فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۶۱ تا ۴٬۶۸۰ مورد از کل ۳۵٬۶۸۸ مورد.
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۱)
۱۸۹-۱۷۶
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ظرفیت ذهنی سازی برای توانمندسازی دانشجویان در تعاملات بین فردی و به تبع اخذ موفقیت های آینده لازم است و به همین دلیل شناخت همبسته های آن ضروری است. هدف از پژوهش حاضر ارائه بررسی ذهنی سازی بر اساس سبک های دلبستگی، توانمندی ایگو، روابط موضوعی و الگوی تجلی اضطراب در دانشجویان بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه پژوهش را دانشجویان دانشگاه سراسری اصفهان و دانشگاه آزاد شهر اصفهان (خوراسگان) در نیمه اول سال ۱۴۰۱ تشکیل دادند که بر اساس آخرین گزارش ها، تعداد آنها ۳۵۱۶۱ نفر اعلام شده است. بر اساس فرمول کوکران، ۳۸۰ دانشجو به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه سبک های دلبستگی (ASQ)، پرسشنامه توانمندی ایگو (PIES)، مقیاس روابط موضوعی بل (BORI)، پرسشنامه الگوهای تجلی اضطراب و پرسشنامه ظرفیت ذهنی سازی (RFQ) بود که به صورت انفرادی توسط دانشجویان تکمیل شدند. بررسی داده ها به روش تحلیل رگرسیون چندگانه و با استفاده از نسخه بیست و ششم نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سبک های دلبستگی ایمن و دوسوگرا و همچنین توانمندی ایگو قادر به پیش بینی معنادار ظرفیت ذهنی سازی دانشجویان هستند (۰۵/۰>P). نتیجه گیری: لازم است جهت بهبود ذهنی سازی دانشجویان، اقداماتی جهت تقویت سبک های دلبستگی ایمن و کاهش سبک دلبستگی دوسوگرا و همچنین افزایش توانمندی ایگو اعمال شود. تازه های تحقیق اکرم دهقانی: Google Scholar, Pubmed
طراحی و تدوین بسته آموزشی خودباوری و ارزیابی اثربخشی آن بر سلامت روانی و درگیری تحصیلی دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تدوین بسته آموزشی خودباوری و اثربخشی آن بر سلامت روانی و درگیری تحصیلی دانش آموزان انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع ترکیبی (کیفی و کمی) بود. بخش کیفی تدوین بسته آموزشی و بخش کمی از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. بسته آموزشی با توجه به اطلاعات حاصل از مصاحبه با متخصصان که با روش گلوله برفی و به صورت هدفمند انتخاب شده بودند، تدوین و روایی محتوا و شاخص روایی محتوای آن توسط متخصصین تعیین شد. در بخش کمی جامعه آماری را کلیه دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی شهرستان شبستر در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند بود به طوری که دو مدرسه از مدارس شهرستان به صورت تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه درگیری تحصیلی و پرسشنامه سلامت روان کودکان و نوجوانان اجرا شد. از بین افرادی که نمره شان در پرسشنامه درگیری تحصیلی یک انحراف معیار پایین تر از میانگین و در پرسشنامه سلامت روان یک انحراف معیار بالاتر از میانگین بود، به صورت تصادفی 40 نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه برنامه آموزش خودباوری را دریافت کرد. سپس از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد پردازش قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد پس از آموزش خودباوری میانگین نمرات درگیری تحصیلی گروه آزمایش افزایش یافته و اختلال روانی آنان کاهش یافته بود. نتیجه گیری: بر این اساس می توان اظهار داشت که بسته آموزشی خودباوری یکی از روش های مؤثر برای افزایش سلامت روان و درگیری تحصیلی دانش آموزان ابتدایی می باشد.
مطالعه کیفی راهبردهای مقابله با بحران میان سالی در میان سالان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
121 - 144
حوزههای تخصصی:
میان سالی یکی از دوره ها یا مراحل زندگی است که کمتر در پژوهش های روان شناختی به آن پرداخته شده است. یکی از مسائل مهم در دوره میان سالی بحران میان سالی است. مطالعه حاضر به منظور شناخت بحران میان سالی در میان نمونه ای از میان سالان شهر تهران انجام شده است. در این پژوهش از روش شناسی کیفی و روش نظریه زمینه ای برای مطالعه بحران میان سالی استفاده شده است. برای انتخاب مشارکت کنندگان از روش نمونه گیری هدفمند و نظری استفاده شده است. در نهایت بعد از اشباع داده ها 17 نفر میانسال به عنوان نمونه مطالعه انتخاب شدند. اطلاعات از میان سالان با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شده است. به منظور تجربه و تحلیل یافته ها از فن کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و گزینشی استفاده شد. 25 مقوله اصلی در زمینه بحران میان سالی با توجه به مدل پژوهش شناسایی شد. یافته ها نشان داد محور مرکزی بحران میان سالی بحران های موضوع محور میان سالی است، به این معنا که افراد میان سال با توجه به موضوع های مختلف ممکن است دچار بحران شوند. اگر آنان زندگی شان در زمینه های مورد انتظار با دستاورد همراه نباشد دچار بحران می شوند. افراد میان سال در برابر بحران ها راهبرهای فعالانه ای را برگزیده بودند. تلاش برای جبران ناکامی ها، احساس مسئولیت در برابر دیگران، کاستن از میزان روابط و عمق بخشیدن به روابط و تلاش برای حفظ ظاهر فیزیکی از مهم ترین راهبردهای آنان برای مواجه با بحران میان سالی است. در نهایت پیشنهاد می شود متخصصان سلامت روان از یافته های این پژوهش در جهت ارتقاء سلامت روان میان سالان استفاده کنند.
ارزیابی مدل ساختاری تبیین اختلالات رفتاری و هیجانی در کودکان آزاردیده بر اساس انعطاف پذیری شناختی و تجارب نامطلوب دوران کودکی والدین با میانجی گری خودپنداره شخصی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
240 - 260
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل ساختاری پیش بینی اختلالات رفتاری و هیجانی در کودکان آزاردیده بر اساس انعطاف پذیری شناختی و تجارب نامطلوب دوران کودکی والدین با میانجی گری خودپنداره شخصی انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و با روش تحلیل مسیر است. 300 نفر از کودکان آزاردیده مراجعه کننده به کلینیک مشاوره شاهد و ایثارگر شهر خرم آباد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های انعطاف پذیری شناختی دنیس و واندر وال، ترومای دوران کودکی برنشتاین و همکاران، علائم کودک و نوجوان گادو و اسپرافکین و مقیاس خودپنداره کودکان پیرز و هریس را تکمیل کردند. تحلیل داده ها به کمک مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار Smart-PLS ورژن 3 انجام شد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد 1/81 درصد از تغییرات واریانس اختلالات رفتاری و هیجانی کودکان توسط متغیرهای پژوهش قابل پیش بینی است. همچنین، نتایج بیانگر اثر غیرمستقیم انعطاف پذیری شناختی و تجارب نامطلوب دوران کودکی والدین بر اختلالات رفتاری و هیجانی کودکان به واسطه نقش میانجی گر خودپنداره شخصی بود. این نتایج برای متخصصان بهداشت روان به ویژه روان شناسان خانواده و جامعه که با قربانیان خشونت خانگی و خانواده های آنها کار می کنند، مفید است.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر نگرش کژکار، اضطراب سلامت، بهزیستی روانشناختی و تصویر بدنی در زنان تحت عمل ماستکتومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
285 - 314
حوزههای تخصصی:
سرطان سینه شایع ترین سرطان و دومین علت اصلی مرگ در زنان با بسیاری از عوارض جسمی و روانی است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر نگرش کژکار، اضطراب سلامت، بهزیستی روانشناختی و تصویر بدنی در زنان مبتلا به سرطان سینه ماستکتومی شده شهر شیراز که در سال 1401 به بیمارستان امیر مراجعه کردند می باشد. آزمودنی شامل یک نمونه 45 نفری که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (سه گروه 15نفری) داده ها در دو مرحله پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری ثبت شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه نگرش کژکار وایزمن و بک، بهزیستی روانشناختی ریف، اضطراب سلامت سالکوسکیس و وارویک و تصویر بدنی کش، میکولاو براون، بود. داده های پژوهش با استفاده از روش کوواریانس چند متغیره و آزمون های تعقیبی شفه و بنفرونی جهت آزمون فرضیه ها استفاده شد و داده ها با استفاده از نرم افزار (spss-18) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد که هر دو روش درمانی بر این متغیرها از نظر آماری اثر معنی داری اعمال کرده اند (P<0.05). یافته ها نشان می دهد میانگین نمره کل اضطراب سلامت، بهزیستی، تصویر بدنی و نگرش کژکاری در گروه کنترل در هر سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و دوره پیگیری، تفاوت چشم گیری نشان نمی دهد اما در گروه آزمایش ACT و MBSR تفاوت های چشم گیری مشاهده می شود. نتایج این تحقیق نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، اثربخشی بیشتری نسبت به برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی دارد، زیرا اصول زیربنایی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در راستای افزایش انعطاف پذیری روانشناختی می باشد.
مدل ساختاری افکار خودکشی بر اساس سبک های فرزندپروری با نقش واسطه ای عزت نفس و حمایت اجتماعی
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل علّی افکار خودکشی بر اساس سبک های فرزندپروری(سهل گیرانه، مستبدانه، مقتدرانه)و نقش میانجی حمایت اجتماعی و عزت نفس بود. طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و براساس روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش،تمامی دانش آموزان دبیرستانی شهرایلام بودند که تعداد 390 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب گردیدند. داده های مربوط به متغیرهای پژوهش با استفاده از پرسشنامه های افکار خودکشی بک (1961)، حمایت اجتماعی فیلیپس (1986)، عزت نفس روزنبرگ(1965) و سبک های فرزندپروری بامریند(1973)، جمع آوری شدند.برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و روش معادلات ساختاری از طریق نرم افزارهای SPSS-27 و AMOS-26 استفاده گردید. نتایج و یافته های پژوهش نشان داد سبک فرزندپروری مستبدانه بر افکارخودکشی اثر مثبتِ مستقیم و برعزت نفس و حمایت اجتماعی اثر منفی مستقیم دارد. همچنین سبک فرزندپروری مقتدرانه بر افکار خودکشی اثر منفیِ مستقیم و برعزت نفس و حمایت اجتماعی اثر مثبتِ مستقیم دارد. از طرفی سبک فرزندپروری سهل گیرانه بر عزت نفس اثرمنفی مستقیم دارد اما این سبک برحمایت اجتماعی و افکار خودکشی اثر مستقیم معناداری نداشت. همچنین سبک فرزندپروری سهل گیرانه بر افکار خودکشی با نقش میانجی حمایت اجتماعی اثر غیرمستقیم و معناداری نداشت. دیگر نتایج نشان داد سبک های فرزندپروری سهل گیرانه، مستبدانه و مقتدرانه برافکار خودکشی با نقش میانجی عزت نفس اثر غیر مستقیم و معناداردارد و در نهایت شاخص های برازندگیِ مدل نهایی، از برازش مطلوب با داده های گردآوری شده حمایت کردند.
اثربخشی رویکرد پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی و تصویر بدنی در بیماران با اختلالات پوستی با تعدیل واکنش پذیری هیجانی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلالات روان تنی پوست، بیماری های پوستی را شامل می شوند که در آن علل و پیامدهای روان شناختی یا شرایط همراه، تاثیر اساسی و درمانی مهم بر فرایند بیماری دارند. هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی رویکرد پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی و تصویر تن با تعدیل واکنش پذیری هیجانی در بیماران با اختلالات پوستی است. روش پژوهش: در این پژوهش نیمه تجربی، از پیش آزمون و پس آزمون برای دو گروه آزمایش و کنترل استفاده شد و مرحله پیگیری، پس از دو ماه به اجرا درآمد. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به اختلالات پوستی شهر تبریز بودند که 15 نفر با واکنش پذیری بالا و 15 نفر با واکنش پذیری پایین در گروه پذیرش و تعهد و 15 نفر با واکنش پذیرش پایین و 15 نفر با واکنش پذیری بالا در گروه کنترل به صورت تصادفی جایگزین شدند. پرسشنامه های کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و مقیاس تصویر تن کش(1990) به عنوان ابزار جمع آوری داده ها استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد افزایش معناداری درتصویر تن (01/0>P)، و کیفیت زندگی (01/0>P) بیماران با اختلالات پوستی ایجاد کرده است و این نتایج در پیگیری دوماهه ثابت باقی مانده است (05/0<P). همچنین نتایج نشان داد که اثر تعاملی واکنش پذیری هیجانی و گروه تاثیر معناداری در کیفیت زندگی و تصویر تن ندارد. نتیجه گیری: مداخلات آموزش رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بالا بردن کیفیت زندگی و تصویر تن در بیماران با اختلالات پوستی موثر است.
بررسی اثربخشی واقعیت درمانی بر تعادل عاطفی و مسئولیت پذیری نوجوانان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی واقعیت درمانی بر تعادل عاطفی و مسئولیت پذیری نوجوانان انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگیری و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان دختر مقطع متوسطه دوم بجنورد بود که در سال تحصیلی 01-1400 در یکی از مدارس این شهر مشغول به تحصیل بودند. از میان این افراد تعداد 40 نفر از دانش آموزانی که تمایل به شرکت در پژوهش داشته و ملاک های ورود را دارا بودند، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه های تعادل عاطفی واتسون و همکاران (1988) و مقیاس مسئولیت پذیری گوگ و همکاران (1952) بود. داده های حاصل از این پرسش نامه ها از طریق آزمون تحلیل تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاکی از این بود که واقعیت درمانی بر تعادل عاطفی و مسئولیت پذیری نوجوانان مؤثر است (01/0>P). نتیجه گیری: بر اساس این یافته ها می توان گفت واقعیت درمانی می تواند اثرات مناسبی در وضعیت روانی- اجتماعی دانش آموزان داشته باشد.
نقش واسطه ای سلامت معنوی در رابطه بین صفات تاریک شخصیتی با گرایش به قلدری سایبری در دانش آموزان متوسطه اول
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مشکلات رایج در مدارس پدیده قلدری است که امروزه امری جدی است و کمتر به این پدیده شایع توجه می شود؛ لذا این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه ای سلامت معنوی در رابطه بین صفات تاریک شخصیتی با گرایش به قلدری سایبری در دانش آموزان متوسطه اول انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی 658 دانش آموز پسر متوسطه اول پایه نهم در 5 مدرسه دولتی شهر بابل در سال تحصیلی 1402-1401 تشکیل دادند. در این پژوهش برای تعیین حجم نمونه با توجه به تعداد متغیرهای مشاهده شده و تخصیص ضریب 30 (7 متغیر مشاهده شده در مدل) و با احتساب احتمال وجود پرسشنامه های ناقص 250 نفر به عنوان حجم نمونه به روش دردسترس انتخاب گردید. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه پرسشنامه تجربه قلدری – قربانی سایبری آنتیادو و همکاران (2016)، مقیاس سه صفت تاریک شخصیت جانسون و وبستر (2010) و پرسشنامه سلامت معنوی پولوتزین و الیسون (1982) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری مبتنی بر معادلات رگرسیون انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد روابط معنا داری بین صفات تاریک شخصیتی و سلامت معنوی با گرایش به قلدری سایبری در دانش آموزان متوسطه اول وجود دارد و مدل پژوهش تایید شد و به طور کلی 46 درصد از گرایش به قلدری سایبری توسط صفات تاریک شخصیتی و سلامت معنوی در دانش آموزان متوسطه اول قابل تبیین می باشد. همچنین متغیرهای صفات تاریک شخصیتی و سلامت معنوی بر گرایش به قلدری سایبری در دانش آموزان متوسطه اول اثر مستقیم معنادار دارند و مسیر غیر مستقیم صفات تاریک شخصیتی با میانجی گری سلامت معنوی بر گرایش به قلدری سایبری در دانش آموزان متوسطه اول تایید گردیده شد. نتیجه گیری: این پژوهش تلویحات کاربردی در جهت نقش عوامل شناختی و معنوی در گرایش به گرایش به قلدری سایبری دانش آموزان برای روانشناسان و مشاوران ارایه می دهد.
ارائه چارچوب مفهومی ذهن آگاهی برای مدیران آموزشی مدارس با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه چهارچوب مفهومی از ذهن آگاهی برای مدیران آموزشی مدارس انجام شده است. روش این پژوهش، کیفی و از نوع فراترکیب بوده است. جامعه پژوهش، کلیه مقالات کیفی و آمیخته معتبر انجام شده به زبان فارسی و انگلیسی در حوزه ذهن آگاهی، بین سال های ۲۰۰۶-۲۰۲۳ بود. براین اساس، با مطالعه مقالات مرتبط با ذهن آگاهی که با روش مرور نظام مند انجام شده بود، رجوع به سرعنوان های موضوعی پزشکی (مش)، اصطلاح نامه های ایرانداک و لغت نامه های تخصصی درزمینه موردمطالعه، کلیدواژه های فارسی و لاتین مرتبط در عنوان، چکیده، واژگان کلیدی و متن مقالات در پایگاه های داده «اسکوپوس، ساینس دایرکت، گوگل اسکالر، اشپرینگر، سیج، تیلور اند فرانسیس، امرالد، نورمگز و مگیران» جست وجو شد که ۳۹۷۹ پژوهش درزمینه موردنظر بررسی و درنهایت، ۳۲ مقاله به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شد و از ابزار حیاتی CASP، برای ارزشیابی و تأیید کیفیت محتوای اسناد استفاده شد. داده های به دست آمده از تحلیل اسناد با استفاده از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه وتحلیل شد که درمجموع، ۲۲۱ کد، ۳۰ مقوله و ۵ مفهوم شناسایی شد. مهم ترین مفاهیم شناسایی شده شامل «آگاهی فراشناختی، تجارب فراشناختی، مهارت های فراشناختی، دانش فراشناختی و بهزیستی روان شناختی» است. نتایج این پژوهش می تواند به متولیان و پژوهشگران این حوزه کمک کند تا ابعاد و جنبه های مختلف ذهن آگاهی خاصه برای مدیران آموزشی مدارس را درک کنند و بستری برای پرورش و بهسازی آن ها و تجهیزشان به شایستگی های جدید فراهم کنند.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس تاب آوری نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۳
6 - 31
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس تاب آوری نوجوان (Oshio et al., 2002) در بین گروهی از نوجوانان دختر انجام شد. در مطالعه همبستگی حاضر، 486 نوجوان دختر که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، به مقیاس تاب آوری نوجوان (Oshio et al., 2002)، مقیاس ذهن آگاهی نوجوان و بزرگ سال (Droutman et al., 2018)، مقیاس باز ارزیابی شناختی (Gross & John, 2003) و فهرست مقابله فعال (Greenglass et al., 1999) پاسخ دادند. به منظور تعیین روایی عاملی مقیاس تاب-آوری نوجوان از روش آماری تحلیل مؤلفه های اصلی با چرخش اوبلیمین و به منظور تعیین روایی ملاکی مقیاس از همبستگی بین زیرمقیاس های تاب آوری با ذهن آگاهی، باز ارزیابی شناختی و مقابله فعال، استفاده شد. نتایج تحلیل مؤلفه های اصلی نشان داد که مقیاس تاب آوری نوجوان از چهار عامل جهت گیری مثبت نسبت به آینده، نظم بخشی هیجانی، نوجویی و بردباری، تشکیل شد. ضرایب همبستگی بین ابعاد تاب آوری با ذهن آگاهی، باز ارزیابی شناختی و مقابله فعال، از روایی ملاکی مقیاس تاب-آوری نوجوان، به طور تجربی، حمایت کرد. مقادیر ضرایب همسانی درونی عامل های جهت گیری مثبت نسبت به آینده، نظم بخشی هیجانی، نوجویی و بردباری به ترتیب برابر با 90/0، 75/0، 77/0 و 65/0 به دست آمد. درمجموع، نتایج مطالعه حاضر نشان داد که نسخه فارسی مقیاس تاب آوری نوجوان برای سنجش سازه تاب آوری روان شناختی ابزاری روا و پایا است.
شکوفایی کلاس درس و پیامدهای مثبت تحصیلی آن: آزمودن برازش الگوی آلیسون، واترز و کرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی برازش مدل سیستمی شکوفایی کلاس درس آلیسون و همکاران و تعیین پیامدهای مثبت تحصیلی آن بود. پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 1000 نفر از دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر اراک از 20 مدرسه و 100 کلاس درس (هر کلاس 10 نفر) انتخاب شدند و به ابزارهای پژوهش شامل مقیاس شکوفایی کلاس درس، سرزندگی تحصیلی، انگیزش تحصیلی، رضایت تحصیلی و درگیری تحصیلی پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزیی استفاده شد. نتایج نشان دادند مدل شکوفایی کلاس درس و پیامدهای مثبت تحصیلی آن از برازش پذیرفتنی و رضایت بخشی برخوردار است. براساس مدل ذکرشده، شکوفایی کلاس درس از چهار عامل انسجام، انعطاف پذیری، ارتباط و بهزیستی و عوامل انسجام، انعطاف پذیری و ارتباط هر کدام از سه خرده مقیاس و عامل بهزیستی از شش خرده مقیاس تشکیل شده اند که همگی از بارهای عاملی رضایت بخشی برخوردار هستند. به علاوه، مهم ترین پیامدهای مثبت تحصیلی شکوفایی کلاس درس عبارت اند از درگیری تحصیلی، انگیزش تحصیلی، سرزندگی تحصیلی، رضایت تحصیلی و پیشرفت تحصیلی. روایی واگرای مدل شکوفایی کلاس درس و پیامدهای مثبت تحصیلی آن با استفاده از معیار هتروتریت-مونوتریت و روایی همگرای آن با استفاده از میانگین واریانس، تبیین و شاخص قابلیت اطمینان رائو بررسی و تأیید شد. نتایج نشان دادند همه ضرایب به دست آمده برای متغیرهای اصلی مدل، مطلوب و رضایت بخش هستند. برازش کلی مدل نیز با استفاده از شاخص نیکویی برازش نشان دهنده برازش قوی مدل است. نتیجه گرفته می شود که از مدل سیستمی شکوفایی کلاس درس می توان به عنوان یک ابزار نوین در روانشناسی مثبت و بهبود شکوفایی کلاس استفاده کرد.
ارزیابی الگوی رابطه بین ذهن آگاهی و کیفیت رابطه زناشویی با میانجی گری باورهای لذت بری و قدردانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
1 - 9
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی مدل رابطه بین ذهن آگاهی و کیفیت رابطه زناشویی با میانجی گری باورهای لذت بری و قدردانی بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان و مردان متأهل ساکن شهر اصفهان در سال 1400 بود که در 5 سال اول زندگی زناشویی شان قرار داشتند که از بین آنها 258 نفر از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های کیفیت رابطه زناشویی؛ قدردانی مک کالو و همکاران (2002)؛ ذهن آگاهی براون و رایان (2003) و باورهای لذت بری برایانت (2003) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل مدل-یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج رابطه مثبت و معنادار بین ذهن آگاهی، قدردانی و باورهای لذت بری با کیفیت رابطه زناشویی را نشان دادند (001/0p<). همچنین اثر غیرمستقیم باورهای ذهن آگاهی از طریق باورهای لذت بری و قدردانی بر کیفیت رابطه زناشویی و همچنین اثر غیر مستقیم ذهن آگاهی بر قدردانی از طریق باورهای لذت بری مورد تأیید قرار گرفت (05/0p<). بنابراین پیشنهاد می شود مشاوران و روانشناسان در حوزه خانواده از نتایج این پژوهش برای ارتقا کیفیت زندگی زناشویی و فردی خانواده ها استفاده کنند و با بکارگیری تدابیری جهت ارتقا و استفاده از مهارت های ذهن آگاهی، تجارب باورهای لذت بری و قدردانی جهت افزایش کیفیت رابطه زناشویی در کارهای آموزشی و بالینی خویش به کار گیرند.
نقش شفقت به خود و ناگویی خلقی در پیش بینی حمایت اجتماعی ادراک شده
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی نقش شفقت به خود و ناگویی خلقی در پیش بینی حمایت اجتماعی ادراک شده بود. یک نمونه غیربالینی شامل 181 بزرگسال (138 زن و 52 مرد) از شهر مشهد با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده چندبعدی (MSPSS)، فرم کوتاه مقیاس شفقت به خود (SCS–SF) و مقیاس ناگویی خلقی تورنتو (FTAS) را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام انجام شد. حمایت اجتماعی ادراک شده با شفقت به خود رابطه مثبت و با ناگویی خلقی رابطه منفی داشت. رگرسیون گام به گام بر حسب شفقت به خود و ناگویی خلقی 6/5 درصد از واریانس حمایت اجتماعی ادارک شده را تبیین می کرد. یافته های این پژوهش نشان داد که با افزایش شفقت به خود و کاهش در ناگویی خلقی، میزان حمایت اجتماعی ادراک شده افزایش می یابد. شفقت به خود سهم بیشتری در پیش بینی حمایت اجتماعی ادراک شده دارد. بر این اساس به نظر می رسد افرادی که شفقت بیشتری نسبت به خود دارند و در بروز هیجانات خود به خوبی عمل می کنند، ادراک بالاتری از حمایت های اجتماعی دریافتی خود دارند.
سرمایه اجتماعی برخط به عنوان پیش بینی کننده شدت استفاده از شبکه های اجتماعی: بررسی تغییرناپذیری جنسیتی
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱
52 - 63
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تغییرناپذیری جنسیتی رابطه سرمایه اجتماعی برخط با شدت استفاده از شبکه های اجتماعی انجام شد. یک نمونه شامل 117 نفر (62 زن و 55 مرد) از کاربران ایرانی فیس بوک با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مقیاس سرمایه اجتماعی اینترنتی (ISCS) را تکمیل کردند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل چندگروهی با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS-MGA) استفاده شد. میان پیوندسازی، پل بندی و نمره کل سرمایه اجتماعی برخط با شدت استفاده از شبکه اجتماعی رابطه مثبت و معناداری وجود داشت (0/01>P). در کل نمونه و گروه مردان پل بندی اثر بیشتری بر شدت استفاده از شبکه اجتماعی داشت. اما در گروه زنان پیوندسازی نقش بیشتری داشت. مقایسه بین گروهی نیز نشان داد که ضرایب مسیر در میان گروه ها تفاوت معناداری ندارند (0/05<P). به نظر می رسد سرمایه اجتماعی برخط و شدت استفاده از شبکه اجتماعی رابطه دوسویه دارند و کاربرانی که از سرمایه اجتماعی برخط بالاتری برخوردارند بیشتر از شبکه اجتماعی استفاده می کنند و در این زمینه تفاوت جنسیتی وجود ندارد.
اختلال استرس پس از سانحه پیچیده(CPTSD)، تشخیص، ارزیابی و درمان: یک مطالعه مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یازدهمین نسخه سازمان بهداشت جهانی طبقه بندی بین المللی بیماری ها (ICD11)، اختلال استرس پس از سانحه پیچیده (CPTSD) را به عنوان وضعیت جدید و متفاوتی از اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) تعریف کرده است. این مقاله با روش مروری روایتی، یافته های پژوهشی منتشر شده مرتبط با عوامل به وجودآورنده، علائم، ابزار سنجش، تشخیص افتراقی و درمان CPTSD بین سالهای 2023-1992 برگرفته از پایگاه اطلاعاتی گوگل اسکالر، ساینس دایرکت و پاب مد را مورد مطالعه قرار داد. روش شناسی این پژوهش مبتنی بر گردآوری، طبقه بندی و خلاصه کردن یافته های مقالات علمی بود. بدین منظور از کلیدواژه های تروما، CPTSD و PTSD استفاده شد. در جستجوی اولیه 86 مقاله انتخاب شد و در ادامه 39 مقاله مرتبط با ترومای کودکی و CPTSD و تفاوت PTSD با CPTSD انتخاب شدند. . نتایج نشان داد CPTSD یک اختلال مجزا از PTSD است که علائم و ابزار تشخیص آن با PTSD متفاوت است. ترکیب دلبستگی ناایمن و اختلال در تنظیم هیجان از عوامل زیربنایی ایجاد CPTSD در اثر ترومای کودکی هستند. درباره درمان CPTSD با توجه به نو بودن این اختلال، تحقیقات اندکی انجام شده و نیازمند مطالعات بیشتری است.
اثربخشی طرح واره درمانی مبتنی بر مدل ذهنیت مدار بر بدتنظیمی هیجانی و خودشناسی انسجامی در نوجوانان بزهکار خود آسیب رسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ مهر ۱۴۰۲ شماره ۷ (پیاپی ۸۸)
۱۰۲-۹۳
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی طرح واره درمانی مبتنی بر مدل ذهنیت مدار بر بدتنظیمی هیجانی و خودشناسی انسجامی در نوجوانان خودآسیب رسان بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه نوجوانان پسر بزهکار دارای تجربه خودآسیب رسانی کانون اصلاح و تربیت شهر تهران در سال 1401 بود که از بین آنها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 36 نفر انتخاب شدند. این تعداد در بین گروه طرح واره درمانی مبتنی بر ذهنیت مدار و گروه گواه به طور تصادفی جایگزین شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه خودشناسی انسجامی قربانی و همکاران (۲۰۰۸، ISK) و بدتنظیمی هیجانی گراتز و همکاران (2004، DERS) جمع آوری شد. مداخله طرح واره درمانی مبتنی بر مدل ذهنیت مدار در 20 جلسه 90 دقیقه و هفته ای یک بار برگزار شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون بدتنظیمی هیجانی (05/0>p، 89/9-=d) و پیش آزمون پیگیری بدتنظیمی هیجانی (05/0>p، 8/12-=d)، معنادار بود. همچنین تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون خودشناسی انسجامی (05/0>p، 63/8-=d) و پیش آزمون پیگیری خودشناسی و انسجام (05/0>p، 71/3-=d) نیز معنادار بوده است. نتیجه گیری می شود طرح واره درمانی مبتنی بر مدل ذهنیت مدار بر بدتنظیمی هیجانی و خودشناسی انسجامی موثر و ماندگار است.
مرور نقادانه ابزارهای اندازه گیری صلاحیت تفکر انتقادی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفکر انتقادی، فعالیتی شناختی جهت درک و ارزیابی یافته ها و پدیده ها بر پایه ی مهارت هایی از قبیل استدلال و تحلیل است و در سال های اخیر این صلاحیت به عنوان یک هدف آموزشی در نظام آموزشی بسیاری از کشورها در آموزش عمومی جایگاه ویژه ای یافته است. بنابراین شناخت شیوه های اندازه گیری و سنجش این صلاحیت و بررسی ابزارهای موجود حائز اهمیت ویژه ای است. پژوهش حاضر با هدف معرفی آزمون های تفکر انتقادی برای دانش آموزان و شناسایی نقاط قوت و ضعف این آزمون ها با روش مرور نقادانه و با استفاده از الگوی پریزما نگاشته شده است. پس از جست وجو در پایگاه های وب آوساینس، اسکوپوس و گوگل اسکالر و پایگاه های علمی داخلی شامل سید و نورمگز در بازه ی زمانی2010 تا 2022، 65 مقاله با کلیدواژه های "آزمون مهارت های تفکر انتقادی"، "سنجش تفکر انتقادی دانش آموزان"، "اندازه گیری تفکر انتقادی دانش آموزان" بازیابی شد. از میان مقالات بازیابی شده، تعداد پنج مقاله که متناسب با معیارهای ورود از جمله به روز بودن اسناد، مرتبط بودن با هدف پژوهش، بررسی ویژگی های روانسنجی ابزار برای گروه سنی 7 تا 18 سال انتخاب و بررسی شدند و سایر مقالات براساس معیارهای خروج مطالعه حذف شدند. تحلیل با رویکرد تحلیل محتوای کیفی صورت گرفت و یافته ها منجر به شناسایی سه نوع آزمون بسته پاسخ، باز پاسخ و ترکیبی جهت سنجش صلاحیت تفکر انتقادی شد که دارای شباهت ها و تفاوت هایی با یکدیگر هستند. انتظار می رود جهت ایجاد وضعیت مطلوب برای سنجش این صلاحیت ابزارهای جدید و متناسب با هدف پژوهشگر انتخاب و طراحی و بررسی ویژگی های روانسنجی ابزارهای بازپاسخ و ترکیبی با توجه به دقت آن ها در اندازه گیری مهارت تفکر انتقادی مورد توجه قرار گیرد.
بررسی روانشناختی پتانسیل حرکتی وابسته به رویداد در نواحی مختلف مغز در اجرای تکلیف ساده و پیچیده
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تمرین در یک مهارت خاص نه تنها منجر به عملکرد بهتر در حرکت می شود، بلکه تعدیل و تنظیمات عصبی در مناطق مختلف مغز را نیز ایجاد می کند. هدف: هدف این مطالعه بررسی روانشناختی پتانسیل حرکتی وابسته به رویداد در نواحی قشری مرتبط با حرکت حین اجرای تکالیف ساده و پیچیده بود. روش: نوع پژوهش، نیمه آزمایشی و طرح اجرا پس آزمونی تک مرحله ای بدون گروه کنترل بود. شرکت کنندگان تحقیق حاضر را کلیه بازیکنان تنیس روی میز مرد راست دست ۲۰ تا ۳۲ ساله شهر تهران در سال ۱۳۹۸ تشکیل دادند، که تعداد ۸ نفر نمونه به صورت در دسترس انتخاب شدند. جمع آوری داده ها در محل آزمایشگاه ملی نقشه پردازی مغز انجام شد. همچنین از پرسشنامه دست برتری آنت (۱۹۷۰)، تست چشم برتری کارت سوراخ دار (۱۹۱۰)، دستگاه توپ انداز روبوپونگ نیوجی مدل ۲۰۵۰، آزمون ویژه ضربات تنیس روی میز (۲۰۱۶)، جهت ثبت سرعت از رادارگان و به منظور اندازه گیری دقت از دوربین و امتیازدهی داوران استفاده شد. همچنین از آزمون آماری تحلیل واریانس دوراهه جهت بررسی تفاوت ها در دو سطح پیچیدگی تکلیف در نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد، دامنه پتانسیل حرکتی در ناحیه قشر حرکتی اولیه در تکلیف ساده نسبت به تکلیف پیچیده دامنه بیشتری داشت (۰/۰۱۲=P)، اما نواحی قشر پیش حرکتی (۰/۰۰۸=P) و قشر آهیانه ای خلفی (۰/۰۲۶=P) تکلیف پیچیده دامنه بیشتری نسبت به تکلیف ساده داشتند. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که دامنه پتانسیل حرکتی به سطح پیچیدگی تکلیف وابسته است. از این رو پیشنهاد می شود در بررسی پتانسیل های وابسته به رویداد، تکالیف با سطح پیچیدگی مختلف مد نظر قرار گیرد.
مدل یابی رفتار تدریس خلاقانه بر مبنای توانمندسازی روان شناختی با میانجی گری خودکارآمدی خلاق در معلمان مدارس کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ شماره ۱۱ (پیاپی ۹۲)
۱۹۲-۱۸۱
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مدل یابی رفتار تدریس خلاقانه بر مبنای توانمندسازی روان شناختی با میانجی گری خودکارآمدی خلاق در معلمان مدارس کم توان ذهنی بود. این پژوهش توصیفی- همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی معلمان شاغل در مقطع ابتدایی، متوسطه اول و دوم مدارس کم توان ذهنی استان قم در سال تحصیلی در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 674 نفر بود. حجم نمونه آماری برابر 203 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری در دسترس به شیوه آنلاین انجام شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسش نامه تدریس خلاق (CTQ، محبی امین و همکاران، 1392)، توانمندسازی روان شناختی (PEQ، اسپریتزر و میشرا، 1995) و خودکارآمدی خلاق (CSEQ، بیگیتو، 2006) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد که مدل از برازش خوبی برخوردار بوده و توانمندسازی روان شناختی و خودکارآمدی خلاق بر رفتار تدریس خلاقانه اثر مستقیم و معنادار داشتند (01/0>P). همچنین توانمندسازی روان شناختی با میانجی گری خودکارآمدی خلاق بر رفتار تدریس خلاقانه معلمان اثر غیرمستقیم و معناداری داشت (01/0>P). نتایج پژوهش حاکی از اهمیت نقش توانمندسازی روان شناختی و خودکارآمدی خلاق در ارتقای تدریس خلاق معلمان بوده و توصیه می شود کارگاه های آموزشی در این زمینه برگزار گردد.