فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۲۱ تا ۲٬۴۴۰ مورد از کل ۲۸٬۲۶۹ مورد.
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۷
95-129
حوزههای تخصصی:
جستاری در پوشاک صابئین مندائی معصومه فیض آبادی [1] طاهره عظیم زاده طهرانی [2] چکیده پوشاک به عنوان یکی از مظاهر فرهنگ و تمدن، در شناخت اقوام از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است. «صابئین مندائی» از جمله اقلیت های دینی اند که از دیرباز در خوزستان و در جوار رودخانه ها زندگی می کرده اند. درباره این قوم پژوهش هایی با محوریت آیین مذهبی، خط و زبان، برخی آداب و رسوم و چگونگی مهاجرت آنان به بین النهرین انجام شده است. در این میان، به پوشاک صابئین که معرّف ارزش های ملی و مذهبی آنهاست، کمتر توجه شده است. در این پژوهش پوشاک زنان و مردان مندائی با تکیه بر شواهدِ تاریخی مکتوب، تاریخ شفاهی و مصاحبه حضوری با رویکرد توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی ها حکایت از آن دارد که مندائیان در زندگی روزمره و معمولی تابع فرهنگ حاکم بر جامعه بوده اند. آنان در مراسم مذهبی و آیینیِ خود از پوشش خاصی به نام «رسته» استفاده می کردند و در حال حاضر نیز پوشیدن آن به همان شیوه گذشته استمرار دارد. رسته از پنج قسمتِ «برزنقا»، «سُدرا»، «نصیفه»، «همیانه» و «شَروارا» تشکیل شده است که هر یک کاربرد و مفهوم خاص خود را دارد. پوشیدن این لباس یکپارچه سفید هنگام اجرای مراسم صابئین برای زن و مرد به طور یکسان و همانندِ هم ضروری است. واژه های کلیدی: صابئین، مندائیان، پوشاک، خوزستان، قاجار [1] . دانشجوی دکتری گروه تاریخ و تمدن ملل اسلامی، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران آدرس ایمیل basirat.m48@gmail.com [2] . دانشیار گروه تاریخ و تمدن ملل اسلامی، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران (نویسنده مسئول) آدرس ایمیل ta_azim@yahoo.com
هم پیمانی نیروهای اجتماعی در پی ریزی شهریاری ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلان روایت بنیان گذاری شهریاری ساسانی به ضرب شمشیر اردشیر بابکان و متعاقب آن فتح پی در پی ولایات ایران شهر نیازمند بازنگری جدی است. سرشت شهریاری ساسانی بدون مشارکت و مساهمت دودمان های متنفذ اجتماعی و تا حدودی طبقات شهری که سده ها پیش از استقرار سلسله مزبور در عرصه اداره سیاسی همکاری داشته اند، امکان شالوده گذاری نداشته است. برخلاف تئوری های جدید که در تلاشند ماهیت دولت در ایران را موجودیتی صرفا سیاسی و منتزع از جامعه تلقی کنند؛ می بایست اذعان داشت دولت در عین حالی که گرانیگاه انسجام سیاسی است، کانون اتحاد نیروهای اجتماعی نیز هست. هدف پژوهش حاضر، خوانش دموکراتیک از امر سیاسی در دوره ساسانی نیست؛ در واقع هدف اصلی، بازنماییِ وجه اجتماعیِ دولت ساسانی و نقشی که نیروهای اجتماعی در تاسیس، تثبیت و استمرار آن ایفا نموده اند، خواهد بود. این تحقیق بر آن است تا با بهره گیری از رویکرد جامعه شناسی تاریخی، علاوه بر نقد و بررسی نظریه های ارائه شده در این زمینه، تأسیس دولت در این دوره را بر اساس هم پیمانی، ائتلاف و عقلانیت بین ساختار سیاسی و نیروهای اجتماعی آن زمان تحلیل نماید و نشان دهد شهریای ساسانی یک دولت هم پیمان با هم یاری خاندان های زمین دار و طبقات مولّد شهری بوده است. بحران های مهمی نظیر ظهور کوشانیان و ایجاد بن بست در مسیر تجارت فراسرزمینی شرق و غرب، تسلط روم بر شهرهای بازرگانی میان رودان، هرج و مرج سیاسی، رکود اقتصادی و آشفتگی های اجتماعی در ایالات ایران شهر در سده پایانی دوره اشکانی از جمله زمینه های مهم پدید آمدن این رخداد بوده است.
نظام تجاری و نوگرایی صنعتی در تبریزِ عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال انقلاب صنعتی و شکل گیری نظام نوین تجاری، از قرن 19م ایرانِ توسعه نیافته به دلیل موقعیت استراتژیک و اهداف اقتصادی مورد توجه قدرت های استعماری قرار گرفت. نخستین جرقه های تفکر در علل ترقی غرب و نیز توسعه نیافتگی ایران با شکست ایرانیان از روسیه در ذهن عباس میرزا رقم خورد. تقدم تبریز بر بهره مندی از نوآوری های صنعتی و سرمایه گذاری شرکت های خارجی به عواملی چون موقعیت مناسب جغرافیایی، ولیعهدنشین بودن و سرمایه گذاری بازرگانان شهر بستگی داشت. پرسش اصلی مطرحِ پژوهش این است که چه تغییر و تحولی و تحت تأثیر چه عواملی در نظام تجاری و صنعت تبریزِ عصر قاجار رخ داد؟ مهمترین دستاورد پژوهش بر ایجاد صنایع نوین و نظام جدید تجاری تبریز استوار است که در این راستا مظاهر مدرنیته ازقبیل مراکز صرافی ، بانک ، صنایع ریسندگی و قالی بافی، چاپخانه، برق، و تلفن ایجاد گردیدند. تجار آذربایجانی نیز در تأسیس مراکز تجاری و صنعتی نقش فعالی ایفا نمودند. رشد مداوم بازرگانی در اوایل قرن 14ق. موجب ترغیب سرمایه گذاران خارجی به گسترش فعالیت های اقتصادی و تولیدی خود در تبریز شد. اما واردات کالاهای فرنگی به صنایع دستی و کارگاه های تولیدی بومی آسیب فراوانی زد. این مقاله با تکیه بر منابع، نشریات و اسناد تاریخی، به روش توصیفی- تبیینی، تحولات اقتصادی و صنعتی شهر تبریز را بررسی نموده است.
تاثیر آرمانشهر بر شکل گیری مفهوم شهر در دوران ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آرمانشهرگرایی مفهومی دیرینه و همزاد اندیشه بشری است؛ چرا که انسان اغلب به دنبال زیستی به غایت سامانمند و نیکو بوده است. بنابراین برخورداری از جامعه ای بسامان، در ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه اکثر انسانها تلالو داشته است. به تبع این آرمان ها و ایده ها در برساخت مفاهیم نظیر مفهوم شهر نقش موثری داشته است. به همین منظور هدف این پژوهش، ررسی رابطه دیالکتیکی بین «مفهوم آرمانشهر» و «مفهوم شهر ساسانی» است. بنابراین این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که مفهوم آرمانشهر و نمودهای کالبدی آن چه تاثیری بر شکل گیری مفهوم شهر در دوره ساسانی داشته است؟ برای پاسخگویی به این پرسش، از الگوی جامعه شناسی معرفت و از روش توصیفی-تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای استفاده شده است. یافته های بدست آمده نشان داد که شهر ساسانی از مفاهیم «ساختار کالبدی شهر»، «نظم حاکم در جامعه»، «نظم در سلسله مراتب اجتماعی» و «حفاظت شهر در برابر دشمنان» که تداعی گر اندیشه آرمانشهری می باشد، تاثیر پذیرفته است.
ارزیابی روابط حکومت محلی صفاریان با خلافت عباسی و قدرت های همجوار بر اساس سکه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حدود چهل سال از 146 سال حکومت صفاریان، مربوط به دوره شکل گیری و اوج حکمرانی این خاندان است و مابقی عمر این حکومت، در قالب یک حکومت محلی سپری شد. با این حال بازماندگان صفاریان از برنامه های سیاسی مؤسسان این حکومت در گسترش قلمرو و تنظیم مناسبات خود با خلافت عباسی باز نماندند. با مرگ عمرو لیث، گرچه تصور می شود که صفاریان در این بخش از دوره حکمرانی خود به عنوان یک حکومت محلی، دیگر رویه ای چالش برانگیز با خلافت نداشته اند، ولی گزارش های پراکنده منابع و نیز سکه های یافت شده نشان می دهد که بازماندگان صفاریان (287-393ق) همواره در عمل، روال تابعیت کامل از خلافت را نپیموده اند. مسئله این پژوهش، شناسایی تعارض ها و همپوشانی های موجود در گزارش های منابع تاریخ نگاری در مقایسه با نتایج حاصل از بررسی سکه های مضروب این خاندان، در مناسبات با خلافت عباسی است. این پژوهش، با رویکرد توصیفی تحلیلی و متکی بر سکه ها انجام شده و نشان می دهد که در اهداف حاکم بر روابط بازماندگان صفاریان با خلافت، در مقایسه با دوره اول صفاریان، تغییری حادث نشده است. خلافت عباسی همدلی با صفاریان نیافت و تلاش صفاریان در کسب مشروعیت سیاسی پایدار از خلافت عباسی با کامیابی همراه نبود. دستاورد این پژوهش نشان داد که بررسی سکه ها می تواند خلاء گزارش های تاریخی را تکمیل کنند. با بررسی سکه ها این امکان فراهم شد تا ترسیم نسبتا روشن تری از رویداد های تاریخی با تکیه بر روابط صفاریان با خلافت عباسی ارائه شود.
کارکرد ازدواج های سیاسی در تنظیم روابط حکومت های متقارن ازقرن 4-7ق ( با تکیه بر تواریخ عمومی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
25 - 44
حوزههای تخصصی:
ازدواج سیاسی، پیوندی مصلحتی میان خاندان های حکومتگر بود و به عنوان راهکاری مؤثر برای دستیابی به اهداف مهم حکومتی محسوب می شد. این نوع ازدواج از قرن چهارم ق به بعد، همزمان با شکل گیری و توسعه ی حکومت های نیمه مستقل در ایران، رواج بیشتری یافت. حاکمان که نیازمند برقراری روابط مسالمت آمیز و بهره برداری از موقعیت های پیش رو بودند، در حل معادلات پیچیده ی سیاسی از آن استفاده می کردند. در این خصوص که ازدواج های سیاسی در تنظیم روابط حکومت ها از قرن 4-7ق چه کارکردی داشته، تا کنون پژوهشی منسجم وموضوعی به ویژه مبتنی بر تواریخ عمومی انجام نیافته است. یافته ها نشان می دهد، برخی از خلفای عباسی، حکومت های نیمه مستقل آل بویه، غزنویان، سلجوقیان، قراخانیان و برخی از حکومت های محلی بیشترین بهره برداری را از آن داشته اند. نتایج حاکی از آن است که حکومت ها معمولا برای حفظ موقعیت، مقابله با دشمن، تعمیق دوستی، صلح و امنیت، گسترش قلمرو و به ندرت تهدید و تحقیر، پیوند زناشویی برقرار می نمودند. کارکرد عمده این ازدواجها تسهیل، تضمین و تکمیل توافقات بود و گاه تنها راه حل محسوب می شد. مقاله ی حاضر با روش توصیفی تحلیلی به تبیین مصادیق ازدواج سیاسی در تنظیم روابط حکومت ها خواهد پرداخت.
جایگاه باورهای تنجیمی در کیهان شناسیِ عجایب نامه نویسان (قرون چهارم تا هشتم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
143 - 163
حوزههای تخصصی:
عجایب نگاری های قرون چهارم تا هشتم هجری با هدف کیهان نگاری و نشان دادن عظمت و قدرت خداوند در خلقت موجودات عالم به نگارش درآمده اند. تلاش برای درک طبیعت و نحوه تعامل با آن در قالب دو گونه کیهان شناسی فلسفی و اسطوره ای در عجایب نامه ها قابل بازشناسی است. اساس کیهان شناسی اسطوره ای بر اعتقاد به وجود نیروهای اسرارآمیز در تدبیر احوال عالم است. شناخت تنجیمی در پیوند تنگاتنگ با این گونه کیهان شناسی قائل به وجود نیروهای ماورایی در اجرام سماوی است. با عنایت به شواهد متعدد تنجیمی در عجایب نامه ها پرسش اصلی این مقاله این است که باورهای تنجیمی در عجایب نامه های این دوران چگونه در شکل دادن به نگرش کیهان شناسی اسطوره ای تأثیر گذار بوده اند؟ در این تحقیق از روش تاریخی به منظور توصیف و تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد می توان در عجایب نامه های این دوران تأثیر کواکب و سیارات را در شکل دهی به رخدادهای زندگی آدمیان در ذیل اراده خداوندی به عنوان نشانه ای از قدرت الهی پذیرفت.
بررسی چالش های امنیتی و نظامی جنبشِ اسماعیلیان در ایالت کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایالت کرمان در طول ادوار مختلف تاریخ خود، همواره یکی از مناطق منحصربه فرد در تجمّع پیروان ادیان، فرقه ها و مذاهب گوناگون است. در این میان تاریخ حضور شیعیان اسماعیلی در این ایالت و شرح تلاش ها و جنبش های آنان جهت کسب قدرت سیاسی کرمان، از مسائل مهم و نیازمند واکاوی است؛ لذا جستار حاضر با کاربستِ روش توصیفی تحلیلی ضمن بررسیِ چرایی و چگونگیِ روندِ تحولات سیاسی، امنیتی و نظامی جنبشِ اسماعیلیان در ایالت کرمان تلاش دارد به این پرسش پاسخ دهد که روند چالش های اسماعیلیان کرمان جهت دستیابی به اقتدار سیاسی- نظامی چگونه بوده است؟ اهمیت و ضرورتِ انجام این پژوهش ازآن روست که برخلاف تحقیقات پیشین، فقط از دریچه ی فکری و مذهبی بدین فرقه نپرداخته؛ بلکه کوشیده است رویکرد امنیتی و نظامی قدرت گیری آنان را نیز مورد واکاوی قرار داده و استحکامات دفاعیِ آن ها را نیز معرفی نماید. یافته ها نشان می دهد اسماعیلیان ساکن کرمان در طول دوره ی موردبررسی در این پژوهش، سه مرحله را پشت سر نهاده اند؛ مرحله اول به واسطه تلاش های مخفیانه و آشکار خود در جهت کسب قدرت سیاسی به درگیری های نظامی و سرکوب شدید آنان انجامید، مرحله دوم به واسطه شرایط سیاسی مذهبیِ پیش آمده مجبور به تقیه شدند و درنهایت در مرحله سوم توانستند برای چندی در رأس قدرت سیاسی این ایالت قرار گیرند.
نقش جاده ابریشم در پیوند نگارگری و تاریخ نگاری فارسی عصر ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
263 - 289
حوزههای تخصصی:
تعاملات فرهنگی و هنری هزاران ساله ایران و چین پس از سلجوقیان گسترش یافت و در عصر مغول ایلخانی به صورت فزاینده ای برقرار شد. جاده ها در فرمانروایی واحدی درآمدند و صحرانوردان تحت تأثیر فرهنگ ها و تمدن ها و فرهنگ های چین، آسیای مرکزی، ایران و قفقاز قرار گرفتند. از میان هنرهای گوناگون، نگارگری و کتاب آرایی در قلمرو سرزمین های اسلامی، از آن میان در گستره فرهنگی ایران زمین از این روند تأثیر به سزایی یافت. از سده هفتم قمری (14 م) و به ویژه در اواخر عصر ایلخانان، بین نگارگری و کتاب آرایی با حوزه های گوناگون علمی به ویژه تاریخ نگاری و ادبیات پیوند برقرار شد و در عصر تیموریان و صفویان به اوج رسید. برچیده شدن خلافت عباسی و موانع فرهنگی و سیاسی ناشی از آن، در آفرینش های هنری و پیوند هنر با تاریخ نگاری و ادبیات در مکتب نگارگری تبریز و دیگر مکاتب هنری ایرانی در این دوره تأثیر به سزایی داشته است. مولفه هایی مانند حکمرانی ایرانی، اندیشه ایرانشهری، فره ایزدی، اساطیر ایرانی، تاریخ و میراث روایی ایرانیان، و تاریخ نگاری جهانی زمینه ساز مینیاتورها در متون گوناگون تاریخ نگاری، ادبی و علوم طبیعی شد. در این پژوهش بر پایه تبیین تاریخی و روش میان رشته ای بین تاریخ فرهنگی، تاریخ هنر و تاریخ نگاری، علت های موثر در کاربرد نگارگری در تاریخ نگاری و ادبیات عصر ایلخانی بررسی می شود.
بازنمایی گفتمان منزلت در تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیست و دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۸۷)
161 - 194
حوزههای تخصصی:
تاریخ بیهقی، یک اثر تاریخی سیاسی است که سلسله مراتبِ قدرتِ حاکم بر آن، در شکل دهی منزلت شخصیت های آن، تعیین کننده است. ابوالفضل بیهقی (470ق) که خود از کنشگران وابسته به یکی از گروه های فعال سیاسی در دوره غزنوی (۳۴۴ ۵۸۳ق) است، در ناگزیر ِروزگار و به علت جبر و استبداد حکومت، در بیان روایت خویش، از رمز واژگان زبانی خاصی بهره گرفته است تا گرایش سیاسی و مطالب خود را از دید قدرتمندان پنهان کند. این پژوهش، برای شناخت عناصر منزلت و وجوه آن در تاریخ بیهقی، به واکاوی دیدگاه های متفاوت در این زمینه پرداخته است تا بتواند نشانه های زبانی منزلت ساز را با بهره گیری از تحلیل گفتمان بررسد. یافته پژوهش، نشان دهنده آن است که بیهقی با نشان دادن منزلت بازیگران عرصه سیاست با استفاده هدفمند از ظرفیت زبانی خویش، در پی برجسته کردن گروه خودی در برابر رقیب بوده و با برتری بخشیدن به منزلت امیر ماضی (سلطان محمود) (391 420ق) در برابر سلطان مسعود (421 432ق)، در پی به چالش کشیدن قدرت حاکم بوده است
زمینه های وقوع نبرد ساوه و جایگاه آن در تحول ساختار و مناسبات قدرت در قلمرو سلجوقیان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال بیستم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
63 - 97
حوزههای تخصصی:
در سال 490 ق سَنجَر بن ملکشاه از جانب سلطان بَرکیارُق به امارت خراسان گماشته شد. سنجر در دوره امارتش بر این منطقه (490 – 513 ق)، متناسب با تحولات حاکم بر دربار سلجوقی، در جایگاه مَلِک، مناسباتی با حکومت مرکزی برقرار نمود. به دنبال مرگ سلطان محمد اول در سال 511 ق، سنجر، سلطنت فرزند وی، محمود را به رسمیت نشناخت. پس از دو سال کشاکش میان طرفین، سنجر موفق شد با شکست دادن محمود در نبرد ساوه، به مقام سلطنت دست یابد. نوشتار پیش رو تلاش دارد ضمن واکاوی زمینه های وقوع پیکار ساوه، تأثیر این نبرد بر ساختار و مناسبات قدرت در قلمرو سلجوقیان ایران را به شیوه توصیفی - تحلیلی بررسی کند. یافته ها نشان می دهد، سنجر به پشتوانه قدرت فراوانی که در دوره امارتش بر سرزمین خراسان کسب کرده بود، با استناد به سنت های سیاسی ترکان در زمینه استحقاق عضو ارشد خاندان حاکم، برای تصاحب مقام سلطنت و ناتوانی محمود در اداره امور مملکت، به مصاف وی رفت و توانست با بهره برداری از راهبردهای نظامی نادرست محمود، به پیروزی بزرگی دست یابد. در شرایطی که پیش از وقوع این پیکار، سنجر به عنوان دست نشانده سلاطین بزرگ سلجوقی در ایالت خراسان، مناسباتی با حکومت مرکزی برقرار کرده بود، بعد از جنگ ساوه، درنتیجه تغییر جایگاه م مَلِکی و سلطانی، پایگاه سلطنت به خراسان انتقال یافت و حاکمیت محمود و جانشینانش به عنوان ملک های تحت امر سنجر، در قامت یک دودمان محلی بر بخش های زیادی از قلمرو سابقشان تمدید شد. متناسب با این جابجایی قدرت، مناسبات طرفین نیز شکل متفاوتی به خود گرفت.
سیاست دوگانه تیموریان در برخورد با کشاورزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یورش تیمور، تخریب اراضی، ویرانی شبکه های آبیاری، افزایش اراضی بایر و رکود نسبی در وضعیت کشاورزی را درپی داشت. اما پس از تثبیت حکومت، تیموریان با انجام اصلاحاتی بر آن بودند تا ویرانی ها را جبران کرده و در زمینه رفاه حال کشاورزان اقداماتی انجام دهند. در پژوهش حاضر تلاش شده تا با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر داده های موجود در منابع، این مسئله را مورد توجه قرار دهد که وضعیت کشاوران تا چه اندازه از تحولات سیاسی عصر حاکمان تیموری تأثیر پذیرفته است؟ دستاوردهای پژوهش نشان می دهد که سلاطین تیموری برای رفاه حال کشاورزان، که همواره مهمترین تأمین کننده مواد غذایی و درآمد حکومت بودند، اقداماتی در حمایت از آنها انجام می دادند، اما این اقدامات یا کافی نبود و یا شرایط برای حاکمان به گونه ای پیش می رفت که سبب می شد تا همه قوانین و دستورات صادره را نادیده بگیرند تا چند صباحی بیشتر بر اریکه قدرت بمانند. درواقع اجرای عدالت در حق کشاورزان تنها مربوط به زمانی بود که اوضاع آرام بود و حاکمان مقتدرانه در رأس امور قرار داشتند، اما به محض اینکه اوضاع کشور بحرانی می شد، حاکمان تیموری همه قوانین و دستورات صادره را فراموش کرده و با اخذ مالیات های غیرمتعارف و تحمیلات گوناگون زندگی را بر کشاورزان سخت می کردند. از نتایج سوء این مالیات های سنگین و بدون حساب، شورش، فرار و مهاجرت کشاورزان بود و زوال کشاورزی در این دوره خود گواه اوضاع بد کشاورزان است.
بررسی تأثیر تغییرات جغرافیایی بر تحولات نظامی ایران عصر غزنوی-سلجوقی با تکیه بر حوادث جوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال پنجم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
97 - 118
حوزههای تخصصی:
جغرافیا به عنوان بستر تحولات و تاریخ به عنوان زمان آن از دیرباز با هم تعامل دو سویه داشته و به عنوان مکملی در سیر تحولات تاریخی مطرح بوده اند. اگر جنگ را به عنوان یک عامل تعیین کننده در سیر تحولات بشری بدانیم، عامل جغرافیا بدان جهت که سهمی بسزا در سرنوشت جنگ ها داشته اند، شایسته توجه است. در همین راستا از مهم ترین عوامل تأثیرگذار جغرافیایی در نبردها، تغییرات جوی بوده است. تحولات جوی بر روی زمانِ وقوع، نوع سازماندهی قوا، فرآیند و از همه مهم تر بر نتیجه برخی از نبردها اثر می نهاد؛ بنابراین هرگونه پژوهشی بدون توجه به نقش جغرافیا در پیروزی ها و شکست ها ناکافی و نارسا خواهد بود. لذا پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش بنیادین است که حوادث جوی چه تأثیری بر تحولات نظامی ایران عصر غزنوی-سلجوقی داشته است؟ یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که تأثیر حوادث جوی بر تحولات نظامی ایران و سرنوشت جنگ های عصر غزنوی و سلجوقی نقشی تعیین کننده داشته که از مهم ترین آنها می توان به مواردی چون: تأثیر آب وهوا بر کارکرد تسلیحات و قوای جنگی، نقش برف و سرما در تلفات نیروها و تغییر در سیاست جنگی، تأثیر گرمای هوا و تشنگی در تحلیل قوای سپاهیان، تأثیرات نظامی باران و سیل در زمین گیر شدن لشگریان و کارکرد پدیده های جوی در بازتولید خرافات و...اشاره کرد.
تحلیلی بر سیاست اسکان دولت پهلوی اول در ایل قشقایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با به سلطنت رسیدن رضاشاه، برنامه های دولت پهلوی برای برقراری امنیت، تمرکزگرایی، اصلاحات، پیشرفت و نظم نوین در تعارض با زندگی ایلیاتی قرار گرفت. سیاست اسکان یکی از برنامه های دولت پهلوی برای ایلات بود؛ موضوعی که ایل قشقایی از آن مستثنی نبود. در مناسبات سیاسی اقتصادی ایل قشقایی با دولت پهلوی اول، مسئله این است که در ایل قشقایی برنامۀ اسکان با چه اهدافی و چگونه اجرا شد. بر مبنای این مسئله، پژوهش حاضر درصدد پاسخ گویی به دو پرسش است: سیاست اسکان در ایل قشقایی چگونه اجرا شد؟ سیاست اسکان در ایل قشقایی چه نتایجی داشت؟ پژوهش پیش رو با روش تاریخی و شیوۀ تدوین و نگارش توصیفی تحلیلی، مبتنی بر اسناد سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی ج.ا.ا (ساکما)، با منشأ استانداری فارس و مکمل قرار دادن منابع کتابخانه ای نوشته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد اسکان ایل قشقایی را نظامیان و ادارۀ اسکان فارس اجرا کردند. با انتصاب کدخداها بر خانوارها، قشقایی ها در مناطق ییلاقی و قشلاقی، اسکان داده و به زراعت مشغول شدند؛ همچنین اغنام و احشام ایل قشقایی با صدور پروانۀ چوپانی (گله بنه) اجازۀ رفتن به ییلاق و قشلاق را پیدا کردند. سیاست اسکان ایل قشقایی به طور کامل موفقیت آمیز نبود؛ اما باعث شد پس از شهریور 1320ش/1941م، ایل قشقایی دیگر به وضعیت پیش از اجرای برنامۀ اسکان باز نگردد و ایل قشقایی از نظر میزان جمعیت و وسعت مالکیت ارضی و تعداد دام کاهش یابد. با این حال، پس از استعفای رضاشاه از سلطنت، بسیاری از قشقایی های اسکان شده به زندگی ایلی بازگشتند که مهم ترین علت این اقدام آنها اقتصادی، یعنی مرگ ومیر اغنام و احشام، بود. آشنانبودن به امر کشاورزی و روحیۀ ایلیاتی قشقایی ها و زورگویی و رشوه خواری نظامی ها و مأمورهای دولتی از دیگر عوامل بازگشت قشقایی ها به زندگی ایلی بودند.
شرفیابی سفیران و پیوند آن با مسئلۀ اقتدارگرایی و اعمال قدرت شاه بر اساس روایت سفرنامه نویسان دورۀ شاه عباس (اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سفرنامه های دورۀ شاه عباس روایتی از پروسۀ پذیرش سفیران در دربار شاه عباس را به دست می دهند که مناسبات قدرت و سازوکارهای اعمال آن در ایران را بازتاب می دهند. درواقع، در مواجهۀ شاه با سفیران بسیاری از سنت ها، هنجارها، باورها و مؤلفه هایی که به صورت مستقیم با شاه، دایرۀ اقتدار او، ساختار سلسله مراتبی قدرت، مهمان نوازی و عطوفت شاهی و بسی مؤلفه های دیگر پیوند می خورد، بازتولید می شد. در چنین بستری، آنچه رخ می داد آفرینش روایتی از فرهنگ سیاسی در ایران بود که بنا بود بر تصورات نمایندگان و سفیران تأثیر بگذارد. نگارندگان این پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش بوده اند که چگونه سیاست های شاه عباس در پروسۀ پذیرش سفیران، به اقتدار نظام سیاسی عینیت می بخشید؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که روایت سفرنامه نویسان با وجود کاستی های محتوایی، دربرگیرندۀ اشاره های متنوعی از تلاش دربار ایران برای آفرینش روایتی اقتدارگرایانه به منظور تأثیرگذاری بر ذهنیت سفیران است. در این پژوهش، با رویکرد توصیفی- تحلیلی بر زمان هایی از حضور سفیران در دربار شاه عباس تأکید شده است که در آن، شاه ایران و دربارش در هیئت میزبانانی درمی آمدند که در تلاش بودند تا تصویری مقتدر از ایران و اصول حاکم بر مناسبات اعمال قدرت در ساختار سیاسی آن ارائه دهند.
تغییرات مالکیت زمین در سواد (عراق) در دوره اولیه فتوحات مسلمانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سقوط ساسانیان ساختارهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران را دگرگون کرد. تغییر مالکیت زمین یکی از نتایج این سقوط بود. با وجود اهمیت این موضوع تاکنون به تغییر مالکیت زمین پس از فتوحات مسلمانان در منطقه سواد (عراق) کمتر پرداخته شده است. پرسش اصلی پژوهش این است که چه نوع زمین هایی در سواد وجود داشت و بعد از تسلط مسلمانان به ویژه در دوره سه خلیفه اول، مالکیت این زمین ها چه تغییراتی کرد؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که در سواد مالکیت زمین ها به صورت خالصه، تیول، موقوفه، شخصی، بطایح و موات بود. پس از پیروزی مسلمانان، مالکیت زمین هایی که به صلح فتح شده بود تغییر نکرد اما مالکیت زمین های دیگر تغییر کرد و به صورت صوافی، وقف، اقطاع و اراضی خراجی درآمد. البته تصمیم هر یک از خلفا در این زمینه متفاوت بود.
تاریخ نگارانِ غیرمتخصص و افول تاریخ نگاری تخصصیِ انقلاب اسلامی: نقدی بر جلدِ پنجم مجموعه «تاریخ تحولات سیاسی جمهوری اسلامی ایران» مرکز اسناد انقلاب اسلامی
منبع:
پژوهش در تاریخ سال یازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۰
157 - 164
حوزههای تخصصی:
لزوم تدوین یک تاریخ عمومیِ جامع از روندِ تحولات ایران در عصر جمهوری اسلامی، پس از گذشت چهار دهه از انقلاب اسلامی، از نیازی جدی نه فقط در سطح تاریخ پژوهان که در تمام سطوح جامعه ایران حکایت دارد؛ نیازی که مرکز اسناد انقلاب اسلامی، با تشخیص آن، به تدوین چنین طرحی همت گمارده است.
این تاریخ عمومیِ جامع با تفکیک های زمانی خُرد، و سرفصل های ریز و دقیق خود می کوشد تا حتی المقدور تمام رخدادهای ریز و درشت ایرانِ پس از انقلاب و روند تحولات کشور در این دوران را بررسی و تصویری تمام نما و جامع -و نه لزوماً مانع - را به خصوص به نسل امروزین جامعه ایران، که خود مستقیماً درگیر و شاهد بسیاری از این حوادث نبوده اند، ارائه نماید.
از این مجموعه تا زمان تدوین این یادداشت، پنج جلد منتشر شده و تحولات ایران را از 22 بهمن 1357 تا 31 خرداد 1361 به بحث کشیده است. این یادداشت به نقد و بررسی جلدِ پنجم این مجموعه اختصاص دارد. نویسنده این یادداشت کوشیده است، نقد خود بر این مجلّد را با تأکید بر روش پژوهش در دانشِ تاریخ و میزان رعایت آن در این اثر، متمرکز کند و از این زاویه ارزیابی خود را ارائه نماید.
بررسی مقایسه ای تاریخ نگاری علی لاهیجی و عبدالفتاح فومنی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیست و دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۸۵)
101 - 130
حوزههای تخصصی:
تاریخ نگاری محلی در گیلان عصر صفویه با وجود مورخانی، چون علی لاهیجی و عبدالفتاح فومنی پررونق بوده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که با وجود پاره ای مشابهت ها، الگوی لاهیجی، حاکمان کیایی و دربار آنان است، ولی الگوی فومنی، تحت تأثیر حوادث گیلان، اشخاصی مانند بهزاد بیگ وزیر شاه عباس اول در گیلان، امیره دباج و اسحاق فومنی هستند که توانسته اند گیلان را به رفاه و رونق قبلی برگردانند. هم چنین، فومنی برخلاف لاهیجی از نگرش تأویلی و آرمان شاهی برای مشروعیت حاکم خاصی بهره نمی برد.
بررسی نظر و نگرش معتزله نسبت به معیارهای برتری و تساوی جویی انسانی با تاکید بر آراء و اندیشه های جاحظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی نظر ونگرش معتزله را در باره وطن ، قوم ونژاد، تساوی جویی انسانی را با توجه به مکتب معتزله با تاکید بر اندیشه های جاحظ معتزلی مورد بررسی قرار می دهد و در این راستا، معیارهای برتری را مورد بررسی قرار می دهد و دیوارهای تبعیضی که برخی از حکومت ها به عنوان معیارهای برتری مطرح می ساختند را مورد نقد قرار می دهد.دستاورد پژوهش نشان می دهد که نگرش معتزله نسبت به مسائلی همچون وطن،نژاد بر مبنای مساله برابری و برتری می باشد.در این بین جاحظ هم همانند سایر معتزلیان برابری و تقوا را به عنوان مهمترین ارزش های دولت اسلامی بر می شمرد اگرچه او در برخی اظهار نظرها با خلفای اولیه اموی به دلیل تثبیت جایگاه های اجتماعی و طبقاتی افراد و رعایت برخی ارزشهای اسلامی مورد نظر معتزلیان همسویی دارد.
بررسی و تحلیل انگاره های استمرار روند هویت ایرانی اسلامی در تاریخ گیتی گشا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت جایگاه «خودی و دیگری» جهت مشخص کردن استمرار روند هویت ایرانی اسلامی در اندیشه نامی اصفهانی مورخ عصر زندیه و انگاره های متأثر از آن بر نگرش وی در بازتاب روایات، در نگارش گیتی گشا موضوع پژوهش حاضر است. با توجه به ماهیتِ توصیفی تحلیلی پژوهش، در این مقاله تلاش شد تا با مطالعه و معرفی و بررسى گیتی گشا از طریق درک مفهومى و روشمند گزارش هاى آن، به شناخت وجوه عمده حیات سیاسى، مذهبی و اجتماعى این برهه از تاریخ ایران دست یافت، همچنین با شناخت دیدگاه نامی اصفهانی در موضوع «خودی و دیگری»، بازتاب آن در محتوا و روش تاریخ نگاری وی بررسی شود یافته های تحقیق نشان می دهد در گیتی گشا ، قدرت لایزال کریم خان، ارادت به خاندان صفوی و هویت ایرانی به عنوان عناصر تعریف کننده و تشخص بخش «خودی» در کانون توجه نامی اصفهانی بوده است و دیگر مسائل در نزد وی تنها بازتابی از این اندیشه است. همچنین از آنجا که تفکر، بینش، زبان و مفاهیم تاریخ نگری و تاریخ نگاری (معرفت شناسی) و باورهای «خودی، دیگری» نامی اصفهانی به خوبی در تاریخ گیتی گشا به مثابه آینه ای، خود را نشان داده است، بر این مبنا به نظر می رسد هنگامی که از دیگری در مقابل خودی سخن می گوید سه نوع از آن را به شکل دیگری «مذهبی، سیاسی، فرامرزی» مدنظر آورده باشد و همگی آنها را متهم به دخالت در امور داخلی ایران می کند.