فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۲۱ تا ۴٬۲۴۰ مورد از کل ۲۸٬۲۶۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
دوره رضاشاه دورة جدیدی در ایجاد طرح های عمرانی به منظور نوسازی در ابعاد اجتماعی و اقتصادی در مناطق مختلف کشور، از جمله لرستان بود. یکی از این برنامه های عمرانی در لرستان، احداث قلعه هایی با انگیزه هایی متفاوت بود. فرماندهان ارتش به منظور تسریع در عملیات نظامی و تسلط بر لرستان، قلعه های متعددی را در آن جا احداث یا مرمت نمودند. این مقاله با شیوه توصیفی- تحلیلی، قلعه سازی در لرستان و کارکردهای آن در دوره رضاشاه مورد بررسی قرار می دهد. نتایج تحقیق نشان می دهد که در این دوره قلعه های زیادی در سه گروه نظامی، رعیتی و غیردولتی در مناطق مختلف لرستان مرمت و احداث شدند که کارکردهای متعدد اداری، نظامی، اجتماعی، امنیتی در زمینه نظارت بر فعالیت مخالفان و شورشیان احتمالی، نگهداری مهمات و تجهیزات نظامی، زندانی نمودن مجرمان، تجمع نظامیان، استقرار ادارات دولتی و تخته قاپوی ایلات و عشایر داشتند.
جایگاه اجتماعی و نقش سیاسی و فرهنگی خاندان حسینی حمزوی در عهد سلجوقی (431-590ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرن چهارم هجری سده آغاز شکل گیری خاندان های سادات در ایران محسوب می شود. خاندان حسینی حمزوی یکی از این خاندان ها بود که هسته اولیه آن در شهر قم شکل گرفت. این خاندان شیعه مذهب در عصر سلجوقیان نقش مهمی در عرصه های گوناگون اجتماعی ایفا کرد. این تأثیرگذاری در بستری از شرایط سیاسی و اجتماعی آن دوره و بر پایه امکانات و امتیازهای سادات در شهرهای ایران، به ویژه شهر قم، قرار داشت. آن زمینه ها و گزارشی تحلیلی از موقعیت ها و موفقیت های این خاندان موضوع نوشته حاضر است که با روش توصیفی-تحلیلی فراهم آمده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که خاندان حمزوی، که پیش از عهد سلجوقیان جایگاه اجتماعی و نفوذ سیاسی کسب کرده بود، در این دوره جایگاه خود را ارتقا بخشید. چهره های شاخص این خاندان با ورود به مشاغل اداری و مناصب رسمی، مانند نقابت سادات و ریاست شهرها، به عنوان واسطه بین حاکمان و سادات و شیعیان عمل کردند. در عرصه فرهنگی، فقها و محدّثانی در خاندان حمزوی پرورش یافتند که در ترویج آموزه ها و عقاید شیعه نقش آفرین شدند. آن ها با تأسیس مدرسه و کتاب خانه، تربیت شاگرد، و حمایت از نویسندگان شیعی در این عرصه فعالیت چشمگیری داشتند و با اتخاذ رویکردی تقریب گرایانه، از مقبولیت و احترام قابل توجهی نیز نزد غیرشیعیان برخوردار شدند.
بررسی تاریخی دو گزارش از امیر مؤمنان علی(ع) مشتمل بر لعن اشخاص(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال نوزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
37 - 76
حوزههای تخصصی:
گزارش هایی از سیره معصومان(ع) به ویژه امیرالمؤمنین حضرت علی(ع)درباره روش برخورد با مخالفان وجود دارد که دربردارنده لعن صریح و با نام و نشان و گاه سبّ و شتم است. با توجه به عصمت ائمه(ع)پذیرش این گونه از گزارش ها دشوار می نماید. در این پژوهش تلاش شده است با تکیه بر تحلیل های تاریخی، نمونه هایی از گزارش های یاد شده براساس سنت عالمان شیعه در نقد و بررسی متن و سند اخبار و روایات، راست آزمایی شود. ممکن است در نگاه اولیه با توجه به شهرت گزارش های مورد بحث، پژوهش در میزان اعتبار سند آنان، مُوجّه جلوه ننماید اما بررسی ها نشان دهنده ضعف سندی و در نتیجه، اعتبار اندک گزارش های یاد شده است. این پژوهش به این نتیجه نزدیک می شود که این گزارش ها ساخته گروه های منحرف عقیدتی و سیاسی بوده است و انگیزه های مختلفی در جعل و تحریف آن وجود داشته است.
تاریخ نگاری، ترجمه، تذکره نویسی و نامه نگاری فارسی در حکومت مغولان کبیر از بابر تا پایان اورنگ زیب (1118 – 932 ه . ق/1707-1526 م)
حوزههای تخصصی:
دو ملت ایران و هند از دیرینه ی فرهنگی برخوردارند. این دو کشور همسایه بعلت رفت و آمدها، داد و ستدها، مهاجرت ها و تهاجمات در زمینه های مختلف فرهنگی بر یکدیگر تأثیر گذاشتند. حکام مغولی هند تحت تأثیر فرهنگ ایران قرار گرفتند و در عصر آن ها زبان فارسی، زبان اداری و درباری گردید، ورود تاریخنویسی فارسی و کتب و منابع تاریخ فارسی به هند عمدتاً پس از تسخیر هند توسط سلطان محمود غزنوی و تشکیل حکومت های مسلمان ایرانی وارد شبه قاره هند شد و در عصر پادشاهان فرهنگ دوست مغولان کبیر به اوج کمال رسید. در این دوران، کتاب های متعددی در زمینه ی تاریخ، تذکره و لغت به زبان فارسی تألیف و تصنیف و ترجمه گردید. مورخان شاخص و برجسته ای معرفی شدند. درحوزه ی نامه نگاری و نثر فارسی پیشرفت چشمگیری حاصل گردید. این ها موضوعاتی هستند که در این مقاله به آن ها پرداخته شد. هدف از این کار، بررسی وضع تاریخ نگاری فارسی در هند در دوره ی حکومت مغولان کبیر بوده که در این اثر با بهره گیری از روش تحقیق تاریخی، به گردآوری اطلاعات و مواد خام از منابع و کتب تحقیقاتی به سبک کتابخانه ای پرداخته و به طریق توصیفی- تحلیلی تدوین گردید. لازم به ذکر است که تاریخ نگاری فارسی در هند گسترده ترین عرصه ی تاریخ نگاری در جهان اسلام به شمار می رود.
«گشاده باد بدولت همیشه این درگاه»؛ کتیبه ای پربسامد در جهان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لایحه تحدید حدود ایران و عثمانی (1268-1266 هجری قمری)
حوزههای تخصصی:
روش شناسی تاریخ نگاری ابن الکردبوس التُوزَری در َالاکتِفاء فِی اَخبار الخُلَفاء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۸
87 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این نوشتار، بررسی روش شناسی تاریخ نگاری توزری در کتاب اَلاکتفاء فی اَخبار الخُلفاء است. این روش شناسی، ما را با یکی از الگوه های تاریخ نگاری، یعنی خلفانگاری آشنا می سازد که تألیف اخبار تاریخی در آن، آمیخته ای از شیوه های سالشمار و موضوعی است. یافته های پژوهش که شیوه توصیفی تحلیلی انجام شده، نشان می دهد با وجود نگارش اَلاکتفاء فی اَخبار الخُلفاء در سده ششم، این کتاب دربردارنده اخبار بسیار و روایاتی مهم و نادر در باره حاجبان، کاتبان، خلفا و نیز تسلط مسیحیان بر شهرهای شمالی اندلس است که در دیگر منابع، کمتر سخنی در آن باره دیده می شود. این کتاب به لحاظ شکل شناسی، در شمار تاریخ نگاری عمومی است که با محوریت خلفا به نگارش در آمده و شیوه تألیف اخبار تاریخی آن، آمیخته ای است از شیوه های سالشماری، موضوعی و شرح حال نگاری که با اسلوبی ساده و روان نوشته شده و داوری در آن دیده نمی شود.
زنان و جنسیت در دوره ساسانی
حوزههای تخصصی:
پس از شکل گیری تحولات مهم در برابری جنسیتی یا تلاش های فمنیستی در این باره در سده بیستم، به مرور این پرسش مطرح شد که زنان چه جایگاه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و حقوقی در دوره های پیشین داشته اند. اکنون از تخصصی به نام باستانشناسی جنسیت یا هویت جنسی در باستانشناسی هویت و به شکل عام تر باستان شناسی اجتماعی سخن گفته می شود. برای رسیدن به یک تحلیل اجتماعی درباره دوره ای از تاریخ، باید علاوه بر استخراج داده های خام آن دوره، ترازویی برای سنجش وجود داشته باشد. در اینجا تلاش می شود با رویکردی تاریخی و حقوقی، روند افزایش یا کاهش جایگاه زن در ایران دوره ساسانی که به تثبیت او به عنوان جنسِ دوم انجامید، بررسی شود.
مطالعه نقوش اسلیمی و ختایی در طراحی تمبرهای سیاسی دوره پهلوی دوم
حوزههای تخصصی:
زبان تصویر به عنوان یکی از مؤثرترین وسایل ارتباطی قادر به نشر دانش و فرهنگ بوده است، تمبر نیز به عنوان وسیله ایی که تصویر را منتقل می کند. نمود وسیعی از انتقال دانش و فرهنگ های متفاوت به شمار می رود. هدف این مقاله مطالعه نقوش اسلیمی و ختایی در طراحی تمبرهای سیاسی دوره پهلوی دوم می باشد. برای دستیابی به این امر، ابتدا تمبرهایی با مضمون سیاسی شامل نقوش اسلیمی و ختایی، مورد مطالعه قرار گرفت. روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی است و در پی یافتن وجود نقوش اسلیمی و ختایی و کاربرد این نقوش در تمبرهای این دوره هستیم. در بررسی به این مورد دست یافتیم که نقوش اسلیمی و ختایی علاوه بر بار نمادین، بخشی از عناصر تزیینی محسوب می شود تا افراد با فرهنگ و هویت ایرانی آشنا شوند و با کمک گرفتن کیفیت زیباشناختی، استعداد و قابلیت عناصر نقوش اسلیمی و ختایی به طراحی تمبر بپردازند.
ساختمان سازی و پیشرفت شهرسازی در روزگار خلافت عباسی
حوزههای تخصصی:
اعراب در دورهٔ جاهلیت با زندگی شهرنشینی از طریق روند کنش و واکنش تمدنی با ملل همجوار آشنا شدند. منابع تاریخی به پیدایش شهرها در منطقهٔ جزیرهالعرب در دورهٔ قبل از میلاد حضرت مسیح اشاره دارند خصوصاً در منطقهٔ یمن چنین بود یعنی همان جائی که فنون مختلف شهرسازی از جنبه های مختلف به کار می رفت. در نواحی مرزی با ایران و روم شهرهای تکوین یافت و به دلیل رشد تجارت در آن روزگار توسعه یافت. در منطقهٔ نجد و حجاز در دوره ای نزدیک به پیدایش دعوت اسلامی تعدادی از شهرها که از نظر فاصله با هم تفاوت داشتند از قبیل طائف و یثرب و مکه پدیدار شدند که «امّ القری» نامیده می شد. اسلام به عنوان مظهری از زندگی شهرنشینی برخاست. چنانکه سامان بخشی اسلام به امور تجاری و تشویق صنایع و کار، عاملی برای رشد شهرها شد. کار گسترش فرهنگ اسلامی و عربی در کشورهای همسایه با پیدایش [ساختن] شهرهای جدیدی همراه بود که خود در اصل پادگان هایی برای سپاهیان جنگجو بودند. منابع تاریخی این کار را به نام «تمصیر الامصار» یعنی ساختن مراکزی برای هر ناحیه ذکر کرده اند. رومیان و ایرانیان نقش مهمی در رشد شهر در دورهٔ خلفای راشدین و سپس امویان داشتند چرا که آنان صاحبان اصلی تخصص در هنر معماری بودند. هنگامی که قدرت به عباسیان انتقال یافت، اوضاع شهرنشینی به مراحل بسیار بالایی از پیشرفت رسیده بود. در عهد خلفای عباسی روشی از شهرسازی طراحی شد که اوضاع و احوال سیاسی، جغرافیایی و تحولات اجتماعی در پیدایش و رشد آن سهم داشت. گرایشی که خلیفه منصور نسبت به دور شدن از سرزمین های متخاصم دمشق، عراق و حجاز نشان داد [در جهت دفاع از] سیاست توسعه پایتختش بغداد بود. همچنانکه گرایش معتعصم در جهت دور کردن سپاهیان ترکی بود که خود تاسیس کرده بود. چرا که بغدادیان از اقدامات آنان در تنگنا قرار گرفتند، عاملی که موجب پیدایش ساختن شهر سامرا شد. در روزگاران بعد ثروت های فراوانی که در دست خلفا و سلاطین و حاکمان سرزمین ها و وزیران و اقطاع داران بزرگ جمع شده بود، زمینهٔ وسیعی برای صرف در ساختمان سازی یافت. علاوه بر آن برتری تمدن ایرانی در آن روزگار که شهرسازی در انواع و اشکال خود مظهری برای آن بود، موجب رشد امکان مورد نیاز زندگی شهری از جمله بازارها و مدارس و چشم اندازهای دیگر شد.
مقایسه ی تاریخ نگاری اقبال و پیرنیا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۱
1 - 16
حوزههای تخصصی:
تاریخ نویسی در ایران تقریباً تا یک قرن و نیم پیش و تا قبل از آشنایی ایرانیان با فرهنگ و تمدن جدید غرب تقریباً بر یک روال قرار داشت. هر چند هر از گاهی مورخی مانند بیهقی و دیگران از نظر واقعه یابی و واقع بینی روش نقد علمی درست تری به کار بردند اما بیشتر مورخان براساس سنت قبلی به واقعه نویسی به روایت مورخان قبلی پرداختن به هر حال شاید بتوان این گونه تصور نمود که یا سنت تاریخ نویسی بر همان روال بوده و یا از راه مصلحت اندیشی و ترسو ناایمنی های اجتماعی و یا از جهت عدم درک معنی وقایع و رویدادها از ذکر برخی رخدادها و درک آنها چشم می پوشیدند. از قرن سیزدهم هجری به تدریج جریان تازه ای در فن تاریخ نگاری نمایان شد که تا زمان حاضر ادامه یافت. از ابتدای قاجار جریان تازه ای در تاریخ نگاری به وجود آمد که یکی از مظاهر برخورد ایران با تمدن غرب بود. در این پژوهش تلاش می گردد که شیوه تاریخ نگاری دو نفر از مورخان دوره معاصر حسن پیرنیا و عباس اقبال مورد مقایسه قرار گیرد علت این مقایسه آن است که برخی حسن پیرنیا را که ناسیونالیستی محافظه کار بود بعنوان یکی از متقدمین شیوه های نوین تاریخنگاری محسوب دارند در حالیکه واقعاً اینچنین نیست با اینکه پیرنیا با تدوین تاریخ ایران باستان قدم بزرگی را برداشت اما به جهت گسترش بینش تاریخی و نظریه پردازی در زمینه تاریخ گامی برنداشته است و به نظر می-رسد مرحوم عباس اقبال از این نظر گامهای موثرتری برداشته است.
ناوگان دریایی فاطمیان در مدیترانه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۱
149 - 160
حوزههای تخصصی:
فاطمیان باتلاشهای داعیان اسماعیلی درشمال افریقا در سال 297 (هق) به قدرت رسیدند ودر کمتر از نیم قرن ، سرزمین مصررا درسال358(هق) به آن ملحق کردند. با فتح مصر ودسترسی به ثروت سرشار آن ، اهداف توسعه طلبانه آنها نیزشکل تازه ای به خود گرفت . یکی ازنیازهای ضروری آنها برای توسعه قدرت سیاسی، نظامی وشکوفایی اقتصادی ، تاسیس ناوگان دریایی دردریای مدیترانه بوده است . مساله اصلی پژوهش این است که چرا وچگونه فاطمیان اقدام به تاسیس ناوگان دریایی در مدیترانه نمودند وتا چه اندازه دراین امر توفیق حاصل نمودند. هدف از نگارش این مقاله بیان جنبه های گوناگون تشکیلات دریانوردی فاطمیان و توسعه فعالیت آنها در زمینه دریا نوردی به منظورگسترش نفوذفرهنگی ، سیاسی ونظامی درحوزه مدیترانه ومناطق پیرامونی آن بوده است. با این فرضیه که فاطمیان از همه توان خویش برای توسعه همه جانبه قدرت ونفوذ درحوزه مدیترانه به منظور اثبات آنچه حقانیت خلافت خود می دانستند، سود برده اند . نتیجه حاصل این است که فاطمیان برای تثبیت این خلافت وتوسعه قدرت حکومت خود ناوگان دریایی مجهز به انواع کشتیها وتجهیزات دایر و کارگاههای کشتی سازی متعددی تاسیس نمودندکه ازقرن سوم تا ششم دردریای مدیترانه وسایر آبهای پیرامونی در خدمت اهداف فرهنگی،اقتصادی ، سیاسی و نظامی آنها بوده است .
گونه شناسی نحوه «تقابل» جاﻣﻌه ایرانی پس از هجوم مغول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مغولان در سال 616ق/1219م و به رهبری چنگیزخان مغول، وارد سرزمین های شرقی بلاد اسلامی شدند و در مناسبت های اجتماعی و سیاسی این سرزمین ها تغییرات عمده ای پدید آوردند. پیامدهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی هجوم مغول به گونه ای بود که دوره اسلامی تاریخ ایران را می توان به پیش از مغول و پس از آن تقسیم کرد. این تغییرات چنان تأثیرگذار بود که بسیاری از مظاهر اجتماعی و بنیان های جاﻣﻌه ایرانی را متحول کرد. البته تمامی تغییرات تنها از هجوم مغول ناشی نبود و این مسئله بخشی از ماجرا را تشکیل می داد و بخش دیگر مسئله، تغییراتی بود که ایرانی ها خود به آن دست زدند؛ چه اینکه آن را از سر آگاهی انجام داده باشند یا از سر اجبار برای اداﻣه حیات اجتماعی. مجموع این تغییرات، تحولاتی اساسی را به وجود آورد که آن را باید «واژگونی اجتماعی» در ایران پس از مغول تعبیر کرد. در قبال این واژگونی اجتماعی، جاﻣﻌه ایرانی سه رویکرد متفاوت از خود نشان داد: همکاری، سکوت و تقابل. به نظر می رسد آن دسته از ایرانی ها که به تقابل اقدام کردند و اعتراض هایی را ترتیب دادند در غالب دو رویکرد کلی فعالیت می کردند: حرکت های مبتنی بر تفکرهای منجی گرایانه و فعالیت های فتیان. حرکت های منجی گرایانه خود به سه دسته تقسیم می شدند: جلال الدین های دروغین، مهدیان دروغین و انتظار بازگشت خلافت عباسی. این سه گوﻧه متفاوت تنها در معرفی نمونه و مصداق متفاوت بودند و درمجموع، هر سه جامعه را به این باور می رساند که شخصی ظهور خواهد کرد و آنها را از فلاکت و ادبار نجات خواهد داد. درهمین راستا، چون این حرکت ها نظام فکری مدونی نداشتند، درنهایت موفق نشدند به صورت نهضتی فراگیر درآیند. در مقابل، فتیان چون از نظام نامه ها و مرام نامه های مدون بهره می برد و جاﻣﻌه ﻧﺨﺒه ایرانی از آنها پشتیبانی می کرد به موفقیت های مؤثرتری دست یافت و درنهایت، یکی از عواملی شد که نظام ایلخانی را از درون مضمحل کرد.
دانش پزشکی از نگاه نوشتارهای دین زرتشتی
حوزههای تخصصی:
موبدان زرتشتی در ایران باستان باور داشتند که دین شان آراسته به همهٔ دانش هاست. بنا بر دینکرد که مهم ترین منبع اطلاعاتی ما برای آگاهی از اوستای روزگار ساسانیان است پزشکی نیز در شمار همین دانش ها بود. اینکه در یکی از بلندترین فصل های کتاب دینکرد سوم که تأکید دارد برگرفته شده از آموزه-های دین زرتشتی است، یکسره به دانش پزشکی و قوانین مربوط بدان پرداخته اند، یا در دینکرد هشتم که خلاصه ای از نسک های گمشدهٔ اوستای ساسانیان را بازگو می کند در این باره سخن رانده اند، از آن روست که ایشان باور داشتند پزشکی دانشی اهورایی است که به یاری آن می توان بیماری، پیری و مرگ را که از کُنشِ اهریمن زاده شده اند از آفرینشِ اهورایی دور کرد. به همین دلیل است که دانش پزشکی در میان نوشتارهای دینیِ باقی مانده از فرهنگ ایران باستان جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است. افزون بر این در دینکرد، پزشکی را هم چون جهان بینیِ دین زرتشتی به دو شاخهٔ مینو پزشکی و گیتی پزشکی بخش کرده اند که خود نشان از نوع نگرش این متون به دانش پزشکی و جایگاه آن در جهان بینیِ دینِ مزدیسنا دارد.
بررسی نحوه گسترش طب نوین در جاﻣﻌه عصر قاجار براساس نظریه پخش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه پخش ازجمله نظریه هایی است که موفق شده است علت های گسترش بیشترِ انقلاب های سیاسی، اجتماعی، کشاورزی و فناوری را براساس مؤلفه های خویش توضیح دهد. در ایران این نظریه بیشتر در حوﺿه نحوه تأثیرگذاری انقلاب اسلامی بر کشورهای مسلمان ارزیابی شده و وارد حوزه طبی نشده است. داده های این نوشتار از منابع کتابخانه ای و تارنماهای معتبر جمع آوری شده و به روش توصیفی تحلیلی بررسی و نقد شده است. هدف این نوشتار پاسخ به این پرسش است که آیا نظریه پخش قدرت شرح و بیان نحوه گسترش طب نوین در ایران عصر قاجار را دارد و اگر چنین است قابلیت های توضیح آن به چه نحوی خواهد بود. برای پاسخ دهی فرض بر این شد نظریه پخش تاکنون موفق شده است علت های گسترش بیشترِ انقلاب ها را در چارچوب مؤلفه های خویش قرار دهد؛ بنابراین قادر است تحولات پزشکی ایران را نیز توجیه کند. در ادامه عواملی نظیر اطبا خارجی، اعزام دانشجو به خارج، مؤسسه های صحی و درمانی، تأسیس دارالفنون ها، واکسیناسیون، قرنطینه و برخی عوامل دیگر در قالب سه نوع پخش ج ابه جایی، س لسله مراتبی و سرایتی بررسی شدند؛ همچنین عواملی نظیر مخالفت مردم و اطبا، کمبود بودجه، فقر، اطمینان نداشتن به خارجی ها و برخی عوامل دیگر در حکم موانع در چارچوب نظریه یادشده ارزیابی و تحلیل شدند. حاصل سخن، فرﺿیه مدنظر را تأیید کرد.
آتشِ تر بازنمود ریاکاری حافظ شیرازی در شگردی متفاوت (یک سخن با دو معنای متضاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
57 - 87
حوزههای تخصصی:
در معماری واژگان و پیوند هنری کلام، حافظ شیرازی سرآمد سخن سرایان زبان فارسی است. یکی از آشکارترین ویژگی های سخن حافظ تراکم معانی گونا گون در کمترین واژهاست؛ که معمولا از رهگذر شناخته شده ترین آرایه ی سخن او، یعنی ایهام پدید می آید. در باره ی رفتارهای هنری و شگردهای زیبایی-شناسانه ی حافظ و نیز ایهام های شعر او تا کنون بسیار سخن گفته شده است. اما آن چه در این مقاله در کانون توجه قرار گرفته، گونه ای ازابهام هنری ست که از سخنی دوپهلو با معانی ناساز پدید می آید که در کتاب های بلاغی گذشته محتمل الضدین، توجیه یا ذووجهین نامیده اند. مقصود این نوشته، واکاوی واژه های ایهامی با معانی چندگانه نیست، بلکه بازنمایی آن ویژگی از سخن حافظ است که در آن، کلام به گونه ای سامان یافته که می توان دو معنای کاملا متضاد را از آن دریافت. روی آوری به این شیوه از بیان می تواند برآمده از کارکردهای یک جامعه ی استبدادزده باشد. سخنور با این شیوه ی بیانی تلاش می کند از بستن گریزگاه های خود در چنین جامعه ای پیش گیری کند تا شاید راهی به رهایی داشته باشد. اما نمونه های سخن حافظ در این مقاله، نشان می دهد که اگر این گونه از بیان با انگیزه ی اجتماعی هم تولید شده باشد، در ذهن و زبان حافظ کم کم به یک عادت فراگیر تبدیل شده است. سخن دیگر این مقاله، آن است که حافظ هرچند خود همواره با ریا می ستیزد و پنهان کاری را می نکوهد، اما خود او نیز زیر فشارهای اجتماعی ناگزیر می شود پنهان کاری کند و ریا بورزد.
تاریخ ایران باستان در آیینه مورخان ارمنی
منبع:
تاریخ ایران اسلامی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
119 - 138
حوزههای تخصصی:
ارمنستان در جهان باستان به ویژه در دوره ساسانی جولانگاه ابراز قدرت دو ابر قدرت جهان ایران و روم بوده که در اغلب دوره ها وابستگی آن به حکومت ایران بیشتر بوده است. در واقع رویدادهای تاریخ سیاسی و فرهنگی ارمنستان در دوره باستان همواره متاثر از ایران بوده است. آثار و منابع تاریخی ارمنی در بازشناسی تاریخ ایران باستان که همواره از کمبود منابع مکتوب دست اول ایرانی و پراکندگی منابع به زبان های دیگر رنج می برد از اهمییت ویژه ای برخوردار است و غنای آن آثار می تواند فقر منابع تاریخ ایران را در این زمینه تا اندازه ای جبران می نماید. با ابداع الفبای ارمنی در قرن پنجم میلادی سنت تاریخنگاری ارمنی وارد دوره طلایی خود گردید. غنا و فراوانی تاریخ ارمنیان از جمله آثار آگاتانژ، لازار فاراپی، موسی خورنی، سبئوس در این قرن و قرن های بعد روشنی بخش گوشه های تاریک تاریخ ساسانی شده است. نظر به اهمییت منابع ارمنی در تاریخ ساسانی، این مقاله بر آن است تا با بررسی آثار مورخان ارمنی از جمله آگاتانژ، ازنیک کلبی، پاستوس بوزند، یغیشه، موسی خورنی، لازار فاراپی، سبئوس به دیدگاه های تاریخ نگاری این مورخان درباره ی تاریخ ایران در دوره ساسانی پی ببرد.
باستان گرایی در فرهنگ و ادبیات دوران سامانی
منبع:
تاریخ ایران اسلامی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
69 - 86
حوزههای تخصصی:
پس از استیلای اعراب در خراسان و ماوراءالنهر و سایر قلمرو سرزمین ایران، جنبش های آزادی خواهی و استقلال طلبی رواج پیدا کرد. این جنبش ها منجر به پیدایش دولت های ملّی طاهریان، صفاریان و سامانیان شد. در تحکیم استقلال دولت های مذکور زبان فارسی نقش ویژه ای داشت. سامانیان از جمله حکومت هایی بودند که در راستای زنده کردن سنّت های باستانی به ادبیات پارسی توجه نشان دادند و ثمرات خوبی بر جای گذاشتند که شاهنامه حکیم توس نمونه ای از آن است. در این مقاله به روش کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی، راهبرد فرهنگی سامانیان و نگرش به دوره باستان در ادبیات آن دوران بررسی می شود. یافته پژوهش نشان می دهد که سامانیان بسترهای لازم را برای رویکرد به باستانگرایی در عرصه ادبیات و فرهنگ را در زمانه خویش فراهم کردند.
گوارت دژ جنوبی، بررسی باستان شناسی بنایی به یادگارمانده از پیش از اسلام اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳
83-100
حوزههای تخصصی:
با توجه به محل قرارگیری شهر جی و ورود شاهراه شرقی اصفهان از این طریق و اِشراف کامل این منطقه به این شاهراه که محل گذر کاروانیان از شرق به مرکز ایران و بالعکس بوده است، در منطقه گورت دژ دفاعی در بلندترین نقطه کوه گورت ساخته شده که کاملاً مشرف به شاهراه اصلی و ورودی به شهر جی باستان از سوی شرق بوده که هم مقصد دفاعی داشته و هم ممکن است در مواقعی با برافروختن آتش بر فراز آن، نقش راهنمای کاروانیان را داشته است. روش تحقیق در این پژوهش براساس هدف بنیادی و ماهیّت آن از نوع تحقیقات تاریخی است و داده های اوّلیه از طریق مطالعات میدانی به دست آمده است. با توجه به مطالعه سبک معماری و سفال های این محوطه مشخص گردید که این مجموعه بنا در دوره ساسانی ساخته شده و احتمالاً در اوایل دوره اسلامی نیز مورد استفاده قرار گرفته است. محوطه مورد پژوهش دارای ساختار معماری کوهستانی است و دارای نقشه و شکل هندسی خاصی نیست. در این محوطه فضاهای معماری یا همان برج ها طوری ساخته شده اند که هرکدام بر دشت روبه رویی اشراف کامل داشته است. این محوطه احتمالاً دارای الحاقاتی در پائین و دامنه کوه بوده؛ از جمله یک بنای دستکند که احتمالاً حصاری نیز داشته که با توجه به ساخت وسا زهای انجام گرفته در دامنه کوه، آثار آن از بین رفته است، این قلعه در سه سطح و ده فضای معماری ساخته شده است. داده های سفالی آن نیز هیچ کدام از نوع زینتی نبوده و همگی کاربردی هستند و درصد قابل توجهی از آن ها نیز خمره ذخیره آذوقه اند.
مدارک نویافته از کهن ترین بقایای معماری هزاره پنجم ق.م. در استان کردستان (براساس کاوش های باستان شناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تپه قشلاق یکی از معدود محوطه های استقراری دوره روستانشینی قدیم در دره تالوار شهرستان بیجار مربوط به هزاره پنجم ق.م. است که با توجه به آزمایشات تاریخ گذاری به روش تابش گرما از تاریخ 5500 ق.م. لغایت 3600ق.م. بدون وقفه مورد سکونت بوده است. انجام سه فصل کاوش باستان شناختی این محوطه، اطلاعات ارزنده ای درخصوص وضعیت فرهنگی و باستان شناسی منطقه در اختیار ما قرار داد. شواهد باستان شناسی روستای کهن قشلاق نشان داد که بافت معماری به لحاظ کالبدی شامل اتاق های کوچک متمرکز و مشرف به حیاط مرکزی هستند که با توجه به یافته های منقول می توان کارکرد آشپزخانه ای، انباری و نشیمن را برای آن ها تشخیص داد. ورودی های اصلی به سمت جنوب غربی (آفتاب گیر) باز می شوند. در اتصال دیوارها در کنج ها از روش قفل و بست استفاده شده و در ارتفاع باقیمانده از بناها هیچ گونه نشانه ای از ترک ناشی از تفاوت بار وارده در کنج ها دیده نمی شود. با توجه به اینکه دره تالوار بیجار در گذرگاه بینابینی شمال غرب ایران و زاگرس مرکزی قرار گرفته، لذا نوعی تعامل روش و سازه ای از هزاره پنجم و چهارم ق.م. شمال غرب ایران مانند حاجی فیروز و دالما و همچنین ویژگی های بومی و محلی و تأثیرات فرهنگ های هم زمان در محوطه هایی مانند سه گابی و گودین در شرق زاگرس مرکزی در بافت آن وجود دارد. از لحاظ روش، این پژوهش متکی بر داده های نویافته از کاوش های میدانی باستان شناسی و سپس مطالعه و مقایسه با بافت های معماری شناخته شده هم زمان در مناطق پیرامونی استوار است. همچنین در برخی موارد به نشانه های معماری سنتی روستایی در محل نیز استناد شده است. در مجموع مشخص شده که معماری اولیه این منطقه به عنوان یک عنصر فرهنگی هنری از ارتباطات فرامنطقه ای، ویژگی های بومی و فناوری های نوآورانه ترکیب یافته است.