طراحی، تدوین و روایی یابی مداخله تلفیقی شناختی- رفتاری مبتنی بر تجربه زیسته کودکان شبه-خانواده از ضربه روانی پیچیده (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
هدف: انجام مداخلات اختصاصی برای کودکان آسیب پذیر شبه خانواده دارای اهمیت است. پژوهش حاضر با تلفیق مضامین استخراج شده از مصاحبه های انجام گرفته با کودکان شبه خانواده درباره تجربه زیسته آن ها از ضربه روانی پیچیده و درمان شناختی -رفتاری متمرکز بر ضربه روانی، مداخله تلفیقی شناختی- رفتاری مبتنی بر تجربه زیسته کودکان شبه خانواده از ضربه روانی پیچیده را معرفی می کند.روش: پژوهش حاضر در دو بخش انجام گرفت. در بخش نخست، جامعه پژوهش ۳۰ دختر ۹ تا ۱۱ سال ساکن در مراکز شبه خانواده شهر اصفهان در سال۱۴۰۱ بود. نمونه گیری هدفمند و تا اشباع داده ها بر روی ۸ کودک انجام شد. جمع آوری اطلاعات نیمه ساختار یافته با روش پدیدارشناسی توصیفی انجام و با روش جیورجی تحلیل شد. در بخش دوم، به منظور طراحی مداخله تلفیقی از رویکرد عوامل مشترک و برای روایی یابی محتوایی مداخله از نظرات ۸ نفر از متخصصان به روش دلفی استفاده شد.یافته ها: در بخش نخست، ۵ مضمون اصلی شامل تعلق، ارتباط، خودپنداره، چالش های زندگی قبلی و سرمایه روانشناختی شناسایی شد. در بخش دوم؛ مداخله تلفیقی شناختی- رفتاری مبتنی بر تجربه زیسته کودکانشبه خانواده در۱۰ جلسه، هر جلسه شامل دو بخش مراقبان (گروهی) و کودک (فردی) تدوین شد. ضریب نسبی روایی محتوایی حداقل ۰. ۷۵ و حداکثر ۱ و شاخص روایی محتوا ۰. ۹ بدست آمد.نتیجه گیری: مداخله تلفیقی حاضر تلاشی است برای تدوین مداخله درمانی کودک محور ویژه کودکان شبه خانواده تا ضمن کاهش دادن برخی از خلاء های درمان شناختی- رفتاری متمرکز بر ضربه روانی از ظرفیت های این درمان نیز استفاده کرده باشد.Design, Development and validation of Integrating Cognitive- Behavioral Intervention Based on the Lived Experiences of Foster Children on Complex Trauma
Aim: It is crucial to design specific interventions for vulnerable foster children. This study introduces an integrated cognitive-behavioral intervention based on the lived experiences of foster children with complex trauma, by incorporating themes extracted from interviews with foster children and elements of Trauma-Focused Cognitive Behavioral Therapy (TF-CBT). Method: The study comprised two parts. In the first part, 8 girls, aged 9 to 11, were selected from among 30 foster children in Isfahan in 2022 through purposive sampling. Data were collected through semi-structured interviews using a descriptive phenomenological method and analyzed using the Giorgi method. In the second part, the common factors approach was applied to develop an integrated intervention from various integration methods. The content validity of the intervention was assessed using the Delphi method with feedback from 8 experts. Results: In the first part, five main themes were identified: belonging, relationships, self-concept, past life challenges, and psychological capital. In the second part, an integrated cognitive-behavioral intervention based on the foster children’s lived experiences was developed, consisting of 10 sessions. Each session included two parts—one for caregivers and one for children. The content validity ratio (CVR) ranged from 0.75 to 1, and the content validity index (CVI) was 0.9. Conclusion: This integrated intervention is a child-centered therapeutic approach designed to reduce some of the limitations in Trauma-Focused Cognitive Behavioral Therapy. It leverages the strengths of TF-CBT while addressing the unique needs of foster children.