فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۸۴۱ تا ۷٬۸۶۰ مورد از کل ۳۵٬۸۹۱ مورد.
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
79 - 98
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف نقش واسطه ای سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت در رابطه بین باورهای فراشناختی مختل و اضطراب کرونا صورت پذیرفت. روش پژوهش، همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدختر بود که در سال تحصیلی 400-1399 مشغول به تحصیل بودند. 230 دانشجو به صورت آنلاین در این مطالعه شرکت کردند و به پرسشنامه های اضطراب کرونا ویروس (علی پور، قدمی، علی پور و عبداله زاده)، فرم کوتاه پرسشنامه فراشناخت (وﻟﺰ و ﮐﺎرﺗﺮاﯾﺖ ﻫﺎﺗﻮن) و سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت (والکر، اسچریست و پندر) پاسخ دادند. یافته های حاصل از تحلیل داده ها به روش معادلات ساختاری نشان داد که باورهای فراشناختی مختل دارای اثر مستقیم و مثبتی بر اضطراب کرونا بود؛ اما بر سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت اثر مستقیم نداشت. همچنین سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت دارای اثر منفی بر اضطراب کرونا بود. نتایج غیرمستقیم نشان داد که سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت نتوانست نقش میانجی گری در رابطه بین باورهای فراشناختی مختل و اضطراب کرونا ایفا کند. به منظور کاهش اضطراب کرونا در دانشجویان، شایسته است که متخصصان، ارتقای رشد شخصی و معنوی، ارتباط مثبت و سازنده با دیگران، مسئولیت پذیری در سلامت و همچنین کاهش باورهای فراشناختی مختل را مورد توجه قرار دهند.
اثربخشی واقعیت درمانی آنلاین بر اضطراب و پریشانی روان شناختی بیماران بهبودیافتگان کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی واقعیت درمانی آنلاین بر اضطراب و پریشانی روان شناختی بهبودیافتگان کووید-19 انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل بهبودیافتگان بیماری کووید-19 شهر اصفهان در سه ماهه تابستان سال 1399 بود. در این پژوهش تعداد 26 بیمار بهبود یافته با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 13 بیمار). گروه آزمایش واقعیت درمانی (گلاسر، 2013) را طی یک ماه در 10 جلسه 75 دقیقه ای به صورت آنلاین دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه اضطراب (بک و همکاران، 1988) و پرسشنامه پریشانی روان شناختی (کسلر و همکاران، 2002) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که واقعیت درمانی آنلاین بر اضطراب و پریشانی روان شناختی بهبودیافتگان کووید-19 تأثیر معنادار داشته (p<0/001) و توانسته منجر به کاهش اضطراب و پریشانی روان شناختی این بیماران شود. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که واقعیت درمانی با بهره گیری از فنونی همانند تمرکز بر زمان حال، اجتناب از انتقاد افراطی و آموزش مسئولیت پذیری می تواند به عنوان یک درمان کارآمد در جهت کاهش اضطراب و پریشانی روان شناختی بهبودیافتگان کووید-19 مورد استفاده گیرد.
نقش ویژگی های شخصیتی و منبع کنترل سلامت در پیش بینی اضطراب کرونا در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش ویژگی های شخصیتی و منبع کنترل سلامت در پیش بینی اضطراب کرونا در زنان بود. پژوهش حاضر با توجه به هدف کاربردی و با توجه به ماهیت موضوع موردنظر، یک مطالعه ی توصیفی- همبستگی به شیوه پیش بینی بود. جامعه ی آماری شامل تمامی زنان منطقه 2 شهر شیراز در سال 1399 بود که نمونه ای به تعداد 200 نفر به روش در دسترس از آنها انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مقیاس ویژگی های شخصیتی نئو (مک کری و کاستا، 1989)، منبع کنترل سلامت رُز، رُز و شورت (2015) و اضطراب کرونا (علی پور و همکارارن، 1398) بود. تجزیه وتحلیل داده ها به وسیله نرم افزار آماری SPSS ورژن 26 و آزمون های همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه انجام گرفت. نتایج حاصل نشان داد که ابعاد توافق پذیری، برون گرایی، انعطاف پذیری و وجدانیت و همچنین منبع کنترل سلامت درونی دارای رابطه معکوس با اضطراب کرونا بودند، بعد روان رنجور خویی و منبع کنترل سلامت بیرونی و شانس نیز دارای رابطه مثبت با اضطراب کرونا بودند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که از طریق چهار بعد شخصیتی (توافق پذیری، برون گرایی، انعطاف پذیری و وجدانیت) و همچنین منبع کنترل سلامت درونی می توان نمرات اضطراب کرونای زنان را به صورت معکوس پیش بینی کرد. و بعد روان رنجورخویی و منبع کنترل سلامت بیرونی و شانس توانستند نمرات اضطراب کرونا را در زنان را به صورت مستقیم پیش بینی کنند.
اثربخشی خانواده درمانی کوتاه مدت ستیر بر ناگویی هیجانی و بلوغ عاطفی در زوجین متقاضی طلاق
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : طبق الگوی ستیر شیوه پیام رسانی زوجین بیانگر احساس ارزش شخصی آنها است . پیام رسانی و ارتباط ناکارآمد(غیرمستقیم، مبهم، ناقص، تحریف شده، نامناسب، و ناهمخوان)، شاخص نظام خانوادگی بدکار به شمار می آیند. لذا هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی خانواده درمانی کوتاه مدت ستیر بر ناگویی هیجانی و بلوغ عاطفی در زوجین متقاضی طلاق بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری دو ماهه بود؛ و جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مرکز مشاوره سرای امید کاشان در شش ماهه دوم سال 1399 شامل 100 زوج بود که پس از غربالگری با پرسشنامه بلوغ عاطفی سینک و بهارگاوا (1984) و ناگویی هیجانی تورنتو 40 زوج به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و در گروه آزمایشی خانواده درمانی ستیر(10 زوج) و گروه گواه (10 زوج) به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله ستیر قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط اندازه های مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر مداخله خانواد درمانی ستیر بر بلوغ عاطفی (001/0 P= و 40/180 F= ) و ناگویی هیجانی (001/0 P= و 72/267 F= ) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که مداخله خانواده درمانی ستیر برای کاهش ناگویی هیجانی و همچنین بهبود ثبات بلوغ عاطفی در همسران دچار مشکلات زناشویی روش مناسبی است .
بررسی روابط ساختاری سیستم فعال ساز رفتاری و سیستم بازداری رفتاری با مشکلات درون سو و برون سو با توجه به نقش میانجی کارکرد های اجرایی گرم و سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
458 - 489
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی روابط ساختاری سیستم فعال ساز و بازداری رفتاری با مشکلات درون سو و برون سو، با توجه به نقش میانجی کارکرد های اجرایی گرم و سرد می باشد. روش پژوهش حاضر مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمام دانشجویان 18 تا 25 ساله در دانشگاه های تهران در سال 98 بود. هم چنین، نمونه شامل160 دانشجوی کارشناسی و کارشناسی ارشد 19 تا 25 ساله به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و با استفاده از آزمون های شناختی مکعب های کرسی، فلنکر، کارت های ویسکانسین، آزمون قمار، آیوا، استروپ هیجانی و پرسشنامه کاهش ارزش تاخیر، پرسشنامه ی سیستم ارزیابی کودکان و نوجوانان برای افراد 18 تا 25 سال و پرسشنامه ی حساسیت به تنبیه و حساسیت به پاداش، مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج نشان داد که رابطه ی مستقیم بین متغیر نهفته سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری با متغیر های نهفته ی کارکرد های اجرایی سرد و گرم(b = -0/71, p value < 0/05) ، مشکلات درون سو (b = 0/33, p value < 0/05) و مشکلات برون سو (b = -0/21, p value < 0/05) معنادار می باشد. هم چنین، رابطه ی غیر مستقیم میان متغیر نهفته ی سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری با متغیر های مشکلات درون سو(b = 0/84, p value < 0/05) و مشکلات برون سو(b = 0/46, p value < 0/05) نیز ضریب مسیر مثبت و معناداری را نشان می دهد. معنادار بودن رابطه مستقیم سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری با مشکلات درون سو و برون سو نشان می دهد که کژ تنظیمی این دو سیستم، می تواند سبب بروز طیفی از علائم روانپزشکی در افراد شود. هم چنین، معناداری نقش میانجی کارکردهای اجرایی سرد و گرم در رابطه بین سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری و مشکلات درون سو و برون سو، بیانگر آن است که کارکردهای اجرایی می توانند در عملکرد سیستم های بازداری و فعال ساز رفتاری دارای نقش تنظیم کننده باشند و از طریق اعمال کنترل بر این سیستم ها، در رابطه آن ها با مشکلات روانشناختی نقش تنظیمی ایفا نمایند. با توجه به امکان اجرای مداخلات شناختی برای بهبود کارکرد های اجرایی و هم چنین، کاربرد تشخیصی نیمرخ های فعالیت سیستم های بازداری و فعال ساز رفتاری و مشکلات کارکرد های اجرایی، نتایج این پژوهش از اهمیت تشخیصی و بالینی برخوردار می باشد.
نقش ابعاد چهارگانه تاریک شخصیت و هیجان خواهی در پیش بینی رفتارهای پرخطر جوانان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقات نشان داده اند صفات شخصیتی و هیجان خواهی در گرایش جوانان به رفتارهای پرخطر نقش دارند. هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش ابعاد چهارگانه تاریک شخصیت و هیجان خواهی در پیش بینی گرایش به رفتارهای پرخطر جوانان شهر تبریز بود. بدین منظور طی یک مطالعه توصیفی-همبستگی،350 نفر از جوانان (20-35) ساله شهر تبریز، به روش هدفمند انتخاب و به پرسشنامه های رفتارهای پرخطر، ابعاد چهارگانه تاریک شخصیت و هیجان خواهی زاکرمن پاسخ دادند. تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که در مجموع صفت تاریک شخصیت ماکیاولیسم، جامعه ستیزی و سادیسم و هیجان خواهی قادرند به طور ترکیبی 34 درصد از واریانس رفتارهای پرخطررا به طور معنی دار تبیین کند. مبتنی بر یافته ها می توان نتیجه گرفت که افراد ماکیاولیسم بیشتر به رفتارهای پرخطری مانند تقلب، زورگویی، سوءاستفاده از دیگران در روابط شخصی، فریبکاری و کلاهبرداری، جرائم مالی، بی اخلاقی و عدم توجه به هنجارها، تقلب و دزدی علمی، دروغگویی و خودارتقایی در فضاهای مجازی، پرخاشگری رابطه ای و خیانت در روابط و تعهدات بین فردی دست می زنند. هم چنین افراد جامعه ستیز دارای ویژگی هایی چون سوء استفاده از روابط بین فردی ، دزدی و رفتارهای غیرقانونی، وارد کردن آسیب جسمی به دیگران و دیگرکشی، خودکشی هستند. افراد سادیسم نیز دارای ویژگی هایی مانند غیرقابل اعتماد بودن، فقدان همدلی، بی صداقتی گرایش های ضداجتماعی هستند. اف راد ب اه وش هیجانی زیاد از خودآگاهی بیشتری بهره مند ه ستند و در واق ع درک ی عمی ق از هیجان ات، نق اط ض عف و ق درت، نیازه ا و ذائقه های خود دارند.
بررسی رابطه بین انگیزش و تعهدسازمانی در کارکنان اداره ورزش و جوانان استان هرمزگان
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی و مطالعه انگیزش و تعهد سازمانی کارکنان اداره ورزش و جوانان استان هرمزگان و تعیین ارتباط بین آن ها می باشد. جامعه آماری تحقیق 144 نفر بود که با توجه به محدود بودن تعداد نفرات نمونه و جامعه برابر در نظر گرفته شد. اطلاعات از طریق پرسشنامه های استاندارد انگیزش با توجه به تئوری مک کللند که دارای پایایی81/0 و پرسشنامه تعهد سازمانی میرو و آلن با پایایی 0/8 جمع آوری گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS-20 و روش آماری کلوموگرف اسمیرنوف (KS) برای تعیین نرمال بودن داده ها که پیش فرضی جهت استفاده از آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون می باشد، استفاده شد. نتایج حاصل بیانگر وجود رابطه ی معنادار بین انگیزش و تعهد سازمانی کلیه کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان هرمزگان می باشد (0/05 > 0/001=P و 0/354 =r). به طورکلی با اندیشیدن و بکار بردن نظریه ها، می توان جهت بهبود و ارتقاء سطح انگیزش و تعهد سازمانی کارکنان اداره ورزش و جوانان هرمزگان کوشید.
ادراک دانش آموزان از نقش خانواده در سازگاری تحصیلی آنان با شرایط قرنطینه در زمان شیوع کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی ادراک دانشآموزان از نقش خانواده در سازگاری تحصیلی آنان با شرایط قرنطینه در زمان شیوع کرونا به انجام رسید. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی از نوع پدیدارشناسی انجام شد جامعه مورد پژوهش دانشآموزان پسر مقطع ابتدایی پایه پنجم شهر تهران که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل هستند بود روش نمونهگیری هدفمند میباشد و مصاحبهها تا زمان اشباع نظری ادامه یافت و در مجموع 13 م شارکتکننده مصاحبه شدند. گردآوری دادهها، از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته بر روی نوار ضبط و تمامی محتوا (کلمه به کلمه) بر روی کاغذ آورده شد و نهایتا دادهها با استفاده از روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل واقع شد. تحلیل دادهها نشان داد نقش خانواده در سازگاری تحصیلی فرزندان در دوران کرونا منجر به استخراج چهار مضمون فراگیر گردید که شامل موارد زیر بوده است: حمایت آموزشی، حمایت عاطفی- روانی، حمایت رفتاری، حمایت مالی- ابزاری . نتایج این پژوهش حاکی از اهمیت خانواده در سازگاری تحصیلی فرزندان در دوران بیماریهای همهگیر از جمله کرونا میباشد پیشنهاد میشود مشاوران مدارس از یافتههای این پژوهش در آموزش خانوادهها برای سازگاری هر چه بیشتر دانشآموزان استفاده نمایند.
اثربخشی تکنیک های شناختی طرحواره درمانی یانگ بر تعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه دختران آزار دیده جنسی
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال سوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷
113 - 103
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی تکنیک های شناختی طرحواره درمانی یانگ بر تعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه در دختران آزاددیده جنسی صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دختران بی سرپرست و بدسرپرستی می شد که مورد آزار جنسی قرار گرفته اند و در مراکز شبانه روزی سازمان بهزیستی شهرستان ری در سال 1394 نگهداری می شدند. از این جامعه آماری با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 20 دختر با استفاده از پرسشنامه ی طرحواره ی یانگ(YSQ-L2) مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از غربالگری 20 دختر (با استفاده از جدول کوهن و در نظر گرفتن حجم اثر 50/0 و توان آزمون 57/0) انتخاب و از طریق جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش(10 نفر) و کنترل(10 نفر) کاربندی شدند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت درمان تکنیک های شناختی طرحواره درمانی یانگ قرار گرفتند. گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکرد. گروه ها در ابتدا و انتهای پژوهش مجدداً به وسیله ی پرسشنامه ی طرحواره یانگ مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری(MANCOVA) نشان داد اجرای تکنیک های شناختی طرحواره درمانی بر کاهش ابعاد بریدگی/طرد، دیگر جهت مندی، وخودگردانی و عملکرد مختل طرحواره های ناسازگار اولیه مؤثر است ولی بر کاهش ابعاد محدودیت های مختل و گوش به زنگی بیش از حد و بازداری مؤثر نیست.
بررسی و تعیین مؤلفه های توسعه حرفه ای معلمان کلاس های چندپایه
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی مؤلفه های توسعه حرفه ای معلمان کلاس های چندپایه به منظور ارائه یک چارچوب مفهومی طراحی و اجرا شد. روش پژوهش، از نوع ترکیبی اکتشافی است که به شیوه متوالی در دو بخش کیفی و کمی انجام شد. ابتدا در مرحله کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 نفر معلمان کلاس های چندپایه دوره ابتدایی که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند مصاحبه شد. بعد از انجام مصاحبه و کدگذاری و دستیابی به زیر مؤلفه ها و مؤلفه ها، ابعاد توسعه حرفه ای معلمان کلاس های چندپایه شامل 4 مؤلفه آموزشی، پرورشی، خدماتی و فردی شناسایی شدند. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان کلاس های چندپایه استان کرمانشاه (1869 نفر) بودند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسش نامه محقق ساخته توسعه حرفه ای معلمان کلاس های چندپایه استفاده شد. در بخش کمی، تعداد 335 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور بررسی اعتبار و میزان دقت پرسشنامه، از اعتبار صوری و اجماع صاحب نظران استفاده گردید. برای پایایی و سازگاری درونی گویه های پرسشنامه از مقیاس آلفای کرونباخ استفاده شد که با انجام یک پیش آزمون بر روی 30 پاسخگوی تصادفی انتخاب شده مبادرت شد. همچنین در راستای تحلیل های تکمیلی، از معادلات ساختاری برای مدل سازی روابط علی با تأکید بر نرم افزار spss بهره گیری شد. یافته های پژوهش نشان داد، تحلیل های مدل یابی معادلات ساختاری، برازندگی مدل را با داده ها موردحمایت قرار می دهند. نتایج این پژوهش می تواند دریچه های جدیدی را برای توجه بنیادی به توسعه حرفه ا ی معلمان چندپایه و ایجاد تغییرات مطلوب در بازنگری برنامه بهسازی منابع انسانی بگشاید.
The effectiveness of positive thinking therapy on reducing recurrent negative thoughts in patients with obsessive-compulsive disorder in Corona virus duration in Mahabad(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The aim of this study was to determine the effect of positive thinking therapy training on reducing recurrent negative thoughts in obsessive-compulsive disorder patients in Corona Virus period. The research method was quasi-experimental by pretest-posttest with control group and experimental group. The statistical population of this study was obsessive-compulsive disorder patients in Mahabad. According to the data registered in Rajan Psychotherapy Center, 71 people were referred to primary and secondary obsessive-compulsive disorder in February 2021. Using the convenience sampling method, 30 patients with OCD were selected as the experimental group and 30 patients with OCD as the control group, and the experimental group was exposed to positive thinking skills training. In order to collect information, a Perseverative Thinking Questionnaire (PTQ) was used. This questionnaire was developed by Ering et al. (2011) to assess recurring negative thoughts. The intervention program of positive thinking skills training was implemented in 10 an-hour sessions on the experimental group. The positive thinking skills training package was derived from Quilliam (2003) Positive Thinking and Applied Positiveness. Findings obtained from analysis of variance showed that there was a significant difference in reducing negative repetitive thoughts in the post-test phase between the experimental and control groups(P<0.05). According to the research results, it seems that teaching positive thinking skills is effective in reducing negative repetitive thoughts among patients with obsessive-compulsive disorder.
استفاده از فنّاوری ردیابی چشم در اختلال های خوردن: مطالعه مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۱)
219-230
حوزههای تخصصی:
اختلال های خوردن از موضوعات مورد توجه بسیاری از پژوهشگران هستند که از جنبه های متعددی مورد بررسی قرار گرفته اند. این اختلال ها طبق راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی شامل اختلال پایدار در غذا خوردن یا رفتارهای مربوط به خوردن می شوند و انواع مختلفی از جمله بی اشتهایی روانی، پراشتهایی روانی، اختلال پرخوری، پایکا و سایر اختلال ها دارند و منجر به آسیب های قابل توجه جسمانی، روانی و اجتماعی می گردند. یکی از ابزارهایی که در چند سال اخیر توجه ویژه ای به آن شده است، فنّاوری ردیاب چشمی است که از طریق ردیابی حرکات چشم، اطلاعات مفیدی در اختیار پژوهشگر قرار می دهد. از این فنّاوری برای بررسی توجه افراد مبتلا به اختلال های خوردن به محرک های مختلف استفاده شده است. هدف مطالعه مروری حاضر جمع بندی و خلاصه سازی داده های به دست آمده از این مطالعات است. بدین منظور کلید واژه های مرتبط با موضوع در پایگاه های Science Direct و Pubmed جستجو شد و پس از خارج کردن مقالات نامتناسب با هدف پژوهش، 19 مقاله مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتند. نتایج به سه دسته کلی محرک های غذایی، بدن و هیجان های چهره به عنوان محرک های اصلی در زمینه پژوهش اختلال های خوردن با استفاده فنّاوری ردیابی چشم منتهی گردید.
مقایسه توان شبیه سازی حرکتی کودکان نارساخوان با کودکان طبیعی هنگام پردازش افعال حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: موضوع مهم در دستور ساخت مدار جسمی شده این است که سیستم های ادراکی و حرکتی نقشی اساسی در عملکردهای عالی شناختی نظیر حافظه، درک زبان و شبیه سازی ذهنی دارند. طبق اطلاعات به دست آمده از مطالعات رفتاری و عصب شناختی مشخص شده است که یادآوری تجارب حرکتی منجر به فعال سازی مکانیسم های شناختی مسئول اجرای حرکت مشابه می شود و بنابراین بخش های حرکتی مشابه در مغز فعال می شوند. از این رو، سؤال مهمی که پیش می آید این است که تا چه حد نقص در مهارت حرکتی می تواند بر شبیه سازی حرکتی حین پردازش زبان اثرگذار باشد. روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی_تحلیلی از نوع مقایسه ای بود. در این پژوهش 17 دانش آموز نارساخوان (5 دختر و 12 پسر) 8 تا 13 ساله از مراکز اختلال یادگیری شهر شیراز با داشتن معیارهای ورود به مطالعه انتخاب و با همسالان طبیعی خود مورد مقایسه قرار گرفتند. جهت انتخاب نمونه ها، از مصاحبه بالینی، مقیاس هوش وکسلر و آزمون ادراکی_حرکتی بندر گشتالت استفاده شد. یافته ها: داده های به دست آمده از آزمون شبیه سازی حرکتی حاکی از تفاوتی معنادار میان نمرات پردازش افعال همخوان (001/0P<)، ناهمخوان با اجرای حرکت عضو مشابه (001/0P<) و ناهمخوان با اجرای حرکت عضو متفاوت (001/0P<) در دو گروه آزمایش و کنترل بود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش بیان گر آن است که تجارب جسمی شده نقش بسیار مهمی در پردازش زبان ایفاء می کنند و نقص در مهارت حرکتی می تواند تاثیراتی منفی بر فعال سازی شبیه سازی حرکتی داشته باشد که این موضوع تاییدکننده ماهیت جسمی شده زبان و ارتباط میان زبان با دیگر مهارت های شناختی است.
ساخت و بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس سلامت اجتماعی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: سلامت اجتماعی شهری به عنوان شرایط سالم جامعه یکی از شاخص های رفاه و پویایی جوامع محسوب می گردد. جهت ارتقاء سلامت اجتماعی شهری نیاز است که با توجه به شرایط هر جامعه شاخص منحصر به فردی پیشنهاد شود. در ایران هم چند شاخص برای ارتقاء سلامت اجتماعی طراحی شده است که در برنامه ریزی های مدیریت شهری مورد توجه قرار می گیرد ولی تاکنون مقیاسی برای سنجش وضعیت سلامت اجتماعی شهری ارائه نشده است . هدف: هدف از پژوهش حاضر ساخت و بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس سلامت اجتماعی شهری بود. روش: این پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی بود. جامعه آماری کلیه شهروندان شهر تهران بودند، حجم نمونه 562 نفر از ساکنین شهر تهران بودند که از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند . داده ها با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی تحلیل گردید. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی بیانگر 6 عامل انسجام اجتماعی شهری، حقوق شهروندی، عدالت شهری، دلبستگی شهری، هویت شهری و پایداری شهری برای سلامت اجتماعی شهری بود. میزان قابلیت اعتماد کل مقیاس با استفاده از آلفای کرونباخ در اجرای اولیه 0/89 و در اجرای نهایی 0/91 به دست آمد که نشان دهنده قابلیت اعتماد مطلوب مقیاس است. همچنین مقیاس از درستی محتوایی و عاملی مناسبی برخوردار بود. نتیجه گیری: مقیاس سلامت اجتماعی شهری در اعتبار یابی اولیه از درستی و قابلیت اعتماد مطلوبی برخوردار است و می توان از آن به عنوان یک ابزار معتبر برای سنجش سلامت اجتماعی شهری استفاده کرد.
پیش بینی رضایت شغلی نیروهای بسیجی شهرستان سرایان بر اساس مؤلفه های رهبری تحول آفرین و انگیزش شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
13 - 30
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف قابلیت پیش بینی رضایت شغلی نیروهای بسیجی شهرستان سرایان بر اساس مؤلفه های رهبری تحول آفرین و انگیزش شغلی صورت گرفته است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه نیروهای بسیجی شهرستان سرایان تشکیل می دادند که تعداد آن ها بر اساس آمار 286 نفر بود. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و تعداد 164 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که گزینش آن با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی شده صورت گرفت. با توجه به اهداف پژوهش برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه-های استاندارد رهبری تحول آفرین، انگیزش شغلی و رضایت شغلی استفاده شد. جهت تعیین روایی پرسشنامه، از روایی محتوایی استفاده شد. همچنین پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (رضایت شغلی 94/0، رهبری تحول آفرین 89/0، انگیزش شغلی 91/0) ارزیابی گردید. اطلاعات بدست آمده در این پژوهش با استفاده از آمار توصیفی (محاسبه فراوانی، درصد، تدوین جدول، انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون، آزمون t تک نمونه ای) تحلیل شدند. یافته ها نشان داد بین رهبری تحول آفرین و انگیزش شغلی و خرده مقیاس های آن ها با رضایت شغلی رابطه مثبتی وجود دارد. همچنین رهبری تحول آفرین پیش بینی کننده خوبی برای رضایت شغلی است. رضایت شغلی علاوه بر اینکه بر زندگی خصوصی نیروهای بسیجی تأثیر زیادی دارد می تواند بر کل جامعه تأثیر داشته باشد. هر چه رضایت بسیجیان بیشتر باشد نگرش آن ها و شهروندان نسبت به زندگی و عضویت در پایگاه های بسیج بیشتر خواهد بود و جامعه از نظر روانی سالم تر خواهد بود.
نقش میانجی استرس کرونا در رابطه بین اعتیاد به اینترنت با تعارضات و خشونت زناشویی و خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
95 - 116
حوزههای تخصصی:
کووید-19 شرایط استرس آوری ایجاد کرده و می تواند بر روابط زناشویی و خانوادگی اثر بگذارد. بنابراین پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش استرس کرونا در رابطه بین اعتیاد به اینترنت با تعارضات و خشونت زناشویی و خانوادگی انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد ساکن شهر بندرعباس در سال 1399بودند که 421 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و به گروه افراد متأهل و مجرد تقسیم شدند. داده ها به روش برخط جمع آوری شدند. ابزارهای به کار گرفته شده، مقیاس استرس کرونا (CSS-18)، پرسشنامه تعارض و خشونت زناشویی و خانوادگی و اعتیاد به اینترنت (IAT) بود. داده ها از طریق همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر و نرم افزار SPSS-22 و برنامه ماکرو ساخته پریچر و هایز مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد اعتیاد به اینترنت و استرس کرونا می توانند 26/5درصد از واریانس تعارض و خشونت زناشویی و 19/1درصد از تعارض و خشونت خانوادگی را تبیین کنند. اعتیاد به اینترنت نیز می تواند 19/4درصد از واریانس استرس کرونا را در گروه افراد متأهل و 13/6درصد در گروه افراد مجرد تبیین کند. همچنین نتایج اثرات غیرمستقیم نشان داد که اعتیاد به اینترنت از طریق استرس کرونا 7/4 درصد بر تعارض و خشونت زناشویی و 12/2درصد بر تعارض و خشونت خانوادگی به صورت غیرمستقیم اثر دارد. استفاده آسیب زا از اینترنت در دوران کرونا باعث می شود تا افراد سطحی از استرس را تجربه کنند و این استرس می تواند به مرزهای زناشویی و خانوادگی وارد شود و موجب تعارضات و خشونت های زناشویی و خانوادگی شود.
پیش بینی میزان خطرپذیری دانش آموزان دختر بر اساس نیازهای اساسی روان شناختی و تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هشتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
۱۵۴-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شناسایی عواملی که بتواند از میزان خطرپذیری دانش آموزان پیشگیری کرده یا کاهش دهد، بسیار ضروری است؛ بنابراین هدف از انجام این مطالعه، پیش بینی میزان خطرپذیری دانش آموزان دختر بر اساس نیازهای اساسی روان شناختی و تنظیم هیجان بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. از جامعه آماری که شامل تمامی دانش آموزان دختر متوسطه یکم و دوم شهر سراوان در سال 1399-1398 بودند، تعداد 357 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های نیازهای اساسی روان شناختی دسی و رایان (2000)، تنظیم هیجانی گراس و جان (2003) و خطرپذیری نوجوانان ایرانی زاده محمدی، احمدآبادی و حیدری (1390) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از نسخه 24 نرم افزار SPSS و از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون چندگانه به شیوه هم زمان استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد همبستگی بین نیازهای اساسی روان شناختی (0/590- =r) و مؤلفه های آن شامل خودمختاری (0/429- =r)، شایستگی (0/542- =r) و ارتباط (0/330- =r) با خطرپذیری منفی و معنادار بود (0/01>P). همبستگی بین تنظیم هیجان (0/527- =r) و مؤلفه های آن شامل ارزیابی مجدد (0/461- =r) و سرکوبی (0/443- =r) با خطرپذیری منفی و معنادار بود (0/01>P). همچنین نتایج نشان داد متغیرهای نیازهای اساسی روان شناختی و تنظیم هیجان، 54 درصد تغییرات خطرپذیری را تبیین می کنند (0/01>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، ارضای نیازهای اساسی روان شناختی و تنظیم هیجان، خطرپذیری دانش آموزان را پیش بینی می کنند؛ بنابراین ارائه برنامه های مداخله ای از سوی مشاوران و روان شناسان مدارس به منظور ارتقاء این متغیرها پیشنهاد می شود.
وارسی الگوی مفهومی مؤلفه های راهنمایی شغلی و کارآفرینی تلفیق شده در محتوای کتب درسی دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (اسفند) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۸
۲۱۸۰-۲۱۶۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: درحال حاضر با توجه به فقدان برنامه راهنمایی شغلی و آموزش کارآفرینی در دوره متوسطه اول ایران، آمادگی های لازم برای مسیر شغلی دانش آموزان از طریق تلفیق این مؤلفه ها در کتب درسی انجام می شود. از این رو وارسی الگوی تلفیق ضروری به نظر می رسد که در مطالعات پیشین مغفول مانده است. هدف: هدف پژوهش حاضر وارسی الگوی مفهومی مؤلفه های راهنمایی شغلی و کارآفرینی تلفیق شده در محتوای کتب درسی دوره متوسطه اول است. روش: این پژوهش به روش تحلیل محتوای کیفی برای شناسایی و استخراج مؤلفه ها، و فن تحلیل مضمون برای سازماندهی و تبیین الگوی مفهومی استفاده شد. جامعه آماری کتب درسی پایه هفتم تا نهم سال تحصیلی 99-1400 و نمونه پژوهش شامل کتب کاروفناوری، مطالعات اجتماعی سه پایه و تفکر وسبک زندگی پایه هفتم و هشتم، به طور هدفمند انتخاب شدند. یافته ها: تعداد 125 کد و 20 مضمون پایه استخراج شد؛ کدها و مضامین ضروری توسط 13 متخصص مشاوره و کارآفرینی به روش CVR اعتباریابی شدند. 89 کد و 19 مضمون پایه ضروری تشخیص داده شده در ادامه به 3 مضمون سازمان دهنده (آمادگی انتخاب مسیر شغلی، شایستگی های کارآفرینی و شایستگی های بنیادی) و مضمون فراگیر آمادگی مسیر شغلی، سازمان دهی و الگوی مفهومی استخراج شد. 46/07،34/83 و 56/18 درصد کدها به ترتیب در پایه های هفتم تا نهم مغفول مانده اند. به مضامین آمادگی انتخاب مسیر شغلی شامل: اطلاعات مسیر شغلی 99/12، مهارت های مسیر شغلی و تصمیم گیری 96/6 و نگرش شغلی2/09 درصد؛ به شایستگی های کارآفرینی 19/03 درصد در محتوای کتب درسی نمونه پژوهش توجه شده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد درصد قابل توجهی از مضامین ضروری مفغول مانده و مؤلفه ها به صورت موضعی در محتوای کتب درسی گنجانده شده است. مقایسه الگوی تلفیق با مدل های رشدی انتخاب شغل، حاکی از غلبه دیدگاه آنی بر دیدگاه تکاملی انتخاب شغل است؛ ازاین رو الگوی تلفیق، کارآیی لازم را در آمادگی مسیر شغلی دانش آموزان ندارد.
پیش بینی رضایت جنسى زنان متاهل برمبنای تعهد زناشویی، صمیمیت زناشویی و سبک های دلبستگى در دوران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۹) مجموعه مقالات کووید- ۱۹
94 - 115
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پیش بینی رضایت جنسى زنان بر اساس تعهد زناشویی، صمیمیت زناشویی و سبک های دلبستگى در دوران کرونا بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود که جامعه آماری آن را تمامی زنان متأهل شهرستان تفت در سال 1400 که از بین آن ها تعداد 138 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت اینترنتی پرسشنامه رضایت جنسی یاوری کرمانی و بحرینیان (1388)، پرسشنامه تعهد زناشویی توسط آدامز و جونز (1997)، پرسشنامه صمیمیت زوجین وندن بروک و برتمن (1995) و پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسال بشارت (1379) را تکمیل نمودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به شیوه گام به گام در SPSS-26 استفاده شد. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که رابطه مثبت و معنی داری بین تعهد زناشویی (تعهد به همسر، تعهد به ازدواج و احساس تعهد)، صمیمیت زوجین (شاخص صمیمیت، میزان توافق، میزان صادق بودن، علاقه و محبت داشتن و میزان پایبندی به تعهدات) و سبک دلبستگی ایمن با رضایت جنسی وجود داشت (05/0P<). علاوه بر این نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه منفی و معنی داری بین سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا / اضطرابی با رضایت جنسی وجود داشت (05/0P<). نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که مؤلفه تعهد به ازدواج؛ مؤلفه علاقه و محبت و میزان توافق و سبک دلبستگی ایمن قادر به پیش بینی رضایت جنسی بودند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده می توان دریافت که تعهد زناشویی و صمیمیت زناشویی و سبک دلبستگى قادر به پیش بینی رضایت جنسی زوجین هستند.
ساخت و اعتباریابی مقیاس عزت نفس دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ساخت و اعتباریابی مقیاسی برای سنجش عزت نفس دینی بود. عزت نفس دینی به عنوان قضاوت و ارزیابی فرد از خود، به عنوان یک فرد دیندار تعریف می شود. گویه های مقیاس عزت نفس دینی براساس پیشینه پژوهش طراحی شدند. روایی صوری و محتوایی گویه ها، از طریق نظرخواهی از 30 تن از استادان متخصص مورد بررسی قرار گرفت. سپس مقیاس روی 414 نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز اجرا شد و با استفاده از تحلیل عامل اکتشافی، شش عامل تشکیل دهنده این مقیاس به شرح زیر مشخص شدند: ارزشمندی دین داری، تحربه معنوی جذب، ارزشمندی باورها، ارزشمندی اعمال، خشنودی خداوند و تأیید عمومی دین داران. روایی این مقیاس، با استفاده از بررسی همبستگی عوامل به دست آمده با کل مقیاس و همبستگی با سایر سنجه های مرتبط، مورد تأیید قرار گرفت. پایایی آن نیز با استفاده از محاسبه آلفای کرونباخ (96/0 برای کل مقیاس) مطلوب ارزیابی گردید. با توجه به نتایج به دست آمده، این پرسش نامه از اعتبار و روایی مناسبی برخوردار بوده و می تواند به عنوان ابزاری کاربردی برای ارزیابی عزت نفس دینی مورد استفاده قرار گیرد.