فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۴۱ تا ۳٬۸۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
35 - 42
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف اثربخشی زوج درمانی تلفیقی سیستمی - راه حل محور بر رضایت زناشویی و روابط خانوادگی زوجین شهر اصفهان در انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری کلیه زوجین متأهل و دارای تعارض مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 12 شهر اصفهان در سال 98-99 بود که از بین آنان نمونه ای 40 نفره به شکل در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های رضایت زناشویی اینریج (ENRICH) و پرسش نامه روابط خانوادگی بارنز و السون (FRQ) استفاده شد. هر دو گروه پژوهش سه بار قبل، بعد و پیگیری 45 روزه در معرض ارزیابی توسط ابزارهای پژوهش قرار گرفتند. درحالی که گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد گروه آزمایش روش (زوج درمانی تلفیق سیستمی - روش راه حل محور) را دریافت کرد. داده های گردآوری شده با روش تحلیل واریانس با اندازه های تکراری، آزمون تعقیبی توکی و نرم افزار SPSS-23 تحلیل شدند. نتایج نشان داد زوج درمانی تلفیقی سیستمی - راه حل محور بر بهبود رضایت زناشویی و ابعاد آن و روابط خانوادگی و. ابعاد آن اثر معنادار داشته اند (05/0=> P). باتوجه به نتایج حاضر، می توان برای بهبود رضایت زناشویی و روابط خانوادگی از این روش تلفیقی بهره گرفت.
تأثیر نگرش به آسیب جنسی بر آسیب جنسی در محیط کار: نقش میانجی گری قصد آسیب جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
29 - 44
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر ابعاد نگرش به آسیب جنسی (منفی آشکار، منفی پنهان و مثبت) بر آسیب جنسی در محیط کار با در نظر گرفتن نقش میانجی گری قصد آسیب جنسی انجام گرفت. روش: روش پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را مردان شاغل سازمان های بانکی، بورس و بیمه در شهر تهران تشکیل داده اند که از میان آنها تعداد 273 نفر به شیوه در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه آسیب جنسی (فیتزجرالد، سوان و مگلی، 1995)، پرسشنامه های محقق ساخته نگرش به آسیب جنسی (حسینی، مهداد و صفاری نیا، 1400) و قصد آسیب جنسی (حسینی، مهداد و صفاری نیا، 1400) بود. داده ها از طریق روش های ضریب همبستگی پیرسون و الگوسازی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین نگرش مثبت به آسیب جنسی با قصد آسیب جنسی رابطه مثبت و معنادار و بین نگرش منفی پنهان و آشکار به آسیب جنسی با قصد آسیب جنسی رابطه منفی و معنادار وجود دارد (05/0≥p). همچنین، بین نگرش منفی پنهان و مثبت به آسیب جنسی با آسیب جنسی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و رابطه بین قصد به آسیب جنسی با آسیب جنسی مثبت و معنادار است (05/0≥p). علاوه بر این، نتایج الگوی معادلات ساختاری نشان داد که تأثیر مستقیم نگرش مثبت به آسیب جنسی بر قصد آسیب جنسیو قصد آسیب جنسی بر آسیب جنسی معنادار است و نتایج اثرات غیرمستقیم نیز نشان داد که تنها تأثیر غیرمستقیم نگرش مثبت آسیب جنسی بر آسیب جنسی با میانجی گری قصد آسیب جنسی معنا دار است (05/0≥p). نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که با افزایش نگرش مثبت به آسیب جنسی، قصد به آسیب جنسی افزایش یافته و منجر به آسیب جنسی می شود. بنابراین، برای پیشگیری از آسیب جنسی در محیط کار، نیاز به تغییر نگرش به آسیب جنسی و همچنین اقدامات مداخله ای سازمانی در جهت مقابله با تبدیل قصد به رفتار وجود دارد.
هیجان های منفی، ترس از در حاشیه ماندن و قربانی قلدری سایبری: یک مدل معادلات ساختاری برای نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
91 - 101
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، طراحی یک معادله ساختاری برای نوجوانان در رابطه بین هیجان های منفی، ترس از در حاشیه ماندن و قربانی قلدری سایبری بود. روش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی- همبستگی به روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام نوجوانان پسر و دختر 15 تا 18 ساله شهر تهران در نیمه دوم سال 1400 بود که از میان آنها 400 نفر از سطح دبیرستان های متوسطه دوم شهر تهران از مناطق شمال، جنوب، غرب و شرق تهران مورد نیاز بود. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه مشخصات فردی، پرسشنامه قلدری سایبری، مقیاس افسردگی/ اضطراب/ تنیدگی و پرسشنامه ترس از در حاشیه ماندن استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که اولین فضای مجازی مورد استفاده نوجوانان مورد مطالعه، اینستاگرام بود، بعد از آن به ترتیب نرم افزارها و پیام رسان های واتساپ، تلگرام، بله، ایتا، سروش، شاد، اسکایپ و فیسبوک در رتبه های بعدی قرار دارند. یافته های این مطالعه بیانگر اثر مستقیم هیجان های منفی بر ترس از درحاشیه ماندن و قربانی قلدری معنادار است و ترس از درحاشیه ماندن بر قربانی قلدری سایبری اثر مستقیم دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که اثر مستقیم هیجان های منفی بر ترس از درحاشیه ماندن و قربانی قلدری معنادار است. هیجان های منفی مستقیما و به طور مستقل نمی تواند، منجر به قلدری سایبری شود. ترس از درحاشیه ماندن بر قربانی قلدری سایبری اثر مستقیم دارد.
پیش بینی سازگاری روان شناختی با بیماری بر اساس نشخوار فکری و عدم تحمل بلاتکلیفی در بیماران مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
115 - 121
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش نشخوار فکری و عدم تحمل بلاتکلیفی در سازگاری روان شناختی بیماران مبتلابه سرطان در شهر مشهد انجام شد، پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد مبتلابه سرطان که در نیمه ی دوم سال 1400 و نیمه ی اول سال 1401 به بیمارستان ها و کلینیک های شیمی درمانی سطح شهر مشهد مراجعه کردند، بود. نمونه ی پژوهش شامل 206 نفر از بیماران واجد شرایط جهت ورود به مطالعه بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده شامل پرسشنامه ی سازگاری روانی – اجتماعی با بیماری دروگاتیس (1986 )، نشخوار فکری نالن، هوکسما و مارو (1991) و عدم تحمل بلاتکلیفی فریستون و همکاران (1994 ) بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش رگرسیون خطی چندگانه و با کمک نرم افزار SPSS نسخه ی 26 انجام شد. نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه نشان داد که ترکیب خطی نشخوار فکری و عدم تحمل بلاتکلیفی قادر به پیش بینی سازگاری روان شناختی بیماران مبتلابه سرطان نبود. ضرایب رگرسیون نشان داد که عدم تحمل بلاتکلیفی قادر به پیش بینی سازگاری روان شناختی بیماران مبتلابه سرطان بود، اما نشخوار فکری نتوانست میزان سازگاری روان شناختی با بیماری را پیش بینی کند. با توجه به نتایج پژوهش، ارائه ی آموزش های مناسب جهت کاهش عدم تحمل بلاتکلیفی جهت افزایش سازگاری در بیماران مبتلابه سرطان ضروری به نظر می رسد. واژگان کلیدی: سازگاری روان شناختی، نشخوار فکری، عدم تحمل بلاتکلیفی، سرطان.
مقایسه اثربخشی آموزش تحلیل رفتار متقابل و تنظیم هیجان بر بزرگنمایی غیرانطباقی و گسست اخلاقی در نوجوانان دارای رفتار قلدری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۱
71 - 79
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از پردامنه ترین چالش های مدارس، قلدری است. هدف این پژوهش بررسی مقایسه ای اثربخشی آموزش تحلیل رفتار متقابل و تنظیم هیجان بر بزرگنمایی غیرانطباقی و گسست اخلاقی در نوجوانان دارای رفتار قلدری بود.روش: روش پژوهش آزمایشی، با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر با نشانه های قلدری دوره متوسطه اول و دوم شهر گرگان در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای 45 نفر انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) جایدهی شدند. گروه آزمایش1 آموزش تحلیل رفتار متقابل، گروه آزمایش 2 مهارت تنظیم هیجان را در 8 جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند. ابزار پژوهش پرسشنامه های بزرگنمایی غیرانطباقی ریسکیند و همکاران (2000)، گسست اخلاقی و قلدری تورنبرگ و جانگرت (2014) بود. داده های پژوهش با تحلیل کوواریانس چندمتغیره و نرم افزار spss-23 تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد بین اثربخشی آموزش تحلیل رفتار متقابل و تنظیم هیجان بر بزرگنمایی غیرانطباقی و گسست اخلاقی در نوجوانان دارای رفتار قلدری تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0>p)، به عبارتی دیگر آموزش تحلیل رفتار متقابل نسبت به آموزش تنظیم هیجان بر بزرگنمایی غیرانطباقی و گسست اخلاقی در نوجوانان دارای رفتار قلدری تاثیر بیشتری دارد (05/0>p).نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که آموزش تحلیل رفتار متقابل با بهره گیری از فنونی مانند تجزیه و تحلیل و درک رفتار خویش و همینطور، کسب آگاهی و قبول مسئولیت اثربخشی بیشتری بر کاهش بزرگنمایی غیرانطباقی و گسست اخلاقی در نوجوانان دارای رفتار قلدری دارد.
Investigating the Effectiveness of Cognitive Rehabilitation on the Executive Functions of Students with Specific Learning Disorder(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study was conducted to investigate the effectiveness of cognitive rehabilitation on the executive functions (behavioral and cognitive regulation) of students with specific learning disorder. The research method was experimental with a pre-test-post-test design and a control group. The statistical population of the research was made up of all the students with specific learning disorder who referred to the learning disorders center of Ardabil in the academic year of 2021-2022, from which 40 students were selected using the available sampling method. Then, they were randomly replaced in the experimental group (20 participants) and the control group (20 participants). The experimental group was exposed to cognitive rehabilitation intervention for 11 sessions. To collect data, the behavioral rating questionnaire of Gioia et al. (2000) was used. The data were analyzed through the analysis of covariance statistical test. The findings showed that cognitive rehabilitation intervention improved executive functions (behavioral and cognitive regulation) in students with specific learning disorder of the experimental group (P<0.01). Considering the effect of cognitive rehabilitation intervention in students with special learning disorder, schools and counseling centers can use this type of treatment in working with these children to improve their executive functions (behavioral and cognitive regulation).
اثربخشی نقاشی درمانی بر خودکارآمدی و کیفیت زندگی دانش آموزان دختر دارای اختلال خواندن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی نقاشی درمانی بر خودکارآمدی و کیفیت زندگی دانش آموزان دختر دارای اختلال خواندن انجام گرفته است.
روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه می باشد. جامعه آماری آن شامل کلیه دانش-آموزان پایه های پنجم و ششم مقطع ابتدایی شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1401-1400 بود که از میان آنان تعداد 30 نفر که دارای اختلال خواندن بودند به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و سپس نمونه منتخب به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند (هر گروه 15نفر). آزمودنی های گروه آزمایشی طی 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش نقاشی درمانی قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه های خودکارآمدی (شرر و همکاران، 1982) و کیفیت زندگی (وار و همکاران، 1996) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل بیانگر افزایش معنی دار نقاشی درمانی بر خودکارآمدی آزمودنی های گروه آزمایشی بود (001/0>P)، اما بر کیفیت زندگی تأثیر معنی داری مشاهده نشد (63/0>P).
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت نقاشی درمانی یک روش مؤثر در افزایش خودکارآمدی دانش آموزان دارای اختلال خواندن است.
اثربخشی درمان گروهی سایکودراما و بازی درمانی شناختی رفتاری بر روی کارکردهای اجرایی (حافظه فعال، بازداری پاسخ، انعطاف پذیری شناختی و خودتنظیمی هیجانی) در دانش آموزان پسر دارای اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۵)
1 - 17
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان گروهی سایکودراما و بازی درمانی شناختی رفتاری بر روی کارکردهای اجرایی (حافظه فعال، بازداری پاسخ، انعطاف پذیری شناختی و خودتنظیمی هیجانی) در دانش آموزان دارای اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه ی دانش آموزان دارای اختلال اضطراب اجتماعی در شهر اردبیل در سال تحصیلی 1402-1401 را شامل شد. نمونه ی این پژوهش شامل 45 نفر از دانش آموزانی که دارای اختلال اضطراب اجتماعی بودند تشکیل می دهند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در 3 گروه قرار داده شدند که هر گروه شامل 15 آزمودنی بود (سایکودراما 15 نفر، بازی درمانی شناختی رفتاری 15 نفر و کنترل 15 نفر). هر آزمودنی به صورت تصادفی در 2 گروه درمان (سایکودراما، بازی درمانی شناختی رفتاری) و کنترل قرارگرفته شدند. ابزار و پرسشنامه این پژوهش شامل آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین و پرسشنامه تنظیم هیجانی گراس و جان (2003) بود. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان گروهی سایکودراما و بازی درمانی شناختی بر بهبود کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجان دانش آموزان پسر مبتلا به اضطراب اجتماعی مؤثر می باشد در سطح معناداری (0.05)؛ در میان نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه کنترل تفاوت معناداری یافت نشد. نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نیز نشان داد که اثربخشی درمان سایکودراما در بهبود بخشیدن کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجانی مؤثرتر می باشد. نتیجه گیری: با توجه به جلسات و نتایج به دست آمده درمان گروهی سایکودراما و بازی درمانی شناختی رفتاری در بهبود کارکردهای اجرایی تأثیر مثبت داشت.
تأثیر تمرینات بادی پرکاشن بر عملکرد اجرایی و مهارت های حرکتی بنیادی کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۵)
19 - 33
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرینات بادی پرکاشن بر عملکرد اجرایی و مهارت های حرکتی بنیادی کودکان کم توان ذهنی بود. جامعه آماری شامل کودکان مبتلابه کم توانی ذهنی شهرستان چادگان بود که از بین آن ها 30 نفر (15 نفر گروه تجربی، 15 نفر گروه کنترل) با دامنه سنی 8 تا 10 سال انتخاب و با انجام آزمون عملکرد پیوسته (توجه پایدار)، رنگ- واژه استروپ (بازداری پاسخ) و آزمون مهارت های حرکتی درشت اولریخ 2015 (مهارت های حرکتی بنیادی) به صورت پیش آزمون- پس آزمون در این پژوهش شرکت کردند. گروه تجربی طی 8 هفته، هر هفته 2 جلسه 45 دقیقه ای به صورت گروهی برنامه مداخله ای منتخب بادی پرکاشن را دریافت کردند. اما گروه کنترل فعالیت های معمول مدرسه را انجام دادند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره در سطح معنی داری 05/0 p≤ انجام شد. نتایج نشان داد اثر تمرینات بادی پرکاشن بر توجه پایدار (001/0=P)، بازداری پاسخ (001/0=P) و مهارت های حرکتی بنیادی (001/0=P) معنادار است و شرکت کنندگان گروه تجربی عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترل داشتند (001/0=P). باتوجه به یافته ها به نظر می رسد تمرینات بادی پرکاشن مداخله ای سودمند جهت بهبود مهارت های حرکتی و شناختی در کودکان با کم توان ذهنی است؛ بنابراین پیشنهاد می شود از این تمرینات در برنامه های تربیت بدنی مدارس استثنایی و مراکز توان بخشی استفاده شود.
اثربخشی توانبخشی شناختی رایانه ای بر توجه و کنترل پاسخ دیداری و شنیداری در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه-بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۴)
81 - 94
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی رایانه ای بر توجه و کنترل پاسخ دیداری و شنیداری در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه- بیش فعالی انجام شد. پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود که جامعه آماری شامل تمامی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه-بیش فعالی بین سنین 6 تا 12 سال بودند که به مرکز کاردرمانی ذهنی و گفتاردرمانی ویژه کودکان شهرستان اراک مراجعه کرده بودند و از میان آنان 32 کودک بصورت هدفمند انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 16 نفر) جایگزین شدند، گروه آزمایش علاوه بر درمان های روتین، برنامه توانبخشی شناختی رایانه ای را در 7 هفته، هر هفته 3 جلسه و هر جلسه نیم ساعت در مجموع 21 جلسه بصورت انفرادی دریافت کرد و گروه کنترل در این مدت، مداخله ای را دریافت ننمود. هر دو گروه قبل و بعد از اجرای مداخله در آزمون (2020)IVA-2 شرکت نمودند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که توانبخشی شناختی رایانه ای بر توجه و کنترل پاسخ دیداری و شنیداری در کودکان مبتلا به ADHD موثر بوده است (01/0 p<). توانبخشی شناختی-رایانه ای با استفاده از اثر انتقال و انعطاف پذیری مغزی می تواند مشکلات توجه و کنترل پاسخ را در کودکان مبتلا به ADHD بهبود بخشد.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر یادگیری پژوهش محور و ارائه الگوی مطلوب از دیدگاه اساتید و دانشجویان رشته ی پرستاری و مامایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش به عنوان یکی از مهمترین منابع شناخت و آگاهی انسانها از دیرباز نقش مهمی در توسعه جوامع و سازمان ها داشته است. هدف کلی تحقیق حاضر شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر یادگیری پژوهش محور و ارائه الگوی مطلوب از دیدگاه اساتید و دانشجویان رشته ی پرستاری و مامایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب در سال تحصیلی 96-97 است. روش کار: در این پژوهش، جامعه آماری تحقیق حاضر اساتید و دانشجویان رشته ی پرستاری و مامایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب می باشد که تعداد آنها 421 نفر است. حجم نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران 201 نفر برآورد و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه محقق ساخته می باشد. در تحلیل این پژوهش از نرم افزارهای SPSS و Lisrel استفاده گردیده است. نتایج حاصل از پایایی مقیاس و تحلیل عاملی اکتشافی نشان می دهد که از 36 عامل اولیه شناسایی شده 34 عامل به عنوان عوامل مؤثر بر یادگیری پژوهش محور مشخص و در 4 دسته (روش تدریس، جو و فرهنگ محیط، محتوای درسی و تجهیزات و امکانات) دسته بندی گردیده است.عوامل موثر بر یادگیری پژوهش محور، شامل چهار دسته: عوامل مربوط به روش تدریس، عوامل مربوط به جو و فرهنگ محیط، عوامل مربوط به محتوای درسی، عوامل مربوط به تجهیزات و امکانات می باشد که هر دسته از عوامل مختلف تشکیل شده است. پس از شناسایی عوامل در نهایت الگوی مطلوب برای یادگیری پژوهش محور از دیدگاه اساتید و دانشجویان رشته ی پرستاری و مامایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب ارائه گردید.
بررسی مدل علی باورهای هوشی، شناخت اجتماعی و فرسودگی تحصیلی در دانش آموزان شاهد شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
193 - 212
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه گری شناخت اجتماعی در ارتباط میان باور های هوشی و فرسودگی تحصیلی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی و طرح همبستگی و تحلیل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان مدارس شاهد و ایثارگر شهر شیراز در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل دادند که از این میان تعداد 205 نفر (118 دختر و 87 پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه-های شناخت اجتماعی، فرسودگی تحصیلی و باور های هوشی استفاده شد. برای روایی مقیاس ها از تحلیل عامل تاییدی با نرم افزار AMOS و برای پایایی از آلفای کرانباخ استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته ها بیانگر تاثیر مستقیم و غیرمستقیم باور افزایشی هوش بر فرسودگی تحصیلی بود. اما باور ذاتی هوش تنها رابطه مستقیم با فرسودگی تحصیلی داشت. نتیجه گیری: به طور کلی می-توان نتیجه گرفت که شناخت اجتماعی متغیری مهم در بررسی رابطه باورهای هوشی و فرسودگی تحصیلی است.
رابطه میان ادراک از ساختار کلاس درس با عملکرد تحصیلی دانشجویان از طریق نقش واسطه ای خودکارآمدی(مطالعه موردی دانشجویان دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه سیستان و بلوچستان)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه میان ادراک از ساختار کلاس درس با عملکرد تحصیلی دانشجویان از طریق نقش واسطه ای خودکارآمدی انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه سیستان و بلوچستان در نیمسال دوم تحصیلی 1400-1401 که تعداد آنان برابر با 900 نفر (540 نفر دختر و 360 نفر پسر) بود. حجم نمونه براساس جدول کرجسی مورگان 269 نفر برآورد شد که 162 نفر دانشجو دختر و 107 نفر دانشجو پسر به صورت روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ساختار ادراک شده کلاس درس (میگلی و همکاران، 1988)، عملکرد تحصیلی (درتاج، 1383) و خودکارآمدی (شرر و همکاران، 1982) بود. نتایج نشان داد بین ادراک از ساختار کلاس درس با عملکرد تحصیلی دانشجویان رابطه مستقیم و معناداری وجود داشت. همچنین بین ادراک از ساختار کلاس درس با خودکارآمدی دانشجویان رابطه مستقیم و معناداری مشاهده شد و بین ادراک از ساختار کلاس درس با عملکرد تحصیلی دانشجویان از طریق نقش واسطه ای خودکارآمدی رابطه غیرمستقیم و معناداری وجود داشت.
نقش والدین در ارضای نیازهای اساسی روان شناختی فرزندان: مرور نظام مند
حوزههای تخصصی:
زمینه: نظریه خودتعیین گری بیان می دارد که ارضاء سه نیاز اساسی و جهان شمول خودمختاری، شایستگی و ارتباط، باعث انگیزش درونی در کودکان و نوجوانان شده و نقش محوری در بهزیستی و سازگاری ایشان دارد. این نظریه تأکید می کند که والدین، در تعامل با سایر افراد تأثیرگذار در زندگی فرزندان، نقشی اساسی در اجتماعی کردن فرزندان دارند و شیوه رفتار آنان به طور عمده ای می تواند بر ارضا یا بازداری نیازهای روان شناختی مؤثر باشد.هدف: پژوهش حاضر با هدف مرور نظامند پژوهش های (داخلی و خارجی) برای دستیابی به اقدامات و رفتارهای والدینی که بر ارضای نیازهای اساسی روان شناختی فرزندان تأثیر می گذارند، انجام شد.روش: پژوهش حاضر کیفی و با روش مرور سیستماتیک (مرور نظام مند) انجام شده است. پایگاه های اطلاعاتی ScienceDirect،ERIC ، Google Scholar، پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران (ایرانداک)، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (سید)، پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز) و پایگاه مجلات و نشریات ایران (مگ ایران) برای یافتن مقالات مرتبط با معیارهای ورود و خروج مشخص جستجو شدند.یافته ها: پس از طی مراحل شناسایی، غربال گری، ارزیابی و شمول، تعداد 23 مطالعه انتخاب شد و اقدامات والدینی در راستای ارضای نیازهای اساسی روان شناختی فرزندان از آنها استخراج شد. تعداد این اقدامات افزون بر 90 عنوان رفتار یا اقدام والدینی بود که به تفکیک سه نیاز خودمختاری، شایستگی و ارتباط ارائه و بر اساس شباهت، مقوله بندی شدند.نتیجه گیری: از نتایج ای مرور می توان برای تهیه بسته های آموزشی معتبر و به کارگیری آن در راستای آموزش اقدامات والدینی مؤثر به والدین، برای ارتقای توانایی آنها برای ارضای نیازهای اساسی فرزندان شان استفاده شود.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی و نشخوار ذهنی زنان دانشجو
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی و نشخوار ذهنی زنان دانشجو بود. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و از نوع پژوهش های نیمه تجربی طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل نابرابر بود. جامعه ی آماری در این پژوهش شامل کلیه زنان دانشجو در دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهر قدس در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از بین آنان، 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. آزمودنی های منتخب به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. آموزش ذهن آگاهی به مدت 8 جلسه برای گروه آزمایش ارائه شد. شرکت کنندگان این دو گروه، پرسشنامه کیفیت زندگی وار و همکاران، و پرسشنامه نشخوار فکری نولن- هوکسما و مورو را در دو مرحله (قبل و بعد از آموزش) تکمیل کردند. ابزار گردآوری داده های پژوهش با روش کتابخانه ای جهت مشخص کردن روابط بین متغیرهای پژوهش و روش میدانی با استفاده از پرسشنامه های استاندارد کیفیت زندگی وار و همکاران (1992)، نشخوار فکری نولن- هوکسما و مورو (1991) بود. به منظور محاسبه روایی از روایی محتوایی و برای محاسبه پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که نتایج بیانگر روا و پایا بودن ابزار پژوهش بود. روش تجزیه وتحلیل داده ها در بخش اول آمار توصیفی شامل میانگین، انحراف معیار، چولگی و کشیدگی برای توصیف متغیرها و همچنین درصد، فراوانی، جدول و نمودار برای توصیف ویژگی های جمعیت شناختی بود و در بخش دوم به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره با نرم افزار Spss-V23 استفاده شد. یافته ها نشان داد که در نمرات حاصل از پرسشنامه های کیفیت زندگی وار و همکاران و نشخوار فکری نولن- هوکسما و مورو گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده شد (P<0.05) همچنین مشاهدات کیفی نشان داد روش مذکور در بالا بردن کیفیت زندگی و همچنین کاهش نشخوار ذهنی در زنان دانشجو مؤثر است.
هم آوایی عصبی مادر_ کودک: تأثیر جنسیت و موقعیت (رقابت/مشارکت): یک مطالعه هم زمان طیف نگاری کارکردی نزدیک فروسرخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هم آوایی عصبی میان فردی به عنوان "الگوهای مشابه فعالیت مغزی" بین والد و کودک، در یک زمان "مشخص"، تعریف می شود که با هم آوایی رفتاری و ارتباط موفق بین آن دو مرتبط است. افزایش هم آوایی عصبی والد و کودک در نواحی پیش پیشانی جلویی جانبی می تواند زیربنای عصبی برای تسهیل حفظ توجه اشتراکی جهت پیش بینی قصد و عمل طرف مقابل در بازی های اشتراکی را فراهم نماید.
روش کار: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی دو عاملی (یک عامل درون گروهی و یک عامل بین گروهی) بود که بر روی هجده زوج مادر_کودک با میانگین سنی مادران 39 سال و میانگین سنی کودکان 8/64 سال با در نظر گرفتن معیارهای ورود و خروج به صورت در دسترس انتخاب و در آزمایشگاه ملی نقشه برداری مغز ایران طی سال های 1401 و 1402 انجام شد. برای سنجش میزان هم آوایی عصبی مادر_کودک از ثبت هم زمان fNIRS در هنگام حل الگوهای مکعب های کهس به صورت انفرادی و اشتراکی استفاده شد. برای تحلیل سیگنال ها از ضریب همبستگی ویولت برای دو نمودار زمانی استفاده شد. برای آزمایش تحلیل های آماری، از زبان برنامه نویسی R و بسته GlmmTB برای ساخت مدل خطی تعمیم یافته استفاده گردید.
یافته ها: فاصله ضریب همبستگی بین موقعیت بازی همکارانه و بازی انفرادی 0/0217 بوده که به لحاظ آماری معنادار بود. این ضریب برای زوج مادر_پسر 0/0218 بوده که به لحاظ آماری معنادار و برای زوج مادر دختر 0/0215 بوده که به لحاظ آماری معنادار، گزارش نشد.
نتیجه گیری: هم آوایی عصبی والد و کودک در نواحی پیش پیشانی جلویی جانبی دو طرفه در موقعیت همکاری بالاتر از موقعیت انفرادی بوده و این افزایش در زوج مادر و پسر به لحاظ آماری معنادار بود؛ اما در زوج مادر و دختر به لحاظ آماری معنادار نبود. پژوهش های بیشتری با نمونه های بزرگ تر و اطلاعات بیشتری از ویژگی های شخصیتی و موقعیتی والد کودک برای تبیین بیشتر این پدیده مفید خواهد بود.
مطالعه قوم نگارانه زمینه ها و بسترهای فرهنگی (هنجارها و باورهای عامیانه) مصرف مواد مخدر در استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
289 - 314
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی خرده فرهنگهای قومی (قوم عرب و بختیاری) و هنجارها و باورهای عامیانه تسهیل کننده مصرف مواد مخدر در استان خوزستان بود. روش: روش پژوهش حاضر قوم نگاری بود. جامعه پژوهش متخصصان و خانواده های بختیاری و عرب ساکن در استان بودند که براساس نمونه گیری گلوله برفی و با استفاده از تکنیک اشباع داده ها، 30 نفر از خانواده های بختیاری و عرب ساکن در استان و 10 نفر از متخصصان انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام گرفت. یافته ها: در این مطالعه بسترهای سوق دهنده مصرف مواد مخدر (رسوم و سنت های محلی) و زمینه و پیشینه های تسهیل کننده مصرف مواد مخدر (به هنجار شدن مصرف مواد) شناسایی شد. نتیجه گیری: بسترهای زمینه ساز خانوادگی و آموزشگاهی سهم چشم گیری در بروز و تداوم رفتار پرخطر مصرف مواد دارند. به نظر می رسد درمانگران، پژوهشگران و مشاوران از یافته های پژوهش حاضر می توانند برای کاهش و پیشگیری از رفتارهای پرخطر مصرف موادبهره گیرند.
فراتحلیل درمان های مؤثر در کاهش اضطراب کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
۱۳۸-۱۲۱
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اضطراب از اختلالات شایع دوران کودکی است که علاوه بر درمان های دارویی از مداخلات و درمان های روان شناختی جهت کاهش آن استفاده شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی فراتحلیل درمان های مؤثر در کاهش اضطراب کودکان اجرا شد. روش: در این فرا تحلیل، جامعه آماری شامل پژوهش های در دسترس مرتبط با مداخلات درمانی غیر دارویی اضطراب کودکان در داخل و خارج کشور ایران بوده است که در سال های 2010 تا 2020 در پایگاه های علمی (Google scholar, pub Med, since Direct, NCBI, Taylor & Francis Online, SID Magiran, ensani) منتشر شده اند و با کلیدواژه های اختلال اضطراب، اضطراب جدایی، اضطراب اجتماعی، فوبی خاص، اضطراب کودک، اضطراب فراگیر، درمان شناختی- رفتاری، بازی درمانی، رفتار درمانی، قصه درمانی، هنر درمانی، درمان پذیرش و تعهد، و درمان ذهن آگاهی جستجو شدند. نمونه آماری شامل پژوهش هایی از جامعه آماری بود که با توجه به چک لیست فرا تحلیل، ملاک های ورود به پژوهش را داشته باشند که بر این اساس، 65 پژوهش ملاک های ورود را داشتند و به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش تجزیه تحلیل داده ها، روش فراتحلیل بود که با استفاده از نرم افزار CMA2 انجام شد. یافته ها: فراتحلیل بر روی پژوهش های اولیه در هشت گروه درمان انجام شد که نشان داد اندازه اثر ترکیبی به دست آمده از پژوهش های مرتبط با هر درمان، نشان دهنده اثربخشی همه مداخلات مذکور بر اضطراب کودکان بود. بر اساس میزان اندازه اثر ترکیبی اثربخشی درمان های پذیرش و تعهد (755/0)، قصه درمانی (655/0)، درمان مبتنی بر دلبستگی (598/0)، بازی درمانی (575/0)، شناختی رفتاری (569/0)، درمان تعامل والد کودک (565/0)، ذهن آگاهی (539/0) و هنر درمانی (496/0) به ترتیب بیشترین تأثیر را بر کاهش اضطراب کودکان داشته است که نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که تفاوت بین آنها معنادار نیست (355/0P=، 132/1=65,7F). نتیجه گیری: اندازه اثر به دست آمده، اثربخش بودن مداخلات مذکور در کاهش اضطراب کودکان را نشان داد و با توجه به معنادار نبودن تفاوت میزان اثربخشی این درمان ها، تمامی درمان های بیان شده می توانند در درمان اضطراب کودک به تنهایی یا به صورت تلفیقی مورد استفاده قرار گیرند.
بررسی ارتباط بین فعالیت های مغزی و ولع مصرف در افراد مبتلابه اختلال مصرف کانابیس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف شایع ترین ماده مخدر غیرقانونی در جهان، مصرف مشتقات گیاه شاهدانه و یا کانابینوئیدها است. ولع مصرف یکی از چالش های مهم درمانی در افراد وابسته به کانابیس می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین فعالیت های مغزی با ولع مصرف در بین افراد مبتلا به اختلال مصرف کانابیس انجام شد. مواد و روش ها مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی تحلیلی بود. جامعه آماری پژوهش بیماران مبتلا به اختلال مصرف کانابیس بودند. از 20 نفر از افراد دارای اختلال مصرف کانابیس، نوار مغزی در حالت استراحت ثبت شد و پس از آن با فرم کوتاه پرسش نامه سنجش وسوسه کانابیس، میزان وسوسه آن ها اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار متلب نسخه 2022 تحلیل شدند. یافته ها نتایج نشان داد بین ولع مصرف با توان نسبی در باند فرکانسی تتا در کانال هایی از نواحی لوب گیجگاهی و لوب پیشانی همبستگی منفی و معنی دار (05/P<0) و در باند فرکانسی بتا و گاما در کانال هایی از نواحی لوب گیجگاهی، لوب پیشانی، لوب پس سری و بخش مرکزی همبستگی مثبت و معنی داری (05/P<0) وجود دارد. نتیجه گیری رابطه معنی داری بین ولع مصرف و تغییرات فعالیت های مغزی نواحی مختلف مغز در افراد مبتلا به اختلال مصرف کانابیس وجود داشت. این نتایج نشان می دهد که در فرایند درمان لازم است به جنبه های عصبی زیستی اعتیاد به کانابیس توجه شود.
بررسی روابط ساختاری کارکردهای اجرایی با رفتار مخاطره آمیز در کودکان دارای کمبود توجه/فزون کنشی با میانجی گری بد رفتاری روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (اسفند) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۲
۲۴۵۰-۲۴۳۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: رفتارهای مخاطره آمیز در افراد دارای کمبود توجه/فزون کنشی ناشی از تکانشگری آن ها است. بنابراین بررسی متغیرهای مؤثر در بروز رفتارهای مخاطره آمیز در این افراد یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی روابط ساختاری کارکردهای اجرایی با رفتار مخاطره آمیز در کودکان دارای کمبود توجه/فزون کنشی با میانجی گری بدرفتاری روانشناختی انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را تمامی کودکان 8 تا 12 سال شهر تهران تشکیل می دادند. نمونه پژوهش 316 نفر از کودکان دارای کمبود توجه/ فزون کنشی شهر تهران مراجعه کننده به کلینیک های روان پزشکی بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از بدرفتاری روانشناختی (فیدل، 1989)، مقیاس خطرپذیری (آیبرگ و پینگوس، 1999) و کارکردهای اجرایی (کولیج و وان، 2001) استفاده شد. جهت ارزیابی الگوی پیشنهادی از مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از AMOS ویراست 24 و SPSS نسخه 27 استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی نشان داد که بین کارکردهای اجرایی با بدرفتاری روانشناختی و رفتارهای مخاطره آمیز رابطه منفی وجود دارد (0/05 ≥P). یافته ها حاکی از برازش مناسب الگوی پیشنهادی با داده هاست. نتایج حاصل از الگوی ساختاری نشان داد که 18 درصد از واریانس بدرفتاری روانشناختی توسط کارکردهای اجرایی و 59 درصد از واریانس رفتار مخاطره آمیز توسط کارکردهای اجرای و بدرفتاری روانشناختی تبیین می شود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که رفتارهای مخاطره آمیز در کودکان ADHD متأثر از کارکردهای اجرایی می باشد و نقش بدرفتاری روانشناختی در این ارتباط و بروز رفتارهای مخاطره آمیز نیاز به مداخلات روانشناختی دارد.