فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی آراء و اندیشه های فلسفی – تربیتی دکتر محمد باقر هوشیار و مقایسه آن با آراء و اندیشه های برخی از صاحبنظران معاصر می پردازد. روش مورد استفاده در این پژوهش، تحلیل اسنادی بوده و در این جهت کلیه منابع و مراجع موجود و مرتبط با آراء و اندیشه های هوشیار و همچنین آراء سایر دانشمندان تربیتی معاصر مورد بررسی قرار گرفته است. یافته ها که حاصل بررسی نه سؤال پژوهشی است نشان می دهد که مبنای اصلی اندیشه فلسفی و تربیتی هوشیار انسان است. انسان مخلوق خداست و برای رسیدن به خدا تلاش می کند این نکته محوری در آراء تربیتی هوشیار نیز نقش اصلی را ایفا می کند. بر این اساس حاصل نظام تربیتی هوشیار انسانی است که به تدریج و از طریق یک برنامه تربیتی جامع به کمال مورد نظر رسیده است. اندیشه های تربیتی هوشیار از چنان جامعیتی برخوردار است که پاسخگوی بسیاری از مسائل تعلیم و تربیت معاصر نیز می باشد. در بخش پایانی مقاله به مقایسه اندیشه فلسفی و تربیتی هوشیار با برخی اندیشه های معاصر پرداخته شده است.
آسیب شناسی مشکلات رفتاری و عاطفی نوجوانان دختر در خانواده های محروم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ابعاد گوناگون اختلال هاى عاطفى ـ رفتارى کودکان سبب شده است که دیدگاه ها و پژوهش هاى علمى زیادى در این باره متمرکز گردند. کودکانى که در معرض خطرِ مشکلات رفتارى، سازگارى و عاطفى هستند، درصد زیادى از جوانان امروز را تشکیل مى دهند. از سال 1374 ه . ش مطالعه در مورد اختلالات عاطفى ـ رفتارى کودکان و نوجوانان بیشتر شده و مطالعات نشان داده است که مداخلات خانوادگى در این زمینه مؤثرتر از مداخلات و درمان هاى فردى است که این امر دال بر شکل گیرى هسته این مشکلات در خانواده مى باشد. این پژوهش درباره 85 تن از دختران نوجوان (با میانگین سنى 5/12 سال) از منطقه محروم همدان ـ که به عنوان یک منطقه آسیب پذیر در نظر گرفته شده بودـ اجرا شد. هدف این پژوهش تعیین نقش عوامل خانوادگى در سلامت روانى ـ اجتماعى دختران نوجوان در چارچوب الگوى نظرى «آسیب پذیرى روانى ـ اجتماعی» است. ابزارهاى مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از:
1. مصاحبه نیم ساخت یافته عوامل خطر که با مادران انجام شد؛
2. پرسش نامه رویدادهاى نامطلوب خانواده (کوبین، 1998م.) که کودکان تکمیل کردند؛
3. پرسش نامه مشکلات عاطفى ـ رفتارى کودکان (کودمن، 2001م.) که مادران تکمیل کردند.
تحلیل داده ها به وسیله هم بستگى و تحلیل رگرسیون چند متغیره انجام شد. نتایج نشان داد که بین عوامل خطرزاى خانواده و مشکلات عاطفى ـ رفتارى دختران از یک سو و بین حوادث نامطلوب خانواده و مشکلات عاطفى ـ رفتارى دختران از سوى دیگر، ارتباطى قوى، مثبت و معنادار وجود دارد.
"هنجاریابی آزمون های واژگان و تجسم فضایی از مجموعه آزمون های استعداد عمومی GATB در دانش آموزان کلاس "
حوزههای تخصصی:
"در این تحقیق تلاش شده است که به بررسی روایی، پایایی و هنجار یابی آزمون های استعداد عمومی GATB پرداخته شود. بدین منظور از روش توصیفی همبستگی استفاده شده است. جامعه تحقیق را کلیه دانش آموزان پایه ی اول دبیرستان شهر اصفهان تشکیل داده است، که از میان 32771 دانش آموز تعداد 1200 دانش آموز به صورت خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. 600 نفر دانش آموز دختر پایه ی اول دبیرستان و600 نفر دانش آموز پسر پایه ی اول دبیرستان به طور تصادفی گزینش شدند.
آزمون واژگان و تجسم فضایی از آزمون های شش گانه استعداد عمومی GATB بر روی دانش آموزان منتخب اجرا شد. هدف اصلی در این پژوهش، تعیین پایایی، روایی و تهیه جدول هنجار آزمون های مذکور است.
به منظور پاسخ گویی به سؤال اول مبنی بر اندازه گیری ضریب تمیزهمان طور که مشاهده شد همه سؤالات آزمون واژگان از قوه ی تمیز کافی برخوردار بود و فقط این ضریب در سؤال 13 کم به نظر آمد. همچنین همه سؤالات آزمون تجسم فضایی از قوه ی تمیز کافی برخوردار بود و تنها این ضریب در سؤالات 1، 3، 23، 26 تا 40 کم به دست آمد که دلیل کم بودن ضریب تمیز در سؤالات 26 تا 40 را می توان کمبود زمان پاسخ گویی دانست.
در پژوهش حاضر به منظور برآورد پایایی آزمون واژگان و تجسم فضایی از آزمون های شش گانه استعداد عمومی GATB از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. ضرایب آلفا بدست آمده به ترتیب برابر با 73/0 و 64/0 بود.
جهت بررسی روایی سازه آزمون واژگان و تجسم فضایی از آزمون های شش گانه استعداد عمومی GATB و پاسخ به این پرسش که هر کدام از آزمون ها چند عاملی است؟ از تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج نشان داد که آزمون های شش گانه استعداد عمومی GATB از روایی سازه کافی و قابل قبول برخوردار است.
نتایج نشان داد که بین عملکرد دانش آموزان در این آزمون و جنسیت آن ها رابطه وجود دارد و پسرها نسبت به دخترها از میانگین بالاتری در هر دو آزمون برخوردارند.
"
تاثیر رفتار درمانی شناختی در کاهش اضطراب دختران نوجوان با اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور بررسی اثر درمان شناختی – رفتاری در کاهش اضطراب دختران نوجوان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر انجام شده است.
روش: آزمودنیهای پژوهش 62 دختر17-15 ساله مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بودند که از طریق پرسشنامه نگرانی پن استیت و مصاحبه تشخیصی به وسیله روان پزشک انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای داده شدند. برای بررسی اثر درمان شناختی – رفتاری در کاهش اضطراب قبل و بعد از درمان شناختی – رفتاری از آزمون اضطراب کتل استفاده شد. داده های گردآوری شده با بهره گیری از آزمون آماری t و آمار توصیفی تحلیل شد.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که بین میانگین نمرات اضطراب آزمودنیها در گروه آزمایش و گواه قبل از درمان شناختی – رفتاری هیچ تفاوت معناداری وجود ندارد. در حالی که بعد از درمان شناختی – رفتاری نمرات اضطراب آزمودنیهای گروه آزمایش کمتر از گروه گواه بود. همچنین، بین میانگین نمرات اضطراب آزمودنیها در گروه آزمایشی در تست اضطراب کتل قبل و بعد از درمان شناختی – رفتاری تفاوت معناداری مشاهده شد.
نتیجه گیری: درمان شناختی – رفتاری سبب کاهش اضطراب در دختران نوجوان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر می شود.
بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس حافظه وکسلر (نسخه سوم WMS-III) در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، وارسی ویژگی های روان سنجی مقیاس حافظه وکسلر- سخه سوم (WMS-III) است. به همین منظور، این آزمون بر روی یک نمونه 266 نفری (120مرد،144 زن) از دانشجویان دو دانشگاه شاهد و تربیت معلم تهران که به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بودند، اجرا گردید. ضرایب پایایی به روش آلفای کرونباخ برای خرده مقیاس ها از دامنه 65/0 تا 85/0 و برای شاخص ها از 75/0 تا 86/0 قرار داشت. همچنین ضرایب پایایی به روش دونیمه کردن برای خرده مقیاس ها نیز از 62/0 تا 84/0 و برای شاخص ها از 70/0 تا 85/0 متغیر بود. پایایی به شیوه توافق بین ارزیاب ها در خرده مقیاس هایی حافظه منطقی I،II و تصاویر خانواده I،II ) که احتیاج به قضاوت بالینی داشتند حاکی از توافق بالای (85/0) ارزیاب ها است. برای ارزیابی اعتبار آزمون از روش های مختلف برآورد اعتبار سازه استفاده شد. همبستگی نمرات WMS-III با شاخص ها و نمره کلی آزمون WAIS-R short form محاسبه شد که ضرایب، معنادار و پایین تر از متوسط بیانگر تمایز دو ساختار حافظه و هوش در عین ارتباط بین آن ها است. همبستگی متقابل بین شاخص ها و خرده مقیاس های WMS-III نیز حکایت از همبستگی بالا بین خرده مقیاس ها بعد – ویژه با هم و همبستگی پایین با خرده مقیاس های دیگر دارد که نشان دهنده اعتبار سازه قابل قبول این مقیاس است. از روش تحلیل عامل اکتشافی (روش مؤلفه های اصلی با چرخش واریمکس) برای بررسی ساختار عاملی مقیاس استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان دهنده ساختار سه عاملی (حافظه شنیداری، حافظه دیداری، حافظه فعال) مقیاس است که این عامل ها روی هم رفته 845/76 درصد واریانس کل آزمون را تبیین می کنند. این داده با یافته های به دست آمده از تحقیقات مختلف در زمینه تعداد عوامل هماهنگ، اما در زمینه خرده مقیاس های زیربنایی عامل حافظه شنیداری اختلاف دارد.
معنویت، استرس شغلی، تعهد سازمانی و رضایت شغلی در پرستاران شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان و رابطه معنویت، استرس شغلی، تعهد سازمانی و رضایت شغلی در پرستاران شهر تهران بود. بدین منظور از یک طرح پژوهشی توصیفی از تحلیل رگرسیون استفاده شد. با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، نمونه ای شامل 397 پرستار (307 زن، 75 مرد) از بیمارستان های تهران انتخاب شدند. آنها چهار پرسشنامه معتبر معنویت و مراقبت معنوی، استرس شغلی، تعهد سازمانی و رضایت شغلی را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که پرستاران رضایت شغلی کم و در عین حال تعهد سازمانی متوسط و بالاتر از متوسط و همچنین احساس معنوی و مراقبت معنوی بالا و استرس شغلی بالاتر از متوسط داشتند. نتایج ضرایب همبستگی و تحلیل رگرسیون حاکی از آن بود که استرس شغلی با سه متغیر دیگر پژوهش رابطه منفی دارد. علاوه بر این، معنویت، تعهد سازمانی و استرس شغلی پیش بین های معناداری (P<0.05) برای رضایت شغلی پرستاران بودند.
بررسی اثر کوتاه مدت آموزش برنامه فرزندپروری مثبت (3P) بر تغییر شیوه های فرزندپروری مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله-ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر جهت بررسی تاثیر کوتاه مدت آموزش مدیریت والدین بر اساس برنامه فرزندپروری مثبت (3P) بر تغییر شیوه های فرزندپروری مادران دارای کودک مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شده است. این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه است و جامعه مورد مطالعه آن دانش آموزان پسر 7 تا 10 ساله دبستان های پسرانه شهرستان نهاوند می باشند.
نمونه گیری در دو مرحله انجام شد، 30 نفر از مادران کودکانی که بر اساس سیاهه رفتاری کودک (CBCL) و فرم گزارش معلم (TRF)، مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای (ODD) تشخیص داده شده بودند، انتخاب و شیوه فرزندپروری آن ها با استفاده از پرسشنامه شیوه های فرزندپروری دیانا باوم-ریند مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت 22 نفر از مادرانی که دارای شیوه فرزندپروری ناکارآمد بودند انتخاب و به دو گروه آزمایش (12n=) و گواه (12n=) تقسیم شدند. سپس برنامه فرزندپروری مثبت به مدت 2 ماه در 8 جلسه آموزشی 120 دقیقه ای برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد. در طول دوره آموزش، 3 نفر از مادران گروه آزمایش از شرکت در جلسات خودداری کردند، ولی تعداد افراد گروه گواه ثابت ماند. شیوه های فرزندپروری مادران دو گروه، بلافاصله پس از پایان جلسات آموزشی، مجدداً مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت نتایج بدست آمده توسط آزمون U من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. مقایسه میانگین تفاضل نمرات پیش آزمون ـ پس آزمون شیوه های فرزندپروری در دو گروه آزمایش و گواه نشان داد که شیوه فرزندپروری مستبدانه و سهل-گیرانه مادران گروه آزمایشی پس از پایان جلسات آموزش برنامه فرزندپروری مثبت، با توجه به تغیرات پس آزمون نسبت به پیش آزمون، کاهش یافته (01/0P<)، در مقابل شیوه فرزندپروری مقتدرانه در گروه آزمایش نسبت به گواه افزایش یافته است (05/0P<). این نتایج نشان می دهند که آموزش برنامه فرزندپروری مثبت، شیوه های فرزندپروری ناکارآمد مادران کودکان مبتلا به نافرمانی مقابله ای را تغییر می دهد. با توجه به این که روابط معناداری بین شیوه فرزندپروری مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای و بروز، شدت و تداوم بیماری کودکان وجود دارد، لذا با آموزش برنامه هایی که شیوه فرزندپروری والدین را مورد هدف قرار می دهند، می توان مشکلات رفتاری کودکان را کاهش داد.
آسیب شناسی شغلی
حوزههای تخصصی:
بررسی سبک دلبستگی و رضایت زناشویی افراد متأهل درگیر خیانت اینترنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلاتی که در رابطه با اینترنت، در میان زوج ها و خانواده ها رواج یافته، روابط اینترنتی خارج از ازدواج یا خیانت اینترنتی است. پژوهش حاضر به منظور بررسی عوامل بین فردی مرتبط با این مسأله اجرا شد به این منظور پرسشنامه سبک دلبستگی هازان و شیور و نیز پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ بر روی یک وب سایت اینترنتی قرار گرفت که به همین منظور طراحی شده بود، و 141 کاربر ایرانی متأهل که در سایت ها و اتاق های گفتگوی فارسی زبان عضویت داشتند از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در این مطالعه شرکت کردند. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص های آماری و نیز ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد که خیانت اینترنتی با سبک دلبستگی ایمن، همبستگی منفی و با سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا همبستگی مثبت دارد (01/0>p). همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که بین رضایت زناشویی افراد با خیانت اینترنتی در آن ها ارتباط معناداری وجود نداشت و اکثریت افراد شرکت کننده، سطح رضایت زناشویی متوسطی داشتند. دو خرده مقیاس حل تعارض و اوقات فراغت، با خیانت اینترنتی همبستگی منفی داشتند (05/0> p). نتایج این مطالعه نشان داد که سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا می توانند به عنوان عوامل پیش بین مناسبی برای احتمال درگیر شدن افراد در روابط فرا زناشوئی اینترنتی در نظر گرفته شوند. همچنین می توان چنین استنباط کرد که رضایت زناشویی به عنوان یک مؤلّفه بین فردی، ارتباط چندانی با برقراری روابط فرازناشویی اینترنتی در میان افراد متأهل ندارد.
عملکرد زبانی و شناختی نیمکره های راست و چپ بیماران آسیب دیده مغزی فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: دیدگاه سنتی درباره رابطه مغز و زبان، نیمکره چپ را نیمکره غالب و پردازشگر اطلاعات مختلف زبانی از جمله اطلاعات نحوی می داند، اما مطالعات اخیر نشان می دهند که در این زمینه نیمکره راست نقشی به مراتب مهم تر از آنچه تاکنون تصور می شده برعهده دارد. هدف پژوهش حاضر آن است که با ارزیابی و مقایسه عملکردهای زبانی و شناختی در بیماران آسیب دیده از دو ناحیه نیمکره راست و چپ مغز، اطلاعات جدیدی در مورد چگونگی توانایی های دو نیمکره به دست دهد.
روش: در این پژوهش که به صورت توصیفی – تحلیلی و مورد – شاهد انجام شد، 10 بیمار آسیب دیده در ناحیه نیمکره راست، 10 بیمار آسیب دیده در ناحیه نیمکره چپ و 10 فرد طبیعی (شاهد) مورد آزمون قرار گرفتند. آزمودنی ها براساس ویژگی ها و معیارهای خاصی انتخاب و عملکرد آنها با اجرای آزمون های روانی کلامی، شباهت ها و حافظه عددی و درج واژه در جمله ارزیابی گردیدند.
یافته ها: در آزمون روانی کلامی، تفاوت عملکرد هر دو گروه بیماران معنادار بود (05/0p<)، در حالی که در آزمون های حافظه عددی و شباهت ها بین عملکرد دو گروه تفاوت معناداری وجود نداشت. نتایج آزمون درج واژه در جمله نشان داد که عملکرد بیماران آسیب دیده در ناحیه نیمکره راست در محرک های دگرگون ضعیف تر از محرک های نادگرگون می باشد (05/0p<)، اما در عملکرد بیماران آسیب دیده در ناحیه چپ در رویکردی بین محرک های نادگرگون و دگرگون تفاوت معناداری به دست نیامد. در ضمن در مواجهه با محرک های دگرگون و نادگرگون، عملکرد بیماران آسیب دیده در ناحیه نیمکره راست ضعیف تر از عملکرد بیماران آسیب دیده از ناحیه چپ بود (05/0p<). در عملکرد افراد گروه های طبیعی و آسیب دیده از ناحیه چپ در محرک های نادگرگون تفاوت معناداری مشاهده نشد، در حالی که گروه آسیب دیده در ناحیه راست به طور معناداری ضعیف تر از افراد طبیعی عمل نمودند (005/0p<).
نتیجه گیری: هر دو گروه بیماران آسیب دیده از نظر ضعف عملکرد شناختی تقریباً در یک سطح بودند، اما عملکرد گروه آسیب دیده در ناحیه نیمکره راست در آزمون نحوی بسیار ضعیف تر از گروه دیگر بود. به این ترتیب، پژوهش حاضر مشابه تحقیقاتی که در زبان های انگلیسی و ایتالیایی شده، نقش حساس نیمکره راست را در پردازش ساخت های نحوی دگرگون و نادگرگون تایید می کند.
کالبدشکافی سبک زندگی در جامعه سرمایه داری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن نظام سرمایه داری منجر به گسترش، نهادینه شدن و بازتولید ارزش های فرهنگی- اجتماعی این نظام در عرصه جهانی شده، که یکی از نتایج آن رسوخ و هنجار شدن مؤلفه های «زندگی روزمره» و «سبک زندگی»، براساس اصول و جامعه مطلوب نظام سرمایه داری است.به عبارت دیگر، نظام مذکور، صرفاً در یک مکانیسم تولید و شیوه مدیریت اقتصاد جامعه، تعریف و خلاصه نمی شود،بلکه به مثابه یک نظام فراگیر، شامل هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی، اقتصاد، سیاست، امنیت و نیز فرهنگ خاص و مطلوب خود است،که در نتیجه حاکمیت آن، طبیعتاً و الزاماً، سبک زندگی خاصی را توصیه، تبلیغ، نهادینه و بازتولید می کند. به عبارت دیگر، نظام سرمایه داری، انسان سازی و جامعه سازی می کند. هر چند به تعبیر «اسپیواک»، در تلاش برای انکار و اختفای تار و پود بافته خود و عدم افشای ابعاد فرهنگی- اجتماعی خویش است. دغدغه کنونی کشور در لزوم طراحی و تدوین سبک زندگی بومی و اسلامی، ابتدا ضرورت شناخت مؤلفه های سبک زندگی هژمون (سرمایه داری) را نشان می دهد. لذا مقاله حاضر،در نظر دارد با طرح این پرسش اصلی که مؤلفه های سبک زندگی مطلوب نظام سرمایه داری کدامند و چه ارتباط معنادار و مفصل بندی با هم دارند؟ به دنبال فهم و کالبدشکافی این مؤلفه ها کنکاش کند. در پاسخ و فرضیه نیز نگارندگان بر این عقیده اند که، لزوم بیشینه سازی و اصالت سود و رفاه و انباشت سرمایه در این نظام، مؤلفه هایی را در حوزه فرهنگ عمومی، جامعه سازی، شهرسازی، معماری و نهایتاً سبک زندگی در جامعه سرمایه داری ایجاد و بازتولید می کند که از جمله آنها می توان به: «سرعت»، «مصرف زدگی»، «کالایی شدن»، «ماتریس زیبایی شناختی سرمایه داری»، «نظام نشانه شناسی معنایی سرمایه داری»، «آرایش تکنولوژیکی»، «اصالت سود» و ... اشاره نمود.برای فهم و ارزیابی این مؤلفه ها، نگارندگان از چارچوب تئوریک ترکیبی شامل: مکتب فرانکفورت، مکتب گرامشی و نظریات مطالعات فرهنگی بهره جسته اند.
بررسی اختلالات شخصیت و ویژگی های شخصیتی مردان مبتلا به اختلال هویت جنسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"هدف: هدف از این مطالعه بررسی اختلالات شخصیت و ویژگی های شخصیتی مردان مبتلا به اختلال هویت جنسی می باشد. شناسایی اختلالات شخصیت می تواند در بالا بردن کیفیت کمک به بیماران مبتلا مفید واقع شود.
روش بررسی: این پژوهش تحلیلی – مقطعی به روش مقایسه ای و از نوع مورد – شاهدی و با نمونه گیری ساده و در دسترس می باشد. آزمودنی ها تعداد 40 نفر از مردان مبتلا به اختلال هویت جنسی بودند که به مرکز بهزیستی نواب صفوی تهران مراجعه می کردند. هم چنین 40 نفر از کارمندان مرد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران که هیچ یک از ملاک های تشخیصی اختلال هویت جنسی را براساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی – ویرایش چهارم نداشتند، با توجه به همتاسازی با بیماران به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. اختلالات شخصیت و فراوانی آنها با استفاده از پرسشنامه بالینی چند محوری میلون (MCMI-II) مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون مجذور کای و تی برای گروه های مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل نشان داد که بیماران مبتلا به اختلال هویت جنسی در مقیاس های وابسته (038/0=P)، نمایشی (001/0P<)، ضداجتماعی (017/0=P)، منفعل - مهاجم (007/0=P)، مرزی (001/0P<) و پارانوئید (021/0=P) نمرات بالاتری را نسبت به گروه گواه به دست آورده و اختلاف آنها از لحاظ آماری معنی داری می باشد.
نتیجه گیری: مطابق با یافته های حاصل، بیماران مبتلا به اختلال هویت جنسی، برخی ویژگیها و خرده مقیاسهای اختلالات شخصیتی را بیشتر از افراد عادی دارا بوده و درجاتی از اختلالات شخصیت در برخی از آنها بارز است.
"
بررسی مقایسه ای اختلال های عاطفی - رفتاری و عملکرد تحصیلی کودکان 7 تا 11 ساله محروم از پدر و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه و بررسی اختلال های عاطفی - رفتاری و عملکرد تحصیلی کودکان 7 تا 11 ساله محروم از پدر و عادی شهر تهران طراحی و اجرا شد.
روش: روش پژوهش حاضر پس رویدادی بوده و جامعه آماری آن را کلیه دانش آموزان پسر و دختر 7 تا 11 ساله مقطع ابتدایی شهر تهران تشکیل می دهند. جمع آوری نمونه، در دو مرحله انجام گرفت و در نهایت 240 دانش آمور شامل 120 نفر (60 دختر و 60 پسر) که پدرشان فوت کرده و مادر به تنهایی سرپرستی آنها را برعهده داشت و 120 نفر از همکلاسی های آنها (60 دختر و 60 پسر) که با هر دو والدشان زندگی می کردند، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. در مرحله بعد، پرسشنامه فهرست رفتاری کودک (CBCL) بر روی مادران گروه نمونه(N=240) اجرا شد. همچنین معدل پایان سال کودکان به عنوان ملاک عملکرد تحصیلی آنها در نظر گرفته شد. در نهایت داده های به دست آمده با استفاده از شاخصهای توصیفی و نیز آزمون t برای مقایسه میانگین گروه های مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که بین کودکان محروم از پدر و عادی در نمره کلی اختلال های عاطفی - رفتاری، نمره کلی اختلال های برونی سازی شده و اختلال های درونی سازی شده، به نفع کودکان محروم از پدر، تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین بین دو گروه در زیر مقیاس های مشکلات عاطفی، اضطرابی، بدنی و نافرمانی مقابله ای، تفاوت معناداری به دست آمد، اما در زیر مقیاس های مشکلات نارسایی توجه / فزون کنشی و مشکلات رفتار هنجاری تفاوت معنی داری وجود نداشت. همچنین نتایج نشان داد که عملکرد تحصیلی کودکان محروم از پدر پایین تر از کودکان عادی است. تحلیل نتایج دو جنس در گروه محروم از پدر نیز نشان داد که بین دخترها و پسرهای محروم از پدر در زیر مقیاس های مشکلات اضطرابی، و نافرمانی مقابله ای، تفاوت معناداری وجود دارد. اما در سایر متغیرهای مورد بررسی بین دو جنس تفاوت معناداری یافت نشد.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهند که کودکان محروم از پدر بیش از کودکان عادی مستعد انواع اختلال های عاطفی - رفتاری (از جمله مشکلات اضطرابی، افسردگی، مشکلات بدنی، اختلال نافرمانی مقابله ای) و ضعف در عملکرد تحصیلی هستند.
اثربخشی آموزش خانواده با استفاده از «تئوری سیستمی بوئن» بر تمایزیافتگی و کارکرد خانواده های دارای فرزند معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی خانواده درمانی سیستمی بوئن بر افزایش تمایزیافتگی و بهبود کارکرد خانواده های دارای فرزند معتاد انجام شده است. بر اساس مطالعات انجام شده افراد معتاد و خانواده های آن ها تمایزیافتگی پایینی دارند که این امر موجب بدکارکردی خانواده می شود. این مطالعه از نوع طرح های آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل است. گروه نمونه این پژوهش که به طور داوطلبانه از میان مراجعین مجرد معتاد و اعضای خانواده های آن ها از 4 مرکز درمانی اعتیاد انتخاب شدند، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (5 خانواده 4 نفره) و کنترل (5 خانواده 4 نفره) جایگزین شدند.
گروه آزمایش 8 جلسه 2 ساعته تحت خانواده درمانی بر اساس تئوری سیستمی بوئن قرار گرفتند و در این مدت گروه کنترل فقط درمان متعارف بهزیستی/ وزارت بهداشت را دریافت می کردند. داده ها که بر اساس پرسشنامه تمایزیافتگی و ابزار سنجش خانواده بدست آمده بود، با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد بررسی قرار گرفت و نشان داد که خانواده درمانی سیستمی بوئن موجب افزایش تمایزیافتگی و بهبود کارکرد افراد معتاد و اعضای خانواده های آن ها می شود.