مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
علائم روان تنی
حوزه های تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و ذهن آگاهی بر علائم روان تنی و ابعاد آن (شکایت جسمانی، وسواس-اجباری، حساسیت در روابط بین فردی، افسردگی، اضطراب، پرخاشگری، ترس مرضی، پارانویایی و روان پریشی) در افراد مبتلا به سوء مصرف مواد محرک بود. روش: این پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش بیمارانی بودند که برای ترک مواد محرک به مرکز ترک اعتیاد بیماران سرپایی وابسته به سازمان بهزیستی اهواز در سال 1393 مراجعه نمودند و از میان آن ها، 45 نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی ساده در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه جای داده شدند.گروه آزمایشی طرح واره درمانی در طی 10 جلسه 1 ساعته و گروه آزمایشی ذهن آگاهی در طی 8 جلسه 45 دقیقه ای به صورت گروهی تحت درمان قرار گرفتند. پرسش نامه سلامت روان، پیش از آغاز درمان، پایان جلسات درمان و همچنین مرحله پیگیری 3 ماهه پس از درمان بطورگروهی اجرا شد. گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها: نتایج نشان داد طرح واره درمانی و ذهن آگاهی در پیشگیری از عود مصرف مواد محرک موثرند. طرح واره درمانی تأثیر بیشتری از ذهن آگاهی داشت. نتیجه گیری: طرح واره درمانی و ذهن آگاهی به دلیل مؤلفه های مشترک درمان در کاهش علائم روان تنی ناشی از مصرف مواد محرک موثر می باشند.
مقاله پژوهشی: افسردگی، اضطراب، علائم روان تنی و حمایت اجتماعی ادراک شده در افراد نوع D و غیرنوع D(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: این مطالعه افسردگی، اضطراب، نشانه های روان تنی و حمایت اجتماعی ادراک شده را در بین افراد نوع D و غیرنوع D بررسی می کند. مواد و روش ها: درمجموع سیصد نفر 18 تا 40 ساله در تحقیق شرکت کردند. از مقیاس شخصیت پریشانی (DS 14)، مقیاس اضطراب و استیصال پاکستان، مقیاس حمایت اجتماعی روان تنی و درک شده استفاده شد. شرکت کنندگان در این مطالعه به دو گروه (Dn=166) و غیرنوع (Dn=134) تقسیم شدند که بر اساس نمرات برش DS 14 آن ها بود. در این مطالعه توصیفی از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. این مطالعه از سپتامبر تا دسامبر 2017 انجام شده است. یافته ها: فراوانی شخصیت نوع D 55 درصد بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل و تحلیل رگرسیون انجام شد. نتایج نشان داد که بین شخصیت D و غیرنوع D تفاوت زیادی در افسردگی، اضطراب و عوارض جانبی روان شناختی وجود دارد P<0/01 ،P<0/01 ،P<0/01) به صورت جداگانه). این یافته ها همچنین نشان می دهد که افراد نوع D حمایت اجتماعی کمتری از خانواده، دوستان و افراد قابل توجه دیگر دریافت می کنند. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که افراد با ویژگی های شخصیتی نوع D در مقایسه با افراد غیرنوع D ا علائم افسردگی، اضطراب و تظاهرات روان تنی بیشتر و حمایت اجتماعی کمتر درک شده را نشان دادند.
اثربخشی درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش علائم روان تنی و اضطراب امتحان دانش آموزان کنکوری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
زمینه و هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش علائم روان تنی و اضطراب امتحان دانش آموزان کنکوری بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری دانش آموزان دختر سال دوازدهم مقطع متوسطه بخش بن رود استان اصفهان در سال تحصیلی (99-1400) بودند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و بین دانش آموزانی که نمرات اضطراب بالایی داشتند (1 انحراف معیار بالاتر از میانگین) تعداد 12 نفر به صورت تصادفی در گروه آزمایش و تعداد 12 نفر به صورت تصادفی در گروه گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت مداخله برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفت. گروه شاهد هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه های اضطراب امتحان TAI (ابوالقاسمی و همکاران، 1385) و شکایات روان تنی (تاکاتا و ساکاتا، 2004) استفاده شده است. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش های آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. شرکت کنندگان اجازه داشتند هرزمان که مایل بودند از پژوهش خارج شوند. فرم رضایت نامه آگاهانه توسط افراد قبل از شروع مطالعه تکمیل شده است. یافته ها: نتایج تحلیل آنکوا نشان داد که مداخله آزمایشی توانسته است به طور معناداری سبب کاهش اضطراب امتحان (001/0>P) و کاهش علائم روان تنی (001/0>P) در دانش آموزان گروه آزمایش شود. نتیجه گیری: باتوجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی توانسته تأثیر مثبتی در کاهش اضطراب امتحان و کاهش علائم روان تنی در دانش آموزان کنکوری داشته باشد.
اثربخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر علائم روان تنی، تفکیک خویشتن و سبک دلبستگی زنان دارای علائم روان تنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ تیر ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۸۵)
۱۳۸-۱۲۷
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر علائم روان تنی، سبک دلبستگی و تفکیک خویشتن زنان دارای علائم روان تنی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان دارای علائم روان تنی مراجعه کننده به دو مرکز مشاوره نگرش برتر و آرامش پایدار در شهر اصفهان در سال ۱۴۰۰ بود. از بین این زنان به شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر که از پاسخ به پرسشنامه تشخیص اختلالات علائم جسمانی، بیشترین نمره را کسب کرده بودند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند و به پرسشنامه های غربالگری برای اختلالات علائم جسمانی SOMS-7 (ابراهیمی و همکاران،1397)، تفکیک خویشتن DSI-R (اسکورن و فریندلندر، 1998) و سبک های دلبستگی بزرگسالان AASQ (هازن و شاور، 1987) پاسخ دادند. برای گروه آزمایشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در 8 جلسه 2 ساعته، هفته ای یک جلسه برگزار شد. تجزیه وتحلیل داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون دو گروه آزمایش و گواه در متغیر علائم روان تنی (716/3=F، 066/0=p) و سبک دلبستگی اجتنابی (273/0=p) تفاوت معناداری وجود ندارد؛ اما در متغیرهای تفکیک خویشتن (327/37=F، 001/0=p)، سبک های دلبستگی ایمن (001/0=p) و دوسوگرا (001/0=p) تفاوت معناداری وجود دارد. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که مداخله آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر متغیرهای تفکیک خویشتن و سبک های دلبستگی ایمن و دوسوگرا در زنان دارای علائم روان تنی موثر بود.
مقایسه ی اثربخشی آموزش شفقت درمانی و واقعیت درمانی بر علائم روان تنی، استرس ادراک شده و کیفیت زندگی در کارکنان حوزه ی سلامت بیمارستان های آموزشی- درمانی معین در دوره ی شیوع کووید ۱۹ در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ی اثربخشی آموزش شفقت درمانی و واقعیت درمانی بر علائم روان تنی، استرس ادراک شده و کیفیت زندگی در کارکنان حوزه ی سلامت انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی پژوهش را تمام کارکنان زن و مرد شاغل در بیمارستان های آموزشی/ درمانی معین شهر اصفهان تشکیل داد. نمونه گیری به شیوه ی در دسترس انجام شد. بدین منظور 45 نفر از کارکنان بیمارستان های خورشید، عیسی بن مریم، امین و غرضی که داوطلب شرکت در پژوهش بودند، بر اساس معیارهای ورود به پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در 3 گروه آزمایش 1، گروه آزمایش 2 و کنترل (هر گروه 15 نفر) شمارش شدند. جلسات واقعیت درمانی (گلاسر، 1998) طی 8 جلسه 60 دقیقه ای برای گروه آزمایش 1 و جلسات شفقت درمانی گیلبرت (1996)، طی 8 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش 2 اعمال شد. در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل مقیاس شکایات روان تنی تاکاتا و ساکاتا (2004)، پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983) و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL- BREF) بود که در مراحل پیش آزمون و پس آزمون توسط هر 3 گروه تکمیل شد. تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که شفقت درمانی و واقعیت درمانی بر علائم روان تنی، استرس ادراک شده و کیفیت زندگی کارکنان حوزه ی سلامت اثربخش بود (p<0/05). این دو درمان (شفقت درمانی و واقعیت درمانی) اثربخشی یکسانی بر علائم روان تنی، استرس ادراک شده و کیفیت زندگی کارکنان حوزه ی سلامت دارند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که شفقت درمانی و واقعیت درمانی می تواند تأثیر مهمی در افزایش کیفیت زندگی، کاهش علائم روان تنی و استرس ادراک شده کارکنان حوزه ی سلامت داشته باشد
بررسی رابطه تحول من با علائم مختلف روان تنی با استفاده از روش کشف قواعد انجمنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (اسفند) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۲
۲۴۳۲-۲۴۱۷
حوزه های تخصصی:
زمینه: دسته بندی علائم روان تنی یکی از چالش های همیشگی برای پژوهشگران این حیطه بوده است به گونه ای که دسته بندی های بسیار متفاوتی از این علائم به دست آمده است. با این حال، تاکنون رابطه عوامل زمینه ساز روانی با علائم مختلف روان تنی مورد بررسی قرار نگرفته است. این مسئله، پژوهش و درمان این اختلالات را با چالش مواجه ساخته است و جهت شناخت و درمان بهتر این علائم، باید رابطه هر گروه از علامت ها با علل روانشناختی روشن شود. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه تحول من با علائم مختلف روان تنی با استفاده از روش کشف قواعد انجمنی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع اکتشافی است که در آن، روابط بین سطوح مختلف تحول من و علائم متفاوت جسمانی بررسی شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل افراد ساکن در شهر تهران بود. 440 نفر به وسیله روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از چک لیست علائم بدنی (لاکورت و همکاران، 2013) و آزمون جملات ناتمام واشنگتن (لووینگر، 1966) استفاده شد. در نهایت، داده ها به روش کشف قواعد انجمنی و با استفاده از نرم افزار پایتون و آزمون تحلیل واریانس چند راهه تحلیل شدند. یافته ها: کشف قواعد انجمنی نشان داد در سطوح بالای تحول من، علائم روان تنی مشاهده نمی شود، درحالی که در سطوح متوسط تحول من، تمام علائم روان تنی به شکل معنی داری وجود دارد. همچنین در سطوح بسیار پایین تحول من، فقط علائم گوارشی مشاهده می شود (Lift>1). نتیجه گیری: این نتایج حاکی از این است که گروه های مختلف علائم جسمانی با یکدیگر تفاوت کیفی دارند و برای پژوهش و درمان این علائم باید این تفاوت را در نظر داشت. شیوع بالاتر علائم گوارشی در سطوح پایین تحول من، می تواند در تأیید نظریه بدکارکردی محور مغز-روده در اختلالات شدید روانشناختی باشد و برای درمان های روانشناختی و پزشکی باید این تفاوت در نظر گرفته شود و برای کودکان و افراد با سطح تحولی پایین تر در ابتلا به علائم گوارشی، علاوه بر درمان های روانی و روان پزشکی مداخلاتی جهت بهبود میکروبیوم روده صورت گیرد.
مقایسه اثربخشی روان درمانی وجودی با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر علائم روان تنی و تحمل پریشانی هیجانی در زنان دارای تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
36 - 21
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی روان درمانی وجودی با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر علائم روان تنی و تحمل پریشانی هیجانی در زنان دارای تعارضات زناشویی انجام شد.
روش : پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروههای آزمایش و کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان دارای تعارض زناشویی مراجعه کننده به مرکز خدمات مشاوره و روان درمانی پرهام شهر تهران در سال 1402- 1401 بود، که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 45 آزمودنی واجد ملاک های ورود به پژوهش انتخاب و در سه گروه (هر گروه 15 نفر) گمارش تصادفی شدند. هر یک از دو رویکرد مداخلاتی طی 8 جلسه برای گروههای آزمایش اجرا شدند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. گردآوری اطلاعات با استفاده از پرسش نامه علائم روان تنی لاکورت و پرسش نامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر انجام شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد هر دو مداخله درمانی بر کاهش علائم روان تنی و افزایش تحمل پریشانی آزمودنی های گروه آزمایش اثربخش بود (05/0>P). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نیز نشان داد بین میزان تأثیر دو رویکرد درمانی بر علائم روان تنی تفاوت معناداری وجود ندارد، اما تأثیر درمان پذیرش و تعهد بر افزایش تحمل پریشانی بیش تر از درمان وجودی است (05/0>P).
نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی دو رویکرد مداخلاتی در زنان دارای تعارض زناشویی، به روان شناسان و مشاوران شاغل در این حوزه توصیه می شود برای بهبود مسائل روان شناختی مراجعان از این روش های آموزشی و درمانی استفاده کنند.