فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۰۱ تا ۴٬۵۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کندگامی شناختی، از اختلال های جدیدی که به طور جدی در روان شناسی شناختی مورد توجه قرار گرفته است و می-تواند تحت تاثیر عوامل مختلفی باشد. از این رو، هدف این پژوهش تدوین مدل ساختاری تبیین کندگامی شناختی بر اساس نظم جویی شناختی- هیجانی و توانایی شناختی با متغیر واسطه ای بار شناختی در کودکان بود. روش پژوهش همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. بدین منظور از بین جامعه آماری دانش آموزان ابتدایی شهر تبریز در سال تحصیلی 401-1400 تعداد 200 دانش آموز به شیوه غربالگری و با استفاده از مقیاس کندگامی شناختی پنی و همکاران(2009) به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. سپس آزمون نظم جویی شناختی هیجانی گارنفسکی وهمکاران (2001)، توانایی های شناختی نجاتی (1392) و مقیاس بار شناختی کلپش و همکاران (2017) روی افراد نمونه اجرا شد. در نهایت داده ها با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS 22 و SMART PLS و آزمون سوبل تحلیل شدند. نتایج نشان داد مدل مفهومی تدوین شده با داده ها برازش مناسبی داشت. نتایج روابط ساختاری مدل نشان داد که نظم جویی شناختی- هیجانی و توانایی شناختی بر کندگامی شناختی اثر مستقیم و معناداری دارند(01/0˂p). همچنین، توانایی شناختی بر بارشناختی اثر مستقیم و معناداری داشت(01/0˂p) ولی نظم جویی شناختی- هیجانی بر بارشناختی اثر مستقیم و معناداری نداشت (15/0˂p). نتایج روابط غیرمستقیم نشان داد که نظم جویی شناختی- هیجانی و توانایی شناختی با متغیر واسطه ای بارشناختی بر کندگامی شناختی اثر معناداری دارد (01/0˂p). براساس نتایج نظم جویی شناختی- هیجانی و توانایی شناختی بر بار شناختی و کندگامی شناختی موثر هستند. از این رو، تدوین برنامه هایی جهت آموزش و افزایش نظم جویی شناختی- هیجانی و توانایی شناختی و کاهش بار شناختی در افراد مبتلا به کندگامی شناختی، می توان انتظار بهبود کندگامی شناختی را در آنان داشت.
خصوصیات روان سنجی مقیاس صمیمیت و فریبکاری آنلاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت اجتماعی سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
115 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی خصوصیات روان سنجی مقیاس صمیمیت و فریبکاری آنلاین در دانشجویان بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی که در سال تحصیلی 1403-1402 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می داد. نمونه پژوهش متشکل از 331 نفر (41 پسر و 290 نفر دختر) بود که به روش در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس صمیمیت و فریبکاری آنلاین استانتون و همکاران (2016)، پرسشنامه پنج عاملی شخصیت فرم کوتاه (کاستا و مک کری، 1999) و مقیاس خودافشایی مجازی استفاده شد. جهت بررسی اعتبار مقیاس از روش همسانی درونی و برای بررسی روایی مقیاس از همبستگی خرده مقیاس های پرسشنامه، و تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. نتایج نشان داد که ضریب آلفا برای عامل صمیمیت آنلاین 71/0 و برای فریبکاری آنلاین 75/0 به دست آمد. نتایج حاصل از شاخص های برازش تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که این مقیاس از برازش مناسبی برخوردار است (93/0=CFI، 90/0=NFI و 073/0=RMSEA). در نتیجه می توان گفت که این مقیاس ابزار مناسبی جهت سنجش رفتار صمیمانه و فریبکارانه در فضای مجازی است
مبانی حل تعارض در روابط بین فردی مبتنی بر اندیشه اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بر اساس پژوهش ها افرادی که از شیوه حل تعارض سازنده در روابط بین فردی استفاده می کنند از سلامت روان شناختی بالاتری برخوردارند. باور بنیادین محقق در طراحی الگویی از سبک های حل تعارض مؤثر است. ترسیم الگوی حل تعارض در روابط بین فردی زمانی کارآمد است که بر اساس مبانی اسلامی باشد. این پژوهش باهدف شناسایی مبانی حل تعارض با استفاده از دو روش معناشناسی زبان و تحلیل محتوای کیفی انجام شد. با تشکیل حوزه معنایی تعارض در روابط بین فردی، 23 مفهوم اولیه شناسایی شد. در مرحله جمع آوری مستندات، روایات با استفاده از نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع موردبررسی قرار گرفت. داده ها با دو معیار ضعف کتب و عدم ارتباط مفهومی غربال شدند. تحلیل نهایی روایات با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی سیه و شانون (2005) به شیوه تحلیل محتوای قراردادی و سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که برای ساخت الگویی با سبک های حل تعارض مبتنی بر اندیشه اسلامی ضروری است بر اساس مبانی درونی (امکان وقوع تعارض و حل آن، گرایش های متعارض، حب ذات، عدم تأمین همه نیازها، خودمهارگری، حق مداری و خواست خدا) و مبانی بیرونی (حفظ انسجام بین فردی، تفاوت های فردی، مطلوبیت صلح، آخرت گرایی) باشد.
پیش بینی رضایت جنسی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای غیرمنطقی در زنان دارای تعارض ها زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی پیش بینی رضایت جنسی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای غیرمنطقی در زنان دارای تعارض ها زناشویی بود. مطالعه حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری زنان مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره و خدمات روان شناختی شهر تهران در سال 2023 بودند. برای حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران و با روش نمونه گیری در دسترس (شیوه آنلاین) 431 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش شامل پرسش نامه تعارض ها زناشویی (MCQ) ثنایی ذاکر و همکاران (2008)، پرسش نامه رضایت جنسی (SSQ) لارسون و همکاران (1998)، فرم کوتاه پرسش نامه طرحواره یانگ نسخه سوم (YSQ-S3) یانگ (2005) و پرسش نامه باورهای غیرمنطقی (IBQ) جونز (1968) بود. تجزیه و تحلیل داده ها به روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام گرفت. نتایج نشان داد که بین طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای غیرمنطقی با رضایت جنسی همبستگی منفی و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه مشخص کرد 2/63 درصد از واریانس رضایت جنسی به وسیله طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای غیرمنطقی تبیین می شود. بنابراین بر اساس نتایج، می توان گفت که طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای غیرمنطقی، زنان دارای تعارض ها زناشویی را مستعد نارضایتی جنسی کرده و در نتیجه پایداری زناشویی آن ها را تضعیف می کند.
چگونه توانستم با آموزش مبتنی بر ساحت های سند تحول بنیادین میزان رضایت شغلی معلمان را افزایش دهم؟ یک مطالعه اقدام پژوهی با پیگیری دوماهه
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
397 - 406
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، پاسخ به این سؤال بود که چگونه توانستم با آموزش مبتنی بر ساحت های سند تحول بنیادین میزان رضایت شغلی معلمان را افزایش دهم؟ این پژوهش از نوع مطالعه تک آزمودنی و نمونه گیری داوطلبانه بود. جامعه آماری 4 نفر معلمان شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. از مقیاس رضایت شغلی مینه سوتا برای اندازه گیری میزان رضایت شغلی معلمان استفاده شد. ساحت های شش گانه سند تحول بنیادین در 6 جلسه، یک بار در هفته و هر جلسه 90 دقیقه بر روی معلمان موردنظر ارائه شد. مقیاس رضایت شغلی مینه سوتا در خط پایه، انتهای آموزش و پیگیری 30 روزه تکمیل شد، به علاوه دو بار در میانه آموزش (یک سوم و دوسوم مدت دوره آموزش) نیز توسط معلمان پاسخ داده شد. برای تحلیل داده ها از شاخص درصد بهبودی استفاده گردید. یافته ها نشان دهنده اثربخشی آموزش مبتنی بر ساحت های سند تحول بنیادین برافزایش رضایت شغلی معلمان بود. بهبودی همه معلمان در دوره پیگیری ادامه یافته بود. به طورکلی آموزش مبتنی بر ساحت های سند تحول بنیادین توانست مهارت رضایت شغلی معلمان را بهبود بخشد. پیشنهاد می شود از آموزش مبتنی بر ساحت های سند تحول بنیادین در مراکز مشاوره تحصیلی و مدارس برای افزایش رضایت شغلی معلمان استفاده شود.
نقش میانجی گرایانه اضطراب فراگیر در رابطه بین تیپ شخصیتی D با کیفیت زندگی و سلامت عمومی در بیماران قلبی عروقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
61 - 72
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گرایانه اضطراب فراگیر در رابطه بین تیپ شخصیتی D با کیفیت زندگی و سلامت عمومی در بیماران قلبی عروقی انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف از نوع تحقیقات بنیادی بود و از لحاظ روش پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران قلبی عروقی شهرستان مشهد در سال 1398 بودند. نمونه آماری پژوهش شامل تعداد 180 نفر از بیمارانی که در کلینیک های سطح شهر مشهد که توسط پزشک متخصص تشخیص بیماری قلبی- عروقی گرفتند بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه های تیپ شخصیتی D دنولت (2005)، کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (1998)، سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر (1979) و پرسش نامه اضطراب فراگیر اسپیترز و همکاران (2006) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش در سطح توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح استنباطی از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که تیپ شخصیتی D به طور معناداری با اضطراب فراگیر (001/0>p)، کیفیت زندگی (001/0>p) و سلامت عمومی (001/0>p) رابطه معنادار دارد. همچنین اضطراب فراگیر نیز با کیفیت زندگی (001/0>p) و سلامت عمومی (001/0>p) رابطه معناداری دارد. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد اضطراب فراگیر نقش میانجی در رابطه بین تیپ شخصیتی D با کیفیت زندگی و سلامت عمومی ایفا می کند (05/0>p). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که در رابطه بین تیپ شخصیتی D با کیفیت زندگی و سلامت روان بیماران قلبی- عروقی، اضطراب فراگیر نقش میانجی گرانه ایفا می کند.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر فرسودگی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ بهار (خرداد) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۳
۵۲۲-۵۰۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: فرسودگی و تاب آوری تحصیلی از مؤلفه های مهم عملکرد تحصیلی دانش آموزان محسوب می شوند. یکی از روش هایی که به نظر می رسد در بهبود این مؤلفه های تحصیلی تأثیرگذار است، آموزش ذهن آگاهی است. مطالعات محدودی به بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر فرسودگی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دختر پرداخته اند. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر فرسودگی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی در بین دانش آموزان دختر انجام شد. روش: پژوهش حاضر با روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر مدارس دوره اول متوسطه منطقه 5 تهران در سال تحصیلی 1397-1396 بود. روش نمونه گیری، تصادفی خوشه ای چند مرحله ای بود. بدین صورت که از بین تمامی مدارس این منطقه، 2 مدرسه به طور تصادفی انتخاب شد و سپس از بین دانش آموزان این 2 مدرسه، 250 نفر به صورت تصادفی انتخاب و آزمون های فرسودگی تحصیلی مسلش (شافوئلی و همکاران، 2002) و تاب آوری تحصیلی (ساموئلز، 2004) روی آن ها اجرا شد. سپس از بین شرکت کنندگانی که نمره بالاتری در فرسودگی تحصیلی و نمره پایین تری در تاب آوری تحصیلی کسب نمودند، تعداد 30 دانش آموز به طور تصادفی انتخاب شدند. سپس 15 دانش آموز به صورت تصادفی در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه قرار گرفتند. بسته آموزشی ذهن آگاهی بر روی گروه آزمایش اجرا شد و پس از انجام آن، آزمودنی های هر دو گروه مجدد مورد آزمون قرار گرفتند تا اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر گروه آزمایش سنجیده شود. جهت تحلیل داده ها، علاوه بر شاخصه های آمار توصیفی از تحلیل کواریانس نیز استفاده شد. یافته ها: نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی به طور معناداری بر کاهش فرسودگی تحصیلی و افزایش تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دختر مؤثر بود (0/05 >p). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده، این نتیجه حاصل می گردد که آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند ضمن کاهش فرسودگی تحصیلی، به افزایش میزان تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دختر نیز کمک کند. بنابراین توجه به آموزش ذهن آگاهی می توا ند نقش مهمی در بهبود جنبه های مثبت تحصیلی در دانش آموزان از جمله کاهش فرسودگی و افزایش تاب آوری تحصیلی داشته باشد.
بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه بین المللی تجارب ناگوار کودکی در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ تابستان (مرداد) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۵
۸۸۰-۸۶۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: با توجه به تأثیر به سزای تجارب اولیه کودکی بر ابعاد مختلف زندگی فیزیکی و روانشناختی و مشکلات مرتبط با آن و کمبود پرسشنامه ای منسجم جهت بررسی تجارب ناگوار، تهیه پرسشنامه ای معتبر جهت انجام مداخله های پیشگیرانه و درمانی اهمیت دارد. هدف: هدف از پژوهش حاضر اعتباریابی پرسشنامه بین المللی تجربه ناگوار کودکی (ACE-IQ) در شهر مشهد بود. روش: از نظر روش شناسی این پژوهش در زمره پژوهش های توصیفی از نوع زمینه یابی (پیمایشی) بود.. جامعه آماری شامل کلیه افراد بالای 18 سال ساکن شهر مشهد در سال 1400 بود که از این میان 285 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت بررسی اعتبار از روش تحلیل عامل تأییدی استفاده شد که با کمک نرم افزار 21-SPSS و 22-AMOS انجام شد. یافته ها: محتوای گویه های پرسشنامه بین المللی تجارب ناگوار کودکی نشان داد که این ابزار دارای شش عامل با شاخص های برازش مطلوب است. همچنین مقادیر آلفای کرونباخ برای خرده مقیاس های مربوط به والدین و مراقبان، محیط خانواده، تجاوز، خشونت با همسالان، شاهد خشونت جامعه بودن و شاهد خشونت جمعی یا جنگ بودن به ترتیب 0/53، 0/67، 0/87، 0/47، 0/53 و 0/49 است. نتایج نشان داد که این پرسشنامه از روایی سازه، همگرا و واگرای مناسبی برخوردار است. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که بر اساس عامل های به دست آمده شامل (والدین و مراقبان، محیط خانواده، تجاوز، خشونت با همسالان، شاهد خشونت جامعه بودن و شاهد خشونت جمعی یا جنگ بودن)، پرسشنامه بین المللی تجارب ناگوار کودکی ابزاری مناسب جهت ارزیابی تجربه های ناگوار کودکی در ایران بوده و می توان به عنوان یک ابزار معتبر در حوزه هایی همچون پژوهش و سنجش به کار گرفته شود.
شناسایی عوامل مرتبط با کیفیت زناشویی در مطالعات ایرانی (1389- 1401)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۷
۱۴۳-۱۱۴
حوزههای تخصصی:
هدف: کیفیت زناشویی یکی از سازه های مهم درون فرهنگی برای پیش بینی پایداری ازدواج و رضایتمندی زناشویی است ولی توافقی برای مؤلفه های آن وجود ندارد. این مطالعه با هدف مرور مطالعات کیفیت زناشویی در مطالعات ایرانی درصدد است مؤلفه های مرتبط با کیفیت زناشویی را در این مطالعات استخراج نموده و به مؤلفه های منسجمی دست یابد. روش: روش پژوهش در این مقاله به صورت یک مطالعه توصیفی از نوع مرور سیستماتیک بود و جامعه آماری نیز کلیه مقالات پژوهشی با عنوان کیفیت زناشویی در ایران طی سال های (1401-1389) بود. روش نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد که پس از جستجو و انجام فرایند غربالگری و ارزیابی کیفیت مقالات، تحلیل نهایی بر 36 مقاله صورت گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مؤلفه های کیفیت زناشویی در مطالعات ایرانی شامل شش عامل معنویت الهی در زندگی، صمیمیت در روابط، توافق در روابط، مدیریت و برنامه ریزی، توزیع عادلانه قدرت و روابط متعهد است. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش هریک از عوامل مرتبط با کیفیت زناشویی می تواند پایداری ازدواج و رضایتمندی آن را پیش بینی کند. بنابراین مشاوران خانواده لازم است شش عامل کیفیت زناشویی را در روابط همسران ارتقاء دهند.
تدوین مدل عملکرد تحصیلی براساس مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی، فراشناخت و ذهن آگاهی با میانجیگری حرمت خود وخودتنظیمی در نوجوانان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عملکرد تحصیلی یکی از متغیرهای مهم در کسب موفقیت شغلی و مقبولیت اجتماعی در هر جامعه ای محسوب می شود، به نحوی که گاهی عملکرد تحصیلی را معادل موفقیت تحصیلی می دانند. هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل عملکرد تحصیلی براساس مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی، فراشناخت و ذهن اگاهی با میانجی گری حرمت خود و خودتنظیمی در نوجوانان بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تهران درسال تحصیلی 1398 -1399 بود که 517 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده مورد نیاز برای این پژوهش از پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ (2001)، پرسشنامه عملکرد تحصیلی درتاج (1383)، پرسشنامه حرمت خود کوپراسمیت (1967)، پرسشنامه فراشناخت ولز (2004)، پرسشنامه مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی تیرگر(1397) و پرسشنامه خودتنظیمی میلر و براون (1992) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مسیرهای مستقیم فراشناخت، ذهن آگاهی و مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی با عملکرد تحصیلی معنی داراست (01/0P<) و اثر غیر مستقیم فراشناخت، مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی و ذهن آگاهی با میانجی گری حرمت خود معنی داراست (20/0 P=) و نقش واسطه ای خود را به خوبی نشان داد، در حالی که اگرچه خ ودتنظیمی ب ر عملکرد تحصیلی ت اثیر مستقیم می گذارد، اما به عنوان متغیر میانجی به صورت غیر مستقیم نمی تواند بر عملکرد تحصیلی اثر بگذارد. نتیجه گیری: می توان گفت که مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی و فراشناخت و ذهن آگاهی در کنار سایر عوامل از جمله حرمت خود و خودتنظیمی نقش کلیدی در عملکرد تحصیلی ایفا می کنند، که به نظر می رسد نقش حرمت خود از اهمیت بیشتری برخوردار است. از این رو جهت افزایش عملکرد تحصیلی لزوم توجه به این عوامل در بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان ضروری است.
اثربخشی زوج درمانی کوتاه مدت راه حل محور بر افزایش خودتنظیمی زناشویی و تحمل پریشانی هیجانی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ازدواج یکی از مهم ترین تصمیم گیری ها در زندگی هر فرد، و رضایت مندی از ازدواج یکی از اصلی ترین عوامل تعیین کننده کیفیت زندگی و سلامت روانی است. این پژوهش با هدف اثربخشی زوج درمانی کوتاه مدت راه حل محور بر افزایش خودتنظیمی زناشویی و تحمل پریشانی هیجانی زوجین انجام گرفت. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری، کلیه زوجین متعارض مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر ایلام بود؛ براین اساس ۱۲ زوج متقاضی دریافت مشاوره، با روش نمونه گیری داوطلب – هدفمند تعیین و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه کنترل (۶ زوج، ۱۲ نفر) و آزمایش (۶ زوج، ۱۲ نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان به دو سنجه خودتنظیمی زناشویی و تحمل پریشانی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پاسخ دادند. جلسات مشاوره به صورت زوجی اجرا شد و هر زوج در ۶ جلسه )جمعاً ۳۶ جلسه ۹۰ دقیقه ای به صورت یک جلسه در هفته( تحت مداخله درمانی مبتنی بر زوج درمانی کوتاه مدت راه حل محور قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی استنباطی (تحلیل کوواریانس) تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد، زوج درمانی کوتاه مدت راه حل محور موجب بهبود خودتنظیمی زناشویی و تحمل پریشانی هیجانی زوجین گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل از مرحله پیش آزمون به مرحله پس آزمون تا مرحله پیگیری شده است؛ بنابراین، باتوجه به یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت، زوج درمانی کوتاه مدت راه حل محور روش مناسبی برای بهبود زوجین دچار مشکل در خودتنظیمی زناشویی و تحمل پریشانی زوجین بوده است.
نقش میانجی گر راهبردهای شناختی و فراشناختی در رابطه بین ادراک رابطه والد- فرزند و اضطراب امتحان در دختران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
61 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف: اضطراب امتحان نوعی اضطراب وابسته به موقعیت است و به عنوان تجربه ای ناخوشایند تجربه می شود و مانع رشد و پیشرفت تحصیلی دانش آموز میگردد. بنابراین شناسایی عواملی که می تواند مانع اضطراب امتحان شود از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجیگر راهبردهای شناختی و فراشناختی در رابطه بین ادراک رابطه والد- فرزند و اضطراب امتحان بود. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم در شهر تهران در سال تحصیلی 98- 1397 بود که از میان آن ها 330 نفر استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه رابطه والد- فرزند؛ مقیاس اضطراب امتحان ساراسون و همکاران (1956) و پرسشنامه راهبردهای شناختی و فراشناختی داوسون و مک اینری (2004) بود. برای تحلیل داده ها از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از پژوهش نشان داد ادراک رابطه پدر- فرزند (001/0=P، 120/0-=β) و ادراک رابطه مادر- فرزند (001/0=P، 161/0-=β) به صورت غیرمستقیم با اضطراب امتحان رابطه دارند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت راهبردهای شناختی و فراشناختی در رابطه بین ادراک رابطه والد- فرزند و اضطراب امتحان در دختران نقش میانجی داشت.
تجربه زیسته دانش آموزان با آسیب بینایی از زندگی با مادران بینا: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
388 - 409
حوزههای تخصصی:
هدف: آسیب بینایی یکی از مشکلاتی است که تعامل کودک با آسیب بینایی را با اعضای خانواده، به ویژه مادر با چالش روبه رو می سازد. هدف از مطالعه حاضر پدیدارشناسی تجربه زیسته دانش آموزان با آسیب بینایی از زندگی با مادران بینا بود. روش پژوهش: رویکرد این پژوهش، کیفی و بر اساس روش پدیدارشناسی بود. جامعه پژوهش شامل تمام دانش آموزان با آسیب بینایی دارای مادر بینا در استان اصفهان در سال تحصیلی 1400-1401 می شد که 14 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته استفاده شد. مصاحبه ها ضبط و کلمه به کلمه پیاده شد و با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: در این مطالعه، 7 مقوله اصلی که شامل پذیرش کودک از سوی والدین، پذیرش والدین از سوی کودک، زندگی مستقل، اوقات فراغت، هیجان ها و عواطف، تحصیل و یادگیری، و جهت یابی و حرکت بودند و همچنین 19 مقوله فرعی استخراج شد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه، عواملی مانند پذیرش، استقلال، فراغت، هیجان، تحصیلات و مهارت های حرکتی دانش آموزان دارای آسیب بینایی از اهمیت زیادی برخوردار است و تاثیر مثبتی بر کیفیت زندگی آنان دارد. در نتیجه، اجرای برنامه های آموزشی مناسب بر اساس مقوله های استخراج شده برای این گروه از دانش آموزان و والدین شان به بهبود تعامل آنها کمک می کند.
مقایسه اثربخشی برنامه فرزندپروری ذهن آگاهانه همراه با آموزش مدیریت والدین با فرزندپروری ذهن آگاهانه و مدیریت والدین به تنهایی بر راهبردهای مقابله ای و رضایت زناشویی در مادران کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
425 - 448
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی برنامه آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه همراه با آموزش مدیریت والدین (آموزش ترکیبی) با آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه و آموزش مدیریت والدین به تنهایی، بر راهبردهای مقابله ای و رضایت زناشویی در مادران کودکان پیش دبستانی انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران کودکان پیش دبستانی شهر کاشمر در سال 1399-1400 بود که از این جامعه تعداد 120 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در چهار گروه 30 نفره به صورت تصادفی گمارده شدند که گروه اول برنامه ی آموزشی فرزندپروری ذهن آگاهانه و گروه دوم برنامه ی آموزش مدیریت والدین را طی 8 جلسه 120 تا 150 دقیقه ای هفتگی، و گروه سوم آزمایشی بسته ی آموزش ترکیبی را طی 16 جلسه 150 دقیقه ای دو روز در هفته دریافت نمودند. گروه گواه برنامه ای دریافت نکرد و در لیست انتظار قرار گرفت. همه افراد در هر سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پرسشنامه های رضایت زناشویی انریچ (1989) و راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن (1984) را تکمیل کردند. در نهایت داده ها به روش های تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر با کمک نرم افزار SPSSV19 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد هیچکدام از روش های آموزشی باعث اثربخشی در رضایت زناشویی نشد (08/0 =F و 98/0=P). این در حالی بود که در دو راهبرد مسأله محور (14/8 =F و 0001/0 = P) و هیجان محور (97/6 =F و 001/0= P) این میزان معنی دار بود. به این معنی که در مراحل پس آزمون و پیگیری آموزش ترکیبی از دو آموزش مدیریت والدین و فرزندپروری ذهن آگاهانه مؤثرتر بود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش بیان گر این است که آموزش ترکیبی فرزندپروری ذهن آگاهانه و آموزش مدیریت والدین می تواند باعث کاهش راهبردهای هیجان محور و افزایش راهبردهای مسأله محور شود، امّا در رضایت زناشویی تأثیری ندارد، لذا آگاهی والدین، معلمان، مشاوران، روانشناسان و سایر متخصصان از این آموزش ها می تواند کمک کننده باشد.
The Effect of a Spirituality Therapy Training Program on Quality of Life and Spiritual Intelligence among Students with Visual Impairments(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۶, Issue ۳ - Serial Number ۱۷, Summer ۲۰۲۳
45 - 56
حوزههای تخصصی:
The aim of this study was to investigate the effect of a spirituality therapy training program on quality of life and spiritual intelligence among students with visual impairments. The methodology was of an experimental type with a pretest-posttest design and a control group. The statistical population included visually impaired students, studying at Shoorideh Shirazi School for the Blind in the academic year 2019-2020, among them 32 visually impaired students were purposefully selected, randomly divided into two experimental (16 subjects) and control (16 subjects) groups. The instruments used in the study were the Quality of Life Questionnaire (1992) and the King Spiritual Intelligence Scale (2008), both filled out by the students in both groups as a pretest before the program. The spirituality therapy training program, consisting of 12 sessions, was presented to the experimental group for two months in the form of two 65-minute sessions per week. It is worth mentioning that the control group did not receive any training from the researcher and that they only received the same daily school educational program that was offered to the experimental group as well. Upon completion of the training program, the Quality of Life Questionnaire and the King Spiritual Intelligence Scale were completed by the students as a posttest. SPSS software was used to analyze data. And mean and standard deviation were used in the descriptive statistics section. In addition, a univariate analysis of covariance was used in the inferential statistics section. The results obtained from this study showed that spirituality therapy training improved quality of life and spiritual intelligence among students with visual impairments. Therefore, it can be concluded that the spirituality therapy training program can help enhance quality of life and spiritual intelligence among students with visual impairments.
هوش معنوی و تأثیر آموزش آن بر دانش آموزان: مروری نظام مند بر مطالعات 10 سال اخیر در ایران
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی مطالعات انجام شده در زمینه اثربخشی آموزش هوش معنوی در جامعه آماری دانش آموزان ایران بود. این پژوهش با استفاده از روش مروری نظام مند انجام شد. به منظور بررسی مطالعات صورت گرفته، با استفاده از جست وجو در پایگاه های اطلاعاتی مقالات چاپ شده از سال های 1392 تا 1401 شمسی و 2013 تا 2022 میلادی، در پایگاه های اطلاعاتی معتبر، شامل: گوگل اسکالر، مگ ایران، نورمگز، و پورتال جامع علوم انسانی با کلید واژه های دانش آموزان، و هوش معنوی، جستجو شد. در جست وجوی اولیه 1115 مقاله یافت شد که در ادامه 200 مقاله با محوریت آموزش هوش معنوی انتخاب شد. در نهایت، و با توجه به معیار های ورود و خروج، 23 مقاله مورد تحلیل و بررسی نهایی قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داد، این مطالعات عمدتاً در پنج دسته طبقه بندی میشوند: 1) مطالعات مربوط به هویت یابی، 2) مطالعات مربوط به حل تعارض و سازگاری، 3) مطالعات مربوط به اعتیاد، 4) مطالعات مربوط به پیشرفت تحصیلی، و 5) مطالعات مربوط به سلامت روانشناختی. همچنین مشخص شد در این مطالعات، جهت آموزش هوش معنوی از پروتکل آموزشی محقق ساخته هادی تبار و همکاران، بسته آموزشی هوش معنوی محقق ساخته بذرافشان، بسته آموزشی هوش معنوی محقق ساخته جوادی نژاد و همکاران، بسته آموزش هوش معنوی بوئل، آموزش هوش معنوی بر اساس مدل کینگ، بسته آموزش هوش معنوی محقق ساخته کبوتری و همکاران، و بسته آموزش هوش معنوی محقق ساخته امینی و همکاران استفاده شده است.
نقش تجاری سازی دانش در تبیین سلامت روان شناختی دانش آموزان: مطالعه مروری روایتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
109 - 125
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش های زیادی به بررسی نقش تجاری سازی دانش و بحث کارآفرینی پرداختند، اما پژوهشگران به اهمیت رابطه بین دانش و مهارت کسب شده با کسب درآمد و نقش آن در پویایی و اشتیاق تحصیلی، کمتر پرداخته اند. همچنین پژوهشگران کمتری به مطالعه نقش تجاری سازی دانش بر کودکان پرداخته اند؛ بدین ترتیب هدف از این پژوهش، مطالعه نقش کاربردی بودن دانش و تجاری سازی آن در پویایی تحصیلی و سلامت روان دانش آموزان بود.
روش: مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی و مطالعه کتابخانه ای انجام شد، بدین ترتیب که اطلاعات مختلف درباره موضوع پژوهش از منابع اطلاعاتی مختلف شامل مقالات، کتاب های دانشگاهی، و منابع علمی داخلی و خارجی از پایگاه های معتبر جستجوی علمی مانند Magiran ، Elsevier ، PubMed و موتور جستجوی Google Scholar با کلیدواژه هایی چون تجاری سازی دانش، کاربردی کردن دانش، فواید و مزایای تجاری سازی دانش، تجاری سازی دانش و سلامت روان در بازه زمانی سال های 2004 تا 2023 گردآوری، توصیف، تبیین، و بحث قرار گرفت.
یافته ها: تجاری سازی دانش برای کودکان و خانواده هایشان در سراسر جهان فواید و کشاکش های زیادی را در برداشته است. تجاری سازی به مثابه یک شمشیر دو لبه است که از جهاتی می تواند سبب بهبود و ارتقاء زندگی و بهزیستی کودکان شده و از سویی دیگر ممکن است تأثیر منفی بر بهزیستی آنها گذارد.
نتیجه گیری: در این پژوهش ضمن پرداختن به مفهوم تجاری سازی، ضرورت، فواید و کشاکش های تجاری سازی دانش بر بهزیستی کودکان، عدم شاغل بودن فارغ التحصیلان و ارتباط آن با سلامت روان افراد، حرفه آموزی و مهارت های شغلی در کودکان و نوجوانان مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
اثربخشی رفتار درمانی عقلانی هیجانی بر کارکردهای اجرایی و تعلل ورزی تحصیلی کودکان با ضرب شناختی کند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رفتاردرمانی عقلانی هیجانی بر کارکردهای اجرایی و تعلل ورزی تحصیلی کودکان با ضرب شناختی کند بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه کودکان 11 تا 14 سال ناحیه 2 استان قم در سال 1401 بودند که بر اساس نظر روان شناس/روان پزشک واجد نشانه های ضرب شناختی کند تشخیص داده شده بودند. از این جامعه آماری نمونه ای به حجم 10 نفر به شیوه هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 5 نفره (آزمایش و کنترل) جای دهی شدند. برای گروه آزمایشی، رفتاردرمانی عقلانی هیجانی در 9 جلسه 45 دقیقه ای اجرا شد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس کندگامی شناختی (MSCT، پنی و همکاران، 2009)، سیاهه عصب روان شناختی و شخصیتی کودکان کولیج (CPNI، کولیج و همکاران، 2002) و آزمون اهمال کاری تحصیلی (APT، سواری، 1391) بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد با کنترل پیش آزمون، بین میانگین نمرات دو گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون کارکردهای اجرایی و تعلل ورزی تحصیلی تفاوت معناداری وجود دارد. بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت رفتاردرمانی عقلانی هیجانی بر کاهش مشکلات کارکردهای اجرایی و تعلل ورزی تحصیلی کودکان با ضرب شناختی کند اثربخش است.
اثربخشی درمان رفتاری هیجانی معنوی بر وسواس جبری، باورهای وسواسی و آمیختگی فکر و عمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وسواس جبری یک بیماری شایع و طاقت فرسا است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان یکپارچه رفتاری هیجانی معنوی بر وسواس جبری، باورهای وسواسی و آمیختگی فکر و عمل در بیماران مبتلا به اختلال وسواس جبری بود. طرح پژوهش حاضر، کارآزمایی تصادفی کنترل شده با پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری دوماهه بود. در این پژوهش 40 نفر مبتلا به وسواس جبری شرکت کردند که در دو گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی و همتا تقسیم شدند. گروه آزمایش درمان رفتاری هیجانی معنوی را به صورت گروهی در 15 جلسه ۹۰ دقیقه ای دریافت کرد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزار گردآوری داده ها شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته براساس DSM5 (SCID-I)، پرسشنامه وسواس جبری، پرسشنامه باورهای وسواسی و پرسشنامه آمیختگی فکر و عمل بود که شرکت کنندگان در ابتدا و انتهای درمان و دوماه پس از اتمام درمان، به پرسشنامه ها پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تجزیه وتحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان دادند درمان رفتاری هیجانی معنوی به صورت معناداری موجب کاهش وسواس جبری، باورهای وسواسی شامل احساس مسئولیت افراطی، کمال گرایی، کنترل افکار و آمیختگی فکر و عمل می شود. با توجه به یافته های پژوهش ، درمان رفتاری هیجانی معنوی در کاهش وسواس جبری، باورهای وسواسی و آمیختگی فکر و عمل مؤثر است.
The Effectiveness of Couple Care Program Training Based on Halford Guidelines on Intimacy and Trust of Couple Referred to Counseling Centers in Isfahan(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The purpose of this paper was to examine the effectiveness of the training couple care program (CARE) based on Halford’s instructions on intimacy and trust of couples referred to counseling centers of Isfahan in 2021.Methods: The research methodology of this study was semi-experimental divided into two groups of experiment and control with 16 participants in each group. The statistical population of this research included all couples who have referred to the counseling centers of Isfahan in the first 6 months of 2021. Subjects of experimental group participated in 7 sessions of the training program which each session took 90 minutes. Research data was collected by Alavi’s questionnaire. For evaluating of the content validity of this questionnaire was utilized experts’ propositions. Findings showed that the training approaches of the couple care program (CARE) are effectiveness on the intimacy, emotional, supportive, and aggressive behaviors, and trust of couples.Results: when the emotional experience of love and intimacy in couples’ relationships becomes less important and less valuable, the life atmosphere definitely becomes unstable and unreliable. Therefore, by implementing the care training program, it is possible to create a calm psychological atmosphere in couples’ relationships and provide the way for a more productive conversation. In this way, intimate relationships become stable with the ability to communicate and agree on interests in a relationship.Conclusion: the beliefs and expectations of couples affect the perception of couples, marital life, relationships and interactions. So that they can form stable relationships between couples or lead intense love to divorce; which can be improved with the help of rich programs such as CARE couple care program, communication, and care in couples.