فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۰۱ تا ۳٬۲۲۰ مورد از کل ۳۵٬۶۸۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
طبقه بندی های موجود از آزمون ماتریس های پیش رونده رنگی ریون (RCPM) نشان می دهد که RCPM یک آزمون همگن نیست و فاکتورهای شناختی مختلفی در آن دخیل هستند؛ هم چنین موفقیت در RCPM از توانایی حافظه کاری تاثیر می پذیرد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسه فاکتورهای سه گانه آزمون RCPM در دو گروه از دانش آموزان با حافظه کاری دیداری-فضایی ضعیف و قوی تلاش می کند به بررسی نقش آن در هر یک از مولفه های موجود بپردازد. این پژوهش به صورت نمونه گیری در دسترس تعداد 150 دانش آموز دختر 6 تا 10 ساله را مورد ارزیابی قرار داد. ابتدا از همه شرکت کنندگان آزمون RCPM به عمل آمد و فاکتورهای سه گانه آزمون برای هر نفر محاسبه شد. سپس آزمودنی ها با توجه به آزمون فراخنای مکعب های کرسی به دو گروه با حافظه کاری دیداری-فضایی ضعیف و قوی تقسیم شدند. یافته ها نشان دادند که تفاوت در دو عامل الف و ب آزمون RCPM در دو گروه با حافظه کاری دیداری-فضایی قوی و ضعیف از نظر آماری معنادار است. یافته ها موجود در تناسب با بررسی ادبیات نشان می دهد که تفاوت در حافظه کاری دیداری-فضایی می تواند موفقیت را در عوامل اول (شامل شباهت) و دوم (اصول گشتالت) توضیح دهد. با این حال، بررسی عامل سوم (شامل استدلال عینی و انتزاعی) نتایج متناقضی در تحقیقات قبلی به همراه داشته است. پیشنهاد می شود در پژوهش های آینده ارتباط فاکتور های آزمون RCPM با عملکردهای شناختی دیگر بررسی و نقش جنسیت و سن در نظر گرفته شود.
رابطه انگیزه فراگیر با میزان پذیرش یادگیری مجازی دانشجویان: نقش واسطه ای سودمندی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه انگیزه فراگیر با میزان پذیرش یادگیری مجازی و نقش میانجی میزان سودمندی ادراک شده دانشجویان بود. طرح این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجو معلمان ورودی 98 در سال تحصیلی 1400-1399 استان خوزستان تشکیل می دادند که از این بین 220 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. داده ها بوسیله مقیاس انگیزه فراگیر (HAMS؛ هارتر،1981)، سودمندی ادراک شده (PEUS؛ دیویس، 1989) و پذیرش یادگیری مجازی (ElAM؛ تئو،2010) جمع آوری و با استفاده از تحلیل مسیر تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که انگیزه فراگیر بصورت مستقیم و اثر مثبت بر پذیرش یادگیری مجازی دانشجویان دارد (05/0P<). همچنین انگیزه فراگیر به طور غیرمستقیم و از طریق سودمندی ادراک شده بر پذیرش یادگیری مجازی اثر مثبت دارد (05/0P<). شاخص های برازش نیز نشان داد مدل پژوهش از برازش مناسب برخوردار بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که سودمندی ادراک شده، نقش میانجی در ارتباط بین انگیزه فراگیر با پذیرش یادگیری مجازی دارد.
تأثیر آموزش راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان بر پرخاشگری سایبری و بی موبایل هراسی دانشجویان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مطالعات موجود دلالت بر آن دارد که بی موبایل هراسی و عادت های مرضی توأم با آن، پیامدهای جسمی و روانی منفی و نامطلوبی را برای فرد به وجود می آورد؛ لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین آموزش راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان بر پرخاشگری سایبری و بی موبایل هراسی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را همه دانشجویان مقطع کارشناسی و بالاتر دانشگاه گرگان در سال تحصیلی 1401-1400، تشکیل دادند. از بین آنها 30 نفر به روش نمونه گیری دردسترس و با توجه به ملاک های ورود و خروج به مطالعه، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. افراد گروه آزمایش، در 10 جلسه 90 دقیقه ای (هر هفته 2 جلسه) به صورت گروهی برنامه آموزشی راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان را دریافت کردند؛ گروه کنترل به مدت 2ماه در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پرخاشگری سایبری (آلوارز گارسیا و همکاران، 2016) و نوموفوبیا (یلدریم و کوریاریا، 2015)، استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره، استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری در بین میانگین نمرات پس آزمون گروه های آزمایش و کنترل در متغیر پرخاشگری سایبری و مؤلفه های آن (شامل جعل هویت، دیداری – جنسی و پرخاشگری کلامی) و متغیر بی موبایل هراسی و مؤلفه های آن (شامل از دست دادن راحتی و آسایش، عدم توانایی برقراری ارتباط و از دست دادن ارتباط)، وجود داشت (001/0>P)؛ اما در مؤلفه عدم دسترسی به اطلاعات، تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: باتوجه به نتایج این پژوهش، می توان آموزش راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان را به عنوان یک مداخله کارآمد در جهت کاهش پرخاشگری سایبری و بی موبایل هراسی دانشجویان، پیشنهاد داد.
طراحی مقیاس امکان سنجی برنامه های آموزشی و روان درمانی: راهنمایی برای پژوهشگران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
17 - 37
حوزههای تخصصی:
هدف: اثربخشی مداخلات و برنامه های آموزشی و درمانی در قالب مطالعات مداخله ای، نیازمند ارزیابی اولیه برنامه و امکان پذیر بودن اجرای آن است که در قالب مطالعه امکان سنجی فراهم می شود. هدف این مطالعه ارائه یک بررسی دقیق از مطالعه امکان سنجی و مؤلفه های آن و همچنین طراحی یک چک لیست برای ارزیابی امکان سنجی برنامه ها و پروتکل های روان شناختی است. روش: ابتدا با توجه به مؤلفه های امکان سنجی، یک چک لیست در قالب 54 سؤال تهیه شد. پس از تدوین چک لیست، جهت بررسی نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی، 12 متخصص با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به میزان تناسب و ضرورت هر سؤال نمره دادند. یافته ها: میزان تناسب سؤالات از 83/. تا 1 به دست آمد، نتایج S-CVI/UA و S-CVI/Ave و آلفای کرونباخ نشان داد چک لیست حاضر از شاخص روایی محتوایی و پایایی بالایی برخوردار است. نتیجه گیری: مطالعات امکان سنجی برای اجرای موفقیت آمیز مداخلات آزمایشی کنترل شده تصادفی به عنوان یکی از مطالعات مهم برای حمایت از اثربخشی مداخله، حیاتی است و شواهد محکمی برای قابل قبول بودن یک مداخله و امکان اجرای آن در بلندمدت فراهم می کنند.
اثربخشی مداخلۀ واقعیت درمانی بر افزایش خودمراقبتی زنان مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
101 - 115
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله واقعیت درمانی بر افزایش خودمراقبتی زنان مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل 618 نفر بیمار مبتلا به دیابت مراجعه کننده به درمانگاه خیریه دیابت جنان شهر نجف آباد در سال 1398 بودند که از میان آن ها 36 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در 2 گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت توبرت و گلاسگو را قبل و بعد از دوره درمان تکمیل کردند. برنامه گروهی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای، هفته ای یک بار بر روی گروه آزمایش اجرا شد؛ اما گروه کنترل این مداخله را دریافت نکردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد در پس آزمون، واقعیت درمانی باعث افزایش معنادار نمره های خودمراقبتی و خرده مقیاس های آن (ورزش، درمان پزشکی و مراقبت از پاها) به جز رژیم غذایی در زنان مبتلا به دیابت شده است. واقعیت درمانی می تواند به عنوان یک مداخله درمانی مفید برای افزایش میزان خودمراقبتی در زنان مبتلا به دیابت به کار رود.
نقد مبانی انسان شناختی نظریه عقلانی- هیجانی آلبرت الیس با نگرش به منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
147-166
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مبانی انسان شناختی نظریه عقلانی هیجانی آلبرت الیس و نقد آن با نگرش به منابع اسلامی انجام شده است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است که مطابق آن ابتدا با مرور منابع موجود، مبانی انسان شناختی نظریه الیس شناسایی و سپس از منظر روان شناختی، فلسفی و قرآنی نقد و بررسی گردید. یافته ها نشان می دهند از نظر الیس انسان موجودی مادی، فانی، شناختی و فردگراست که به صرف انسان بودن ارزشمند است و انحراف از تفکرات منطقی علت نابهنجاری است. هدف و غایت زندگی انسان کسب لذات بلندمدت مادی و این جهانی است، در حالی که از نظر اسلام، انسان موجودی دوساحتی و ابدی است که در بطن اجتماع زندگی می کند و با خود، خدا، دیگران و طبیعت ارتباط دارد. از نظر اسلام انسان فطرتی الهی دارد که انحراف از آن زمینه ساز نابهنجاری است. انسان به علت اتصال وجودی با خدا و برخورداری از برخی مواهب الهی (مثل عقل، قلب و فطرت) کرامت ذاتی دارد و با حرکت در مسیر هدف نهایی خلقت (یعنی عبودیت و نیل به قرب الی الله) به کرامت اکتسابی خواهد رسید.
اثربخشی زوج درمانی با الگوی EIS بر تاب آوری خانواده و رضایت زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازدواج به منزله مهم ترین و عالی ترین رسم اجتماعی، برای دستیابی به نیازهای عاطفی افراد همواره مورد تأکید بوده است. دلایل اصلی ازدواج عشق و محبت داشتن به شریک و همراه در زندگی، ارضای نیازهای عاطفی-روانی و افزایش شادی و خشنودی است. لذا، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی زوج درمانی با الگوی EIS بر تاب آوری خانواده و رضایت زناشویی زوجین بود. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از لحاظ روش بر اساس طرح پژوهش و شیوه انجام، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون (با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه) بود. جامعه آماری به کار رفته در پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده و زوج درمانی منطقه 4 تهران در سال 1400 بود و از بین این افراد با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر (20 زوج) انتخاب شده و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (20 نفر یا 10 زوج) و یک گروه کنترل (20 نفر یا 10 زوج) گمارده شدند. سپس، روی گروه آزمایش بسته زوج درمانی مبتنی بر الگوی EIS (Amini et al., 2021) اجرا شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تاب آوری خانواده McCubbin et al. (1986) و پرسشنامه رضایت زناشویی ENRICH بود. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی و نسخه 26 نرم افزار SPSS استفاده شد. با توجه به مقدار F و سطح معناداری به دست آمده در متغیر رضایت زناشویی (93/8 = F و 001/0 = P) و تاب آوری خانواده (10/8 = F و 001/0 = P) می توان نتیجه گرفت که متغیر مستقل (زوج درمانی با الگوی EIS) به شکل معناداری باعث تغییر در متغیرهای وابسته (رضایت زناشویی و تاب آوری خانواده) شده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تغییرات ایجاد شده در متغیرهای وابسته ناشی از اجرای زوج درمانی با الگوی EIS بر گروه آزمایش بود. همچنین نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که این تأثیرات پایدار بود. بر اساس یافته های موجود می توان نتیجه گیری نمود که زوج درمانی با الگوی EIS بر رضایت زناشویی و تاب آوری خانواده زوجین مؤثر بود. از این رو، پیشنهاد می شود متخصصین از فنون این رویکرد در کار خود بهره مند شوند.
اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر مثبت اندیشی بر افسردگی، استرس و اضطراب مادران با سابقه ابتلا به کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شیوع بیماری کووید-19 منجر به تغییراتی در زندگی عادی خانواده ها شده و سبک زندگی را به طور خاص تحت تأثیر قرار داده است. از سوی دیگر، زنان به دلیل رویدادهای بحرانی و استرس زا (بارداری، زایمان و...) در زندگی خود خطر ابتلا به اختلالات روانی را افزایش می دهند. لذا هدف این پژوهش به بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر مثبت اندیشی بر افسردگی، استرس و اضطراب مادران با سابقه ابتلا به کووید-19 بود. روش کار: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه پژوهش کلیه مادران با سابقه ابتلا به کووید-19 شهر همدان در سال 1401 بودند. در ابتدا دو مرکز بهداشتی_درمانی به صورت تصادفی انتخاب شدند و سپس از بین مادران مراجعه کننده که سابقه ابتلا به کووید-19 داشتند، تعداد 40 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. داده ها با استفاده از پرسشنامه جمعیت شناختی، پرسشنامه اضطراب و افسردگی Beck و پرسشنامه استرس Cohen جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل کوواریانس به وسیله نرم افزار SPSS-24 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سن 5/42 درصد مادران بین 30 تا 40 سال و 65 درصد آنها دارای مدرک دیپلم بودند. بر اساس نتایج بین سن مادران و استرس (0/000=P) و اضطراب (0/024=P) رابطه معناداری وجود داشت. تفاوت افسردگی پیش و پس از درمان شناختی مثبت اندیشی معنادار نبود (0/310=P)، اما این درمان بر استرس (0/038= P،2/486=F) و اضطراب مادران (0/000= P،11/96=F) تاثیر داشت. نتیجه گیری: مداخله مثبت اندیشی باعث کاهش افسردگی، استرس و اضطراب می شود که منجر به سازگاری با بیماری و کاهش مشکلات مربوط به اختلالات روانی و به طور کلی افزایش شرایط روانی بهتر در رابطه با بیماری کرونا می شود. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، استفاده از شناخت درمانی مبتنی بر مثبت اندیشی در کلینیک های روان شناسی به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر توصیه می شود.
بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه سرگردانی ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۱
91 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی روایی، پایایی و ساختار عاملی نسخه کوتاه پرسشنامه سرگردانی ذهن در بین دانشجویان بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه ارومیه در سال تحصیلی 1402-1401 (به تعداد 2075) دانشجو بود که تعداد 380 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت محاسبه روایی همگرا و واگرا از مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) و پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ (FMI-SF) استفاده شد. روایی سازه از طریق تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفت. پایایی به کمک روش آلفای کرونباخ و بازآزمایی و تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزارهای اس. پی. اس. اس. نسخه 25 و لیزرل نسخه 8/8 انجام شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی همانند فرم اصلی، یک عامل سرگردانی ذهن را مورد تأیید قرار داد. همچنین، ضریب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 89/0 به دست آمد. علاوه بر این، ضریب بازآزمایی با فاصله چهار هفته برای کل پرسشنامه 81/0 به دست آمد. همچنین، ضرایب همبستگی نشان دهنده روایی همگرا و افتراقی مطلوب پرسشنامه بود (001/0P<). با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که پرسش نامه سرگردانی ذهن ابزاری قابل اعتماد و روا برای اندازه گیری سرگردانی ذهن در بین دانشجویان است.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی شناختی رفتاری ترکیبی و زوج درمانی رفتاری یکپارچه بر عملکرد خانواده در زوجین دارای روابط فرا زناشویی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: روابط فرا زناشویی موجب مختل شدن عملکرد خانواده می شود و این امر می تواند عواقب منفی جدی برای اعضای خانواده ایجاد نماید. هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی مقایسه ای اثربخشی زوج درمانی شناختی رفتاری ترکیبی و زوج درمانی رفتاری یکپارچه بر بهبود عملکرد خانواده در زوج های دارای روابط فرا زناشویی بود. روش: مطالعه حاضر شبه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر مشهد در بازه زمانی سال ۱۳۹۹ بود. تعداد ۳۹ زوج با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از میان افراد دارای روابط فرا زناشویی انتخاب شدند. شرکت کنندگان به صورت تصادفی در سه گروه کنترل، زوج درمانی شناختی رفتاری ترکیبی و زوج درمانی رفتاری یکپارچه جایگزین شدند (هر گروه ۱۳ زوج). شرکت کنندگان مقیاس عملکرد خانواده اپشتین و همکاران (۱۹۸۳) را قبل و بعد از مداخله ها تکمیل نمودند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه ۲۰ و تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد نمرات تمام مؤلفه های عملکرد خانواده در گروه های مداخله نسبت به گروه کنترل کاهش معنادار داشته است (۰/۰۵>p). گروه زوج درمانی شناختی رفتاری ترکیبی بر ابعاد حل مشکل و ارتباط و گروه زوج درمانی رفتاری یکپارچه بر همراهی عاطفی اثربخشی بیشتری نشان دادند (۰/۰۵>p). نتیجه گیری: طبق نتایج بدست آمده هر دو رویکرد زوج درمانی شناختی رفتاری ترکیبی و زوج درمانی رفتاری یکپارچه بر بهبود عملکرد خانواده اثربخشی مثبت داشتند؛ بنابراین پیشنهاد می شود درمانگران برحسب شرایط و نوع مشکلات زوج ها از تلفیق این دو روش زوج درمانی جهت بهبود عملکرد خانواده در زوجین دارای روابط فرا زناشویی استفاده کنند.
بررسی ویژگی های طیفی مرتبط با اختلال وسواسی_جبری در الکتروانسفالوگرافی کمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: از میان تکنیک های نقشه برداری مغزی، الکتروانسفالوگرافی کمی با کاربری آسان تر جهت بررسی اختلالات روان پزشکی از جمله اختلال وسواسی_جبری مورد اقبال واقع شده است. ویژگی های طیفی، نمایان گر توزیع قدرت سیگنال در باند های فرکانسی مختلف سیگنال الکتروانسفالوگرافی کمی می باشند و می توانند تفاوت فعالیت عصبی نواحی مختلف را که شاید زمینه ساز بیماری باشند مشخص کنند. در این مطالعه با استفاده از ویژگی های طیفی دخیل در اختلال وسواسی_جبری که بر اساس مطالعات گذشته شناخته شده است را بررسی کرده و به عنوان ورودی داده ها به عملکرد الگوریتم پیشنهادی عملکرد بررسی کردیم. روش کار: این مطالعه یک مطالعه مقطعی_تحلیلی بود. سیگنال های الکتروانسفالوگرافی در حالت استراحت از افراد دارای اختلال و سالم در شرایط چشم بسته به دست آمد. این روش با استفاده از کلاهک ۲۱ کاناله انجام شد. پس از حذف نویز با روش ICA ویژگی های طیفی محاسبه و پس از افزایش داده ها از طریق تقسیم الکتروانسفالوگرام به سیگنال های یک دقیقه ای، به عنوان ورودی ماشین یادگیری استفاده شد. همچنین با استفاده از آزمون های آماری این ویژگی ها بین دو گروه سالم و افراد دارای اختلال مقایسه شد. یافته ها: ۴۲ فرد وارد مطالعه شدند که ۲۷ نفر دارای اختلال و ۱۴ نفر سالم بودند. مشخص شد که هیچ یک از ویژگی های استخراج شده بین دو گروه اختلاف معناداری نداشتند. حساسیت ارایه شده توسط الگوریتم یادگیری ماشین 83/3 درصد، اختصاصیت ۸۰ درصد، دقت 82/1 درصد و نرخ نسبت یافتن غلط (FDR) 11/7 درصد به دست آمد. نتیجه گیری: برخلاف مطالعات قبل اغلب ویژگی های طیفی به جز یک مورد (بتای ناحیه پیشانی) اختلاف معناداری نداشتند. الگوریتم یادگیری ماشین با دقت 82/1 درصد توانست افراد مبتلا را تشخیص دهد. این عملکرد قابل قبول و مشابه عملکرد دیگر الگوریتم ها با ویژگی های غیر طیفی و روش های تصویربرداری دیگر بود.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی با درمان کوتاه مدت راه حل محور بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ تابستان (مرداد) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۵
۸۹۸-۸۸۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: باتوجه به ماهیت غیرقابل پیش بینی بیماری ام اس و سطوح بالای اضطراب، افسردگی و خستگی، مداخلات روانشناختی می تواند به بهبود نگرانی، نشخوار فکری و استرس و اضطراب کمک کند. درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی که شامل رشدآگاهی، چارچوب نگرش خاص و درک درست از آسیب پذیری است منجر به بهبود علائم روانشناختی و خودکارآمدی گردیده است، از طرف دیگر درمان راه حل محور بدون علاقه به کسب آگاهی از مشکل و به جای تأکید بر وقایع گذشته، مراجعان را ترغیب به تمرکز بر توانایی ها و استعدادهایشان و جستجوی راه حل برای مشکلاتشان می کند. با این وجود انجام پژوهش مقایسه ای این دو درمان در پیشینه مغفول مانده است. هدف: پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان راه حل محور بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش: این پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه گواه بود. حجم نمونه پژوهش 60 بیمار مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شهر مشهد بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (40 نفر) و یک گروه گواه (20 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش اول 8 جلسه دوساعته درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی سگال و همکاران (2002) و گروه آزمایش دوم نیز 7 جلسه دوساعته، درمان راه حل محور کوتاه مدت دشارز و همکاران (1970) را دریافت کردند. پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران مولتیپل اسکلروزیس ویکری (1995) قبل و بعد از مداخله توسط آزمودنی های تمام گروهها تکمیل شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان راه حل محور کوتاه مدت موجب افزایش میانگین نمره کیفیت زندگی و مولفه های آن در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است (0/05p<). همچنین بین اثربخشی دو درمان در بهبود کیفیت زندگی تفاوت معنا داری وجود نداشت (0/05p>). نتیجه گیری: درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان راه حل محور کوتاه مدت هر دو بر بهبود سلامت جسمانی، کاهش درد و بهبود عملکرد اجتماعی و نیز در افزایش سلامت روان شناختی از جمله کاهش افسردگی و اضطراب در بیماران ام.اس مؤثر بوده اند.
اثربخشی روش مهارت آموزی کودک راه حل محور بر مهارت های زندگی و ارتباطی کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
1 - 24
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش اثربخشی مهارت آموزی کودک راه حل محور بر مهارت های زندگی و ارتباطی کودکان کم توان ذهنی می باشد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی دارای پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام کودکان ن کم توان ذهنی 9-13 ساله مراجعه کننده به آموزشگاه استثنایی امید در بازه زمانی 02-1401 واقع در شهر ساری بود. حجم نمونه پژوهش شامل 30 کودک که به طور تصادفی به دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) از جامعه آماری به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و گواه جای گماری شدند. گروه آزمایش در هشت جلسه 60 دقیقه ای، هفته ای دو جلسه با پروتکل طراحی شده آموزش دیدند. ابزار استفاده شده، مقیاس رفتارسازشی وایلند می باشد. نتایج نشان داد که در کارایی این پروتکل، گروه گواه و آزمایش در دو مؤلفه مهارت ارتباطی و مهارت زندگی دارای تفاوت معنادار بودند (001/0>P) و برای دستیابی به این تفاوت از تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس ولچ استفاده شد؛ که نتایج به دست آمده حاکی از اثربخشی پروتکل طراحی شده برای روش مهارت آموزی کودک راه حل محور بر مهارت ارتباطی و مهارت زندگی کودکان کم توان ذهنی می باشد که می توان نتیجه گرفت رویکرد مهارت آموزی کودک راه حل محور در جهت گسترش مهارت های ارتباطی و زندگی کودکان کم توان ذهنی مؤثر می باشد.
توسعه مدل هوش مصنوعی مبتنی بر منطق فازی به منظور ارزیابی توانمندی بازاریابی محتوایی در خرید برندهای تلویزیون در سطح شهر تهران در پلتفرم تلگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه با توسعه سامانه های ارتباطی و زیرساختی مانند اینترنت روند بازار ساختاری متفاوت و پیچیده ای را شامل گردیده است. دانش بازاریابی دیجیتال از رویکردهای مانند بازاریابی محتوایی به منظور یافتن شرایط بازار استفاده می نماید. توانمندی بازاریابی محتوایی سبب ایجاد شناخت جامع از شرایط و علاقه مندی مشتریان نسبت به کالاها یا خدمات خاص گردیده و نقاط قوت و ضعف فروش را آشکار می سازد. روش کار: در پژوهش حاضر سعی شده تا برندهای اصلی تلویزیون در سطح تهران از دیدگاه مشتریان در شبکه اجتماعی تلگرام بررسی شود. بدین منظور از رویکرد منطق فازی استفاده شده است. ابتدا با انجام مطالعه میدانی برندهای اصلی تلویزیون شامل Samsung، LG، TCL، X-Vision، MGS و SNOWA انتخاب و سپس با شناسایی خصوصیات اصلی برندها؛ نرخ محبوبیت و اهمیت ارجاعی (توصیه شوندگی) برند توسط مشتریان فارسی زبان مشخص شده است. یافته ها: نتایج حاصل از ارزیابی نشان داده است که X-Vision و Samsung بالاترین رتبه به لحاظ ارزیابی محتوایی و رضایت مندی مشتریان را کسب نموده اند. در این میان SNOWA کمترین رتبه را به لحاظ رضایت مشتریان تهرانی به خود جلب نموده است. چنین مسئله ای نشان دهنده است که مشتریان عموماً علاقه به خرید محصولات خارجی را دارند. بنابراین توانایی بازاریابی محتوایی این شرکت ها بیشتر از شرکت های داخلی بوده است. نتیجه گیری: باتکیه بر دستاوردهای این مطالعه می توان بیان داشت که برای مشتریان تهرانی هزینه و کیفیت به عنوان دو اصل مهم در خرید تلویزیون مطرح بوده که نگرش اقتصادی محور به تلویزیون را دارد.
رابطه بین سبک های دلبستگی، طرحواره های هیجانی و نشخوار فکری با خودآزاری غیر خودکشی در زنان مطلقه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که در چند سال اخیر ذهن اکثر اندیشمندان و حتی عموم را به خود مشغول کرده است مسأله طلاق می باشد. در حال حاضر، این پدیده در ایران به شکل یک مسأله و معضل اجتماعی، مشکلات زیادی را برای افراد و خانواده های در معرض طلاق به وجود آورده است. پژوهش حاضر با توجه به ماهیت موضوع و اهداف مورد نظر، از نوع تحقیقات توصیفی همبستگی است. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1402 می باشد.که از بین آنها به صورت نمونه گیری هدفمند و در دسترس 300 نفر انتخاب شدند. با استفاده از پرسشنامه های پرسشنامه نشخوار فکری نولن هوکسما و مارو، پرسشنامه خود آزاری (مازوخیسم)، پرسشنامه استاندارد طرحواره های هیجانی لیهی و پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسال کولینز و ری و تجزیه و تحلیل داده ها مشخص شد که بین سبک دلبستگی ایمن با خودآزاری غیرخودکشی در زنان مطلقه همبستگی منفی معناداری وجود دارد. بین سبک دلبستگی ناایمن اضطرابی، نشخوار فکری، مکانیسم دفاعی روان آزرده و مکانیسم دفاعی رشدنایافته با با خودآزاری غیرخودکشی در زنان مطلقه همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد و بین سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی با با خودآزاری غیرخودکشی در زنان مطلقه همبستگی معناداری وجود ندارد. در نتیجه با توجه به مشکلات خانوادگی در جامعه و بالارفتن میزان طلاق، شناسایی عوامل تأثیرگذار و مرتبط با آن و برنامه ریزی آموزش های مبتنی بر این یافته ها می تواند در پیشگیری از افکار و اعمال خودآزاری غیرخودکشی مثمر ثمر واقع شد.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی (مهارت های مقابله با خلق منفی و مدیریت استرس) بر راهبردهای نظم جویی شناختی در دانش آموزان دختر تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
96 - 105
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر راهبردهای نظم جوییِ شناختی هیجان دانش آموزان دختر تیزهوش انجام گرفت. روش: پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود و جامعه آماری، دانش آموزان دختر مشغول به تحصیل در مدارس تیزهوشان شهر تهران (متوسطه دوره دوم) در سال تحصیلی ۱۳۹۸-۹۹ بودند، که با روش نمونه گیری در دسترس، دانش آموزان پایه دهم دبیرستان فرزانگان تهران(۱۷۰ نفر)، انتخاب شده و پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان (CERQ) را تکمیل نمودند. از بین آنها ۳۲ نفر که نمره های پایینی در راهبردهای انطبافی داشتند، به عنوان گروه نمونه مشخص و به صورت تصادفی، به دو گروه ۱۶ نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. به گروه آزمایش در ۱۲ جلسه ۷۰ دقیقه ای (دوبار در هفته)، مهارت های مقابله با اضطراب و افسردگی و مدیریت استرس آموزش داده شد و گروه کنترل، آموزشی دریافت نکردند. پس از اتمام جلسات آموزش و همچنین پس از گذشت یک ماه و نیم در مرحله پیگیری، پرسشنامه مذکور برای هر دو گروه اجرا شد. یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از روش «تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر» نشان داد، آموزش مهارت های زندگی در دانش آموزان تیزهوش به صورت معنادار و پایدار، استفاده از راهبردهای انطباقی نظم جویی شناختی هیجان را افزایش و استفاده از راهبردهای غیر انطباقی نظم جویی شناختی هیجان را کاهش می دهد. نتیجه: استفاده از آموزش مهارت های زندگی می تواند در افزایش استفاده از راهبردهای انطباقی نظم جویی شناختی هیجان و کاهش راهبردهای غیر انطباقی آن موثر واقع شود.
مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرحواره درمانی بر اضطراب اجتماعی و نشخوار ذهنی زنان دارای نشانه های وسواس فکری عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در سلامت روانشناختی دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
91 - 105
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرحواره درمانی بر نشخوار ذهنی و اضطراب اجتماعی زنان دارای نشانه های وسواس فکری عملی انجام شد. روش پژوهش حاضر نوع نیمه آزمایشی، همراه با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان دارای وسواس فکری عملی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر مشهد در سال 1402 بودند که براساس ملاک های ورود و خروج 48 نفر با روش نمونه گیری هدفمند-در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه ازمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه های نشخوار ذهنی هوکسما و مارو (1991) و اضطراب اجتماعی ولز (1994) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند.نتایج آزمون تحلیل واریانس - مختلط نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه های مداخله با کنترل در نشخوار ذهنی و اضطراب اجتماعی زنان دارای نشانه های وسواس فکری عملی وجود دارد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرحواره درمانی منجر به کاهش نشخوار ذهنی و اضطراب اجتماعی شده است. همچنین طرحواره درمانی موثرتر از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در نشخوار ذهنی است. بنابراین نتیجه گرفته می شود که می توان در برنامه درمانی مراکز مشاوره از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرحواره درمانی در جهت کاهش نشخوار ذهنی و اضطراب اجتماعی زنان دارای نشانه های وسواس فکری عملی استفاده نمود.
مقایسه اثر بخشی الگوی مشورت رفتاری مشترک و درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک در کیفیت خواب دانش آموزان دارای نقص توجه /بیش فعالی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مشکلات خواب در دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی یک چالش قابل توجه برای والدین و معلمان است؛ لذا هدف از پژوهش حاضر مقایسه ی اثربخشی الگوی مشورت رفتاری مشترک (CBC) و درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک (CPRT) در کیفیت خواب دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی (ADHD) بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. بدین منظور از والدین داوطلب دانش آموزان مراجعه کننده به مرکز مشاوره روزبه ماندگار تهران، مصاحبه نیمه ساختاری با هدف دارا بودن سلامت جسمانی، تحت درمان نبودن، عدم مصرف دارو توسط کودک و عدم دریافت مشاوره در حوزه فرزندپروری از دیگر مراکز مشاوره گرفته شد و جهت تشخیص ADHD از پرسشنامه علائم مرضی کودکان CSI4 استفاده شد. همچنین پرسشنامه شاخص کیفیت خواب پیتسبورگ ( PSQI ) نیز اجرا شد. از بین کسانی فرزند آن ها دارای اختلالADHD بودند و همچنین وضعیت بدی در کیفیت خواب داشتند، 45 نفر برای شرکت در پژوهش انتخاب و بطور تصادفی در گروه های 15 نفره به صورت دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جاگماری شدند. گروه های آزمایشی هر هفته یک جلسه ی 1 ساعته و به مدت 10 هفته تحت آموزش قرار گرفتند در حالی که گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از آزمون آماری تحلیل واریانس آمیخته و نرم افزار SPSS-23 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد در هر دو گروه کیفیت خواب افزایش داشته است اما در مقایسه اثربخشی دو گروه، تفاوت معناداری وجود داشت (p<0.05)و الگوی CBC موثر تر بود و در پیگیری چهار ماهه مشخص شد CPRT ماندگاری بیشتری دارد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد لذا می توان از هر دو روش جهت افزایش کیفیت خواب دانش آموزان دارای اختلال ADHDاستفاده کرد.
نقش میانجی دشواری تنظیم هیجان، مشکلات بین فردی، و تنبیه خود در رابطه خودزنی غیرکشنده با خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
283 - 294
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی دشواری تنظیم هیجان، مشکلات بین فردی، و تنبیه خود در رابطه خودزنی غیرکشنده با خودکشی بود. مطالعه حاضر از نوع مطالعات همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دختر سنین 12 تا 18 سال شهرستان شهریار در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 300 نفر از آنان انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل فهرست اظهارات خودزنی، مقیاس سنجش افکار خودکشی، پرسشنامه رفتارهای خودکشی-تجدیدنظر شده، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان، پرسشنامه دشواریهای بین فردی نوجوانان، و مقیاس اشکال انتقاد از خود بودند. تحلیل آماری داده ها با استفاده نرم افزار Smart PLS 3 انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که اثر مستقیم خودزنی به خودکشی معنی دار است. اثر غیرمستقیم خودزنی به خودکشی از طریق دشواری تنظیم هیجان معنی دار نبود. اثر غیرمستقیم خودزنی به خودکشی از طریق مشکلات بین فردی معنی دار نبود. اثر غیرمستقیم خودزنی به خودکشی از طریق تنبیه خود معنی دار بود. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که در افرادی که اقدام به خودزنی می کنند تنبیه خود می تواند پیش بینی کننده خودکشی باشد. با وجود رابطه معنادار خودزنی با خودکشی، دشواری تنظیم هیجان، و مشکلات بین فردی؛ و عدم معناداری نقش میانجی دشواری تنظیم هیجان و مشکلات بین فردی در پیش بینی خودکشی، به نظر میرسد دشواری تنظیم هیجان و مشکلات بین فردی نمی توانند موجب سوق دادن خودزنی به خودکشی شوند. مداخله برای کاهش تنبیه خود می تواند در پیشگیری از خودزنی و خودکشی مفید باشد
نقش میانجی بهزیستی روان شناختی در رابطه بین ذهن آگاهی و خردمندی در مدافعان سلامت مبارز با بحران کرونا ویروس ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
163 - 182
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش میانجی بهزیستی روان شناختی در رابطه بین ذهن آگاهی و خردمندی در مدافعان سلامت مبارز با بحران کروناویروس اجرا گردیده است. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بخش مراقبت از بیماران مبتلا به کرونا در سه شهرستان کرمان، بم و جیرفت بودند که طی آذر تا دی ماه سال 1399مشغول به کار بودند. به دلیل شرایط حاد محدودیت های کرونایی به کارکنان در دسترس بخش مراقبت از بیماران کرونایی تعداد 130 نفر (شامل 82 زن و 48 مرد) بین سنین 27 تا 45 سال بابه بطور متوسط بیش از 8 سال سابقه به عنوان نمونه به صورت در دسترس انتخاب شدند. داده ها به وسیله پرسشنامه ذهن آگاهی کنتاکی، پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف و مقیاس خردمندی آردلت به دست آمده است. داده های به دست آمده از 130 پرسشنامه با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی در نرم افزار Smart-PLS3 تجزیه وتحلیل شد. طبق نتایج به دست آمده بهزیستی روانشناختی (04/0p< ،35/0β=) و ذهن آگاهی (02/0p< ،22/0β=) رابطه مستقیمی با خردمندی داشت و ذهن آگاهی نیز تأثیر مستقیمی بر بهزیستی روان شناختی دارد (001/0p< ،23/0β=). نقش میانجی گر بهزیستی روان شناختی در رابطه بین ذهن آگاهی و خردمندی نیز تأیید شد (03/0p<). در مجموع، نتایج نشان داد که تقویت ذهن آگاهی مدافعان سلامت با استفاده از بهزیستی روان شناختی باعث بهبود خردمندی آنان می شود؛ بنابراین با توجه به شیوع اختلالات روانی در هنگام همه گیری بیماری های نوظهور فاقد درمان قطعی مانند کووید-19، مداخلات روان شناختی مانند آموزش برنامه مبتنی بر ذهن آگاهی باعث رفتارهای آگاهانه و پاسخ های خردمندانه مدافعان سلامت می شود.