مطالب مرتبط با کلیدواژه

مغولان کبیر


۱.

تاریخ نگاری، ترجمه، تذکره نویسی و نامه نگاری فارسی در حکومت مغولان کبیر از بابر تا پایان اورنگ زیب (1118 – 932 ه . ق/1707-1526 م)

کلیدواژه‌ها: هند ایران مغولان کبیر زبان فارسی تاریخ نگاری فارسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۱ تعداد دانلود : ۲۵۴۳
دو ملت ایران و هند از دیرینه ی فرهنگی برخوردارند. این دو کشور همسایه بعلت رفت و آمدها، داد و ستدها، مهاجرت ها و تهاجمات در زمینه های مختلف فرهنگی بر یکدیگر تأثیر گذاشتند. حکام مغولی هند تحت تأثیر فرهنگ ایران قرار گرفتند و در عصر آن ها زبان فارسی، زبان اداری و درباری گردید، ورود تاریخنویسی فارسی و کتب و منابع تاریخ فارسی به هند عمدتاً پس از تسخیر هند توسط سلطان محمود غزنوی و تشکیل حکومت های مسلمان ایرانی وارد شبه قاره هند شد و در عصر پادشاهان فرهنگ دوست مغولان کبیر به اوج کمال رسید. در این دوران، کتاب های متعددی در زمینه ی تاریخ، تذکره و لغت به زبان فارسی تألیف و تصنیف و ترجمه گردید. مورخان شاخص و برجسته ای معرفی شدند. درحوزه ی نامه نگاری و نثر فارسی پیشرفت چشمگیری حاصل گردید. این ها موضوعاتی هستند که در این مقاله به آن ها پرداخته شد. هدف از این کار، بررسی وضع تاریخ نگاری فارسی در هند در دوره ی حکومت مغولان کبیر بوده که در این اثر با بهره گیری از روش تحقیق تاریخی، به گردآوری اطلاعات و مواد خام از منابع و کتب تحقیقاتی به سبک کتابخانه ای پرداخته و به طریق توصیفی- تحلیلی تدوین گردید. لازم به ذکر است که تاریخ نگاری فارسی در هند گسترده ترین عرصه ی تاریخ نگاری در جهان اسلام به شمار می رود.
۲.

تأثیر فرهنگ ایرانی بر خاندان بابر

کلیدواژه‌ها: هند ایران مغولان کبیر فرهنگ و زبان فارسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۴ تعداد دانلود : ۵۹۸
حکام مغولی هند از نوادگان تیموریان ایران هستند. آنها با فرهنگ ایرانی آشنا و به این شیوه تربیت شده بودند. بابر شاه مؤسس حکومت مغولان کبیر و فرزندش همایون به یاری و مساعدت های شاه اسماعیل وشاه تهماسب به قدرت رسیدند. حمایت پادشاهان صفوی از گورکانیان، آشنایی وعلاقه ی وافر پادشاهان بابری به فرهنگ ایرانی و سوابق دیرینه ی فرهنگی دو ملت ایران و هند زمینه ی مهاجرت نخبگان و دانشمندان ایرانی به هند را فراهم نموده و موجب توسعه بیش از پیش فرهنگ ایرانی در هند گردید. زبان اداری و درباری گورکانیان فارسی بود و پادشاهان مغولی خودبه فارسی سخن می گفتند. آنها با تأثیر از تمدن و فرهنگ غنی و اصیل ایرانی در حوزه های مختلف فرهنگ و ادب و هنر نهضتی عظیم بپا کردند که حتی در پاره ای موارد از ایران جلوتر بودند.اینها موضوعاتی هستند که در این مقاله به آنها پرداخته شد. هدف از این نوشتار، بررسی میزان تأثیر فرهنگ ایرانی بر خاندان بابر در هند بوده که در این مقاله با بهره گیری از روش تحقیق تاریخی، به گردآوری اطلاعات و مواد خام از منابع و کتب تحقیقاتی به سبک کتابخانه ای پرداخته و به طریق توصیفی- تحلیلی تدوین گردید.
۳.

شهرهای بی حصار و صحراگردان پرتحرک(نستوه): اسلحه و توپ در عصر صفوی

کلیدواژه‌ها: توپخانه و سلاح آتشین صفویه عثمانی روسیه مغولان کبیر انقلاب نظامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۹ تعداد دانلود : ۴۷۴
در سده شانزدهم میلادی صفویان بسان دولت عثمانی، روس و فرمانروایی مغولان کبیر هند گام هایی در جهت بهره مندی از سلاح آتشین برداشت. به هرحال، علی رغم اشتیاق نخستین، برای بدست آوردن سلاح گرم، نشانه های اندکی وجود دارد که صفویان تلاش مجدّانه ای در بکارگیری فناوری جدید در سپاهیان خویش داشتند. فرایند مزیور آشکارا با این حقیقت ارتباط دارد که کاربرد سلاح گرم بسان دیگر شکل های فناوری، صرفاً به امر بهره برداری از فنون دست یافته، برنمی گشت، بلکه ساخت اجتماعی و تغییرات ایدئولوژیک را درگیر می کرد. سلاح آتشین به عنوان ابزاری که وضع اجتماعی نخبگان جنگاور، سواره نظام، را تهدید می کرد، با مانعی بزرگ در اقتباس، توسط نیروهای قزلباش روبرو شد. این رویه همچنان با ورود غلامان ادامه یافت که با ابزارآلات سنتی می جنگیدند. با این رویکرد، باید اذعان نمود کاربرد توپخانه هرگز در ارتش صفوی عمومیت پیدا نکرد، زیرا صفویان جنگ را به روشی ادامه می دادند که در آن توپخانه کاربردی نمی توانست داشته باشد. از جمله دلایل این امر، مشکلاتی شامل حمل و نقل در سرزمینی با گستره بیابانی و کوهستانی و همچنین کمبود مواد خام قابل استخراج برای استقرار صنایع تولیدی بود. به هرحال، صرف نظر از طبیعت دفاع، کم توجهی به تعمیر بنای حصارها، در بخشی، به واسطه فقدان سیاست دفاعی سازمان یافته و توسعه ضعیف ساختار شهری و در مواردی، تخریب عامدانه به نظر پاسخی برای این هدف بوده است. به هرحال، صلح منعقده زهاب به سال 1639م/1049ق. اگرچه عامل اصلی ضعف صفویان نبود، اما بازدارنده ای برای ادامه جستجو بیشتر در جهت راهبردهای دفاعی به شمار می آمد. سرانجام، شاید مهم ترین عاملی که از تلاشی جامع برای تجهیز شهرها از سوی صفویان ممانعت کرد، طبیعت دشمنان ایران بود. صفویان هرگز با نوعی دوگانگی، برای سازگاری با شکل های نوین جنگی شبیه عثمانی و در مقیاسی کمتر به مانند، نیاز ناگهانی روسیه به نوسازی ارتش خود مواجه نشد. بنابراین انقلاب نظامی ایران عصر صفوی نیمه تمام باقی ماند، از سیاست مطلق گرایی شاه عباس اول و جانشینان وی حمایت می کرد، از این رو در اثرگذاری به شکل عمیق در ساختار سیاسی و اجتماعی صفویه ناکام ماند.