فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴٬۹۸۱ تا ۲۵٬۰۰۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
خانواده اولین پایه گذار شخصیت و ارزش های فکری است که نقش مهمی در تعیین سرنوشت و سبک زندگی آینده فرد دارد. در این میان حفظ ارتباط مثبت بین والدین و فرزندان باعث انگیزه آنان نسبت به موفقیت تحصیلی می شود. این پژوهش مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان مدارس راهنمایی سال سوم شهر ایلخچی بودند که از این جامعه دویست نفر دانش آموز (100دختر و 100 پسر) با استفاده از جدول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سبک های فرزندپروری بامریند و معدل پایانی دانش آموزان در کلاس سوم راهنمایی به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی استفاده شد. داده ها به کمک روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد پیشرفت تحصیلی با سبک فرزندپروری مقتدرانه رابطه مثبت معنی دارو با سبک های فرزندپروری سهل گیر و مستبدانه رابطه منفی و معنی داری دارد. نهایتاً با استفاده از تحلیل رگرسیون گام به گام مشخص شد که شیوه تربیتی مقتدرانه پیش بینی کننده قوی برای متغیر پیشرفت تحصیلی است. بنابراین از آنجایی که شیوه تربیتی والدین در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان اهمیت بسزایی دارد لذا آموزش والدین درباره شیوه های تربیتی نوجوانان می تواند باعث موفقیت تحصیلی آنان در تحصیل شود.
ویژگیهای روان سنجی نسخه فارسی مقیاس ترس از حرکت تمپا در بیماران ایرانی مبتلا به کمردرد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: ترس از درد و حرکت یکی از عوامل مهم ایجاد ناتوانی عملکردی در بیماران مبتلا به کمردرد است که بسیاری از محققین آن را حتی از خود درد ناتوان کنندهتر میدانند. هدف تحقیق حاضر بررسی خصوسیات روان سنجی نسخه فارسی مقیاس ترس از حرکت تمپا که به عنوان یک ابزار رایج در دنیا برای سنجش میزان ترس از حرکت و صدمه در بیماران کمردردی به کار میرود بود. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی و متدولوژیک که از نوع اعتبارسنجی و ابزارسازی میباشد، 232 نفر بیمار مبتلا به کمردرد مراجعه کننده به برخی کلینیکها و بیمارستانهای در دسترس شهر تهران با نمونه گیری ساده انتخاب شده و مورد ارزیابی قرار گرفته و 61 نفر از آنها برای آزمون مجدد جهت سنجش تکرارپذیری شرکت کردند. جهت اعتبارسنجی خصوصیات روان سنجی نسخه ایرانی مقیاس ترس از حرکت تمپا همخوانی درونی، همبستگی آیتم با نمره کل، تکرارپذیری آزمون ـ بازآزمون و اعتبار سازه مورد ارزیابی قرار گرفت. ابزارها و آزمونهای به کار رفته علاوه بر مقیاس ترس از حرکت تمپا، آزمون آنالوگ دیداری برای سنجش شدت درد، آزمون باورهای منجر به ترس ـ اجتناب جهت سنجش ترس از درد در فعالیتهای بدنی و شغل و آزمون ناتوانی رولند ـ موریس جهت سنجش ناتوانی بالینی بودند. روشهای آماری شامل محاسبه ضریبهای آلفای کرونباخ، همبستگی پیرسون و همبستگی درون گروهی (ICC) و آزمونهای کولموگروف– اسمیرنوف و تی زوجی بود. یافته ها: همخوانی درونی مقیاس خوب و ضریب آلفای کرونباخ برای 17 آیتم آن معادل 796/0 بود. همبستگی آیتم ـ نمره کل برای هر آیتم محاسبه گردید که به غیر از چهار آیتم، سایر موارد همبستگی مناسبی را نشان دادند. ضریب همبستگی درون گروهی در ارزیابی تکرارپذیری 86/0 به دست آمد. جهت محاسبه اعتبار سازه، ضریب همبستگی پیرسون بین مقیاس ترس از حرکت تمپا با دو خرده مقیاس فعالیت بدنی و شغل آزمون باورهای منجر به ترس ـ اجتناب به ترتیب 59/0 و 32/0 و با آزمون ناتوانی رولند ـ موریس 60/0 به دست آمد. نتیجه گیری: نسخه فارسی مقیاس ترس از حرکت تمپا دارای روایی و پایایی لازم جهت سنجش ترس از حرکت/صدمه در بیماران کمردردی ایرانی می باشد و قابل استفاده در کلینیک ها و مراکز درمانی و یا جهت اهداف تحقیقی است.
بررسی الگوی فعالیت عضلانی کمربند شانه ای زنان در برخی تمرینات انتخابی رایج فیزیوتراپی اندام فوقانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این مطالعه بررسی الکترومیوگرافیک الگوی فعالیت عضلانی عضلات کمربند شانه ای خانمها در برخی تمرینات عملکردی انتخابی اندام فوقانی که در فیزیوتراپی رایج می باشند بود. روش بررسی: این تحقیق بهصورت شبه تجربی بر روی یک گروه 36 نفری از زنان سالم که به صورت در دسترس و به روش نمونه گیری ساده انتخاب شده بودند انجام شد. جهت ثبت فعالیت الکتریکی، الکترودهای سطحی روی عضلات سینهای بزرگ، ذوزنقهای فوقانی، ذوزنقهای میانی، تحتِ خاری، سهگوش قدامی، سهگوش میانی و سهگوش خلفی قرار گرفتند. از افراد خواسته شد 6 تمرین عملکردی را که شامل تمرینات دور کردن بازو در دو صفحه فرونتال و اسکاپولار، دی ۲ اف، دی ۲ ای، تریپاد و پرس آپ بودند، بهطور تصادفی انجام دهند. الگوی فعالیت عضلانی در دو حوزه زمانی، زمان شروع به فعالیت و زمان به حداکثر رسیدن فعالیت و حوزه سطح فعالیت، با استفاده از شاخص الکترومیوگرافی یکپارچه نرمال شده (NIEMG) بررسی شد. روش آماری استفاده شده در این تحقیق تحلیل واریانس برای اندازههای تکراری بود. یافته ها: عضله ذوزنقهای فوقانی در اغلب قریب به اتفاق الگوهای حرکتی مورد بررسی سریعترین عضله بکار گرفته شده و با حداکثر سطح فعالیت در مقایسه با سایر عضلات بود. رفتار عضله سینهای بزرگ در هر دو حوزه زمان و سطح فعالیت وابسته به الگوی فعالیت انجام شده متغیر بود. همچنین فعالیت عضلات سهگوش قدامی و خلفی در برخی از الگوهای حرکتی خصوصاً الگوهای حرکتی مایل مانند الگوی حرکتی دور کردن بازو در صفحه اسکاپولار و یا محوری مانند الگوهای حرکتی دی ۲ اف و دی ۲ ای سطح فعالیت بالایی داشت. عضله سهگوش میانی در کلیه الگوهای حرکتی به عنوان یک عضله حرکت دهنده اصلی عمل کرده و ذوزنقهای میانی و تحتِ خاری هم تقریباً در کلیه الگوهای حرکتی رفتار تقریباً مشابهی از خود نشان می دادند. نتیجه گیری: رفتار عضله ذوزنقهای فوقانی وابسته به شکل الگوی حرکتی نمی باشد، در حالی که عضله سینهای بزرگ وابسته به الگوی حرکتی می باشد. فعالیت عضلات سهگوش قدامی و خلفی وابسته به راستای انجام الگوی حرکتی و سهگوش میانی وابسته به جابجایی مفصل هدف در الگوی حرکتی می باشد و عضلات ذوزنقهای میانی و تحتِ خاری نیز بهعنوان عضلات ثبات دهنده – هدایت کننده وابستگی به الگوی فعالیت عضلانی ندارند.
بررسی الگوی مصرف مواد در معتادان شهرستان ارومیه
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی الگوی مصرف در بیماران سوء مصرف کننده مواد و با هدف شناسایی انواع مواد و ارایه راه کارهایی برای پیشگیری از سوء مصرف مواد صورت گرفت. روش: این مطالعه تحلیلی-توصیفی به روش گذشته نگر انجام شد. با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد پرونده های 461 نفر از بیماران مراجعه کننده به مراکز درمانی اقامت اجباری سلامت محور، مرکز کاهش آسیب های اجتماعی، درمانگاه سرپایی دولتی و درمانگاه ترک اعتیاد خصوصی که در سه ماهه اول سال 1391 پذیرش شده بودند مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد 8/54 درصد بین سنین 30-21 سالگی قرار دارند، 48درصد از بیماران در سنین 30-21 مصرف مواد را شروع کرده اند، 49درصد بیماران کمتر از 10 سال اعتیاد دارند، 6/60درصد از بیماران در ابتدا تریاک مصرف کرده اند، 8/53درصد بیماران رفتار پرخطر داشته اند، 1/44درصد بیماران در حال حاضر هروئین و 3/38درصد آنها شیشه مصرف می کنند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که ماده مخدر هروئین و شیشه بیشترین تعداد مصرف کنندگان را به خود اختصاص داده اند. بنابراین، با توجه به نتایج این مطالعه لزوم توجه جدی تر به پیشگیری و درمان علمی تر با بهره گیری بیشتر از درمان های روانشناختی ضروری به نظر می رسد.
مقایسه میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دبستانی دیرآموز و عادی شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
کاربرد دیدگاه پدیدارشناسی ون منِن در مطالعات برنامه درسی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعات پدیدارشناسی عموماً با ادراک یا مفاهیم، نگرش و عقاید، احساسات و عواطف افراد سروکار دارد. در این رویکرد، با استفاده از مصاحبه یا محصولات فرهنگی و یا آنچه نویسنده طراحی میکند (مانند فیلم، عکس و ...)، میتوان تجارب افراد از پدیدههای ویژه را استخراج کرد. این مقاله به بررسی کاربرد دیدگاه پدیدارشناختی ون منن در مطالعات برنامه درسی پرداخته است. هدف این مقاله بررسی و توصیف دیدگاه پدیدارشناختی ون منن در زمینه برداشت ها از برنامه درسی، میزان اهمیت دادن آن به معلم، اهمیت تدریس و انتخاب محتوی و مواد درسی بود.
نتیجه گیری: زیست جهان شخصی هر فرد میتواند در معرفت عمومی تجربههای روزمره شناخته شود؛ این تایید، راهی برای ملاحظه توصیفهای مربوط به زیست جهان دیگران میگشاید. البته مطالعات ناظر بر این است که گزارشهای دانشآموزان از زیست جهان شان بسیار متغیر و خلاصهتر از آن است که الگوی کلی و روشن از آن پدیدار شود.
درمان حُزن و باور به قضا و قدر(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
حزن و افسردگی در روح و نفس انسان، می تواند مانعی در مسیر حرکت و پیشرفت دنیوی و سلوک اخروی فرد باشد. از این رو، باید برای از بین بردن آن تدبیری اندیشید. اعتقاد به قضا و قدر، راه کاری است در همین جهت که با ایجاد رضامندی، این مانع را از مسیر بر خواهد داشت. این نگاشته، شرحی بر روایت امام صادق است که با استفاده از روایات هم مضمون و هم خانواده دو عنوان حزن، و قضا و قدر، به دنبال آن هستیم تا به تبیین این دو رکن اصلی حدیث شریف و رابطه آنها بپردازیم.
بررسی رابطهء بین سازمان های بیمار(نوروتیک) با سبک رهبری و جوّسازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی شاخص های سازمان های نوروتیک و رابطه آن با مؤلفه های جوّسازمانی و سبک مدیریت انجام شد. جامعه آماری کارکنان سه کارخانه صنعتی در اصفهان(600نفر) بودند که ازمیان آنها 145نفر به شیوه تصادفی از بخش های مختلف متناسب با جمعیت هر سازمان و پراکندگی مناسب در ویژگی های جمعیت شناختی (سن، سابقه، تحصیلات، میزان درآمد و جنسیت) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. پرسشنامه های سازمان های بیمار (86/0= α)، سبک رهبری باردنز و متزکاس(87/0= α) و جوّسازمانی سوسمن و دیپ(89/0= α) ابزار پژوهش بودند؛ نتایج نشان داد که در جوّسازمانی، ابعاد وضوح اهداف و رضایت از پاداش با سازمان نمایشی، بین تمامی ابعاد جو سازمانی با سازمان های افسرده و بین ابعاد وضوح اهداف، وضوح نقش، رضایت از پاداش و توافق بر رویه ها با سازمان اسکیزوئید رابطه منفی معنادار به دست آمد. همچنین بین سبک رهبری وظیفه مدار با سازمان نمایشی رابطه منفی معنادار؛ بین سبک رهبری رابطه مدار و وظیفه مدار با سازمان افسرده و بین سبک رهبری رابطه گرا و سبک رهبری تلفیقی با سازمان اسکیزوئید رابطه منفی معنادار به دست آمد. در ضمن بر اساس مطالعات رگرسیون، اثربخشی ارتباطات از ابعاد جوّسازمانی به پیش بینی معنادار (05/0P< و 544/0B=) سازمان افسرده قادر است. بین بقیه ابعاد جوّسازمانی و سبک رهبری با سازمان های نوروتیک رابطه معنادار مشاهده نشد.
نقد و بررسی کتاب: مقدمه ای بر روان شناسی و آموزش و پرورش کودکان استثنایی؛ مؤلف: دکتر غلامعلی افروز
پیوند دانشگاه و مدرسه، تلفیق نظر و عمل
حوزههای تخصصی:
یوگای خنده
حوزههای تخصصی:
روان شناسی پدیده های عارفانه
حوزههای تخصصی:
شادی ، ابزار مهم سلامتی
حوزههای تخصصی:
اثرات تجربه کاری بر ارزشهای حرفه ای در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بـر پایه رویآورد ساختاری مبتنی بر تحلیل سطح ارزشهـای حرفه ای (الیزور، 1984)، این پژوهش رابطه بین ارزشهای حرفه ای و کار در حین تحصیل دانشگـاهی را بررسی کرد. نمونه ای به حجم 400 داتشجو (200 زن، 200 مرد، 200 شاغل و 200 غیرشاغل) از دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگـاه آزاد اسلامی انتخاب شدند و به پرسشنامه ارزشهای حرفه ای (الیزور و دیگران، 1991) پاسخ دادند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشـان دادند که سطوح ارزشهای حرفه ای در بین دانشجویان شاغل و غیر شاغل معنادار نبودند. زنان در سطوح ارزشهای عاطفی (45/6=F، 011/0 (P<و ابزاری (09/17 =F، 001/0(P< و امکانات (54/11=F، 001/0(P< نمره بالاتری نسبت به مردان به دست آوردند. اثر تعاملی شغل و جنس نیز در هیچ سطحی معنادار نبود.
آموزش مهارتهای شوخ طبعی و کاهش افسردگی در بیماران آسیب نخاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، اثربخشی آمـوزش مهارتهای شوخ طبعی در کاهش افسردگی افراد با آسیب نخاعی بررسی شد. از دو مرکز توانبخشی شهر تهران، 24 مراجعهکننده (12 زن و 12 مرد) با آسیب نخاعی که نمره هایی بـالاتر از میانگین در پرسشنامه افسردگی بک (بک و استیر، 1987) به دست آوردند، به طـور تصادفی در دو گـروه آزمایشی و کنترل (در هر گروه 12 نفر) قرار گرفتند. طی دو ماه، گـروه آزمایشی هشت جلسه مهارتهای شوخ طبعی مبتنی بـر بـرنامه 8 مرحله ای مهارتهای شوخ طبعی مکگی (2002) را آموزش دیدند. پس از اجرای مجدد پرسشنامه افسردگی بک در دو گروه، نتایج نشان دادنـد که افسردگی گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل کاهش پیدا کرد. استلزامها براساس کاهش افسردگی در بیماران با آسیبهای نخاعی بحث شد.
مقایسة وضعیت سلامت روان پدران و مادران کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعة حاضر، مقایسة وضعیت سلامت روان والدینِ دارای فرزند کم توان ذهنی آموزش پذیر و ابعاد مختلف آن شامل افسردگی، اضطراب، شکایت های جسمانی و اختلال در عملکرد اجتماعی می باشد. پژوهش حاضر، یک مطالعة پیمایشی بر روی 191 پدر و مادر دارای فرزند کم توان ذهنی آموزش پذیر (114= مادر و 77= پدر) است که فرزندان آن ها در 28 مدرسة استثنایی شهر مشهد در سال تحصیلی 88-1387 مشغول به تحصیل بودند. روش نمونه گیری، روش خوشه ای ـ تصادفی چند مرحله ای بود. پس از نمونه گیری، وضعیت سلامت روان آن ها به کمک پرسشنامة سلامت عمومی مورد ارزیابی قرار گرفت و مشخصات دموگرافیک آن ها نیز به کمک پرسشنامة محقق ساخته گردآوری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی، آزمونt مستقل و آزمون غیرپارامتریک یومن ـ ویتنی به منظور مقایسة میانگین در دو گروه استفاده شد. از 191 پدر و مادر دارای فرزند کم توان ذهنی این مطالعه، تعداد مادران 114 نفر (6/59%) با میانگین سنی 38 و با دامنة سنی 25-58 سال و 2/62% آن ها بی سواد یا دارای سواد ابتدایی بودند و پدران 77 نفر (3/40%) با میانگین سنی 41 سال و دامنة سنی 28-60 سال و 8/42% بی سواد یا دارای سواد ابتدایی بودند. با توجه به نمرة میانگین سلامت روان برای کل والدین (4/29= با 7/11=SD)، تمام آن ها در سلامت روان مشکلات جدی داشتند؛ ولی تفاوت معناداری بین پدران و مادران این کودکان به لحاظ میزان اختلال در سلامت روان وجود نداشت و هر دو گروه به یک میزان از مشکلات سلامت روان رنج می بردند (05/0p