فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۲۱ تا ۴٬۴۴۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
"روشهای موثر آگاهسازی رسانهای در حوزه سلامت "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"مقاله حاضر با بررسی روشهای موثر آگاهسازی و آموزش در حوزه سلامت، به دو شیوة آموزش سنتی و نوین در این زمینه میپردازد. نگارنده معتقد است در حالی که مدلهای سنتی آموزش سلامت، بر جنبههای فردی و معمول تاکید دارند، در آموزشهای نوین، تاکید بر توانمندسازی و عمل اجتماعی است. اگر آموزش تعاملی و مقتدرساز در حوزه سلامت از طریق رسانه اجرا شود، ارزشها، نگرشها و رفتارها به مرور در فرد و جامعه تغییر خواهند یافت زیرا در روشهای نوین آگاهسازی، به برانگیختن سطحی فرد و جامعه بسنده نمیشود بلکه سعی در تعمیق آگاهی پیامگیران و انگیزش حس مشارکت واقعی آنهاست.
" "آگاهسازی موثر، رسانه، سلامت.
"
معرفت، فنآوری و جامعه جدید: خوانش جامعه شناسی معرفت از جامعه پسا صنعتی و اطلاعاتی دنیل بل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات در جامعه شناسی معرفت جدید، توجه به چگونگی روابط دو قلمرو معرفت و جامعه در ابعادی مانند علم، فناوری، سازمان ها و گروه های حرفه ای و مسائل اجتماعی آن ها در جامعة اطلاعاتی است. دنیل بل، به عنوان پیشگام نظریه پردازی، با اندیشه هایش درمورد جامعة پساصنعتی و اطلاعاتی، چشم اندازها و مواضع معرفتی جدیدی را پیش روی بازسازی جامعه شناسی معرفت قرار داده است. این مقاله، با استفاده از روش اسنادی و با ارائة مدل تحلیلی پیشنهادی، به واکاوی و ارزیابی آن بخش از دیدگاه های بل که متضمن اشارت هایی برای جامعه شناسی معرفت جدید است، می پردازد. در این راستا، ضمن استخراج مدل تحلیلی بل در تعریف جامعه و چگونگی کاربست مقولة زمان و پویایی در آن، عمق، درجه، سطح، هدف و عامل مسلط تعین، تحلیل می شود. درنتیجه، به نظر می رسد با درنظرگرفتن اقتضائات روند جهانی شدن جامعة اطلاعاتی و درهم تنیدگی مناسبات سیاسی و اقتصادی با مسئلة قدرت، تحلیل مسئلة کانونی «تعین اجتماعی معرفت» در اندیشة بل و سایر جامعه شناسان جامعة اطلاعاتی ایجاب می کند تا روابط متقابل میان جامعه و معرفت (علوم و فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی) با توجه به تأثیر متقابل علم و جامعه و همچنین ماهیت ساختاری یا عاملیتی فناوری لحاظ شود.
بررسی عوامل موثر بر بیگانگی سیاسی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیگانگی یکی از مفاهیم اساسی در جامعه شناسی است که مورد توجه بسیاری ا ز اندیشمندان میباشد. این مقاله به بررسی عوامل مؤثر بر بیگانگی سیاسی دانشجویان در دانشگاه شیراز میپردازد. در تبیین بیگانگی از چارچوب نظری گییر در حوزه روانشناسی اجتماعی، استفاده شده است که گییر با مفهومسازی مجدد از ابعاد بیگانگی سیمن(سیمن،1959) و با توجه به روند رو به رشد و گسترش ارتباطات، در یک چارچوب سیستمی به تبیین آن پرداخته است. نتایج این تحقیق که از یک نمونه 400 نفری ، به صورت نمونهگیری تصادفی طبقهای و از طریق فرمول کوکران از جامعه آماری 6822 نفری انتخاب شدهاند، نشان میدهد که متغیرهای اعتماد به نفس، میزان رضایتمندی سیاسی، شیوه تربیتی خودراهبر خانواده و تقدیرگرایی بیشترین تاثیر را بر بیگانگی سیاسی دانشجویان داشتهاند. تحلیل چند متغیره نشان میدهد که از میان متغیرهای مذکور، اعتماد بهنفس و میزان رضایتمندی سیاسی به عنوان مهمترین متغیر ظاهر شدهاند و دو متغیر مقطع تحصیلی و تحصیلات پدر نیز به جمع متغیرهای فوق افزوده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که بیگانگی سیاسی پدیدهای چندبعدی است که در طول فرآیند اجتماعی شدن فرد شکل میگیرد و عوامل مختلف روانشناختی و جامعه شناختی (عوامل ذهنی و عینی) بر آن مؤثرند.
بررسی طرحواره های ناسازگار نوجوانان بزهکار و عادی با سبک دلبستگی والدینشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک دلبستگی در نوجوانان بزهکار و عادی و مقایسه آن با سبک دلبستگی والدین آنها است. روش پژوهش از نوع پس رویدادی و علّی - مقایسه ای است. نمونه متشکل از 100 نوجوان بزهکار(75 پسر و 25 دختر) و 100نوجوان عادی(65 پسر و 35 دختر) و والدین آنهاست. روش نمونه گیری برای نوجوانان بزهکار از نوع در دسترس و برای گروه عادی از نوع خوشه ای تصادفی است. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه طرحواره ناسازگار اولیه یانگ(SQ-SF) و پرسشنامه سبک دلبستگی کولینز و رید(RASS) است. نتایج تحلیل فرضیه ها با استفاده از روش تحلیل واریانس دو عاملی نشان داد که بین طرحواره های ناسازگار و سبک دلبستگی والدین در نوجوانان بزهکار با نوجوانان عادی تفاوت معنادار وجود دارد(p<0/001). نتایج مطالعه حاضر همسویی با تحقیقات پیشین رابطه بین طرحواره های ناسازگار و سبک دلبستگی ناایمن در والدین را تایید می کند و نشان می دهد که والدین نوجوانان بزهکار طرحواره ناسازگار، سبک دلبستگی ناایمن بالاتری دارند. از این نتایج می توان برای توانمندسازی خانواده ها و جلوگیری از رفتارهای پرخطر در نوجوانان استفاده نمود
مطالعة فرهنگ لالایی، شعر و ضرب المثل در گویش قوم لر با تأکید بر نشانه های تفکیک جنسیت (مورد مطالعه: دو محلة شهرستان بروجرد از استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری نقش جنسیتی افراد یک جامعه، متأثر از دو امر فرهنگی و بیولوژیکی است. لالایی ها و ضرب المثل ها به عنوان جزئی از فرهنگ عامه که با نقش های جنسیتی و الگوهای فرهنگی رابطه دارند، نقش مهمی در این امر ایفا می کنند. این پژوهش، گزارشی از لالایی ها، شعرهای محلی، ضرب المثل ها و تبیین رابطه شان با الگوهای زنانه- مردانه یا پسرانه- دخترانه است که قوم ایرانی لر، مخصوص مذکر یا مؤنث به کار می برد. بررسی سهم لالایی، شعر و ضرب المثل در شکل گیری فرهنگ و آداب و رسوم هر قوم، علت و اهمیت این پژوهش و احتمال امحای آن ها، ضرورت چنین پژوهشی را نشان می دهد. در این نوشتار، قلمرو تحقیق محلة صوفیان و دودانگه در شهرستان بروجرد و جامعة آماری 45 نفر بروجردی و 5 نفر از اعضای انجمن بروجردی های مقیم تهران است. پرسش های پژوهش مربوط به ضرب المثل ها و لالایی ها یا شعرهایی با موضوع جنسیت است؛ برای مثال، بررسی می شود که چه کسانی با چه اهدافی از آن ها استفاده می کنند. در این پژوهش، از روش مردم شناختی ژرفانگر با مشاهدة مشارکتی مستقیم، همراه با اسناد و مدارک علمی مکتوب در مراکز علمی مختلف استفاده شده است. چارچوب نظری در این پژوهش، نظریة ساخت گرایی لوی اشتروس و نظریة عمل اورتنر است. نتایج پژوهش به شرح زیرند: نخست آنکه در ادبیات شفاهی قوم لر، جنسیت کاملاً هویداست و می توان در این فرهنگ، «زن طبیعی» و «مرد فرهنگی» را آن چنان که در نظریة عمل بیان شده است، به وضوح مشاهده کرد. دوم آنکه قوم لر در ادبیات شفاهی خود، به طور مشخص برای پسر و دختر، زن و مرد، زن و شوهر و پدر و مادر تفاوت ارزشی قائل است. سوم آنکه در الگوهای این ادبیات، معمولاً دختر جایگاه ویژه ای ندارد؛ جز در مواردی خاص که کدبانو و صبور است و کسی از راز دلش آگاه نیست. چهارم آنکه در الگوهای این ادبیات، پسر همیشه عزیزتر است و مسئولیت ها و وظایفش برحسب عزتش تعریف می شود.
بررسی اصول و معیارهای تبلیغات تجاری در رادیو و تلویزیون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظر به اهمیت ویژه تبلیغات تجاری صدا سیما در توسعه اقتصادی کشر ، در این مقاله بر اساس دو جنبه ( واقعیات عملی )و ( اصول و ملاحظات نظری) اصول و معیارهای مربوط به این رسالت خاص ، مورد بررسی قرار گرفته است . بنابراین با تمسک به شیوه تحلیل منطقی و با استفاده از منابع و ماخذ موجود سعی شد ضمن تبیین و شناخت زوایای مختلف تبلیغ تجاری ، راهکارها و الگوهایی که توجه به آنها در تبلیغات تجاری ضروری به نظر می رسد ، ارائه شوند . در این نوشتار ، تبلیغات تجاری ( ارتباط و معرفی غیر شخصی کالا یا خدمات به افرادی که به نحوی در پیام مشخص شده اند تعریف شده است و از آنجاکه شناخت الگوها و معیارهای لازم جهت تبلیغات تجاری ، مستلزم آشنایی با قدرت تبلیغی رادیو و تلویزیون به عنوان رسانه ای همگانی است با در نظر گرفتن دو متغییر عمده کارگزار یعنی زمان و مکان استفاده از رسانه ها و فنون و روش های مربوط این مهم نیز مورد توجه قرار گرفته است . به این معنی که بسته به شرایط واوضاع و احوال موجود این دو وسیله می توانند وسایلی مفید و یا مضر به حال مردم باشند . به عبارتی به رادیو و تلویزیون به گونه ای نگریسته می شود که از یک طرف با استفاده از فناوری های جدیدی چون شبیه سازی و واقعیت مجازی قدرت تحریف واقعیات را دارند و می توانند روند مصرف مردم را به سوی فرهنگ اسراف و ابتذال و... سوق دهند و از طرف دیگر به لحاظ افزایش آگاهی مردم ضمن رعایت الگوها و معیارها و هنجارهای موجود قادرند به گونه ای عمل کنند که علاوه بر جلب رضایت مردم شرایط توسعه کشور را نیز فراهم آورند. به منظور ترویج فرهنگ صحیح تبلیغ و مصرف رعایت عواملی چون راه گشایی مردم آسایش و آرامش آنان ، صداقت در گفتار و نوشتار ، ترویج روحیه خود اتکایی ملی ، اعتدال در مصرف و غیر آن به عنوان راهکارهای اساسی و حیاتی به دست اندکاران این عرصه توصیه می کند.
بررسی مقایسه ای وضعیت روان شناختی کودکان دارای پدر معتاد و کودکان با پدر غیر معتاد
حوزههای تخصصی:
"این پژوهش به بررسی وضعیت روان شناختی کودکان دارای پدر معتاد اختصاص دارد. به همین منظور، از میان مراجعین به مرکز ترک اعتیاد شهید ملت دوست، سوء مصرف کنندگان تریاک که 5-3 سال سابقه مصرف تریاک داشتند و دارای کودکان سنین 9-7 سال تمام بودند، گروه بالینی شامل 40 نفر انتخاب شد. گروه مقایسه پژوهش نیز شامل 40 نفر از افرادی بود که سابقه سوء مصرف هیچ ماده ای را نداشتند. آنان از لحاظ سن، تحصیلات، وضعیت اقتصادی خود و همسرشان و نیز تعداد فرزندانشان با گروه بالینی به صورت گروهی همتاسازی شدند.
اهداف دیگر پژوهش مقایسه الگوهای شخصیتی بیمارگونه در افراد دچار اعتیاد و نیز بررسی رابطه میان الگوهای شخصیتی پدران با مشکلات رفتاری-هیجانی کودکانشان بود. برای بررسی وضعیت روان شناختی کودکان از فهرست رفتاری-هیجانی کودک (CBCL) استفاده شد و برای بررسی الگوهای شخصیتی در پدران، از پرسشنامه چند محوری میلون(MCMI-II) 2 . یافته های پژوهش نشان داد که کودکان پدران دچار اعتیاد اختلالات رفتاری-هیجانی بیشتری نسبت به گروه کودکان پدران غیر معتاد دارند. مقایسه الگوهای شخصیتی بیمارگونه در افراد معتاد و غیر معتاد نیز حاکی از وجود سه الگوی شخصیتی بیمارگونه (ضد اجتماعی، خود شیفته، وابسته) در افراد دچار اعتیاد بود. یافته های مربوط به بررسی رابطه میان الگوهای شخصیتی پدران و مشکلات رفتاری-هیجانی کودکان نیز نشان دهنده وجود رابطه میان برخی الگوهای شخصیتی در پدران و برخی از مشکلات رفتاری-هیجانی در کودکان آنان بود. این رابطه میان مولفه های زیر وجود دارد:
- الگوی شخصیتی ضد اجتماعی در پدران گروه بالینی و رفتار بزهکارانه و پرخاشگرانه در کودکان
- الگوی شخصیتی خودشیفته در پدران گروه بالینی و انزوا، اضطراب/افسردگی پرخاشگری در کودکان
- الگوی شخصیتی آزارگر در پدران گروه بالینی و مشکلات اجتماعی و رفتارپرخاشگرانه در کودکان
- الگوی شخصیت مرزی در پدران گروه بالینی و مشکلات اجتماعی و رفتار پرخاشگرانه و سایر مشکلات در کودکان
- الگوی شخصیت پارانویید در پدران گروه بالینی و مشکلات اجتماعی و رفتار پرخاشگرانه و سایر مشکلات در کودکان.
"
ارتباطات رسانه ای، فرهنگ، و هویت در فرایند جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جوامع در فرایند جهانی شدن، تحت تأثیر ارتباطات رسانه ای، در معرض نظام ها و ارزش های گوناگونی قرار می گیرند که ریشه در توسعه اجتماعی آن ها ندارد و از زهدان آن جوامع برنیامده است. فرهنگی که به این ترتیب و تحت تسلط فنّاوری به شکل کالای مصرفی به سرزمین های ملی راه می یابد، بی آن که مجالی برای نقد و بررسی آن وجود داشته باشد، شیوة نوینی از آگاه شدن از جهان و تفسیر آن را منتقل می کند. ایجاد شکاف در بنیادها و ساختارهای اجتماعی و همچنین آشوب در میان نمادهای بنیادین جامعه می تواند از نتایج مخرب چنین رویدادی باشد
هویت جنسیتی مادران و دختران، شکاف یا تفاوت؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلاف نسلی از مباحث مهم جامعه ما میباشد. جامعهای که دارای جمعیت جوان حجیم و تغییراتی پرشتاب است. بسیاری بر این عقیدهاند که انتقال فرهنگ نسل قبل به نسل جدید با مشکلات جدی مواجه است و به علل مختلف، بسیار ناقص صورت گرفته، بهطوری که نسل جدید تا حد زیادی پایبند ارزشها وهنجارهای نسل پیشین خود نیست و شکاف عمیقی بین دو نسل ایجاد شده است. این مقاله به بررسی نگرش دوگروه مادران و دختران به هویت جنسیتی خود میپردازد. دیدگاههای نظری برای تبیین مسئله تلفیقی از دیدگاههای آنتونی گیدنز، پییربوردیو، کارل مانهایم و اینگلهارت بوده و از روش پیمایش و تکنیک پرسشنامه استفاده گردیده است. جامعه آماری کلیه دانشجویان دختر دانشگاههای دولتی شهر تهران، دارای سن 20 تا25 سال ساکن شهر تهران و مادرانشان را تشکیل می دهند. حجم نمونه 344 نفر و شیوه نمونه گیری خوشهای چند مرحلهای بوده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات درسطح تبیین ازآزمون کای اسکوئر و همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج بهدست آمده نشانگر وجود تفاوت بین مادران و دختران به لحاظ نگرش به هویت جنسیتی خود میباشد، بدین ترتیب که مادران بیشتر نگرشی سنتی به هویت خود دارند و دختران نگرشی مدرن به هویت جنسیتی خویش دارند. در حوزه وظایف خانگی، دختران بیشتر برابری زن و مرد را مطرح نمودهاند. مادران در پایبندی به کلیشههای فرهنگی قویتر بودند. با بالا رفتن تحصیلات مادران، نگرش سنتی آنان کاهش مییافت و با تاهل دختران نگرش آنها بیشتر سنتی میشد.
وبلاگ های مرتبط با رشته انسانشناسی
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۷ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
مارکس و بحران مارکسیسم
کارکرد خانواده بیماران مبتلا به اختلالات اضطرابی و افسردگی در مقایسه با خانواده های جمعیت عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، مقایسه کارکرد خانواده در بیماران مبتلا به اختلالات اضطرابی و افسردگی با گروه غیربالینی و نیز بررسی میزان هم پوشی در کارکرد خانواده بیماران مبتلا به اختلالات اضطرابی و افسردگی است. شرکت کنندگان در این پژوهش شامل 90 نفر (67 نفر زن) بوده، که از این تعداد 46بیمار در قالب دو گروه مبتلا به اختلالات اضطرابی (n=18) و افسردگی(n=28) و 44 نفر در گروه غیربالینی قرار گرفتند.
مقیاس سنجش خانواده (FAD) توسط افراد هر سه گروه تکمیل شد. آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA) برای بررسی معنادار بودن تفاوت میانگین های سه گروه انجام شد.
بر اساس نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره بین گروه بیماران مبتلا به افسردگی، اختلالات اضطرابی و گروه غیربالینی، تفاوت معناداری در نمرات میانگین زیرمقیاس های FAD وجود داشت. بدکارکردی حوزهای کارکرد کلی، حل مسئله، نقش ها، پاسخگویی عاطفی، و کنترل رفتار در دو گروه بیماران، هم پوشی نشان داد. گروه بیماران افسرده به طور خاص در بعد ارتباطات و بیماران مبتلا به اختلالات اضطرابی در بعد آمیختگی عاطفی بدکارکردی نشان دادند. تلویحات بالینی و پژوهشی این مطالعه مورد بحث قرار گرفته است.
انقلاب یا اصلاحات
بررسی جامعه شناختی پیش بینی سازگاری زناشویی بر مبنای سبک های شناختی تنظیم هیجانو راهبردهای مقابله ای زوجین شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
سبک های تنظیم شناختی هیجان و راهبردهای مقابله ای زوجین اثرات قابل توجهی بر سازگاری زناشویی دارد.هدف تحقیق حاضر پیش بینی سازگاری زناشویی بر مبنای سبک های تنظیم شناختی هیجان و راهبردهای مقابله ای زوجین شهر اصفهان است.در این مطالعه توصیفی – همبستگی، از بین کلیه زوجین شهر اصفهان 200(100 زن و 100 مرد) نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سه پرسشنامه سبک های شناختی تنظیم هیجان(CERQ)، راهبردهای مقابله ای لازاروس-فولکمن(WOCQ) و سازگاری زناشویی(DAS)به همراه فرم اطلاعات دموگرافیک روی گروه نمونه اجرا شد.داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار spss-16 و همچنین روش های آماری توصیفی، همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند.یافته هانشان دادند از بین سبک های تنظیم شناختی هیجان، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی و فاجعه انگاری و از بین راهبردهای مقابله ای، ارزیابی مجدد مثبت، پذیرش مسئولیت، گریز-اجتناب و دوری گزینی می توانند پیش بینی کننده سازگاری زناشویی باشند. به علاوه ازبین سبک های تنظیم شناختی هیجان، تمرکزمجددرویطرحریزی، بازارزیابیمثبت، تمرکز مجدد مثبت(05/0>P)، مقصر دانستن خود، فاجعه انگاری و مقصر دانستن دیگران و از بین راهبردهای مقابله ای، مسئولیت پذیری، مساله گشایی، ارزیابی مجدد مثبت و گریز-اجتناب با سازگاری زناشویی رابطه معناداری(01/ 0>P) دارند. همچنیننتیجه ای که از این پژوهش بدست آمد این بود که می توان با شناسایی و تعدیل راهبردهای غیر موثر و تنش زا در رابطه با راهبردهای مقابله ای و سبک های تنظیم هیجان و آموزش و افزایش راهبردهای موثر در این زمینه ناسازگاری زوجین را بطور قابل توجهی کاهش داد که این مهم از طریق طرح ریزی مداخلات منجسم برای کاهش مشکلات بین زوجی امکان پذیر است.
استبداد نفتی و سقوط پهلوی
حوزههای تخصصی: