فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۶۶۱ تا ۵٬۶۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نشانه های بدنی سهم قابل توجهی از مراجعه کنندگان به مراکز درمانی را به خود اختصاص می دهد. ازآنجاکه مشاهدات بالینی این نشانه ها را با هیجان ها و تحریف های شناختی در روابط در ارتباط دانسته اند، هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار بر پردازش اطلاعات هیجانی و تحریف های شناختی بین فردی در زنان با نشانه های بدنی شهر اصفهان بود. مواد و روش ها: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و روش نمونه گیری داوطلبانه و قضاوتی بود. بدین منظور از بین جامعه آماری و بر اساس معیارهای ورود و خروج،۳۰ نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای این پژوهش، پرسشنامه نشانه جسمانی (PHQ-۱۵)، پرسشنامه نشانه های بدنی ملاک B (SSD-۱۲)، پرسشنامه پردازش اطلاعات هیجانی (EIPT) (۱) و تحریف های شناختی بین فردی (ICDS) بود (۲). یس از اجرای پیش آزمون، افراد گروه آزمایش طی ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای به صورت گروهی تحت آموزش های درمان هیجان مدار (EFT) قرار گرفتند. درنهایت پس از اجرای پس آزمون، داده ها با روش تحلیل کوواریانس از طریق SPSS ۲۳ مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان هیجان مدار موجب کاهش سطح پردازش منفی اطلاعات هیجانی و مؤلفه های آن، تحریف های شناختی بین فردی و مؤلفه های آن و علائم نشانه های بدنی در زنان با نشانه های بدنی در گروه آزمایش در مرحله پس آزمون شده و این تغییرات ازنظر آماری معنادار هستند (۰۱/۰>P). نتیجه گیری: لذا می توان از این روش به عنوان یک روش مداخله ای و درمانی برای کاهش سطح پردازش اطلاعات هیجانی، تحریف های شناختی بین فردی و علائم نشانه های بدنی در زنان با نشانه های بدنی استفاده کرد.
تدوین و روایی یابی بسته ی آموزشی سبک زندگی دانشجویان مبتنی بر روان شناسی مثبت و اثربخشی آن بر توانمندی های منش(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: توجه کافی به شیوه زندگی دانشجویان و ارتقای آن در ساخت آینده کشور یک ضرورت است؛ لذا پژوهش حاضر با هدف تدوین و روایی یابی بسته ی آموزشی ارتقاء سبک زندگی دانشجویان مبتنی بر روان شناسی مثبت و اثربخشی آن بر توانمندی های منش انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر ترکیبی و بر مبنای طرح اکتشافی متوالی - مدل تدوین طبقه بندی بود. برای تدوین بسته آموزشی، از واحد کلمه/نماد و مضمون در تحلیل محتوا استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی، اعضای هیئت علمی دانشگاه بودند که به طور هدفمند و بر اساس شاخص های خبرگی دوازده نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. به منظور بررسی تأثیر بسته آموزشی بر توانمندی های منش، ۳۴ دانشجو به روش نمونه گیری داوطلبانه در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹، انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. آموزش گروه آزمایش در نه جلسه ی ۶۰ دقیقه ای صورت گرفت. داده های به دست آمده از آزمون توانمندی های منش پترسون و سلیگمن (۲۰۰۴) با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری موردبررسی و تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: بر اساس یافته ها، ۵۴ عامل در سه مقوله قابلیت های ذهنی، فردی و اجتماعی شناسایی و طبقه بندی شدند و از طریق یک چارچوب شبکه ای به عنوان بسته آموزشی ارائه گردید. همچنین، آموزش بسته توانسته است در بهبود توانمندی های منش دانشجویان (خرد و دانش، تعالی، انسانیت، عدالت، خویشتن داری، شجاعت) به طور معناداری مؤثر واقع شود. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش درمجموع اثربخشی بسته آموزشی ارتقاء سبک زندگی بر توانمندی های منش دانشجویان را تأیید کرد.
الگوی ساختاری مهارت های اجتماعی کودکان با ناتوانی های یادگیری بر اساس سبک های دلبستگی با نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی، مشکلات رفتاری، و کنش های اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره نهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
۱۵۷-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ناتوانی های یادگیری عاملی مؤثر بر بسیاری از جنبه های زندگی فرد از جمله مهارت های اجتماعی است، به گونه ای که عمده کودکانی که مهارت های اجتماعی ضعیف دارند، گوشه گیر و منزوی می شوند. بنابراین هدف پژوهش حاضر تدوین الگوی ساختاری مهارت های اجتماعی کودکان با ناتوانی های یادگیری بر اساس سبک های دلبستگی با نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی، مشکلات رفتاری، و کنش های اجرایی بود. روش: مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. تعداد 220 نفر از دانش آموزان با ناتوانی یادگیری مراجعه کننده به مرکز درمان ناتوانی های یادگیری بوجیکای شهر تهران در سال 98-1397 با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و فرم والدین پرسشنامه های مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1990)، فرم والدین سبک های دلبستگی هالپرن و کاپنبرگ (2006)، خودکارآمدی تحصیلی جینکینز و مورگان (1999)، مشکلات رفتاری راتر (1967) و فرم کوتاه کنش های اجرایی بریف (جیویا و همکاران، 2000) را تکمیل کردند. تحلیل داده های پژوهش با روش الگویابی معادلات ساختاری و آزمون اثرهای واسطه ای در مدل پیشنهادی با روش بوت استراپ با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 و AMOS24 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش مطلوبی با داده ها برخوردار است. بر اساس نتایج سبک های دلبستگی اجتنابی و اضطرابی و خودکارآمدی تحصیلی به ترتیب پیش بین منفی و مثبتی برای مهارت اجتماعی بودند (0/01>P) و نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی و کنش های اجرایی در رابطه بین سبک های دلبستگی اجتنابی و اضطرابی با مهارت اجتماعی مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها همچنین نشان دادند که سبک دلبستگی ایمن روی مهارت های اجتماعی کودکان با ناتوانی یادگیری با نقش واسطه ای کنش های اجرایی، تأثیر غیرمستقیم داشته و این اثرپذیری معنادار بود (0/01>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده در این مطالعه می توان گفت که متغیرهای خودکارآمدی تحصیلی، مشکلات رفتاری، و کنش های اجرایی در رابطه بین مهارت های اجتماعی و سبک های دلبستگی در کودکان با ناتوانی های یادگیری نقش واسطه ای دارند.
اثربخشی طرح واره درمانی بر نشخوار خشم و پرخاشگری در مردان مبتلا به اختلال پرخوری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال پرخوری یکی از شایع ترین اختلال های خوردن است. عوامل متعددی ازجمله پرخاشگری، نشخوار فکری، خشم و نشخوار خشم با اختلال پرخوری مرتبط هستند. هدف اصلی این پژوهش بررسی اثربخشی طرح واره درمانی بر نشخوار خشم و پرخاشگری مردان مبتلا به اختلال پرخوری بود. مواد و روش ها: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری آن را کلیه مردان مبتلا به اختلال پرخوری عضو انجمن پرخوران گمنام شهر مشهد در سال 99- 1398 تشکیل داد. بیست وچهار نفر از مردان مبتلا به اختلال پرخوری به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. برای هر دو گروه پیش آزمون با استفاده از مقیاس نشخوار خشم و پرسشنامه پرخاشگری اجرا شد. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه به صورت هفته ای 1 جلسه 120 دقیقه ای تحت طرح واره درمانی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. برای هر دو گروه مجدداً پس آزمون انجام و نتایج از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج بیانگر این بود که طرح واره درمانی باعث کاهش نشخوار خشم و پرخاشگری در افراد مبتلا به اختلال پرخوری در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل می شود (01/0>p). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می کند که درمانگران می توانند از این روش درمانی برای کاهش نشخوار خشم و پرخاشگری افراد مبتلا به اختلال پرخوری استفاده کنند.
اثربخشی درمان شناختی - رفتاری بر راهبردهای شناختی تنظیم هیجانی و خودکارآمدی عمومی مادران دارای کودکان فلج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
85 - 100
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی - رفتاری بر راهبردهای شناختی تنظیم هیجانی وخودکارآمدی عمومی مادران دارای کودکان فلج مغزی انجام شد . روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه گواه بود که از جامعه مادران دارای کودک فلج مغزی در استان خراسان شمالی تعداد 28 مادر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. در ابتدا پیش آزمون با پرسشنامه های نظم جویی شناختی هیجان گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون (2009) و خودکارآمدی عمومی شوارتز (1981) انجام و گروه آزمایش تحت درمان شناختی - رفتاری قرار گرفتند. گروه گواه فاقد مداخله بودند پس از این مرحله و بعد از اجرای یک پس آزمون، داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیره (مانوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها حاکی از افزایش میانگین گروه آزمایش در متغیر خودکارآمدی و تمامی راهبردهای مثبت شناختی تنظیم هیجان بوده و از طرفی افزایش نمره خودکارآمدی عمومی و راهبرد تنظیم هیجان مثبت و کاهش نمره راهبرد تنظیم هیجان منفی مادران را در پی داشت . نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که برنامه درمانی شناختی-رفتاری باعث بهبود کیفیت راهبردهای شناختی تنظیم هیجانی و افزایش خودکارآمدی شده و این امر می تواند با آگاهی دادن و کمک به بازسازی شناختی، کنترل هیجانات مثبت را جایگزین هیجانات منفی کرده و سبب کاهش آسیب روانی مادران شود.
نقش واسطه ای بدتنظیمی راهبردهای ارزیابی مجدد و ذهن آگاهی در رابطه بین باورهای فراشناختی و نشانه های اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
54 - 62
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای بدتنظیمی دو راهبرد ارزیابی مجدد و ذهن آگاهی در رابطه بین باورهای فراشناختی و نشانه های اختلال اضطراب فراگیر است. تعداد 507 نفر از دانشجویان دانشگاه های تهران در سال ۱۳۹۸ در این پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان پرسشنامه باورهای فراشناختی (MCQ-30)، پرسشنامه پنج عاملی ذهن آگاهی (FFMQ)، زیر مقیاس ارزیابی مجدد از پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) و پرسشنامه کوتاه اختلال اضطراب فراگیر (GAD-7) را تکمیل کردند. نتایج نشان داد میان باورهای فراشناختی در مورد نگرانی با نشانه های اختلال اضطراب فراگیر رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین میان باورهای فراشناختی و ذهن آگاهی و همین طور میان ذهن آگاهی و نشانه های اختلال اضطراب فراگیر، رابطه منفی معنادار برقرار می باشد. لیکن رابطه راهبرد ارزیابی مجدد با باورهای فراشناختی و نشانه های اختلال اضطراب فراگیر، معنادار نشد و تنها ذهن آگاهی بین باورهای فراشناختی و نشانه های اختلال اضطراب فراگیر نقش واسطه ای داشت. بنابراین توجه به باورهای فراشناختی و ذهن آگاهی می تواند به شناخت بهتر نشانه های اضطرابی و درمان کارآمدتر اختلال اضطراب فراگیر منجر شود.
The Relationship between Parenting Styles and Social Anxiety Symptoms with the Mediating Role of Fear of Negative Evaluation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to evaluate the relationship between parenting styles and social anxiety symptoms with the mediation of negative self-evaluation. Methods: The study population included the students of the University of Tehran and the Islamic Azad University of South Tehran in 2019-20. A total of 306 were selected by convenience sampling method, who responded to the questionnaires. The research tools were the Social Phobia Inventory (Connor et al., 2000), the Parental Authority Questionnaire (PAQ) (Buri, 1991), and the questionnaire of negative consequences of social events (Wilson and Rapi, 2005). Pearson's correlation test indicated a significant negative relationship between authoritative parenting and social anxiety and a significant positive relationship between permissive and authoritarian parenting styles, as well as negative self-evaluation and social anxiety. Results: The results of the path analysis test revealed that negative self-evaluation has a significant indirect effect (mediating role) on the relationship between parenting styles and social anxiety.
Conclusion: These results can be used to explain the psychopathology of social anxiety symptoms. In addition, self-evaluation and empowering parents to apply appropriate parenting styles can reduce disorders such as social anxiety.
The role of Orthodontic Treatment on Patient’s Mental Health, Body Image, and Oral Health-Related Quality of Life Orthodontic Treatment and its Effects on Psychological Factors(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۲ - Serial Number ۱۲, Spring ۲۰۲۲
37 - 46
حوزههای تخصصی:
Objectives: The present study has investigated the role of orthodontic treatment on patient’s mental health, body image and oral health-related quality of life. Method: In this quasi-experimental study a sample of 90 patients referring to orthodontic clinics in the city of Kermanshah were selected using purposive sampling method and then they were assessed before and 6 months and one year after undergoing orthodontics via the “The Symptom Checklist-90-R” (SCL-90-R), “Multidimensional Body–Self Relations Questionnaire” (MBSRQ), and Oral Health Impact Profile (OHIP-14). Data were analyzed using one way analysis of variance. Results: patients reported less obsessive compulsion, hostility and paranoid ideation symptoms on (SCL-90-R), after six months and one-year treatment (P ˂ 0.05). In addition, the comparison of scores before and after treatment showed that there was significant difference in appearance evaluation and body areas satisfaction dimensions of MBSRQ (P ˂ 0.05). Also, there were significant different found on physical disability, psychological disability, social disability and total score of OHIP-14 before and after treatment (P<0.05). Conclusion: This quasi-experimental study highlights orthodontic treatment role on mental health body image and oral health-related quality of life in patients with dental problems.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی گروهی راه حل محور و زوج درمانی گلاسری بر کیفیت جو عاطفی در همسران آسیب دیده از روابط فرازناشویی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی زوج درمانی گروهی راه حل محور و زوج درمانی گلاسری بر کیفیت جو عاطفی در همسران آسیب دیده از روابط فرازناشویی بود.
روش : پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین دارای روابط فرازناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در محدوده زمانی اسفند 98 تا اردیبهشت 99 بوده اند. نمونه پژوهش شامل 45 زوج مراجعه کننده بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و گواه گمارده شدند. شرکت کنندگان قبل از اجرای مداخلات پرسشنامه کیفیت جو عاطفی را تکمیل کردند. گروه های آزمایش مداخلات زوج درمانی گروهی راه حل محور و زوج درمانی گلاسری را دریافت کردند. در نهایت از هر سه گروه پس آزمون گرفته شد. داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری به کمک نرم افزار SPSSV19 تحلیل شدند.
یافته ها : نتایج نشان داد در همه مؤلفه های کیفیت جو عاطفی بین دو گروه زوج درمانی و گروه گواه تفاوت معنیداری مشاهده شد (01/0>P). همچنین نتایج نشان داد در متغیر کیفیت جو عاطفی، زوج درمانی راه حل محور نسبت به زوج درمانی گلاسری اثربخش تر است.
نتیجه گیری : بر اساس نتایج این پژوهش می توان گفت، استفاده از روش های زوج درمانی راه حل محور و زوج درمانی گلاسری در جو عاطفی همسران آسیب دیده از روابط فرازناشویی اثربخش بوده و آگاهی متخصصان حوزه های مشاوره، روان شناسی و سلامت از این درمان ها می تواند کمک کننده باشد.
بررسی ارتباط میان علائم عصب شناختی نرم در پسران دارای اختلال کاستی توجه / فزون کنشی با علائم عصب شناختی نرم در مادران آن ها و تدوین برنامه درمانی برای کودک و مادر: مطالعه ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: در سال های اخیر مطالعات زیادی در رابطه با وجود علائم عصب شناختی نرم در اختلال کاستی توجه / فزون کنشی انجام گرفته اما هنوز پیرامون رابطه ی احتمالی میان این گونه علائم در کودک و مادر، و همچنین پیشنهاد رهیافت های مداخله ای و درمانی، در کشور ما پژوهشی صورت نگرفته است. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط میان علائم عصب شناختی نرم در پسران دارای اختلال کاستی توجه / فزون کنشی با مادران شان و ارائه برنامه درمانی برای رفع علائم هم درکودک و هم در مادر بود. روش: این مطالعه از نوع ترکیبی بود بدین ترتیب که در بخش اول (کمی) از روش توصیفی از نوع همبستگی استفاده شد و در بخش دوم (کیفی) با توجه به نتایج بدست آمده و با استفاده از شبکه مضامین (آتراید - استرلینک) برنامه ای برای بهبود علائم مادر و کودک طراحی گردید. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دارای اختلال کاستی توجه / فزون کنشی ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 96-1395 بوده است. از میان 170 مراجعی که در 5 مرکز درمانی، تشخیص این اختلال را گرفته و حاضر به همکاری بودند، یکصد نفر از کودکان و مادرانشان به شیوه تصادفی انتخاب و تست عصب - شناختی کمبریج (1995) روی آنها اجرا شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه انجام شد. یافته ها: در بخش کمی پس از تحلیل داده ها، نتایج همبستگی و رگرسیون نشان دهنده همبستگی معنی داری بین علائم عصب شناختی نرم کودک و مادر بود (0/23 =R) همچنین بیشترین میزان همبستگی ها بین نمره کل علائم عصب شناختی نرم کودک با هماهنگی حرکتی مادر (0/71 r=)، نمره کل عصب شناختی نرم مادر با هماهنگی حرکتی و کنترل پاسخ کودک (0/68 و 0/77 r=) و خرده مقیاس های مشابه در هردوی آنها بود. در بخش کیفی نیز با استفاده از روش شبکه مضامین، مضامین پایه (علائم عصب شناختی نرم مادر و کودک)، مضامین سازماندهنده (هماهنگی حرکتی، یکپارچگی حسی و کنترل پاسخ) و مضامین فراگیر (فعالیت های طراحی شده) مشخص شدند که با توجه به آنها برنامه درمانی برای کودک و مادر به طور جداگانه تدوین و اعتباریابی شد که از اعتبار مناسبی برخوردار بود. نتیجه گیری: ارتباط معنی دار علائم عصب شناختی نرم و نشانه های اختلال کاستی توجه / فزون کنشی در کودک و مادر حکایت از آن دارد که سازوکار های احتمالی عصب روانشناختی در بروز این ارتباط دخالت دارند و به همین سبب تشخیص بهنگام این گونه علائم در مادران و پیگیری های درمانی مناسب برای مادر و کودک از اهمیت خاصی برخوردار است.
طراحی و تدوین الگوی پیشنهادی مشارکت والدین و بررسی تاثیر آن بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از عواملی که می تواند بر روی دانش آموزان و کیفیت یادگیری آنان تاثیر بگذارد، عملکرد خانواده می باشد. هدف پژوهش حاضر طراحی و تدوین الگوی پیشنهادی مشارکت والدین و بررسی تاثیر آن بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است. روش ها: در این پژوهش از روش پژوهش آمیخته و طرح اکتشافی متوالی استفاده شد. در بخش کیفی پژوهش، از روش تحلیل محتوای استقرایی و در بخش کمی، از طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون – پس آزمون استفاده گردید. در بخش کیفی پژوهش، اسناد، مقالات، کتاب ها و متن های استخراج شده از مصاحبه با 27 نفر از استادان، معلمان و والدین که به شیوه هدفمند انتخاب شده بودند، مورد تحلیل قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی از تحلیل محتوای کیفی استقرایی بهره گرفته شد. طبق تحلیل محتوای انجام شده، پنج مؤلفه اصلی (تحلیل، تصمیم گیری، تعامل و آموزش خانواده، ابعاد مشارکت خانواده و ارزشیابی و بازخورد) و 55 زیر مؤلفه برای مؤلفه های اصلی استخراج شدند. در بخش کمی پژوهش، جامعه آماری دانش آموزان پسر دوره اول ابتدایی در استان تهران بود. نمونه در بخش کمی شامل 60 نفر از دانش آموزان پایه اول ابتدایی در مدارس شهر قدس بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفری(آزمایش و کنترل) قرار داده شدند. همچنین جهت گردآوری داده های کمی، از آزمون متخصص ساخته پیشرفت تحصیلی و پایایی83/0 از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. در سطح آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی به منظور مقایسه دو گروه آزمایش و کنترل از لحاظ میانگین نمره کسب شده برای بررسی مفروضات از روش تحلیل کواریانس تک متغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها نشان داد که پس از حذف اثر پیش آزمون (میانگین تعدیل شده) بین میانگین نمرات پیشرفت تحصیلی دو گروه در مرحله پس آزمون، تفاوت معناداری مشاهده می شود (001/0 p<). بنابراین نتایج این پژوهش در راستای سایر پژوهش های انجام شده، بیانگر نقش مثبت مشارکت والدین در افزایش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بود. نتیجه گیری: پیشنهاد می شود از این الگو به عنوان یکی از راهکارهای اجرایی برای دستیابی به یکی از اهداف کلان در سند تحول بنیادین آموزش پرورش " افزایش مشارکت و اثر بخشی همگانی به ویژه خانواده در تعالی نظام تعلیم و تربیت " استفاده شود.
مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار مبتنی بر آسیب دلبستگی و طرحواره درمانی معنویت محور تلفیقی بر ناامیدی و سلامت روان زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پیمان شکنی همسر عاملی جهت تضعیف امیدواری و سلامت روان بسیاری از زنان است. هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار مبتنی بر آسیب دلبستگی و طرحواره درمانی معنویت محور بر ناامیدی و سلامت روان زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر انجام شد. روش : مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر در شهر بندرعباس در بهار ۱۴۰۰ و گروه نمونه ۴۸ نفر از این زنان بودند که به صورت هدفمند انتخاب و سپس به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه ۱۶ نفر) گمارده شدند. از پرسشنامه ناامیدی بک (BHS) و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. درمان هیجان مدار مبتنی بر آسیب دلبستگی و طرحواره درمانی معنویت محور هر یک طی ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که پس از کنترل پیش آزمون، اثربخشی درمان بر کاهش ناامیدی (P=۰/۰۱۷, F=۴/۴۹) و افزایش سلامت روان (P=۰/۰۰۵, F=۵/۹۴) معنادار بود. مقایسه گروه ها نشان داد که درمان هیجان مدار مبتنی بر آسیب دلبستگی بر کاهش ناامیدی (۰/۰۱۴=P) و طرحواره درمانی معنویت محور بر افزایش سلامت روان (۰/۰۰۴=P) اثربخش بود. نتیجه گیری: اثربخشی درمان هیجان مدار مبتنی بر آسیب دلبستگی درمانی بر کاهش ناامیدی و طرحواره درمانی معنویت محور بر افزایش سلامت روان در مطالعه حاضر تائید شد. پیشنهاد می شود این دو درمان برای یاری به زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر استفاده شوند.
تأثیر تماشای مدل های آموزش مفاهیم فعالیت بدنی بر مولفه های شناختی- حرکتی و شایستگی جسمانی کودکان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افزایش بی تحرکی در همه اقشار جامعه بخصوص گروه کودک و نوجوان به عنوان یکی از نگرانی های مهم در وضعیت سلامت این گروه سنی تبدیل شده است. هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر تماشای مدل های آموزش مفاهیم فعالیت بدنی بر مولفه های شناختی- حرکتی و شایستگی جسمانی کودکان بود. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه تجربی با دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر ۸ تا ۱۰ ساله پسر شهرستان خوی در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بود. ۳۰ پسر ۸ تا ۱۰ سال به طور داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات از ابزار ارزیابی سواد بدنی کانادایی (CAPL)، مقیاس شایستگی جسمانی، آزمون آمادگی هوازی پیشرونده، آزمون آمادگی جسمانی مرتبط با سلامت و آموزش مفاهیم اولیه فعالیت بدنی استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۰ استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مجازی با استفاده از مشاهده مدل های ویدئویی و آموزش مفاهیم اولیه فعالیت بدنی بر بعد شایستگی جسمانی و بعد شناختی- حرکتی کودکان ۸ تا ۱۰ ساله تأثیر مثبت معنی داری دارد (۰/۰۵>P). همچنین نتایج نشان داد اثر گروه معنی دار است (۰/۰۰۱=P، ۰/۷۰=مجذور اتا، ۵۶/۶۵=F) لذا میزان بعد شناختی- حرکتی در پس آزمون در گروه کنترل و گروه آزمایش دارای تفاوت معنی داری است. نتیجه گیری: براساس نتایج بدست آمده آموزش مجازی با استفاده از مشاهده مدل های ویدئویی و آموزش مفاهیم اولیه فعالیت بدنی باعث افزایش عملکرد شناختی- حرکتی، سواد بدنی و فعالیت بدنی کودکان می شود. لذا به محققان، معلمان و والدین کودکان پیشنهاد می شود از این روش آموزش جهت ارتقای سطح فعالیت بدنی و مولفه های شناختی- رفتاری کودکان استفاده نمایند.
بررسی نقش واسطه ای بحران هویت و انسجام خانواده در تعیین رابطه مشارکت در شبکه های اجتماعی با نگرانی از تصویر بدنی در میان دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۱
۲۸۰-۲۵۶
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای بحران هویت و انسجام خانواده در تعیین رابطه مشارکت در شبکه های اجتماعی با نگرانی از تصویر بدنی در میان دانش آموزان صورت گرفته است. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مدارس دولتی متوسطه اول شهر رشت در سال تحصیلی 99-98 است. شرکت کنندگان با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های مجازورزی شبکه ای (بلند، 1399)، بحران هویت (احمدی، 1376)، انسجام خانواده (سامانی، 1381) و نگرانی از تصویر بدنی (لیتلتون و همکاران، 2005) استفاده شد. پرسشنامه ها به صورت آنلاین در اختیار دانش آموزان قرار گرفت و تعداد 674 نفر به آن پاسخ دادند که در نهایت 497 پرسشنامه مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته ها: نتایج نشان داد مشارکت در شبکه های اجتماعی بر نگرانی از تصویر بدن (41/0- =β و 001/0 >P)، انسجام خانواده (25/0- =β و 001/0 >P) و بحران هویت (16/0- =β و 001/0 >P) اثر مستقیم دارد. بحران هویت به طور مستقیم و معناداری نگرانی از تصویر بدنی را پیش بینی می کند (13/0- =β و 001/0 >P). انسجام خانواده به طور مستقیم و معناداری نگرانی از تصویر بدنی را پیش بینی می کند (17/0- =β و 001/0 >P). همچنین مشارکت در شبکه های اجتماعی با میانجیگری بحران هویت بر نگرانی از تصویر بدنی اثر غیر مستقیم (06/0=β و 001/0 >P) دارد. اما اثر غیر مستقیم متغیر واسطه ای انسجام خانواده در رابطه مشارکت در شبکه های اجتماعی و نگرانی از تصویر بدنی از نظر آماری معنادار نیست. نتیجه گیری: بنابراین، اصلاح میزان و شیوه استفاده نوجوانان از شبکه های اجتماعی و برگزاری جلسات آموزشی جهت تسهیل گذار از مرحله بلوغ و پیشگیری از بحران هویت دارای اهمیت است تا زمینه کاهش نارضایتی از تصویر بدن و ارتقاء سلامت روانی نوجوانان فراهم گردد.
روند شاخص ها، عوامل مؤثر و مداخلات طلاق در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف یکی از مهم ترین آسیب های اجتماعی، طلاق است. این مقاله ضمن بررسی روند طلاق در ایران به بررسی علل مؤثر بر آن و آزمایشات اجرا شده برای بهبود وضعیت آن می پردازد. مواد و روش ها مطالعه حاضر از نوع کیفی است. اطلاعات از سه طریق مرور متون و مستندات مرتبط، مصاحبه با خبرگان و برگزاری جلسه بحث گروهی با ذی نفعان جمع آوری شده است. نمونه گیری به روش هدفمند و گلوله برفی انجام شده و داده ها به روش تجزیه و تحلیل محتوا ارائه شده است. یافته ها در سالیان اخیر روند نسبت طلاق به ازدواج رو به افزایش بوده و در سال 1395 به بیشترین میزان خود، یعنی 25/3 در هر 100 ازدواج رسیده است. ضعف مهارت و سواد همسرداری، تغییر شیوه های همسرگزینی، افزایش فردگرایی و منفعت طلبی، بیکاری، اعتیاد و تبلیغات فضای مجازی مهم ترین علل طلاق از نظر خبرگان بود. در حال حاضر، برنامه ملی کنترل و کاهش طلاق اجرا می شود، اما مهم ترین چالش های اجرای این برنامه، ضعف همکاری بین بخشی، ضعف مشارکت مردم، پراکندگی و جزیره ای بودن خدمات اجتماعی و تأثیر عوامل کلان سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناوری، زیست محیطی و بین المللی بر اقدامات این برنامه ملی است . نتیجه گیری آسیب های اجتماعی در درون خانواده به هم گره خورده است. این انباشتگی ایجاب می کند خدمات پراکنده و جزیره ای در قالب واحدهای جامع مراقبت از سلامت اجتماعی به ازای جمعیتی معین طراحی و در سراسر کشور فراهم شود و ظرفیت سازی و دانش استقرار برنامه های ملی در دستگاه های مسئول تقویت شود.
نقش بهزیستی معنوی و تیپ های شبانه روزی در تبیین سلامت جنسی زنان متأهل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
59-71
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سلامت جنسی یکی از جنبه های اصلی سلامت است که همسران را در همه مراحل زندگی تحت تأًثیر قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش بهزیستی معنوی و تیپ های شبانه روزی در پیش بینی سلامت جنسی زنان متأهل صورت گرفته است.
رابطه بهزیستی معنوی با اضطراب و افسردگی در بین جمعیت های عمومی، کارکنان بیمارستان و مراکز بهداشت در دوره همه گیری جهانی ویروس کرونا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ ویژه نامه ۱۴۰۱
88-99
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: کووید 19 علاوه بر مشکلات جسمی، بحران های روان شناختی متعددی برای مردم ایجاد کرده که از جمله آنها افسردگی، اضطراب، وسواس و اختلال استرس پس از سانحه است. مشکلات روان شناختی ممکن است تأثیر بسزایی بر بهزیستی معنوی افراد داشته باشد. ازاین رو، هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه بین بهزیستی معنوی با اضطراب و افسردگی در بین جمعیت های عمومی، کارکنان بیمارستان و مراکز بهداشت در دوره همه گیری جهانی ویروس کرونا بود.
تأثیر القای تصویری تهدید مرگ و بیماری کرونا بر دسترسی پذیری فکر مرگ: یک مطالعه آزمایشی مبتنی بر نظریه مدیریت وحشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: موضوع نظریه مدیریت وحشت تبیین اثر برجستگی فکر مرگ بر کارکردهای روانی انسان است. پژوهش حاضر با هدف آزمودن کارایی یک روش تصویری برای القای تهدید مرگ بر مبنای این نظریه انجام شد. هدف دوم این مطالعه، مقایسه دسترسی پذیری فکر مرگ ناشی از القای تهدید بیماری کرونا با دسترسی پذیری فکر مرگ ناشی از القای تهدید مرگ بود. روش کار: شرکت کنندگان 148 دانشجو بودند که به تصادف به یکی از شش شرایط آزمایشی حاصل از دو عاملِ نوع تهدید (مرگ، کرونا، دندان درد) و وجود تأخیر زمانی (آنی، متأخر) گمارش شدند. پاسخ گویان ابتدا مورد دستکاری تصویری با محتوای نوع تهدید قرار گرفتند و سپس بلافاصله (شرایط آنی) یا بعد از انجام یک تکلیف نامربوط (شرایط متأخر)، جهت سنجش میزان دسترسی پذیری فکر مرگ به تکلیف تصمیم گیری واژگانی پاسخ دادند. یافته ها: زمان واکنش به واژه های مرتبط با مرگ به دنبال القای تهدید مرگ و نه سایر تهدیدها کمتر از زمان واکنش به واژه های منفی بود. همچنین، الگوی دسترسی پذیری فکر مرگ ناشی از القای تهدید کرونا در شرایط متأخر بیش از شرایط آنی به الگوی دسترسی پذیری فکر مرگ ناشی از القای تهدید مرگ شبیه بود. نتیجه گیری: یافته های حاضر حکایت از مؤثر بودن روش تصویری پیشنهادی برای برجسته نمودن فکر مرگ داشت. افزون بر این، الگوی حاصل از القای تهدید کرونا دلالت بر فراخوانی بیشتر فکر مرگ توسط آن در مقایسه با القای تهدید مرگ نمود. یک تبیین ممکن برای این یافته قدرت و عینیت بالای تداعی یک بیماری با مرگ در بحبوحه همه گیری آن بیماری است.
رابطه ظرفیت تأملی والدین و بد تنظیمی هیجانی نوجوانان: نقش میانجی توانایی ذهنی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی توانایی ذهنی سازی در رابطه بین ظرفیت تأملی والدین با بد تنظیمی هیجانی نوجوانان انجام گردید. طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دختر و پسر بودند که در طیف سنی 11 تا 17 سال قرار داشتند و در سال تحصیلی 1400- 1399 مشغول به تحصیل در مناطق یک و دو شهرستان زنجان بودند. 200 نفر با استفاده از نمونه گیری در دسترس برای این پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ذهنی سازی (RFQ) (ها و همکاران، 2013) و دشواری تنظیم هیجان- (DERS) (گرتز و روئمر، 2004) بودند. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. شاخص های برازش نشان دهنده ی برازش عالی داده ها با مدل اصلاح شده بود. ظرفیت تأملی والدین (هم مادر و هم پدر) به صورت غیرمستقیم و از طریق توانایی ذهنی سازی توانستند بد تنظیمی هیجانی در نوجوانان را پیش بینی کنند (۰01/۰p‹). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که ظرفیت تأملی والدین و توانایی ذهنی سازی در کنار هم می توانند نقش زیادی در پیش بینی بد تنظیمی هیجانی در نوجوانان داشته باشند و لزوم توجه به این عوامل در برنامه های ارتقا تنظیم هیجانی ضروری است.
نقش واسطه ای بخشودگی بین فردی در رابطه بین تمایز یافتگی و شایستگی اجتماعی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای بخشودگی بین فردی در رابطه بین تمایزیافتگی و شایستگی اجتماعی دانشجویان بود. پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش، شامل دانشجویان دختر دانشگاه تهران در همه مقاطع در سال 1399 بودند. به منظور جمع آوری داده ها 378 نفر از آن ها به روش در دسترس انتخاب شده و به صورت آنلاین مورد سنجش قرار گرفتند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه شایستگی اجتماعی (SCQ) (پرندین، 1385)، پرسشنامه تمایزیافتگی خود (DSI) (اِسکورن و اِسمیت، 2003) و مقیاس بخشودگی بین فردی (IFS) (احتشام زاده و همکاران، 1389) انجام شد. داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS-24 و AMOS-24 تحلیل شدند. ضرایب مسیر تمایزیافتگی بر بخشودگی بین فردی (001/0=P، 635/0=β) و بخشودگی بین فردی بر شایستگی اجتماعی (001/0=p، 649/0=β) معنادار بود (05/0>P)؛ اما مسیر مستقیم تمایزیافتگی بر شایستگی اجتماعی معنادار نبود (122/0=p، 149/0=β). نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که مسیر غیرمستقیم تمایزیافتگی بر شایستگی اجتماعی با نقش میانجی بخشودگی بین فردی (001/0=P، 412/0=β) معنادار بود (05/0>P). در مجموع می توان نتیجه گرفت که بخشودگی بین فردی بین تمایزیافتگی و شایستگی اجتماعی دانشجویان دختر نقش میانجی کامل دارد.