فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (آبان) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۰
۲۱۷-۱۹۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال پرخوری (BED) یک وضعیت سلامت روانی جدی است که با دوره های مکرر مصرف مقادیر زیاد غذا در یک دوره کوتاه، همراه با احساس از دست دادن کنترل مشخص می شود. افراد مبتلا به BED اغلب حالت های عاطفی منفی مانند سرزنش خود و نشخوار فکری را تجربه می کنند که می تواند رفتارهای پرخوری آن ها را تشدید کند. رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) یک رویکرد درمانی مبتنی بر شواهد است که بر توسعه مهارت های مدیریت احساسات، بهبود روابط بین فردی و تنظیم رفتارها تمرکز دارد و در جامعه حاضر مورد مطالعه قرار نگرفته است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر خودسرزنشگری و نشخوار ذهنی در مبتلایان به پرخوری بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان چاق و دارای اضافه وزن 18 تا 45 ساله مبتلا به پرخوری شهر کرج که در فاصله تیر ماه 1401 تا اردیبهشت 1402 به انجمن پرخوران گمنام شهر کرج مراجعه داشته اند. انتخاب حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 40 نفر از میان زنانی که داوطلب شرکت در مداخله بودند و با رعایت معیارهای ورود به پژوهش و کسب نمره بالای پرسشنامه پرخوری به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و گواه (20 نفر) گمارده شدند. پس از اجرای پیش آزمون، شرکت کنندگان گروه آزمایشی، پروتکل رفتاردرمانی دیالکتیک با استفاده از کتاب رفتاردرمانی دیالکتیکی برای پرخوری و پراشتهایی روانی راهنمای عملی برای متخصصین بالینی نوشته سافر و همکاران (2009/1399) طی 9 جلسه 120 دقیقه ای به صورت گروهی دریافت کردند. سپس مرحله پس آزمون و بعد از 3 ماه مرحله پیگیری انجام گردید. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه سطوح خودانتقادی (تامسون و زوروف، 2004)، پرسشنامه پرخوری (گورمالی و همکاران، 1982) و نشخوار ذهنی (نالن هوکسما و مارو، 1991) بود. داده های حاصل از این پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS-27 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که رفتاردرمانی دیالکتیک در کاهش خودسرزنشگری و نشخوار ذهنی مبتلایان به پرخوری تأثیر معناداری دارد و این تأثیر بعد از گذشت سه ماه ثابت بوده است. نتیجه گیری: این مطالعه به شواهد حمایت از رفتاردرمانی دیالکتیکی برای درمان اختلال پرخوری اضافه می کند و نشان می دهد که این درمان سرزنش خود و نشخوار فکری را کاهش می دهد و این پیشرفت ها حداقل سه ماه طول می کشد. تمرکز این درمان بر پرداختن به تحریف های شناختی و بهبود مهارت های تنظیم هیجان امیدی را برای بهبودی طولانی مدت ایجاد می کند.
پیش بینی خودکارآمدی تحصیلی بر اساس مهارت حل مسئله و ادراک از جو مدرسه در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش باهدف پیش بینی خودکارآمدی تحصیلی بر اساس مهارت حل مسئله و ادراک از جو مدرسه در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول انجام شد. روش شناسی پژوهش: پژوهش توصیفی-مقطعی و از نوع همبستگی بود. تمامی دانش آموزان دختر مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه اول مدارس دولتی شهر اصفهان در سال 1402 جمعیت آماری این پژوهش را تشکیل دادند، که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای تعداد 150 انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه خودکارآمدی تحصیلی، پرسش نامه حل مسئله و پرسش نامه ادراک جو مدرسه بود. برای تحلیل داده ها از آزمون آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین حل مسئله با خودکارآمدی تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود داشت و 18 درصد از واریانس مربوط به خودکارآمدی تحصیلی به وسیله اعتماد به حل مسئله، اعتماد به خود و کنترل شخصی تبیین شد. همچنین، بین متغیرهای ادراک جو مدرسه با خودکارآمدی تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و 17 درصد از واریانس مربوط به خودکارآمدی تحصیلی از طریق روابط دانش آموز- دانش آموز، روابط دانش آموز- کارکنان، تأکید آموزشی و ارزش ها و باورهای مشترک تبیین شد. نتیجه گیری: از این نتایج چنین استنباط می شود که با تمرکز شیوه های آموزشی و پرورشی بر حل مسئله و ادراک جو مدرسه می توان امکان رشد و بهبود خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان را فراهم ساخت.
بررسی روایی تشخیصی پرسشنامه سنجش ابعاد آسیب شناسی شخصیت (DAPP-BQ) در زوجین با استفاده از ضریب حساسیت و وضوح گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسشنامه سنجش ابعاد آسیب شناسی شخصیت (DAPP-BQ) یک ابزار خودگزارشی است که برای ارزیابی ویژگی های اختلال شخصیت استفاده می شود. با این حال، روایی تشخیصی آن در نمونه های ایرانی مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی روایی تشخیصی پرسشنامه سنجش ابعاد آسیب شناسی شخصیت (DAPP-BQ) در زوجین با استفاده از ضریب حساسیت و وضوح گرایی بود. روش این پژوهش که در حیطه طرح های روان سنجی است، زیرمجموعه ای از مطالعات روش شناختی است. جامعه آماری پژوهش را تمامی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران تشکیل می دهند که تعداد 240 نفر (120 نفر به عنوان گروه بالینی و 120 نفر به عنوان گروه هنجاری) با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند در دسترس انتخاب شدند. در پژوهش حاضر به منظور بررسی روایی تشخیصی ابزار مذکور با تأکید بر روش نقاط بُرش از ضریب حساسیت و وضوح گرایی استفاده شده است . یافته ها نشان داد که مقیاس های «اختلال صمیمیت» و «روابط اجتماعی پایین» از بُعد « اجتناب اجتماعی»؛ «اختلال سلوک»، «خودشیفتگی» و «طرد شدن» از بُعد «رفتار ضداجتماعی»؛ «بی نظمی شناختی»، «وابستگی ناایمن» و «لجبازی و نافرمانی» از بُعد «بی نظمی هیجانی» و «تکانشگری» از بُعد «رفتار تکانشی» با استفاده از هر دو روش دارای روایی تشخیصی می باشند و می توانند گروه بالینی را از گروه هنجاری تشخیص دهند.
اثربخشی آموزش های خطی و غیرخطی بر عوامل روانشناختی مرتبط با یادگیری: یک مطالعه مروری
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پیشرفت های یادگیری در آموزش غیرخطی، رشد فراگیران را از طریق مراحل یادگیری و پیامدهای مهم در سازماندهی شیوه ها، دستورالعمل ها و بازخورد ها در نظر می گیرند. با این حال روش آموزش خطی روش مرسومی است که دارای مزایای متعدد دیگری است که از سال ها پیش مورد استفاده قرار گرفته است. هدف: این مطالعه در نظر دارد تا به مقایسه اثربخشی آموزش خطی و غیرخطی بر عوامل روانشناختی مرتبط با یادگیری بپردازد. روش: در این پژوهش با رجوع به پایگاه های اطلاعات علمی، مقالات پیرامون موضوع تحقیق از سال 2000 تا 2020 در داخل و خارج از ایران جستجو شد. در جستجوی اولیه براساس کلیدواژه های مدنظر پژوهش، تعداد 226 عنوان مطالعه جمع آوری گردید. بر اساس معیارهای ورود و خروج عناوین بررسی شدند و پس از حذف موارد تکراری و غیرمرتبط تعداد 17 مطالعه، به عنوان نمونه آماری برای تحلیل نهایی مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها : با توجه به مطالعات موجود و بررسی آنها به نظر می رسد که باید تحقیقات بیشتری با رویکرد کیفی در این حوزه صورت پذیرد چراکه بسیاری از متغیرها در دنیای حقیقی کیفی هستند و غالباً به سختی می توان آنها را به صورت کمی ارزش گذاری کرد. همچنین نتایج نشان داد هر دو رویکرد تأثیر قابل قبولی بر عوامل روانشناختی مرتبط بر یادگیری دارند که اغلب مطالعات برتری نسبی را به روش آموزش غیرخطی داده بودند. نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی هر دو رویکرد لازم است تا تحقیقات بعدی معطوف به یافتن سهم اثر هر یک از رویکردها بر عوامل روانشناختی مرتبط با یادگیری قرار گیرد.
بررسی علل وقوع طلاق از سوی متقاضیان و خبرگان حوزه طلاق در شهر رشت: با تأکید بر ارتکاب جرائم ناشی از سوء معاشرت زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (تیر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
947 - 962
حوزههای تخصصی:
زمینه: طلاق یکی از مسائل اجتماعی است که در سال های اخیر روند افزایشی داشته و تأثیرات منفی بر روی خانواده، فرزندان و جامعه دارد. یکی از عوامل مؤثر بر وقوع طلاق، سوء معاشرت زوجین است که ممکن است منجر به ارتکاب جرائم ناشی از خشونت خانگی، تجاوز، خیانت و قتل شود. با وجود اینکه پژوهش های زیادی در مورد علل و پیامدهای طلاق در ایران انجام شده اند، اما تحقیقات کافی در مورد نقش سوء معاشرت زوجین در وقوع طلاق وجود ندارد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی علل طلاق از سوی متقاضیان ثبت طلاق و خبرگان حوزه طلاق در شهر رشت با تأکید بر ارتکاب جرائم ناشی از سوء معاشرت زوجین و ارائه راهکارهای حقوقی و روانشناختی جهت کاهش پدیده طلاق انجام شد.
روش: روش تحقیق حاضر توصیفی - همبستگی و با ماهیت کاربردی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی متقاضیان ثبت طلاق در شهر رشت بود که از میان آن ها 200 نفر (100 نفر مرد و 100 نفر زن) با روش تصادفی ساده انتخاب شده که علل وقوع طلاق، بر اساس روایت خود آنان مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت و همچنین خبرگان حوزه طلاق که به طور مستقیم و غیر مستقیم با این پدیده اجتماعی مرتبط هستند که شامل 42 نفر (از گروه قضات دادگاه خانواده 11 نفر، سردفتران طلاق 11 نفر و مددکاران اجتماعی 20 نفر) بودند. جهت گردآوری اطلاعات از روش میدانی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد و در نهایت تجزیه و تحلیل داده ها به روش ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام و اسپیرمن در محیط نرم افزار SPSS26 انجام گردید.
یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل رگرسیونی، یافته ها نشان داد که بیشترین عامل های مؤثر جرم در وقوع طلاق مربوط به جرائم جنسی و اخلاقی به ویژه روابط نامشروع در فضای مجازی است (05/0 p<).
نتیجه گیری: یافته های این مطالعه حاکی از این بود که سوء معاشرت زوجین می تواند منجر به رفتارهای خلاف قانون و جرم آمیز شود. بنابراین پیشنهاد می شود که برای پیشگیری و کاهش طلاق در جامعه، باید به افزایش سطح آگاهی و مهارت های ارتباطی زوجین، تقویت رابطه عاطفی و مشارکت در تصمیم گیری های مشترک، حمایت از خانواده های در معرض خطر و ارائه خدمات مشاوره ای و روان درمانی مناسب توجه شود.
اثربخشی آموزش مبتنی برطرحواره (حوزه خودگردانی و عملکرد مختل یا آسیب دیده) بر خودکارآمدی تحصیلی و انگیزه پیشرفت دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر طرحواره های حوزه خودگردانی و عملکرد آسیب دیده، بر خودکارآمدی تحصیلی و پیشرفت انگیزه دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه انجام شد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول استان تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰شامل می شد. روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر طرح کلی تحقیق، از نوع نیمه آزمایشی، با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود. به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، دو مدرسه برگزیده شد. در هر مدرسه و از هر پایه ۱۰ نفر، جمعا ۶۰ نفر تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایشی و کنترل جایابی شدند. هر دو گروه به پرسشنامه های خودکارآمدی تحصیلی جری جینگ و مورگان(۱۹۹۹) و انگیزه پیشرفت هرمانس(۱۹۷۷) پاسخ دادند. گروه آزمایش تحت ۹ جلسه آموزش قرار گرفت. بسته آموزشی توسط محقق ساخته شده و دارای روایی صوری و روایی محتوایی می باشد که به روش کیفی و کمی توسط هیئتی متشکل از خبرگان ۱۰ نفر و با دو ضریب نسبت اعتبار محتوا (CVR) و شاخص اعتبار محتوا (CVI) تعیین گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره انجام شد. نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر طرحواره بر خودکارآمدی تحصیلی و انگیزه پیشرفت تأثیر مثبت و معناداری دارد (۰/۰۱>p). یافته های پژوهش دارای مفاهیم کاربردی برای مداخلات آموزشی-مشاوره ای با هدف ارتقای خودکارآمدی و انگیزه پیشرفت است که منجر به پاسخ های کارآمد و انطباقی دانش آموزان در چالش های تحصیلی می شود.
روابط ساختاری باورهای شناختی- وسواسی با نشانه های اختلال وسواسی- جبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۵
87 - 98
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ساختاری باورهای شناختی- وسواسی با نشانه های اختلال وسواسی–جبری بود. این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. از جامعه دانشجویان دانشگاه تبریز تعداد 315 نفر به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب و به پرسشنامه باورهای وسواسی (OCCWG) و پرسشنامه بازنگری شده وسواسی– اجباری (OCI-R) فوآ و همکاران پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد 1) اثر احساس مسئولیت بیش از حد بر علایم وسواس وارسی (0/25) و وسواس فکری (0/27) معنی دار است. 2) اثر ارزیابی بیش از حد خطر بر علایم وسواس وارسی (0/32) و وسواس فکری (0/13) معنی دار است. 3) اثر ناتوانی در تحمل شرایط ابهام بر علائم وسواس وارسی (0/12) معنی دار است. 4) اثر اهمیت افکار بر علائم وسواس وارسی (0/18) و وسواس فکری (0/32) معنی دار است. 5) اثرکنترل افکار بر علائم وسواس فکری و وسواس تقارن/نظم معنی دار است (0/05>p). این یافته ها تلویحات عملی در مداخلات بالینی دارد که مورد بحث واقع شده اند.
تأثیر هشت هفته تمرینات ترکیبی بر سطوح پلاسمایی کاینورنین و ترکیب بدن مردان دیابتی نوع دو(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از بیماریهای غیرواگیر که عوارض زیادی بر بدن وارد میکند، دیابت میباشد. امروزه از شیوه زندگی انتخابی و رفتارهای روزانه فرد به ویژه فعالیتهای ورزشی در کاهش عوارض ناشی از آن استفاده زیادی میشود. هدف از پژوهش حاضر، تاثیر تاثیر هشت هفته تمرینات ترکیبی بر سطوح پلاسمایی کاینورنین و ترکیب بدن مردان دیابتی نوع دو بود. مواد و روشها: دراین پژوهش، آزمودنی شامل ۲۴ مرد مبتلا به بیماری دیابت نوع دو با دامنه سنی ۰۰/۴ ± ۲۹/۶۰ (سال)، وزن ۸۳/۶ ± ۳۷/۸۷ (کیلوگرم)، قد ۱۱/۰ ± ۵۷/۱ (متر)، شاخص توده بدن (کیلوگرم/متر۲) ۰۹/۹ ± ۱۲/۳۶ ، توده چربی (درصد) ۹۴/۱ ± ۷۷/۲۸، توده عضلانی (کیلوگرم) ۶۶/۱ ± ۸۲/۲۶، میانگین قند خون سه ماهه (A۱C) ۴۱/۰ ± ۷۴/۷، قندخون ناشتا (میلیگرم/دسیلیتر) ۱۴/۲ ± ۷۹/۱۶۳، سابقهی بیماری (سال) ۵۰/۰ ± ۹۲/۳، به طور داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه، گروه تجربی(۱۲ نفر) و گروه کنترل (۱۲ نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت هشت هفته، هرهفته سه جلسهی ۶۰ تا ۸۰دقیقهای، تمرینات ترکیبی شامل تمرینات مقاومتی (چهار تمرین برای عضلات فوقانی و تحتانی با شدت ۶۰ تا ۷۰ درصدیک تکراربیشینه) و هوازی (با شدت ۶۰درصد حداکثر اکسیژن مصرفی به مدت ۱۵ دقیقه) را انجام دادند و گروه کنترل در این مدت بدون تمرین بودند. به منظور بررسی اندازهگیری متغیرهای پژوهشی، نمونه گیری خونی ۴۸ ساعت قبل از شروع اولین جلسه تمرینی و همچنین ۴۸ ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی در حالی که همه آزمودنیها ناشتا بودند به عمل آمد. از روش الایزا جهت اندازهگیری سطوح پلاسمایی کاینورنین استفاده گردید. برای تحلیل دادهها از آزمون آماری آزمون تیهمبسته، تیمستقل و آزمون شاپیروویلک جهت نرمال کردن دادهها در سطح معنی داری ۰۵/۰ ، با نرم افزار SPSS ورژن ۲۲ استفاده شد. یافتهها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد هشت هفته تمرینات ترکیبی سبب کاهش سطوح پلاسمایی کاینورنین شد. علاوه بر این، تمرین ترکیبی منجر به کاهش توده چربی و شاخص توده بدن و افزایش توده بدون چربی گردید. نتیجهگیری: بنابرنتایج این پژوهش، پیشنهاد میشود که از تمرینات ترکیبی درجهت کاهش سطوح پلاسمایی کاینورنین و بهبود ترکیب بدن مردان دیابتی نوع دو استفاده شود.
اثربخشی درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی تحصیلی و کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان کنکوری
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۶۰۸-۶۰۰
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) بر بهزیستی تحصیلی و کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان کنکوری انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. همچنین از نظر نوع داده ها این پژوهش در زمره پژوهش های کمی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش، دانش آموزان پشت کنکور سراسری شهر تهران در سال 1404 و حجم نمونه شامل 30 دانش آموز شامل (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) بود و از شیوه نمونه گیری هدفمند در دسترس استفاده شد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه اضطراب امتحان اسپیلبرگر (1980)، پرسشنامه بهزیستی تحصیلی تومینین-سوینی و همکاران (2012) استفاده شد. تفاوت معناداری بین میانگین نمرات آزمودنی های گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون وجود دارد. می توان نتیجه گرفت که درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود بهزیستی تحصیلی اضطراب امتحان تأثیر داشته است.
اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر حافظه کاری، انعطاف پذیری شناختی و تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش تفکرِ نقاد بر حافظه کاری، انعطاف پذیری شناختی و تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان انجام شد.
روش: در این پژوهش از طرحِ تمام آزمایشی پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و همراه با پیگیری استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانش آموزان پسر پایه دوازدهمِ مدرسه نیکان در منطقه یک آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ بودند که تعداد ۳۰ نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و به صورت کاملاً تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر کدام شامل ۱۵ نفر) قرار گرفتند. بسته آموزشی تفکر نقاد، پس از طراحی، به مدت ۱۰ جلسه سی دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد. مشارکت کنندگان به پرسشنامه حافظه کاری (دانیمن و همکاران، ۱۹۸۰)، انعطاف پذیری شناختی (دنیس و همکاران، ۲۰۱۰) و تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، ۲۰۰۶)، در سه مقطع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه، پاسخ دادند.
یافته ها: نتایج طرح تحلیل واریانس عاملی آمیخته ساده نشان داد که آموزش تفکر نقاد بر افزایش حافظه کاری، انعطاف پذیری شناختی و راهبرد های انطباقی تنظیم شناختی هیجان و کاهشِ راهبرد های ناانطباقی تنظیم شناختی هیجان مؤثر بود (۰۵/۰≥p).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های تفکر نقاد از طریقِ تقویتِ سرمایه روانی و منابعِ مقابله ای مشارکت کنندگان، کُنش وری آن ها را در دو قلمرو شناختی و هیجانی، ارتقا می بخشد.
مقایسه اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و آموزش مبتنی بر شفقت بر تنظیم هیجان در مبتلایان به بیماری عروق کرونری قلب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ شماره ۱۲ (پیاپی ۱۰۵)
۲۳۴-۲۲۵
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و آموزش مبتنی بر شفقت بر تنظیم هیجان در مبتلایان به بیماری عروق کرونری قلب بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و دوره دوماهه پیگیری بود. جامعه آماری مردان مبتلا به بیماری کرونر قلبی مراجعه کننده به مرکز تخصصی بیمارستان شهید رجایی تهران در سال ۱۴۰3 بودند که به روش داوطلبانه 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (30 نفر) و گواه (۱۵ نفر) جایگذاری شدند. ابزار سنجش شامل ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ تنظیم شناختی هیجان گراس و جان (2003،CERQ ) بود. گروه آزمایش اول در 8 جلسه حضوری ۹۰ دقیقه ای آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و گروه آزمایش دوم در 8 جلسه حضوری 90 دقیقه ای آموزش مبتنی بر شفقت را دریافت کردند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس نشان داد بین گروه ها در پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری ارزیابی مجدد و سرکوبی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0p<). همچنین هر دو مداخله آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و آموزش مبتنی بر شفقت بر ارزیابی مجدد و سرکوبی اثربخش بودند، آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر تحمل پریشانی اثربخش تر بود (05/0p<). بنابراین می توان گفت آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند به تنهایی و یا با درمان مکمل در تنظیم هیجان در مردان مبتلا به بیماری عروق کرونر مؤثر باشد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودنهان سازی نوجوانان دارای سابقه خودجرحی بستری در بخش روانپزشکی بیمارستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودنهان سازی نوجوانان دارای سابقه خودجرحی بستری در بخش روانپزشکی بیمارستان انجام شد. روش پژوهشی مورد منفرد (A-B-A) همراه با خط پایه چندگانه و دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش نوجوانان 14 تا 19 سال بستری در بخش روان پزشکی بیمارستان بقیه الله اعظم شهر تهران در سال 1401-1400 بودند. از جامعه آماری 4 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه خودنهان سازی (SCS, 1990) و سیاهه رفتارهای خودآسیب رسان (ISAS, 2009) استفاده شد. پس از طی خط پایه چندگانه برای هر نوجوان، برنامه مداخله ای به صورت انفرادی در 8 جلسه 90 دقیقه ای ارائه شد. داده ها به روش تحلیل پایا و به کمک رسم نمودار تحلیل شدند. نتایج نشان داد پس از دریافت آموزش نمرات شرکت کنندگان در خودنهان سازی و خودجرحی برای هر شرکت کننده کاهش یافته است. بر اساس نتایج، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش خودنهان سازی و خودجرحی نوجوانان بستری در بیمارستان اثربخش است.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر دشواری تنظیم هیجان و تحمل پریشانی دانش آموزان دارای مخاطرات رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ دی ۱۴۰۳ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۰۳)
۱۸۰-۱۷۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر دشواری تنظیم هیجان و تحمل پریشانی دانش آموزان دارای مخاطرات رفتاری انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش متشکل از کلیه دانش آموزان پسر دارای رفتارهای مخاطره آمیز دامنه سنی بین 14 تا 18 سال مراجعه کننده به مرکز مشاوره و روانشناسی شهر کرج در سال 1402 بود که از بین آنان تعداد 30 نفر (15 نفر در گروه گواه و 15 در گروه آزمایش) از طریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های دشواری تنظیم هیجان گرتز و رومر (2004DERS, ) و پرسشنامه تحمل پریشانی سیمون و گاهر (2008DTS, ) استفاده شد و آموزش ذهن آگاهی در طی 10 جلسه و هفته ای یک بار به مدت 60 دقیقه اجرا شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون دشواری تنظیم هیجان و تحمل پریشانی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح (۰۰۰۱/0>P) وجود داشت. در نتیجه آموزش ذهن آگاهی با بهره گیری از فنونی همانند افکار هیجانات و رفتار آگاهانه می تواند به عنوان رویکردی مؤثر برای کاهش دشواری تنظیم هیجانی و بهبود تحمل پریشانی در نوجوانان دارای مشکلات رفتاری مورد استفاده قرار گیرد.
تدوین مدل نظری آموزش جنسی بر اساس اندیشه اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین مدل نظری آموزش جنسی بر اساس اندیشه اسلامی و سنجش میزان روایی آن بود.با توجّه به هدف، این پژوهش دارای دو روش کیفی و کمی بود.در بخش کیفی،در قسمت جمع آوری متون ابتدا با استفاده از روش حوزه های معنایی بوسیله 48 کلیدواژه مرتبط جمع آوری شده، 2873آیه، حدیث و کلام اندیشمندمسلمان بعد از مراحل غربال برگزیده نهایی گردید.در قسمت تحلیل متون، از روش نظریه داده بنیاد استفاده شد.بدین منظور با استفاده از نمونه گیری هدفمند، 766کد در مرحله کدگذاری باز،78کد محوری در مرحله اول، 13کد محوری درمرحله دوم، 4کد انتخابی بعنوان مقوله عمده و1مقوله هسته مرکزی شناسایی؛ومدل نظری آموزش جنسی بر اساس اندیشه اسلامی ترسیم شد.در بخش کمی، با به کارگیری روش ارزیابی نظرات کارشناسان شاخص روایی محتوایی مدل از 11متخصص به روش نمونه گیری هدفمند وگلوله برفی سنجیده شد. یافته های پژوهش نشان دادکه مدل نظری آموزش جنسی بر اساس اندیشه اسلامی دارای پنج مبنا(خدامحوری در افکار،امیال و رفتار جنسی،انتخابگری با امکان تاثیرات ناخوداگاه،پیوستاری بودن، رعایت هنجارهای اجتماعی وقانونمندی امور جنسی)،دوراهبرد(مهارگری وآینده نگری)،چهارمولفه(عاطفه محور بودن رفتار جنسی،لذت بری سعادت محو، رفتار جنسی متعهدانه، رعایت مرزهای جنسی) ویک پیامد(سلامت جنسی سعادت محور)می باشد. نتایج حاصل از این پژوهش بستر مناسبی برای تدوین برنامه آموزش جنسی و طراحی بسته های آموزشی برای دوره های تحولی رافراهم کرده است.
اثربخشی زوج درمانی شخصیتی- سیستمی بر تمایز یافتگی خود و بدکارکردی جنسی زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
223 - 232
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی زوج درمانی شخصیتی- سیستمی بر تمایزیافتگی خود و بدکارکردی جنسی زنان متأهل بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری، زنان متاهل شهر تهران در سال 1402 بودند که از این جامعه بر مبنای ملاک های ورود و خروج، به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 40 زن انتخاب و در گروه آزمایش و گواه هر گروه 20 زن به صورت تصادفی جایگرین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تمایزیافتگی خود (DSI-R، اسکورن و اسمیت، 2003) و شاخص عملکرد جنسی زنان (FSFI، روزن و همکاران، 2000) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری انجام شد. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین تمایزیافتگی خود و بدکارکردهای جنسی پس آزمون گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح (01/0>P) وجود داشت. در واقع زوج درمانی شخصیتی- سیستمی باعث افزایش تمایزیافتگی خود و عکلکرد جنسی در زنان متأهل می شود.
پیش بینی اشتیاق و فرسودگی تحصیلی براساس کمالگرایی و حمایت تحصیلی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
131 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی اشتیاق و فرسودگی تحصیلی براساس کمالگرایی و حمایت تحصیلی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه بود. مطالعه ی حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهرستان گچساران در سال 1400- 1399 بودند که از بین آنها 240 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه کمال گرایی هیل و همکاران (PI، ۲۰۰۴)، ، پرسشنامه حمایت تحصیلی ساندز و پلانکت (ASS، 2005) ، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فردریکز (SES، 2004) و پرسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران (SBI، 1997) بود. روش تحلیل این پژوهش، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون هم زمان بود. یافته ها نشان داد که کمال گرایی با اشتیاق تحصیلی رابطه منفی و معنادار(05/0>p) و با فرسودگی تحصیلی رابطه مثبت و معناداری دارد (01/0>p). همچنین، بین حمایت تحصیلی با اشتیاق تحصیلی همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد (05/0>p). با این حال، رابطه ی معناداری بین حمایت تحصیلی با فرسودگی تحصیلی مشاهده نشد. در مجموع، نتایج رگرسیون نشان داد که متغیرهای پیش بین توانستند 1/6 درصد از تغییرات فرسودگی تحصیلی و 5/3 درصد از تغییرات متغیر اشتیاق تحصیلی را پیش بینی کنند. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که در صورت بالا بودن نمره کمال گرایی در دانش آموزان به احتمال زیاد می توان شاهد کاهش اشتیاق تحصیلی و بروز فرسودگی تحصیلی از سوی آن ها بود که این رابطه می تواند تحت تاثیر حمایت تحصیلی ادراک شده دانش آموزان تغییر کند.
الگوی مدیریت پیشگیری اجتماعی از اعتیاد بانوان به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۳۲-۷
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی مدیریت پیشگیری اجتماعی از اعتیاد بانوان به مواد مخدر بود. روش: روش این پژوهش کیفی و از نوع تحلیل مضمون بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل خبرگان و متخصصان حوزه مدیریت انتظامی، مدیران مبارزه با مواد مخدر و اساتید دانشگاهی بودند که از بین آن ها 16 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام گرفت. یافته ها: پس از فرآیند کدگذاری داده ها، 63 مضمون پایه در مرحله کدگذاری باز؛ 3 مضمون سازمان دهنده در مولفه های پیشگیری رشدمدار، جامعه مدار و محیطی؛ و 3 مضمون فراگیر حاصل شد. یافته های پژوهش در خصوص مضامین اصلی در سطح کلان نشان داد که با اتخاذ برنامه های راهبردی و جامع پیشگیری اجتماعی پیرامون رفع مشکلات اقتصادی، آگاهی بخشی، فرهنگ سازی و هم گرایی نهادهای مدنی با بخش های دولتی می توان گام های موثری در پیشگیری از اعتیاد بانوان برداشت. همچنین، در سطح میانی با اقداماتی مانند تمرکز روی نقاط آسیب پذیر، توسعه حمایت های اجتماعی و غربالگری و درمان و در سطح خرد، از طریق آموزش مهارت های فردی، توانمند سازی و تقویت باورهای دینی می توان در پیشگیری اجتماعی از اعتیاد بانوان امیدوار بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که برای تدوین الگوی مناسب پیشگیری از اعتیاد زنان لازم است سه سطح کلان، میانی و خرد در نظر گرفته شود. توصیه ها شامل بازنگری سیاست ها و برنامه ها در کنار اقدامات فرهنگی، آموزشی، اقتصادی و تاکید بر نهاد خانواده و توانمندسازی زنان آسیب پذیر و توجه به اصل تقدم پیشگیری بر درمان می تواند راه گشای پیشگیری اجتماعی از اعتیاد زنان باشد.
Structural Relationship between Autonomy and Intimate partner violence: Mediation Role of Self-esteem(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: Intimate partner violence represents a prevalent issue for women and is strongly correlated with mental health difficulties. Previous research has primarily concentrated on identifying factors that can anticipate intimate partner violence, specifically individual and interpersonal factors. This investigation examines the structural associations between autonomy and IPV among Iranian women who have encountered such violence, shedding illumination on the intricate factors contributing to IPV and potential avenues for intervention.
Methods: The research method is a correlation, and the structural equation modeling method was used to test the proposed model. The statistical population was all women referred to counseling clinics in Bandar Abbas City in 2023. Data were collected from a sample of 306 Iranian women who had undergone IPV via purposive sampling method, utilizing a domestic violence questionnaire (Mohseni Tabrizi et al., 2013), basic psychological need satisfaction scale (La Guardia et al., 2000), and Rosenberg self-esteem scale (Rosenberg, 1979).
Results: The findings corroborated the appropriate fit of the proposed model and disclosed that autonomy exerted noteworthy direct and indirect effects on IPV, which were mediated through self-esteem.
Conclusion: The findings show that with the increase in women's autonomy, intimate partner violence decreases, and self-esteem plays a moderating role in the relationship between these two variables. These outcomes provide valuable novel insights into the intricate dynamics of IPV and hold promise for the development of targeted interventions aimed at preventing IPV and supporting the well-being of affected individuals.
اثربخشی آموزش اسناد بر عزت نفس، تاب آوری و هیجان های پیشرفت دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
33 - 56
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، تبیین اثربخشی آموزش اسناد بر عزت نفس، تاب آوری و هیجان های پیشرفت دانش آموزان بود. پژوهش حاضر، آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی دانش آموزان دختر سال اول دوره متوسطه دوم شهر اراک بود که در سال تحصیلی 1401-1400 مشغول به تحصیل بودند. از این جامعه، به روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 30 دانش آموز انتخاب شدند و پیش آزمون از آن ها به عمل آمد. از این نمونه، 15 دانش آموز در گروه آزمایش و 15 دانش آموز در گروه گواه به صورت تصادفی گمارده شدند. سپس جلسات آموزش اسناد روی گروه آزمایش اعمال شد. سپس، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسش نامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003)، پرسش نامه عزت نفس روزنبرگ (1965) و پرسش نامه هیجان های پیشرفت (2002) بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بهبود معنی داری در نمرات عزت نفس، تاب آوری و هیجانات پیشرفت آزمودنی های گروه آزمایش نسبت به گروه گواه نشان داد. بنابراین، می توان از آموزش اسناد جهت کمک و راهنمایی دانش آموزان برای بهبود عملکرد تحصیلی آن ها استفاده نمود.
اثربخشی مداخله فرزندپروری آگاه از آسیب بر روابط میان دلبستگی و آشفتگی هیجانی در خانواده های فرزندپذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی فرزندپروری آگاه از آسیب بر روابط میان دلبستگی و آشفتگی هیجانی در خانواده های فرزندپذیر انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح دو گروه آزمایش و کنترل با پیش آزمون، پس آزمون و دوره پیگیری 45روزه بود. جامعه آماری شامل کلیه والدین فرزندپذیر از مراکز نگهداری کودکان بی سرپرست و بدسرپرست در شهر اصفهان در بازه زمانی تابستان 1402 بود که از میان آن ها، به شیوه نمونه گیری در دسترس، تعداد 40 نفر انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه 20نفری (20 نفر آزمایش و 20 نفر کنترل) جای داده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه روابط میان دلبستگی کاپنیرک و هالپرن (2006)، آشفتگی هیجانی سیمونز و گاهر (2005) بود. همچنین، گروه آزمایش آموزش فرزندپروری آگاه از آسیب بوگلز و راستیفو (2013) را طی 10 جلسه 120دقیقه ای به صورت گروهی دریافت کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری و به کارگیری نرم افزار SPSS 23 و تحلیل واریانس با اندازه های مکرر انجام شد. یافته ها نشان داد مداخله فرزندپروری آگاه از آسیب بر روابط میانی دلبستگی و آشفتگی هیجانی در خانواده های فرزندپذیر مؤثر است (01/0p<)؛ بنابراین، می توان نتیجه گرفت مداخله فرزندپروری آگاه بر آسیب مداخله ای مناسب برای کاهش مشکلات ناشی از فرزندپذیری است.