مهسا اصغری

مهسا اصغری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

تأثیر رویکرد کوتاه مدت راه حل محور بر سبک های مقابله ای و نشاط ذهنی دانش آموزان تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان راه حل محور سبک مقابله هیجان مدار سبک مقابله مسئله مدار نشاط ذهنی دانش آموزان تیزهوش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶ تعداد دانلود : ۲۴
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر رویکرد کوتاه مدت راه حل محور بر سبک های مقابله ای و نشاط ذهنی دانش آموزان تیزهوش انجام شد. روش این پژوهش نیمه آزمایشی و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر تیزهوش پایه نهم شهر ارومیه در شش ماهه اول سال تحصیلی 99-1398 بودند. پرسشنامه نشاط ذهنی بین آن ها توزیع و تعداد 30 نفر که در این آزمون پایین تری نسبت به بقیه کسب کردند به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه یکسان 15 نفره آزمایش و گروه در انتظار درمان گمارده شدند. گ روه آزم ایش، طی 8 جلس ه 90 دقیق ه ای در هر هفته دو جلسه، درمان گروه ی راه حل محور را دریافت کردند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه سبک های مقابله ای (WOCQ) (لازاروس و فولکمن، 1984) و نشاط ذهنی (SVS) (ریان و فردریک، 1997)، استفاده شد. جهت تحلیل داده های پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که باکنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون افراد گروه آزمایش و گروه در انتظار درمان در متغیرهای سبک های مقابله ای و نشاط ذهنی، تفاوت معناداری وجود داشت (001/0>P). با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که رویکرد کوتاه مدت راه حل محور بر کاهش سبک مقابله ای هیجان مدار و افزایش سبک مقابله ای مسئله مدار و نشاط ذهنی دانش آموزان تیزهوش مؤثر است.
۲.

تأثیر آموزش راهبردهای خودتنظیمی بر سبک های حل مسئله و یادگیری خودراهبر دانش آموزان پسر پایه سوم دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راهبردهای خودتنظیمی سبک های حل مسئله یادگیری خودراهبر دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۰ تعداد دانلود : ۶۱۶
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش راهبردهای خودتنظیمی بر سبک­های حل مسئله و یادگیری خودراهبر دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را همه دانش آموزان پسر پایه سوم دوره دوم متوسطه شهر کرمانشاه در نیم سال تحصیلی دوم 98-1397 تشکیل دادند. ا ز بین آنها، 30 نفر دانش آموزان پسر پایه سوم به صورت هدفمند به­عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. افراد گروه آزمایش، برنامه آموزش راهبردهای خودتنظیمی را در 8 جلسه 90 دقیقه­ای در هر هفته یک جلسه به­صورت گروهی دریافت کردند؛ گروه کنترل به مدت 2 ماه در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه­های سبک های حل مسئله را کسیدی و لانگ (1996) و یادگیری خودراهبر فیشر و همکاران (2001)، استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده­ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته­های حاصل از پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش­آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون افراد گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای سبک های حل مسئله و یادگیری خودراهبر، تفاوت معناداری وجود داشت. در مجموع، با توجه به نتایج این پژوهش می­توان گفت که آموزش راهبردهای خودتنظیمی بر افزایش سبک­های حل مسئله و یادگیری خودراهبری دانش آموزان مؤثر بود.
۳.

پیش بینی گرایش به رفتارهای پرخطر دانش آموزان بر اساس سرسختی روان شناختی، سبک-های مقابله ای و انعطاف پذیری روان شناختی

کلیدواژه‌ها: انعطاف پذیری روان شناختی رفتارهای پرخطر سرسختی روان شناختی سبک های مقابله ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۳ تعداد دانلود : ۳۵۴
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی گرایش به رفتارهای پرخطر دانش آموزان بر اساس سرسختی روان شناختی، سبک های مقابله ای و انعطاف پذیری روان شناختی انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان سرایان در سال تحصیلی 98- 1397 بوده اند که تعداد کل آن ها حدود 1100 نفر برآورد شد. از جامعه مورد نظر با استفاده از جدول مورگان و کرجسی به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 230 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های گرایش به رفتارهای پرخطر رشید و مارابی، سرسختی روان شناختی کوباسا، سبک های مقابله ای لازاروس و فولکمن و انعطاف پذیری روان شناختی دنیس و وندروال استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل رگرسیون چندمتغیره به روش گام به گام استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد، بین سرسختی روان شناختی، سبک مقابله ای مسأله م دار و انعطاف پذیری روان شناختی با گرایش به رفتارهای پرخطر دانش آموزان رابطه منفی معنی داری وجود دارد؛ درحالی که، بین سبک مقابله ای هیجان مدار با گرایش به رفتارهای پرخطر دانش آموزان رابطه مثبت معنی داری به دست آمد. به ترتیب انعطاف پذیری روان شناختی، سرسختی روان شناختی و سبک های مقابله ای هیجان مدار و مسئله مدار بیشترین قدرت در پیش بینی گرایش به رفتارهای پرخطر را دارند. نتیجه گیری: در مجموع، با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت که انعطاف پذیری روان شناختی وسرسختی روان شناختی بالا و سبک های مقابله ای سازگارانه، می توانند باعث کاهش گرایش به رفتارهای پرخطر در دانش آموزان شوند و بالعکس

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان