فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۰۱ تا ۲٬۸۲۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسی توان پیش بینی خلاقیت دانش آموزان بر اساس اعتماد به نفس و ویژگی های شخصیتی آن ها می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری شامل دانش آموزان مقطع پسر متوسطه اول پارس آباد در سال تحصیلی 1402-1401 است که تعداد آن ها 4256 نفر می باشد. براساس جدول نمونه گیری مورگان و به روش خوشه ای چندمرحله ای تعداد 352 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. ابزار مورد استفاده جهت گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های سنجش خلاقیت تورنس (1979)، اعتماد به نفس آیزنک (1976)، ویژگی های شخصیتی باس و همکاران (1975) بودند. در نهایت برای بررسی فرضیه ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که به ازای هر واحد افزایش در نمرات اعتماد به نفس، خلاقیت دانش آموزان 322/0 واحد افزایش می یابد و همچنین به ازای هر واحد افزایش در نمرات ویژگی های شخصیتی، خلاقیت دانش آموزان 276/0 واحد افزایش می یابد. بنابراین در مراکز مشاوره آموزش و پرورش می توان در جهت بهبود خلاقیت دانش آموزان، آموزش های لازم جهت غلبه بر پایین بودن اعتماد به نفس و بهبود ویژگی های شخصیتی را ارائه داد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سازگار اجتماعی و تاب آوری نوجوانان دارای اضطراب اجتماعی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سازگاری اجتماعی و تاب آوری نوجوانان دارای اضطراب اجتماعی بود. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان 15 تا 18 ساله با اضطراب اجتماعی منطقه 5 آموزش و پرورش شهر تهران در سال 1402-1401 بودند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه های چند مرحله ای انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند و گروه کنترل در طول این مدت در انتظار درمان ماندند. روش جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه استاندارد سازگاری اجتماعی کالیفرنیا (کلارک و همکاران، 1953) و تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) انجام گرفت. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS در دو بخش توصیفی و استنباطی (مانکوا) انجام پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث افزایش سازگاری (شخصی و اجتماعی) در نوجوانان دارای اضطراب اجتماعی شده است. همچنین یافته ها نشان داد، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث بهبود تاب آوری در نوجوانان دارای اضطراب اجتماعی شده است. بر این اساس درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مفید جهت افزایش سازگاری اجتماعی و تاب آوری و درنتیجه کارآمدی بهتر نوجوانان دارای اضطراب اجتماعی به کار رود.
طراحی و تدوین الگوی مدیریت اینرسی در ایثارگران اداراه ورزش و جوانان و تأثیر آن بر سرمایه روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
11 - 29
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی و تدوین الگوی مدیریت اینرسی در ایثارگران اداره ورزش و جوانان و تاثیر آن بر سرمایه روان شناختی انجام شد. روش این پژوهش بصورت آمیخته (ترکیبی) کیفی و کمی بود. جامعه آماری شامل تمامی خبرگان حوزه ورزش و تربیت بدنی در بخش کیفی و کارکنان وزارت ورزش و جوانان در بخش کمی به تعداد 901 نفر در سال 1399 بود. با توجه به آمیخته بودن روش تحقیق در بخش کیفی از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی و در بخش کمی از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای استفاده شد. به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه مدیریت اینرسی که پرسشنامه ای محقق ساخته بوده و دارای 5 مؤلفه و 33 شاخص در طیف پنج درجه ای لیکرت بود و پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز و همکاران استفاده شد. داده ها از طریق معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد مدیریت اینرس در ایثارگران وزارت ورزش و جوانان دارای 5 مؤلفه بود. همچنین نتایج نشان داد مدل پژوهش از برازش کامل برخوردار بود. نتایج نشان داد اینرسی تجربه، اینرسی عملی، اینرسی بینشی، اینرسی روانشناختی و اینرسی یادگیری، بترتیب مهم ترین مؤلفه های مربوط به مدیریت اینرسی بود. همچنین نتایج حاکی از تاثیر معنادار تمام ابعاد اینرسی بر سرمایه روان شناختی بود. بر اساس یافته های حاصل از پژوهش حاضر نتیجه گیری می شود که برای طراحی و تدوین الگوی مدیریت اینرسی در وزارت ورزش و جوانان می توان از نظرات خبرگان حوزه ورزش و تربیت بدنی و کارکنان وزارت ورزش و جوانان استفاده کرد.
رابطه حمایت اجتماعی درک شده و خودکارآمدی عمومی در افراد دارای علائم اختلال بد شکلی بدنی
حوزههای تخصصی:
اختلال بد شکلی بدنی با نگرانی از بد شکلی بدن و اختلال در تصویر کردن ذهنی بدن مشخص می شود که نرخ شیوع بالایی نیز دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه حمایت اجتماعی درک شده و خودکارآمدی عمومی در افراد دارای علائم اختلال بدشکلی بدنی است. روش پژوهش از نوع توصیفی همبستگی می باشد. جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان می باشد که از میان آنها تعداد ۲۵۴ نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار بررسی شامل پرسشنامه نگرانی از بد شکلی استوزین و همکاران (۱۹۹۸)، مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی ادراک شده زمیت (۱۹۸۸) و پرسشنامه خودکارآمدی عمومی اورشلیم (2000) می باشد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار spss، نسخه 26 استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون انجام شد. نتایج نشان داد بین علائم اختلال بدشکلی بدنی با حمایت اجتماعی درک و خودکارآمدی عمومی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. با توجه به یافتههای این مطالعه میتوان نتیجه گرفت که حمایت اجتماعی ادراک شده و خودکارآمدی عمومی به عنوان متغیرهای پیش بین توان پیش بینی علائم اختلال بد شکلی بدنی را دارند.
مقایسه اثربخشی معنویت درمانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر انسجام خانوادگی و سازگاری زناشویی زنان دارای روابط خانوادگی آشفته(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
117-133
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی معنویت درمانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر انسجام خانوادگی و سازگاری زناشویی زنان دارای روابط خانوادگی آشفته بود. روش پژوهش «نیمه آزمایشی» با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش تمام زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان درمانی شهر تهران در نیمه دوم سال 1398 بودند که به روش «نمونه گیری در دسترس» به تعداد 45 تن انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری «معنویت درمانی»، «شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی» و گواه جایگزین شدند. یک گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش «معنویت درمانی» و گروه دیگر 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش «ذهن آگاهی» دریافت کردند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه «انسجام خانوادگی» (سامانی، 1381) و مقیاس «سازگاری زن و شوهر» اسپنیر (1976) استفاده شد. تجزیه تحلیل داده ها با آزمون «تحلیل کوواریانس چندمتغیره» (MANCOVA) و آزمون «تعقیبی» بنفرونی با نرم افزار آماری SPSS22 صورت گرفت. یافته ها نشان داد: هر دو برنامه مداخله ای تأثیر معناداری بر بهبود انسجام خانوادگی و سازگاری زناشویی داشتند (01/0P<). نتایج آزمون «تعقیبی» بونفرونی نشان داد: معنویت درمانی تأثیر بیشتری بر بهبود سازگاری زناشویی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی تأثیر بیشتری بر بهبود انسجام خانوادگی داشت (01/0P<). می توان بیان داشت: هر دو درمان از قابلیت های عملی خوبی برای مداخلات بالینی بر بهبود انسجام خانوادگی و سازگاری زناشویی زنان دارای روابط خانوادگی آشفته برخوردارند.
Even Wonder Woman Couldn’t Do It All: The Impacts of Superwoman Syndrome on Women with Incarcerated Partners(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
143 - 155
حوزههای تخصصی:
Incarceration affects approximately 2 million individuals, with about half the male population reporting they are in an intimate relationship; causing non-incarcerated partners to experience various stressors and challenges. Specific to women, there is a phenomenon called “Superwoman Syndrome,” which refers to various the roles women take on such as caregiver, partner, career woman, and breadwinner. This may lead to higher rates of stress and dissatisfaction, decreased family functioning, and dysfunctional patterns. This can also exacerbate feelings of resentment, dissatisfaction, and inundation, proliferating into negative feelings towards the family unit. Partner incarceration can exasperate these impacts, leading to higher rates of stress and other mental health concerns. Our goal is to address the lacunae in literature regarding the social, emotional, financial, and systemic needs of females with incarcerated partners, through advocacy of policy changes. Further, empirical exploration and research into this population can help to mitigate some of the negative effects, and produce better outcomes for both individual women, and their families.
مدل یابی مشکلات رفتاری کودکان بر مبنای شیوه های فرزند پروری با میانجی گری رابطه والد و کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
374 - 387
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل یابی مشکلات رفتاری کودکان بر مبنای شیوه های فرزند پروری با میانجی گری رابطه والد و کودک انجام شد. روش پژوهش: در مطالعه ای مقطعی در قالب طرحی همبستگی، کلیه مادران دانش آموزان مقطع ابتدایی با مشکلات رفتاری شهرستان کرج با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده که از لیست اسامی دانش آموزان با تشخیص مشکلات رفتاری انتخاب شدند. پس از کسب رضایت آگاهانه، داده های پژوهش به کمک سیاهه رفتاری کودک آخنباخ (CBCL) - نسخه والدین آخنباخ و رسکولار (2001)، پرسشنامه سبک های فرزندپروری بامریند (1973) و پرسشنامه رابطه والد و کودک پیانتا (2015) استفاده شد. برای بررسی پیش فرض های آزمون های آماری و آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس به بررسی مسیرهای مشخص شده پژوهش مطابق با مدل مفهومی پرداخته شده است. نسخه 3/3 نرم افزار اسمارت پی ال اس برای تدوین مدل تحلیل عاملی تاییدی و معادلات ساختاری و نسخه SPSS نسخه 26 برای آمار توصیفی استفاده شده است. همچنین ازتحلیل مسیر برای تعیین ضرایب مستقیم و غیر مستقیم استفاده شده است. یافته ها: نتایج به دست آمده از روش بوت استرپ و آزمون سوبل هر دو نشان می دهند اثر غیر مستقیم شیوه های فرزندپروری بر مشکلات رفتاری کودکان به واسطه رابطه کودک والد برابر 298/0- شده است و مقدار آماره سوبل در سطح اطمینان 95% معنادار شده است (001/0>P، 28/5 Sobel=). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت شیوه های فرزندپروری بر مشکلات رفتاری کودکان با توجه به نقش میانجی رابطه کودک والد تاثیر معناداری دارد. یافته های این مطالعه همسو با پیشینه پژوهشی گویای اثر گذاری شیوه های فرزند پروری با میانجی گری رابطه والد و کودک در ایجاد مشکلات رفتاری کودکان می باشند که ضمن در برداشتن تلویحات بالینی می تواند در برنامه پیشگیری مورد کاربست قرار گیرد
اثربخشی برنامۀ آموزش تاب آوری روان شناختی بر رفتارهای سلامت و بهزیستی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
371 - 386
حوزههای تخصصی:
ایـن پژوهـش بـا هـدف تعییـن اثربخشـی برنامـه آمـوزش تـابآوری روانشـناختی بـر رفتارهـای سـلامت و بهزیسـتی روانشـناختی در دانشـجویان انجـام شـد. در ایـن پژوهـش تمامتجربـی بـا طـرح پیشآزمـون _ پسآزمـون بـا گـروه کنتـرل و همـراه بـا پیگیـری، 60 دانشـجو در دو گـروه آزمایـش (30 نفـر) و کنتـرل (30 نفـر) قبـل و بعـد از آمـوزش بـه نیمـرخ سـبک زندگـی ارتقادهنـده سـلامت ـ نسـخه تجدیدنظرشـده دوم (والکـر، سیچریسـت و پنـدر، 1995) و نسـخه کوتـاه مقیاسهـای بهزیسـتی روانشـناختی (ریـف، 1989) پاسـخ دادنـد. از طریـق 10 جلسـه و هـر جلسـه دو سـاعت، برنامـه آمـوزش تـابآوری روانشـناختی بـه شـیوه گروهـی بـرای گـروه آزمایـش اجـرا شـد. نتایـج تحلیـل واریانـس مختلـط سـاده نشـان داد بسـته آمـوزش تـابآوری روانشـناختی در افزایـش رفتارهـای سـبک زندگـی سـلامتمحور شـامل مسـیٔولیتپذیری بـرای سـلامت فـردی، فعالیـت جسـمانی، تغذیـه، تحـول معنـوی، روابـط بینفـردی و مدیریـت تنیدگـی و مقیاسهـای بهزیسـتی روانشـناختی شـامل اسـتقلال عمـل، تسـلط محیطـی، تحـول فـردی، ارتبـاط مثبـت بـا دیگـران، هدفمنـدی در زندگـی و پذیـرش خـود، موثـر بـود. بـر اسـاس نتایـج ایـن پژوهـش میتـوان دریافـت تـلاش بـرای تغذیـه سـرمایه روانشـناختی و بسـط منابـع روانـی و اجتماعـی دانشـجویان از طریـق کاهـش برخـی مدلهـای تفکـر سـازشنایافته ماننـد شخصیسـازی، تفکـر سـیاه/ســفید، بیشتعمیمدهــی و همچنیــن، پربارســازی مهارتهــای رابطــه بینفــردی در مشــارکتکنندگان، مصونیــت روانــی آنهــا را موجــب میشــود.
اثربخشی مداخله بازی درمانی مبتنی بر قصه بر بازداری پاسخ و تنظیم هیجان در کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله بازی درمانی مبتنی بر قصه بر بازداری پاسخ و تنظیم هیجان در کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کودکان 9-12 ساله مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی شهر تهران در سال 1401 بود. حجم نمونه شامل 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) از جامعه آماریبود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه گواه و آزمایش جایدهی شدند. برای گروه آزمایش 8 جلسه 60 دقیقه ای جلسات بازی درمانی مبتنی بر قصه انجام شد. در این پژوهش، برای جمع آوری داده ها از مقیاس درجه بندی رفتار کودکان (سوانسون و همکاران، 1980، CBRS)، آزمون استروپ ماه و خورشید (آرشی بالد و کرنز، 1990، SMST) و سیاهه تنظیم هیجان (شیلد و سیچتی، 1998، ERC) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل آماری داده های بدست آمده، از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته ها نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون تفاوت معناداری بین پس آزمون گروه آزمایش و گواه در بازداری پاسخ و تنظیم هیجان وجود داشت(01/0P<). با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه، می توان نتیجه گرفت بازی درمانی مبتنی بر قصه منجر به بهبود بازداری پاسخ و تنظیم هیجان در در کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی می شود.
پیش بینی بدرفتاری با کودکان بر اساس خستگی قرنطینه، تحمل پریشانی و سبک های حل تعارض مادران در دوره پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ شهریور ۱۴۰۲ شماره ۶ (پیاپی ۸۷)
۲۰۴-۱۹۵
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی بدرفتاری با کودکان بر اساس خستگی قرنطینه، تحمل پریشانی و سبک های حل تعارض مادران در دوره پاندمی کرونا بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادران استان گلستان دارای کودکان 12 سال و کمتر در سال 1400 بود. 417 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس خستگی قرنطینه لابراگینو و همکاران (2020، LFS)، مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005، DTS)، پرسشنامه سبک های حل تعارض (1994، ROCI-II) و مقیاس خودگزارشی بدرفتاری با کودکان محمدخانی (2005، SCAS) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد بین خستگی قرنطینه (239/0=r؛ 01/0>P)، تحمل پریشانی (194/0-=r؛ 01/0>P) و سبک های حل تعارض (05/0>P) مادران در دوره پاندمی کرونا با بدرفتاری با کودکان رابطه معناداری وجود دارد. علاوه بر این، متغیرهای پیش بین در مجموع 7/32 درصد از تغییرات بدرفتاری با کودکان در دوره پاندمی کرونا را پیش بینی می کند. با توجه به نتایج، توجه به خستگی قرنطینه، تحمل پریشانی و سبک های حل تعارض برای کاهش بدرفتاری با کودکان تسهیل کننده خواهد بود.
اثربخشی بسته آموزشی اخلاق تحصیلی بر درگیری و شیفتگی تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ آبان ۱۴۰۲ شماره ۸ (پیاپی ۸۹)
۱۳۸-۱۲۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی بسته آموزشی اخلاق تحصیلی بر درگیری و شیفتگی تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه انجام گرفت. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان دوره متوسطه شهر سنندج در سال تحصیلی 1400 -1399 بودند که از بین آن ها با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 60 نفر انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفری آزمایش و گواه گمارده شدند. برنامه آموزش اخلاق تحصیلی هر هفته یک جلسه 90 دقیقه ای در مورد گروه آزمایش اجرا شد. برای گردآوری داده از پرسش نامه درگیری تحصیلی (زرنگ، 1391، EEQ) و شیفتگی تحصیلی (مارتین و جکسون، 2008، FSS) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون درگیری و شیفتگی تحصیلی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح001/0P< وجود داشت. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت آموزش اخلاق تحصیلی بر افزایش درگیری و شیفتگی تحصیلی دانش آموزان موثر است. با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود معلمان و دست اندرکاران حوزه آموزش در برنامه های آموزشی با به کارگیری آموزش اخلاق تحصیلی، درگیری و شیفتگی تحصیلی دانش آموزان را بهبود بخشند.
نقش میانجی عزت نفس در رابطه بین سبک های فرزندپروری و سازگاری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ شماره ۱۱ (پیاپی ۹۲)
۲۰۲-۱۹۳
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش میانجی عزت نفس در رابطه بین سبک های فرزندپروری و سازگاری تحصیلی بود. پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی به روش معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره ی متوسطه اول شهر رودسر در سال تحصیلی 1401–1400 بودند و از این جامعه، 300 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سبک های فرزندپروری (بامریند، 1973، PSI)، پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ (1965، RSES) و پرسشنامه سازگاری تحصیلی (بیکر و سریاک، 1984، SACQ) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد سبک فرزندپروری مقتدرانه و استبدادی بر سازگاری تحصیلی اثر مستقیم دارند (05/0)؛ در حالی که سبک سهل گیرانه اثر معنادار مستقیم بر سازگاری تحصیلی ندارد. از سوی دیگر نتایج نشان داد عزت نفس اثر مستقیم بر سازگاری تحصیلی دارد (05/0 P≤). همچنین تمامی سبک های فرزندپروری دارای اثر غیر مستقیم بر سازگاری تحصیلی از طریق نقش میانجی عزت نفس دارند (05/0 P≤). مدل نهایی نیز از برازش خوبی برخوردار بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت برای افزایش سازگاری تحصیلی در دانش آموزان، باید به سبک های فرزندپروری والدین و به ویژه عزت نفس دانش آموزان توجه شود.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کمال گرایی روان رنجور و خودانتقادی درونی شده در دختران کمال گرای روان رنجور: یک مطالعه آزمایشی تک موردی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کمال گرایی روان رنجور، پیامدهای روانشناختی متنوعی دارد، که در چارچوب کاربست های روان درمانی باید مورد توجه قرار گیرد. هدف: پژوهش حاضر جهت تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کمال گرایی روان رنجور و خودانتقادی درونی شده در دختران کمال گرای روان رنجور انجام شد. روش: در این پژوهش از طرح شبه آزمایشی تک موردی با خط پایه همزمان استفاده شد. جامعه آماری شامل دختران کمال گرای روا ن رنجور مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اهواز در سال ۱۴۰۱ بود، که نمونه ای شامل ۵ نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و کسب حداقل نمره خط برش ۱۴۵ در آزمون کمال گرایی روان رنجور انتخاب شد. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (توهیگ و همکاران، ۲۰۲۱) طی ۱۱ جلسه ۹۰ دقیقه ای اجرا شد. شرکت کنندگان مقیاس کمال گرایی روان رنجور (۱۹۹۴) و سطوح خودانتقادی (۲۰۰۴) را تکمیل نمودند. داده ها در سه مرحله خط پایه، درمان و پیگیری جمع آوری شد و به روش شاخص تغییر پایا، درصد بهبودی و ترسیم دیداری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج درصد بهبودی نشان داد که آزمودنی ها در مرحله درمان در متغیر کمال گرایی روان رنجور ۱۷/۶۷ و در متغیر خودانتقادی درونی شده ۱۹/۷۳، و در مرحله پیگیری در متغیر کمال گرایی روان رنجور ۳۶/۲۵ و در متغیر خودانتقادی درونی شده ۴۹/۹۰ بهبود پیدا کردند. همچنین شاخص تغییر پایای هر دو متغیر در مرحله پس از درمان و پیگیری معنی دار بود (۰/۰۵=P). نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش کمال گرایی روان رنجور و خودانتقادی درونی شده از طریق افزایش انعطاف پذیری روانشناختی، این درمان می تواند به عنوان روش مداخله ای در دختران کمال گرای روان رنجور استفاده شود.
مدل ساختاری نشانگان شخصیت مرزی براساس تجربه ترومای کودکی و سبک دلبستگی با نقش میانجی ذهنی سازی در مراجعین کلینیک روان پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (اسفند) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۲
۲۵۷۸-۲۵۶۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: نقش ترومای دوران کودکی در ایجاد اختلال شخصیت مرزی مدت ها مورد مطالعه قرار گرفته است. دقیق ترین مدل های نظری چندعاملی هستند و طیفی از عوامل از جمله ترومای دوران کودکی، سبک های دلبستگی و توانایی ذهنیت سازی را برای توضیح مسیرهای تکاملی اختلال شخصیت مرزی در نظر می گیرند. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین برازش مدل ساختاری نشانگان شخصیت مرزی بر اساس تجربه ترومای کودکی و سبک دلبستگی با نقش میانجی ذهنی سازی، انجام شد. روش: این پژوهش جزء تحقیقات توصیفی از نوع همبستگی بود که در جامعه آماری افراد با تشخیص نشانگان شخصیت مرزی مراجعه کننده به کلینیک روان پزشکی بیمارستان امام حسین شهر کرج در سال 1401 انجام شد. تعداد 319 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه شخصیت مرزی (لیشنرنیگ، 1999)، پرسشنامه سبک دلبستگی (کولینز و رید، 1990)، پرسشنامه تجربه ترومای کودکی (برن استین و همکاران، 2003) و پرسشنامه ذهنی سازی (دیمتری جویس و همکاران، 2018) بود. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها با روش همبستگی پیرسون و مدلیابی معادلات ساختاری نشان داد تجربه ترومای کودکی (0/79 =β؛ 0/01 >P)، سبک های دلبستگی اجتنابی (0/61 =β؛ 0/01>P) و اضطرابی (0/68 =β؛ 0/01 >P) بر نشانگان شخصیت مرزی تأثیر مثبت و معنادار داشته و سبک دلبستگی ایمن (0/62- =β؛ 0/01 >P) و ذهنی سازی (0/77- =β؛ 0/01 >P) بر نشانگان شخصیت مرزی تأثیر منفی و معنادار دارند. نتیجه گیری: این نتایج این می تواند برای متخصصان بالینی در زمینه درمان اختلال شخصیت مرزی کمک کننده باشد و با در نظر گرفتن نقش عوامل پیش بین در این بیماران، درمان های کارآمدی را برنامه ریزی کنند
روابط علّی ساختاری استحکام من و روابط بافتی(جو عاطفی خانواده،ارتباط با همسالان و پیوند با مدرسه) با رفتارخودآسیب رسانی در نوجوانان با میانجی گری تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۲
148 - 177
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر برسی رابطه استحکام من و روابط بافتی با رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان با میانجی گری تنظیم هیجان بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی _همبستگی بود. جامعه آماری در این پژوهش تمام دانش آموزان پسر دوره متوسطه ی دوم شهر تبریز در سال تحصیلی99_1398 بودند که از بین آنها تعداد 190نفر به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از مقیاس استحکام من محمد علی بشارت(1386)، پرسشنامه ی خودآسیب رسانی سانسون و همکاران(1998)، پرسشنامه ی جوعاطفی خانواده محمود نو درگاه فرد(1373)، پرسشنامه ادراک از ارتباط با همسالان چو و چانگ(2012)، مقیاس پیوند با مدرسه سرنکویچ و جوردانو(1992)، و پرسشنامه تنظیم هیجان گرا س و جان(2003) استفاده شد و داده ها با استفاده ازروش تحلیل مسیرمورد تحلیل قرار گرفتند. تحلیل داده ها نشان داد که استحکام من و روابط بافتی با رفتار های خودآسیب رسان نوجوانان ارتباط معنی دار دارد. یعنی افزایش استحکام من و بهبود روابط بافتی می تواند رفتارهای خود آسیب رسانی در نوجوانان را به میزان چشم گیری کاهش دهد. و همچنین تنظیم هیجان می تواند رابطه استحکام من و روابط بافتی با رفتار های خودآسیب رسان نوجوانان را میانجی گری کند. نتایج به دست آمده نشان می دهد استحکام من بالا موجب می شود که نوجوانان ظرفیت تحمل خود را در برابر ناکامی ها و ناملایمتی ها افزایش دهند. همچنین روابط بافتی ایمن و سالم به عنوان یک عامل حفاظتی از نوجوانان در برابر رفتارهای خودآسیب رسان محافظت می کند
تدوین و اعتباریابی الگوی رضایت زناشویی درپاندمی ها و ارزیابی اثر بخشی آن بر بهزیستی روان شناختی در دوره کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۵
۱۲۷-۸۸
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تدوین و اعتبار یابی الگوی رضایت زناشویی در پاندمی ها و بررسی اثربخشی آن بر بهزیستی روان شناختی در دوره کرونا اجرا شد. روش: در این پژوهش از روش تحقیق آمیخته (در بخش کیفی، از روش نظام مند نظریه داده بنیاد و در بخش کمّی، از روش نیمه آزمایشی و طرح تک آزمودنی از نوع AB) استفاده شد. مشارکت کنندگان پژوهش در بخش کیفی، 24 نفر از زنان متاهل25- 55 سال (12 نفر دارای رضایت زناشویی و 12 نفر فاقد رضایت زناشویی) بودند که با رعایت معیارهای لازم و روش نمونه گیری هدفمند تا مرز اشباع داده ها، انتخاب شدند. جامعه هدف در بخش کمّی، زنان متاهل 25 تا 55 ساله دارای فرزند 6 تا 13 ساله شهر تهران بودند که تعداد 3 نفر از آنان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در مداخله شرکت کردند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمّی، مقیاس رضایت زناشویی اینریچ (1993) و مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (1988) بود. داده ها در بخش کیفی، با استفاده از روش تحلیل مقایسه مداوم استراوس و کُربین (در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی) و در بخش کمّی، بر اساس شاخص های تحلیل دیداری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل داده ها در بخش کیفی منجر به شناسایی 79 کد باز و 26 کد محوری و 4 کد انتخابی شامل «نیازهای ارتباطی؛ ویژگی های شخصیتی؛ عوامل اجتماعی و راهبردهای رفتاری» شد. پس از تلفیق مقوله ها، الگوی رضایت زناشویی در ایام کرونا، تدوین و روایی محتوای آن تائید شد. نتایج تحقیق در بخش کمّی، اثربخشی مداخله مبتنی بر الگو بر بهزیستی روان شناختی را نشان داد. نتیجه گیری: بر اساس نتیجه پژوهش حاضر می توان از الگوی استخراج شده، جهت انجام مداخلات مشاوره ای در حوزه های زوج و خانواده برای تسهیل انطباق پذیری با بحران های مشابه استفاده کرد.
تجربه زیسته زنان متقاضی طلاق با همسر وابسته به مواد: یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
55 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تجربه زیسته زنان متقاضی طلاق با همسر وابسته به مواد بود. روش : پژوهش حاضر کیفی مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی بود. جامعه پژوهش زنان متقاضی طلاق با همسر وابسته به مواد شهر تهران در سال 1401 بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک اشباع داده ها، 17 نفر انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام گرفت. یافته ها: در این مطالعه پس از استخراج جملات و کلمات مهم از متن مصاحبه، 4 درون مایه اصلی و 16 درون مایه فرعی استخراج شد. درون مایه های اصلی شامل نارضایتی زناشویی، قطع ارتباط عاطفی، اجبار به طلاق و نگرانی در مورد آینده خود و فرزندان بود. نتیجه گیری: خانواده ها و به ویژه همسران مردان مصرف کننده مواد به دلیل قرار گرفتن در معرض آسیب پذیری شدید فردی و اجتماعی نیازمند درک و حمایت همه جانبه هستند. این یافته ها دیدگاه جدیدی به تیم درمان برای درک واقعی تر خانواده های بیماران وابسته به مواد و مشکلات واقعی آنها می دهد.
تدوین و ارزیابی اثربخشی بسته توانبخشی شناختی بر کاهش آسیب های شناختی نوجوانان فعال در فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۶)
195 - 205
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین و ارزیابی اثربخشی بسته توانبخشی شناختی بر کاهش آسیب های شناختی نوجوانان فعال در فضای مجازی انجام شد. روش پژوهش آمیخته اکتشافی (کیفی- کمّی) بود. بدین منظور با استفاده از تحلیل مضمون مقالات و مصاحبه های انجام شده با متخصصان و نوجوانان فعال در فضای مجازی، آسیب ها شناسایی شدند. بر اساس آسیب های شناختی شناسایی شده، بسته توانبخشی در 4 حوزه (توجه، پردازش اطلاعات، تفکر و شناخت اجتماعی) برای کاهش آسیب های شناختی نوجوانان در فضای مجازی تدوین شد. برای سنجش اثربخشی بسته تدوین شده، از روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. 40 نفر از دختران فعال در فضای مجازی شهر اراک که توسط ابزارهای شناختی پژوهش، غربالگری شده بودند با روش هدف مند انتخاب شدند و به صورت تصادفی 20 نفر در گروه آزمایش و 20 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. نتایج تحلیل واریانس مختلط نشان داد اجرای بسته تدوین شده باعث بهبود عملکرد گروه آزمایش در توجه، پردازش اطلاعات، تفکر و شناخت اجتماعی شده است (001/0 >p). با توجه به آنچه گفته شد می توان نتیجه گرفت، بسته تدوین شده توانبخشی شناختی برای بهبود آسیب های شناختی نوجوانان آسیب دیده در فضای مجازی مؤثر است.
مدل ساختاری ادراک درد در بیماران مبتلا به درد مفاصل مقاوم به درمان بر اساس ویژگی های شخصیتی و طرحواره های ناسازگار اولیه: نقش تعدیل کننده حمایت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
41 - 62
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سیر بالینی و جنبه های حسی یا هیجانی درد ادراک شده تحت تأثیر عوامل روانی و اجتماعی قرار دارد. بنابراین؛ هدف پژوهش حاضر بررسی مدل ساختاری ادراک درد در بیماران مبتلا به درد مفاصل مقاوم به درمان بر اساس ویژگی های شخصتی و طرحواره های ناسازگار اولیه با نقش تعدیل کننده حمایت اجتماعی، بود. روش : در این پژوهش توصیفی- همبستگی تعداد 371 بیمار مبتلا به درد مزمن مفاصل به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه شخصیتی نئو - فهرست پنج عاملی کاستا و مک کری (NEO-FFI)، مقیاس طرحواره های ناسازگار یانگ - فرم کوتاه (YSQ-SF)، مقیاس حمایت اجتماعی شربورن و استووارت (MOS-SSS ) و فرم کوتاه پرسشنامه درد مک گیل (SF‑MPQ) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار SPSS ورژن 20 و Smart-PLS ورژن 3 انجام شد. یافته ها : نتایج حاکی از همبستگی معکوس و معنی دار ویژگی های شخصیتی برون گرایی، گشودگی به تجربه، توافق پذیری، با وجدان بودن و همه مولفه های حمایت اجتماعی و همبستگی مثبت و معنادار ویژگی شخصیتی نروزگرایی و طرحواره های ناسازگار اولیه با ادراک درد در بیماران مبتلا به درد مزمن مفاصل مقاوم به درمان بود. همچنین، اثر تعدیل کننده حمایت اجتماعی در تحلیل مسیر ارتباط بین متغیرهای پنهان مدل معنادار بود. نتیجه گیری : پزشکان و متخصصان بهداشت روان می توانند از این نتایج برای اهداف درمانی و پیشگیری از وضعیت هیجانی منفی بیماران مبتلا به درد مزمن در تصمیمات بالینی و غیر بالینی استفاده کنند.
تدوین بسته آموزشی مبتنی بر قالب های معنایی و تأثیر آن بر مهارت نوشتن دانش آموزان پایه ششم دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تازه های علوم شناختی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹۸)
۱۶۰-۱۴۸
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نوشتن را می توان از جمله بزرگ ترین چالش های مقاطع مختلف تحصیلی از دبستان تا دوره های تحصیلات تکمیلی دانشگاه برشمرد. هدف پژوهش تدوین بسته آموزش غیرمستقیم قالب های معنایی و تأثیر آن بر مهارت نوشتن دانش آموزان بود. روش کار: پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون، با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر پایه ششم دوره دبستان شهر رشت در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که از میان آنها 100 دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده گرفتند. ابزار سنجش شامل یک پرسشنامه ده گزینه ای محقق ساخته بود. بسته آموزش غیرمستقیم قالب های معنایی طی 10 جلسه 60 دقیقه ای به صورت هفته ای دو جلسه با استفاده از روش تکلیف محور برای دانش آموزان گروه آزمایش در دو مدرسه دخترانه و پسرانه صورت پذیرفت. گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای در آن زمان دریافت نکردند. در پایان جلسات آموزشی، از هر دو گروه آزمایش و کنترل در شرایط یکسان پس آزمون گرفته شد و نتایج با نرم افزار SPSS-26 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بسته آموزشی قالب های معنایی بر مهارت نوشتن دانش آموزان پایه ششم دبستان تأثیرگذار است. به سخن دیگر، میزان پیشرفت در نگارش دانش آموزانی که در جلسات آموزشی شرکت کرده بودند در مقایسه با گروه کنترل افزایش معناداری داشت (01/0P<). نتیجه گیری: با استناد به نتایج پژوهش، می توان بسته آموزش غیرمستقیم قالب های معنایی را به عنوان تسهیل کننده در امر یادگیری و عاملی موثر بر مهارت نوشتن دانش آموزان پایه ششم دبستان پیشنهاد داد. به طوری که به صورت عملی در مدارس و دوره های آموزشی برای آموزگاران در نظر گرفته شود.