فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۸۱ تا ۲٬۱۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
The purpose of this research was to design a personal brand digital storytelling learning model.The present research was conducted with a qualitative approach and research methods of content analysis and theme analysis. The research community is all the written sources, articles, books and researches related to the digital storytelling of personal brands in various scientific bases in the years 2000 to 2024 and all specialists and experts in the field of personal branding. The purposeful sampling method is of the criterion type and the criterion for determining the sample size is to reach the saturation volume. The data collection tool was a semi-structured interview and a researcher-made questionnaire. Qualitative analysis and thematic analysis were used to collect data. In this way, the theoretical foundations of storytelling were studied and analyzed, and semi-structured interviews were conducted with 11 experts from educational, commercial, and industrial fields familiar with personal brand storytelling at Allameh Tabataba'i University, and thematic analysis was done, and finally based on The model was created based on the data of content analysis and theme analysis. The research findings showed that the personal brand digital storytelling learning model has 4 dimensions: personal branding, personal brand storytelling, personal brand story content production, and personal brand story content evaluation, and includes 15 components and 57 indicators. The results showed that the personal brand digital storytelling learning model for students is a multi-dimensional and multi-component process and its realization demands the comprehensive attention of higher education officials and students.
Effectiveness of the Combined Emotion-Focused and Solution- focused Therapy on the Anger and Marital Adjustment of the Women with Marital Conflicts(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The aim of this study was to investigate the effectiveness of a combination of emotion-oriented and solution-focused therapy on anger and marital adjustment in women with marital conflict.
Methods: This study was applied in terms of purpose and semi-experimental data collection method with pre-test and post-test design with a control group. The statistical population included women with marital conflicts in Tehran in 2019. Thirty women with marital conflicts were selected by purposive sampling method and randomly assigned to experimental and control groups. The experimental group underwent 10 sessions of combined emotional and pathological therapy for two and a half months, while the control group did not receive the present intervention. The questionnaires used in this study included the Marital Conflict Questionnaire (MCQ), Anger Control Questionnaire (ACQ), and Marital Adjustment Questionnaire (MAQ). The data were analyzed using covariance analysis.
Results: The results showed that the combination of emotion-oriented and solution-focused therapy on anger management (P 000 0001; Eta = 0.41; F = 12.71) and marital adjustment (P 000 0001; Eta = 0.45; 15.25 F) Women are affected.
Conclusion: Considering the significant effect of combination therapy based on emotion and solution, it is recommended to use this combination therapy in order to improve marital adjustment and anger of women with marital conflicts.
اثربخشی اصلاح سوگیری شناختی نسبت به نشانه های سیگار بر تصمیم گیری مخاطره آمیز و کنترل مهاری در افراد سیگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۰)
234 - 244
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اصلاح سوگیری شناختی نسبت به نشانه های سیگار بر تصمیم گیری مخاطره آمیز و کنترل مهاری در افراد سیگاری اجرا گردید. روش : تحقیق حاضر به شیوه آزمایشی و با استفاده از طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل اجرا گردید. جامعه آماری پژوهش شامل کارمندان سیگاری شاغل در ادارات دولتی شهر بوشهر در سال 1399 بودند. نمونه پژوهش شامل 40 نفر از کارمندان مذکور بودند که با استفاده از روش گمارش تصادفی در دو گروه 20 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایش در برنامه 8 هفته ای اصلاح سوگیری شناختی نسبت به نشانه های سیگار کشیدن شرکت نمودند. داده ها به وسیله آزمون خطرپذیری بادکنکی، پرسش نامه کنترل مهاری و نرم افزار تکلیف کاوش نقطه، در دو مرحله قبل و بعد از مداخله، جمع آوری گردید و برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که مداخله معطوف به اصلاح سوگیری شناختی نسبت به نشانه های سیگار باعث کاهش معنی دار تصمیمات مخاطره آمیز (01/0 p>) و افزایش کنترل مهاری (01/0 p>) در گروه آزمایش، در مقایسه با گروه کنترل گردید. نتیجه گیری: با توجه به نقش موثر مداخله اصلاح سوگیری شناختی بر کاهش تصمیم گیری مخاطره آمیز و هم چنین افزایش کنترل مهاری می توان از آن در کاهش مشکلات شناختی و هیجانی افراد سیگاری بهره برد.
مدلی یابی گرایش به خیانت زناشویی بر اساس صفات تاریک شخصیت و نقش واسطه ای اعتیاد به اینترنت
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مدل یابی گرایش به خیانت زناشویی بر اساس صفات تاریک شخصیت و نقش واسطه ای اعتیاد به اینترنت انجام شد. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی؛ از منظر نوع داده ها، کمی و از بعد شیوه اجرا نیز توصیفی هم بستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این مطالعه را کلیه زنان و مردان متأهل شهر مشهد در سال 1402 تشکیل دادند که بر اساس ملاک های ورود تعداد 312 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها مقیاس خیانت زناشویی (ATIS)؛ پرسشنامه صفات تاریک شخصیت (SD-3) و آزمون اعتیاد به اینترنت (IAT) بود. روش تفسیر داده ها نیز آزمون همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSS-27 و AMOS-20 بود. یافته های پژوهش نشان داد مدل پیشنهادی از برازندگی مطلوبی برخوردار است. علاوه بر آن نتایج نشان داد تمام اثر مشاهده شده در گرایش زوجین به خیانت زناشویی ناشی از صفات تاریک شخصیت زوجین است. با توجه به نتایج این پژوهش و تأثیر ویژگی های تاریک شخصیت، این عامل می تواند در برنامه های مداخلاتی مشاوران و خانواده درمانگران در برنامه های قبل و بعد از ازدواج مورداستفاده قرار گیرد.
تدوین مدل علی کیفیت زندگی در مدرسه براساس حمایت تحصیلی و جو مدرسه با نقش میانجی نگرش تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی دانش آموزان در مدرسه سازه ای است چند بعدی که عوامل مختلفی بر افزایش آن تاثیرگذار است. هدف پژوهش حاضر تدوین مدل علی کیفیت زندگی در مدرسه بر اساس حمایت تحصیلی و جو مدرسه با نقش میانجی نگرش تحصیلی دانش آموزان بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره ی دوم ابتدایی شهر خرم آباد بود. نمونه آماری پژوهش 435 نفر بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های کیفیت زندگی در مدرسه اندرسون و بورک (2000)، حمایت تحصیلی ساندرز(2005)، جو مدرسه لی(2017)، نگرش تحصیلی مک کوچ (2003) جمع آوری شدند. جهت تحلیل داده ها از روش الگو یابی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. و جهت بررسی معناداری اثرات غیر مستقیم از آزمون سوبل استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که الگوی پیشنهادی پژوهش از برازش خوبی با داده های جمع آوری شده برخوردار است. یافته ها همچنین حاکی از آن بود که مسیرهای مستقیم حمایت تحصیلی و جو مدرسه بر کیفیت زندگی در مدرسه دانش آموزان معنادار بود. همچنین مسیرهای غیر مستقیم آن-ها با میانجی گری نگرش تحصیلی نیز معنادار بود. بر اساس یافته های حاصل از پژوهش می توان نتیجه گرفت که به منظور افزایش کیفیت زندگی آموزشی توجه به نقش حمایت تحصیلی، جو مدرسه و نگرش تحصیلی لازم و ضروری است.
بررسی اثربخشی چند رسانه ای فلیپ بوک بر یادگیری مفاهیم زیست شناسی گیاهی علوم تجربی پای نهم دانش آموزان دختر شهر قرچک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلیپ بوک یک محصول یادگیری نوآورانه چندرسانه ای است که با یکپارچه سازی منابع متنی، صوتی، انیمیشن، گرافیک و ویدئو امکان ارائه ای مؤثر را به وجود می آورد. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی چندرسانه ای فلیپ بوک بر یادگیری مفاهیم زیستی علوم تجربی در دانش آموزان دختر پایه نهم شهر قرچک بود. روش به کاررفته در این پژوهش، روش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. برای این منظور تعداد ۷۹ نفر از دانش آموزان دختر پایه نهم شهر قرچک به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گروه آزمایش با استفاده از چندرسانه ای فلیپ بوک و گروه کنترل به روش سنتی، آموزش فصل 12 علوم را دریافت کردند. برای تحلیل استنباطی داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که بین یادگیری زیست شناسی دانش آموزان گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (01/0> P) و گروه آزمایش یادگیری بهتری داشتند. بنابراین فلیپ بوک به عنوان یک فناوری آموزشی می تواند در آموزش به کار گرفته شود.
اثربخشی مداخله انگیزشی مبتنی بر تغییر ذهنیت بر اهمال کاری تحصیلی و درماندگی آموخته شده دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
73 - 52
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله انگیزشی مبتنی بر تغییر ذهنیت بر اهمال کاری تحصیلی و درماندگی آموخته شده دانش آموزان انجام شد. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه تمامی دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر رستاق استان فارس در سال 1402 بود. از میان 3 مدرسه که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند 40 نفر از دانش آموزانی که نمره آنها بالاتر از نقطه برش (نقطه برش 50 در پرسشنامه درماندگی آموخته شده و 62 در پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی)،بود، به صورت در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل(هر گروه 20 نفر) گمارش شدند. ابزارهای سنجش شامل مقیاس اهمال کاری تحصیلی سولمون و راث بلوم (1984) و پرسشنامه درماندگی آموخته شده کوینلس و نلسون ( 1988) بود. گروه آزمایش برنامه مداخله انگیزشی مبتنی بر تغییر ذهنیت دوئیک(2006) را در 8 جلسه 90 دقیقه ای طی دو ماه دریافت و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیره با نرم افزارSPSS 23 تحلیل شد. یافته های به دست آمده نشان دهنده ی تفاوت معنادار بین دو گروه کنترل و آزمایش در نمرات پس آزمون اهمال کاری تحصیلی و درماندگی آموخته شده در دانش آموزان بود (01/0< p) این یافته ها بر موثر بودن مداخله آزمایشی دلالت دارند و نشان دادند که بر اثر اجرای مداخله انگیزشی مبتنی بر تغییر ذهنیت، اهمال کاری تحصیلی و درماندگی آموخته شده دانش آموزان کاهش یافت. از این رو، این مداخله انگیزشی می تواند به عنوان یکی از روش های آموزشی برای کاهش اهمال کاری تحصیلی و درماندگی آموخته شده مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی تاثیر نشخوار فکری و کمال گرایی بر خشونت علیه زنان دارای همسر مبتلا به اختلال مصرف مواد با متغیر میانجی تاب آوری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
سالیان متمادی است که اعتیاد به موادمخدر به عنوان یک مشکل جهانی شناخته می شود، اختلال مصرف مواد در خانواده ها روز به روز رو به افزایش بوده و از طرفی خشونت علیه زنان به یک معضل جدی تبدیل شده است. از این رو هدف مطالعه ی حاضر بررسی تأثیر نشخوار فکری و کمال گرایی بر خشونت علیه زنان با متغیر میانجی تاب آوری در بین زنان دارای همسر مبتلا به اختلال مصرف مواد بود. پژوهش حاضر کاربردی و از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر را کلیه ی زنان دارای همسر مبتلا به اختلال مصرف مواد در شهر مشهد تشکیل می داد. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار جی پاور برابر با ۱۳۲ نفر تعیین گردید که جهت رعایت ریزش های احتمالی بعدی تعداد ۱۶۵ نفر مورد آزمون قرار گرفتند. پرسشنامه های مورد استفاده عبارت بودند از مقیاس نشخوار فکری نولن-هوکسما و مارو، مقیاس کمال گرایی مثبت و منفی، مقیاس تاب آوری کونور و دیودسون و پرسشنامه خشونت علیه زنان توسط همسر. تاب آوری به صورت مستقیم خشونت علیه زنان را پیش بینی می کند (01/0p<، 30/0-=β). بعلاوه نشخوار فکری (05/0p<، 08/0=β) و کمال گرایی (05/0p<، 08/0=β) دو متغیری بودند که به صورت غیرمستقیم و به واسطه تاب آوری بر روی خشونت علیه زنان تأثیرگذار بودند. بدین معنی که نشخوار فکری و کمال گرایی کمتر موجب افزایش تاب آوری در فرد شده و در نتیجه خشونت علیه زنان را کاهش می دهد. زنانی که تاب آوری بالاتری دارند بهتر می توانند بین عواطف مثبت و منفی خود تمایز قائل شوند. این توانایی زنان باعث می شود که آن ها هنگام روبرو شدن با خشونت همسر خود بهتر بتوانند شرایط دشوار به وجود آمده را کنترل کنند. این امر سبب می شود که روابط چنین زوجینی کمتر دستخوش چالش و خشونت شود.
آزمون الگوی عملکرد خانواده با درگیری تحصیلی با نقش میانجی امید تحصیلی و مسئولیت پذیری در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۲)
476 - 485
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آزمون نقش میانجی مسئولیت پذیری و امید تحصیلی در رابطه بین عملکرد خانواده و درگیری تحصیلی در دانش آموزان دوره متوسطه اول شهرستان خرم بید (استان فارس) بود. شرکت کنندگان شامل 300 دانش آموز بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیده و به پرسشنامه های سنجش عملکرد خانواده اپ ستاین و همکاران (1983)، مسئولیت پذیری شخصی مرگلر و شیلد (2016)، امید تحصیلی خرمائی و کمری (1396) و درگیری تحصیلی ریو (2013) پاسخ دادند. برای تحلیل داده های توصیفی و ماتریس همبستگی بین متغیرهای پژوهش از نرم افزار SPSS نسخه 26 و جهت آزمون فرضیه و بررسی برازش مدل پژوهش، از نرم افزارAMOS نسخه 24 استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که مدل پژوهش با داده های جمع آوری شده برازش مطلوبی دارد. یافته ها نشان داد که اثر مستقیم عملکرد خانواده بر مسئولیت پذیری و امید تحصیلی و اثر مستقیم مسئولیت پذیری و امید تحصیلی بر درگیری تحصیلی معنی دار بود. همچنین، اثر عملکرد خانواده با نقش میانجی مسئولیت پذیری و امید تحصیلی بر درگیری تحصیلی نیز معنی دار بود. به طور کلی نتایج این پژوهش نقش متغیرهای عملکرد خانواده، مسئولیت پذیری و امید تحصیلی را در تبیین درگیری تحصیلی نشان می دهد. بر این اساس می توان نتیجه گرفت به منظور افزایش درگیری تحصیلی دانش آموزان، باید به مسئولیت پذیری و امید تحصیلی ناشی از عملکرد مناسب خانواده آنها توجه نمود.
همجوشی ترکیبی؛ دفاعیه ای از ایده William Seager در مسأله ترکیب «همه روان مند انگاری»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر بزرگ نمایی محسوب نشود، بزرگترین معضل برای حل مسئله آگاهی در همه روانمندانگاری، مسئله ترکیب است. William Seager، کسی که به اذعان Chalmers اولین کسی بود که اصطلاح ترکیب را برای معضل مذکور اطلاق کرد، جزء فیلسوفان ذهنی است که تلاش های مستمری برای پاسخ به این مسئله مصروف داشته است. در این مقاله به صدد آن هستم تا از ایده Seager در برابر اشکالات دفاع کرده و صورت منسجم تری از آن را ارائه دهم. مسئله ترکیب با طرح این پرسش که چگونه حالات پدیداری در سطح امور خردِِ فیزیکی به شکل گیری حالات پدیداری کلان در سطح امور کلان منجر می شود، چالش بزرگی پیش روی دیدگاه همه روانمندانگاری نهاد. Seager با ارائه ترکیب همجوشی سعی می کند این معضل را برطرف سازد. او با طرح مدل های «ساده بزرگ» که در عین عدم پیچیدگی از گستردگی تبیین متافیزیکی برخورداراند و با ارائه دو نمونه از مدل های «ساده بزرگ» در قالب فیزیک کلاسیک (سیاه چاله کلاسیک) و کوانتوم (درهم تنیدگی کوانتومی)، همجوشی ترکیبی را به عنوان مصداق دیگری از مدل های «ساده بزرگ» قلمداد می کند که به موازات دو مورد دیگر توانایی تبیین فرآیند آگاهی پدیداری را دارد. Chalmers با طرح اشکال عدم استلزام ضروری میان همجوشی ترکیبی و وجود متافیزیکی آگاهی، پاسخ Seager را در زمره پاسخ های غیرترکیبی و یا همه روان مندانگاری نوخاسته گرایانه می داند. در ادامه توضیح می دهم علیرغم اشکال Chalmers و این که راهکار وی در مسئله ترکیب ناکارآمد است، همجوشی ترکیبی مبتنی بر ترکیب شیمیایی همچنان از انسجام لازم برای تبیین آگاهی پدیداری در سطح کلان برخوردار است.
سنجش گروهی میزان و انگیزه های عدم صداقت و مقایسه آن در مردان و زنان: یک مطالعه آزمایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت اجتماعی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
159 - 169
حوزههای تخصصی:
مقدمه: عدم صداقت، رفتار فراگیری است که همراه با منفعت شخصی و زیان رساندن به فرد، گروه دیگر یا جامعه است. بنابراین هدف این پژوهش سنجش گروهی میزان و انگیزه های عدم صداقت و مقایسه آن در مردان و زنان است. روش: پژوهش حاضر به صورت طرح پس آزمون با دو گروه مردان و زنان (مطالعه تک ضربه ای) انجام می شود. جامعه آماری متشکل از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه گیلان است. نمونه پژوهش حاضر شامل 189 دانشجو است که به روش نمونه گیری هدفمند و براساس ملاک های ورود و خروج انتخاب شده و در دو گروه مردان (92 نفر) و زنان ( 97نفر) قرار گرفتند و از روش پرتاپ تاس (فیشباخر، 2013) برای سنجش میزان و انگیزه های عدم صداقت استفاده شد و داده های حاصل با کمک آزمون دوجمله ای تحلیل شد. به منظور مقایسه ی میزان و انگیزه های عدم صداقت در دو جنس به ترتیب از آزمون t مستقل و آزمون خی دو استقلال استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان می دهد که بخش قابل توجهی از مردان (z=4.78, df=91, p<0.001)، زنان (z=1.71, df=96, p<0.05) و کل شرکت کنندگان (z=4.66, df=188, p<0.001) با انگیزه «انسان اقتصادی» دست به رفتار عدم صداقت زده اند. انگیزه «تصویر منِ صادق» در مردان (z=1.15, df=91, p<0.045)و رفتار محافظه کارانه در زنان (z=1.71, df=96, p<0.05) در مواجهه با رفتار عدم صداقت مشاهده شد. همچنین مردان و زنان در میزان رفتار عدم صداقت (t=1.15, df=187, p<0.175) و انگیزه انسان اقتصادی (χ²=2.805, df = ... ,p<0.093) تفاوت معناداری نداشتند. نتیجه گیری: باتوجه به یافته ها، دستیابی به سود حداکثر، در افراد برانگیزاننده ی رفتار عدم صداقت است و هچنین در مردان و زنان به ترتیب ارائه تصویر صادقانه از خویشتن و رفتار محافظه کارانه نمود بیشتری دارد.
مقایسه اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیک و روان درمانی شناختی تحلیلی در کاهش علائم روان شناختی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
47 - 55
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش باهدف مقایسه اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک و روان درمانی شناختی تحلیلی در کاهش علائم روان شناختی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی بود. مواد و روش ها: این تحقیق براساس هدف، تحقیقی کاربردی است. براساس گردآوری و نوع داده ها کمی و از لحاظ زمان مقطعی بود. علاوه براین طرح پژوهشی از نوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه آماری پژوهش 45 نفر به صورت غیرتصادفی انتخاب شدند. از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد در برنامه آماری SPSS نسخه 26 استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که نمرات علائم شخصیت مرزی BPI و STB برای افرادی که تحت درمان روان درمانی شناختی تحلیلی قرار گرفتند بیشتر از افرادی بود که تحت درمان رفتاری دیالکتیک بودند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده موثرتر بودن روش شناختی تحلیلی از رفتاردرمانی دیالکتیک بوده است. در مجموع می توان نتیجه گرفت روان درمانگری شناختی تحلیلی با بهبود روابط بین شخصی، هیجانی وخودپنداره افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی از انجام رفتارهای تکانه ای، بدون تفکر و برنامه ریزی نشده با ارتباط مناسب بین بیمار و درمانگر به بهبود عملکرد اجتماعی این بیماران کمک کند.
اثربخشی بسته بازی درمانی مبتنی بر نظریه خود-تنظیمی زمانی هال و فونگ بر رفتارهای خوردن کودکان دارای چاقی مزمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۶)
344 - 360
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: کودکان دارای چاقی مزمن از رفتارهای خوردن نامتعادل تری رنج می برند. به همین دلیل هدف این پژوهش بررسی اثربخشی بسته بازی درمانی مبتنی بر نظریه خود-تنظیمی زمانی هال و فونگ، بر رفتارهای خوردن ایشان بود. مواد و روش ها: این پژوهش کمّی و از نوع نیمه- آزمایشی بود و در قالب یک طرح پیش-آزمون، پس-آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری 2 ماهه اجرا شد. همچنین جامعه آماری آن کلیه زوج والد-کودکان مراجعه کننده به مراکز سلامت ایرانیان-شهر اصفهان بودند که از بین آن ها 45 زوج به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (22 زوجی)، و کنترل (23 زوجی)، گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه رفتار خوردن کودکان استفاده شد و به موازات ارائه 11 جلسه 45 دقیقه ای آموزش بسته بازی درمانی به گروه آزمایش، گروه گواه هیچگونه مداخله ای دریافت نکرد. در پایان، تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS-29 و به شیوه های آماری مجذور کای و تحلیل کوواریانس در سطح معناداری انجام شد. یافته ها: با توجه به نتایج آزمون مجذور-کای، تفاوت معناداری بین 2 گروه از لحاظ سن و تحصیلات والدین؛ و سن، جنسیّت، رتبه تولد، تعداد هم نیاها و تحصیلات کودکان، مشاهده نشد. همچنین، نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که تغییرات معناداری در رفتارهای خوردن کودکان گروه آزمایش نسبت به کودکان گروه گواه به وجود آمده است. نتیجه گیری: یافته ها حکایت از تأثیر مثبت بسته بازی درمانی بکار رفته در پژوهش بر تعدیل رفتارهای خوردن کودکان دارای چاقی مزمن داشت. بنابراین می شد از آن در کمک به درمان کودکان دارای چاقی مزمن استفاده نمود.
اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر پریشانی روان شناختی و ناگویی هیجانی نوجوانان دختر مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
41 - 56
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر پریشانی روان شناختی و ناگویی هیجانی نوجوانان دختر مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی انجام شد. پژوهش حاضر کاربردی، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و یک پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش، نوجوانان دختر مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شرق تهران در تابستان 1402 بودند. در این پژوهش تعداد 36 نوجوان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با شیوه تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایدهی شدند. شرکت کنندگان در گروه آزمایش درمان مبتنی بر ذهنی سازی را طی هشت جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی دریافت نمودند. در این پژوهش از پرسشنامه وسواسی- جبری مادزلی، پرسشنامه پریشانی روان شناختی و پرسشنامه ناگویی هیجانی استفاده شد. داده های با تحلیل واریانس با طرح اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر پریشانی روان شناختی و ناگویی هیجانی نوجوانان دختر مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی تأثیر معنادار دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر ذهنی سازی می تواند به عنوان یک روش کارآمد در کاهش پریشانی روان شناختی و ناگویی هیجانی نوجوانان دختر مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی استفاده شود.
پیش بینی احساس تنهایی بر اساس سبک دلبستگی و ناگویی هیجانی با میانجی گری خودشفقتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
105 - 120
حوزههای تخصصی:
ناتوانی در برقراری و حفظ روابط موفق با دیگران منجر به تجربه تنهایی می شود. این پژوهش با هدف پیش بینی احساس تنهایی بر اساس سبک دلبستگی و ناگویی هیجانی با میانجی گری خودشفقتی انجام شد. روش پژوهش، مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان 18 تا 26ساله دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی در سال 1403-1402 بودند که با روش نمونه گیری در دسترس، 384 نفر انتخاب شدند و به مقیاس های احساس تنهایی دانشجویان آشر و همکاران، سبک های دلبستگی هازان و شیور، ناگویی هیجانی تورنتو تیلور و همکاران و خودشفقتی نف پاسخ دادند. داده ها با رگرسیون هایز مدل 4 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد سبک دلبستگی ایمن به طور منفی و سبک های دلبستگی ناایمن و ناگویی هیجانی به طور مثبت احساس تنهایی را پیش بینی کردند. خودشفقتی به طور منفی احساس تنهایی را پیش بینی کرد. سبک دلبستگی ایمن به طور مثبت و سبک های دلبستگی ناایمن و ناگویی هیجانی به طور منفی خودشفقتی را پیش بینی کردند. از این رو، سبک های دلبستگی و ناگویی هیجانی، به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق خودشفقتی احساس تنهایی را پیش بینی کردند. با یافته های پژوهش می توان پیشنهاد داد که در طراحی مداخلات پیشگیرانه و ارائه راهکارهای عملی در راستای کاهش احساس تنهایی در دانشجویان استفاده شود.
تبیین تجربه زیسته مادران با داشتن دو فرزند پیاپی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
93 - 118
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه تجربه زیسته مادران با داشتن دو فرزند پیاپی انجام گردید . پژوهش حاضر از نوع رویکرد پدیدار شناسی می باشد که با استفاده از تحلیل مضمون انجام شد. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته است که تعداد 32 مادر که دارای دو فرزند پیاپی در فاصله سنی یک تا سه سال بودند با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. مصاحبه از این مادران تا رسیدن به نقطه اشباع ادامه پیدا کرد. داده های مصاحبه با استفاده از نرم افزار مکس کیودا تحلیل شد وکدگذاری از طریق سه مرحله باز، محوری و گزینشی انجام شد تجزیه و تحلیل نتایج نشان داد که تجربه مادران از داشتن دو فرزند پیاپی در 5 مقوله اصلی که شامل آموزشی، عاطفی، مالی، خانوادگی و اجتماعی می باشد مقوله های اولیه عبارتند از درس نخواندن، کمک همسر در مسائل آموزشی، علاقه زیاد به بازیهای کامپیوتری، بحث در خصوص برنامه تلویزیونی ، حسادت نداشتن، عدم همکاری در کارهای خانه، حسادت به همدیگر، ظلم شدن در حق بچه اول ، عصبانیت و خستگی ، فرق گذاشتن پدر بین دو کودک، تفاوت شخصیتی بین دو کودک، مشکلات مالی، تمایل به داشتن گوشی، اتاق و اسباب بازی مستقل ، تمایل به جشن تولد مستقل، تفاهم نداشتن زوجین در تربیت دو کودک، روابط زناشویی مناسب، مشکل در روابط جنسی، کمک همسر در کارهای خانه، هماهنگی در تربیت فرزند، نداشتن روابط اجتماعی ، عدم سازش دو کودک، بهتر شدن روابط اجتماعی می باشد
مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر خودنظم بخشی و پذیرش و تعهد بر دیدگاه فهمی در زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دیدگاه فهمی یک فرآیند شناختی فعال است که در آن افراد باید بر دیدگاه خودمحورانه خود غلبه کنند. هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر خودنظم بخشی و پذیرش و تعهد بر دیدگاه فهمی همسر در زنان متأهل انجام شد. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری با گروه کنترل بود. تمامی زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان درمانی شهر بوشهر در سال 99-1398 جامعه آماری پژوهش را تشکیل دادند که با نمونه گیری هدفمند تعداد 60 نفر انتخاب شد و به صورت تصادفی در سه گروه مساوی گمارش شدند. مداخلات درمانی طی 8 جلسه (1 جلسه 90 دقیقه ای در هفته) برای هر گروه آزمایش اعمال شد، اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. برای گردآوری داده ها از مقیاس دیدگاه فهمی همسر لانگ (1990) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار spss نسخه26 و روش تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو درمان مبتنی بر خودنظم بخشی و پذیرش و تعهد بر افزایش دیدگاه فهمی در زنان متأهل اثربخش بوده اند (01/0>P) و بین اثربخشی دو روش زوج درمانی مبتنی بر خودنظم بخشی و زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر دیدگاه فهمی در زنان متاهل تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<P). نتیجه گیری: مداخله های زوج درمانی مبتنی بر خودنظم بخشی، پذیرش و تعهد می توانند به عنوان برنامه های مداخله ای مقرون به صرفه و آسان و با هدف افزایش دیدگاه فهمی و کیفیت رابطه زناشویی در دسترس مشاوران خانواده قرار بگیرند
ارائه مدل به کارگیری هوش مصنوعی در نظام آموزش وپرورش کشور با رویکرد یاددهی/یادگیری
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف ارائه مدل به کارگیری هوش مصنوعی در نظام آموزش وپرورش کشور با رویکرد یاددهی/یادگیری انجام شد. این پژوهش به لحاظ هدف بنیادی، به لحاظ نوع داده ها کیفی و همچنین به لحاظ ماهیت فراترکیب بود. جامعه موردمطالعه کلیه اسناد، مبانی نظری و پیشینه مرتبط با به کارگیری هوش مصنوعی نظام آموزش وپرورش کشور در پایگاه های داده داخلی (1392-1403) و خارجی (2004-2024) بود. روش نمونه گیری غیر تصادفی هدفمند و حجم نمونه بر اساس حذف سیستماتیک بر اساس نمودار جریان مدل پریزما بود. ابزار جمع آوری داده ها فیش برداری و مرور سیستماتیک اسناد و ادبیات بود. به منظور محاسبه روایی از چک لیست 27 موردی بر اساس مدل پریزما و همین طور به منظور محاسبه پایایی از ضریب کاپای کوهن استفاده شد که نتایج بیانگر روا و پایا بودن ابزار بود. شیوه تجزیه وتحلیل داده ها تحلیل مضمون شامل مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر با نرم افزار Maxqda-V2020 بود. یافته های نشان داد، مدل به کارگیری هوش مصنوعی در نظام آموزش وپرورش کشور با رویکرد یاددهی/یادگیری شامل مدیریت و بهبود روند یادگیری (استفاده از سیستم های هوش مصنوعی برای سازگاری با نیازهای فردی دانش آموزان، بازخورد و ارزیابی مستمر، تحلیل داده های یادگیری و همکاری انسان-ماشین)؛ بهبود عملکرد معلمان (افزایش مهارت های فناورانه، تقویت نقش هدایت گری و مربیگری، پایش پیشرفت تحصیلی و طراحی محتوا و فعالیت های تکمیلی)؛ توسعه محتوای آموزشی هوشمند (تولید محتوای چندرسانه ای، تعامل مؤثر با سیستم های هوش مصنوعی، وجود ابزارهای تحلیل داده و قابلیت به روزرسانی) و نوآوری در آموزش و یادگیری (سیستم های یادگیری تطبیقی، پیاده سازی رویکردهای نوین تدریس و ارتباط هوشمند با دانش آموزان) بود.
نقش واسطه ای ارزیابی مجدد و سرکوب تجارب هیجانی در رابطه بین ویژگی های شخصیتی با گرایش به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای ارزیابی مجدد و سرکوب تجارب هیجانی در رابطه بین ویژگی های شخصیتی با گرایش به اعتیاد در دانشجویان انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری مطالعه ی حاضر را تمامی دانشجویان دانشگاه خوارزمی در سال تحصیلی 1403-1402 تشکیل دادند، که تعداد 357 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پنج عاملی شخصیت NEO فرم کوتاه (مک کری و کاستا، 1992)، پرسشنامه تنظیم هیجانی(گراس و جان، 2003) و گرایش به اعتیاد (وید و بوچر، 1992) استفاده شد. داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای با استفاده از نرم افزارهای SPSS 24و Amos 24 تحلیل شد. یافته ها نشان داد که ویژگی شخصیتی روان رنجوری با گرایش به اعتیاد، رابطه مستقیم و مثبت دارد، همچنین صفات برون گرا و وجدان گرایی با گرایش به اعتیاد رابطه مستقیم و منفی دارند، در حالی که بین صفت توافق پذیری با گرایش به اعتیاد رابطه مستقیم و معناداری یافت نشد و رابطه مستقیم روان رنجوری با سرکوب تجارب هیجانی و رابطه مستقیم برون گرایی و وجدان گرایی با ارزیابی مجدد هیجان معنادار است و ارزیابی مجدد تجارب هیجانی با گرایش به اعتیاد رابطه مستقیم و معناداری نداشت، درحالی که سرکوب تجارب هیجانی با گرایش به اعتیاد رابطه مستقیم و معناداری دارد. همچنین سرکوب تجارب هیجانی در رابطه بین صفت شخصیتی روان رنجوری با گرایش به اعتیاد نقش میانجی دارد. (1/96 < t). بنابراین ویژگی های شخصیتی و ارزیابی مجدد و سرکوب تجارب هیجانی نقش مهمی در گرایش به اعتیاد دانشجویان دارند و هدف قراردادن این دو مؤلفه در درمان های روانشناختی، می تواند در کاهش گرایش به اعتیاد دانشجویان مؤثر باشد.
The Relationship between Self-directed Learning and Problem-Solving: The Mediating Role of Self-regulated Learning and the Moderating Role of Gender among University Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to investigate the relationship between self-directed learning (SDL) and problem solving, with a focus on the mediating role of self-regulated learning (SRL) and the moderating role of gender among Iraqi university students. Method: A correlational research design was employed. The statistical population included all the students of Qadisiyah University in Iraq in the academic year 2023-2024. A sample of 300 students were selected using a convenience sampling method. Data were collected using the Problem-Solving Inventory (Cassidy & Long, 1996), The Self-Directed Learning Readiness Scale (Cheng, Kuo, Lin & Lee-Hsieh, 2010), and the Motivated Strategies for Learning Questionnaire (Pintrich & De Groot, 1990). Data was analyzed using Pearson correlation coefficient and Structural Equation Modeling (SEM) with SPSS and AMOS software. Results: The results indicated a good model fit. SDL had a direct impact on problem solving. Additionally, SRL partially mediated the relationship between SDL and problem solving. However, gender did not significantly moderate the relationship between SRL and problem solving. Conclusions: The findings suggest that increasing SDL and SRL among students can enhance their problem-solving skills.