فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۳۵٬۸۹۱ مورد.
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
72 - 90
حوزههای تخصصی:
مداومت تحصیلی بیانگر استمرار و تعهد رفتاری به آموزش و یادگیری است که وجود چنین ابزاری در داخل کشور موردنیاز بود. پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس مداومت تحصیلی انجام گرفت. این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی است که با هدف کاربردی به بررسی ویژگی های روان سنجی می پردازد. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان دوره متوسطه اول شهرستان قم بودند که در سال تحصیلی 1401-1400 به تحصیل اشتغال داشتند. تعداد 355 دانش آموز به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای وارد نمونه شدند و مقیاس مداومت تحصیلی طالیب و همکاران (2018) را تکمیل نمودند. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS22 و AMOS22 و از روش های تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل پایایی موردبررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد، عامل استخراج شده 93/79 درصد متغیر مداومت تحصیلی را تبیین می کند. همچنین، پایایی ابزار به روش ضریب آلفای کرونباخ برابر با 994/0 و به روش دونیمه کردن برای نیمه اول برابر با 989/0 و برای نیمه دوم برابر با 988/0 بود. با توجه به نتایج تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل پایایی، به نظر نسخه فارسی مقیاس مداومت تحصیلی، ابزاری کارآمد محسوب می شود.
جنبه های فیزیکی مهم یک مرکز مشاوره ایده آل از منظر مراجعان و روان شناسان و مقایسه آن ها باهم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
59 - 84
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ویژگی های محیطی یک فضای ارائه دهنده ی خدمات سلامت روان می تواند بر احساسات، رفتارها و افکار مراجعان و روان شناسان این خدمات تأثیر داشته باشند. هدف: تعیین مهم ترین جنبه های محیط فیزیکی اتاق درمان برای مراجعان و روان شناسان و مقایسه بین دیدگاه روان شناس و مراجع دررابطه با اهمیت جنبه های محیط فیزیکی اتاق درمان. روش: پژوهش از نوع آمیخته (کمی و کیفی) بود. جامعه آماری متخصصان روان شناسی و مراجعان آن ها در تهران بودند و نمونه بخش کیفی ۳۵ نفر (۱۶ روان شناس و ۱۹ مراجع) و نمونه بخش کمی ۱۰۶ نفر (۴۰ روان شناس و ۶۶ مراجع) بود که به روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و مقیاس ویژگی های فیزیکی بود. داده های کیفی با روش تحلیل مضمون و داده های کمی با روش همبستگی پیرسون و آزمون t تک نمونه ای و مستقل تحلیل شدند. یافته: مهم ترین جنبه های محیط فیزیکی اتاق درمان برای مراجع ویژگی های رفتاری، هنری و زیبایی شناختی و ایمنی و امنیتی و برای درمانگر، نور و رنگ و طراحی ارگونومیک در محیط داخلی و وضعیت محیطی و فضای ساختاری و بافتی در محیط خارجی به دست آمد. در مقوله های لوازم جانبی، روشنایی، صدا و دمای هوا، بین دیدگاه درمانگر و مراجع دررابطه با اهمیت جنبه های محیط فیزیکی اتاق درمان همخوانی وجود دارد. نتیجه گیری: عوامل فیزیکی محیط برای هر دو گروه بااهمیت بوده؛ اما میان نوع دید آن ها نسبت به بعضی از این عوامل تفاوت و نسبت به بعضی دیگر همخوانی وجود دارد و باید در طراحی فضای اتاق درمان نیازها و حالات روان شناختی آن ها در نظر گرفته شود.
بررسی اثربخشی آموزش مهارت های فرزندپروری مثبت بر واکنش پذیری هیجانی و خودکارآمدی مقابله ای دانش آموزان نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
253 - 272
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های فرزندپروری مثبت بر واکنش پذیری هیجانی و خودکارآمدی مقابله ای دانش آموزان پسر نوجوان بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی (طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل) بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه مادران و دانش آموزان پسر پایه ششم مدارس شهر دهدشت (سال تحصیلی 1402-1401) بوده است. نمونه های مورد بررسی در این پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی ساده انجام گرفت. برای گردآوری داده ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون از پرسش نامه های خودکارآمدی مقابله ای (CSE) Chesney et al.، مقیاس واکنش پذیری هیجانی Nock et al. استفاده شده است. گروه آزمایش طی 8 جلسه (90 دقیقه) تحت آموزش مهارت های فرزندپروری مثبت قرار گرفتند. اما گروه کنترل چنین مداخله ای دریافت نکردند. داده های گردآوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های فرزندپروری مثبت به نحو معنی داری به کاهش واکنش پذیری هیجانی و افزایش خودکارآمدی مقابله ای در گروه آزمایش منجر شده است. بنابراین، می توان گفت آموزش مهارت های فرزندپروری بر واکنش پذیری هیجانی و خودکارآمدی مقابله ای دانش آموزان پسر نوجوان اثربخش است.
عوامل مرتبط با عدالت سازمانی: یک مطالعه فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل یافته های به دست آمده از پژوهش های پیرامون همبسته های عدالت سازمانی در شبکه بانکی کشور انجام شده است. مطالعه حاضر پژوهشی کاربردی و کمی است. جامعه آماری پژوهش را تمام پژوهش های انجام شده تا پایان بهار 1402 در زمینه موضوع مورد مطالعه تشکیل دادند که از طریق نمونه گیری هدفمند 37 پژوهش مرتبط با عدالت سازمانی که در قالب پایان نامه نمایه شده در سایت ایرانداک و مقالات منتشر شده در نشریات علمی-پژوهشی در بازه زمانی 1389 تا 1401 شناسایی و استخراج شدند. روش مورد استفاده در پژوهش حاضر فراتحلیل می باشد و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات، از ویرایش دوم نرم افزار جامع فراتحلیل (CMA) استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان داد در شبکه بانکی کشور، ارتباط عوامل در سه سطح «فردی، اجتماعی و سازمانی» با عدالت سازمانی مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به اندازه اثر حاصل، نتایج نشان داد که عوامل سازمانی قوی ترین همبسته عدالت سازمانی می باشند و بعد از آن به ترتیب عوامل فردی و اجتماعی قرار می گیرند. در بین عوامل سازمانی، «بهروزی سازمانی» در بین عوامل فردی، «بهره وری کارکنان» و در بین عوامل اجتماعی «سرمایه اجتماعی» قوی ترین ارتباط را با عدالت سازمانی داشتند. پژوهش های گوناگون نشانگر آن است که تقویت ادراک کارکنان از عدالت سازمانی بر جنبه های متفاوت رفتار سازمانی مرتبط و اثرگذار است و تلاش برای توسعه عدالت سازمانی به صورت توأمان از یک سو به تقویت و افزایش بهره وری سازمانی به صورت مستمر و از سوی دیگر رشد شاخص های توسعه منابع انسانی سازمان ها کمک می کند.
تدوین بسته آموزش سرمایه های روان شناختی و ارزیابی اثربخشی آن بر ناگویی هیجانی دانش آموزان طلاق دارای اختلال رفتار برونی سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین بسته آموزشی سرمایه های روان شناختی و ارزیابی اثربخشی آن بر ناگویی هیجانی دانش آموزان طلاق دارای اختلال رفتار برونی سازی شده انجام گرفت. روش پژوهش حاضر در بخش کیفی، تحلیل مضمون به روش قیاسی و در قسمت کمی نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان طلاق دارای اختلال رفتار برونی سازی شده بود که در دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 1400-1399 در شهر اصفهان مشغول به تحصیل بودند. در این پژوهش تعداد 34 دانش آموز طلاق دارای اختلال رفتار برونی سازی شده با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش آموزش سرمایه های روان شناختی را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه 75 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ناگویی هیجانی (AQ) و سیاهه رفتاری کودکان و نوجوانان (CABI) بود. داده ها به شیوه تحلیل واریانس آمیخته تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش سرمایه های روان شناختی از نظر متخصصان دارای روایی محتوایی کافی است. همچنین این بسته بر ناگویی هیجانی (0001>P؛ 35/0=Eta؛ 02/17=F) دانش آموزان طلاق دارای اختلال رفتار برونی سازی شده تأثیر معنادار دارد (001/0p<). بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش سرمایه های روان شناختی با بهره گیری از مبانی تاب آوری، خوش بینی، امید و خودکارآمدی می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت کاهش ناگویی هیجانی دانش آموزان طلاق دارای اختلال رفتار برونی سازی شده مورد استفاده گیرد.
تأثیر نرم افزار SPACE بر کاهش اعتیاد و میزان وابستگی به تلفن همراه در جوانان: مطالعه تک موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
129 - 138
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر نرم افزار SPACE بر کاهش اعتیاد و میزان وابستگی به گوشی همراه در جوانان بود. یک فرد 25 ساله دارای اعتیاد و وابستگی به تلفن همراه به وسیله ی پرسشنامه اعتیاد به تلفن همراه سواری (1393) شناسایی شد. آزمودنی با استفاده از طرح پژوهش تک آزمودنی (ABA) به مدت 12 جلسه با نرم افزار SPACE مورد مداخله و سپس سه هفته پس از مداخله تحت پیگیری قرار گرفت. درنهایت داده های به دست آمده در مراحل خط پایه، مداخله و پیگیری با استفاده از روش تحلیل دیداری نمودارها، روش درصد داده های ناهمپوش (PAND)، اندازه اثر و درصد بهبودی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد استفاده از نرم افزار SPACE سبب کاهش اعتیاد و میزان وابستگی به گوشی همراه می شود.
نقش تعدیل کنندگی کنش تأملی در رابطه ادراک پذیرش- طرد والدینی و تنظیم هیجانات در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، آزمودن نقش تعدیل کنندگی کنش تأملی در رابطه ادراک پذیرش- طرد والدینی و تنظیم هیجانات در نوجوانان بود. روش: این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را نوجوانان 18-14 ساله ایرانی تشکیل دادند. داده ها به روش نمونه گیری در دسترس از 400 نوجوان داوطلب شرکت در پژوهش جمع آوری شد. آن ها مجموعه ای از پرسشنامه هایی را به صورت آنلاین تکمیل کردند که این پرسشنامه ها شامل: پرسشنامه کنش تأملی فوناگی و همکاران (2016)، فرم کوتاه پرسشنامه پذیرش- طرد والدینی روهنر (2005) و دشواری در تنظیم هیجانات گراتز و روئمر (2004) بودند. برای پاسخ به سؤالات پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: بین ادراک طرد پدر و مادر و همچنین بعد عدم قطعیت کنش تأملی با دشواری در تنظیم هیجانات نوجوانان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد اما بعد قطعیت با دشواری در تنظیم هیجانات رابطه منفی معناداری داشت. همچنین بعد قطعیت کنش تأملی در رابطه ادراک طرد پدر و مادر با دشواری در تنظیم هیجانات نقش تعدیل کننده داشت؛ در حالی که بعد عدم قطعیت کنش تأملی نتوانست در رابطه ادراک طرد پدر و مادر با دشواری در تنظیم هیجانات نوجوانان نقش تعدیل کننده ایفا کند. نتیجه گیری: در صورتیکه نوجوانان از کنش تأملی خوبی برخوردار باشند، می توانند با تأثیرات ناشی از طرد والدینی به شکل مطلوب تری کنار آیند. بنابراین کمک به بهبود سطح کنش تأملی می تواند در دستور کار درمانگرانی قرار بگیرد که در حیطه کودک، نوجوان و روابط والد- فرزندی کار می کنند.
اثربخشی مدل روان آموزشی ماتریکس بر تکانشگری و لغزش مجدد به مصرف مواد افراد وابسته به مت آمفتامین شهر اهواز
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۱۳۱-۱۱۸
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مدل روان آموزشی ماتریکس بر تکانشگری و لغزش مجدد به مصرف مواد افراد وابسته به مت آمفتامین شهر اهواز انجام گرفت. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد وابسته به مت آمفتامین شهر اهواز در سال 1400 بود. از جامعه فوق 30 نفر با توجه به معیارهای ورود و خروج از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش طی 14 جلسه 90 دقیقه ای (هر هفته یک جلسه) درمان ماتریکس را دریافت کردند و در این فاصله گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس پیش بینی بازگشت (PRC) رایت (1993) و پرسشنامه تکانشگری بارت (BIS) بارت (2004) بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین دو گروه آزمایش و گواه از نظر تکانشگری و لغزش مجدد به مصرف مواد تفاوت معناداری وجود دارد (0/05>p)؛ بنابراین مدل روان آموزشی ماتریکس روشی کارآمد برای کاهش تکانشگری و لغزش مجدد به مصرف مواد در افراد وابسته به مت آمفتامین شهر اهواز بوده است.
نقش واسطه ای ذهن آگاهی در ارتباط بین اضطراب اجتماعی دانش آموزان و سبک های فرزندپروری والدین
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۲۲۴-۲۱۲
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه اضطراب اجتماعی دانش آموزان با سبک های فرزندپروری والدین با نقش واسطه ای ذهن آگاهی در آن ها بود. پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان پسر متوسطه دوم دبیرستان های شهر کرند غرب بود که در سال تحصیلی 1402-1401 مشغول به تحصیل بودند. تعداد360 نفر از دانش آموزان بر اساس جدول مورگان به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه مقیاس اضطراب اجتماعی واتسون و فرند و پرسشنامه مقیاس سبک های فرزندپروری بامریند و پرسشنامه ذهن آگاهی براون و رایان (MMAS) استفاده شد. تحلیل آماری با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون انجام شد و تمامی مراحل با کمک نرم افزار آماری Amos صورت گرفت. نتایج نشان می دهد بین اضطراب اجتماعی دانش آموزان و سبک های فرزندپروری والدین آن ها رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نقش واسطه ای ذهن آگاهی در ارتباط بین اضطراب اجتماعی دانش آموزان و سبک های فرزندپروری والدین به لحاظ آماری تأیید شد. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود در مدارس، کارگاه های آموزشی سبک های فرزندپروری برای والدین برگزار شود تا از بروز مشکلاتی مانند اضطراب اجتماعی جلوگیری شود.
ادراک بیماری در افراد مبتلا به بیماریهای مزمن: فراترکیب کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بیماری مزمن تأثیرات طولانیمدتی در زندگی فرد دارد. در طول این مسیر، ادراک فرد از بیماری بهطور مستقیم بر رفتار بیماری و نتایج سلامتی وی اثرگذار است. در این راستا، توجه به این مفهوم و پرداختن به آن از اهمیت ویژهای برخوردار است و هدف از مطالعه حاضر، بررسی ادراک بیماری در افراد مبتلابه بیماریهای مزمن بود. مواد و روشها: مطالعات کیفی منتشرشده درزمینه ادراک بیماری در سالهای 2019 تا 2024 از پایگاههای خارجی Google Scholar، Pubmed، Sciencedirect و پایگاههای داخلی Sid، Noormags، Elmnet و Magiran جمعآوری و بررسی شدند. با مرور متن کامل مقالهها، مواردی که باهدف پژوهش سازگار بود، انتخاب شدند. پس از بررسی عنوان، چکیده، متن و حذف مطالعات تکراری، 29 مطالعه تمام متن به زبان انگلیسی (19 مقاله) و فارسی (10 مقاله) انتخاب شدند و با رویکرد تفسیری مورد تحلیل و مقایسه نهایی قرار گرفتند. یافتهها: در میان مطالعات منتخب دو مقوله 1- ادراک بیماری و عوامل فردی اثرگذار و 2- ادراک بیماری و عوامل فرهنگی-اجتماعی اثرگذار استخراج گردید. مقوله اول، یعنی ادراک بیماری و عوامل فردی اثرگذار، شامل رویارویی باتجربه هیجانات، نیازهای بیمار، کنترلپذیری و پیامدهای بیماری، اثر بیماری بر کیفیت زندگی، باورهای مربوط به علل بیماری، باورهای معنوی مرتبط با بیماری، دوراهیهای اعلام یا پنهان کردن بیماری و عواقب آن، بیماری فرصتی برای رشد، دانش محدود در خصوص بیماری و پیامدهای آن، دیدگاههای مثبت و منفی نسبت به درمان و مکانیسمهای دفاعی در رویارویی با بیماری بود. مقوله دوم، یعنی ادراک بیماری و عوامل فرهنگی- اجتماعی اثرگذار شامل هویت (جنسی، دینی، ملی، فرهنگی و...) در رویارویی با بیماری بود. نتیجهگیری: ادراک بیماری عاملی اثرگذار در تشخیص، پیگیری و تعهد درمانی بیماران است و عوامل فردی و فرهنگی-اجتماعی پیشبرنده نوع نگاه افراد به خود، بیماری، سابقه خانوادگی و هویت است
یافتاری داده بنیاد از ابعاد و مؤلفه های حکمرانی در نظام های آموزشی در اندیشه منظوم حضرت آیت الله خامنه ای (مد ظله العالی)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: حکمرانی در نظام های آموزشی همچون چتری بر کلیه ارکان و اجزاء دستگاه تعلیم و تربیت سایه افکنده است و شناخت ابعاد و مؤلفه های حکمرانی بویژه از منظر اندیشمندان عرصه حکمرانی، الگویی نظام مند و مجرب را پیش روی سیاستگذاران تربیتی و آموزشی خواهد گشود. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفه های حکمرانی در نظام های آموزشی در منظومه فکری حضرت آیت الله خامنه ای که بیش از سه دهه در بالاترین سطوح حکمرانی و در چارچوب اندیشه اسلامی نقش آفرین بوده است، انجام شده است. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و روش «نظریه پردازی داده بنیاد» و با بهره گیری از نرم افزار تحلیل کیفی Atlas.ti و اعتباریابی دوگانه با استفاده از ارزیاب موازی با محاسبه ضریب کاپای 0.94 و اخذ نظر خبرگان و صاحب نظران موضوعی انجام شده است. یافته ها: نتایج کد گذاری سه مرحله ای بر روی 2424 سند شناسایی شده که جملگی منتسب به معظم له بوده و 273 سند انتخابی و 1381 گزاره، از رویش 3 بُعد و 13 مؤلفه حکایت دارد. بُعد «ماهیت حکمرانی» شامل مؤلفه های «مردم پایه، استقلال طلب، آرمان گرایی واقع بین، عدالت محور» و بُعد «قلمرو حکمرانی» شامل مؤلفه های «اسناد و نظامات، ارکان تعلیم و تربیت، حکمرانی بیرونی» و بُعد «ویژگی های حکمرانی» شامل مؤلفه های «انعطاف پذیری، فسادستیزی، قانون مداری، پاسخگویی، وحدت و یکپارچگی، همکاری و هم افزایی». نتیجه گیری: حکمرانی در نظام های آموزشی در هندسه فکری حضرت آیت الله خامنه ای بر الگویی منسجم و برخاسته از مبانی اندیشه اسلامی ابتناء یافته است که پژوهش حاضر گوشه ای از این انسجام فکری را احصاء و ارائه نموده است. واژگان کلیدی: حکمرانی، نظریه پردازی داده بنیاد، نظام های آموزشی، حضرت آیت الله خامنه ای
ارائه مدل هدایت مشارکتی بر اساس مفاهیم روانشناختی در نظام آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (آبان) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۰
۲۵۲-۲۳۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: با بررسی های انجام شده در زمینه آموزش و پرورش و مطالعات منتشر شده در این زمینه، نشان داده شد که مدل هدایت مشارکتی بر اساس مفاهیم روانشناختی در نظام آموزش و پرورش وجود ندارد. هدف: هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل رهبری توزیعی در نظام آموزش و پرورش شهر مشهد بود. روش: تحقیق حاضر به روش کیفی از نوع اکتشافی و از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. همچنین این پژوهش از نوع توصیفی استبود که به صورت کاربردی انجام شد. جامعه آماری پژوهش، معاونان و مدیران مدارس خراسان رضوی بودند که به روش نمونه گیری هدفمند از آن ها نمونه گیری شد. ب ا استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته اطلاعات مورد نیاز در جهت شناسایی ابعاد و مؤلفه های رهبری توزیعی تا حد اشباع از بین جامعه مورد بررسی تعداد 27 نمونه انتخاب شد و به گردآوری اطلاعات گردآوری شده و سپس با استفاده از نرم افزار اطلس تی.آی و روش کدگذاری، اطلاعات تحلیل خواهد شد. برای گردآوری داده ها از هر دو روش کتابخانه ای، میدانی و مصاحبه استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه عمیق بود. یافته ها: نتایج نشان داد که پنج دسته عامل به عنوان عوامل مهم در رهبری توزیعی در نظام آموزش و پرورش شهر مشهد دخیلی هستند. باتوجه به شناسایی عوامل پیشنهادی ارائه شد که امید است با انجام آن ها نظام آموزش و پرورش شهر مشهد و به تقلید از آن سایر استان ها پویایی خود را گسترده تر کنند و به اهداف و چشم انداز خود در راستای اهداف سازمان آموزش پرورش دست پیدا کنند. نتیجه گیری: دسته اول از عوامل با عنوان چشم انداز و مأموریت نام گذاری شدند که شامل دو مقوله فرعی با عنوان اهداف روش و پذیرش اهداف بود. منظور از اهداف روش؛ تعیین و تنظیم اهداف روشن و شفاف؛ تعیین اهداف متناسب با شرایط؛ تعیین اهداف چالش برانگیز؛ تعیین اهداف قابل دستیابی؛ تقسیم اهداف کلان به اهداف جزیی و قابل حصول؛ اولویت بندی کردن اهداف بود. منظور از پذیرش اهداف مواردی همچون؛ ارائه بازخورد در مسیر دستیابی به اهداف، ایجاد تعهد و انگیزه در کارکنان برای رسیدن به اهداف، ایجاد درک و فهم اعضای در مورد اهداف، ایجاد رضایت درونی و بیرونی برای رسیدن به اهداف، همسوسازی هدف های کارکنان با اهداف سازمان، راستایی اهداف آموزش و پرورش با اهداف جامعه، همسویی ارزش های سازمانی و فردی و وجود طرح و برنامه واقع بینانه و اصولی بود. معجونی و همکاران (1401)؛ جانبو و هاندی (2020) به اهمیت داشتن اهداف و چشم انداز در پژوهش های خود اشاره داشته اند. اولین گام در موفقیت یک سازمان پیدا کردن اهداف مناسب سازمانی است.
اثربخشی مهارت آموزی پردازش های چهارگانه مغز بر کارکردهای شناختی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (آذر) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۱
۱۱۹-۱۰۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال ریاضی یک ناتوانی یادگیری است که درک، یادگیری و انجام محاسبات ریاضی را برای کودکان دشوار می کند. پسران و دختران به طور مساوی به اختلال ریاضی مبتلا هستند و معمولاً به محض شروع کلاس های ریاضی در مدرسه، شروع به نمایش رفتارهای مشکل دار می کنند. بررسی ها نشان داده تقویت مهارت های چهارگانه مغز بر کارکردهای شناختی موثر است ولی تاکنون مطالعه ای به پردازش مهارت های چهارگانه مغز در کودکان دارای اختلال ریاضی نپرداخته است. هدف: پژوهش حاضر به منظور اثربخشی مهارت آموزی پردازش های چهارگانه مغز بر کارکردهای شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی انجام شد. روش: این پژوهش، ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش در زمره پژوهش های نیمه آزمایش با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری شش ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر دارای اختلال های یادگیری ریاضی پایه چهارم، پنجم و ششم ابتدایی ارجاع داده شده از سوی مدارس به مرکز اختلال های یادگیری آموزش وپرورش در شهر تهران بود؛ که از بین آن ها به روش نمونه گیری در هدفمند، ۵۰ نفر که ویژگی های لازم ازنظر ملاک های ورود را داشتند فهرست شد و سپس ۳۰ دانش آموز پس از تشخیص اختلال یادگیری با اسپیسفایر ریاضی، انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه در هر گروه ۱۵ نفر گمارش شدند. پکیج آموزشی مبتنی بر پردازش های چهارگانه PASS برای آزمودنی های گروه آزمایش ۱۰ جلسه ۷۵ دقیقه ای دو بار در هفته به آزمودنی های گروه آزمایش ارائه شد و در این مدت گروه گواه هیچ گونه آموزشی را دریافت نکرد؛ سپس بعد از 6 ماه از گروه آزمایش آزمون پیگیری به عمل آمد. برای جمع آوری داده ها از ۱۰ زیر آزمون اصلی تست وکسلر کودکان-۵ (WISC-V) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها برای تجزیه وتحلیل آماری داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد بسته آموزشی مهارت آموزی پردازش های چهارگانه مغز بر کارکردهای شناختی و خرده مقیاس های توانایی بصری فضایی، استدلال سیال، حافظه فعال، سرعت پردازش دانش آموزان دارای اختلال یادگیری در ریاضی اثر معنادار داشت ولی بر درک کلامی اثر معنادار نداشت، تأثیر بر حافظه فعال و سرعت پردازش از ۵ عامل دیگر بیشتر بود (05/0 >P). نتیجه گیری: در مجموع می توان بیان کرد که از بسته مهارت آموزی پردازش چهارگانه مغز می توان به عنوان مداخله ای کاربردی و مؤثر برای بهبود میزان کارکردهای شناختی دانش آموزان دارای اختلال های یادگیری با اسپیسفایر ریاضی استفاده کرد. بر همین اساس می توان پیشنهاد کرد در مسئولان و دست اندرکاران حوزه تعلیم و تربیت از این رویکرد در فرآیند آموزش استفاده نمایند.
پیش بینی نشانه های اضطراب بیماری بر اساس نگرانی، ناگویی هیجانی، تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و راهبردهای شناختی نظم جویی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال اضطراب بیماری، نوعی نگرانی در مورد وجود یا بروز بیماری های پزشکی است. نگرانی، ناگویی هیجانی، تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و راهبردهای شناختی نظم جویی هیجان می توانند جز عوامل مؤثر در ایجاد و تداوم اختلال اضطراب بیماری باشند. از آنجا که افراد دارای اختلال اضطراب بیماری دچار مشکلات بسیاری هستند، شناسایی عوامل اثرگذار و پیش بینی کننده این اختلال مهم شمرده می شوند. هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی نشانه های اضطراب بیماری بر اساس نگرانی، ناگویی هیجانی و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و راهبردهای شناختی نظم جویی هیجان بود. روش: طرح پژوهش حاضر، از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه افراد ساکن در شهر تهران در بازه سنی 20 تا 60 سال در سال 1400 بود. تعداد 414 نفر (344 زن، 70 مرد) داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس اضطراب بیماری (بشارت، 1390)، مقیاس نگرانی ایالت پنسیلوانیا (می یر و همکاران، 1990)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (بگبی و همکاران، 1994)، مقیاس تحمل ناپذیری بلاتکلیفی (کارلتن و همکاران، 2007) و پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان (گارنفسکی و کرایج، 2007) را تکمیل کنند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام به وسیله نرم افزار SPSS نسخه 27 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که نگرانی، ناگویی هیجانی، تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و راهبردهای سازش نایافته نظم جویی هیجان با نشانه های اضطراب بیماری همبستگی مثبت و معناداری داشتند (05/0 P<). اما راهبردهای سازش یافته نظم جویی هیجان با نشانه های اضطراب بیماری همبستگی منفی و معناداری داشتند (05/0 P<). راهبردهای شناختی نظم جویی هیجان به علت عدم قدرت پیش بینی از مدل خارج شد، اما نگرانی، تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و ناگویی هیجانی قابلیت پیش بینی نشانه های اضطراب بیماری را دارند. نتیجه گیری: براساس یافته های مطالعه حاضر می توان از متغییر های نگرانی، تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و ناگویی هیجانی برای پیش بینی نشانه های اضطراب بیماری بهره جست و نتایج این پژوهش می تواند در زمینه پیشگیری و تشخیص گذاری مناسب و اتخاذ روش های درمانی هدفمند برای اختلال اضطراب بیماری مفید باشد.
اثربخشی پروتکل درمانی تسریع واکاوی بر علائم بالینی اختلال وسواسی-جبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ زمستان (دی) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۲
۲۷۷-۲۶۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال وسواسی-جبری یکی از شایع ترین اختلالات ناتوان کننده عصب-روانشناختی است، که با ویژگی هایی چون وسواس های عودکننده یا اجبارها و یا هر دو مشخص می شود و زندگی فرد مبتلا را مختل می سازد. تاکنون اثربخشی درمان های مختلفی بر این اختلال مورد بررسی قرار گرفته است و نتایج آن ها گاهاً متناقض گزارش شده است؛ بنابراین نیاز به تغییر در رویه های موجود و تدوین پروتکل درمانی جدید وجود دارد. هدف: هدف این پژوهش تدوین و اعتباریابی پروتکل درمانی تسریع واکاوی و بررسی اثربخشی آن بر علائم بالینی اختلال وسواسی-جبری بود. روش: روش پژوهش حاضر تک آزمودنی با کنترل خط پایه چندگان ه ناهمزمان و پیگیری 6 هفته ای بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-جبری مراجعه کننده به مرکز مشاوره آرامش در شهر ارومیه بودند که از بین آن ها 4 نفر از طریق مصاحبه تشخیصی و بالینی ساختاریافته بر اساس معیارهای ویراست پنجم تجدید نظر شده راهنمای تشخصیصی و آماری اختلالات روانی DSM-5-TR به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. بیماران پس از احراز معیارهای ورود و عدم احراز معیارهای خروج در پژوهش شرکت نمودند. اثربخشی پروتکل درمانی طی 3 مرحله (خط پایه، درمان و پیگیری) با استفاده از پرسشنامه بازنگری شده وسواسی-جبری (فوا و همکاران، 2002) مورد بررسی قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ترسیم نمودار دیداری، شاخص d کوهن و درصد بهبودی در نرم افزار SPSS نسخه 25 استفاده شد. یافته ها: با توجه به نتایج شاخص CVR به دست آمده، پروتکل تدوین شده قابلیت اجرا را داشته و براساس نتایج آماری گزارش شده می توان در جهت کاهش علائم بالینی اختلال وسواسی-جبری بیماران مبتلا به اختلال وسواس از آن بهره گرفت (0/05 >P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد که درمان تسریع واکاوی کاهش علائم اختلال وسواسی-جبری را به همراه دارد که شایسته است در برنامه های مدیریت بهداشتی کلان مورد توجه سیاست گذاران حوزه بهداشت و درمان و همچنین روانشناسان قرار گیرد.
باز اندیشی مسئله سخت آگاهی در سایه ابتناء: بررسی موردی نظریه Dasgupta(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ادبیات حول مسئله سخت آگاهی و ابتناء در دو دهه اخیر در عرض یکدیگر توسعه قابل توجهی یافته اند. اخیرا بازتقریر فیزیکالیسم با تکیه بر ابتناء مورد توجه قرار گرفته و تلا شهای Dasgupta یک نمونه در این زمینه است. Dasgupta با معرفی حقایق خودمختار به عنوان حقایقی که سوال از محل ابتناء آنها بی معنا است تقریری جدید از فیزیکالیسم تحت عنوان فیزیکالیسم میانه را مطرح می نماید. در نوشتار حاضر با معرفی اجمالی مسئله سخت آگاهی و تلاش های Dasgupta سعی می شود ابتدا ظرفیتهای بازتقریر مسئله سخت آگاهی با استفاده از مفهوم ابتناء ارزیابی گشته و سپس تقریر Dasgupta از فیزیکالیسم با ادبیات پدید آمده حول مسئله سخت آگاهی نسبت سنجی گردد. روش کار: این عنوان درباره مقاله حاضر صدق نمی کند. یافته ها: این عنوان درباره مقاله حاضر صدق نمی کند. تیجه گیری: نتایج این پژوهش به دو دسته تقسیم می گردند. بخشی اختصاص به نسبت های قابل تصور میان مفهوم ابتنا و مسئله سخت آگاهی اختصاص داشته و بخش دیگر به قضاوت درباره تقریر Dasgupta از فیزیکالیسم مرتبط می باشند. به نظر می رسد مفهوم ابتنا از دو حیث با مسئله سخت آگاهی نسبت می یابد. شکاف وجودی در سایه مفهوم ابتنا بازتقریر می شود: شکاف وجودی میان واقعیتهای فیزیکی و پدیداری در کار است اگر و تنها اگر حقایق فیزیکی حقایق پدیداری را ابتنا نبخشیده باشند. همچنین با توجه به مفهوم ابتنا واضح می گردد که توضیح متافیزیکی نقش کلیدی را در امتیاز یافتن گونه های تقسیم 5گانه Chalmers ایفا می نماید. در رابطه با تقریر Dasgupta به نظر می رسد مسئله وی تنها در فرض پذیرش شکاف تبیینی قابل طرح است. همچنین به نظر می رسد موضع وی ناگزیر از پذیرش شکل بازتقریر یافته از شکاف وجودی بوده و بدین جهت موفقیت آن در نمایندگی از فیزیکالیسم مورد تردید می باشد.
تاثیر آموزش برنامه مدیریت رفتاری خانواده محور بر نگرش های ناکارآمد و بهزیستی روان شناختی در نوجوانان با گرایش به مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
85 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش برنامه مدیریت رفتاری خانواده محور بر نگرش های ناکارآمد و بهزیستی روان شناختی در نوجوانان با گرایش به مصرف مواد مخدر بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی نوجوانان با گرایش به مصرف مواد مخدر مراجعه کننده به کلینیک روان شناسی پردیس شهرستان رشت در سال 1402 به همراه والدینشان بودند. از این بین، 28 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (14 نفر) و کنترل (14 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه های نگرش ناکارآمد و بهزیستی روان شناختی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. آموزش گروهی مدیریت رفتاری خانواده محور در 10 جلسه 60 دقیقه ای با فراوانی یک جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که آموزش برنامه مدیریت رفتاری خانواده محور باعث کاهش نگرش های ناکارآمد و افزایش بهزیستی روان شناختی در نوجوانان با گرایش به مصرف مواد مخدر شد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، مداخلات خانواده محور می تواند تلویحات مهمی در زمینه سلامت روان شناختی و پیشگیری از مصرف مواد در دوره نوجوانی داشته باشد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر باورهای خودکارآمدی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۴
287 - 303
حوزههای تخصصی:
زمینه: امروزه توجه به باورهای خودکارآمدی و سرزندگی از اهمیت بالایی برخوردار است. تحقیقات نشان داده است که در تغییر رفتار و شناخته، لازم است ارتباط روانشناختی فرد با افکار و احساساتش افزایش یابد که به معنای ایجاد توانایی انتخاب گزینه مناسب از بین گزینه های مختلف و نه انجام عملی که فقط برای اجتناب از افکار، احساس ها، خاطره ها یا امیال آزاردهنده باشد. بنابراین آیا درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با شش فرآیند پذیرش، ارتباط با زمان حال، گسلش، ارزش، مشاهده خود و عمل متعهدانه می تواند منجر به باورهای خودکارآمد و سرزندگی تحصیلی شود؟
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر باورهای خودکارآمدی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان بود.
روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان سال دوم مقطع متوسطه منطقه 3 شهر تهران درسال تحصیلی 1401-1400 بودند که از بین این دانش آموزان تعداد 30 نفر به صورت روش نمونه گیری ترکیبی (تصادفی ساده و در دسترس) انتخاب شدند و به تصادف در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه خودکارآمدی شرر (1980) و پرسشنامه سرزندگی تحصیلی مارتین و مارش (۲۰۰۶) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث بهبود باورهای خودکارآمدی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان در مرحله پس آزمون شد. (0/01p<).
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این تحقیق می توان گفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با افزایش انعطاف پذیری روانشناختی بر بهبود باورهای خودکارآمدی و سرزندگی تحصیلی مؤثر بودند، ازاین رو آگاهی از این مداخلات می تواند در دانش آموزان مؤثر واقع شود.
ارائه مدل حرمت خود و اعتیاد به اینترنت در دانش آموزان مدارس متوسطه بر اساس قلدری مجازی با نقش میانجی گر ناگویی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (خرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۵
539 - 556
حوزههای تخصصی:
زمینه: امروزه آسیب های اجتماعی جدیدی در سطح مدارس پدید آمده که زندگی شخصی و تحصیلی بسیاری از دانش آموزان را تحت الشعاع قرار داد. با توجه به اهمیت قلدری مجازی، اعتیاد به اینترنت و ناگویی هیجانی و همچنین شکاف تحقیقات در زمینه ارائه یک الگوی منسجم در این زمینه و انجام مطالعات بیشتر ضروری به نظر می رسد.
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدل حرمت خود و اعتیاد به اینترنت در دانش آموزان مدارس متوسطه بر اساس قلدری مجازی با نقش میانجی گر ناگویی هیجانی بود.
روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع مطالعات همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر مدارس متوسطه دوم شهر یاسوج شهر یاسوج در سال تحصیلی 1402-1401 بود. تعداد 250 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به پرسشنامه های قلدری مجازی ستین و همکاران (2011)، حرمت خود روزنبرگ (1963)، اعتیاد به اینترنت یانگ (1999) و ناگویی هیجانی بگبی و همکاران (1994) پاسخ دادند. در نهایت داده ها جمع آوری و به روش های همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSSV19 و AMOSV20 مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد قلدری مجازی اثر مثبت، مستقیم و معنی داری بر ناگویی هیجانی و اعتیاد به اینترنت و اثر منفی، مستقیم و معنی داری بر حرمت خود داشت (01/0 >P). همچنین ناگویی هیجانی نقش میانجی گر در رابطه بین قلدری مجازی با حرمت خود و اعتیاد به اینترنت داشته است (01/0 >P).
نتیجه گیری: در نهایت می توان گفت مدل نهایی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بوده و لذا آگاهی معلمان، مدیران، والدین، دانش آموزان و سایر متخصصان حوزه تعلیم و تربیت از متغیرهای این مدل می تواند از بروز آسیب های اجتماعی نوپدید در مدارس کمک کننده باشد.
پیش بینی نشانگان اختلال شخصیت نمایشی دانشجویان براساس سبک های فرزندپروری و ویژگی های شخصیتی والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
93 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی نشانگان اختلال شخصیت نمایشی دانشجویان براساس سبک های فرزندپروری و ویژگی های شخصیتی والدین بود. پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی رودهن و والدین آن ها در سال تحصیلی ۱۴02-1401 (حدود 8000 نفر) بود که از بین آنها به صورت نمونه گیری در دسترس 367 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل و چندمحوری بالینی میلون (1944،MCMI-III )، شیوه های فرزندپروری بامریند (1971،PSI ) و پرسشنامه سبک و اختلال شخصیت کوهل و کازن (2009، PSDI-S) بود. روش تحلیل این پژوهش، تحلیل رگرسیون چندگانه بود. یافته ها نشان داد ویژگی های شخصیت والدین و همچنین سبک فرزندپروری مستبدانه و سبک سهل گیرانه، قادر به پیش بینی اختلال شخصیت نمایشی دانشجویان بوده اند (05/0>p) و در مجموع 7/57 درصد از واریانس متغیر نشانگان اختلال شخصیت نمایشی را تبیین می کنند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که سبک های فرزندپروری و ویژگی های شخصیتی والدین در پیش بینی نشانگان اختلال شخصیت نمایشی نقش اساسی دارند و می توانند در شکل گیری اختلال شخصیت نمایشی در فرزندان نقش بسزایی داشته باشد.