مطالب مرتبط با کلیدواژه

واحد تحلیل


۱.

پیشنهاد «خانواده» به عنوان واحد تحلیل های خرد در اقتصاد اسلامی بر اساس کتاب و سنّت

کلیدواژه‌ها: خانواده فرد واحد تحلیل واحد تحلیل خرد نظریه خرد اقتصاد خرد اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲ تعداد دانلود : ۱۷۲
در دانش اقتصاد رایج، فرد محور تحلیل ها و عنصر مؤثر در تبیین پدیده های اقتصادی است. کتاب ها و تحقیقات اقتصاد خرد و سایر نظریات اقتصادی بر همین مبنا شکل می گیرد. این وضعیت به مطالعات اقتصاد خرد اسلامی نیز سرایت کرده است. تحقیق حاضر تلاش دارد با بررسی ادبیات موجود اقتصاد خرد اسلامی و بررسی لوازم و ملزومات دیدگاه های مطرح در کتاب و سنت، به دیدگاهی قابل استناد به اسلام درباره واحد تحلیل خرد در اقتصاد دست یابد. طبق یافته های تحقیق، واحد تحلیل خرد، آن جزء مفهومی است که قابل تحویل به اجزای خود نباشد. در علم اقتصاد اسلامی، راه شناخت چنین جزئی، مراجعه به دیدگاه شریعت درباره روابط مالی است. شواهد متنوع در کتاب و سنت از انتخاب خانواده به عنوان واحد تحلیل خرد حمایت می کند. آیه های 34 نساء، 18 زخرف، 32، 53 و 59 احزاب و 223 بقره و روایاتی که بر تفاوت های روانی زن و مرد دلالت دارند، وابستگی روان شناختی، اخلاقی و حقوقی رفتارهای اقتصادی همسران به یکدیگر را تثبیت می کند. لازمه پذیرش این وابستگی، التزام به نقش مؤثر نهاد خانواده، نفی مشابهت و استقلال همسران (زن و مرد) و پذیرش خانواده به عنوان واحد خرد مؤثر و پرکاربرد در تحلیل های اقتصادی است.
۲.

کاربرد تحلیل داده های زوجی در پژوهش های روانشناختی: رویکرد مدل وابستگی متقابل بازیگر- شریک (APIM)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: داده های زوجی روایی نتایج آماری استقلال مشاهدات واحد تحلیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶ تعداد دانلود : ۱۱۳
آسیب شناسی روانی بیشتر اوقات موضوعی بین فردی بوده و مشکلات بین فردی یکی از شایع ترین زمینه های نگرانی است که توسط مراجعین بیان می شود. صرفنظر از منشأ اختلالات روانشناختی، اکثر آسیب های روانی پیامدهای مهمی از نظر بین فردی دارند و به همین دلیل موفقیت درمان تا حد زیادی به تحلیل دقیق روابط متقابل بین افراد در روان درمانی زوجین وابسته است. در این مقاله، رویکرد مدل وابستگی متقابل بازیگر- شریک (APIM) توسط رگرسیون ادغام شده برای تجزیه وتحلیل داده های زوجی برای نمونه ای کوچک از زوج ها توصیف و نشان داده شد. این روش با استفاده از نرم افزارهای آماری متداول و محاسبات دستی قابل انجام است. بنابراین، این روش تحلیل بیشتر مناسب پژوهشگران و روان درمان گرانی است که می خواهند در مورد مراجعین خود اطلاعات بیشتری کسب کنند، اما حجم نمونه در دسترس آنان برای استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری یا مدل سازی چند سطحی را ندارند. این روش چندین مزیت نسبت به سایر رویکردهای مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل این نوع داده ها دارد. مزیت اصلی این است که روان درمان گران و پژوهشگران می توانند اثر وابستگی متقابل بین اعضای یک زوج (برای مثال زن و شوهر، خواهر و برادر یا بیمار و مراجع) را تبیین کرده و می توانند اثر بازیگر و اثر شریک را بررسی کنند. در نتیجه، می توان با استفاده از این روش، استنباط آماری دقیق تری به دست آورد که به محققان و درمانگران در فهم روابط در یک رابطه زوجی کمک برساند. رویکرد مدل وابستگی متقابل بازیگر- شریک (APIM) کمک می کند که بتوان وابستگی اعضای یک زوج را در تحلیل وارد کرده و به جای آنکه واحد تحلیل متمرکز بر فرد باشد، زوج به عنوان واحد تحلیل در نظر گرفته شود که این موضوع در محیط های بالینی راهبردی راهگشا برای تحلیل مراجعان باشد و این باعث می شود که پژوهشگران و روان درما ن گران بتوانند تحقیقات مرتبط با حوزه شغلی خود در محیط روانشناسی و مشاوره را بهبود ببخشند.
۳.

مدخلی بر پژوهشهای تجربی با اثرات خوشه ای با توجه به واحد تحلیل در تصادفی سازی و مداخله(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آزمایش های تصادفی مدل سلسله مراتبی مداخله گروهی واحد تحلیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۵۴
مقدمه: مسائل روش شناختی مربوط به تحلیل چند سطحی پیچیده بوده، اما این پیچیدگی در حیطه های متعددی از قبیل سازه های جمعی و مشترک مثمرثمر بوده است. روشهای تحلیل داده هایی که از آزمایشهای تصادفی به دست می آیند، هنگامی که واحد تحلیل با واحد مداخله تناظر دارد به خوبی شناخته شده است. هنگامی که داده های انفرادی و تصادفی با یک مداخله گروهی به کار می روند روشهای آماری متفاوتی باید برای ارزیابی مداخله به کار رود. سه مدل معرفی شده که به ترتیب عبارتند از: مدل اول: افراد به صورت تصادفی به مداخله هائی که به طور منفرد انجام شده گمارده شده اند. مدل دوم: گروههای از قبل موجود به صورت تصادفی به مداخله های گروهی گمارده شده اند. مدل سوم: تصادفی شدن بر مبنای فردی انجام شده اما مداخله به صورت گروهی انجام شده است. در این مقاله نشان داده شده است که برخی مقالات در حیطه رفاه اجتماعی از نوع مدل دوم و سوم هستند در حالی که داده ها با مدل به خوبی شناخته شده اول تحلیل شده اند. مثالی از قلدری در محیط کار که در آن کارکنان در یک شرکت هلدینگ در سایتها و کلاسهای متعدد آموزش رفتار شهروندی دیده اند به ایضاح مدل سوم می پردازد. مؤلفه واریانس برای مثال پژوهشی برای هر سه مدل در سطح 1( δ2) و در سطح 2 (T11 ) محاسبه شده و نشان داده شد که بهترین نسبت این مؤلفه واریانس در مدل سوم پدیدار می شود. روش: همه مقالات (شبه) آزمایشی در فصلنامه رفاه اجتماعی مورد بررسی قرار گرفتند که در آنها تحلیل گروهی به کار رفته است. همچنین از روش تحلیل محتوا برای بررسی اشاره به گروه درمانی در پیشینه و بحث و نتیجه گیری استفاده شد. پژوهشهائی که مورد اشاره قرار گرفته اند تمایز بین واحدهائی که به صورت خوشه ای تصادفی شده اما مداخله در سطح فردی یا گروهی است را نشان می دهد. شش تحقیق انتخاب شد، واحد تحلیل در R و T که در این مقاله ها اجرا شده بود تعیین گردید و تناظر بین واحدهای تحلیل مشخص شد. فقط یکی از این مقاله ها مداخله را در خوشه ها به صورت تصادفی انجام داده است اما در سه مقاله تناظر واحد تحلیل R (تصادفی شدن و مداخله) وجود ندارد. تحلیل محتوی نشان داد، فقط در نیمی از پژوهشهای رفاه اجتماعی به مداخله گروهی اشاره شده است هر چند در هیچکدام گروهی بودن در تحلیل آماری بازتاب نیافته است. یافته ها: در هر شش مقاله در فصلنامه رفاه اجتماعی روش آماری از این نظر نقص داشت که به جای روش سلسله مراتبی از روشهای تحلیل آنوا استفاده شده بود؛ بدون توجه به این که در آنها از گروه درمانی استفاده شده است. به جز یک پژوهش توجهی به آثار گروهی در بحث و نتیجه گیری وجود نداشت. به سومین مدل تحلیل داده ها توجه اندکی شده که مسائلی را به دنبال دارد. مهم ترین مسئله در نسبت مؤلفه واریانس درمان به واریانس باقیمانده است. مدلهای رگرسیون سنتی و مدلهای چند سطحی مقایسه شدند. مزیت مدلهای چند سطحی به ویژه در تعیین صریح منبع تغییرپذیری در هر دو سطح فردی و گروهی نشان داده شد. بحث: نتایج حاصل از مقاله حاضر نشان می دهد که در مقالات منتشرشده در فصلنامه رفاه اجتماعی هنگامی که محقق باید در تحقیق خود از مدلهای سلسله مراتبی چندسطحی استفاده می کرده است، از آن استفاده نشده است. توصیه می شود که در این مورد دو مقاله دوران سازی که در یک دهه پیش منتشر شده اند (لی و تامسون، 2005؛ رابرتز و رابرتز، 2005) مورد مطالعه قرار گیرد. مزیت توجه به تناظر واحد تحلیل در تصادفی کردن و مداخله و بین طرح پژوهش و روش آماری در تحلیل داده ها، پژوهش گر را قادر می کند بر نوسانات بین افراد هنگامی که خوشه (گروه) مبنای تصادفی سازی یا درمان است غلبه کند. در پژوهشهای آزمایشی خوشه ای تصادفی از قبیل پژوهش علی پوری نیاز و همکاران (1388) که در سایتها و جوامع متفاوت اجرا شده اند، مدل سوم در این مقاله نسبت به آزمونهای سنتی پیش آزمون پس آزمون برتری دارند. روشهائی که در این مقاله برای تحلیل داده ها معرفی شده را می توان به موقعیتهای پیچیده تر تعمیم داد که به ویژه سنجشهای پیش آزمون به عنوان متغیر همگام در هر دو سطح است.
۴.

ارزیابی اثربخشی مداخلات علوم رفتاری در داده های زوجی: مقایسه رویکرد تحلیل کوواریانس و رویکرد تحلیل داده های زوجی (APIM)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل تحلیل کوواریانس داده های زوجی روایی نتایج آماری استقلال مشاهدات واحد تحلیل مدل وابستگی متقابل بازیگر- شریک (APIM)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۴۰
ارزیابی اثربخشی مداخلات رفتاری در موقعیت های مختلف آموزشی و درمانی در طرح های آزمایشی نیازمند شناسایی ساختار داده های جمع آوری شده و روش های مناسب تجزیه وتحلیل داده ها است. محققان برای تحلیل داده های حاصل از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل در نمونه های زوجی به منظور مقابله با مفروضه کلیدی استقلال مشاهدات، واحد تحلیل را به جای زوج، فرد در نظر می گیرند. در این شرایط، یا هرکدام از افراد زوج (زن یا شوهر) را به عنوان گروه های جداگانه تحلیل می کنند یا داده های هر دو نفر را (با جمع کردن یا محاسبه میانگین) ترکیب می کنند و به یک نمره زوج واحد می رسند. ولی مشکل آن است که با این روش نمی توان واریانس یا تفاوت های مشترک درون و بین زوج را تحلیل کرد. با توجه به اینکه محققان برای تحلیل داده های طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل در نمونه های زوجی عمدتاً از تحلیل کوواریانس استفاده می کنند در این مقاله با یک مثال تحقیقی از داده های جمع آوری شده از یک طرح آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل، کاربرد و دقت نتایج تحلیل کوواریانس و رویکرد مدل وابستگی متقابل بازیگر- شریک (APIM) مقایسه شده است. درواقع این پژوهش از نوع تحلیل ثانویه داده ها است. نتایج نشان داد که مدل APIM شامل اطلاعات اضافه تری نسبت به تحلیل کوواریانس است؛ مدل APIM این امکان را ایجاد می کند که بتواند اثرات بازیگر و شریک را برآورد کرده و در تفسیر و نتیجه گیری مدنظر قرار دهد. زمانی بین نتایج این دو روش تناقض مشاهده می شود که سطح معناداری رد یا قبول فرضیه به سطح بحرانی 05/0 نزدیک است و در این موارد باید برای تفسیر و نتیجه گیری نهایی بسیار محتاطانه عمل کرد. در مواردی که سطح معناداری با 05/0 فاصله زیادی دارد، مشکلی ایجاد نشده و نتایج دو رویکرد همسو هستند. تغییر در تمرکز بر واحد تجزیه وتحلیل، به محققان امکان مطالعه فرآیندهای غالباً پیچیده و فرایندهای زیربنایی تعاملات اجتماعی را با روایی بسیار بیشتری فراهم می کند.