فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۴۱ تا ۲٬۶۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
مطالعات اسلام و روانشناسی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
187 - 216
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین پروتکل درمانی اختلال شخصیت خودشیفته مبتنی بر درمان چندبعدی معنوی و منابع اسلامی صورت پذیرفت.روش: پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی با استفاده از منابع اسلامی و براساس درمان چندبعدی معنوی تدوین شد. بیست جلسه بسته درمان اسلامی اختلال شخصیت خودشیفته مبتنی بر درمان چندبعدی معنوی طراحی و سپس روایی نشانه ها و درمان های به دست آمده از منابع اسلامی و محتوای جلسات درمان با پرسشنامه های مربوطه، از سوی متخصصان ارزیابی شد. داده ها با استفاده از شاخص روایی محتوا (CVI) و ضریب نسبت روایی محتوا (CVR) تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: CVR نشانه ها و درمان های منتج از منابع اسلامی و نیز محتوای تمام جلسات درمانی تأیید شد و CVI برای هر دو مورد بیش از 79/0 به دست آمد.نتیجه گیری: تناسب نشانه ها با منابع اسلامی و محتوای جلسات پروتکل درمانی اختلال شخصیت خودشیفته مبتنی بر درمان چندبعدی معنوی از سوی متخصصان روا بود. با توجه به نتایج پژوهش، این روش درمانی می تواند برای افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته به کار رود.
جهت گیری های دبیران ریاضی متوسطه اول به مولفه های یادگیری، یادگیرنده و روش های یاددهی در نظریه های تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۵
13 - 21
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی جهت گیری های دبیران ریاضی دوره متوسطه اول به مولفه های یادگیری، یادگیرنده و روش های یاددهی در نظریه های تربیتی انجام شده است. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی است و جامعه آماری پژوهش آن شامل 320 نفر از دبیران ریاضی متوسطه اول نواحی پنجگانه شهر تبریز در سال تحصیلی 1399-1400 بوده است. نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای با استفاده از جدول کرجسی و مورگان انجام شده و حجم نمونه 175 نفر تعیین شده است. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ایدئولوژی های برنامه درسی اسکایرو (2008) بوده که روایی محتوایی و پایایی آن توسط متخصصان و ضریب الفای کرونباخ به ترتیب تایید و محاسبه شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون فریدمن انجام شده است. یافته ها نشان می دهند که دبیران ریاضی در مولفه یادگیری به نظریه تربیتی و برنامه درسی بازسازی اجتماعی، در مولفه یادگیرنده به نظریه یادگیرنده محور و در مولفه روش های یاددهی-یادگیری به نظریه دانش پژوهان آکادمیک گرایش دارند.
تأثیر بازی درمانی گروهی بر مشکلات رفتاری و پرخاشگری کودکان مضطرب 7 تا 12 سال
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
33 - 46
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بازی درمانی گروهی بر کاهش مشکلات رفتاری و پرخاشگری کودکان مضطرب 7 تا 12 سال بود. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با الگوی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. تعداد 30 نفر از دانش آموزان دوره ابتدایی مضطرب ناحیه 4 تهران به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل جایگزین داشتند. گردآوری داده ها با پرسش نامه مشکلات رفتاری راتر- فرم والدین (RCBQ) و پرسش نامه پرخاشگری (AQ) صورت گرفت. گروه آزمایش بازی درمانی گروهی را طی 8 جلسه 45 دقیقه ای دریافت کردند. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که بین میانگین مشکلات رفتاری و پرخاشگری در گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (0.05>P) و بازی درمانی گروهی باعث کاهش نمرات مشکلات رفتاری و پرخاشگری در گروه آزمایش شده است. بر این اساس به نظر می رسد بازی درمانی گروهی مداخله ای اثربخش جهت کاهش مشکلات رفتاری و پرخاشگری در کودکان مضطرب 7 تا 12 سال است.
گرایش به رفتارهای پرخطر در سرآغاز جوانی: نقش تعیین کننده تکانشگری و تنظیم شناختی هیجان
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
60 - 72
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تعیین کننده ابعاد تکانشگری و نظم جویی شناختی هیجان در گرایش دانشجویان به رفتارهای پرخطر بود. در یک طرح همبستگی، تعداد 244 نفر (112 دختر و 132 پسر) از دانشجویان سال اول دوره کارشناسی یکی از دانشگاه های شهر بجنورد با روش طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند و مقیاس خطر پذیری نوجوانان ایرانی (IARS)، مقیاس تکانشگری بارت (BIS-11) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام صورت گرفت. نتایج گویای آن بود که گرایش به مصرف مواد مخدر (0.12=R2)، الکل (0.04=R2)، سیگار (0.08=R2)، گرایش به خشونت (0.06=R2)، رفتار جنسی (0.24=R2) و برقراری رابطه با جنس مخالف (0.10=R2) بر حسب ابعاد تنظیم شناختی هیجان و تکانشگری قابل تبیین هستند. در مجموع نتایج این پژوهش گویای آن بود که تکانشگری یا عمل بدون تأمل و تنظیم شناختی هیجان یا فرایندهای بازبینی، ارزیابی و تعدیل واکنش های هیجانی در گرایش دانشجویان به رفتار های پرخطر نقش دارند.
تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی کاهش وابستگی آسیب زا به فضای مجازی در نوجوانان
حوزههای تخصصی:
زمینه: نوجوانی دوره ای مهم در گستره زندگی است که کیفیت عملکرد در آن می تواند بر سلامت روان در بزرگسالی افراد بسیار مؤثر باشد. در حال حاضر زندگی همه افراد به ویژه نوجوانان پیوندی جدانشدنی و عمیق با فضای مجازی دارد که می توان برای آن فرصت ها و آسیب های متعددی را در نظر گرفت. با توجه به حساسیت دوره نوجوانی طراحی مداخلاتی کارآمد و به روز و مبتنی بر فرهنگ در زمینه کاهش وابستگی آسیب زا به فضای مجازی در نوجوانان مورد تأکید است. هدف: این پژوهش با هدف تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی کاهش وابستگی آسیب زا به فضای مجازی در نوجوانان انجام گردید. روش: روش این پژوهش از نوع کیفی و به روش سنتزپژوهی آمیخته بود. به منظور طراحی بسته آموزشی، از نتایج و مبانی نظری موجود در پژوهش های انجام شده استفاده گردید. برای کسب اطمینان از روایی مطلوب بسته آموزشی، از روش روایی محتوایی با استفاده از مدل لاوشه با پانل خبرگان 10 نفری شامل متخصصان حوزه روان شناسی و علوم تربیتی و از دو ضریب کمی نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی استفاده شد. یافته ها: بر اساس پژوهش های انجام شده بسته آموزشی در قالب 9 جلسه تدوین شد. دو ضریب کمی نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی به ترتیب 94/0 و 79/0 محاسبه گردید. این پژوهش نشان داد که کلیه جلسات بسته طراحی شده ضروری است و محتوای کلیه جلسات، کاملاً مرتبط و یا مرتبط با اهداف تشخیص داده شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بسته آموزشی کاهش وابستگی آسیب زا به فضای مجازی در نوجوانان از روایی محتوایی مناسب برخوردار است و روایی و پایایی لازم را برای انجام کارهای مشاوره و پژوهش دارد. به عبارتی بسته آموزشی تدوین شده در کاهش وابستگی آسیب زا به فضای مجازی در نوجوانان مؤثر است.
رابطه کارکردهای اجرایی گرم و عزت نفس با نقش تعدیل گری حمایت عاطفی معلم در دانش آموزان با اختلال نقص توجه-بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه کارکردهای اجرایی گرم و عزت نفس با نقش تعدیل گری حمایت عاطفی معلم در دانش آموزان با اختلال نقص توجه-بیش فعالی شهر کاشان انجام شد. روش: پژوهش برحسب هدف، کاربردی و از نوع توصیفی-همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مقطع ابتدایی سال تحصیلی 1402-1401 شهر کاشان بود. نمونه گیری به شیوه در دسترس-هدفمند و تعداد افراد نمونه 250 نفر بود ابتدا با پرسشنامه اسنپ، کودکان با اختلال نقص توجه-بیش فعالی غربالگری شدند و وارد پژوهش گردید. ابزار پژوهش پرسشنامه های اسنپ پلیزکا و همکاران (Pliszka.,1980) ، عزت نفس روزنبرگ(1965,Rosenberg.) و نقایص کارکردهای اجرایی کودکان و نوجوانان بارکلی (2012,Barkley.). و حمایت عاطفی معلم ساکیز(2007, Sakiz.) بود. داده ها با استفاده از روش های همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-26 و Smart PLS-3 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: در یافته های پژوهش، خودتنظیمی هیجانی به عنوان یکی از مؤلفه های کارکرداجرایی گرم با نقش تعدیل گری حمایت عاطفی معلم پیش بینی کننده عزت نفس در دانش آموزان ADHDنبود، در حالی که خودانگیزشی به عنوان مؤلفه ای از کارکردهای اجرایی گرم با نقش تعدیل گری حمایت عاطفی معلم توانست عزت نفس دانش آموزان ADHDرا پیش بینی کند. این در حالی است که در مدل مفهومی از لحاظ آماری بین خودتنظیمی هیجان با عزت نفس ارتباط معناداری یافت نشد ولی بین خودانگیزشی با عزت نفس ارتباط معناداری یافت شد. همچنین بین حمایت عاطفی معلم به عنوان نقش تعدیل کننده با عزت نفس نیز ارتباط معناداری یافت شد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش تقویت کارکردهای اجرایی گرم در راستای حمایت عاطفی معلم در مقطع ابتدایی به عنوان یک عامل محافظتی باعث افزایش شایستگی درک شده و عزت نفس این دانش آموزان خواهد شد.
یادگیری تحول آفرین و بازسازی هویت: مطالعه پدیدارشناختی دانشجو مادران ایرانی
حوزههای تخصصی:
زمینه: تحولات فزاینده اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در کنار تعدد نقش ها، تغییر شیوه های تربیتی، تغییر نوع مشارکت زنان به خصوص مادران و بسیاری عوامل دیگر، باعث تعدد و تکثر منابع هویت ساز مادران شده است و اهمیت واکاوی مسیر یادگیری تحول آفرین آن ها در جریان هویت سازی را آشکارتر ساخته است. یک مادر در فرآیند مادری و تحصیل خود، تجاربی دارد که نوع یادگیری از این تجارب زیسته می تواند به رشد و تحول او و در نهایت ساخت هویتش کمک کند. هدف: پژوهش حاضر با هدف واکاوی مسیر یادگیری تحول آفرین مادران در جریان تحصیل دانشگاهی و نقش مادری و بر هم کنش آن بر بازسازی هویت آنان طراحی و اجرا شد. روش: این پژوهش به صورت کیفی و به روش پدیدارشناسانه توصیفی با روش نمونه گیری هدفمند صورت پذیرفت. جامعه مورد مطالعه، 20 مادر- دانشجوی ایرانی در حال تحصیل در یکی از مقاطع کاردانی تا دکتری بودند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود. متن مصاحبه ها با روش تحلیل محتوای کیفی و به شیوه تحلیل مضمون، بازنگری و تجزیه و تحلیل شدند، مصاحبه ها تا حد اشباع داده ها ادامه یافت. صحت پژوهش با استفاده از دو روش درگیری بلندمدت، پرسش از همکاران و بررسی پایایی از طریق روش بازبینی مشارکت کننده بررسی شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر، منجر به تولید 51 مضمون پایه، 6 مضمون سازمان دهنده و 2 مضمون فراگیر شد. مضامین فراگیر شامل یادگیری مستمر و بازبینی در نقش ها، تجارب و روابط بود. یافته های پژوهش نشان دادند که مادر- دانشجویان با شوق یادگیری بالا، جستجوی مستمر دانش، بازبینی چالش ها و موانع، برخورداری از حمایت بیرونی، بازبینی در نقش مادری و کسب تجارب جدید و معنادار می توانند در بازسازی هویت خود، نقش فعال و مؤثری داشته باشند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش، رهیافت هایی برای پرورش کاران و سیاست گذاران به منظور آماده سازی بستر مناسب هویت سازی مادران ایرانی دارد. مادران دارای هویت خودساخته می توانند نقش مؤثری در جامعه، خانواده و فرزندپروری داشته باشند.
Predicting Sexual Performance Based on Parenting Styles and Sexual Education Styles with the Mediating Role of Anxiety in Married Women(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۷, Issue ۴ - Serial Number ۲۲, Autumn ۲۰۲۴
23 - 36
حوزههای تخصصی:
Objective: Family dynamics play a significant role in establishing emotional relationships among its members and fostering psychological well-being, which extends to individual and collective members' peace of mind. This study aimed to investigate the impact of parenting styles and sexual education styles of parents, with anxiety as a mediating variable, on the sexual performance of married women. Method: The study population consisted of married women who presented with sexual dysfunction at psychiatric and women's clinics in Tehran. Since the minimum number of samples in structural equation modeling is 200 individuals, 200 individuals were selected through convenience sampling. The research instruments included Baumrind's Parenting Styles Scale (1972), Parental Sexual Education Styles Scale (2010), Beck Anxiety Scale (1990), and Rosen et al.'s Sexual Performance Scale (2000). Structural equation modeling was employed to analyze the data. Results: The findings of the present study showed that anxiety does not have a mediating effect on the effect of parents' strict sexual education style on the sexual performance of married women, but it has a complete mediating effect on the sexual performance of married women in the authoritative sexual education style of parents. Also, anxiety has a partial mediating effect on the impact of parents' authoritarian parenting style on married women's sexual performance, and it does not have a mediating effect on the parents' authoritarian parenting style on married women's sexual performance (p > 0.05). Conclusion: The study concludes that the sexual performance of married women is significantly influenced by the styles of parenting and sexual education they received, with anxiety playing varied mediating roles. An authoritative approach to sexual education, coupled with parenting styles that manage to reduce anxiety, tends to enhance sexual performance in women.
مقایسه خلاقیت، تحول اجتماعی و گرایش مثبت نسبت به مدرسه در دانش آموزان کلاس های تک پایه و چند پایه ابتدایی شهرستان ایوان
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
71 - 84
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه خلاقیت، تحول اجتماعی و گرایش مثبت نسبت به مدرسه در دانش آموزان کلاس های تک پایه و چندپایه ابتدایی شهرستان ایوان انجام گرفت. روش پژوهش از جمله تحقیقات توصیفی و از نوع علی-مقایسه ای می باشد. جامعه پژوهش از کلیه دانش آموزان کلاس های چند پایه و تک پایه شهر ایوان در سال تحصیلی 1403-1402 تشکیل شد. حجم نمونه 744 نفر (132 نفر پسر پنجم، 118 نفر دختر پنجم، 127 نفر پسر ششم، 127 نفر دختر ششم از کلاس های تک پایه) و (59 نفر پسر پنجم، 59 نفر دختر پنجم، 59 نفر پسر ششم و 63 نفر دختر ششم از کلاس های چندپایه) با شیوه چند مرحله ای (خوشه ای و طبقه ای) انتخاب گردید. ابزار پژوهش پرسشنامه سنجش خلاقیت عابدی (1372)، مقیاس رشد اجتماعی واینلند (1984) و پرسشنامه جهت گیری مثبت نسبت به مدرسه (1396) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t مستقل و تجزیه و تحلیل واریانس چند متغیری در نرم افزار spss26 استفاده گردید. مطابق با یافته های پژوهش بین خلاقیت، تحول اجتماعی و گرایش مثبت نسبت به مدرسه در دانش آموزان کلاس های تک پایه و چندپایه ابتدایی شهرستان ایوان تفاوت وجود دارد، (01/>p، 70/37=F)، تحول اجتماعی (01/>p ، 38/61=F ) و گرایش مثبت نسبت به مدرسه (01/>p ، 68/15=F ). این تفاوت در متغیر خلاقیت و تحول اجتماعی در اکثر گروه ها به نفع کلاس های تک پایه و در متغیر گرایش مثبت نسبت به مدرسه به نفع کلاس های چند پایه است (01/>p). در مجموع چنین به نظر می رسد که دانش آموزان مدارس شهری (تک پایه) از خلاقیت و رشد اجتماعی بیشتری برخوردارند اما دانش آموزان روستا و عشایر (چندپایه) مدرسه خود را بیشتر دوست دارند.
مقایسه استعداد خستگی دانش اموزان با پیشرفت تحصیلی بالا و پایین دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان قزوین سال تحصیلی 1403- 1402
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
14 - 20
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه استعداد خستگی دانش اموزان با پیشرفت تحصیلی بالا و پایین دانش اموزان مقطع ابتدایی بود. روش مطالعه علی مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دوره ابتدایی شهر قزوین در سال تحصیلی 1403-1402 است. روش نمونه گیری در پژوهش حاضر بصورت تصادفی بود بر اساس جدول مورگان تعداد 370 نفر از دانش آموزان به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه نارسایی شناختی، استعداد خستگی و پرخاشگری جمع آوری شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغره (MANOVA) و با بهره گیری از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد میانگین نمرات خستگی شناختی و خستگی روانی در دانش آموزان با عملکرد تحصیلی پایین بیشتر از دانش آموزان با عملکرد تحصیلی بالا بود (001/0P<). بر این اساس می توان نتیجه گرفت استعداد خستگی، از عوامل موثر در عملکرد تحصیلی دانش آموزان می باشد.
رابطه دشواری در تنظیم هیجان با رفتارهای مرتبط با اعتیاد بیماران سرطانی: نقش واسطه ای خودکارآمدی درد و پذیرش درد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
121 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی پذیرش و خودکارامدی درد در رابطه آمادگی به اعتیاد با دشواری در تنظیم هیجان بیماران سرطانی بود. پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی به روش تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران سرطانی شهر اراک در سال 1399-1400 بود که از بین آن ها 215 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. بیماران پرسش نامه ها ی دشواری در تنظیم هیجان (DERS، گراتز و رومر، 2004)، پرسشنامه پذیرش درد مزمن (CPAQ، اکلستون و کارکن، 2004)، پزسشنامه خودکارآمدی درد (PSEQ، نیکولاس، 2007) و پرسشنامه آمادگی به اعتیاد وید و باچر (TAQ، وید و یاچر، 1992) را تکمیل کردند. داده ها به روش تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که پذیرش درد و خودکارامدی درد به طور مستقیم، اثر منفی بر آمادگی به اعتیاد دارد (01/0>P). همچنین دشواری در تنظیم هیجان به طور غیر مستقیم از طریق پذیرش درد و خودکارامدی درد بر آمادگی به اعتیاد اثر مثبت دارد (01/0>P). شاخص های برازش نیز نشان دهنده ی تایید مدل بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که پذیرش درد و خودکارآمدی درد نقش میانجی در دشواری در تنظیم هیجان و آادگی به اعتیاد دارند.
اثربخشی آموزش شفقت درمانی بر انگیزه تحصیلی و پریشانی روانی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
201 - 210
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش شفقت درمانی بر انگیزه تحصیلی و پریشانی روانی دانش آموزان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهرستان نطنز در سال تحصیلی 1402-1401 بود که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگذاری شدند. گروه آزمایش، مداخله آموزشی شفقت درمانی را در 8 جلسه 90 دقیقه ای و هفته ای یک بار دریافت کرد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های انگیزش تحصیلی (AMQ) والرند و همکاران (1992) و پرسشنامه استرس نوجوان (ASQ) بیرن و همکاران (2007) بود. داده های گردآوری شده در پژوهش حاضر به روش تحلیل کواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون انگیزه تحصیلی و پریشانی روانی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح 01/0 وجود داشت. یافته ها بیانگر این مطلب است که شفقت درمانی می تواند باعث افزایش انگیزش تحصیلی و کاهش پریشانی روانی در دانش آموزان پسر شود.
تاثیر یک دوره تمرینات شناختی و مقاومتی بر کارکرد اجرایی و عملکرد تیراندازان نیمه ماهر با تفنگ بادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
189 - 202
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی تاثیر تمرینات مقاومتی و شناختی بر عملکرد تیراندازی و کارکردهای اجرایی تیراندازان نیمه ماهر بود. روش اجرا، نیمه تجربی، با هدف کاربردی و به شیوه پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل انجام شد. 30 نفر از دانشجویان یک مرکز نظامی در شهر تهران، نمونه های آماری این تحقیق بودند و در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند، پیش آزمون شامل تکلیف 60 شلیک جهت ارزیابی عملکرد تیراندازی و آزمون ان-بک و استروپ به ترتیب جهت ارزیابی حافظه کاری و بازداری به عمل آمد. سپس گروه تجربی 6 هفته، هفته ای 2 جلسه تمرین ترکیبی مقاومتی و شناختی را انجام دادند. از آزمون تحلیل کوواریانس برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد در متغیر عملکرد تیراندازی، حافظه کاری و بازداری بین دو گروه تفاوت معنادار وجود داشت (05/0p<). نتیجه کلی تحقیق نشان داد یک دوره مداخله تمرین مقاومتی و شناختی بر مولفه حافظه کاری، بازداری و عملکرد تیراندازان تاثیر مثبت دارد. در واقع، مداخله انجام شده باعث بهبود مولفه حافظه کاری و بازداری به عنوان مولفه های زیربنایی و اساسی عملکردهای مختلف شناختی و حرکتی از جمله تیراندازی شد.
طراحی مدل شبکه سازی مسیرشغلی با رویکرد ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
186 - 216
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و سطح بندی عوامل مؤثر بر رفتار شبکه سازی مسیرشغلی می باشد.
روش: این پژوهش تحقیقی آمیخته با رویکرد کیفی _ کمی است. از مطالعات کتابخانه ای به منظور بررسی مبانی نظری و از مصاحبه نیمه ساختاریافته به منظور جمع آوری داده ها و پرسشنامه برای گردآوری نظرات خبرگان دانشگاهی استفاده شده است. از تحلیل مضمون به منظور شناسایی عوامل استفاده شد. در قسمت کیفی از مدیران سازمان های دولتی استان قم با روش نمونه گیری هدفمند، 15 نفر به منظور شناسایی عوامل انتخاب گردید. در قسمت کمی از اساتید دانشگاه پردیس فارابی و دانشگاه قم با روش نمونه گیری گلوله برفی، 14 نفر به منظور اعتبارسنجی عوامل و همچنین مقایسه دو به دو عوامل انتخاب گردید.
یافته ها: براساس یافته های پژوهش حاضر، 31 کد در 8 عامل دسته بندی شدند. اعتبار تمامی عوامل با ضریب لاوشه تایید و از روش مدل سازی ساختاری تفسیری به منظور سطح بندی 8 عامل استفاده شد. در نهایت 8 عامل در 5 سطح اولویت بندی شدند؛ انتصابات سفارشی و برندسازی شخصی کاذب در سطح اول، ایجاد شبکه های ارتباطی سمی در سطح دوم، بی اعتمادی کارکنان به سازوکارها در سطح سوم، تصمیم سازی گروه های ذی نفوذ در سطح چهارم، نظارت ناکارآمد، ضوابط و قوانین مبهم و سبک مدیریت ارشد در سطح پنجم قرار گرفتند.
نتایج: براساس یافته های پژوهش هریک از عوامل مرتبط با شبکه سازی مسیرشغلی می تواند موفقیت کارکنان را در ارتقاء شغلی در پی داشته باشد. بنابراین لازم است مدیران سازمان به منظور حفظ و نگهداشت نیروی انسانی کارآمد با استفاده از سازوکار مناسب در راستای بهسازی رشد و پیشرفت کارکنان شایسته اقدام نمایند.
The Role of Listening Style and Negative Meta Emotion in Marital Dissatisfaction of Women with Anxiety Attachment(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: Research was conducted with the aim of investigating the role of listening-style and negative meta-emotion in marital dissatisfaction of women with anxiety-attachment.
Methods: The research was done by descriptive-correlation method. The statistical population included all married women between the ages 20 -50, in Herris-city of East-Azarbayjan in the 2021. Among them, 150 people with high anxiety-attachment were selected using the available sampling method and filled out Doel Listening-style-questionnaire (1997), Negative Meta-Emotion-questionnaire by Mittmansgraber et al.(2009), and Glumbeck-Rust Marital-questionnaire (1987),also the Bernan-et al. Experience in Relationships were used. Pearson correlation and multiple Regression analysis were used.
Results: The study results indicated that there was a significant negative relationship between couple`s comprehension listening-style with marital dissatisfaction in anxious attached women and a positive relation between responsive style and negative emotion. regression analysis showed 62% of the variance of marital disturbance in women with anxiety-attachment is explained by negative variables of couple`s listening-style and negative emotions.
Conclusion: Considering that the sense of secure attachment facilitates use of secure emotion regulation strategies and constructive listening. These skills reduce tension, maintain satisfying intimate relationships and increase personal adaptability through constructive and realistic efforts. Therefore, these are an important factor in establishing successful interpersonal relationships.
تأثیر هشت هفته تمرینات ترکیبی بر سطوح پلاسمایی کاینورنین و ترکیب بدن مردان دیابتی نوع دو(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از بیماریهای غیرواگیر که عوارض زیادی بر بدن وارد میکند، دیابت میباشد. امروزه از شیوه زندگی انتخابی و رفتارهای روزانه فرد به ویژه فعالیتهای ورزشی در کاهش عوارض ناشی از آن استفاده زیادی میشود. هدف از پژوهش حاضر، تاثیر تاثیر هشت هفته تمرینات ترکیبی بر سطوح پلاسمایی کاینورنین و ترکیب بدن مردان دیابتی نوع دو بود. مواد و روشها: دراین پژوهش، آزمودنی شامل ۲۴ مرد مبتلا به بیماری دیابت نوع دو با دامنه سنی ۰۰/۴ ± ۲۹/۶۰ (سال)، وزن ۸۳/۶ ± ۳۷/۸۷ (کیلوگرم)، قد ۱۱/۰ ± ۵۷/۱ (متر)، شاخص توده بدن (کیلوگرم/متر۲) ۰۹/۹ ± ۱۲/۳۶ ، توده چربی (درصد) ۹۴/۱ ± ۷۷/۲۸، توده عضلانی (کیلوگرم) ۶۶/۱ ± ۸۲/۲۶، میانگین قند خون سه ماهه (A۱C) ۴۱/۰ ± ۷۴/۷، قندخون ناشتا (میلیگرم/دسیلیتر) ۱۴/۲ ± ۷۹/۱۶۳، سابقهی بیماری (سال) ۵۰/۰ ± ۹۲/۳، به طور داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه، گروه تجربی(۱۲ نفر) و گروه کنترل (۱۲ نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت هشت هفته، هرهفته سه جلسهی ۶۰ تا ۸۰دقیقهای، تمرینات ترکیبی شامل تمرینات مقاومتی (چهار تمرین برای عضلات فوقانی و تحتانی با شدت ۶۰ تا ۷۰ درصدیک تکراربیشینه) و هوازی (با شدت ۶۰درصد حداکثر اکسیژن مصرفی به مدت ۱۵ دقیقه) را انجام دادند و گروه کنترل در این مدت بدون تمرین بودند. به منظور بررسی اندازهگیری متغیرهای پژوهشی، نمونه گیری خونی ۴۸ ساعت قبل از شروع اولین جلسه تمرینی و همچنین ۴۸ ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی در حالی که همه آزمودنیها ناشتا بودند به عمل آمد. از روش الایزا جهت اندازهگیری سطوح پلاسمایی کاینورنین استفاده گردید. برای تحلیل دادهها از آزمون آماری آزمون تیهمبسته، تیمستقل و آزمون شاپیروویلک جهت نرمال کردن دادهها در سطح معنی داری ۰۵/۰ ، با نرم افزار SPSS ورژن ۲۲ استفاده شد. یافتهها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد هشت هفته تمرینات ترکیبی سبب کاهش سطوح پلاسمایی کاینورنین شد. علاوه بر این، تمرین ترکیبی منجر به کاهش توده چربی و شاخص توده بدن و افزایش توده بدون چربی گردید. نتیجهگیری: بنابرنتایج این پژوهش، پیشنهاد میشود که از تمرینات ترکیبی درجهت کاهش سطوح پلاسمایی کاینورنین و بهبود ترکیب بدن مردان دیابتی نوع دو استفاده شود.
الگوی ساختاری کنترل شناختی و انعطاف ناپذیری روانشناختی با افسردگی نوجوانان نقش میانجی گر ذهنیت سازی عاطفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال افسردگی در نوجوانان یکی از شایعترین انواع اختلالات خلقی است که با همبودی بالا بیماریهای روانی، کیفیت زندگی، ریسک بالای خطر خودکشی و هزینههای بالای اجتماعی همراه است. از سوی دیگر ظرفیت ذهنیسازی و کنترل شناختی تعیین کنندههای مهمی در سازماندهی ظرفیت شناختی و هیجانی هستند که در حوزه پژوهشهای مرتبط با افسردگی در دوران نوجوانی مورد غفلت واقع شدهاند. این پژوهش با هدف الگوی ساختاری کنترل شناختی و انعطافناپذیری روانشناختی با افسردگی نوجوانان با نقش میانجی گر ذهنیت سازی عاطفی انجام شد. مواد روشها: این پژوهش ازنظر هدف بنیادی و ازنظر روش یک پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشآموزان مقطع متوسطه شهر تهران که در سال تحصیلی 1403-1402 مشغول به تحصیل میباشند تشکیل دادند. نمونه پژوهش 347 نفر از دانشآموزان شهر تهران بود که به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. برای جمعآوری دادههای از پرسشنامههای نشخوار فکری نولن و همکاران (1991)، انعطافناپذیری روانشناختی (رولفس و همکاران، 2016)، مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستانی زیگموند و اسنیت (1983)، ذهنیت سازی عاطفی (رینالدی و همکاران، 2021) و پرسشنامه کنترل شناختی گیبرس و همکاران (2018) استفاده شد. جهت ارزیابی الگوی پیشنهادی از الگویابی معادلات ساختاری و AMOS.24 و SPSS. 27 استفاده شد. یافتهها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین انعطافناپذیری روانشناختی با افسردگی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد (05/0P< ). همچنین بین کنترل شناختی و ذهنیت سازی عاطفی با افسردگی رابطه منفی و معنیداری وجود دارد (05/0P). یافتهها حاکی از برازش مناسب الگوی پیشنهادی با دادههاست. نتایج مدلیابی معادله ساختاری نشان داد که در الگوی 45 درصد از واریانس ذهنیت سازی عاطفی توسط انعطافناپذیری روانشناختی، کنترل شناختی تبیین میشود. همچنین 59 درصد از واریانس افسردگی توسط انعطافناپذیری روانشناختی، کنترل شناختی و ذهنیت سازی عاطفی تبیین میشود. نتیجهگیری: با توجه به این یافتهها به درمانگران پیشنهاد میشود آموزش کنترل شناختی و ذهنیت سازی عاطفی را در جهت کاهش علائم افسردگی نوجوانان مورد توجه قرار دهند.
طراحی مدل ساختاری رفتارهای تسهیل کننده سبک زندگی تحصیلی سلامت محور بر اساس جو مدرسه با نقش میانجی خوش بینی تحصیلی در دانش آموزان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ارتقاء و بهبود سلامت فراگیران، یکی از مهم ترین ابعاد توسعه و بهسازی منابع انسانی بوده و در چند دهه ی اخیر توجه سازمان های آموزشی به نیروهای سالم جسمی و فکری در نهادهای آموزشگاهی را به خود جلب کرده است. هدف پژوهش حاضر طراحی مدل ساختاری رفتارهای تسهیل کننده سبک زندگی تحصیلی سلامت محور بر اساس جو مدرسه با نقش میانجی خوش بینی تحصیلی در دانش آموزان بود. روش ها: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان ابتدایی (دوره دوم) شهرستان بروجرد در سال تحصیلی 400- 1399 به تعداد 16000 بود که به صورت تصادفی خوشه ای تعداد 450 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. داده های پژوهش به کمک پرسشنامه های رفتارهای تسهیل کننده سبک زندگی تحصیلی سلامت محور صالح زاده و همکاران، جو مدرسه لی و همکاران و خوش بینی تحصیلی اسچنن موران و همکاران گردید. داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری مورد تحلیل قرارگرفت. یافته ها: نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که جو مدرسه اثر مستقیم معناداری بر رفتارهای تسهیل کننده سبک زندگی تحصیلی سلامت محور دانش آموزان دارد (01/0>p، 30/0=b). همچنین خوش بینی تحصیلی نیز به طور غیرمستقیم اثر معناداری بر رفتارهای تسهیل کننده سبک زندگی تحصیلی سلامت محور دارد (064/0 = β، 05/0>p). نتیجه گیری: با توجه داشتن به متغیرهای جو مدرسه و خوش بینی تحصیلی می توان افزایش رفتارهای تسهیل کننده سبک زندگی تحصیلی سلامت محور دانش آموزان را انتظار داشت.
شناسایی عوامل پیشران کلیدی تأثیرگذار بر همکاری های علمی بین المللی در آموزش عالی کشور از دیدگاه مدیران بخش بین الملل دانشگاه ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
چکیده مقدمه: امروزه توسعه فعالیت های علمی بین المللی به یکی از دغدغه های اصلی دانشگاه های برتر جهان در راستای افزایش اعتبار، کیفیت، درآمدزایی و برندسازی تبدیل شده است. لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل پیشران کلیدی تأثیرگذار بر همکاری های علمی بین المللی در آموزش عالی کشور از دیدگاه مدیران بخش بین الملل و صاحب نظران این حوزه انجام شد است. روش ها: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و با رویکرد کیفی انجام شده است. گروه هدف پژوهش حاضر مدیران بخش بین الملل دانشگاه های دولتی کشور و صاحب نظران این حوزه بود. مشارکت کنندگان در پژوهش 14 نفر از مدیران بخش بین الملل دانشگاه های دولتی و 4 نفر از صاحب نظران این حوزه بود که با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته داده های پژوهش از آنها جمع آوری گردید و جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. نتایج: پس از تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه، مجموع کدهای آزاد استخراج شده از محتوای مصاحبه ها 149 کد بود که در 12 مفهوم مشابه طبقه بندی و در نهایت عوامل پیشران کلیدی تاثیر گذار بر گسترش همکاری های علمی بین المللی در آموزش عالی در 5 تم اصلی شامل عوامل: اقتصادی، سیای، فرهنگی و ارزشی، فناوری و محیطی دسته بندی شدند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که برای ارتقا و تقویت همکاری های علمی بین المللی دانشگاه ها آگاهی از بافتارهای اجتماعی جامعه ای که دانشگاه در آن قرار گرفته ضروری است. زیرا که ارتباط میان دانشگاه و جامعه ای که در آن قرار گرفته، ارتباطی متقابل و مشارکتی است و پیشران های کلیدی نقش تاثیرگذاری در ارتقای همکاری های علمی بین المللی در آموزش عالی دارند.
مروری بر تأثیر اختلال اضطراب جدایی در روند تحصیلی کودکان ابتدایی
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۲۱۱-۲۰۲
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر این بود که تأثیر اختلال اضطراب جدایی در روند تحصیلی کودکان ابتدایی را سبب شناسی و راهکارهای درمانی آن را شناسایی و معرفی کند زیرا اختلال اضطراب جدایی بر عملکرد تحصیلی، اجتماعی و انطباقی، ارتباط با والدین، معلم و همسالان تأثیر منفی می گذارد و بروز آن در دوران کودکی، خطر ابتلا به اختلالات روانی را در سال های آتی زندگی افزایش می دهد که در صورت عدم درمان، می تواند منجر به مشکلات دیگری شود. تحقیق حاضر با روش فراترکیب نگاشته شده است. بدین منظور پایگاه های علمی اطلاعاتی داخلی و خارجی بدون در نظر گرفتن محدوده زمانی موردبررسی و جست وجو قرار گرفتند؛ که ابتدا 93 مقاله انتخاب شد و درهایت پس از گزینش، 25 مقاله موردبررسی و منبع قرار گرفت. نتایج بررسی نشان داد که پس از گذشت چندین دهه از شناسایی و معرفی اختلال اضطراب جدایی، همچنان این اختلال به عنوان یکی از اختلال های اضطرابی شایع در آسیب شناسی روانی کودکان مطرح است. نتایج همچنین بیانگر این بود که بروز حالت ترس و نگرانی مفرط در موقعیت های جدایی کودک از والد یا خانه به عنوان مهم ترین ویژگی این اختلال شناخته می شود و ترکیبی از عوامل ژنتیکی، محیطی و خانوادگی در کنار یادگیری اضطراب و دخالت عوامل شناختی در سبب شناسی آن تأثیرگذارند. افزون بر این، نتایج نشان داد که اثربخش ترین درمان های شناخته شده برای این اختلال شامل درمان شناختی رفتاری، درمان های خانوادگی، بازی درمانی و درمان دارویی است. در این راستا آموزش والدین و مربیان و معلمان در فرایند درمان اهمیت بسیاری دارد.