فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۲۱ تا ۲٬۹۴۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: در ادبیات پژوهشی جدید، در تبیین میزان همبودی بالاتر از انتظار دو اختلال اسکیزوفرنیا و وسواسی – اجباری اصطلاح «اسکیزو – وسواسی» پیشنهاد گردیده است که توصیف کننده طبقه تشخیصی مجزایی است. یکی از محورهای پژوهشی در این زمینه، شناسایی الگو یا نیمرخ نقایص عصب – روانشناختی خاص در این زیر گروه می باشد. این مطالعه در پی پاسخ به این پرسش بوده که آیا الگوی کژکاری اجرایی متفاوتی در بیماران اسکیزو – وسواسی وجود دارد یا اشکالات شناختی مربوط به دو اختلال در این بیماران به یکدیگر افزوده می شوند؟
روش: به این منظور، در قالب یک طرح پژوهش مقطعی، 20 بیمار اسکیزو – وسواسی، 20 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنیا و 20 بیمار وسواسی – اجباری غیر افسرده با 20 فرد بهنجار سالم از لحاظ عملکرد در آزمون های کارکردهای اجرایی مورد مقایسه قرار گرفتند.
یافته ها: دو گروه اسکیزو – وسواسی و اسکیزوفرنیک در کارکردهای اجرایی دچار اشکال هستند ولی بیماران وسواسی – اجباری غیر افسرده تفاوت معناداری با گروه بهنجار ندارند. به علاوه گروه اسکیزو – وسواسی در مقایسه با گروه اسکیزوفرنیک دارای اشکالات کارکردهای اجرایی بیشتری هستند.
نتیجه گیری: به نظر می رسد این تفاوت مربوط به «آسیب شناسی افزوده» نبوده بلکه احتمالا مربوط به الگوی متفاوت نقایص عصب – روانشناختی این بیماران است.
کودکان استثنایی دوگانه چه کسانی هستند؟ شناسایی، ویژگی ها و مشکلات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: استثنایی های دوگانه را گروهی تشکیل می دهند که در کنار بعد تیزهوشی، مشکلات رفتاری، اجتماعی، هیجانی یا تحصیلی دارند و از میان گروه های استثنایی بیشترین سوء تعبیرها و قضاوت های نادرست در موردشان وجود دارد و بیشتر از تمامی گروه های استثنایی مورد غفلت قرار گرفته اند. والدین، معلمان و متخصصان همگی در شناسایی همزمان نشانه های هوش بالا و در عین حال ناتوانی های این گروه، عاجزند. به دلیل این مشکلات تشخیصی، با مسائل عمده ای پیرامون این گروه رو به رو هستیم. از جمله این که توانمندی های آنها را به عنوان زیرگروهی از تیزهوشان که سرمایه های انسانی جوامع هستند، از دست می دهیم. نتیجه گیری: از آنجا که شناسایی و مداخله زودهنگام برای این گروه می تواند از بسیاری از مشکلات بعدی از جمله پدیده کم پیشرفتی و مشکلات روانی، اجتماعی آنها در آینده جلوگیری کند، در این مقاله تلاش شده است تا نحوه شناسایی، ویژگی ها و مشکلات کودکان استثنایی دوگانه جهت آشنایی بیشتر متخصصان با این گروه مطرح شوند.
انطباق وهنجاریابی آزمون توانایی های روانی - زبانی ایلیونی (ITPA) برای استفاده در ایران
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر انطباق و هنجاریابی آزمون توانایی های روانی - زبانی ایلینوی (آی تی پی ای) برای استفاده در ایران است در این آزمون از ده زیر آزمون اصلی و دو زیر آزمون مکمل برای تشخیص اختلالات یادگیری در میان کودکان استفاده گردید برای انطباق و هنجاریابی آزمون در مرحله نخست زیر آزمون ها ترجمه شدند سپس تغییرات فرهنگی لازم در آنها داده شد و برای استفاده آماده گردید . هنجاریابی آزمون با استفاده از 570 پسر و دختر سنین پیش دبستانی و دبستانی انجام گرفت. قابلیت اعتماد آزمون با روش دوباره سنجی مورد بررسی قرار گرفت و ضرایب رضایتبخش 0/70 تا 0/94 برای گروه های سنی متفاوت به دست آمد برای تعیین اعتبار از روش های زیر استفاده شد تعیین رابطه آزمون با آزمون هوشی گودایناف هریس تعیین رابطه آزمون با سن آزمودنی ها و همبستگی زیر آزمون ها با یکدیگر برای سطوح متفاوت سنی و نیز نمره کل که در هر سه مورد نتایج حاکی از اعتبار رضایت بخش آزمون برای استفاده درایران بود.
تقابل واژه های هیجان و شناخت در لغت نامه های زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق در پی آن بود تا واژه های مرتبط با هیجان و شناخت را در لغت نامه های معتبر زبان فارسی (معین، عمید و معاصر فارسی امروز) و نسبت های خوشایندی/ناخوشایندی، جسمی/غیر جسمی و رایج/غیر رایج این واژه ها را تعیین کند.
روش: نمونه مورد مطالعه این تحقیق، کلیه ورودی های درج شده در لغت نامه های سه گانه بود. با استفاده از نظر تخصصی سه روان شناس مستقل و یک زبان شناس به عنوان معیار سنجش و با ارزیابی واژه ها به لحاظ اهداف تعیین شده، ویژگی های کیفی و توصیفی واژه ها استخراج گردید.
یافته ها: جنبه های عناصر روان شناختی مورد هدف در این مطالعه (هیجان و شناخت) متفاوت اند و در تقابل با یکدیگر قرار دارند.
نتیجه گیری: یافته ها با توجه به نظریه های روانشناختی و از نگاه فرهنگی مورد بحث قرار خواهد گرفت.
ارتباط تفکر انتقادی با خلاقیت، باورهای خودکارآمدی و عملکرد تحصیلی دانشجو معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط تفکر انتقادی با خلاقیت، باورهای خودکارآمدی و عملکرد تحصیلی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان شهر سنندج انجام گرفته است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان دختر و پسر دوره کارشناسی دانشگاه فرهنگیان شهر سنندج بوده است که 213 دانشجو در سه گروه تحصیلی علوم انسانی، تجربی و ریاضی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسش نامه: تفکر انتقادی کالیفرنیا (CCTDI)، خلاقیت، خودکارآمدی عمومی (GSE) و همچنین معدل دانشجویان استفاده گردید. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، روش رگرسیون چندگانه و آزمون t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از تحقیق نشان داد که بین تفکر انتقادی و عملکرد تحصیلی دانشجو معلمان رابطه معنادار وجود ندارد، متغیرهای خلاقیت و خودکارآمدی تفکر انتقادی را در جهت مثبت پیش بینی می کنند و بین دانشجویان دختر و پسر در تفکر انتقادی و خلاقیت تفاوت معنادار وجود دارد ولی به لحاظ باورهای خودکارآمدی بین دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنادار وجود ندارد.
آسیب شناسی روانی و مشکلات شخصی و ارتباطی مردانی که مرتکب خشونت خانوادگی می شوند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی آسیب شناسی روانی و مشکلات شخصی و ارتباطی مردانی که مرتکب خشونت خانوادگی می شوند انجام یافت.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع مطالعات مقطعی است که در آن 230 مرد متاهل که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از مراکز مختلف مانند سینماها، گردشگاه ها، دادگاه های خانواده، پارک ها و فرهنگ سراها (این مراکز به گونه تصادفی از نواحی 2، 5، 12 و 18 شهر تهران در طرح پژوهش قرار گرفته بودند) انتخاب شده بودند، پس از آگاهی از اهداف پژوهش و اعلام رضایت در پژوهش شرکت کردند. داده های پژوهش از طریق مقیاس تاکتیک های تعارضی برای شناسایی گروه مرتکبین و غیر مرتکبین خشونت خانوادگی جمع آوری شد. سپس با استفاده از پرسشنامه نیمرخ شخصی و ارتباطی و فهرست تجدید نظر شده علایم، آسیب شناسی روانی و مشکلات شخصی و ارتباطی همراه خشونت مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج پژوهش تفاوت های معناداری را برای گروه های مرتکب و غیرمرتکب خشونت در همه مقیاس های پرسشنامه نیمرخ شخصی و ارتباطی غیر از خرده مقیاس حسادت نشان داد (P£0.05). بر همین اساس هر دو گروه در همه مقیاس های فهرست تجدید نظر شده 90 موردی علایم، تفاوت معنادار آماری نشان دادند (P£0.05).
نتیجه گیری: مردانی که مرتکب خشونت خانوادگی و همسرآزاری می شوند از آسیب شناسی روانی و مشکلات شخصی و ارتباطی بسیار بیشتری در مقایسه با مردانی که مرتکب خشونت نمی شوند رنج می برند.
تاثیر تمرینات مسدود و تصادفی بر عملکرد و یادداری مهارت های پاس فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ، بهبود مهارت های حرکتی از طریق تمرین، مورد توجه محققان و مربیان تربیت بدنی است، با این حال روشن شده که تغییرپذیری شیوه های تمرینی برای اجرا و یادداری مهارت حرکتی نیز مفید و مؤثر است. هدف کلی این تحقیق، بررسی تعیین تاثیر تمرین به روش مسدود و تصادفی بر عملکرد و یادداری مهارت های پاس فوتبال در نوآموزان 12 سالة مدرسة فوتبال باشگاه فرهنگی _ ورزشی دانش استان آذربایجان شرقی است. به این منظور و به عنوان نمونه، 24 نوآموز پسر 12 ساله به صورت تصادفی انتخاب و بعد از برابرسازی میانگین ها در گروه 12 نفری گروه بندی و سپس آموزش و تمرینات لازم ارائه شد و در نهایت آزمون های لازم محقق ساخته با روایی و اعتبار مناسب (پاس بغل پا = 86/0، پاس کات داخل پا= 81/0 و پاس کات بیرون پا = 79/0 ) از آنها به عمل آمد. متغیرهای تحقیق، روش های تمرینی مسدود و تصادفی (مستقل) و عملکرد و یادداری (وابسته) بود. از آمار توصیفی برای طبقه بندی داده ها و در آمار استنباطی از روش های آماری تی تست و یو من ویتنی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد که اختلاف معنی داری بین عملکرد و یادداری مهارت های پاس فوتبال در تمرینات مسدود و تصادفی در سطح کمتر از 05/0 وجود دارد، به این معنی که تمرین به روش مسدود، عملکرد نوآموزان و تمرین به روش تصادفی، یادداری مهارت های پاس فوتبال نوآموزان را تحت تاثیر قرار می دهد و بهبود می بخشد.
مقایسه بین سبکهای فرزندپروری والدین و استحکام من فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استحکام من نقش مهمی در سلامت روان افراد ایفا می کند. پژوهش حاضر به بررسی رابطه ی بین استحکام من و سبک های فرزند پروری والدین پرداخته است. بدین منظور 190 دانش آموز دختر در مقطع سوم دبیرستان پرسشنامه استحکام من(ESS) را تکمیل نمودند. علاوه بر آن یکی از والدین آنها نیز پرسشنامه سبکهای فرزند پروری بامریند را تکمیل نمود. نتایج پژوهش نشان داد که هر چقدر سبک فرزند پروری والدین مقتدرانه تر باشد، استحکام من بیشتری(R=0.29 , p<0.01) در فرزندان آنها مشاهده می شود. همچنین استحکام من با سبک فرزند پروری سهل گیرانه (05/0 p < ،18/0r = ) رابطه مثبت معنادار دارد و سبک فرزند پروری مقتدرانه و مستبدانه نیز با هم رابطه ی معکوس معنی دار(01/0p < ،40/0-r = ) دارند.
نقش عوامل خانوادگی در نوع و میزان استفاده از اینترنت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
امروزه استفاده از اینترنت در حوزه های وسیعی، در حال افزایش است و پیامدهای استفاده از این ابزار ارتباطی توجه پژوهشگران حوزه روانشناسی و جامعه شناسی را به خود معطوف کرده است. بر همین اساس هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه عوامل خانوادگی در میزان و نوع استفاده از اینترنت است.
روش: در این پژوهش توصیفی و همبستگی، تعداد 4155 نفر از دانش آموزان دبیرستان های سراسر کشور به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات عبارت بود از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، وضعیت خانوادگی، میزان و چگونگی استفاده از اینترنت.
نتایج: میزان استفاده از اینترنت برای دوست یابی، دانلود عکس و فیلم، چت، دانلودآهنگ، بازی و کلیپ سکسی به ترتیب: 8/37، 40، 31، 42، 31 و 31 درصد بود. همچنین میزان آشنایی اعضای خانواده با اینترنت، میزان روابط خانوادگی و میزان نظارت خانوادگی با میزان چت، میزان استفاده از سایت های دوست یابی، با چت مخفیانه، با میزان دانلود آهنگ، با میزان استفاده مخفیانه از اینترنت، با مشاهده مخفیانه عکس و با دوست یابی اینترنتی رابطه معناداری داشت.
نتیجه گیری: با توجه به امکان آسیب زایی استفاده نابجا از اینترنت برای نوجوانان و ارتباط چگونگی استفاده از آن با عوامل خانوادگی، لازم است به مصون سازی خانواده بویژه در حوزه نظارتی توجه لازم صورت گیرد.
بررسی تحولی خود پنداشت در کودکان 6 تا 12 ساله و رابطه آن با طبقه اجتماعی و جنس
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تبیین روند تحولی خود در کودکان 6 تا 12 ساله با توجه به متغیرهای جنس و طبقه اجتماعی – اقتصادی، انجام گرفته است. برای این پژوهش که از الگوی تحولی دیمون و هارت استفاده شده است، تعداد 243 نفر از دانش آموزان شهر تهران در چهار رده سنی 6، 8، 10 و 12 ساله؛ در دو جنس دختر (120 نفر) و پسر (143 نفر) و در دو طبقه اجتماعی – اقتصادی بالا و پایین به صورت تصادفی انتخاب شدند و با روش بالینی و مصاحبه، مورد سنجش قرار گرفتند. پس از جمع آوری پاسخها و کدگذاری بر اساس دستورالعمل الگوی مذکور، داده های کمی با استفاده از مشخصه های آمار توصیفی، تحلیل واریانس چندمتغیری و آزمون توکی، مورد پردازش و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بدست آمده مشخص می سازد که، کودکان 6 ساله ایرانی از لحاظ تحول خود در سطح دو (سطح سنجشهای مقایسه ای)، کودکان 8 ساله، در سطح سه (سطح استلزامهای بین فردی و تعاملی) و کودکان 10 ساله و 12 ساله در سطح سه تحولی و درصد قابل توجهی از این کودکان در وهله بین بینی سطح تحولی چهار (سطح نظام یافتگی باورها) قرار دارند. تحول خود پنداشت از متغیر طبقه اجتماعی اقتصادی تاثیر می پذیرد اما متغیر جنس، تاثیری بر تحول و سازمان یافتگی خود ندارد. در این میان افراد طبقه بالا، وضعیت بهتری دارند. همچنین کودکان ابتدا خود را به صورت مادی و بدنی، توصیف می کنند و هر اندازه سن آنها افزایش می یابد، این توصیف کاهش می یابد و پس از سن 8 سالگی تقریبا ثابت می ماند. اما میزان توصیف خود به صورت فعال، اجتماعی و روانی افزایش می یابد
اثربخشی آموزش روش تدریس سکوسازی بر توانمندی های شناختی دانش آموزان مبتلا به اختلالات یادگیری خاص: آزمون مفهوم منطقه تقریبی رشد ویگوتسکی
حوزههای تخصصی:
ﻫﺪف ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﺮرﺳی اثربخشی آموزش روش تدریس سکوسازی بر توانمندی های شناختی دانش آموزان مبتلا به اختلالات یادگیری خاص: آزمون مفهوم منطقه تقریبی رشد ویگوتسکی بود. در ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از طرح نیمه آزﻣﺎیﺸی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده از ﺑیﻦ دانش آموزان مبتلا اختلالات یادگیری خاص شهر کهره در سال تحصیلی 1398-1397 تعداد 34 نفر انتخاب شدند و در دو گروه آزﻣﺎیﺶ و کنترل (هر گروه 17 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش ای تحت آموزش روش تدریس سکوسازی قرار گرفت، اﻣﺎ ﮔﺮوه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اختلالات یادگیری کلورادو(2011) و مقیاس هوش وکسلر کودکان ویرایش چهارم وکسلر(2003) بود. داده ﻫﺎ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از آزمون ﺗﺤﻠیﻞ کﻮواریﺎﻧﺲ ﻣﻮرد ﺗﺠﺰیﻪ و ﺗﺤﻠیﻞ ﻗﺮار گرفت. نتایج ﻧﺸﺎن داد آموزش روش تدریس سکوسازی بر توانمندی های شناختی دانش-آموزان مبتلا اختلالات یادگیری خاص اثربخش بود. می توان گفت که نتایج، آموزش روش تدریس سکوسازی بر توانمندی های شناختی دانش آموزان مبتلا اختلالات یادگیری خاص را تأیید کرد.
مقایسه اضطراب- افسردگی، سیستم های مغزی- رفتاری (BIS-BAS)، سبک های مقابله ای و خشم و خصومت در افراد مبتلا به بیماری آسم و افراد غیر مبتلا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بیماری آسم، بیماری مزمنی است که به شدت زندگی افراد مبتلا را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اضطراب- افسردگی، سیستم های مغزی- رفتاری (BIS-BAS)، سبک های مقابله ای و خشم و خصومت در افراد مبتلا به بیماری آسم و افراد غیر مبتلا بود.
مواد و روش ها: 50 زن مبتلا به بیماری آسم که به درمانگاه تخصصی شهید مطهری شیراز مراجعه کرده بودند و 50 زن غیر مبتلا با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و پرسش نامه های معیار بیمارستانی اضطراب/ افسردگی، مقیاس سیستم های بازداری/ فعال سازی رفتاری Carver و White، سبک های مقابله ای Lazarus و Folkman، و خشم چندبعدی Siegel را تکمیل کردند. دامنه سنی همه شرکت کنندگان از 16 تا 27 سال بود. تحلیل داده ها به کمک نرم افزارهای SPSS نسخه 16 و LISREL نسخه 54/8 و به روش آزمون تحلیل واریانس چند راهه (MANOVA) و تحلیل مسیر (Path analysis) انجام شد.
یافته ها: دو گروه در اضطراب- افسردگی، سیستم بازداری رفتاری/ سیستم فعال سازی رفتاری و مؤلفه های BAS (پاسخ به سائق، جستجوی شادی و تفریح، پاسخ به پاداش)، سبک های مقابله ای، خشم انگیختگی، موقعیت خشم انگیز، نگرش خصمانه و خشم درونی، تفاوت معنی داری دارند (05/0 < P).
نتیجه گیری: بیماران مبتلا به آسم اضطراب در مقایسه با افراد غیر مبتلا، افسردگی، فعالیت BIS بیشتر و فعالیت BAS کمتری را نشان می دهند. همچنین افراد مبتلا به بیماری آسم نسبت به افراد غیر مبتلا، از سبک مقابله ای هیجان مدار بیشتر استفاده می کنند و خشم انگیختگی، موقعیت های خشم انگیز، نگرش خصمانه و خشم درونی بیشتری را تجربه می کنند. همچنین به وسیله تحلیل مسیر، بررسی دقیق روابط میان متغیرها نشان داد که سبک مقابله ای در رگه های شخصیتی و نشانگان بالینی افراد مبتلا به آسم نقش واسطه ای دارد.
واکاوی نقش و کاربرد شبکه های اجتماعی مجازی برای دانشجویان
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نحوه شناخت، درک و استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی عمومی در بین دانشجویان دوره کارشناسی ارشد است. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری کلیه دانشجویان دوره کارشناسی ارشد دانشگاه خوارزمی تهران در سال تحصیلی 93-92 است که به شیوه نمونه گیری تصادفی، تعداد 120 دانشجو انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته است که 6 مقوله مربوط به شبکه های اجتماعی مجازی را بررسی کرده است. تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس آزمون های من-ویتنی یو و خی دو از طریق نرم افزار آماری SPSS نسخه 20 انجام گرفت. یافته ها نشان داد که فیس بوک محبوب ترین شبکه اجتماعی مجازی در بین 86% دانشجویان است. میزان حساب های کنترل شده و کنترل نشده به طورکلی تقریباً برابر است اما آزمون خی دو نشان داد که حساب های کنترل شده دانشجویان دختر به طور معناداری بیشتر از حساب های کنترل شده دانشجویان پسر است. هدف اصلی اکثر دانشجویان در پیوستن به این شبکه ها، تفریح و سرگرمی است. میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی، بین دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود ندارد.دانشجویان از امکانات و ویژگی های منحصربه فردی که این شبکه ها دارند بی اطلاع هستند یا تمایلی به استفاده از آن ها ندارند. منفی ترین اثر ناشی از شبکه های اجتماعی مجازی صرف زمان زیاد در این شبکه ها است که می تواند به روند تحصیلی آن ها آسیب برساند. اطلاع رسانی در خصوص استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و آثار مختلف آن می تواند علاوه بر جلوگیری از رکود تحصیلی در بهره گیری بهتر از این شبکه ها کمک کند.
بررسی و مقایسه انواع خشونت خانوادگی در زنان و مردان در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"با توجه به این امر که خشونت خانوادگی طی چند دهه اخیر به عنوان یک مشکل و معضل اجتماعی مطرح شده است، پرداختن به این موضوع از اهمیت ویژه ای برخوردار است. لذا، هدف از تحقیق کنونی پرداختن به ویژگیهای این پدیده ناخوشایند منجمله شناسایی عوامل بروز اختلافات خانوادگی (از دیدگاه زوجین)، نوع خشونتهای اعمال شده (توسط زوجین) و نوع واکنشهای بروز داده شده (توسط زوجین) می باشد. بدین منظور پرسشنامه های محقق ساخته میان 40 زوجی که به شکل تصادفی انتخاب شده و بخاطر خشونت خانوادگی به دادگاه خانواده در تهران رجوع کره بودند، اجرا گشت. پاسخهای هر یک از زوجین در مقیاس5درجه لیکرت نمره گذاری گردید. نتایج نشان دادند در مردان معتقدند دو عامل به اعتنایی نسبت به همسر و بهانه گیری همسر در مورد غذا و در زنان عوامل قهر کردن، عدم همکاری در رسیدگی به فرزندان و اعتیاد همسر باعث بروز اختلافات می شوند. همچنین نتایج این تحقیق نشان دادند هنگام بروز اختلافات مردان اغلب از روشهای فیزیکی و زنان بیشتر از روشهای روانی استفاده می کردند. با توجه به این یافته ها، پیشنهاداتی در خصوص جلوگیری از بروز این پدیده ارائه گشته است.
"
اثربخشی مشاوره گروهی با روش حل مسأله با تأکید بر نیازهای بنیادین نظریه انتخاب در بهبود روابط زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور اثربخشی مشاوره گروهی با شیوه حل مسئله با تاکید بر نیازهای بنیادین نظریه انتخاب در بهبود روابط زوج ها طراحی و اجرا گردید. جامعه پژوهش حاضر زوج های ساکن شهرستان کرج بودند. با توجه به اهداف پژوهش از شیوه نمونه گیری داوطلبانه استفاده شده است و از میان جامعه 12 زوج انتخاب شدند و سپس با توجه به طرح پژوهشی به کار رفته که از طرح های نیمه آزمایشی (گروه کنترل نابرابر) بود 6 زوج در گروه کنترل به شیوه تصادفی جایگزین شدند. و روش آماری مرد استفاده t استودنت مستقل بود. پرسشنامه الگوهای ارتباطی کریستنسن و شنک به عنوان ابزار پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است. نتیجه پژوهش نشان داد که مشاوره گروهی با شیوه حل مسئله با تاکید بر نیازهای بنیادین نظریه انتخاب در بهبود روابط زوج ها موثر بوده است. مشاوره گروهی با شیوه حل مساله با تاکید بر نیازهای بنیادین توانست باعث افزایش گفتگوی سازنده زوج ها شود و هم چنین باعث کاهش الگوی توقع-کناره گیر و اجتناب متقابل زوج ها گردد که همگی این فرضیه ها در سطح 5% معنادار بودند.
نگاهی به ابعاد و کارکردهای تربیتی هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه هنر و تربیت، رابطه ای دیرین است. امروزه نیز هنر در ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی بخصوص در حوزه تعلیم و تربیت دارای جایگاهی بی بدیل است و چنان چه پیام های آموزشی و تربیتی با جاذبه های هنری همراه شود موفقیت و اثربخشی مضاعفی پیدا می کنند. بنابراین باید این واسطه ارزشمند را به خوبی شناخت و آن را در نظام آموزش رسمی و غیررسمی به خدمت گرفت. تحقیق حاضر از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و هدف آن بررسی نقش و پیامدهای تربیتی هنر در عموم بخصوص کودکان و نوجوانان است. فرض اصلی مقاله حاضر این است که هنر نقشی ماندگار در پرورش ابعاد مختلف شخصیت انسان و رشد ویژگی ها و قابلیت های مختلف او دارد. لذا هنر با همه گستردگی و در تمامی جلوه هایش، بیانگر وجود قابلیت و زمینه ای در آدمی است که رشد و بروز آن مستلزم فعالیتی منظم و هدفمند، بنام تربیت هنری است. برای بررسی این فرضیه، پیامدهای تربیتی و روانشناختی آموزش از طریق هنر به استناد مجموعه ای از مستندات پژوهشی و جستجوی هدفمند در منابع علمی شناسایی و بطور نظام دار تحلیل و تبیین شده است. نتایج بیانگر آن است که کارکرد اساسی هنر، تأثیرگذاری بر حوزه های مختلف شناختی، تربیت معنوی و رشد فضائل اخلاقی، رشد احساسات و عواطف، پرورش خلاقیت و آفرینشگری، توسعه ارتباطات اجتماعی و شکل دهی به هویت فرهنگی در مخاطبان است.
آسیب شناسی ارزشیابی برنامه درسی در آموزش عالی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: زمانی که مفهوم ارزشیابی مطرح میشود، از آن بهعنوان تعیین کننده ارزش یا شایستگی نام برده می شود. دو دهه قبل ارزشیابی برنامه درسی بهعنوان حوزه مطالعاتی مستقلی در رشته علوم تربیتی ظاهر شد. با وجود اینکه معمولاً مساله اصلی ارزشیابی فراگیران است تا ارزشیابی برنامههای آموزشی، نیاز به مطالعه و بررسی عمیق ماهیت و کیفیت اصلاح برنامههای درسی، یک مجموعه از مفاهیم، اصول، روشها، نظریهها و الگوهای جدید را موجب شد. این عقاید و روشهای جدید مبنای حوزه جدید ارزشیابی برنامه درسی هستند. ارزشیابی از برنامه درسی در آموزش عالی با چالشهای متعددی مواجه است و هنوز جایگاه خود را در ساختار برنامه ریزی درسی پیدا نکرده است. این پژوهش با هدف پرداختن به چالشهایی که ارزشیابی برنامه درسی در آموزش عالی با آن مواجه است و ارایه رهنمودهایی در این خصوص انجام شد.
نتیجهگیری: از جمله چالش های مهم در مورد ارزشیابی برنامه های درسی آموزش عالی مشخص نبودن معنای برنامه درسی و ارزشیابی برنامه درسی، فقدان برنامه مشخص و قانونمند برای انجام ارزشیابی برنامه درسی، عدم استفاده از متخصصان داخل و خارج دانشگاه برای انجام صحیح ارزشیابی، مشخص نکردن بودجه لازم برای انجام ارزشیابی، بی توجهی به نتایج ارزشیابی و غیره است.