روانشناسی بالینی

روانشناسی بالینی

روانشناسی بالینی سال 16 تابستان 1403 شماره 2 (پیاپی 62) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

بررسی اثربخشی آموزش تکنیک های بهوشیاری بر بهبود کیفیت زندگی نوجوانان مبتلا به اسکولیوز ایدیوپاتیک تحت درمان با بریس و والدین آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهوشیاری کیفیت زندگی نوجوان اسکولیوز ایدیوپاتیک بریس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
مقدمه: اسکولیوز ایدیوپاتیک یک بیماری مربوط به ستون فقرات می باشد که در سال های اخیر در نوجوانان شیوع بالایی داشته است. یکی از روش های درمان این بیماری استفاده از بریس است که محدودیت هایی از نظر فیزیکی و روانشناختی ایجاد می کند. هدف پژوهش حاضر که مبتنی بر پژوهش تجربی تک موردی است، بررسی اثربخشی آموزش تکنیک های بهوشیاری بر بهبود کیفیت زندگی نوجوانان مبتلا به اسکولیوز ایدیوپاتیک تحت درمان با بریس و والدین آن ها می باشد.روش: از 67 نفر نمونه اولیه، 5 نوجوان (10-18 ساله) و 4 والد بعد از احراز معیارهای ورود و خروج پژوهش در سه گروه انتخاب شدند: گروه نوجوان، گروه والد، گروه والد-نوجوان. هر 9 آزمودنی به مدت 6 جلسه 1 ساعته، تکنیک های بهوشیاری را آموزش دیدند. شرکت کنندگان در مرحله خط پایه، مراحل درمانی، پایان درمان، پیگیری یک ماهه و دوماهه پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL) برای والدین و پرسشنامه بریس (BrQ) برای سنجش کیفیت زندگی نوجوانان را تکمیل کردند. داده های جمع آوری شده، با استفاده از درصد بهبودی و شاخص تغییر پایا (RCI) تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: نتایج بدست آمده از محاسبه درصد بهبودی در متغیر کیفیت زندگی در سه گروه به تفکیک آزمودنی ها 1-نوجوان (50% -21% -22%) 2-والد (35% - 30%) و 3-والد –نوجوان (35%-30%) و مقایسه تفاوت میزان درصد بهبودی در سه گروه ذکر شده به صورت کلی به ترتیب 31%، 32% و 56% می باشد. شاخص تغییر پایا نیز در سه گروه مشخص شده از لحاظ آماری و بالینی بهبودی معناداری داشته است (96/1≤RCI). همچنین بیمارانی که مدت به همراه والد خود در مداخله شرکت کرده بودند و مدت زمان کمتری تحت درمان بودند، بهبودی قابل توجهی در متغیر کیفیت زندگی داشتند.نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل شده، تکنیک های بهوشیاری می تواند به عنوان مداخله مناسب جهت کاهش تأثیرات منفی روانشناختی و بهبود کیفیت زندگی نوجوانان مبتلا به اسکولیوز ایدیوپاتیک مورد استفاده قرار گیرد.
۲.

نقش میانجی ذهنی سازی و خودتنظیمی هیجانی در رابطه بین ترومای کودکی و افکار خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترومای دوران کودکی ذهنی سازی تنظیم هیجانی خود افکار خودکشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
مقدمه: تحقیقات اخیر بر نقش میانجی ظرفیت ذهنی سازی و خود تنظیمی هیجانی در شکل گیری و بروز و ظهور اختلالات روانی متمرکز شده اند. هدف تحقیق حاضر بررسی نقش واسطه ای این دو سازه در رابطه بین ترومای کودکی و افکار خودکشی است.روش: طرح پژوهش از نوع بنیادی و روش مطالعه از نوع همبستگی-توصیفی است. جامعه آماری این پژوهش مردان مجرد بین سنین 22 تا 28 و نمونه آماری شامل 411 نفر است. جمع آوری داده ها بر اساس روش حضوری و از طریق در اختیار دادن سؤالات از طریق پرس لاین بوده است. ابزارهای تحقیق شامل پرسشنامه های ترومای کودکی، افکار خودکشی بک، ذهنی سازی و سبک های عاطفی هافمن و کاشدن است.یافته ها: مدل به دست آمده بر اساس شاخص های مجذور کای (00/4)، درجه آزادی 1، سطح معناداری (045/0) و هرکدام از شاخص-های نیکوئی برازش، برازش تطبیقی و ریشه میانگین مربعات خطای برآورد معنادار است. نتایج ضرایب استاندارد شده مستقیم و غیر مستقیم مدل مفهومی نشان داد که ترومای کودکی با اثر مستقیم بر افکار خودکشی معنادار است. همچنین از طریق غیر مستقیم با میانجی گری مؤلفه قطعیت و خودتنظیمی هیجانی رابطه معنادار نشان داد.نتیجه گیری: ترومای کودکی با هر سه مؤلفه اطمینان، عدم اطمینان و خودتنظیمی هیجانی بطور مستقیم رابطه معنادار دارد. توجه به مسیر تحلیل شده در تدوین روش ارزیابی غیر مستقیم افکار خودکشی و تدوین مداخله می تواند مؤثر واقع شود.
۳.

تدوین مدل ساختاری همدلی زنان زندانی دارای اختلال شخصیت ضد اجتماعی بر اساس باور دنیای عادلانه مبتنی بر نقش میانجی رفتارهای یاری رسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: همدلی باور دنیای عادلانه رفتارهای یاری رسان زنان زندانی شخصیّت ضد اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
مقدمه: این پژوهش با هدف تدوین مدل ساختاری همدلی زنان زندانی دارای اختلال شخصیت ضد اجتماعی بر اساس باور دنیای عادلانه مبتنی بر نقش میانجی رفتارهای یاری رسان، انجام گرفت.روش: بر این اساس روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه زنان زندانی دارای اختلال شخصیت ضد اجتماعی شهر اصفهان بود که حداقل یک سال از محکومیت آن ها می گذرد. در پژوهش حاضر از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد، بدین صورت که در مرحله اول از بین تعداد کل زنان زندانی در فاصله بهار و تابستان 1402، پس از اجرای مصاحبه بالینی و اجرای آزمون میلون 3، تعداد افرادی که تشخیص اختلال شخصیت ضد اجتماعی گرفتند به عنوان گروه هدف و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که تعداد آن ها 128 نفر بود و جهت شرکت در پژوهش به پرسشنامه های پژوهش شامل پرسشنامه بالینی چند محوری میلون 3، پرسشنامه باور دنیای عادلانه، پرسشنامه فهرست واکنش های بین فردی و پرسشنامه شخصیت جامعه پسند، پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل آماری به شیوه معادلات ساختاری، از نرم افزار Amous استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد در در بین ضرایب استاندارد کل و مستقیم رابطه باور به دنیای عادلانه بر رفتارهای یاری رسانی به میزان 519/0، رفتارهای یاری رسانی بر همدلی 444/0 و باور به دنیای عادلانه بر همدلی به ترتیب 537/0 و 307/0 به دست آمد. همچنین در بین ضرایب غیر مستقیم میزان تأثیر متغیر باور به دنیای عادلانه بر همدلی 230/0 به دست آمد.نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش رفتار یاری رسان در تبیین همدلی زنان زندانی دارای اختلال شخصیت ضد اجتماعی، بر اساس باور دنیای عادلانه نقش میانجی دارد.
۴.

رابطه بین ترومای دوران کودکی و اختلال اضطراب اجتماعی با نقش میانجی تفکر ارجاعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترومای دوران کودکی تفکر ارجاعی اختلال اضطراب اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین ترومای دوران کودکی و اختلال اضطراب اجتماعی با نقش میانجی تفکر ارجاعی انجام گرفت.روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود که از طریق مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفت. در همین راستا با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای، نمونه ای برابر 300 نفر از میان دانش آموزان دختر پایه دهم تا دوازدهم سال تحصیلی 1402-1401 شهر تبریز انتخاب شد. مقیاس اضطراب اجتماعی نوجوانان (پاکلک، 1997)، پرسشنامه ترومای دوران کودکی (برنستاین و همکاران، 2003) و پرسشنامه تفکر ارجاعی (اهرینگ و همکاران، 2010) توسط شرکت کنندگان در پژوهش، تکمیل شد. به منظور تحلیل مدل پژوهش، از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که بین ترومای دوران کودکی و تفکر ارجاعی و همچنین بین تفکر ارجاعی و اختلال اضطراب اجتماعی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. بعلاوه اثر غیرمستقیم ترومای دوران کودکی بر اضطراب اجتماعی به واسطه تفکر ارجاعی مثبت و معنادار است(05/0 >p) . با توجه به یافته ها، مدل اندازه گیری شده با مدل نظری برازش مطلوب دارد.نتیجه گیری: ترومای دوران کودکی و تفکر ارجاعی در بروز اختلال اضطراب اجتماعی در نوجوانان نقش مؤثری ایفا می کند. افکار منفی، نشأت گرفته از بسیاری از تجارب منفی هستند که همایندی زیادی با اختلالات روانی منفی ایجاد می کنند در همین راستا عدم پیشگیری وقوع ترومای دوران کودکی زمینه ساز بروز تفکر ارجاعی می شود. در نهایت، مجموعه این الگو به ابتلا و تجربه شدیدتر علائم اختلال اضطراب اجتماعی در دوره نوجوانی ختم خواهد شد.
۵.

بررسی اثر بخشی و مقایسه روان درمانی پویشی کوتاه مدت تسریع شده و رفتار درمانی شناختی بر بهبود کارکردهای ایگو در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روان درمانی پویشی کوتاه مدت تسریع شده رفتار درمانی شناختی کارکردهای ایگو به اختلال اضطراب فراگیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
مقدمه: هدف از این پژوهش بررسی اثر بخشی و مقایسه روان درمانی پویشی کوتاه مدت تسریع شده و رفتار درمانی شناختی بر بهبود کارکردهای ایگو در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر شهر تهران بود.روش: پژوهش حاضر یک پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش عبارت بود از تمامی مردان و زنان ۵۰-۲۵ سال شهر تهران که به علت شکایت از اضطراب به کلینیک روان درمانی مراجعه کرده بودند. از میان جامعه آماری تعداد ۶۰ نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب، و این تعداد به روش نمونه گیری تصادفی در دو گروه آزمایشی (40 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) جایی داده شدند. روان درمانی پویشی کوتاه مدت تسریع شده (AEDP) برای گروه آزمایشی اول به مدت ۴ جلسه ۹۰ دقیقه ای و رفتار درمانی شناختی (CBT) برای گروه آزمایشی دوم به مدت ۹ جلسه ۷۰ دقیقه ای اجرا شد. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه کارکرد ایگو بلک (EFA) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. سطح معناداری آزمون های آماری 0/05در نظر گرفته شد.یافته ها: نتایج این تحلیل بیانگر تأثیر معنی دار روان درمانی پویشی کوتاه مدت تسریع شده با درمان شناختی رفتاری بر بهبود کارکردهای ایگو در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، در مرحله پس آزمون و پیگیری در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بود (p≤0/01). مطابق مقایسه تطبیقی بین دو رویکرد آموزشی، روان درمانی پویشی کوتاه مدت تسریع شده اثربخشی بیشتری از رفتار درمانی شناختی بر تمایزیافتگی داشته است.نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت از جمله رویکردهای اساسی در بهبود کارکردهای ایگو در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، روان درمانی پویشی کوتاه مدت تسریع شده با درمان شناختی رفتاری است.
۶.

پیش بینی استفاده ناسالم از گوشی هوشمند براساس ابعاد سرشت و منش در نوجوانان با میانجی گری حساسیت بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استفاده ناسالم از گوشی هوشمند ابعاد سرشت و منش حساسیت بین فردی نوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
مقدمه: همگام با گسترش اینترنت، برنامه های کاربردی متنوع و بازی های برخط، مشکلات مرتبط با استفاده از گوشی هوشمند نیز افزایش یافته است. استفاده ناسالم از گوشی هوشمند نوعی اعتیاد محسوب می شود و شناسایی عوامل خطر پیش بینی کننده این رفتار اعتیادی باعث تبیین دقیق تر رفتار نوجوانان در کاربرد این ابزار می شود. هدف از پژوهش حاضر پیش بینی استفاده ناسالم از گوشی هوشمند براساس ابعاد سرشت و منش در نوجوانان با میانجی گری حساسیت بین فردی بود. روش: 385 نوجوان (207 دختر و 178 پسر) در شهر تهران با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به فرم کوتاه پرسشنامه سرشت و منش (56-TCI)، پرسشنامه حساسیت بین فردی بویس و پارکر (IPSM) و مقیاس اعتیاد به گوشی هوشمند (SAS) پاسخ دادند. یافته ها: در این پژوهش دو مدل فرضی مورد آزمون قرار گرفت؛ مدل اول که در آن حساسیت بین فردی اثر مؤلفه های سرشت را بر استفاده ناسالم از گوشی هوشمند واسطه گری می کرد و مدل دوم که مبتنی بر مؤلفه های منش بود. ارزیابی مدل های فرضی پژوهش با استفاده از شاخص های برازندگی نشان داد که هر دو مدل با اعمال برخی اصلاحات برازش پیدا کردند. در مدل مربوط به عوامل سرشت، نوجویی و پشتکار اثر مستقیم و آسیب پرهیزی و پاداش وابستگی اثر غیرمستقیم بر استفاده ناسالم از گوشی هوشمند داشتند. در مدل مربوط به منش، همکاری اثر مستقیم و خودراهبری اثر مستقیم و اثر غیرمستقیم بر استفاده ناسالم از گوشی هوشمند داشت. در مجموع نتایج نشان داد که عوامل شخصیتی سرشت و منش با واسطه گری حساسیت بین فردی می توانند استفاده ناسالم از گوشی هوشمند در نوجوانان را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش در کنار حمایت از مدل های فرضی پژوهش برای استفاده ناسالم از گوشی هوشمند، چهارچوب مناسبی برای سبب شناسی این پدیده رایج در نوجوانان ارائه می دهد. در حوزه پیشگیری و درمان نیز خروجی های مدل به درک علل پدیدآیی و پایداری این پدیده روان شناختی کمک کرده و زمینه طراحی مداخلات پیشگیرانه و تمرکز بر متغیرهای مؤثر بر بهبود تنظیم شناختی، هیجانی و رفتاری نوجوانان را فراهم می سازد.
۷.

بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه ی ذهن آگاهی در رابطه زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ویژگی های روان سنجی پرسشنامه ی ذهن آگاهی در روابط زوجین ذهن آگاهی زوج ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
مقدمه: در حیطه روابط زناشویی، ذهن آگاهی به عنوان یک مفهوم مهم در افزایش کیفیت ارتباط و بهبود رابطه زوج مطرح است اما پژوهش های انجام شده نشان می دهند که ابزار های معتبر اندکی در این حیطه وجود دارد. هدف پژوهش حاضر تعیین ویژگی های روان سنجی مقیاس ذهن آگاهی در روابط زوجین (MCRS) در جامعه ایرانی بود که می تواند به پرکردن این شکاف کمک کند.روش: پژوهش حاضر از نوع روان سنجی بود. نمونه پژوهش متشکل از 720 نفر از زنان و مردان ایرانی با میانگین سنی 35 سال بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از میان ساکنان شهر تهران در سال 1402 انتخاب شدند. نسخه فارسی مقیاس همراه با پرسشنامه های ثبات تعاملات زناشویی، سرخوردگی زناشویی و حساسیت به طرد، اجرا گردید. برای بررسی روایی مقیاس از روش تحلیل عاملی تأییدی و برای روش اعتبار (همسانی درونی) آن نیز از روش محاسبه آلفای کرونباخ بهره گرفته شد. جهت بررسی اعتبار (پایایی) نیز از روش بازآزمایی استفاده شد.یافته ها: تحلیل یافته ها با استفاده از نرم افزار SPSS 21 و AMOS 24 انجام شد که حاکی از برازش و مطلوب بودن مدل هشت عاملی ذهن آگاهی در رابطه زوجین است. اعتبار این مقیاس با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای عدم قضاوت 0/87، صبر 0/07، ذهن مبتدی 0/89، اعتماد به خود 0/83، عدم تلاش 0/64، پذیرش 0/76، رها کردن 0/69، توجه کردن0/74 و برای کل مقیاس برابر با 0/92 در سطح معناداری 0/01به دست آمد. همچنین یافته ها نشان دادند که میان عوامل ذهن آگاهی روبط بین زوج ها و ثبات تعاملات زناشویی رابطه مستقیم معنادار و با حساسیت به طرد و نارضایتی زناشویی رابطه معنادار منفی دارد که نشانگر روایی همگرا واگرا مقیاس ذهن آگاهی در روابط زوجین است.نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش نسخه فارسی پرسشنامه ذهن آگاهی در روابط زوجین از روایی و پایایی کافی برخوردار است و می تواند ابزار مفیدی جهت مداخلات زوج درمانی و اهداف پژوهشی باشد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۲