ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۶۱ تا ۴٬۴۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
۴۴۶۱.

نقش میانجی بهزیستی روان شناختی در رابطه بین ذهن آگاهی و خردمندی در مدافعان سلامت مبارز با بحران کرونا ویروس ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهزیستی روان شناختی خردمندی ذهن آگاهی کروناویروس مدافعان سلامت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۲ تعداد دانلود : ۲۸۲
تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش میانجی بهزیستی روان شناختی در رابطه بین ذهن آگاهی و خردمندی در مدافعان سلامت مبارز با بحران کروناویروس اجرا گردیده است. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بخش مراقبت از بیماران مبتلا به کرونا در سه شهرستان کرمان، بم و جیرفت بودند که طی آذر تا دی ماه  سال 1399مشغول به کار بودند. به دلیل شرایط حاد محدودیت های کرونایی به کارکنان در دسترس بخش مراقبت از بیماران کرونایی تعداد 130 نفر (شامل 82 زن و 48 مرد) بین سنین 27 تا 45 سال بابه بطور متوسط بیش از 8 سال سابقه به عنوان نمونه به صورت در دسترس انتخاب شدند. داده ها به وسیله پرسشنامه ذهن آگاهی کنتاکی، پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف و مقیاس خردمندی آردلت به دست آمده است. داده های به دست آمده از 130 پرسشنامه با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی در نرم افزار Smart-PLS3 تجزیه وتحلیل شد. طبق نتایج به دست آمده بهزیستی روانشناختی (04/0p< ،35/0β=) و ذهن آگاهی (02/0p< ،22/0β=) رابطه مستقیمی با خردمندی داشت و ذهن آگاهی نیز تأثیر مستقیمی بر بهزیستی روان شناختی دارد (001/0p< ،23/0β=). نقش میانجی گر بهزیستی روان شناختی در رابطه بین ذهن آگاهی و خردمندی نیز تأیید شد (03/0p<). در مجموع، نتایج نشان داد که تقویت ذهن آگاهی مدافعان سلامت با استفاده از بهزیستی روان شناختی باعث بهبود خردمندی آنان می شود؛ بنابراین با توجه به شیوع اختلالات روانی در هنگام همه گیری بیماری های نوظهور فاقد درمان قطعی مانند کووید-19، مداخلات روان شناختی مانند آموزش برنامه مبتنی بر ذهن آگاهی باعث رفتارهای آگاهانه و پاسخ های خردمندانه مدافعان سلامت می شود.
۴۴۶۲.

الگوی ساختاری پیش بینی ناگویی هیجانی براساس طرحواره های سازش نایافته اولیه با میانجی گری خودافشایی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودافشایی هیجانی طرحواره های سازش نایافته اولیه ناگویی هیجانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵ تعداد دانلود : ۲۷۷
زمینه: ناگویی هیجانی به معنای ناتوانی در پردازش شناختی اطلاعات و نظم جویی هیجانی است که با ناتوانی بالینی در شناسایی احساسات تجربه شده توسط خود یا دیگران مشخص می شود. ناگویی هیجانی همسران یکی از عوامل مؤثر بر ناسازگاری و تعامل زوجین است که بر روی تعامل و سازگاری ایشان تأثیر منفی می گذارد، اما در زمینه پیش بینی این طرحواره ها در جامعه مورد نظر شکاف تحقیقاتی وجود دارد فلذا در این تحقیق بر پیش بینی ناگویی هیجانی براساس طرحواره های ناسازگار اولیه در افراد متأهل پرداخته می شود. هدف: هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی ساختاری پیش بینی ناگویی هیجانی براساس طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجی گری خودافشایی هیجانی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی به شیوه معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره و مددکاری شهرستان رباط کریم جهت طلاق توافقی در سال 1398 بود که تعداد 200 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از مقیاس فارسی ناگویی هیجانی تورنتو (بشارت، 2007)، مقیاس طرحواره های ناسازگار اولیه، فرم کوتاه یانگ (2003) و مقیاس خودافشایی هیجانی (اسنل، 2001)، استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آماری توصیفی و و همچنین معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که خودافشایی هیجانی در رابطه بین ناگویی هیجانی و طرحواره های سازش نایافته اولیه نقش واسطه ای ایفا می کند (0/05 >p) و میان ناگویی هیجانی و طرحواره های سازش نایافته اولیه با در نظر گرفتن خودافشایی هیجانی به عنوان عامل واسطه ای، رابطه غیرمستقیم وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که بین طرحواره های ناسازگار اولیه و ناگویی هیجانی ارتباط مستقیم و معنادار وجود دارد به نحوی که از بین متغیر طرحواره های ناسازگار اولیه متغیرهای محرومیت هیجانی، نقص/شرم، وابستگی/بی کفایتی، ایثارگری و استحقاق/بزرگ منشی، متغیر ناگویی هیجانی را پیش بینی کرده و از بین متغیرهای پردازش هیجانی، متغیر هیجانات تضعیف و سرکوب شده، ناگویی هیجانی را پیش بینی می کنند و بطور کلی ناگویی هیجانی در زوجین را می توان براساس متغیرهای مذکور پیش بینی کرد. بنابراین، در برنامه های پیشگیری و درمانی باید به این عوامل توجه شود.
۴۴۶۴.

نقش واسطه ای خودکارآمدی در رابطه بین سرمایه روانشناختی با عملکرد شغلی نوآورانه معلمان

کلیدواژه‌ها: خودکارآمدی سرمایه روانشناختی عملکرد شغلی نوآورانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۲۸۶
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای خودکارآمدی در رابطه بین سرمایه روانشناختی با عملکرد شغلی نوآورانه معلمان مقطع ابتدایی شهر کرج انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی؛ به لحاظ نوع داده ها، کمی؛ همچنین به لحاظ ماهیت پژوهش، توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان مقطع ابتدایی در شهر کرج بود. 242 نفر بر اساس محاسبه حجم نمونه در معادلات ساختاری و روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. ابزارگردآوری داده ها پرسشنامه های استاندارد سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران (2010)، عملکرد شغلی نوآورانه اسکات و براس (1994) و خودکارآمدی ریگز و کنایت (1994) بود. در بخش کمی به منظور محاسبه روایی از روایی محتوایی و سازه و همین طور به منظور محاسبه پایایی از ضرایب آلفای کرونباخ (7/0<α) و ترکیبی(7/0<α) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها در دوبخش آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و ...) و استنباطی (همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری) از طریق نرم افزارهای Spss-V23 و LISREL-V8.8 انجام پذیرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد بین سرمایه روانشناختی ( 63/0) و خودکارآمدی (57/0) بر عملکرد شغلی نوآورانه رابطه وجود دارد؛ همچنین خودکارآمدی در رابطه سرمایه های روانشناختی بر خودکارآمدی (74/0) نقش میانجی ایفا می کند. نتیجه گیری: نتایج بیان گر روا (5/0<AVE) و پایا بودن پرسشنامه های پژوهش بود؛ در نهایت یافته ها نشان داد مدل پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است.
۴۴۶۵.

پیش بینی شادی نوجوانان بر اساس سبک زندگی معنوی با واسطه گری سلامت روحی

کلیدواژه‌ها: معنویت سلامت روحی سبک زندگی معنوی شادی نوجوانان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۲۲۹
زمینه و هدف: شادی از جمله سازه های مطرح شده در روانشناسی مثبت گرا است که با مفاهیم زیادی در روانشناسی همبسته است. هدف پژوهش حاضر پیش بینی شادی نوجوانان بر اساس سبک زندگی معنوی با واسطه گری سلامت روحی بود. روش پژوهش: طرح پژوهش از نوع همبستگی بوده که در آن شادی متغیر وابسته، معنویت متغیر مستقل و سلامت روحی، متغیر میانجی بود. جامعه آماری دانش آموزان مشغول به تحصیل در دبیرستان های تهران بودند که 300 نفر نمونه با نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارها شامل پرسشنامه سنجش معنویت هال و ادواردز (1996)، پرسشنامه امید به زندگی اشنایدر (2002) و مقیاس تجدیدنظر شده شادی آکسفورد (2001) بود. داده ها با تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان می دهد که معنویت و سلامت روحی پیش بینی کننده شادی می باشند و سلامت روحی نقش واسطه ای نسبی برای پیش بینی شادی دارد. سلامت روحی نیز توسط معنویت پیش بینی می گردد. نتیجه گیری: در نهایت این نتیجه حاصل شد که امید راهبردی بین سطح رضایت و عدم احساس منفی با سبک زندگی معنوی واسطه گری کامل می کند و امید عاملی بین مدیریت برداشت و ناامیدی واسطه گری نسبی می کند.
۴۴۶۶.

بررسی تاثیر رهبری مخرب بر توسعه سرمایه انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه سرمایه انسانی رهبری مخرب ادارات تربیت بدنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۵ تعداد دانلود : ۳۱۸
هدف: توسعه و موفقیت هر سازمان به نیروی انسانی آن وابسته است. لذا سبک رهبری منابع انسانی برای سازمان ها بسیار حائز اهمیت است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر رهبری مخرب بر توسعه سرمایه انسانی انجام گرفته است. روش: تحقیق دارای رویکرد کمی می باشد و از نظر هدف کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها پیمایشی است. همچنین از نوع تحقیقات پس رویدادی است. جامعه آماری کارکنان ادارات تربیت بدنی دانشگاه های آزاد استانهای حاشیه دریای خزر به تعداد 120 نفر می باشد و با توجه به محدود بودن جامعه آماری، نمونه گیری به صورت کل شماری صورت گرفته است. همچنین تعداد 15 نفر از خبرگان ادارات که حائز شرایط خبرگی بودند به روش نمونه گیری هدفمند برای تشکیل گروه خبرگی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد است. برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده نیز از تکنیک معادلات ساختاری در قالب نرم افزار Smart PLS استفاده شده است. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل مسیر نشان داد تمام مولفه های رهبری مخرب دارای ارتباط منفی و معنی داری با توسعه سرمایه انسانی هستند و متغیر سرپرستی توهین آمیز به میزان 554/0-، متغیر رهبری خودکامه به میزان 498/0- ، خودشیفتگی به میزان 215/0- ، جاه طلبی به میزان 630/0- و متغیر غیر قابل پیش بینی بودن به میزان 28/0- بر توسعه سرمایه انسانی تاثیرگذارند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، جاه طلبی بیشترین تاثیر منفی و خودشیفتگی کمترین تاثیر منفی را بر توسعه سرمایه انسانی در جامعه مورد مطالعه دارد.
۴۴۶۷.

اثربخشی آموزش خودمتمایزسازی بر همدلی و خودکنترلی دانش آموزان طلاق با گرایش به رفتارهای پر خطر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودمتمایزسازی همدلی خودکنترلی رفتارهای پرخطر طلاق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۲۵۲
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش خودمتمایزسازی بر همدلی و خودکنترلی دانش آموزان طلاق با گرایش به رفتارهای پرخطر انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی (با گروه آزمایش و گواه) با طرح سه مرحله ای (پیش آزمون- پس آزمون-پیگیری) و مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان طلاق با گرایش به رفتارهای پرخطر بود که در دوره اول و دوم متوسطه در سال تحصیلی 1401-1400 در شهر بندرعباس مشغول به تحصیل بودند. در این پژوهش تعداد 35 دانش آموز طلاق با گرایش به رفتارهای پرخطر با روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب و با شیوه تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند (18 دانش آموز در گروه آزمایش و 17 دانش آموز در گروه گواه). دانش آموزان در گروه آزمایش آموزش خودمتمایزسازی را طی ده هفته در 10 جلسه 75 دقیقه ای دریافت نمودند. در این پژوهش از پرسشنامه گرایش به رفتارهای پرخطر، پرسشنامه همدلی و پرسشنامه خودکنترلی استفاده شد. داده های حاصل با تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش خودمتمایزسازی بر همدلی (0001>P؛ 57/0=Eta؛ 38/43=F) و خودکنترلی (0001>P؛ 53/0=Eta؛ 32/37=F) دانش آموزان طلاق با گرایش به رفتارهای پرخطر تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش خودمتمایزسازی با بهره گیری از فنونی همانند متمایز ساختن باورهای منطقی و غیرمنطقی، مجهز ساختن اعضا به مهارت های خاص ارتباطی و پذیرفتن مسئولیت می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود همدلی و خودکنترلی دانش آموزان طلاق با گرایش به رفتارهای پرخطر مورد استفاده قرار گیرد.
۴۴۶۸.

اثربخشی توانمندسازی خانواده مبتنی بر درمان راه حل محور کوتاه مدت بر تغییر جو عاطفی خانواده و پیشگیری از اعتیاد در نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانمندسازی خانواده درمان راه حل محور کوتاه مدت جو عاطفی خانواده مصرف مواد پیشگیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۸ تعداد دانلود : ۳۵۴
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی توانمندسازی خانواده با درمان راه حل محور کوتاه مدت بر تغییر جو عاطفی خانواده و پیشگیری از اعتیاد در نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد که جهت ترک اعتیاد در پاییز سال 1400 به مراکز ترک اعتیاد دارویی شهر تبریز مراجعه کرده بودند، تشکیل دادند. تعداد 30 نفر از این جامعه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای هفتگی درمان راه حل محور کوتاه مدت دریافت کرد در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه جو عاطفی خانواده و مقیاس گرایش به اعتیاد در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه گردآوری و با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که توانمندسازی خانواده بر تغییر جو عاطفی خانواده و پیشگیری از اعتیاد در نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد اثربخش بود و این اثربخشی در پیگیری سه ماهه پایدار بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که توانمندسازی خانواده با درمان راه حل محور کوتاه مدت جزو درمان های اثربخش بر جو عاطفی خانواده و پیشگیری از اعتیاد است.
۴۴۶۹.

اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر تاب آوری، ناگویی هیجانی و احساس تنهایی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان مبتنی بر شفقت تاب آوری ناگویی هیجانی احساس تنهایی زنان سرپرست

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۸ تعداد دانلود : ۲۷۳
هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر تاب آوری، ناگویی هیجانی و احساس تنهایی زنان سرپرست خانوار شهر کرمانشاه بود. طرح تحقیق این پژوهش از نوع شبه آزمایشی به شیوه پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری را زنان سرپرست خانوار مرکز مشاوره اکسیر کرمانشاه بود. نمونه پژوهش شامل 40 نفر از زنان سرپرست خانوار شهر کرمانشاه بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. بدین صورت از بین کسانی که تمایل شرکت در مداخله به همراه ملاک های ورود به مطالعه را داشتند، به روش نمونه گیری دردسترس 40 نفر با توجه به ملاک های ورود و خروج پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گروه کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش درمان مبتنی بر شفقت و گروه کنترل هیچ نوع آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003)، ناگویی هیجانی تورنتو (بگبی، پارکر و تیلور، ۱۹۹۴) و احساس تنهایی (اشر، هایمل و رنشاو، 1984) بود. درمان مبتنی بر شفقت به صورت گروهی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای و دو بار در هفته اجرا شد. داده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 با احتمال 05/0 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که این درمان نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری بر تاب آوری، ناگویی هیجانی و احساس تنهایی زنان سرپرست خانوار اثربخش بوده اند (05/0P<). نتایج نمایان گر افق های جدیدی در مداخلات روان شناختی است و می توان از این درمان به عنوان یک روش درمانی مؤثر استفاده کرد.
۴۴۷۰.

مقایسه سوگیری توجه به حالت های چهره ای بیان کننده سردرد و سبک های مقابله با درد در افراد دارای میگرن و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوگیری توجه حالت های چهره ای سردرد سبک های مقابله ای میگرن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۶ تعداد دانلود : ۲۴۳
پژوهش حاضر به منظور مقایسه سوگیری توجه نسبت به حالت های چهره ای بیان کننده سردرد و سبک های مقابله با درد در افراد مبتلا به میگرن و افراد عادی انجام شد. نمونه مورد مطالعه، تعداد 44 نفر با تشخیص میگرن در دامنه سنی 18 تا 50 سال و 43 نفر از جمعیت عمومی بودند که به روش نمونه گیری درد دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه سبک های مقابله ای در شرایط استرس زای درد و تکلیف دات پروب با استفاده از حالت های چهره ای بیان کننده سردرد استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون های مان ویتنی و کروسکال- والیس استفاده شد. نتایج نشان داد که استفاده از سبک های مقابله ای، بین دو گروه متفاوت بود، بدان معنا که افراد گروه کنترل به شکل معناداری از سبک های اجتنابی و مسئله مدار بیشتر از گروه مبتلا به میگرن استفاده می کردند. سوگیری توجه نسبت به حالت های چهره ای بیان کننده سردرد اما در بین افراد دارای میگرن و سالم وجود نداشت. بنابراین احتمالا سوگیری به درد نقشی در ابقاء میگرن ندارد اما توجه به سبک های مقابله ای با درد در روند درمان و آموزش روش های مقابله ای کارآمد باید مدنظر گرفته شود.
۴۴۷۱.

اعتباریابی نسخه ی فارسی ابزار ریتم خلق تجدید نظر شده(MRhI)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتباریابی MRhI ساختار عاملی ریتم خلق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۹ تعداد دانلود : ۱۸۵
هدف از پژوهش حاضر اعتباریابی نسخه ی ایرانی ریتم خلق بود. روش پژوهش همبستگی و جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه ارومیه در سال 1401 بود، با توجه به حداقل نمونه مورد نیاز جهت تحلیل عاملی که 250 نفر است 340 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. به این ترتیب از بین دانشکده های دانشگاه های ارومیه، 10 دانشکده به صورت تصافی انتخاب شدند. سپس در هر دانشکده 34 دانشجو به صورت تصادفی انتخاب شده و پرسشنامه ریتم خلق (MRhI؛ دی اولیویرا و همکاران، 2021) را تکمیل نمودند. روش تحلیل این پژوهش، تحلیل عاملی بود. بررسی روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مقیاس دارای ساختاری سه عاملی شامل شناختی، جسمانی و عاطفی است. و از شاخص های برازش مطلوبی برخوردار است (926/0= CFI، 919/0=GFI ، 061/0= RMSEA ,001/0 p < ) برای پایایی به روش کودر ریچاردسون برای عامل جسماتی 79/0، عامل شناختی 76/0، عامل عاطفی 73/0 و کل سوالات 82/0 ( 001/0 p < ) به دست آمد که نشان دهنده پایایی قابل قبول ابزار ریتم خلق است. بر اساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که این پرسش نامه از اعتبار و روایی مناسبی در جامعه ی ایرانی برخوردار است و می تواند برای اندازه گیری و غربال گری اختلالات چرخه های شبانه روزی و در جهت اهداف تحقیق و درمانی مورد استفاده قرار گیرد.
۴۴۷۲.

مقایسه اثر بخشی زوج درمانی طرحواره محور و زوج درمانی هیجان مدار بر پذیرش همسر در زوجین دارای اختلاف زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پذیرش همسر تعارض زناشویی زوج درمانی طرحواره محور زوج درمانی هیجان مدار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۲۲۷
هدف این پژوهش مقایسه اثر بخشی زوج درمانی طرحواره محور و زوج درمانی هیجان مدار بر پذیرش همسر در زوجین دارای اختلاف زناشویی شهر ایلام بود. پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری 105 زوج مراجعه کننده به مراکز مشاوره در شش ماه دوم سال 1400بودند. از بین آن ها 30 زوج به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه مداخله هیجان مدار (10 زوج)، طرحواره مدار(10زوج) و گروه گواه (10زوج) جایگزین شدند. گروه آزمایشی هیجان محور بسته آموزشی جانسون(2012) را به مدت 9 جلسه و گروه آزمایشی طرحواره محور بسته یانگ و همکاران (2003) را در 9 جلسه دریافت کردند. ابزار تحقیق پرسشنامه پذیرش، طرد و کنترل شریک ص میمی روهنر و خالق (2005، IARQ) بود. داده ها از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که در مرحله پس آزمون و پیگیری، بین گروه های طرحواره محور و هیجان مدار با گروه گواه، در متغیر پذیرش همسر تفاوت معنی داری وجود داشت (05/0>P). همچنین بین میزان اثربخشی زوج درمانی طرحواره محور و زوج درمانی هیجان مدار بر پذیرش همسر تفاوت معنادار وجود نداشت (05/0<P). از یافته ها می توان نتیجه گرفت که زوج درمانی طرحواره محور و زوج درمانی هیجان مدار دو روش موثر بر پذیرش همسر زوجین دارای اختلاف زناشویی هستند.
۴۴۷۳.

مقایسه طرحو اره های ناسازگار اولیه و سبک های دلبستگی زنان درگیر در روابط عاطفی با فاصله سنی 10 سال و کمتر و فاصله سنی 15 سال و بیشتر (با برتری سنی مرد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک های دلبستگی طرحواره های ناسازگار اولیه رابطه عاطفی برتری سنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۹۶
هدف: مطالعه حاضر با هدف مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک های دلبستگی زنان درگیر در روابط عاطفی با فاصله سنی 10 سال و کمتر و فاصله سنی 15 سال و بیشتر (با برتری سنی مرد) انجام شد. روش پژوهش: روش این پژوهش از نوع علی-مقایسه ای بود؛ جامعه آماری به حجم 91 نفر که 50 نفر برای گروه اول (زنان درگیر در روابط عاطفی با فاصله سنی 10 سال و کمتر) و 41 نفر برای گروه دوم (زنان درگیر در روابط عاطفی با فاصله سنی 15 سال و بیشتر) به روش دردسترس و گلوله برفی انتخاب شدند و به پرسشنامه سبک های دلبستگی هازان و شاور (1987) و پرسشنامه 90 سوالی طرحواره یانگ (1990) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره و با نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد تفاوت معناداری بین دو گروه در مولفه سبک دلبستگی اضطرابی/ دوسوگرا و سبک دلبستگی اجتنابی وجود داشت (01/0>P). تفاوت معناداری بین دو گروه در مؤلفه های محرومیت هیجانی، بی اعتمادی، انزوای اجتماعی، نقص و شرم، شکست، وابستگی، آسیب پذیری، بازداری هیجانی، استحقاق و خویشتن داری وجود داشت (05/0>P). همچنین بین دو گروه در مولفه سبک دلبستگی ایمن و مؤلفه های رهاشدگی، خود گرفتار، اطاعت، ایثارگری، معیارهای سختگیرانه، جلب توجه، منفی گرایی و تنبیه تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<P). نتیجه گیری: نتیجه این مطالعه نشان داد بین طرح واره های ناسازگار اولیه و سبک های دلبستگی زنان درگیر در روابط عاطفی با فاصله سنی 10 سال و کمتر و فاصله سنی 15 سال و بیشتر (با برتری سنی مرد) تفاوت وجود دارد. نتایج این مطالعه بر اهمیت رویکردهای طرحواره محور و هیجان مدار در حل تعارضات بین فردی زوجین با فاصله سنی بالا تأکید دارد.
۴۴۷۴.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با و بدون خودشفقت گری توجه آگاهانه بر واکنشهای معنوی زنان با اضطراب کرونای دارای دلبستگی ناایمن به همسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پذیرش و تعهد خودشفقت گری واکنشهای معنوی اضطراب کرونا دلبستگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۹۵
هدف: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با و بدون خودشفقت گری توجه آگاهانه بر واکنش های معنوی زنان با اضطراب کرونای دارای دلبستگی ناایمن به همسر با یک دوره پیگیری دو ماهه بود. روش پژوهش: این مطالعه کارآزمایی بالینی در سال ۱400 بر روی 48 نفر معلم زن شهر زاهدان انجام شد. زنان با اضطراب کرونای دارای دلبستگی ناایمن به همسر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی بین سه گروه مداخله ۱ (16 نفر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد)، مداخله ۲ (16 نفر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با خودشفقت گری توجه آگاهانه) و گروه گواه (16 نفر) تقسیم شدند. از مقیاس اضطراب کرونا ویروس، پرسشنامه مقیاس های رابطه، مقیاس صبر و پرسشنامه کنترل معنوی زبان استفاده شد و داده ها در نرم افزار آماری SPSS نسخه 26 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد توام با و بدون خودشفقت گری توجه آگاهانه در مقایسه با گروه گواه موجب افزایش کنترل شناختی زبان و صبر شده است (05/0 P<). درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد توام با خودشفقت گری توجه آگاهانه در کنترل شناختی زبان و صبر موثرتر از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بوده است و این تاثیر در پیگیری تداوم داشته است. نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد توام با خودشفقت گری توجه آگاهانه به عنوان یک مداخله پایدار در جهت افزایش کنترل شناختی زبان و صبر می تواند در مراکز بهداشتی و درمانی در زنان با اضطراب کرونای دارای دلبستگی ناایمن به همسر به کار برده شود.
۴۴۷۵.

ارزیابی اثربخشی مداخلات علوم رفتاری در داده های زوجی: مقایسه رویکرد تحلیل کوواریانس و رویکرد تحلیل داده های زوجی (APIM)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل تحلیل کوواریانس داده های زوجی روایی نتایج آماری استقلال مشاهدات واحد تحلیل مدل وابستگی متقابل بازیگر- شریک (APIM)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۴۵
ارزیابی اثربخشی مداخلات رفتاری در موقعیت های مختلف آموزشی و درمانی در طرح های آزمایشی نیازمند شناسایی ساختار داده های جمع آوری شده و روش های مناسب تجزیه وتحلیل داده ها است. محققان برای تحلیل داده های حاصل از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل در نمونه های زوجی به منظور مقابله با مفروضه کلیدی استقلال مشاهدات، واحد تحلیل را به جای زوج، فرد در نظر می گیرند. در این شرایط، یا هرکدام از افراد زوج (زن یا شوهر) را به عنوان گروه های جداگانه تحلیل می کنند یا داده های هر دو نفر را (با جمع کردن یا محاسبه میانگین) ترکیب می کنند و به یک نمره زوج واحد می رسند. ولی مشکل آن است که با این روش نمی توان واریانس یا تفاوت های مشترک درون و بین زوج را تحلیل کرد. با توجه به اینکه محققان برای تحلیل داده های طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل در نمونه های زوجی عمدتاً از تحلیل کوواریانس استفاده می کنند در این مقاله با یک مثال تحقیقی از داده های جمع آوری شده از یک طرح آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل، کاربرد و دقت نتایج تحلیل کوواریانس و رویکرد مدل وابستگی متقابل بازیگر- شریک (APIM) مقایسه شده است. درواقع این پژوهش از نوع تحلیل ثانویه داده ها است. نتایج نشان داد که مدل APIM شامل اطلاعات اضافه تری نسبت به تحلیل کوواریانس است؛ مدل APIM این امکان را ایجاد می کند که بتواند اثرات بازیگر و شریک را برآورد کرده و در تفسیر و نتیجه گیری مدنظر قرار دهد. زمانی بین نتایج این دو روش تناقض مشاهده می شود که سطح معناداری رد یا قبول فرضیه به سطح بحرانی 05/0 نزدیک است و در این موارد باید برای تفسیر و نتیجه گیری نهایی بسیار محتاطانه عمل کرد. در مواردی که سطح معناداری با 05/0 فاصله زیادی دارد، مشکلی ایجاد نشده و نتایج دو رویکرد همسو هستند. تغییر در تمرکز بر واحد تجزیه وتحلیل، به محققان امکان مطالعه فرآیندهای غالباً پیچیده و فرایندهای زیربنایی تعاملات اجتماعی را با روایی بسیار بیشتری فراهم می کند.
۴۴۷۶.

اثربخشی درمان شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان و استرس ادراک شده در زنان مبتلا به اضطراب دندانپزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهن آگاهی تنظیم شناختی هیجان استرس ادراک شده اضطراب دندانپزشکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۳ تعداد دانلود : ۱۳۲
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان و استرس ادراک شده در زنان مبتلا به اضطراب دندانپزشکی بود. روش پژوهش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه می باشد. جامعه پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به اضطراب دندانپزشکی در شهر تهران می باشد که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه (15 نفر) گروه آزمایش و (15 نفر) گروه گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی سگال و همکاران (2004) قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه های اضطراب دندانپزشکی استوتارد، ملنبرگ و هوگاستراتن (1993)، تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی، کرایج و اسپینهوون (2001) و استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983) بوده است. نتایج با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS.22 تحلیل شد. یافته ها: نشان داد که درمان شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افزایش تنظیم شناختی هیجان (53/51=F، 001/0>P) و کاهش استرس ادراک شده (25/15=F، 001/0>P) در زنان مبتلا به اضطراب دندانپزشکی تاثیر معناداری داشته است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان و استرس ادراک شده در زنان مبتلا به اضطراب دندانپزشکی موثر بود.
۴۴۷۷.

پیش بینی شرمساری نوجوانان بر اساس شفقت به خود و تنظیم هیجان با توجه به نقش میانجی حل مشکل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنظیم هیجان مثبت و منفی شفقت به خود حل مشکل شرمساری نوجوانان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۱ تعداد دانلود : ۱۹۵
هدف: پژوهش حاضر باهدف پیش بینی شرمساری نوجوانان بر اساس شفقت به خود و تنظیم هیجان با توجه به نقش میانجی حل مشکل در نوجوانان 12 تا 15 سال شهر تهران انجام شد. روش پژوهش: در قالب یک طرح همبستگی به شیوه مقطعی، 320 نفر (دختر و پسر) از نوجوانان شهر تهران به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که پس از جمع آوری داده ها، تعداد 312 پرسشنامه قابل تجزیه و تحلیل بوده است و از شرکت کنندگان خواسته شد به پرسشنامه های استاندارد تنظیم هیجان گارنفسکی و همکاران (2001)، حل مشکل هپنر و پترسون (1982)، شفقت به خود نف (2003) و احساس شرم و گناه کوهن و همکاران (2011) پاسخ دهند. به منظور تحلیل داده از نرم افزارهای Spss و Smart-PLS استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که 65.9 درصد از تغییرات شرمساری ناشی از تغییرات متغیرهای شفقت به خود و تنظیم هیجانی است و تمامی متغیر های مذکور تأثیر معناداری بر شرمساری دارند (001/0P<). همچنین نتایج مرتبط با نقش میانجی گری حل مشکل، نشان داد که صرفاً تنظیم هیجان منفی از طریق حل مشکل بر شرمساری با شدت 0.45 اثر غیرمستقیم دارد (001/0P<) و دو متغیر تنظیم هیجان مثبت و شفقت به خود از طریق حل مشکل بر شرمساری دارای تأثیر غیرمستقیم نمی باشند (05/0P>). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که متغیرهای شفقت به خود و تنظیم هیجانی بر شرمساری نوجوانان تأثیرگذار می باشند و حل مشکل در رابطه بین تنظیم هیجان منفی و شرمساری نوجوانان نقش میانجی دارد؛ بنابراین، توجه به این مکانیسم ها می تواند در تدوین مداخلات پیشگیرانه و درمانیِ کارآمد برای نوجوان در مقابله با شرمساری نوجوانان و ابتلا به نشانه های افسردگی مفید باشد.
۴۴۷۸.

اثر بخشی بسته آموزشی هوش معنوی با رویکرد قرآنی بر سلامت روان بیماران سرطانی زن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اثر بخشی آموزش هوش معنوی رویکرد قرآنی سلامت روان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۱۶۴
چکیدهمقدمه و هدف: امروزه انواع سرطان و عوارض سنگین درمان آنها و همچنین مرگ و میر ناشی از این بیماری،همچنین وضعیت سلامت روان بیماران توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود معطوف کرده است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر ساخت بسته ی آموزشی هوش معنوی با رویکرد قرآنی و بررسی تأثیر آموزش آن بر سلامت روان در گروهی از بیماران سرطانی زن بود.مواد و روش ها: پژوهش حاضر طرحی آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود و آزمودنیها به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. درراستای دستیابی به هدف پژوهش، پس از تدوین بسته آموزشی تعداد 40 بیمار سرطانی زن انتخاب، و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. گروه آزمایش، طی هشت جلسه و به مدت 2 ماه آموزش دیدند و در طول این مدت با استفاده از پیام های امید بخش و یاد آوری تکالیفی ازآیات قرآنی(به عنوان بخشی از بسته ی آموزشی ) همراهی شدند. در این پژوهش جهت اندازه گیری سلامت روان ازپرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) استفاده شد وداده با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته های پژوهش حاضر حاکی از افزایش معنادار سلامت روان و ابعاد آن در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل پس از مداخله آموزشی است.نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان داد که مداخله های آموزشی ترکیبی و مبتنی بر فرهنگ می تواند بر افزایش قابل ملاحظه سلامت روان در بیماران مبتلا به سرطان مؤثر باشد.
۴۴۷۹.

درباره مفهوم بی قیدی اخلاقی آلبرت بندورا و تحلیلی بر برون رفت از آن با دیدگاه اسلام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: آلبرت بندورا اسلام تقیّد اخلاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۴ تعداد دانلود : ۲۱۶
بر اساس نظریه یادگیری اجتماعی آلبرت بندورا[1] که بعدها به نظریه شناختی اجتماعی تغییر نام یافت، بخش عمده ای از یادگیری انسان از طریق مشاهده و الگوگیری اتفاق می افتد که بر این اساس، معیارهای اخلاقی افراد هم در تعامل با همان الگوهای اجتماعی شکل می گیرد (1, 2). بنابراین، افراد برای خودتنظیمی تمایل دارند رفتاری مطابق با هنجارهای رفتاری جامعه داشته باشند و از مخالفت با معیارهای اخلاقی موجود پرهیز نمایند تا دچار خودتحقیری و سرزنش و محکوم کردن خود نشوند. اما در برخی از موارد مشاهده می شود افراد در شرایطی قرار می گیرند که برخلاف ارزش ها و هنجارهای پذیرفته خود رفتار می کنند و در عین حال خود را نیز سرزنش نمی کنند. آلبرت بندورا این فرایند را با مفهوم بی قیدی اخلاقی معرفی می کند (3). او در این مفهوم پردازی سازوکارهای هشت گانه ای را که افراد برای جلوگیری از خودتحقیری ناشی از ارتکاب رفتار غیرمنطبق با معیارهای اخلاقی به کار می گیرند، به صورت توجیه اخلاقی، برچسب زنی مدبرانه و خوشایند، مقایسه سودمند، جابجایی مسئولیت، تقسیم مسئولیت، بی اعتنایی به پیامدها یا تحریف آنها، غیرانسانی کردن و نسبت دادن سرزنش توضیح می دهد (2, 4-6). باید توجه داشت که ارائه نظریه بی قیدی اخلاقی آلبرت بندورا به هیچ وجه به معنی تأییدِ بی قیدی اخلاقی توسط او نیست و تنها یک نظریه علمی در حوزه روان شناسی اخلاقی برای تبیین فرایندهای درونی و شناختی افراد درباره معیارهای اخلاقی است. امروزه بحث درباره این نظریه و بی قیدی اخلاقی برخی از افراد جامعه به معیارها و الگوهای اخلاقی و بررسی ریشه های آن در حوزه های مختلف پژوهشی مانند مراحل رشد کودک و نوجوان، رفتار سازمانی، جرم شناسی، روان شناسی نظامی، روان شناسی ورزش و سلامت عمومی کاربرد دارد و ازاین رو استفاده از یافته های این تحقیقات می تواند برای کارشناسان فرهنگی و رفتاری جامعه بسیار سودمند و راهگشا باشد (2, 7, 8). همان گونه که می دانیم پایبندنبودن به معیارهای اخلاقی در میان افراد یک جامعه حیات اخلاقی آن جامعه را در معرض سقوط قرار می دهد و این موضوعی نیست که بتوان به آسانی از کنار آن عبور کرد؛ به ویژه با توجه به آموزه های حیات بخش دین مبین اسلام که بر تقیّد و پایبندی به مسائل اخلاقی تأکید فراوانی دارد. ازاین رو، می بینیم که در بحث امر به معروف و نهی از منکر یکی از رسالت های هر فرد مسلمان مبارزه با شیوع رفتارهای غیراخلاقی در جامعه است که یکی از علل عمده آن مقیّدنبودن افراد به امور اخلاقی است. به عبارتی، این فریضه الهی به عنوان یک راهبرد کلیدی که دارای بازدارندگی بیرونی و اجتماعی است می تواند در کنار عوامل پاکسازی درونی نقش بسزایی در پیشگیری از بسیاری از سازوکارهای بی قیدی اخلاقی ایفا نماید. تأکیدهاى مکرر قرآن کریم و آموزه های دینی درباره امر به معروف و نهى از منکر بیانگر اهمیتى است که اسلام براى سالم سازى محیط اجتماعی و احساس مسئولیت، خیرخواهی و انسان دوستی و مبارزه با عوامل فساد و گناه در جامعه قائل است. از سوی دیگر، قیام و نهضت بی نظیر امام حسین (ع) نیز طبق فرموده خود آن حضرت، براى اجراى این فریضه الهى در جامعه بوده است که در زمان حاضر نیز احیای امر به معروف و نهی از منکر به سالم سازی محیط اجتماعی کمک شایانی خواهد نمود (9). در پایان، امید آن می رود که واکاوی های تخصصی و پژوهشی بیشتری در محافل دانشگاهی روی فرایند بی قیدی اخلاقی در موضوعات و حوزه های مختلف صورت پذیرد و متولیان حکمرانی نیز اهتمام جدی تری با تکیه بر تحقیقات و شواهد علمی در جهت برنامه ریزی های مداخله ای مناسب در این زمینه داشته باشند. [1]) Albert Bandura
۴۴۸۰.

تأثیر نگرش فرزند نسبت به پدر و مادر بر تفکر انتقادی با نقش میانجی گری بنیان های اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگرش فرزند نسبت به پدر و مادر تفکر انتقادی بنیان های اخلاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۵ تعداد دانلود : ۲۲۱
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نوموفوبیا بر اساس سبک های دلبستگی با نقش واسطه ای احساس تنهایی در نوجوانان انجام گرفت. روش پژوهش: این طرح پژوهش همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. نمونه پژوهش متشکل از 500 نفر از دانش آموزان شاغل به تحصیل در دوره متوسطه دوم در سال تحصیلی 1400-1399 بود که با روش نمونه گیری در دسترس بصورت آنلاین انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه نوموفوبیا یلدریم و کوریا (2015)، مقیاس دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید (۱۹۹۰) و مقیاس احساس تنهایی دیتوماسو و همکاران (2004) استفاده شد. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد مسیرهای مستقیم این پژوهش سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا به جز سبک دلبستگی ایمن ادراک شده بر نوموفوبیا معنادار شدند. همچنین نتایج تحلیل عامل تاییدی اصلاح شده نشان می دهد (001/0=P، 626/0 =F) همچنین نتایج حاکی از برازش خوب مدل اندازه گیری با داده هاست؛ و تمامی متغیرهای مشاهده شده دارای بار عاملی بالاتر از 3/0 بودند. در بخش دیگر نتایج مربوط به مسیرهای مستقیم، سبک های دلبستگی بر احساس تنهایی معنادار شدند. همچنین تمامی مسیرهای غیرمستقیم سبک های دلبستگی از طریق نقش واسطه ای احساس تنهایی بر نوموفوبیا معنادار بود. همچنین یافته ها نشان می دهد سبک های دلبستگی و احساس تنهایی می توانند 54 درصد از تغییرات نوموفوبیا را پیش بینی می کند ضریب تعیین متغیر احساس تنهایی برابر 38 درصد در حد متوسط تا قوی می باشد. نتیجه گیری: لذا متغییر های سبک های دلبستگی ادراک شده پیش بینی کننده های نوموفوبیا در نوجوانان می باشند

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان