشتن معیارهای ورود به مطالعه انتخاب و با همسالان طبیعی خود مورد مقایسه قرار گرفتند. یافته ها: داده های به دست آمده از آزمون شبیه سازی حرکتی نشان داد که تفاوت بین میانگین مدت زمان پاسخگویی به افعال همخوان، ناهمخوان با عضو مشابه و ناهمخوان با عضو متفاوت در دو گروه فلج مغزی و سالم در سطح 0/001>P از لحاظ آماری معنادار است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که شناخت از جسم جدا نیست، بلکه تحت تأثیر توانایی های حسی - حرکتی و تجربیات آن شکل گرفته است. از آنجا که شناسایی پردازش های زبانی سیستم های حسی_حرکتی در سنین پایین مهم است، تعریف و تبیین این مفاهیم می تواند به درک بهتر و بازنمایی دقیق تر این مفاهیم در حافظه و درک کلمات مرتبط در کودکان فلج مغزی فارسی زبان کمک کند.
Comparing the Efficacy of Bowen Family Systems Therapy and Couple Therapy Based on Integrated Behavioral Systems on Marital Intimacy and Family Functions(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The present study aimed to compare the effectiveness of Bowen family systems therapy and couple therapy based on integrated behavioral systems on marital intimacy and family functions in couples attending counseling centers in Mahshahr county. Method: This study was a quasi-experimental design with a pre-test and post-test control group. The population of this study consisted of all couples who referred to counseling centers in Mahshahr city due to marital problems. Out of the population, 30 couples were selected through convenience sampling and were randomly assigned to three groups. The instruments used in this study were Bowen family systems therapy, couple therapy based on integrated behavioral systems, the Marital Intimacy Questionnaire (2006), and the Epstein, Baldwin, and Bishop (1983) Family Functioning Questionnaire. Data processing was conducted using descriptive and inferential statistics (covariance analysis). Findings: The results showed that there was a significant difference between the three groups in the variables of marital intimacy and family function. This means that Bowen family systems therapy and couple therapy based on integrated behavioral systems have a significant effect on these variables. Conclusion: Bowen family systems therapy and couple therapy based on integrated behavioral systems did not differ in their effectiveness on marital intimacy and family functions.
Comparison of the Effectiveness of Mindfulness-Based Stress Reduction Training and Acceptance and Commitment Therapy on Affective Control in Pregnant Women in Ilam City in 2019(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Family Therapy Journal, Vol. ۵ No. ۴, Serial Number ۲۳ (۲۰۲۴) Special Issue on Women Studies
219-227
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aims to compare the effectiveness of Mindfulness-Based Stress Reduction (MBSR) and Acceptance and Commitment Therapy (ACT) on affective control in pregnant women. Methods: A randomized controlled trial was conducted with 45 pregnant women from Ilam, Iran, who were randomly assigned to one of three groups: MBSR, ACT, or control. Participants in the experimental groups underwent 8 weekly group sessions of either MBSR or ACT, while the control group received no intervention. Affective control was measured using the Affective Control Scale, which includes subscales for anger, anxiety, depression, and positive affect. Pre-test and post-test assessments were administered to all groups, and data were analyzed using ANCOVA to compare the effects of the interventions across groups. Findings: The results indicated significant improvements in affective control for both MBSR and ACT groups compared to the control group. The ANCOVA showed significant effects for both MBSR and ACT in reducing anxiety, improving positive affect, and regulating anger, with no significant difference between the two experimental groups. The control group showed no significant changes in any of the emotional regulation variables. Both experimental groups demonstrated a large effect size for affective control (η² = 0.53), with smaller but significant effects on anxiety and positive affect (η² = 0.19 and η² = 0.17, respectively). Conclusion: Both MBSR and ACT were effective in improving affective control and emotional regulation in pregnant women, with similar outcomes for both interventions. These findings suggest that both therapies could be useful tools for managing stress and enhancing emotional well-being during pregnancy.
اثربخشی آموزش گروهی ذهن مشفق بر بلاتکلیفی پریشان کننده و اسناد خصمانه در نوجوانان پسر مستعد به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
171 - 180
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش گروهی ذهن مشفق بر بلاتکلیفی پریشان کننده و اسناد خصمانه در نوجوانان پسر مستعد به اعتیاد بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر متوسطه دوم شهر محلات در نیمه دوم سال 1402- 1401 بود. نمونه این پژوهش شامل 30 نفر از نوجوانان پسر مستعد اعتیاد بود که به صورت هدفمند انتخاب به صورت تصادفی 15 نفر در گروه گواه و 15 نفر در گروه آزمایش جایگزین شد. داده ها با استفاده از مقیاس تحمل ناپذیری بلاتکلیفی فریستون (IUS، 1994) و اسنادخصمانه (HDS، آرنتز و همکاران، 2003) جمع آوری شد. مداخله آموزش گروهی ذهن مشفق طی 8 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یکبار انجام شد. داده های پژوهش، به روش تحلیل واریانس آمیخته (بااندازه گیری مکرر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در متغیر اسناد خصمانه تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون (05/0>p) و پیش آزمون پیگیری (05/0>p) و در متغیر بلاتکلیفی پریشان کننده نیز تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون (05/0>p) و پیش آزمون و پیگیری (05/0>pd) معنادار بود. با توجه به یافته های پژوهش حاضر نتیجه گیری می شود آموزش گروهی ذهن مشفق بر بلاتکلیفی پریشان کننده و اسناد خصمانه در نوجوانان پسر مستعد به اعتیاد موثر است.