فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۰۱ تا ۳٬۰۲۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
115 - 133
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه مبتنی بر ذهن سازی و ذهن آگاهی (مادر و کودک) در مشکلات رفتاری و هیجانی کودکان دبستانی بود. روش پژوهش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بوده است. روش نمونه گیری از نوع داوطلبانه بود. از داوطلبان گروه ازمایش پیش از اجرای مداخله های ذهنی سازی پیش آزمون گرفته شده و بعد از مداخله، پس آزمون و گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند ولی آنها نیز پیش آزمون و پس آزمون داده اند. گروه نمونه دانش آموزان مقطع دوره اول و دوم دبستان دارای مشکلات رفتاری بوده اند. گروه آزمایش در هشت جلسه به صورت هتگی تحت آموزش جلسات ذهن آگاهی (بوردیک، 2014) قرار گرفت. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سیاهه رفتاری کودک-آخنباخ (آخنباخ و رسکورلا، 2007) بوده است. در این پژوهش، از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی جهت بررسی اختلاف میانگین ها استفاده و تحلیل داده ها نیز به کمک نرم افزار 24 spss انجام شده است. یافته ها: نتایج نشان داد درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر مشکلات رفتاری کودکان در حیطه های اضطراب/افسردگی (35/78=F، 001/0>P)، گوشه گیری/افسردگی (95/16=F، 001/0>P)، شکایات جسمانی (65/19=F، 001/0>P)، مشکلات تفکر (34/60=F، 001/0>P)، رفتار قانون شکنی (86/12=F، 001/0>P) و رفتار پرخاشگرانه (61/79=F، 001/0>P) موثر بوده است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت برنامه مبتنی بر ذهن سازی و ذهن آگاهی (مادر و کودک) در کاهش مشکلات رفتاری و هیجانی کودکان دبستانی استفاده کرد.
اثربخشی درمان روان نمایشگری بر نظم جویی هیجانی و پرخاشگری نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
335 - 344
حوزههای تخصصی:
ایـن پژوهـش بـا هـدف تعییـن اثربخشـی درمـان رواننمایشـگری بـر بهبـود نظمجویـی هیجانـی و کاهـش پرخاشـگری نوجوانـان پسـر انجـام شـد. روش پژوهـش شـبهتجربی بـا گـروه آزمایـش و گـواه همـراه بـا پیشآزمون-پسآزمـون و پیگیـری و جامعـۀ پژوهـش دانشآمـوزان پسـر دورۀ متوسـطه دوم سـال تحصیلـی ۹۶-۹۵ بـود. ۲۵ آزمودنـی بـا اسـتفادۀ از پرسشـنامۀ پرخاشـگری و مصاحبـۀ بالینـی غربـال و انتخـاب شـدند و ۱۳ نفـر در گـروه آزمایـش و ۱۲ نفـر در گـروه گـواه قـرار گرفتنـد. گـروه آزمایـش بـه مـدت ۱۰ جلسـه درمـان رواننمایشـگری را دریافـت کـرد و مرحلـۀ پیگیـری نیـز بهفاصلـۀ یـک مـاه پـس از مداخلـۀ درمانـی انجـام شـد. آزمودنیهـا قبـل از شـروع، پـس از اتمـام مداخلـه و در مرحلـۀ پیگیـری، بـه پرسشـنامۀ پرخاشـگری (بـاس و پـری، ۱۹۹۲) و مقیـاس دشـواری در نظمجویـی هیجانـی (گرتـز و رومـر، ۲۰۰۴) پاسـخ دادنـد. نتایـج تحلیـل واریانـس مکـرر نشـان داد کـه درمـان رواننمایشـگری بـر بهبـود نظمجویـی هیجانـی و کاهـش پرخاشـگری نوجوانـان تأثیـر معنـادار دارد و ایـن اثـر در مرحلـۀ پیگیـری نیـز ثابـت باقـی مانـده اسـت. بـر اسـاس یافتههـای ایـن پژوهـش میتـوان نتیجـه گرفـت کـه از درمـان رواننمایشـگری بـا اسـتفادۀ از فنونـی ماننـد مواجههسـازی، ابـراز احساسـات، پالایـش هیجانـی و ایفـای نقـش بهعنـوان یـک روش کارآمـد جهـت بهبـود نظمجویـی هیجانـی و کاهـش خشـم و پرخاشـگری نوجوانـان بهـره بـرد.
بررسی نقش عوامل روان شناختی در پیش بینی مشارکت دفاعی (مورد مطالعه: استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
85 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف: در دنیای امروز توجه به عوامل روان شناختی در ارتقاء و توسعه سیاست ها و راهبردهای نظامی از اهمیت زیادی برخوردار است. بنابراین، هدف مطالعه حاضر بررسی مشارکت دفاعی از منظر عوامل روان شناختی شامل ویژگی های شخصیتی، آگاهی و دانش، اعتماد و احساس کارآمدی بود.روش: مطالعه حاضر از نوع توصیفی- همبستگی و جامعه آماری آن شامل کلیه افراد (مرد و زن) استان گلستان در سال 1401 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 386 نفر انتخاب و پرسش نامه مشارکت دفاعی، پرسش نامه پنج عاملی شخصیت و پرسش نامه عوامل روان شناختی را تکمیل نمودند. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 و روش آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به شیوه گام به گام تجزیه و تحلیل شد.یافته ها: نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد رابطه مثبت و معنی دار بین آگاهی (553/0=r، 001/0P )، اعتماد (332/0=r، 001/0P)، کارآمدی (391/0=r، 001/0P)، برون گرایی (127/0=r، 012/0P)، توافق پذیری (139/0=r، 006/0P) و وظیفه شناسی (243/0=r، 001/0P) با مشارکت دفاعی وجود دارد. هم چنین، نتایج تحلیل رگرسیون به روش گام به گام نشان داد که به ترتیب آگاهی، وظیفه شناسی، کارآمدی و برون گرایی بیشترین سهم را در پیش بینی مشارکت دفاعی دارند که مجموعاً 35 درصد از واریانس مشارکت دفاعی به وسیله این متغیرهای پیش بین تبیین شد.نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده، توجه به عوامل روان شناختی در ارتقاء و توسعه مشارکت دفاعی پیشنهاد می گردد.
اثربخشی آموزش نوروفیدبک بر توجه مداوم، حافظه کاری و ادراک دیداری - حرکتی در دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین اثربخشی نوروفیدبک بر توجه مداوم، حافظه کاری و ادراک دیداری - حرکتی در دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر تبریز بود که در این میان تعداد 30 نفر با تشخیص اختلالات یادگیری در مراکز اختلالات یادگیری شهر تبریز به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و با روش تصادفی ساده در گروههای آزمایش و کنترل (15 نفر در هر گروه) جایگزین شدند. دو گروه آزمونهای عملکرد مداوم، ان - بک و آزمون دیداری - حرکتی بندر گشتالت را به عنوان پیش آزمون پسآزمون تکمیل کردند. نوروفیدبک طی 20 جلسه 30 الی 45 دقیقهای (3 بار در طول هفته به مدت هفت هفته) در گروه آزمایش اعمال شد و گروه کنترل مداخلهای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره در نرم افزار SPSS.20 تحلیل شدند. یافتهها: بین میانگین نمرات پیشآزمون و پسآزمون گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای توجه مداوم (001/0=p) و ادراک دیداری - حرکتی (001/0=p) تفاوت معنیداری وجود دارد؛ بدین معنا که آموزش نوروفیدبک بر بهبود توجه مداوم، حافظه کاری و ادراک دیداری - حرکتی موثر بود. نتیجهگیری: استفاده از نوروفیدبک در بهبود توجه مداوم و ادراک دیداری - حرکتی در دانش آموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری خاص توصیه میشود.
طراحی و ساخت مقیاس زمینه یابی پیمان شکنی زناشویی بر اساس اندیشه اسلامی (مقیاس اولیه)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی، ساخت و اعتبارسنجی مقیاس اولیه زمینه یابی پیمان شکنی زناشویی بر اساس اندیشه اسلامی تدوین گردید. روش پژوهش مذکور، ترکیبی اکتشافی متوالی است و شامل دو بخش کیفی و کمی می شود. در بخش کیفی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، داده ها از متون اسلامی استخراج و مقوله ها و عوامل به دست آمد و در بخش کمی نتایج حاصل از بخش کیفی جهت استخراج گویه ها و ساخت مقیاس مورد استفاده قرار گرفت. حجم نمونه در بخش کمی 50 نفر از کاربران متاهل موجود در شبکه های اجتماعی است که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. بر اساس نتایج حاصل از روایی سنجی داده ها، نسبت روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) با استفاده از ارزیابی 10 نفر از کارشناسان در دامنه 80/0 تا 0/1 گزارش شد که نشان از تایید روایی محتوای مقیاس دارد. همچنین، اعتبارسنجی گویه ها با استفاده از ضریب آلفای 81/0 و روش دو نیمه کردن نمره 61/0 مورد تایید قرار گرفت. بنابراین، مقیاس اولیه با 56 گویه به دست آمد که می تواند زمینه ها و عوامل فردی و ارتباطی پیمان شکنی زناشویی بر اساس اندیشه اسلامی را ارزیابی نماید
مقایسه اثربخشی بسته ذهن آگاهی مبتنی بر خود شفقتی با بسته شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر خوردن هیجانی در زنان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۱۹)
206 - 221
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی بسته ذهن آگاهی مبتنی بر خود شفقتی با بسته شناخت درمانی مبتنی برذهن آگاهی بر خوردن هیجانی در زنان دارای اضافه وزن اجرا شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با دوره پیگیری بود. از بین زنان دارای اضافه وزن در شهر اصفهان مراجعه کننده به مراکز و مطب های کنترل و کاهش وزن در سال 1399، تعداد 45 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های پژوهش گمارده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه رفتارهای خوردن هلندی ون استرین و همکاران (1986) بود. هر کدام از گروه های ذهن آگاهی مبتنی بر خود شفقتی از حاجی رستم (1399) و گروه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهیتیزدل و همکاران (1995) تحت هشت جلسه درمان قرار گرفتند و گروه گواه هیچ درمانی دریافت ننمود. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS و به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد بسته ذهن آگاهی مبتنی بر خودشفقتی و بسته شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر میل به خوردن (15/7= F، 001/0= P) و رفتار خوردن (74/5 = F، 002/0= P) در زنان دارای اضافه وزن تأثیر مثبت ماندگار داشته اند. نتیجه گیری: به این ترتیب می توان به منظور بهبود میل به خوردن و رفتار خوردن در زنان دارای اضافه وزن از بسته ذهن آگاهی مبتنی بر خودشفقتی و بسته شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی استفاده نمود.
تدوین بسته مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم و مقایسه اثربخشی آن با روان درمانی مثبت نگر بر داغ اجتماعی و ناگویی خلقی مادران دارای کودک با اختلال اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در راستای تدوین بسته مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم و مقایسه اثربخشی آن با روان درمانی مثبت نگر بر داغ اجتماعی و ناگویی خلقی مادران دارای کودک با اختلال اتیسم انجام شد. روش این پژوهش، ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی است. در بخش کیفی برای تدوین و اعتبارسنجی بسته از روش تحلیل مضمون قیاسی آتراید استرلینگ (2001) استفاده شد. جامعه پژوهش شامل تمام مقالات مرتبط در زمینه رویکرد انسان سالم و مداخلاتی بود که بر روی مادران دارای کودک با اختلال اتیسم انجام شده بود که تعداد آن به طور هدفمند و براساس ملاک های ورود درمجموع با 52 پژوهش به اشباع نظری رسید؛ همچنین از توافق بین 6 نفر از متخصصان روان شناسی برای تعیین روایی محتوایی استفاده شد که درنهایت، پایایی بین ارزیاب ها 88/0 به دست آمد. نتایج تحلیل مضمون نشان دهنده این بود که 18 مضمون پایه در 8 مضمون سازمان دهنده (رضایت و لذت بردن از زندگی، دوست داشتن مخلوق و خود، فراشناخت، آرامش، شادی، امید، جاری بودن و معنا) به دست آمد و بسته مداخله درمانی براساس فراوانی آنها تدوین شد. روش پژوهش در بخش کمی شامل طرح نیمه آزمایشی سه گروهی- سه مرحله ای بود که درنهایت، در هر گروه با احتساب ریزش آماری 14 نفر قرار گرفتند. جامعه آماری هم در مطالعه پایلوت و هم در بخش مطالعه اصلی نیز شامل کلیه مادران کودکان مبتلا به اختلال اتیسم مراجعه کننده به مراکز اتیسم در سطح شهر اصفهان در تیرماه سال 1401 بود. داده ها در هر سه مرحله با پرسشنامه مقیاس داغ اجتماعی رضایی دهنوی و همکاران (۱۳۸۸)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (20-TAS) گردآوری شد. بسته روان درمانی مثبت نگر رشید و سلیگمن (2013) طی 8 جلسه و بسته مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم طی 9 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد. یافته های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان دهنده آن بود که هر دو بسته مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم و روان درمانی مثبت نگر باعث کاهش داغ اجتماعی و ناگویی خلقی مادران دارای کودک با اختلال اتیسم شده و این اثربخشی در طول زمان ماندگار بوده است (05/0≥p)؛ درنتیجه بین اثربخشی دو بسته مداخله درمانی در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود نداشت و از این مداخلات درمانی برای بهبود داغ اجتماعی و ناگویی خلقی مادران دارای فرزند مبتلا به اتیسم استفاده می شود.
تحلیل مضمون عوامل خانوادگی موثر بر فرآیند رشد مسیر شغلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: منظومه خانواده به عنوان یک متغیر بافتاری مهم، بستر اولیه رشد شغلی دانش آموزان است که بر تکوین و رشد آرزوهای شغلی آنان اثرگذار است؛ لذا پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش عوامل خانوادگی در فرآیند رشد شغلی دانش آموزان انجام شد. روش: پژوهش، کیفی از نوع تحلیل مضمون بود. جمعیت موردمطالعه، شامل 2 گروه بود:1) کتب و مقالات حوزه های مشاوره شغلی و مدرسه در محدوده سال های 1390 تا 1400؛ 2) کارشناسان حوزه های مشاوره مدرسه و شغلی مشتمل بر دو گروه: الف) اساتید دانشگاه و ب) مشاوران مدارس. در تحلیل اسناد، 7 کتاب و 14 مقاله؛ و در بخش مصاحبه شوندگان، 21 نفر (9 استاد و 12 مشاور مدرسه)، در سال تحصیلی 1400-1399، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش های گردآوری داده ها، شامل تحلیل اسناد و مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. داده ها با روش تحلیل شبکه مضامین آتراید-استرلینگ (2001)، تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشانگر 3 مضمون فراگیر؛ 6 مضمون سازمان دهنده و 106 مضمون پایه بود. مضامین فراگیر شامل «تقش آفرینی والدین»؛ «روایت شغلی خانواده» و «بافت و ساخت خانواده» بود. نتیجه گیری: اکتساب باورها، طرح واره ها، ارزش ها و سایر سازه های شغلی دانش آموزان، ابتدا متأثر از الگوهای تعاملی در نظام خانواده است. لذا حمایت اطلاعاتی، روانی و عاطفی از فرزندان در سراسر فرآیند رشد شغلی، اقدامی موثر و راهگشاست.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه تنظیم هیجان تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۱
102 - 123
حوزههای تخصصی:
یکی از محیط هایی که در آن هیجان زیادی تجربه می شود، محیط های تحصیلی است. در چنین محیطی که هیجان بسیار تجربه می شود و نیز هیجان با سایر عوامل تأثیرگذار بر عملکرد تحصیلی مرتبط هست، تنظیم هیجان ضروری است؛ بنابراین داشتن ابزاری به منظور ارزیابی راهبردهای تنظیم هیجانی که دانشجویان در محیط تحصیلی به کار می برند، ضروری می نماید، هدف پژوهش حاضر اعتبار سنجی و روایی یابی و تحلیل عوامل نسخه فارسی پرسشنامه تنظیم هیجان تحصیلی بود. طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه های شهر تهران تشکیل می دادند که تعداد 250 نفر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان اعضای نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها پرسشنامه راهبردهای تنظیم هیجان تحصیلی (Burić et al., 2016) به همراه پرسشنامه تجدیدنظر شده هدف پیشرفت (Elliot & Murayama, 2008) به کاربرده شد. پس از کنار گذاشتن پرسشنامه های ناقص و داده های پرت 219 پرسشنامه باقی ماند. در این پژوهش برای تعیین اعتبار پرسشنامه از آلفای کرونباخ و روش بازآزمایی و به منظور بررسی روایی از روش تحلیل عاملی تأییدی و روایی ملاک استفاده شد و نمرات هنجار پرسشنامه برای هر دامنه ای از نمرات گزارش شدند. در تحلیل عوامل این پرسشنامه تمام هشت مؤلفه نسخه اصلی تأیید شد. در روایی ملاک، مقدار واریانس تبیین شده توسط مؤلفه های تنظیم هیجانی تحصیلی معنی دار بود. اعتبار 37 ماده با استفاده از آلفای کرونباخ و ضریب بازآزمایی تأیید شد. نسخه فارسی پرسشنامه تنظیم هیجان تحصیلی، با 37 سؤال و 8 مؤلفه، از اعتبار و روایی مناسبی برخوردار است و این پرسشنامه را می توان برای اهداف پژوهشی به کار برد.
پیش بینی آسیب پذیری روان شناختی عملکردی ورزشی بر اساس تنظیم شناختی هیجان و حمایت های اجتماعی در دانشجویان نخبه ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
72 - 101
حوزههای تخصصی:
عوامل روان شناختی مقدمه مهمی برای شروع آسیب های ورزشی هستند و همچنین نقش مهمی در توان بخشی آسیب و درنهایت بازگشت موفقیت آمیز به بازی دارند. هدف این پژوهش پیش بینی روان شناختی عملکرد پیش بینی آسیب پذیری روان شناختی عملکردی ورزشی بر اساس تنظیم شناختی هیجان و حمایت های اجتماعی در دانشجویان نخبه ورزشکار بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و مدل رگوسیونی چندگانه خطی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی ورزشکاران نخبه شهر تهران در سال 1400-1401 با دامنه سنی 18 تا 25 سال و سطوح مهارتی مختلف (ورزشکاران گروهی و انفرادی) است که از این جامعه، تعداد 300 نفر بر اساس روش تعیین حجم نمونه جیمز انتخاب شدند، روش نمونه گیری به صورت دسترس بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه روان شناختی عملکرد ورزشی (IPED) (Hernandez-Mendo, 2006) اصلاح شده پرسشنامه روان شناختی لوهر، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) (Garnefsky et al., 2002) و پرسشنامه حمایت اجتماعی (SPS) (Cutrona & Russell, 1987) استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که بین توانایی های روان شناختی عملکرد با راهبردهای سازش یافته تنظیم شناختی هیجان (481/9=، 211/14=β، 001/0p<) و حمایت اجتماعی (052/19t=، 276/1=β، 001/0p<) رابطه مثبت و معناداری در سطح احتمال یک درصد وجود دارد و بین توانایی های روان شناختی عملکرد با راهبردهای سازش نیافته تنظیم شناختی هیجان رابطه منفی وجود دارد که ازلحاظ آماری معنی دار ناست (396/1-t=، 963/2-=β، 164/0=p)؛ بنابراین نتایج نشان داد که روان شناختی عملکرد با افزایش حمایت اجتماعی و راهبردهای سازش یافته هیجان افزایش می یابد که بالطبع باعث کاهش آسیب پذیری روان شناختی عملکردی ورزشکاران می گردد.
اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر تبعیت درمانی بیماران مزمن سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
101 - 112
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر تبعیت درمانی بیماران مزمن سرطان سینه انجام گرفت.
روش: ین مطالعه به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بر روی 30 نفر (گروه آزمون 15 نفر و گروه گواه 15 نفر) از زنان مبتلا به سرطان سینه مراجعه کننده به مرکز تحقیقات سرطان شهر تهران انجام شد. نمونه ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای دهی شدند. گروه آزمایش تحت مداخله 8 جلسه ای روان درمانی مثبت گرا قرار گرفتند، درحالی که گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. به منظور گردآوری اطلاعات از مقیاس تبعیت درمانی بیماران مزمن در مورد شرکت کنندگان اجرا گردید. داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره در نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین گروه آزمایش وگروه گواه در نمره های تبعیت درمانی تفاوت معنادار وجود دارد (05/0>p). روش روان درمانی مثبت گرا تاثیر بر افزایش تبعیت درمانی دارد و درمانگران می توانند از این روش در جهت افزایش تبعیت درمانی این بیماران استفاده نمایند.
نتیجه گیری: نتیجه این پژوهش و پژوهش های مشابه می توانند در حوزه های درمانی بیماران مزمن سرطان سینه مورد استفاده قرار گیرد.
نقش واسطه ای استحکام من در رابطه بین کیفیت خواب با علائم روان تنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۸
211 - 222
حوزههای تخصصی:
هـدف ایـن پژوهـش تعییـن نقـش واسـطه ای اسـتحکام مـن در رابطـۀ بیـن کیفیـت خـواب و علائـم روان تـنی بـود. از بیـن دانش آمـوزان دختـر هنرسـتانی در ســال تحصیــلی 1402-1401، 300 نفــر بــا روش نمونه بــرداری در دســترس انتخــاب شــدند و شــاخص کیفیــت خــواب پیتزبــورگ (بایــس، رینولــدز، مانـک، برمـن و کاپفـر، ۱۹۸۹)، پرسشـنامۀ علائـم روان تـنی (لاکـورت، هانتویـن و دورنـن، 2013) و پرسشـنامۀ اسـتحکام مـن (بشـارت، 201۷) را تکمیـل کردنـد. نتایـج نشـان داد بیـن علائـم روان تـنی و کیفیـت خـواب رابطـۀ مثبـت معنـادار، بیـن کیفیـت خـواب و اسـتحکام مـن رابطـۀ منـفی معنـادار و بیـن علائـم روان تـنی و اسـتحکام مـن رابطـۀ منـفی معنـادار وجـود دارد. هم چنیـن، اسـتحکام مـن در رابطـۀ بیـن کیفیـت خـواب و علائـم روان تـنی نقـش واسـطه ای ایفـا می کنـد. بـر اسـاس یافته هـای ایـن پژوهـش می تـوان نتیجـه گرفـت رابطـۀ بیـن کیفیـت خـواب و علائـم روان تـنی، خـطی و یک بُعـدی نیــ ست و اــ ستحکام ــ من می تواــ ند در رابــ طۀ بــ ین آن ــ ها نــ قش واــ سطه ای ایــ فا کــ ند
Effectiveness of Cognitive Behavioral Therapy for Quality of Life among Women Living with HIV(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۶, Issue ۱ - Serial Number ۱۵, Winter ۲۰۲۳
69 - 79
حوزههای تخصصی:
Background: Women living with HIV (WLWH) experience various psychosocial challenges, which negatively affect their quality of life (QOL). The current study examines the outcomes of women living with HIV (WLWH), who receive cognitive behavioral group therapy (CBGT) for improving quality of life in Tehran, Iran. Methods: The design of the study is a randomized clinical trial (RCT). Sixty women living with HIV were randomly assigned into a control and an intervention groups, 30 participants for each group. A 10-session cognitive behavioral group therapy was provided only to the intervention group. The control group participated in 3 sessions without special training. To assess the effectiveness of the intervention, quality of life was measured using Multidimensional Quality of Life Questionnaire for HIV/AIDS (MQoL-HIV) before and one month after intervention delivery. Pre-test and post-tests were compared using t-test analysis. Results: After 10 weeks training, the Mean±SD QOL score significantly increased in the intervention group. Based on covariance analysis, the intervention group had significantly higher QOL score than the control group after the intervention P<0.05. Conclusion: Due to the low quality of life among WLWH, CBGT can be helpful in providing psychological rehabilitation to improve the quality of life of this group.
Self-Compassion in Diabetic Patients: Relationships of Type-D Personality with Psychological Well-Being and Self-Care(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۶, Issue ۲ - Serial Number ۱۶, Spring ۲۰۲۳
49 - 66
حوزههای تخصصی:
Objective: This research investigated the mediating role of self-compassion in the relationship of type D personality with psychological well-being and self-care behaviors in patients suffering from type 2 diabetes. Research Method: The statistical population of this research included all patients with type 2 diabetes in the cities of Rasht and Rezvanshahr in 2020-2021. In this descriptive cross-sectional study, 368 patients were selected through purposive consecutive sampling. The participants completed the questionnaire of the summary of diabetes self-care activities (SDSCA), type D personality scale (DS-14), Ryff's scale of psychological well-being (RSPWB), and self-compassion scale – short form (SCS-SF). The data were processed through structural equation modeling (SEM) in AMOS-24. Bootstrapping was carried out by Preacher and Hayes’ (2008) macro to analyze the mediating relationships. Results: According to the bootstrapping analysis, self-compassion plays a significantly mediating role in the relationship of type D personality with psychological well-being and self-care behaviors (in all cases p<0.0001). The coefficient of determination of the final model demonstrated that all exogenous and medicating variables can predict 89% of the psychological well-being changes and 87% of self-care behaviors. Conclusions: Self-compassion can serve as a buffer and reduce the destructive effects of the type D personality on the psychological well-being and self-care behaviors in diabetic patients. Thus, taking measures to train and strengthen self-compassion is essential in the psychological treatment of diabetic patients.
اثربخشی توان بخشی شناختی- غیر حرکتی بر حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی کودکان با ناتوانی یادگیری خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
123 - 134
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی توان بخشی شناختی- غیرحرکتی بر حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی کودکان با ناتوانی یادگیری خواندن صورت پذیرفت. این پژوهش با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه انجام شد. دوره پیگیری نیز دو ماه اجرا شد. جامعه آماری مورد مطالعه کودکان با ناتوانی یادگیری خواندن پایه دوم تا چهارم دبستان منطقه 6 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. در این پژوهش 37 کودک با ناتوانی یادگیری خواندن به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش در 12 جلسه در مدت 6 هفته توان بخشی شناختی- غیرحرکتی را دریافت کردند. ابزارهای مورد استفاده در این مطالعه شامل نرم افزار N-BACK (جگی و همکاران، 2008 ) و آزمون برج لندن (شالیس، 1982) بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 با روش تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که توان بخشی شناختی- غیرحرکتی بر حافظه کاری (0001>P) و انعطاف پذیری شناختی (0001>P) کودکان با ناتوانی یادگیری خواندن تأثیر معنی داری دارد. بر اساس نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که توان بخشی شناختی- غیرحرکتی با تاثیر بر قسمت کرتکس مغز و با بکارگیری تمرینات هدفمند شناختی می تواند روشی موثر برای بهبود حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی کودکان با ناتوانی یادگیری خواندن مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با و بدون تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر ولع و مصرف مشکل ساز پورنوگرافی: طرح تک آزمودنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف مصرف مشکل ساز پورنوگرافی یکی از نگرانی های نوظهور بالینی است که باعث تخریب کارکردهای فرد می شود. بنابراین به کارگیری درمان های نوظهور رفتاری و تکنولوژیک ضروری است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای و درمان ترکیبی بر کاهش ولع و مصرف مشکل ساز پورنوگرافی بود. مواد و روش ها پژوهش حاضر، شبه آزمایشی از نوع طرح های تک آزمودنی A-B-A است. مرحله اول این طرح (A) خط پایه، مرحله دوم (B) مرحله مداخله و پس از اتمام مرحله مداخله، مرحله پیگیری (A) انجام می شود. جامعه آماری شامل کلیه مردان 18 تا 24 سال مراجعه کننده به کلینیک روان شناسی و مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1401 بود. نمونه شامل 9 مرد بود که به شیوه داوطلبانه و هدفمند از بین افراد دارای ملاک های ورود انتخاب شدند و با کمک نرم افزار تصادفی سازی و ساخت توالی تصادفی SAS و به روش اجرای پنهان سازی تخصیص تصادفی SNOSE در سه گروه آزمایش جای گذاری شدند. داده ها به روش ترسیم دیداری، درصد بهبودی، شاخص تغییر پایا و شاخص های کارایی بالینی تحلیل شدند. یافته ها باتوجه به نتایج به دست آمده، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به کاهش ولع و مصرف مشکل ساز پورنوگرافی به مقدار 26/2 با اندازه اثر 0/63 و به مقدار 27/05 با اندازه اثر 0/62 منجر شد. همچنین، مداخله تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای به کاهش ولع و مصرف مشکل ساز پورنوگرافی به مقدار 22/7 با اندازه اثر 0/56 و به مقدار 21/2 با اندازه اثر 0/53 منجر شد. درنهایت، درمان ترکیبی به کاهش ولع و مصرف مشکل ساز پورنوگرافی به مقدار 33/4 با اندازه اثر 0/72 و به مقدار 29/3 با اندازه اثر 0/67 منجر شد که همگی مداخلات در سطح 0/05 معنادار بود. نتیجه گیری به طورکلی می توان گفت درمان ترکیبی نسبت به درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای، به کاهش معنا دار بیشتر ولع مصرف و استفاده مشکل ساز از پورنوگرافی منجر شد. همچنین، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نسبت به تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای به کاهش معنا دار بیشتر ولع مصرف و استفاده مشکل ساز از پورنوگرافی منجر شد.
تجارب ارائه دهندگان مراقبت از حمایت روانی از افراد مبتلا به سرطان در اردبیل: یک مطالعه تحلیل محتوا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف حمایت روانی یکی از حوزه های اصلی مراقبت از بیماران مبتلا به سرطان است. سال هاست این موضوع در ادبیات و عملکرد ارائه دهندگان مراقبت مورد توجه و تأکید است. این مطالعه با هدف بررسی تجربیات و ادراکات ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی در اردبیل درمورد حمایت روانی از بیماران مبتلا به سرطان انجام شده است.. مواد و روش ها پژوهش حاضر با رویکرد تحلیل محتوای کیفی متعارف در سال 1401 در مراکز ارائه دهنده مراقبت به افراد مبتلا به سرطان اردبیل صورت گرفت. نمونه مطالعه، 19 مشارکت کننده دارای تجربیات غنی مراقبتی درزمینه مراقبت از بیماران مبتلا به سرطان بودند که به روش هدفمند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند و پس از ضبط و رونویسی، مطابق روش گرانهایم و لاندمن تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها از تحلیل داده ها 12 زیرطبقه و 4 طبقه «برجسته سازی ارتباط ذهنی مثبت با خود و دیگران»، «آگاهی بخشی مثبت»، «تغییر مثبت در زاویه دید بیمار» و «تقویت ادراک ارزشمندی» به دست آمد. این طبقات بیانگر توجه و تلاش ارائه دهندگان مراقبت در راستای حمایت روانی است که با تقویت ذهنیت مثبت در بیمار نمود پیدا می کند و شکل گیری ماهیت حمایت روانی را در ارائه دهندگان مراقبت برای ارائه مراقبت نشان می دهد. نتیجه گیری در مطالعه حاضر تقویت ذهنیت مثبت، اساس حمایت روانی در افراد مبتلا به سرطان است که می تواند به عنوان یک برنامه راهبردی و عملیاتی در توسعه برنامه های آموزشی برای تیم حرفه ای مراقبت مؤثر واقع شود. در راستای توسعه برنامه های عملکردی مراقبت، مفهوم تقویت ذهنیت مثبت می تواند به عنوان چهارچوبی برای تحقق و همچنین شاخصی جهت ارزیابی حمایت روانی، گامی در جهت ارائه مراقبت باکیفیت و توأم با رضایت و آرامش درونی بیماران باشد. در حیطه پژوهش، یافته های مطالعه حاضر می تواند برای طراحی ابزاری به منظور سنجش وضعیت حمایت روانی مورد استفاده قرار گیرد. همچنین این یافته ها می تواند با ابزارهای سنجش کیفیت مراقبت ترکیب شود و در پاسخگو بودن مراقبت جهت تأمین حمایت روانی در بیمار به عنوان جنبه مهمی از مراقبت مورد بررسی قرار گیرد.
تدوین مدل فرآیندهای اجتماعی و روانشناختی پس از شکست در کارآفرینان ایرانی: یک پژوهش روایتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (اسفند) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۲
۲۴۱۵-۲۳۹۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: بر خلاف موفقیت ، شکست و پیامدهای آن همواره کمتر مورد توجه پژوهشگران کارآفرینی قرار گرفته است. شکست علاوه بر چالش های اجتماعی و روانی برای کارآفرینان، می تواند حامل دستاوردهایی نیز برای آنان باشد. در مجموع، این فرآیندهای اجتماعی و روانشناختی پس از شکست و چگونگی تعامل و برهم کنش عوامل گوناگون با یکدیگر در این فرآیند، کم تر بررسی شده و کمبود پژوهش های میدانی در این زمینه مورد اذعان مطالعات پیشین است. هدف: هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل فرآیندهای اجتماعی و روانشناختی پس از شکست در کارآفرینان ایرانی است. روش: پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش روایتی است. جامعه آماری، کارآفرینان ایرانی داخل کشور بودند که در سال های 1399 و 1400 دچار شکست شده بودند. افراد نمونه آماری به روش هدفمند انتخاب شدند. حجم نمونه بر اساس اشباع نظری داده ها تعیین شد و از مصاحبه نیمه ساختاریافته جهت گردآوری داده های میدانی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه ها، با استفاده از روش نظریه برخاسته از داده ها انجام شد. یافته ها: بر اساس مدل نهایی، فرآیندهای اجتماعی و روانشناختی پس از شکست شامل مقوله های اصلی زیر هستند: عوامل فردی، عوامل نهادی، سوگیری های شناختی، هزینه های شکست، راهبردهای مقابله، واکنش های اجتماعی-روانشناختی، عوامل مداخله گر و دستاوردهای مثبت. نتیجه گیری: مهم ترین کاربرد این پژوهش برای کارآفرینان، شناسایی راهبردهای مقابله (شامل راهبردهای بازیابی روانی و حفاظت از نفس) برای کاهش هزینه های روانشناختی و راهبردهای مدیریت تصویرپردازی ذهنی (شامل کنار کشیدن، پنهان کردن، حساسیت زدایی و مکانیسم جبران) برای کاهش هزینه های اجتماعی شکست بوده است. کاربرد آن برای سیاستگذاران نیز، ضرورت گسترش فرهنگ کارآفرینی و بازنگری در قوانین ورشکستگی به منظور کاهش هزینه های شکست برای کارآفرینان می باشد.
مقایسه اثربخشی آموزش ورزش مغزی و آموزش فیلیال تراپی بر اجتناب شناختی و کارکرد اجرایی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ مهر ۱۴۰۲ شماره ۷ (پیاپی ۸۸)
۲۰۶-۱۹۵
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش ورزش مغزی و آموزش فیلیال تراپی بر اجتناب شناختی و کارکرد اجرایی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آمون-پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه پژوهش را تمامی دانش آموزان 7 تا 9 سال (پایه های اول و سوم ابتدایی) دارای اختلال یادگیری مراجعه کننده به مراکز اختلال یادگیری شهرستان تنکابن در سال تحصیلی 1402-1401 تشکیل دادند که از بین آنها 45 نفر به صورت در دستر س انتخاب و در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. گروه اول طی 8 جلسه تحت آموزش ورزش مغزی و گروه دوم طی 10جلسه فیلیال تراپی قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه کارکردهای اجرایی (BRIEF، جرارد و همکاران، 2000) و پرسشنامه اجتناب شناختی (CAQ، سکسون و داگاس، 2008) بود. یافته های به دست آمده از تحلیل واریانس آمیخته نشان داد، تفاوت معناداری بین گروه ها در مراحل پس آزمون و پیگیری وجود دارد (001/0>p). هر دو روش مداخله موجب کاهش اجتناب شناختی و افزایش کارکرداجرایی شده اند و میزان اثربخشی در طی زمان دارای ماندگاری اثر بوده است. همچنین بین میزان اثربخشی دو روش تفاوت معناداری وجود نداشت (001/0>p). بطور کلی نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد هر دو روش مداخله بر اجتناب شناختی و کارکرد اجرایی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری موثر است.
مقایسه اثربخشی درمان الکتریکی تحریک مستقیم فراجمجمه ای (tDCS) با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری مردان معتاد به مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از مت آمفتامین در جمعیت عمومی و دانش آموزان دانشگاه و دبیرستان بیشتر از 1 درصد است. همچنین نسبت افراد معتاد به مت آمفتامین در میان مراجعه کنندگان به مراکز درمانی وابستگی به مواد در ایران افزایش یافته است که آسیب های بسیاری بر مصرف کنندگان خود وارد می آورد؛ یکی از این آسیب ها ایجاد خلل در تاب آوری است. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان الکتریکی تحریک مستقیم فراجمجمه ای (tDCS) با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری مردان معتاد به مت آمفتامین بوده است. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری اطلاعات شبه آزمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه افراد معتاد به مت آمفتامین منطقه یک شهر تهران در سال 1401 بود که به یکی از مراکز ترک اعتیاد مراجعه کرده بودند. با توجه به طرح پژوهش، نمونه ای به حجم 45 نفر و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند.. ابزار پژوهش، فرم کوتاه پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و کراج در سال (2009) می باشد که طی پروتکل های درمان پذیرش و تعهد بر اساس پروتکل هیز (2001) و تحریک الکتریکی مغز از رو جمجمه این ابزار بصورت پیش آزمون-پس آزمون اجرا گردید. مبتنی بر یافته های پژوهش حاضر مشخص گردید درمان الکتریکی تحریک مستقیم فراجمجمه ای (tDCS) بر تاب آوری مردان معتاد به مت آمفتامین اثربخش تر بوده است، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری مردان معتاد به مت آمفتامین اثربخش بوده است و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در مقایسه با درمان الکتریکی تحریک مستقیم فراجمجمه بر تاب آوری مردان معتاد به مت آمفتامین اثربخشی بیشتری داشته است.