هدف از این تحقیق «بررسی تأثیر مشارکت دانش آموزان کلاس ششم در شیوه آموزشی «حلقه های کندوکاو» بر مهارت تفکر انتقادی در سواد رسانه ای (انیمیشن) در شهر تهران سال تحصیلی 94-93» می باشد. جامعه پژوهش کلیه دانش آموزان پایه ششم دوره ابتدایی شهر تهران می باشد که از این میان نمونه ای شامل 48 نفر به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب گردید و به همان شیوه تصادفی نیز در دو دسته آزمایش و گواه قرار گرفتند. یافته ها با اطمینان 99% نشان داد که مشارکت دانش آموزان در حلقه های کندوکاو بر مهارت تفکر انتقادی دانش آموزان تأثیر می گذارد. این تأثیر بر مهارت استدلال استقرائی، استدلال قیاسی، تحلیل مشاهده ای پیام های رسانه ای، قدرت اعتماد پذیری و قدرت فرضیه سازی دانش آموزان نیز معنادار بود. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که با بهره گیری از روش های آموزشی همچون «حلقه های کندو کاو» که سبب رشد تفکر انتقادی می شوند می توان سواد رسانه ای دانش آموزان را بهبود بخشید.
ارتباطات کلامی یکی از شیوه های بسیار مهم و اصلی در ایجاد ارتباط انسان ها با یکدیگر می باشد که بخش عمده ای از زندگی و روابط اجتماعی انسان را در بر می گیرد. قرآن به عنوان کامل ترین کتاب هدایتی وتربیتی برای اصلاح و هرچه بهتر کردن این بخش مهم از زندگی انسان ها، دستورها و سفارشاتی را بیان کرده است که آنها را می توان در چند اصل جمع کرده و در قالب منظومه و چهارچوبی ارائه داد که قابل تفریع بر مصادیق متعدد باشد این اصول در دو بخش اصول سلبی واصول ایجابی دسته بندی شده است که اصول سلبی عبارتند از : اصل اجتناب از گفتار باطل، اصل اجتناب از زشتگویی، اصل اجتناب از تبدیل کلام دیگران، اصل اجتنباب از کاربرد واژگان شبهه آفرین و بهانه ساز و اصول ایجابی عبارتند از اصل استماع اقوال، اصل گفتگوی نیکو با همه مردم، اصل استحکام در سخن، اصل استعمال قول معروف. این تحقیق بر اساس روش کتابخانه ای و تحلیل متن و محتوا انجام شده است .
موضوع این مقاله حضور زنان در حکایت های مثنوی است که از منظر جامعه شناسی ادبیات و در دو بخش بررسی شده است. نخست، بازتاب مسائل اجتماعی فرهنگی در مثنوی و دوم، تأثیر مثنوی و تفکر مولوی در جای گاه زن. در تبیین این مسئله سه عامل تأثیرگذارِ شامل ساختار اجتماعی، سنت ِفرهنگی جامعه، و شخصیت خالق اثر در شکل گیری حکایت های مثنوی بررسی شد تا به دو پرسش پاسخ داده شود: ۱. آیا زن در مثنوی شخصیتی نمادین است یا محصول فرهنگ و اندیشه مردبرتر؟ ۲. آیا زن در مثنوی، به قصد آموزشِ اخلاق، محور حکایت قرار گرفته است؟
در این بررسی، با استفاده از منابع تاریخی و نوشته های مولوی و مریدانش، به وجوه جامعه شناختی و زمینه های سیاسی اجتماعی بستر آفرینش اثر، تعامل شاعر با طبقات مختلف اجتماعی، و پارادوکس ذهنیت و عمل شاعر پرداخته شد. نتایج بررسی نشان داد که تناقض نمای موجود در توصیف زن حاصلِ عوامل ذیل اند: الف) تأثیر فضای فکری و ساختارهای اجتماعی آن دوران و نگاه مرسوم به زن و جای گاه او، ب) باورها و اعتقادات فرهنگی و ایدئولوژیکی مولانا در دو دوره متفاوت زندگی و ج) برایند چالش خودآگاه و ناخودآگاه شاعری عارف و واعظی معلم که به قصد تعلیم مریدان شکلی تمثیلی و رمزی گرفته است.
کانونهای تفکر با توجه به مطالعات بنیادی در تهیه برنامه ریزی راهبردی و تدوین استراتژی امنیت ملی فعالیت دارند.این کانونها بیشتر دانشگاهی اند و در امر سیاستگذاری با فراهم کردن اطلاعات و راهکارهای لازم نقش خود را در تدوین خط مشی ها ایفا می کنند. از آنجا که برنامه ریزی در کانونها باید با دیگر برنامه های کشور هماهنگ باشد و با دیگر برنامه های توسعه نیز تعارضی نداشته باشد، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری وظیفه برقراری ارتباط و هماهنگی امور کانونها با مجامع فرهنگی و نیز سایر بخشها و فراهم آوردن زمینه های ارتباط درون سازمانی و برون سازمانی به منظور مشارکت و حمایت از فعالیت کانونها و نیز مدیریت، برنامه ریزی، نظارت بر بخشهای مختلف امور کانونها و ... را برای نیل به اهداف بر عهده دارد. در این پژوهش نقش کانونهای تفکر دارای مجوز از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری کشور بر مبنای روش کیو بررسی شده است. مبنای روش«ترکیبی-آمیخته» است که از نظر شیوه از هر دو نوع آمار توصیفی و تحلیلی استفاده شده و به دلیل استفاده از همبستگی پیرسون مطالعه همبستگی است و این ویژگیها روش کیو را نسبت به سایر روشهای تحقیق از تبیینی جامع تر و پرمحتوا تر برخوردار می سازد. بر اساس یافته ها و نتایج تحلیل عاملی کیو، ذهنیت مشارکت کنندگان یا اعضای هیات علمی دانشگاهها که نقش آفرینان عرصه خط مشی گذاری نیز محسوب می شوند، به 9 عامل یا گروه دسته بندی می شود که نتیجه آن آشکار ساختن الگوهای تقکر و تفسیرپذیری از نقشهای جدید کانونهای تفکر و تلقی از ضعفهای کانونهاست. بدین ترتیب، با استفاده از تحلیل نظرهای افراد به جای متغیرها، نوعی سنخ شناسی نقشها صورت پذیرفته که در فرایندهای جدید بهبود کیفیت خط مشی ها و بازده فرایندهای آن تاثیر داشته است و با کاهش هزینه های ناشی از خطا در بخشهایی از فرایند خط مشی های عمومی همراه خواهد بود.