نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۱٬۸۸۰ مورد.
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آبان ۱۴۰۳ شماره ۸ (پیاپی ۱۰۱)
۱۹۰-۱۸۱
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی رویکرد روانپویشی فشرده و کوتاه مدت بر ترس از صمیمیت و تنظیم هیجان نوجوانان انجام شد. مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش تمامی نوجوانان ۱۵ تا ۱۸ ساله شهر رشت در سال 1402 بود که از این بین تعداد 34 نفر به روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب و به طور تصادفی ساده در دو گروه آزمایش (17 نفر) و گواه (17 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایشی به مدت 10 جلسه ی 60 دقیقه ای در برنامه روان درمانی روانپویشی فشرده و کوتاه مدت (دوانلو، 1996) شرکت کردند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس دشواری در تنظیم هیجانی (DERS) گراتز و رومر (2004) و پرسشنامه ترس از صمیمیت (FIS) دسکاتنر و تلن (1991) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که رویکرد روان پویشی فشرده و کوتاه مدت باعث کاهش معنادار نمرات ترس از صمیمیت و مشکل در تنظیم هیجان نوجوانان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل، در مراحل پس آزمون (01/0P<) و پیگیری (05/0P<) شده است. می توان نتیجه گرفت که رویکرد روانپویشی فشرده و کوتاه مدت می تواند بر ترس از صمیمیت و تنظیم هیجان نوجوانان مؤثر باشد.
اثربخشی معنا درمانی بر خودکارآمدی و درگیری تحصیلی در دانش آموزان افسرده مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲ (پیاپی ۹۳)
75 - 84
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی معنا درمانی بر خودکارآمدی و درگیری تحصیلی در دانش آموزان افسرده مقطع متوسطه انجام گردید. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان افسرده دبیرستان های دخترانه دوره متوسطه شهر خمین در سال تحصیلی 1400-1401 بودند. 30 نفر، به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب به صورت تصادفی در 2 گروه 15 نفری (گروه آزمایش و گواه) جایگذاری شدند. از مقیاس خودکارآمدی عمومی (GSE، شرر و همکاران، 1982) و مقیاس درگیری تحصیلی (AES، زرنگ، 1391) و همچنین پروتکل 12 جلسه ای (هر هفته یک جلسه 90 دقیقه) معنا درمانی هوتزل (2002) برای مداخله استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون خودکارآمدی (001/0>p) و پیش آزمون پیگیری (001/0>p) معنادار بود. همچنین تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون درگیری تحصیلی (001/0>p) و پیش آزمون پیگیری (001/0>p) معنادار بود که نشان دهنده اثربخشی مداخله پژوهش در این متغیرها است؛ بنابراین با استفاده از معنا درمانی می توان به افزایش خودکارآمدی و درگیری تحصیلی در دانش آموزان افسرده کمک شایانی کرد.
پیش بینی اضطراب سلامت در پرستاران بر اساس سبک های دلبستگی، تحمل پریشانی و دشواری در تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ دی ۱۴۰۲ شماره ۱۰ (پیاپی ۹۱)
۱۴۸-۱۳۹
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی اضطراب سلامت بر اساس سبک های دلبستگی، تحمل پریشانی و دشواری در تنظیم هیجان در پرستاران انجام شد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های بنیادین و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه پرستاران بیمارستان میلاد شهر تهران در سال 1401 بودند که از بین آن ها به صورت در دسترس 131 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل سیاهه اضطراب سلامت (HAI، سالکوسکیس و وارویک، 2002)، سیاهه سبک های دلبستگی (AAI، سیمپسون، 1990)، مقیاس تحمل پریشانی (DTS، سیمونز و گاهر، 2005) و مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (DERS، گرتز و روئمر، 2004) بودند. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد بین اضطراب سلامت با سبک دلبستگی ناایمن (42/0=r)، تحمل پریشانی (41/0=r) و دشواری در تنظیم هیجان (42/0=r) همبستگی معنادار وجود دارد (۰1/۰p‹). همچنین سبک دلبستگی ناایمن (257/0=B و 003/0=P)، تحمل پریشانی (232/0=B و 008/0=P) و دشواری در تنظیم هیجان (263/0=B و 002/0=P) توان پیش بینی 30 درصد از تغییرات اضطراب سلامت را داشتند. از یافته ها می توان نتیجه گرفت که سبک های دلبستگی، تحمل پریشانی و دشواری در تنظیم هیجان نقش کلیدی در اضطراب سلامت پرستاران دارند و لزوم توجه به این عوامل در تعامل با یکدیگر در برنامه های کاهش اضطراب سلامت پرستاران ضروری است.
Application of Positive Psychology Interventions in the Treatment of Borderline Personality Disorder: A Case Study in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸۳)
۲۴۶-۲۴۱
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر معرفی مداخلات موفق روانشناسی مثبت در درمان بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی (BPD) است. بیمار مردی 53 ساله بود که به دلیل رفتار پرخاشگرانه و تکانشی توسط همسر سابقش به کلینیک روانشناسی بهار زندگی مراجعه کرد. پس از مصاحبه بالینی و انجام تست های روانشناختی (SCL-90-R، MCMI-IV)، تشخیص داده شد که وی دارای اختلال شخصیت مرزی و همچنین افسردگی خفیف است. طی 20 جلسه درمانی به مدت 5 ماه، مداخلات روانشناختی مثبت در جلسات روانشناختی فردی در قالب تکالیف هفتگی انجام شد. پس از این 20 جلسه، بهبود قابل توجهی در علائم اختلال شخصیت مرزی و افسردگی خفیف مشهود بود. همسر سابق او حتی بهبود را تأیید کرد. به عنوان یک مطالعه موردی، این می تواند از اثربخشی مداخلات روانشناسی مثبت در درمان اختلال شخصیت مرزی حمایت کند.
اثربخشی آموزش مهارت های حل مسئله بر اضطراب امتحان، خودکارآمدی و منبع کنترل دانش آموزان پسر دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۸۶)
۲۱۲-۲۰۳
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش روش مهارت های حل مسئله بر اضطراب امتحان، خودکارآمدی و منبع کنترل دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر تبریز در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که از این جامعه تعداد 60 دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده و به صورت تصادفی در 2 گروه آزمایش (30 نفر) و گروه گواه (30 نفر) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس اضطراب امتحان (TAS، ساراسون، 1998)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی (ASQ، مک ایلروری و بانتینگ، 2002) و پرسشنامه منبع کنترل (SCQ، راتر، 1996) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون اضطراب امتحان، خودکارآمدی و منبع کنترل در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معنادری در سطح (01/0>P) وجود دارد. در واقع آموزش مهارت حل مسئله باعث افزایش خودکارآمدی تحصیلی و منبع کنترل درونی می شود. همچنین آموزش مهارت حل مسئله باعث کاهش اضطراب امتحان و منبع کنترل بیرونی در دانش آموزان می شود.
اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر نظم جویی شناختی هیجان در افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ مهر ۱۴۰۲ شماره ۷ (پیاپی ۸۸)
۱۳۲-۱۲۳
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر نظم جویی شناختی هیجان در بیماران مبتلا به اختلالات اضطرابی انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمامی مبتلایان به اختلالات اضطرابی مراجعه کننده به یکی از کلینیک های شهر مشهد بودند که از مهرماه تا دی ماه سال 1401 به فراخوان دعوت به این پژوهش به صورت داوطلبانه پاسخ مثبت دادند و به روش نمونه گیری در دسترس از میان حدوداً 100 نفر مراجعه کننده ۳۰ نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفر مداخله و 15 نفر گواه گمارش شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس اضطراب (BAI) بک و همکاران (1988) و معیارهای تشخیصی DSM-V-TR، پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان (CERQ_P) گارنفسکی و کرایج (2006) بود. گروه آزمایش هشت جلسه 90 دقیقه ای به صورت یک جلسه در هفته درمان فراتشخیصی یکپارچه (UP) را دریافت کردند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفتند. تحلیل داده ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون نظم جویی شناختی هیجان شامل سرزنش خود، نشخوارگری، فاجعه سازی و سرزنش دیگران، پذیرش، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت و دیدگاه پذیری در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود داشت. لذا؛ درمان فراتشخیصی یکپارچه بر نظم جویی شناختی هیجان در افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی اثرگذار است.
تأثیر رویکرد کوتاه مدت راه حل محور بر سبک های مقابله ای و نشاط ذهنی دانش آموزان تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۸۴)
۲۱۸-۲۰۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر رویکرد کوتاه مدت راه حل محور بر سبک های مقابله ای و نشاط ذهنی دانش آموزان تیزهوش انجام شد. روش این پژوهش نیمه آزمایشی و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر تیزهوش پایه نهم شهر ارومیه در شش ماهه اول سال تحصیلی 99-1398 بودند. پرسشنامه نشاط ذهنی بین آن ها توزیع و تعداد 30 نفر که در این آزمون پایین تری نسبت به بقیه کسب کردند به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه یکسان 15 نفره آزمایش و گروه در انتظار درمان گمارده شدند. گ روه آزم ایش، طی 8 جلس ه 90 دقیق ه ای در هر هفته دو جلسه، درمان گروه ی راه حل محور را دریافت کردند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه سبک های مقابله ای (WOCQ) (لازاروس و فولکمن، 1984) و نشاط ذهنی (SVS) (ریان و فردریک، 1997)، استفاده شد. جهت تحلیل داده های پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که باکنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون افراد گروه آزمایش و گروه در انتظار درمان در متغیرهای سبک های مقابله ای و نشاط ذهنی، تفاوت معناداری وجود داشت (001/0>P). با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که رویکرد کوتاه مدت راه حل محور بر کاهش سبک مقابله ای هیجان مدار و افزایش سبک مقابله ای مسئله مدار و نشاط ذهنی دانش آموزان تیزهوش مؤثر است.
رابطه آسیب های دوران کودکی و ویژگی های خودتخریب گری: نقش میانجی مکانیسم های دفاعی رشد نایافته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۸۶)
۱۸۲-۱۷۳
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی مکانیسم های دفاعی رشدنایافته در رابطه آسیب های دوران کودکی و ویژگی های خودتخریب گری بود. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی – همبستگی بود و جامعه آماری شامل افراد 18 الی ۳۵ساله شهر تهران در سال 1401 بود که از بین آنها 253 نفر به شیوه در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های آسیب به خود (SHI) سانسون، ویدرمن و سانسون (1998)، پرسش نامه خودگزارشی کودک آزاری (CASRS) محمدخانی و همکاران (2003) و پرسش نامه سبک های دفاعی (DSQ-40) آندرز و همکارانش (1993) استفاده شد. داده ها به روش تحلیل معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین آسیب های دوران کودکی با ویژگی های خودتخریب گری رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد (01/0>p). همچنین بین آسیب های دوران کودکی و مکانیسم های دفاعی رشدنایافته و بین مکانیسم های دفاعی رشدنایافته و ویژگی های خودتخریب گری نیز رابطه مستقیم و معنادار بود. (01/0>p). افزون بر این بر اساس آزمون مدل، مکانیسم های دفاعی رشدنایافته در رابطه بین آسیب های دوران کودکی و ویژگی های خودتخریب گری نقش میانجی را ایفا می کند (01/0>p). همچنین مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. بر اساس یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که مکانیسم های دفاعی رشدنایافته نقش میانجی را در رابطه آسیب های دوران کودکی و ویژگی های خودتخریب گری ایفا می کند.
پیش بینی رشد پس از ضربه براساس تعهد دینی و امید به زندگی بیماران مبتلا به انواع سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ آذر ۱۴۰۲ شماره ۹ (پیاپی ۹۰)
۱۵۸-۱۴۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف نقش تعهد دینی و امید به زندگی در پیش بینی رشد پس از ضربه در بیماران مبتلا به انواع سرطان انجام شد. طرح پژوهش توصیفی - همبستگی بود و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به انواع سرطان مراجعه کننده به بیمارستان های امام خمینی و شریعتی منطقه 6، امام حسین (ع) منطقه 7 و کلینیک فوق تخصصی بیماری های پستان زنان جهاد دانشگاهی منطقه 11 شهر تهران در سال 1400 بودند. نمونه پژوهش شامل 219 فرد مبتلا به سرطان بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه رشد پس از ضربه (PTGI) تدسچی وکالهون (1996)، پرسشنامه امید به زندگی (LEQ) اسنایدر و همکاران (1991) و پرسشنامه تعهد دینی (RCI) ورثینگتون و همکاران (2003) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون هم زمان استفاده شد. نتایج نشان داد همبستگی معناداری بین تعهد دینی و امید به زندگی با رشد پس از ضربه وجود دارد و نیز تعهد دینی و امید به زندگی می توانند به اندازه 7/6 درصد، رشد پس از ضربه را پیش بینی نمایند (005/0 >p). این یافته ها حاکی از آن است که تعهد دینی و امید به زندگی در پیش بینی رشد پس از ضربه در بیماران مبتلا به انواع سرطان نقش دارند.
مروری نظری بر مفهوم سائق مرگ در نظریه های روان کاوی از فروید تا امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲ (پیاپی ۹۳)
43 - 54
حوزههای تخصصی:
فروید به دنبال درک این موضوع بود که چرا مردم به تکرار تجربیات دردناک یا تروماتیک تمایل دارند، زیرا این رفتار با «اصل لذت» در تضاد است. او در پی حل این تناقض، ایده ی سائق مرگ را در مقاله «فراسوی اصل لذت» بیان کرد. هیچ مفهوم فرویدی دیگری به اندازه ی ایده ی سائق مرگ محل مناقشه نبوده است. سائق مرگ نقطه ی مرجع ضروری برای تفکر بسیاری از تحلیلگران در مورد پدیده های مخرب و مرگباری است که در اتاق درمان و ورای آن با آن ها مواجه می شوند. با توجه به ارتباط سائق مرگ با بسیاری از آسیب شناسی های روانی هدف از پژوهش حاضر مروری نظری بر مفهوم سائق مرگ از منظر رویکردهای روان کاوانه و بررسی دلالت های درمانی آن است. در همین راستا در این مقاله ابتدا تعریف و کارکرد سائق مرگ از منظر فروید و کلاین و مقایسه نظری این دو دیدگاه با هم مطرح شده است و سپس به بررسی مفهوم سائق مرگ از منظر روان شناسی ایگو، روان کاوی فرانسه و سایر رویکردهای روان کاوی معاصر پرداخته می شود. یافته ها حاکی از آن است که در اختلالاتی نظیر اختلال شخصیت مرزی و خودشیفته پرخاشگری و خودویرانگری از ویژگی های بارز این اختلالات است، اما معمولاً این تمایلات از نگاه درمانگران پنهان هستند و قادر به تشخیص سریع آن ها نیستند و مهم تر از هر چیز، مقاومت خود درمانگر می تواند به تفسیر نادرستی منجر شود و رضایت حاصل از خودتخریبی را نادیده گیرد. در همین راستا نکات درمانی مهم در جهت تشحیص سریع و درمان این تمایلات خودتخریبگر مطرح شده است.
اثربخشی درمان تنظیم هیجان بر بهبود هیجان شرم و گناه و نشخوار فکری مشترک در نوجوانان دارای خودزنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۸۶)
۱۶۰-۱۴۹
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان تنظیم هیجان بر بهبود هیجان شرم و گناه و نشخوار فکری مشترک در نوجوانان دارای خودزنی صورت گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه نوجوانان پسر در دامنه سنی 13-18 ساله شهر اردبیل در نیمه دوم سال 1400 بودند. تعداد نمونه پژوهش 30 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در 2 گروه (درمان تنظیم هیجان، 15نفر و گروه گواه 15 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شد. برای جمع آوری داده ها از مقیاس آمادگی شرم و گناه (Gasp، کوهن و همکاران، 2011)، مقیاس افکار خودکشی بک (BSSI، بک، 1979) و پرسشنامه نشخوار فکری مشترک (CRQ، رز، 2002) استفاده شد. برای گروه آزمایش هشت جلسه 75 دقیقه ای آموزش تنظیم هیجان ارائه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری صورت گرفت. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون هیجان شرم و گناه و نشخوار فکری مشترک در دو گروه آزمایش و گواه در سطح 01/0 تفاوت معناداری وجود داشت. نتایج به دست آمده حاکی اثربخشی درمان تنظیم هیجان بر بهبود هیجان شرم و گناه و نشخوار فکری مشترک در نوجوانان دارای خودزنی بود.
رابطه بین والدگری هلیکوپتری و سرزندگی تحصیلی دانشجویان: نقش میانجی کمال گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین والدگری هلیکوپتری و سرزندگی تحصیلی دانشجویان: نقش میانجی کمال گرایی بود. روش پژوهش، توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامشهر در نیمسال دوم سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند که از بین آنها به صورت هدفمند 220 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری (AB، دهقانی زاده و حسین چاری، 1391 )، پرسش نامه کمال گرائی فراست و همکاران(FMP، فراست و همکاران، 1990)، پرسش نامه والدگری هلیکوپتری لیموین و باچاتان (HP، لیموین و باچاتان، 2011) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها نشان داد بین کمال گرایی و والدگری هلیکوپتری با سرزندگی تحصیلی رابطه منفی و معناداری وجود دارد (001/0>P). همچنین نتایج نشان داد والدگری هلیکوپتری با میانجیگری کمال گرایی بر سرزندگی تحصیلی دانشجویان اثر غیر مستقیم منفی و معناداری دارد (001/0>P). براساس نتایج، مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. با توجه به تاثیر والدگری هلیکوپتری و کمال گرایی در سرزندگی تحصیلی دانشجویان، تمرکز بر این دو متغیر و افزایش آگاهی والدین از تاثیر این متغیرها بر فرزندان از طریق برگزاری دوره ها و کارگاه هایی برای آن ها پیشنهاد می گردد.
نقش میانجی دشواری در تنظیم هیجان و سازمان شخصیت در رابطه بین روابط ابژه با خودزنی های غیرخودکشی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ شهریور ۱۴۰۲ شماره ۶ (پیاپی ۸۷)
۱۶۲-۱۵۱
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی دشواری در تنظیم هیجان و سازمان شخصیت در رابطه بین روابط ابژه با خودزنی های غیرخودکشی دانشجویان بود. پژوهش حاضر بنیادی و توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد در سال 1400 بود که 451 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به آزمون روابط ابژه- نسخه کوتاه (TOR-SF؛ باربریس و همکاران، 2020)، سیاهه سازمان شخصیت (IPO؛ ایگارشی و همکاران، 2009)، فرم کوتاه مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (DERS-SF؛ کافمن و همکاران، 2016) و سیاهه خود آسیب رسانی (SHI؛ سانسون و همکاران، 1998) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مدل پژوهش از برازش خوبی برخوردار بود. اثر مستقیم روابط ابژه (05/0>P)، دشواری در تنظیم هیجان (01/0>P) و سازمان شخصیت (01/0>P) بر خودزنی غیرخودکشی معنادار بود. اثر غیرمستقیم روابط ابژه با میانجی گری دشواری در تنظیم هیجانی و سازمان شخصیت بر خودزنی غیرخودکشی معنادار بود (01/0>P). دشواری در تنظیم هیجان و سازمان شخصیت می توانند نقش غیرمستقیمی در افزایش اثرات روابط ابژه بر خودزنی غیرخودکشی بگذارند. استفاده یا ایجاد مداخله های آموزشی و درمانی مناسب در این زمینه می تواند به کاهش خودزنی غیرخودکشی کمک کند.
مقایسه اثربخشی برنامه درمانی گربه مقابله گر و آموزش خود دلگرم سازی بر اضطراب اجتماعی و اضطراب امتحان دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲ (پیاپی ۹۳)
55 - 64
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی برنامه درمانی گربه مقابله گر و خود دلگرم سازی بر اضطراب اجتماعی و اضطراب امتحان دانش آموزان صورت گرفت. این پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون و با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر پایه ششم در سال تحصیلی 1399-1398 شهر زنجان بود که از بین آن ها 45 نفر داوطلب واجد شرایط به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری جایگذاری شدند. هر سه گروه پرسشنامه های اضطراب اجتماعی (SAQ) کانر و همکاران (2000) و اضطراب امتحان (EAQ) ابوالقاسمی و همکاران (1375) را تکمیل کردند. یکی از گروه های آزمایش به مدت 16 جلسه (هر جلسه 60 دقیقه) تحت برنامه درمانی گربه مقابله گر و گروه آزمایشی دیگر به مدت 10 جلسه (هر جلسه 90 دقیقه) تحت برنامه درمانی خود دلگرم سازی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد هر دو مداخله درمانی گربه مقابله گر و خود دلگرم سازی در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری باعث کاهش اضطراب اجتماعی و اضطراب امتحان دانش آموزان شد (001/0>P) و این نتیجه تا مرحله پیگیری ماندگار بود. همچنین نتایج نشان داد که مداخله خود دلگرم سازی در مقایسه با گربه مداخله گر تأثیر بیشتری در کاهش اضطراب اجتماعی و اضطراب امتحان دانش آموزان داشت (05/0>P). بنابراین برنامه خود دلگرم سازی در کاهش اضطراب اجتماعی و اضطراب امتحان دانش آموزان مؤثرتر از برنامه گربه مداخله گر است.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر انعطاف پذیری شناختی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ مهر ۱۴۰۲ شماره ۷ (پیاپی ۸۸)
۱۹۴-۱۸۵
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر انعطاف پذیری شناختی زوجین بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زوجین متقاضی طلاق مراکز مشاوره بینش و حکمت شهرستان حکمت در سال 1398 بودند. 24 زوج (48 نفر) نفر با نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (هر گروه 8 زوج) گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه انعظاف پذیری شناختی (CFI-I) دنیس و واندروال (2010) بود. هر گروه آزمایش 14 جلسه مداخله دریافت کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده گردید. نتایج نشان داد که هر دو گروه آزمایش در مرحله پس آزمون و پیگیری به صورت معناداری میانگین بیشتری در مقایسه با گروه گواه در خرده مقیاس های انعطاف پذیری شناختی (جایگزین، کنترل و جایگزین برای رفتارهای انسانی) کسب کرده اند (01/0>P). همچنین نتایج نشان داد که زوج درمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی در مقایسه با زوج درمانی هیجان مدار بر خرده مقیاس کنترل اثربخشی بیشتری داشت (05/0>P). نتایج پژوهش بیانگر اولویت استفاده از زوج درمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی در مقایسه با زوج درمانی هیجان مدار برای بهبود انعطاف پذیری شناختی توسط روان شناسان و مراکز مشاوره زوجین بود.
مقایسه اثربخشی شفقت درمانی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم هیجان بازماندگان موتوفیان بیماری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ آذر ۱۴۰۲ شماره ۹ (پیاپی ۹۰)
۲۰۸-۱۹۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی شفقت درمانی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان بازماندگان موتوفیان بیماری کووید-19انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون، با گروه کنترل و دوره پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد سوگوار و داغ دیده ساکن شهر کرج که در بازه زمانی مرداد تا آذرماه 1400 بود یکی از بستگان درجه یک خود را با تشخیص ابتلا به کرونا از دست داده بود. 45 نفر به صورت داوطلبانه با اعلام فراخوان وارد مطالعه شدند و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هرگروه 15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش اول و دوم هر یک به ترتیب طی 8 جلسه هفتگی تحت مداخله شفقت درمانی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان (CERQ، گارنفسکی و کرایج، 2006) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون بونفرونی انجام شد. یافته های بدست آمده نشان داد که هر دو مداخله ی شفقت درمانی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی در مقایسه با گروه گواه به طور معنی داری باعث افزایش تنظیم هیجان سازش یافته و کاهش تنظیم هیجان سازش نایافته می شوند (01/0P<) و تأثیر هر دو روش مداخله تا مرحله پیگیری (3ماهه) ماندگار بود. همچنین بین میزان اثربخشی دو روش تفاوت معناداری وجود نداشت (01/0<P). بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت هر دو درمان شفقت درمانی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان بازماندگان موتوفیان بیماری کووید-19انجام مؤثر بودند.
مقایسه شخصیت عاطفی عصبی و صفات تاریک شخصیت در زوجین موفق و ناموفق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف مقایسه شخصیت عاطفی عصبی و صفات تاریک شخصیت در زوجین موفق و ناموفق انجام شد. پژوهش حاضر از نوع علّی- مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مردان و زنان متأهل شهر تبریز در سال 1402 تشکیل داده اند. از کل جامعه، 150 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. 30 نفر از آن ها به دلیل اینکه نمراتشان به طور غیراستاندارد خارج از بازه میانگین بود، حذف شدند و در نهایت 12۰ نفر باقی ماندند. نمره 60 نفر از افراد بالاتر از بازه میانگین (نمره 161) بود و به عنوان زوجین موفق در نظر گرفته شدند و نمره 60 نفر از افراد پایین تر از بازه میانگین (نمره 161) بود و به عنوان زوجین ناموفق در نظر گرفته شدند. به منظور گردآوری داده ها از مقیاس نوروساینس عاطفی شخصیت (ANPS؛ پانکسپ، 1998)، صفات تاریک شخصیت (DTDD؛ جانسون و وبستر، 2010) و رضایت زناشویی (ENRICH؛ فاورز و اولسون، 1993) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که بین زوجین موفق و ناموفق در مؤلفه های جستجو (002/0=P)، ترس (001/0=P)، بازی (001/0=P)، ناراحتی (001/0=P)، معنویت (001/0=P)، صفات تاریک ماکیاولیسم (001/0=P)، خودشیفتگی (001/0=P، 830/12=F) و جامعه ستیزی (002/0=P) تفاوت معنادار وجود داشت. بنابراین می توان گفت، شخصیت عاطفی عصبی و صفات تاریک شخصیت در زوجین موفق و ناموفق تفاوت دارد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی – رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی در بیماران کرونری قلب تحت مداخله پرکوتانئوس کرونری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی در بیماران کرونری قلب انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی ابا طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران آنژیوپلاستی شده مراجعه کننده به کلینک قلب فاطمه زهرا (س) ساری در سال 1400 بود. تعداد 45 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه ) گمارش شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش اول 10 جلسه درمان شناختی رفتاری و شرکت کنندگان گروه آزمایش دوم 8 جلسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد دریافت کردند. پرسشنامه کیفیت زندگی SF-36 (ویر و شربورن، 1992) به عنوان ابزار پژوهش در دو مرحله قبل و بعد از آموزش در هر سه گروه اجرا شد. تحلیل یافته ها توسط آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که با کنترل اثر پبش آزمون بین میانگین پس آزمون کیفیت زندگی در گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 001/0 وجود دارد. نتایج آزمون تعقیبی نشان داد اثربخشی درمان شناختی رفتاری نسبت به درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی بیشتر است 0002/0= p). بنابراین، در حوزه درمان و مشاوره بیماران مبتلا به کرونری قلب، درمان شناختی رفتاری کارآمد به نظر می رسد.
مدل قدرت ایگو براساس روابط موضوعی و نقش میانجی سازمان شخصیت در افراد متقاضی جراحی زیبایی سر و صورت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ فروردین ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۸۲)
۱۵۴-۱۴۵
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه عوامل روانشناختی نقش مهمی در تصمیم به انجام جراحی زیبایی دارد. هدف این پژوهش تبیین مدل قدرت ایگو براساس روابط موضوعی و نقش میانجی سازمان شخصیت در افراد متقاضی جراحی زیبایی سر و صورت بود. پژوهش حاضر توصیفی همبستگی است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی افراد مراجعه کننده به مرکز جراحی زیبایی ونک تهران در بهار و تابستان 1399 بودند. تعداد 350 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و براساس ملاک های ورود و خروج برگزیده شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه های قدرت ایگو استروم (PIES، 1997)، روابط موضوعی بل (BORI، 1995) و سازمان شخصیت کرنبرگ (IPO، 2002) انجام گرفت. تحلیل داده ها به روش تحلیل مسیر انجام شد. روابط ساختاری میان متغیرها نشان داد که روابط موضوعی دارای اثر مثبت و مستقیم بر سازمان شخصیت(119/0=β و 01/0>P) و قدرت ایگو بود (228/0=β و 01/0>P). همچنین، سازمان شخصیت دارای اثر مثبت و مستقیم بر قدرت ایگو بود(400/0 =β و 01/0>P). علاوه براین، اثر غیر مستقیم روابط موضوعی بر قدرت ایگو برابر با 027/0 و معنادار بود (01/0>P). می توان نتیجه گرفت که آسیب در روابط موضوعی اولیه با تأثیر بر سازمان شخصیت می تواند در ایجاد ایگویی ضعیف در بین افراد خواهان جراحی زیبایی اثر بگذارد.
اثربخشی درمان گروهی ماتریکس بر تنظیم شناختی هیجان، راهبردهای مقابله ای و عود در افراد وابسته به مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان گروهی ماتریکس بر تنظیم شناختی هیجان، راهبردهای مقابله ای و عود در افراد وابسته به مت آمفتامین انجام گرفت. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد وابسته به مت آمفتامین شهر میاندواب در سال 1399 بود. از جامعه فوق 30 نفر با توجه به معیارهای ورود و خروج از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش طی 14 جلسه 90 دقیقه ای (هر هفته یک جلسه) درمان گروهی ماتریکس را دریافت کردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (ERQ) گراس و جان (2003)، راهبردهای مقابله ای (WOCQ) لازاروس و فولکمن (1985) و مقیاس پیش بینی بازگشت (PRC) رایت (1993) بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین دو گروه آزمایش و گواه از نظر تنظیم شناختی هیجان، راهبردهای مقابله ای و عود تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>p). بنابراین درمان گروهی ماتریکس روشی کارآمد برای افزایش تنظیم شناختی هیجان، راهبردهای مقابله ای و کاهش عود در افراد وابسته به مت آمفتامین بوده است.