فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۴۱ تا ۴٬۱۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدیریت والدینی بر سندرم خستگی مزمن و تعارضات مادر-فرزند در کودکان بیش فعال 8 تا 12 سال شهر ساری انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمامی مادران دارای کودک دختر و پسر 8 تا 12 ساله مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان شناسی شهر ساری در سال 1401 که از طریق بررسی پرونده های مشاوره ای سال اخیر مشخص شده بودند، در نظر گرفته شد. 30 نفر از این مادران به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس شرایط ورود و خروج پژوهش انتخاب شدند. سپس به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هرکدام 15 نفر) جای دهی شدند. هر دو گروه، دوبار مورد اندازه گیری قرارگرفتند. اولین اندازه گیری پیش از مداخله با اجرای پیش آزمون برای هر دوگروه آزمایشی و کنترل، پرسشنامه سنجش چند بعدی خستگی اسمتس (1996)، پرسشنامه مقیاس کیفیت مادرانه پیانتا (1992) بین نمونه توزیع و اندازه گیری شد. بعد از آموزش مدیریت والدین از بسته منتشر شده آموزش مدیریت والدین که در راهنمای درمانی بارکلی ارایه شده، به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای در گروه آزمایش، دومین اندازه گیری با اجرای یک پس آزمون در بین دو گروه انجام شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج یافته ها حاکی از آن بود که آموزش مدیریت والدینی بر سندروم خستگی مزمن (05/0>P) و تعارضات مادر-فرزند (05/0>P) در کودکان بیش فعال 8 تا 12 سال شهر ساری موثر است..
بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس کوتاه شده حیطه های نگرانی در دانشجویان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مشخصات روان سنجی مقیاس کوتاه شده حیطه های نگرانی در دانشجویان ایرانی بود. در این تحقیق توصیفی-پیمایشی 250 نفر دانشجو با دامنه سنی(19 تا47)و میانگین 30/4±16/25 با روش نمونه گیری خوشه ای طبقه ای از بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی همدان انتخاب شدند و به پرسشنامه های حیطه های نگرانی، باورهای فراشناختی، اضطراب فراگیر و نگرانی پن استیت پاسخ دادند. ضرایب آلفای کرونباخ (78/0)، اعتبار همزمان (باورهای فراشناختی،28/0)، اعتبار ملاکی (نگرانی پن استیت، 19/0) به دست آمد که همگی در سطح 01/0p< معنی دار بودند. تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که مقیاس 10 سؤالی حیطه های نگرانی در نمونه ایرانی برخلاف نمونه خارجی به جای پنج عامل از چهار عامل اشباع شده است که روی هم قادرند 76 درصد از واریانس مقیاس را تبیین کنند. بنابراین پرسشنامه حیطه های نگرانی ابزاری معتبر و پایا برای سنجش نگرانی است.
بررسی وضعیت روانشناختی فرزندان طلاق در بزرگسالی به روش کیفی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: طلاق از مهمترین پدیده های حیات انسانی به شمار می آید که نه تنها تعادل روانی زوجین، بلکه تعادل روانی فرزندان را نیز بهم می ریزد. بر این اساس مطالعه وضعیت روانشناختی فرزندان طلاق در بزرگسالی اهمیت پیدا می کند، با درک این مهم پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت روانشناختی فرزندان طلاق در بزرگسالی انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش از نوع مطالعات کیفی است که از نظریه داده بنیاد استفاده شده است. مشارکت کنندگان شامل فرزندان طلاق شهر تهران که 10 سال از طلاق والدینشان گذشته بود، که از طریق روش نمونه گیری هدفمند تعداد 18 نفر بعنوان مطلعین کلیدی انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته گردآوری شد. اعتبار و روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و کدگذاری مجدد توسط خبرگان به دست آمد. یافته ها: داده ها بوسیله کد گذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شدند کدهای گزینشی نشان داد دو بعد را نشان داد که بعد مثبت کودکی همراهی و همدلی با والد سرپرست، حمایت و پشت گرمی والد سرپرست، رهایی و رضایت والد سرپرس تبود؛ روی دیگر این بعد در برگیرنده شاخص های منفی همچون از دست دادن خانواده، ترس از بازگویی حقیقت به خاطر قضاوت مردم فرزندان پس از وقوع طلاق بود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد که وضعیت روانشناختی فرزندان طلاق در دو بعد کودکی و بزرگسالی دارای شاخص های مثبت و منفی است.
ساخت و آزمایش گرافیک متحرک آموزشی جهت بهبود کارکردهای اجرایی در کودکان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
62 - 89
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف ساخت و آزمایش گرافیک متحرک آموزشی جهت بهبود مؤلفه های کارکردهای اجرایی در کودکان دارای اختلال یادگیری صورت پذیرفت. طرح پژوهش، طرح نیمه آزمایشی به همراه پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود و جامعه پژوهشی را تمامی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری 7 تا 11 سال (استفاده از سن به صورت عدد) مراجعه کننده به مراکز درمانی در شهرهای تهران، اصفهان و قزوین تشکیل می دادند. در راستای انتخاب نمونه با استفاده از نمونه گیری در دسترس 18 نفر از افرادی که تمایل به شرکت در آزمایش داشتند انتخاب شدند. از این میان به شکل تصادفی 9 کودک در گروه آزمایش و 9 کودک در گروه کنترل قرار گرفتند. سپس گرافیک متحرک آموزشی که محتوای آن با استفاده از منابع علمی و فرم آن به کمک نرم افزارهای تخصصی ساخت انیمیشن شکل گرفته بود به مدت 10 جلسه ی 45 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا گردید. آزمودنی ها به وسیله ی پرسشنامه کارکرد های اجرایی Brief (2000) و پرسشنامه پایداری و پشتکار Lufi (1987) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون سنجیده شدند. در گام بعد داده های پژوهش با استفاده از روش های آمار توصیفی (برآورد میانگین، انحراف معیار و غیره) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چند متغیره و غیره) تجزیه وتحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد بین گروه آزمایش و کنترل در مؤلفه های موردنظر تفاوت معناداری وجود دارد و آموزش از طریق گرافیک متحرک بر کارکردهای اجرایی (توجه، بازداری پاسخ، برنامه ریزی، سازمان دهی، یادآوری و پایداری و تلاش) کودکان با اختلال یادگیری، تأثیرگذار بوده است. با توجه به اثربخشی گرافیک متحرک آموزشی بر کارکردهای اجرایی، پیشنهاد می شود از قابلیت های گرافیک متحرک در امر آموزش به کودکان دارای اختلال یادگیری استفاده گردد.
اثربخشی واقعیت درمانی بر افزایش سرمایه روانشناختی ومولفه های آن و کاهش احساس تنهایی نوجوانان دختر تک والد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی واقعیت درمانی بر سرمایه روان شناختی و احساس تنهایی نوجوانان در خانواده های تک والدی انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری بود. جامعه پژوهش حاضر نوجوانان دختر تک والد 16تا 18 سال که در سال 1400-1401 در مدارس شهرستان فارسان مشغول تحصیلند، تشکیل دادند. با استفاده از نمونه گیری در دسترس از مدارس این شهرستان، یک مدرسه انتخاب شد. سپس از 31 نفر دانش آموز تک والد، 20 نفر بر اساس ملاک های ورود به پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفری قرار گرفتند. ابزار پژوهش، پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز و همکاران (2007) و پرسشنامه احساس تنهایی راسل و همکاران (1980)، بود که توسط نوجوانان در سه مرحله تکمیل شد. آموزش واقعیت درمانی در هشت جلسه یک و نیم ساعتی برای گروه آزمایش برگزار شد اما گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. داده های بدست آمده با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های بدست آمده حاکی از آن بود که آموزش واقعیت درمانی بر افزایش سرمایه روان شناختی و مؤلفه خودکارآمدی، امیدواری و خوش بینی آن و همچنینی کاهش احساس تنهایی مؤثر بوده واین تأثیر تا مرحله پیگیری پایدار مانده است. از نتایج پژوهش حاضر می توان جهت یاری رساندن به نوجوانان تک والدی در راستای افزایش سرمایه روانشناختی و کاهش احساس تنهایی آنها استفاده کرد.
مهندسی مجدد ساخت و محتوای برنامه درس «مکاتب فلسفی و آراء تربیتی» دوره کارشناسی ارشد تاریخ و فلسفه آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال این است که با مهندسی مجدد ساخت و محتوای برنامه درس «مکاتب فلسفی و آراء تربیتی» دوره کارشناسی ارشد تاریخ و فلسفه آموزش و پرورش، محتوای جدیدی برای درس مذکور با تأکید بر اسلامی سازی دروس علوم انسانی در دانشگاه های کشور مورد بررسی قرار دهد. در این پژوهش از روش ترکیبی با رویکرد اکتشافی متوالی استفاده شد. ابتدا در مرحله کیفی به روش تحلیل اسنادی، نه با هدف مقایسه و تطبیق نظام های آموزشی، بلکه با هدف تحلیل و کشف ماهیت حوزه آموزشی در زمینه مکتب های فلسفی و آرای تربیتی، وضعیت موجود ساخت و محتوای برنامه درسی مکاتب فلسفی و آرای تربیتی در دانشگاه های داخلی و خارجی پیشرو در عرصه فلسفه تعلیم و تربیت نظیر؛ امریکا، استرالیا و کانادا بررسی گردید. سپس به روش توصیفی- پیمایشی و باتوجه به نقطه نظرات حاصل از نمونه آماری مورد مطالعه شامل: انتخاب 76 نفر از اعضای هیأت علمی بصورت تمام شماری و 290 نفر از دانشجویان دانشگاه های داخلی؛ دولتی، آزاد و پیام نور بصورت تصادفی خوشه ای، از طریق دو نوع پرسشنامه مجزا محقق ساخته که پایایی آنها با استفاده از فرمول «آلفای کرونباخ» به ترتیب به میزان 953/0 و 896/0 درصد برآورد شده بود، محتوای جدیدی برای درس مذکور مشخص گردید. در نهایت، صرف نظر از ریشه های فرهنگی برنامه درسی مد نظر در کشورهای پیشرو و فاصله معنادار محتوایی و مفهومی آن با دانشگاه های ایران، یافته های این مطالعه نشان می دهد که وضعیت موجود «ساخت» و «محتوا» در برنامه درسی مورد مطالعه پاسخگوی شرایط و نیازهای کنونی و متناسب با اسلامی بودن نیازهای دانشجویان نیست و ایجاد تغییراتی در ساخت و مفاهیم عمده درس «مکاتب فلسفی و آرای تربیتی» مطابق با الگوی پیشنهادی حاصل از این پژوهش ضروری است.
تأثیر شبیه سازی آموزشی تعاملی بر جو انگیزشی درک شده و خودآگاهی هیجانی دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر شبیه سازی تعاملی بر جو انگیزشی درک شده و خودآگاهی هیجانی دانش آموزان بود. روش پژوهش شبه آزمایشی و از نوع طرح های پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان چهارم ابتدایی منطقه 12 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که 60 نفر از آن ها (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه کنترل) با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. گروه آزمایش با استفاده از شبیه سازی PhET و گروه کنترل به روش سنتی در شش جلسه یک ساعته آموزش دیدند. پیش آزمون –پس آزمون دو گروه با استفاده از پرسشنامه اجرا شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه جوانگیزشی درک شده سرمد (1390) و خودآگاهی هیجانی کائر و همکاران (2012) بودند. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد شبیه سازی تعاملی بر جو انگیزشی درک شده و خودآگاهی هیجانی در دانش آموزان تأثیر داشت (001/0>P). شبیه سازی تعاملی بر مؤلفه های جو انگیزشی درک شده (ارتقا یادگیری توسط معلم، پیگیری مقایسه توسط دانش آموزان، نگرانی در مورد اشتباهات، تمایل به مقایسه فراگیران توسط معلم) تأثیر داشت (001/0>P). شبیه سازی تعاملی بر مؤلفه های خودآگاهی هیجانی (بازشناسی، شناسایی، تبدیل سازی، حل مسئله) تأثیر داشت (001/0>P). باتوجه به نتیجه، می توان از انواع شبیه سازی آموزشی در جهت آموزش به یادگیرندگان در دروس و مقاطع تحصیلی دیگر می توان استفاده کرد.
نقش ممیزی باورهای فراشناختی، سبک های هویت، افکار منفی تکرار شونده و تاب آوری در پیش بینی گرایش به رفتار پرخطر در دختران 16 تا 18 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی شناختی دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۸)
44 - 59
حوزههای تخصصی:
رفتارهای پرخطر در سال های اخیر، بین دختران ایرانی افزایش یافته است و رفتارهای پر خطر، سلامت جسمی، روانی و اجتماعی آن ها را به مخاطره می اندازد. بنابراین، هدف از این پژوهش، بررسی نقش ممیزی باورهای فراشناختی، سبکهای هویت، افکار منفی تکرار شونده و تاب آوری در پیش بینی گرایش به رفتار پرخطر در دختران 16 تا 18 ساله بود. طرح پژوهش، تابع تشخیص دو گروهی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه 16 تا 18 ساله شهر کرج در سال تحصیلی 1399-1398 بودند. 360 نفر از این افراد بر اساس دیدگاه کلاین(2016) و به شیوه نمونهگیری دسترس انتخاب شدند و افراد شرکت کننده به دو گروه تقسیم شدند(64 نفر به عنوان خطرپذیر و 296 نفر عادی). شرکت کنندگان به مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانیِ زاده محمدی و همکاران(1390)، باورهای فراشناختیِ کارترایت-هاتون و ولز(1997)، سبک های هویتِ برزونسکی و همکاران(2013)، افکار تکرار شوندهِ مک اوی و همکاران(2014) و تاب آوریِ کانر و دیویدسون(2003) پاسخ دادند. داده ها با نرم افزار آماری SPSS نسخه 24 و با استفاده از روش تابع تشخیص(ممیزی) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که باورهای فراشناختی، سبکهای هویت، افکار منفی تکرار شونده و تاب آوری، می توانند گرایش به رفتارهای پرخطر را پیش بینی کنند. تحلیل ممیزی توانست با 1/98 درصد پیشبینی صحیح، نوجوانان را به دو گروه پرخطر و عادی طبقهبندی کند. بر اساس نتایج پژوهش حاضر عواملی همچون باورهای فراشناختی، سبکهای هویت، افکار منفی تکرار شونده و تاب آوری بر گرایش به رفتارهای پرخطر تاثیرگذار است. بنابراین نتایج این پژوهش، میتواند به عنوان الگویی مناسب برای تدوین و طراحی برنامه های پیشگیری از خطرپذیری در نوجوانان مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی مداخله شناختی - حرکتی بر سواد بدنی و لذت از فعالیت بدنی دانش آموزان دختر: پیگیری دو ماهه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ تابستان (تیر) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۴
۷۰۲-۶۸۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: ازآنجایی که گسترش فن آوری های نوین، پیشرفت سواد رسانه ای و عدم تحرک کافی افراد، منجر به کم سوادی حرکتی شده است، استفاده از رویکردهای نوین آموزشی می تواند سطح سواد بدنی کودکان را افزایش دهد. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله شناختی - حرکتی بر سواد بدنی و لذت از فعالیت بدنی دانش آموزان دختر در یک طرح پیگیری دوماهه بود. روش: تحقیق حاضر نیمه تجربی است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر 10 تا 12 سال شهر یزد بود که تعداد 40 نفر (20 نفر گروه آزمایش، 20 نفر گروه کنترل) با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و انجام آزمون های سواد بدنی و تکمیل پرسشنامه لذت از فعالیت بدنی (مور و همکاران، 2001) به صورت پیش آزمون - پس آزمون، پیگیری با گروه کنترل در این پژوهش شرکت کردند. گروه آزمایش به مدت 18 جلسه به صورت 3 جلسه در هفته در برنامه شناختی - حرکتی شرکت کردند و گروه کنترل فعالیت های معمول خود را انجام دادند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مرکب با اندازه گیری تکراری و آزمون t مستقل در سطح معنی داری 0/05 p≤ انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که شرکت کنندگان گروه آزمایش در سواد بدنی و لذت از فعالیت بدنی در پس آزمون و پیگیری، عملکرد بهتری نسبت به پیش آزمون داشتند، اما در گروه کنترل تفاوت معنی داری بین مراحل آزمون مشاهده نگردید. همچنین در مقایسه گروه ها، نتایج نشان دهنده عملکرد بهتر شرکت کنندگان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در سواد بدنی و لذت از فعالیت بدنی بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان از مداخله شناختی - حرکتی جهت توسعه سواد بدنی و افزایش لذت از فعالیت بدنی دانش آموزان دختر استفاده نمود.
بررسی اثربخشی برنامه همکاری خانه و مدرسه بر انسجام، ابرازگری و تعارض درون خانواده والدین دانش آموزان پایه اول ابتدایی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
93 - 102
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی برنامه همکاری خانه و مدرسه بر انسجام، ابرازگری و تعارض درون خانواده والدین دانش آموزان پایه اول ابتدایی مدارس دولتی شهر تبریز انجام شده است. طرح تحقیق حاضر بر پایه ی پژوهش های نیمه تجربی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه استوار بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمام خانواده های دانش آموزان پایه اول ابتدایی شهر تبریز بود که در سال تحصیلی 98-97 در مدارس دولتی مشغول تحصیل بودند. با تکیه بر روش نمونه گیری هدفمند، نمونه ای شامل40 خانواده انتخاب و به شکل جایگزینی تصادفی، در دو گروه (20 خانواده گروه آزمایش و 20 خانواده گروه کنترل) قرار داده شدند. برنامه همکاری خانه و مدرسه به مدت 8 جلسه 30/2 ساعته (هر هفته یک جلسه) برای گروه آزمایش اجرا گردید. در این مدت هیچ برنامه ای برای گروه کنترل اجرا نشد. داده های هر دو گروه با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل گردید که نتایج نشان داد انسجام و ابرازگری خانواده در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه به طور قابل ملاحظه ای افزایش و تعارض درون خانواده به طور معنا دار کاهش نشان می دهد (05/0>p). با توجه به نتیجه ی مداخله ی ارایه شده، چنین استنباط می شود که شرکت در برنامه همکاری خانه و مدرسه قادر است میزان انسجام و ابرازگری خانواده را افزایش و تعارض درون آن را کاهش دهد.
ساخت بسته جامع توانمندسازی روانی و اثربخشی آن بر رفتارهای سبک زندگی تحصیلی سلامت-محور دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
237 - 256
حوزههای تخصصی:
ایـن پژوهـش بـا هـدف سـاخت بسـته جامـع توانمندسـازی روانـی دانشـجویان و تعییـن اثربخشـی آن بـر رفتارهـای سـبک زندگـی تحصیلـی سـلامتمحور انجـام شـد. در یـک مطالعـه شـبهتجربی بـا طـرح پیشآزمـون ـ پسآزمـون بـا گـروه گـواه غیرمعـادل و همـراه بـا پیگیـری دو ماهـه، 36 دانشـجو در دو گـروه آزمایـش (۱۸ نفـر) و گـواه (۱۸ نفـر) قبـل و بعـد از آمـوزش بـه پرسشـنامه رفتارهـای تسـهیلگر/بازدارنده سـبک زندگـی تحصیلـی سـلامتمحور (صالـحزاده، شـکری و فتحآبـادی، ۲۰۱۷ الـف) پاسـخ دادنـد. از طریـق ۱۰ جلسـه و هـر جلسـه دو سـاعت، بسـته توانمندسـازی روانـی بـه شـیوه گروهـی بـرای گـروه آزمایـش اجـرا شـد. نتایـج نشـان داد بسـته توانمندسـازی روانـی در افزایـش رفتارهایـی ماننـد خوشبینـی تحصیلـی، مشـغولیت تحصیلـی و تـابآوری تحصیلـی و در کاهـش رفتارهایـی ماننـد درماندگـی آموختهشـده، اجتنـاب از کمکطلبـی، پرخاشـگری منفعانـه و خودناتوانسـازی مؤثـر اسـت. براسـاس نتایـج ایـن پژوهـش میتـوان دریافـت کـه تـلاش بـرای پربارسـازی مهارتهـای رابطـه بینفـردی مشـارکتکنندگان از طریـق بسـط سـرمایه روانشـناختی و منابـع روانـی ـ اجتماعـی آنهـا ماننـد خوشبینـی، رفتارهـای مقابلـهای، تـابآوری، مهـار روانشـناختی، حرمـت خـود، تحمـل ابهـام و حمایـت اجتماعـی و متعاقـب آن توانمندسـازی افـراد بـرای کاسـتن از تجـارب تنیدگـیزا، سـازشیافتگی بـا رویدادهـا و واقعیـات منفـی و تـداوم روابـط رضایتبخـش بـا دیگـران، مصونیـت روانـی دانشـجویان را موجـب میشـود.
شناسایی ابعاد و مولفه های تعادل کار- زندگی کارکنان شرکت ملی گاز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۴)
87 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی ابعاد و مولفه های تعادل کار- زندگی کارکنان شرکت ملی گاز ایران می باشد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی توسعه ای و از نظر روش پژوهش کیفی محسوب می شود. شناسائی مؤلفه های مدل و تدوین آن با روش تحلیل مضمون و روش دلفی(3 راند) انجام شد. جهت جمع آوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شد، نتایج حاصل پس از پیاده سازی، به صورت سطر به سطر بررسی، مفهوم پردازی، مقوله بندی و سپس، بر اساس مشابهت، ارتباط مفهومی و ویژگی های مشترک به مضمون هایی بین اصلی و فرعی تقسیم شد. با بررسی مصاحبه ها، شناسه های اولیه ایجاد شد و سپس شناسه گذاری های مصاحیه ها انجام شد. یافته ها: با شناخت مضمونها با توجه به نتایج حاصل از مصاحبه 124 عامل در تعادل کار و زندگی کارکنان شرکت ملی گاز ایران شناسایی شد. نتیجه گیری: در این تحقیق، عوامل مؤثر بر تعادل کار خانواده براساس برنامه های نقشه راه اصلاح نظام اداری کشور کارکنان شرکت ملی گاز ایران، بصورت7 مولفه و 37 شاخص (ساختار دولت: شامل4 شاخص، توسعه دولت الکترونیک و هوشمندسازی: شامل2 شاخص، مدیریت سرمایه انسانی: شامل 9 شاخص، عوامل و فناوری های مدیریتی: شامل 6 شاخص، توسعه فرهنگ سازمانی: شامل 7 شاخص، نظارت و ارزیابی : شامل 5 شاخص، صیانت از حقوق مردم و سلامت اداری: شامل 4 شاخص) مورد تأیید قرار گرفت.
مقایسه قدرت ایگو و سرمایه روان شناختی در همسران معتادان بهبودیافته و همسران افراد غیرمعتاد
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
98 - 109
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی تفاوت قدرت ایگو و سرمایه روان شناختی در همسران معتادان بهبودیافته و همسران افراد غیر معتاد و روش پژوهش حاضر از نوع علی – مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه همسران معتادان بهبودیافته انجمن معتادان گمنام (NA) شهر تهران و همسران غیر معتادان شهر تهران در سال 1400 تشکیل دادند. نمونه پژوهش به تعداد 80 نفر (40 نفر همسران معتادان بهبودیافته و 40 نفر همسران افراد غیر معتاد) تعیین شد که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و ازلحاظ نظر سن، جنس، طول مدت ازدواج و تحصیلات همتاسازی شدند. افراد نمونه مقیاس قدرت ایگو مارکستروم (1997) و مقیاس سرمایه روان شناختی لوتانز (2007) را تکمیل نمودند. پس از تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری، نتایج پژوهش نشان داد همسران معتادان بهبودیافته در مقایسه با همسران افراد غیر معتاد در مؤلفه های اراده، هدفمندی، شایستگی و مراقبت از متغیر قدرت ایگو میانگین نمرات بالاتری کسب نمودند. همچنین همسران معتاد بهبودیافته در مقایسه با همسران افراد غیر معتاد در مؤلفه های خودکارآمدی، تاب آوری و خوش بینی از متغیر سرمایه روان شناختی میانگین نمرات بالاتری کسب کردند. نتیجه گیری کلی حاکی از آن بود که بین همسران معتادان بهبودیافته و همسان غیر معتادان تفاوت معناداری در قدرت ایگو و سرمایه روان شناختی وجود دارد.
تعیین رابطه میان اهداف پیشرفت با اضطراب دانشجویان در درس آمار با توجه به نقش واسطه ای خودکارآمدی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در پژوهش حاضر رابطه میان اهداف پیشرفت با اضطراب دانشجویان در درس آمار با توجه به نقش واسطه ای خودکارآمدی مورد بررسی قرار گرفت. پژوهش حاضر از نوع طرح های رابطه ای و به عبارت دقیق تر طرح همبستگی از نوع الگویابی معادلات ساختاری است روش: از بین دانشجویان سال اول، دوم، سوم و چهارم، به صورت تصادفی دانشجویان سال دوم و چهارم انتخاب شدند که تعداد 324 نفر دانشجو پرسشنامه های پژوهش حاضر را تکمیل کردند. در نهایت بعد از حذف پرسشنامه های ناقص، تعداد 312 پرسشنامه تحلیل شد. در تحقیق حاضر به منظور گردآوری داده ها، از مقیاس اهداف پیشرفت میدلتن و میگلی (1997)، مقیاس خودکارآمدی (شرر و آدامز، 1986) و مقیاس اضطراب آمار کرویس و همکاران (1985) به عنوان ابزار پژوهش استفاده گردید. در پژوهش حاضر برای ثبت داده ها و تحلیل اولیه از نرم افزار SPSS19، و جهت تحلیل داده ها از نرم افزار AMOS استفاده گردید و برای تمام فرضیه ها سطح معنی داری 05/0 >p در نظر گرفته شد. یافته ها: مدل برازش شده پیش بینی اضطراب آمار را نشان می دهد. اعداد روی مسیرها پارامترهای استاندارد شده اند . مسیرها در سطح 001/0 معنادار هستند. از بین متغیرهای برونزا (اهداف تبحری، اهداف عملکردی و اهداف اجتنابی)، متغیر اهداف تبحری بیشترین اثر مستقیم بر اضطراب آمار دارد. نتیجه گیری: یافته های این تحقیق حاکی از آن بود که اهداف پیشرفت اثر مستقیم معنی داری بر اضطراب آمار دارد.
اثربخشی بسته آموزشی راهبردهای تقویت فرایندهای روانشناختی پایه بر بهبود سرعت پردازش و پیشرفت ریاضی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری در ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی بسته آموزشی فرایندهای روانشناختی پایه بر بهبود سرعت پردازش و پیشرفت ریاضی دانش آموزان ابتدایی دارای اختلال یادگیری در ریاضی انجام شد. روش پژوهش، از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه ی دانش آموزان دختر با اختلال ریاضی دوم ابتدایی بود که درسال تحصیلی 1399 -1400 به مرکز آموزش مشکلات ویژه یادگیری طلوع قاین مراجعه کرده اند، تعدادکل این دانش آموزان 20 نفر بودند که به صورت نمونه در دسترس به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. کاربرگ هایی در 20 حیطه متفاوت فرایندهای روانشناختی تهیه وگروه آزمایش به مدت20 جلسه ی 45 دقیقه ای مورد آموزش قرار گرفتند در حالی که گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. برای جمع آوری داده ها از خرده مقیاس سرعت پردازش ویراست چهارم مقیاس هوش وکسلر کودکان(وکسلر، 2003)، آزمون ریاضی ایران کی مت و دو آزمون محقق ساخته پیشرفت ریاضی (قربانپور،1399) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شد. نتایج به دست آمده تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون نشان داد. بدین معنی که آموزش، توانسته دربهبود سرعت پردازش و پیشرفت ریاضی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی مؤثر واقع شود. براساس نتایج به دست آمده توجه به راهبردهای آموزشی فرایندهای روانشناختی پایه می تواند در آموزش و توانبخشی دانش آموزان با اختلال یادگیری نتایج امید بخشی در پی داشته باشد و می توان از آن به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر بهره گرفت.
پیش بینی ناگویی هیجانی براساس پردازش اطلاعات هیجانی با میانجی گری خوافشایی هیجانی در افراد متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (آذر) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۹
۱۷۴۶-۱۷۳۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: ناگویی هیجانی نوعی نقص و نارسایی خلقی است که باعث ناتوانی در پردازش شناختی اطلاعات هیجانی و تنظیم هیجان ها می شود. ناگویی هیجانی همسران یکی از عوامل مؤثر بر ناسازگاری و تعامل زوجین است که بر روی تعامل و سازگاری ایشان تأثیر منفی می گذارد. اما در زمینه پیش بینی ناگویی هیجانی از طریق توانایی در پردازش اطلاعات هیجانی با میانجی گری خودافشایی هیجانی در جامعه مورد نظر شکاف تحقیقاتی وجود دارد، بنابراین در این تحقیق بر پیش بینی ناگویی هیجانی براساس پردازش هیجانی با میانجی گری خودافشایی هیجانی در افراد متأهل پرداخته می شود. هدف: هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی ساختاری پیش بینی ناگویی هیجانی براساس پردازش هیجانی با میانجی گری خودافشایی هیجانی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی به شیوه معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش شامل تمامی زنان متأهل مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره و مددکاری شهرستان رباط کریم جهت طلاق توافقی در سال 1398 بود که تعداد 200 نفر به روش نمونه گیری هدفمند از نوع در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از مقیاس فارسی ناگویی هیجانی تورنتو (بشارت، 1393) و مقیاس خودافشایی هیجانی (اسنل، 2001) و مقیاس فارسی پردازش هیجانی غلامی و ابوالمعالی (1398) استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آماری توصیفی و همچنین معادلات ساختاری و از نرم افزارهای Spss, Lisrel استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که خودافشایی هیجانی در رابطه بین ناگویی هیجانی و پردازش هیجانی نقش واسطه ای ایفا می کند (05/0 >p) و میان ناگویی هیجانی و پردازش هیجانی با در نظر گرفتن خودافشایی هیجانی به عنوان عامل میانجی، رابطه غیرمستقیم وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که بین پردازش هیجانی و ناگویی هیجانی ارتباط مستقیم و معنادار وجود دارد به نحوی که از بین متغیرهای پردازش هیجانی، متغیر هیجانات تضعیف و سرکوب شده، ناگویی هیجانی را پیش بینی می کنند و بطور کلی ناگویی هیجانی در زوجین را می توان براساس متغیرهای مذکور پیش بینی کرد. بنابراین، در برنامه های پیشگیری و درمانی باید به این عوامل توجه شود.
کیفیت زندگی حرفه ای، همدلی و راهبردهای مقابله با آن در روان شناسان بالینی جوان در لاهور، پاکستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف همدلی، سبک های مقابله ای و کیفیت زندگی حرفه ای نقش مهمی در زندگی حرفه ای افراد دارند. تحقیقات متعدد نشان می دهند تجربه پیامدهای نامطلوب شفقت و همدلی اغلب به خستگی شفقت و همچنین فرسودگی شغلی منجر می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی همبستگی بین همدلی، راهبردهای مقابله ای، کیفیت زندگی حرفه ای و نقش تعدیل کننده تجربه کار در میان روان شناسان بالینی جوان در لاهور، پاکستان طراحی شد. مواد و روش ها برای بررسی روابط بین متغیرهای مطالعه در یک مدل، از طرح تحقیق پیمایشی همبستگی استفاده شد. از روش نمونه گیری هدفمند برای جمع آوری داده ها از شرکت کنندگان 23 تا 37 ساله، با 1 تا 10 سال سابقه کار استفاده شد. داده ها با استفاده از پرسش نامه های استانداردشده که شامل پرسش نامه همدلی تورنتو (TEQ)، پرسش نامه پاسخ مقابله ای مختصر (COPE) و مقیاس کیفیت زندگی حرفه ای (ProQoL) بود، جمع آوری شدند. داده ها با آزمون آلفای کرونباخ، آمار توصیفی، تحلیل همبستگی، تحلیل طبقه بندی و تحلیل تعدیلی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها یافته ها نشان دهنده ارتباط قوی بین همدلی، راهبردهای مقابله سازگارانه و رضایت از شفقت است. تجزیه وتحلیل تعدیلی نشان داد همدلی و سال ها تجربه کاری به طور معنا داری کیفیت زندگی حرفه ای را پیش بینی می کنند. نتیجه گیری روانشناسان بالینی و دانشجویان باید برای تحریک و تقویت بیشتر مهارت های حل مسئله و سازگاری برای برآوردن الزامات شغلی پویا و پیچیده، آموزش ببینند.
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی فردی با و بدون درمان حمایتی در کاهش نشانگان بیماران دارای اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال شخصیت مرزی نوعی بیماری است که بر نحوه تفکر و احساس بیمار در مورد خود و دیگران تأثیر می گذارد و باعث اشکال در عملکرد روزمره فرد می شود. هدف: این پژوهش با هدف بررسی مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی فردی با و بدون درمان حمایتی در کاهش نشانگان بیماران دارای اختلال شخصیت مرزی انجام شد. روش: پژوهش حاضر کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی بیماران دارای اختلال شخصیت مرزی مراجعه کننده به بیمارستان قدس شهر سنندج در طی سال های ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بود. شیوه نمونه گیری در این پژوهش در دسترس و ۴۵ بیمار به عنوان نمونه در سه گروه ۱۵ نفری جایدهی شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ارزیابی شاخص های اختلال شخصیت مرزی ویور و کلام (۱۹۹۳) بود. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون t با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین ابعاد نشانگان اختلال شخصیت مرزی در دو گروه تفاوت معنی داری وجود دارد (۰/۰۱≥P). همچنین در مقایسه پیش آزمون و پس آزمون، میانگین مؤلفه های نشانگان اختلال شخصیت مرزی در بیماران گروه طرحواره درمانی فردی بدون درمان حمایتی ۰/۹۷ و در گروه طرحواره درمان فردی با درمان حمایتی ۱/۱۲ کاهش یافته بود. نتیجه گیری: با توجه به اینکه بین طرحواره درمانی فردی با و بدون درمان حمایتی در کاهش نشانگان بیماران دارای اختلال شخصیت مرزی تفاوت معناداری وجود دارد، پیشنهاد می گردد که در درمان این اختلال، از طرحواره درمانی فردی همراه با درمان حمایتی استفاده گردد.
اثرات تحریک مکرر مغناطیسی مغز بر کارکردهای شناختی پرسنل پلیس مبتلا به استرس پس از سانحه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات تحریک مکرر مغناطیسی مغز بر کارکردهای شناختی پرسنل پلیس مبتلا به استرس پس از سانحه انجام شد. این پژوهش از نوع کاربردی و نیمه آزمایشی با طرح تحقیقی پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. مواد و روش ها مطالعه حاضر در زمره مطالعات نیمه آزمایشی پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری مطالعه شامل افسران پلیس ناجا و مراجعه کننده به بخش اعصاب و روان بیمارستان امام سجاد ناجا تهران در یک بازه زمانی 6 ماهه بود که در این مطالعه 30 نفر به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های کنترل و آزمایش جایگزین شدند. جهت تشخیص اختلال استرس پس از سانحه از مصاحبه تشخیصی توسط روانپزشک و روان شناس بالینی متخصص استفاده شد. کارکردهای شناختی از طریق آزمون حافظه دیداری ری به منظور سنجش نوع فعالیت ادراکی حافظه دیداری، آزمون حافظه شنیداری کلامی رِی جهت ارزیابی حافظه و یادگیری شنوایی کلامی، آزمون عملکرد اجرایی برج لندن به منظور ارزیابی عملکرد اجرایی و آزمون کارتی استروپ برای اندازه گیری توانایی بازداری پاسخ، توجه انتخابی و تغییر پذیری شناختی و انعطاف پذیری شناختی مورد استفاده قرار گرفتند که به صورت پیش آزمون و پس آزمون برای هر 2 گروه آزمایش و کنترل اجرا شدند. گروه آزمایش 10 جلسه در معرض تحریک مکرر مغناطیسی مغز با فرکانس 20 هرتز، هر فرکانس با مدت زمان تحریک 5 ثانیه و فاصله زمانی 20 ثانیه بین تحریک ها و هر جلسه هم 1000 موج قرار گرفت. داده ها به وسیله آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نتایج نشان می دهد گروه آزمایش در مؤلفه های کارکرد شناختی حافظه دیداری، حافظه شنیداری کلامی، برج لندن، خطای درجاماندگی، تعداد طبقات، نمره تداخل، زمان تداخل، خطای هم خوان و خطای ناهم خوان نسبت به گروه کنترل نمرات بهتری نشان دادند. نتیجه گیری نتایج حاکی از اثربخشی مثبت تحریک مکرر مغناطیسی فرا قشری مغز با فرکانس بالا بر کارکرد های شناختی افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه است.
اثربخشی مشاوره گروهی به شیوه درمان متمرکز بر شفقت بر روابط اجتماعی و درد عاطفی در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ تیر ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۸۵)
۱۴۸-۱۳۹
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی مشاوره گروهی به شیوه درمان متمرکز بر شفقت بر روابط اجتماعی و درد عاطفی در زنان مبتلا به سرطان پستان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان متاهل مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به مرکز تخصصی انیسیتو کانسر ابوریحان، موسسه خیریه مهیار و بیمارستان شهدای شهر تهران درسال 1400 بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 40 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفری جایگذاری شدند. در این پژوهش گروه آزمایش هفته ای یکبار، مشاوره گروهی به شیوه درمان متمرکز بر شفقت را طی 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. داده ها با استفاده از مقیاس پرسشنامه ادراک درد (MGPQ، ملزاک، 1975) و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL-BREF، 2007) جمع آوری شد. نتایج تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر نشان داد در متغیر روابط اجتماعی تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون (05/0>p) و پیش آزمون پیگیری (05/0>p) و در متغیر درد عاطفی تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون (05/0<p) و پیش آزمون و پیگیری (05/0>p) معنادار گزارش شد. با توجه به یافته های پژوهش حاضر به نظر می رسد که باید به نقش مشاوره گروهی به شیوه درمان متمرکز بر شفقت در بهبود روابط اجتماعی و کاهش درد عاطفی در زنان مبتلا به سرطان پستان توجه کرد.