فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶٬۱۲۱ تا ۲۶٬۱۴۰ مورد از کل ۳۵٬۲۸۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش اضطراب امتحان تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم بود. روش: جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم دبیرستان منطقه 5 تهران بود که از این تعداد 24 نفر به روش نمونه گیری در دسترس براساس نمره اضطراب امتحان اسپیل برگر (1980) انتخاب شد که نمونه آماری را تشکیل دادند. این ۲۴ نفر به طور همتا در ۲ گروه ۱۲ نفره آزمایش و کنترل گزینش شدند که گروه آزمایش، 8 جلسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کرد و گروه کنترل در لیست انتظار قرار داشتند. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج به دست آمده از مقایسه پس آزمون اضطراب امتحان در دو گروه با کنترل کردن اثر پیش آزمون حاکی از این است که پس از شرکت در جلسات درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، نمرات اضطراب امتحان دانش آموزانی که در گروه آزمایش شرکت داشتند، نسبت به دانش آموزانی که در گروه گواه جایگزین شده بودند، کاهش معناداری داشته است نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان می شود. به عبارت دیگر دانش آموزان با شرکت در جلسات درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می توانند بر اضطراب امتحان خود فائق بیایند.
نقش واسطه ای اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل در رابطه بین هیجان خواهی و همنوایی با گرایش به رفتارهای پرخطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۷
۵۴-۲۵
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل در رابطه ی بین هیجان خواهی و همنوایی با گرایش به رفتارهای پرخطر (از جمله مصرف مواد، سیگار و الکل) در دانشجویان بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدختر در سال تحصیلی 1401-1400 بود. حجم نمونه بر اساس قاعده کلاین برابر با 225 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری در دسترس و با پرسشنامه آنلاین انتخاب شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل، مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی، مقیاس هیجان خواهی و مقیاس همنوایی بود. داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آموس-24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد همنوایی تاثیر مستقیم و معناداری و تاثیر غیرمستقیم معناداری به واسطه ی اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل بر گرایش به رفتارهای پرخطر داشت. هیجان خواهی بر گرایش به رفتارهای پرخطر اثر مستقیم معناداری داشت، اما به واسطه اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل بر گرایش به رفتارهای پرخطر اثر غیرمستقیم معناداری نداشت. علاوه بر این، اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل بر گرایش به رفتارهای پرخطر دارای اثر مستقیم معناداری بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، افزایش همنوایی و هیجان خواهی باعث افزایش بیشتر اعتیاد به شبکه های اجتماعی می شود که نتیجه آن افزایش رفتارهای پرخطر است. بنابراین، با کاهش همنوایی و هیجان خواهی می توان اعتیاد به شبکه های اجتماعی را کاهش داد و از بروز رفتارهای پرخطر در دانشجویان جلوگیری کرد.
شناسایی کارکرد متفاوت سوال بر اساس نظریه سوال- پاسخ: کاربرد الگوی تک- پارامتری با استفاده از نرم افزار بای لوگ- ام جی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
: مقاله حاضر به دنبال توصیف و تشریح روش تشخیص کارکرد متفاوت سوال در چارچوب نظریه سوال-پاسخ با استفاده از الگوی یک پارامتری با تاکید بر سوگیری داخلی در یک آزمون است.روش: ابتدا مبانی نظری رویکرد معرفی شد. و به دنبال آن به منظور ارائه عملی روش داد های خرده مقیاس گرامر در بخش تخصصی دفترچه زبان انگلیسی آزمون سراسری در سال 1384 با نرم افزار بای لوگ- ام جی تحت الگوی یک پارامتری با دو روش مقایسه سطوح مقادیر دشواری در دو گروه و آزمون نسبت درست نمایی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشانداد که بین مقدار دشواری سوال 8 در دو گروه تفاوت معنادار است. این موشعو با برازش بهتر الگوی دارای کارکرد متفاوت سوال در مقایسه با الگوی بدون کارکرد متفاوت سوال ( با الفای 5%)تایید شد. در واقع احتمال پاسخ درست 8 برای گروه مردان در مقایسه با گروه زنان بیشتر بوده است. نتیجه گیری: اهمیت بررسی کارکرد متفاوت سوال در آزمون های مختلف روز به روز در حال افزایش است. روش های موجود در نظریه کلاسیک به خاطر وجود تغییر پذیری شاخص های آن برای شناسایی این موضوع مفید نیستند. در مقابل روش هایی موجود در بافت نظریه سوال- پاسخ برای انجام این کار مفیدتر هستند.
پیش بینی بهزیستی روانشناختی دانشجویان بر اساس بخشودگی و معنا در زندگی با توجه به نقش واسطه ای عواطف مثبت و منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیا محیط آموزشی بهزیستی روانشناختی کودکان پیش دبستانی را متأثر می سازد؟ تحلیل نقش انضباط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قوانین و اقدامات انضباطی رایج در محیط آموزشی عاملی مهم در شکل گیری عواطف و رفتار دانش آموزان است که می تواند از این مسیر، بهزیستی آنان را متأثر سازد؛ ازاین رو، هدف این پژوهش، شناسایی نقش فرآیند انضباط بر بهزیستی روانشناختی کودکان در مراکز پیش دبستانی بود که دستیابی به آن به واسطه روش پیمایش کیفی حاصل شد. شرکت کنندگان در پژوهش، به روش هدفمند، از بین مربیان مشغول به فعالیت در مراکز پیش دبستانی انتخاب شدند و پس از مصاحبه با 16 نفر، اشباع نظری حاصل شد. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. برای دست یابی به یافته ها از روش تحلیل کیفی با فن کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و انتخابی) استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که بعضی از اقدامات انضباطی بر بهزیستی روانشناختی کودکان، نقش مثبت و برخی دیگر نقش منفی دارند. فرآیند انضباط به واسطه راهبردهای انضباطی خوشایند و مقررات توسعه دهنده روابط بین فردی، بر بهزیستی روانشناختی کودکان نقش مثبت داشت و ازطریق راهبردهای تضعیف کننده خودپنداره مثبت و همچنین، راهبردها و مقررات انضباطی تهدیدکننده خودمختاری و استقلال، تأثیر منفی بر بهزیستی روانشناختی به جای گذاشت. بر اساس این، برقراری انضباط مشارکتی مبتنی بر توسعه روابط و احساس مثبت به منظور ارتقای بهزیستی روانشناختی کودکان در مراکز پیش دبستانی به مربیان توصیه می شود.
تاثیر آموزش فراشناختی بر کاهش مشکلات ریاضی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خواندن و نوشتن ریاضی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: یادگیری مقوله ای برون از زندگی نیست، بلکه در بطن زندگی انتظار می کشد تا درک شود. یادگیری چون چتر بزرگی است که بر همه رویدادهایی که بر شما واقع می شود سایه می افکند.به همین منظور این پژوهش به بررسی تأثیر آموزش راهبردهای فراشناختی بر کاهش مشکلات ریاضی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خواندن و نوشتن می پردازد. روش: پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان 11-8 سال دختر و پسر شهرستان ساری سال تحصیلی 97-96 بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و در دو گروه کنترل و آزمایش (هر گروه 15 نفر) به طور تصادفی قرار گرفتند. . برای تعیین تأثیر آموزش فراشناخت برای اختلال خواندن و نوشتن پیش آزمون و پس آزمون محقق ساخته که توسط کارشناسان مربوطه مورد تأیید قرار گرفته است، استفاده شد (بر مبنای آزمون استاین و هالان ). برای تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش آمار توصیفی و آمار استنباطی از نرم افزار spss استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد که آموزش فراشناخت بر کاهش مشکلات دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری در درس ریاضی موثر است. نتیجه گیری : با توجه به اثربخشی آموزش فراشناختی در بهبود عملکرد آزمودنی ها مطالعه حاضر و افزایش انگیزه و علاقه دانش آموزان دارای اختلال ریاضی خواندن و نوشتن و آموزش این راهبردها می تواند به عنوان بخشی از برنامه کلاس درس آموزشگاهی در مدارس عادی و استثنایی گنجانده شود .
مقایسه ی سبک های دفاعی و هراس اجتماعی افراد ترنسکشوال با افراد عادی
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای سبک های دفاعی و هراس اجتماعی افراد ترنسکشوال با افراد عادی بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل ترنس های مراجعه کننده به دی کلینیک میرداماد واقع در شهر تهران برای تغییر جنسیت در فاصله زمانی خرداد لغایت شهریور 1399 بود که با افراد عادی شهر تهران مورد مقایسه قرار گرفتند. تعداد نمونه 60 نفر (30 نفر ترنسکشوال و 30 نفر عادی) شیوه نمونه گیری به صورت در دسترس و هدفمند بود. جهت بررسی از دو پرسشنامه هراس اجتماعی کانور و همکاران (2000) و سبک های دفاعی آندروز و همکاران (1993) استفاده شد. نتایج نشان داد میانگین سبک های رشد نیافته و روان آزرده در افراد ترنسکشوال بالاتر از افراد عادی می باشد. همچنین میانگین سبک دفاعی رشد یافته در افراد ترنسشکوال پایین تر از افراد عادی می باشد. اما بین میزان هراس اجتماعی در افراد ترنسکشوال و عادی تفاوت معناداری به دست نیامد.
مقایسه تأثیر تبلیغات برند بر الگوی امواج مغزی مصرف کنندگان علاقمند و غیر علاقمند به برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال سوم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
131 - 142
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه تاثیر تبلیغات برند بر الگوی امواج مغزی مصرف کنندگان علاقمند و غیرعلاقمند به برند نایک انجام شد. روش: مطالعه حاضر از نوع علّی - مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر دانشجویان پسر دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 96-95 بودند. ابتدا با استفاده از اعلام فراخوان و پرسشنامه محقق ساخته میزان علاقمندی به برند، دانشجویان علاقمند و غیر علاقمند به برند شناسایی شدند و از این افراد به صورت تصادفی ساده 20 نفر علاقمند و 20 نفر غیر علاقمند به برند انتخاب شد. سپس کلیپ ویدیوئی تبلیغاتی که اصول نورومارکتینگ در آن رعایت شده باشد پخش و همزمان از این افراد در باندهای فرکانسی دلتا، تتا، آلفا و بتا ثبت الکتروانسفالوگرافی کمی به عمل آمد. سپس داده های استخراج شده با روش تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند و کلیه مراحل توسط نرم افزار SPSSنسخه 19 محاسبه گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد بین افراد علاقمند و غیر علاقمند به برند تبلیغاتی تفاوت معناداری وجود دارد. در فرکانس دلتا، تتا و آلفا بین دو گروه تفاوت معناداری وجود داشت (P0/05). نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش می توان گفت درک عملکردهای اولیه مغز انسان در بررسی رفتار خرید مصرف کننده با استفاده از دستگاه های الکتروفیزیولوژیک امکان پذیر است.
اثربخشی آموزش برنامه ریزی عصبی-کلامی بر اهمال کاری تحصیلی و خودتنظیمی هیجانی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش برنامه ریزی عصبی-کلامی بر اهمال کاری تحصیلی و خودتنظیمی هیجانی دانش آموزان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان در حال تحصیل در مقطع متوسطه اول منطقه 4 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. ابزارهای اندازه گیری پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی (APQ) (سولومون و راثبلوم، 1984) و پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی (ERQ) (هافمن و کاشدن، 2010) بودند. آموزش برنامه ریزی عصبی-کلامی بر اهمال کاری تحصیلی و خودتنظیمی هیجانی به مدت 10جلسه 60 دقیقه ای و هفته ای دو بار بر روی گروه آزمایش اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که آموزش برنامه ریزی عصبی-کلامی بر کاهش اهمال کاری تحصیلی و افزایش خودتنظیمی هیجانی تأثیر داشته است (05/0P<). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که آموزش برنامه ریزی عصبی-کلامی موجب کاهش اهمال کاری تحصیلی و افزایش خودتنظیمی هیجانی دانش آموزان می شود، لذا اجرای کارگاه های آموزشی مبتنی بر این مفاهیم در مدارس توصیه می شود.
مقایسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و توان بخشی شناختی حافظه فعال بر اضطراب و افسردگی دختران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و توان بخشی شناختی حافظه فعال بر اضطراب و افسردگی در دختران مجرد 25 تا 35 سال بود. روش کار: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری و با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام دختران مراجعه کننده به مراکز روان شناختی و مشاوره شهرستان سبزوار در سال 1398 بودند که از این مراجعان 45 نفر به صورت در دسترس انتخاب و با تصادفی سازی در 2 گروه آزمایش و 1 گروه گواه قرار گرفتند. شرکت کنندگان در پژوهش حاضر برای پیش آزمون_پس آزمون، پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند و به پرسشنامه چهار سامانه ای اضطراب و پرسشنامه افسردگی بک پاسخ دادند. شرکت کنندگان دو گروه مداخله تحت 8 جلسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و 10 جلسه توان بخشی شناختی حافظه فعال قرار گرفتند. یافته ها: نتایج به دست آمده در پژوهش حاضر نشان داد هر دو مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و توان بخشی شناختی حافظه فعال نسبت به گروه کنترل بر متغیر اضطراب (001/0=P) و متغیر افسردگی (001/0=P) اثر کاهنده داشته است. در مقایسه میان درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و توان بخشی شناختی حافظه فعال در تأثیر بر متغیر اضطراب مشاهده شد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد اثربخشی بیشتری نسبت به توان بخشی شناختی حافظه فعال بر کاهش اضطراب دختران داشته است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد هر دو مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و توان بخشی شناختی حافظه فعال بر کاهش اضطراب و افسردگی دختران مؤثر هستند و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد اثربخشی بیشتری نسبت به توان بخشی شناختی حافظه فعال بر کاهش اضطراب دختران داشته است.
رابطه هوش معنوی و خودشناسی منسجم با رضایت از زندگی دانشجویان تحت حمایت کمیته امداد امام خمینی شهرستان ارومیه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش معنوی و خودشناسی منسجم با رضایت از زندگی دانشجویان تحت حمایت کمیته امداد شهرستان ارومیه انجام شد روش: روش پژوهش همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی شهرستان ارومیه در سال 95-1394 بودند که 200 نفر به شیوه دردسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. از مقیاس رضایت از زندگی دینر و همکاران (1985)، مقیاس خودگزارشی هوش معنوی کینگ (2008) و مقیاس خودشناسی منسجم قربانی و همکاران (2008) برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که که بین متغیرهای خودشناسی منسجم ، هوش معنوی ، تفکر وجودی انتقادی ، تولید معنای شخصی، آگاهی متعالی و بسط حالت هشیاری با رضایت از زندگی دانشجویان تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی ارومیه رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. و تحلیل رگرسیون بیانگر این است که قویترین تبیین کننده واریانس رضایت از زندگی بین متغیرهای پیش بین هوش معنوی است.(P<0.05) نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر بیانگر این است که مهمترین متغیر مرتبط با رضایت از زندگی که از شاخصهای مهم بهباشی است هوش معنوی است و تمرکز بر پرورش این هوش در خانواده و محیط آموزشی حائز اهمیت است.
همبستگی نستوهی، تنیدگی و حمایت اجتماعی با سازش یافتگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره پانزدهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۵۹
408-421
حوزههای تخصصی:
سازش یافتگی زناشویی که با سطوح بالای رضامندی، به هم پیوستگی، همرایی، و اب رازگری عاطفی متمایز می گردد، همواره به مثابه یک بعد حائز اهمیت از کیفیت زندگی همسران قلمداد شده است. تفحص در عوامل مبین سازش یافتگی زناشویی می تواند در بهبود کیفیت زندگی همسران مؤثر واقع گردد. از اینرو این پژوهش به منظور بررسی رابطه نستوهی، تنیدگی و حمایت اجتماعی با سازش یافتگی زناشویی زوج های مراجعه کننده به مراکز خدمات روانشناختی انجام گرفت. روش همبستگی برای انجام پژوهش به کار بسته شده است. از میان تمام زوج های مراجعه کننده به مراکز خدمات مذکور شهر کرمانشاه درسال 1392، 145 نفر به عنوان نمونه در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مق یاس های نستوهی اهواز (1377)، تنیدگی ادراک شده (1983)، حمایت اجتماعی (1374) و سازش یافتگی دونفره (1976) استفاده شده است. برای تحلیل داده ها علاوه بر روش های آمار توصیفی، روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون بکار بسته شد. یافته های پژوهش نشان داد که رابطه میان نستوهی و حمایت اجتماعی با سازش یافتگی زناشویی، با ضرایب همبستگی 5/55 و 1/41، معنی دار (0/01 P> ) و رابطه میان تنیدگی با سازش یافت گی زناشویی، با ضریب همبستگی 70/9-، معنی دار (0/01 P> ) بوده است. نتایج تحلیل رگرس یون امکان پیش بینی سطح سازش یافتگی زناشویی را با اطلاع از سطح نستوهی، تنیدگی و حمایت اجتماعی نشان می دهد.
نقش میانجی انزوای اجتماعی در رابطه بین سیستم های مغزی-رفتاری و ویژگی های شخصیتی هگزاکو با تحمل پریشانی در افراد وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
221 - 258
حوزههای تخصصی:
یکی از بزرگترین مشکلات جوامع انسانی معضل وابستگی به مواد است که سلامت جامعه، خانواد و فرد را به خطر می اندازد و باعث از دست رفتن کارکردهای فردی، شغلی، خانوادگی و اجتماعی می شود. بنابراین، هدف از این پژوهش بررسی نقش میانجی انزوای اجتماعی در رابطه بین سیستم های مغزی-رفتاری و ویژگی های شخصیتی هگزاکو با تحمل پریشانی در افراد وابسته به مواد مخدر بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه مردان وابسته به مواد مخدر مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تهران در سال 1399 بودند. حجم نمونه 400 نفر از این افراد بر اساس دیدگاه کلاین(2015) و به شیوه نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب و به مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر، مقیاس سیستم های مغزی/رفتاری کارور و وایت، سیاهه ویژگی های شخصیتی هگزاکو اشتون و لی و مقیاس انزوای اجتماعی راسل پاسخ دادند. پس از کنار گذاشتن 63 پرسشنامه داده پرت، 337 نفر با ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق مدل معادلات ساختاری با استفاده از SPSS و AMOS نسخه 24 تحلیل شد. نتایج نشان داد بیشتر مسیرهای مستقیم معنادار شدند. همچنین اثرات غیرمستقیم ویژگی های شخصیتی هگزاکو(صداقت-فروتنی، برون گرایی و توافق) از طریق انزاوی اجتماعی بر تحمل پریشانی معنادار بود، اما اثرات غیرمستقیم سیستم های مغزی-رفتاری از طریق انزاوی اجتماعی بر تحمل پریشانی معنادار نبودند. مدل ساختاری اصلاح شده پژوهش برازش مطلوب و قابل قبول با داده های پژوهشی داشت و این گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر تحمل پریشانی در افراد وابسته به مواد مخدر می باشد.
تأثیر توانمندسازی مبتنی بر سلامت جنسی روی رفتارهای پرخطر و بهبود خویشتن داری جنسی نوجوانان دختر واجد سرپرست ناکارآمد بهزیستی استان آذربایجان شرقی
حوزههای تخصصی:
دوران نوجوانی به دلیل نمویافتگی جنسی یکی از حساس ترین دوران زندگی است؛ که نیازمند آموزش و توانمندسازی مبتنی بر سلامت جنسی است. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر توانمندسازی مبتنی بر سلامت جنسی روی رفتارهای پرخطر و بهبود خویشتن داری جنسی نوجوانان دختر 12-18 سال واجد سرپرست ناکارآمد بهزیستی استان آذربایجان شرقی صورت گرفت. این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش همه نوجوانان دختر 12-18 سال واجد سرپرست ناکارآمد اداره بهزیستی شهرستان تبریز در سال 1397 بودند که شمار آن ها 82 نفر بود که از میان مراکز نگه داری کودکان و نوجوانان دو مرکز گزینش و سپس 30 دختر نوجوان به شیوه هدفمند گزینش و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند، به این صورت که نخست پرسشنامه ها میان نوجوانان دختر توزیع شده و آزمودنی های گروه آزمایش، تحت آموزش توانمندسازی مبتنی بر سلامت جنسی، به مدت هشت جلسه قرارگرفته و در برابر، گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت نکردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خویشتن داری جنسی (جعفری، 1386)، پرسشنامه رفتارهای پرخطر (گولون و مور، 2000) و پرسشنامه سیستم کنترل رفتار پرخطر جوانان (زاده محمدی و احمدآبادی، 2008) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس انجام گرفت. برآمدهای پژوهش نشان داد که آموزش توانمندسازی مبتنی بر سلامت جنسی بر رفتارهای پرخطر و مؤلفه های آن ( F=25/774 ) و خویشتن داری جنسی ( F=5/08 ) نوجوانان تأثیر معنادار داشت (05/0> P ). بر پایه یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش سلامت جنسی در نوجوانان واجد سرپرست ناکارآمد به دلیل مشکلات روان شناختی که در مراکز بهزیستی دارند، می تواند نقش برجسته ای در زمینه کاهش رفتارهای پرخطر و افزایش خویشتن داری در برابر مشکلات جنسی داشته باشد.
رابطه بین کمال گرایی و سبک های دفاعی در نوجوانان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه رابطه بین کمال گرایی و سبک های دفاعی در نوجوانان صورت گرفت. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه ی دانش آموزان دوره متوسطه ناحیه دو شهرستان ساری به تعداد 2800 نفر(1550 نفر دختر و1250 پسر)که در سال تحصیلی 94-93 مشغول به تحصیل هستند. نمونه آماری با توجه به جدول کرجسی و مورگان تعداد 338 نفر هستند که به صورت تصادفی طبقه ای از بین دانش آموزان انتخاب شدند .برای گردآوری داده ها از دو روش میدانی وکتابخانه ای استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها دو پرسشنامه کمال گرایی هیل و همکاران (2004) وپرسشنامه سبک های دفاعی (DSQ) اندروز وهمکاران (1993) می باشد. در این تحقیق به منظور تجزیه و تحلیل داده ها هم از روش توصیفی و هم از روش استنباطی استفاده شده است. در بخش یافته های توصیفی،با استفاده از جداول و نمودارها و در بخش یافته های استنباطی نیز تجزیه و تحلیل برای بررسی فرضیه از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی و آزمون t توسط نرم افزارهای SPSS انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین تغییرات متغیر ملاک سبک های دفاعی و متغیرهای پیش بین کمال گرایی دانش آموزان دوره متوسطه مدارس ناحیه دو شهرستان ساری رابطه رگرسیونی معنی دار برقرار است.
مدل ساختاریِ روابط رهبری اخلاقی مدیران دانشگاهی و عملکرد آموزشی اعضای هیأت علمی با نقش میانجی اخلاق حرفه ای آنان در واحدهای جامع دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : توسعه عملکرد حرفه ای اعضای هیئت علمی، به وجود شرایط و بستری مناسب نیاز دارد که رهبری اخلاقی مدیران می تواند یکی از عوامل مؤثر در این زمینه باشد. این مطالعه با هدف تدوین مدل ساختاری روابط بین رهبری اخلاقی مدیران دانشگاهی و عملکرد آموزشی اعضای هیأت علمی با نقش میانجی اخلاق حرفه ای آنان، انجام گردید. روش کار: این پژوهش در تحصیلی 96-1395 و با روش توصیفی- همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر کلیه اعضای هیأت علمی واحدهای جامع دانشگاه آزاد اسلامی که از بین آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، یازده واحد جامع دانشگاهی از نواحی شمالی، جنوبی، شرقی، غربی و مرکزی کشور به صورت تصادفی انتخاب و سپس متناسب با تعداد اعضای هیأت علمی هر یک از واحدهای مذکور و از طریق نرم افزار برآورد حجم نمونه SPSS Sample Power ، 400 نفر به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه محقق ساخته رهبری اخلاقی، اخلاق حرفه ای و عملکرد آموزشی استفاده گردید. روایی محتوایی این پرسشنامه ها با کمک نظرات متخصصان و روایی سازه آنها از طریق تحلیل عاملی تأیید گردید و پایایی آنها نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برابر 93/0، 90/0 و 89/0 محاسبه گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای آماری SPSS 23 و Amos Graphic استفاده شد. یافته ها: اهم یافته های پژوهش حاکی از آن بود که متغیر رهبری اخلاقی مدیران دانشگاه در مجموع 80 درصد از واریانس متغیر عملکرد آموزشی اعضای هیأت علمی را تبیین می کند و در حد بالایی توان تبیین واریانس متغیر عملکرد آموزشی اعضای هیأت علمی را دارد و برازش داده ها به مدل برقرار است، همچنین نتایج نشان داد متغیر اخلاق حرفه ای اعضای هیأت علمی در رابطه بین دو متغیر رهبری اخلاقی مدیران و عملکرد آموزشی اعضای هیأت علمی نقش میانجی ایفا می کند. در مجموع همه شاخص ها دلالت بر مطلوبیت مدل معادله ساختاری دارند. نتیجه گیری: در مجموع مدل معادلات ساختاری طراحی شده بر اساس جامعه آماری، نشان از اهمیت نقش رهبری اخلاقی مدیران دانشگاهی و همچنین اخلاق حرفه ای اعضای هیئت علمی در توسعه عملکرد آموزشی آنها دارد. بر این اساس ضروریست مدیران دانشگاهی با رعایت اصول و مبانی ارزشی و اخلاقی در مدیریت و رهبری واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی، بستر مناسبی را در جهت توسعه عملکرد اعضای هیئت علمی و تحقق رسالتهای خطیر نظام آموزش عالی، فراهم نمایند.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر عدم تحمل بلاتکلیفی بر نگرانی و اضطراب زنان مبتلا به اضطراب کرونا (گزارش موردی)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شیوع و دنیاگیری کووید-19 علاوه بر تعداد زیاد ابتلا و مرگ و میر فراوان، منجر به مشکلات روانشناختی از جمله اضطراب کرونا شده که زنان بیش از مردان در معرض این اضطراب قرار دارند. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر عدم تحمل بلاتکلیفی بر نگرانی و اضطراب زنان مبتلا به اضطراب کرونا بود. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع گزارش موردی با خط پایه چندگانه و پیگیری دوماهه بود. سه بیمار زن به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس ملاک های تعیین شده برای ورود به پژوهش از جامعه آماری مورد نظر انتخاب شدند و به مدت 15 جلسه بر اساس پروتکل درمان شناختی رفتاری مبتنی بر عدم تحمل بلاتکلیفی تحت درمان قرار گرفتند. شرکت کنندگان سه بار در مرحله خط پایه و در جلسات 3، 6، 9، 12 و 15 و همچنین در جلسات پیگیری ماهیانه به مدت دوماه با تکمیل مقیاس اضطراب بیماری کرونا، پرسشنامه نگرانی پنسیلوانیا و پرسشنامه ابعاد نگرانی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها به روش ترسیم دیداری، درصد بهبودی و شاخص تغییر پایا تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج بیانگر این بود که درمان شناختی رفتاری مبتنی بر مدل عدم تحمل بلاتکلیفی بر نگرانی و اضطراب کرونای زنان از نظر بالینی و به لحاظ آماری موثر بوده است (05/0>p). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که درمان شناختی رفتاری مبتنی بر عدم تحمل بلاتکلیفی می تواند یک مداخله موثر برای کاهش نگرانی و اضطراب زنان مبتلا به اضطراب کرونا باشد.
نقش میانجی گری نظم جویی شناختی در پیش بینی نشخوار فکری بر اساس تحمل پریشانی در بیماران تحت درمان نگهدارنده متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی گری نظم جویی شناختی در پیش بینی نشخوار فکری بر اساس تحمل پریشانی در بیماران تحت درمان نگهدارنده متادون بود. روش کار: روش پژوهش توصیفی _ همبستگی و جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام بیماران تحت درمان نگهدارنده متادون شهر تهران در سال ۱۳۹۶ بود. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد رابطه غیر مستقیم بین تحمل پریشانی و نشخوار فکری به واسطه نظم جویی شناختی معنادار است (0/01 P< ) . نتیجه گیری: اگر افراد قادر به تسکین این هیجان ها نباشند، تمام توجه شان جلب این هیجان آشفته کننده می شود. در این میان نظم جویی شناختی هیجان احتمالاً نقش به سزایی را ایفا می کند. راهبردهای منفی نظم جویی هیجان هر یک به علت ماهیت ناسازگارانه خود منجر به تشدید هیجان های منفی می شوند و ممکن است در طول فرآیند تنظیم شناختی هیجان با نشخوار فکری تعامل و منجر به افزایش نشخوار فکری شوند.
آسیب های درون فردی و بین فردی روابط دختران نوجوان با جنس مخالف (تحلیل کیفی)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه درک عمیق تجربه ی دختران نوجوانی است که با جنس مخالف بودند یا کسانی که تجربه این روابط را قبلاً داشتند. روش تحقیق، کیفی و از نوع پدیدار شناسی بود که از طریق مصاحبه ی عمیق در نهایت با 10 نفر از مشارکت کنندگان که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند بود، انجام گرفت. افراد مورد مطالعه در این پژوهش را دختران 19-15 ساله ای شهر دستگرد برخوار که حداقل 6 ماه با جنس مخالف در ارتباط بودند،تشکیل می داد. اطلاعات به روش کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با تجزیه و تحلیل داده ها تعداد 199 عبارت معنادار در مورد آسیب ها بدست آمد که تمامی مفاهیم با توجه با ماهیت آنان در طبقه بندی جداگانه ای قرار گرفتند. طبقه بندی ها بر اساس مصاحبه های انجام شده در زمینه آسیب ها شامل پنج شاخه اصلی تحصیلی، روانشناختی، خانوادگی، جسمانی، اجتماعی و در نهایت به دو گروه اصلی آسیب ها درون فردی و بین فردی دسته بندی شد. در مجموع برای آسیب ها 30 تم بدست آمد. نتایج پژوهش نشان داد که آسیب ها ی ارتباط با جنس مخالف در دختران بیشتر بر پایه امور روانشناختی و درون روانی استوار است و کمتر بر پایه امور بین فردی و اجتماعی.
تدوین مدل خطرپذیری اعتیاد نوجوانان بر اساس تحمل پریشانی و تنظیم هیجان: نقش واسطه ای طرحواره های ناسازگار اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
403 - 423
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی خطرپذیری اعتیاد نوجوانان بر اساس تحمل پریشانی و تنظیم هیجان با نقش واسطه ای طرحواره های ناسازگار اولیه بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه نوجوانان پسر که در شش ماهه نخست سال تحصیلی 96-97 در مدارس متوسطه دوره دوم شهر قم مشغول به تحصیل بودند، تشکیل دادند که تعداد آن ها 2150 نفر بود. از میان آن ها 400 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه مقیاس پذیرش اعتیاد وید و همکاران (1992)، پرسشنامه تحمل آشفتگی سیمونز و گاهر (2005)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2001) و پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (1994) بودند. سپس داده های حاصل با استفاده از روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تحمل پریشانی به صورت غیر مستقیم و از طریق طرحواره های محدودیت های مختل، دیگر جهت مندی و گوش به زنگی و بازداری به صورت غیر مستقیم توانست خطرپذیری اعتیاد را پیش بینی کند. همچنین تنظیم هیجان سازش یافته و سازش نیافته هم به صورت مستقیم و هم غیر مستقیم و از طریق طرحواره های محدودیت های مختل، دیگر جهت مندی و گوش به زنگی و بازداری توانستند خطرپذیری اعتیاد را پیش بینی کنند (001/0p<). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت که متغیرهای تحمل پریشانی، تنظیم هیجان و طرحواره های ناسازگار اولیه می توانند نقش مهمی در خطرپذیری اعتیاد نوجوانان داشته باشند و لزوم توجه به این متغیرهای مهم در برنامه های پیشگیری از اعتیاد باید مدنظر قرار گیرد.