فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۲٬۰۶۶ مورد.
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
123 - 103
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر ازنظر هدف "کاربردی" و ازنظر نوع داده ها، "کیفی" و ازنظر شیوه اجرا "نظریه داده بنیاد" (نسخه سیستماتیک) می باشد. داده های این پژوهش حاصل مصاحبه ی نیمه ساختار یافته با 15 تن از مدیران و تسهیل گران مدارس طبیعت و مطالعه اسناد و آثار مکتوب و غیر مکتوب 2 تن از مطلعین و متخصصین موضوعی بوده که به شیوه نمونه گیری نظری و هدفمند انتخاب شده اند. داده های حاصل از مصاحبه در 3 مرحله ی کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شده است. یافته های پژوهش ابتدا در 78 مقوله عمده و سپس در ۲3 مقوله اصلی تقسیم و سپس در شش مؤلّفه مدل پارادایمی پیشنهادی Strauss & Corbin جای گرفته اند. پدیده اصلی "تعیین جایگاه حقوقی و قانونی"به عنوان محور توسعه مدارس طبیعت در ایران است. برخی از مؤلفه و مقوله ها عبارت اند از موجبات علی که شامل: "بستر فرهنگی و اجتماعی"، "تغییر نگاه جامعه و سیاست گذاران نسبت به کودکان "هستند و شرایط زمینه ای: "مبانی دینی و فرهنگی"، "نظام اداری مانع آفرین" همچنین عوامل مداخله ای شامل: "امکانات و منابع مالی"، " زیرساخت ها و فضای فیزیکی"؛ راهبردها: "تحقیق و توسعه"، "همراهی رسانه ها"، و پیامدها شامل : "پیامد فردی"، "پیامدهای اجتماعی و اقتصادی" می باشد.
بازگشت به مدیریت : طراحی و تبیین الگوی نوین صلاحیت های مدیران آموزشی با روش تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
229 - 251
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش سعی بر آن است الگویی بر اساس تحلیل مضمون برای صلاحیت های مدیران مدارس آموزش وپرورش استخراج گردد. جامعه آماری این پژوهش در زمینه اسناد شامل: کلیه مقالات، رساله ها، طرح ها و گزارش های پژوهشی مرتبط با موضوع موردپژوهش در گستره زمانی 2000-2018 در حوزه صلاحیت های مدیران آموزشی با نمونه گیری هدفمند بود. در فرایند تحلیل مضمون با همسوسازی داده ها به تدوین و اعتبار یابی چارچوب صلاحیت های مدیران آموزشی پرداخته شد .پایایی نتایج با استفاده از روش هولستی 95/0 برآورد گردید. بر اساس یافته های این پژوهش صلاحیت های مدیران آموزشی در 4 تم فراگیر دانایی، تعالی معنوی، پویندگی و پایستگی خلاصه گردید. مضمون دانایی شامل دو مضمون پیش سازمان دهنده (یاددهی- یادگیری و سازمانی) و 8 مضمون پایه می باشد. مضمون تعالی معنوی شامل 3 مضمون پیش سازمان دهنده (عشق به هستی، جهان بینی معنوی و ایمان و امید) و 9 مضمون پایه است. مضمون پویندگی شامل 4 مضمون پیش سازمان دهنده (پیشرویی، تشریک مساعی، مدیریت ارتباطات، دیدگاه جهانی) و 8 مضمون پایه است. درنهایت مضمون پایستگی شامل 5 مضمون پیش سازمان دهنده (مدیریت تکنولوژی، مدیریت مالی پایدار، مدیریت نوآفرینی، مدیریت محیط زیست و مدیریت سلامت پایدار) و 13 مضمون پایه می باشد. مدل حاضر می تواند مبنای مناسبی برای مدیران در مدارس و همچنین سنجش و ارائه راهکارهایی برای انتخاب مدیران بر اساس مؤلفه های تعریف شده در این مدل باشد.
شناسایی مولفه های آموزش ضمن خدمت و تعیین رابطه آنها با بهبود عملکرد کارکنان (مورد: سازمان پزشکی قانونی کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی نو در مدیریت آموزشی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
311 - 334
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی مولفه های آموزش ضمن خدمت و تعیین رابطه آنها با بهبود عملکرد کارکنان (مورد:سازمان پزشکی قانونی کشور) است. مطالعه حاضر، مقطعی و از نوع توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری، 2800 نفر از کارکنان شاغل در 31 اداره کل پزشکی قانونی کشور در سال 1396 می باشد که از میان آنان و بر اساس فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، 338 نفر بعنوان نمونه آماری پژوهش از میان 15 استان، انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها، از دو پرسشنامه محقق ساخت موسوم به آموزش ضمن خدمت و بهبود عملکرد(1396) استفاده شد. روایی صوری و سازه ای پرسشنامه ها توسط صاحب نظران و خبرگان امر، تایید و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، به ترتیب برابر (89/0=α) و (87/0=α) محاسبه گردیدند. ضریب همبستگی بین مولفه های آموزش ضمن خدمت(9 مولفه شناسایی شده) با بهبود عملکرد(3 مولفه)، 77/0 بود که فن آوری و عملکرد فردی به ترتیب، 92/0 و 96/0 بالاترین ضریب را تبیین و نشان دادند. یافته های تحقیق نشان می داد که بین مولفه های آموزش ضمن خدمت(نیازسنجی، اهداف و اولویت ها، محتوا، برنامه ریزی و اجراء، شیوه ارزشیابی، مدیریت اجرایی، تجهیزات و امکانات، فن آوری و دانش پذیران) با بهبود عملکرد کارکنان، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین یافته ها نشان داد که بهترین پیش بین برای بهبود عملکرد کارکنان با توجه به آموزش ضمن خدمت، نقش فن آوری نوین می باشد.
مفهوم سازی مدیریتِ حکمت بنیانِ مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
1 - 22
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله تبیین مفهوم "مدیریتِ حکمت بنیانِ مدرسه " بود. چارچوب روش شناختی مورد استفاده، رویکرد کیفی از نوع نظریه مبنایی با نگاه سیستمی بود. برای جمع آوری داده از اطلاع رسان ها، مصاحبه های عمیق غیررسمی و تحلیل اسناد استفاده شد. همچنین برمبنای اشباع نظری، 15 تن از حکمای معاصر و فیلسوفان تعلیم و تربیت و علوم اجتماعی در سطح جهانی برای مشارکت در این پژوهش دعوت شدند. 5 سند نیز به عنوان اطلاع رسان مورد استناد قرار گرفت. تحلیل داده ها در ۳ مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شد. نظریه نهایی نیز حول مقوله محوری "مدیریت حکمت بنیان مدرسه " صورت بندی شد. باور پذیری نظریه تولید شده از طریق راهبردهای بازبینی اعضاء، تحلیل موارد منفی و چند سویه سازی منابع مورد تعدیل قرار گرفت. فرایند تحلیل داده ها تا حد شکل گیری نظریه نیز جهت تامین معیار اعتمادپذیری پژوهش، تا حد ممکن توصیف شد. نتایج نشان داد، "مدیریت حکمت بنیان مدرسه " با اتکا به عوامل نگرشی، نظری و سازمانی قابل بازشناسی است. همچنین این سازه تحت تأثیر شرایط مداخله گر محیطی و سیاست های کلان و شرایط زمینه ای (قابلیت های عملی، قابلیت های فرهنگی، قابلیت های معنوی، قابلیت های نظری) قابل توسعه است. در واقع به کارگیری راهبرد رهبری حکیمانه، موجب توسعه حکمت در مدارس، بالندگی فرهنگی و تحقق اهداف نافع مدرسه خواهد شد.
پیش بینی تفکر مدیران بر پایه ی خلق، انتشار و کاربرد دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
304 - 321
حوزههای تخصصی:
این مطالعه از حیث هدف کاربردی و از حیث شیوه ی جمع آوری داده ها، توصیفی، تک متغیری و همبستگی است. جامعه ی آماری این تحقیق شامل کلیه ی مدیران مدارس و مدیران شاغل در اداره های آموزش و پرورش استان البرز (400نفر)که در سال تحصیلی 97-1396مشغول به کار هستند. از بین آنها، 167 نفر به صورت نمونه ی در دسترس به پرسشنامه ها پاسخ دادند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه ی محقق ساخته ی مدیریت دانش و پرسشنامه ی سبک تفکر هریسون و برامسون جمع آوری شده است و از طریق آزمون های t تک نمونه ای، فریدمن، مجذور کای، و همبستگی بنیادی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش در جامعه ی آماری مورد مطالعه بیانگر این است که وضعیت خلق و کاربرد دانش در حد متوسط و انتشار دانش بالاتر از حد متوسط قرار دارد. در همه ی مؤلفه های سبک تفکر، نمره ی بین 49 تا 59 را کسب کرده اند.
ارزیابی وضعیت صلاحیت های حرفه ای معلمان از دیدگاه مدیران مدارس ابتدایی استان مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
86 - 69
حوزههای تخصصی:
روش پژوهش حاضر توصیفی بوده که به صورت پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری شامل مدیران مدارس دولتی ابتدایی استان مرکزی بود. حجم نمونه طبق جدول جرسی و مورگان 103 نفر برآورد شد که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب نسبی انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته صلاحیت های حرفه ای معلمان استفاده شد. روایی صوری پرسشنامه توسط تعدادی از پاسخ دهندگان و روایی محتوایی پس از بررسی چهار تن از اساتید متخصص حوزه صلاحیت های حرفه ای مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ 98/0 محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون دوجمله ای و فریدمن صورت گرفت. نتایج نشان داد وضعیت موجود صلاحیت های حرفه ای معلمان در تمام مؤلفه ها بالاتر از حد متوسط است. توزیع نمرات بر روی پیوستار صلاحیت های حرفه ای نشان داد 96% از معلمان در طیف دارای صلاحیت و 04% از معلمان در طیف فاقد صلاحیت قرار می گیرند. نتایج رتبه بندی ابعاد صلاحیت های حرفه ای معلمان نشان داد بعد اخلاق حرفه ای، بعد شخصی، بعد بین فردی و بعد تخصصی از لحاظ اولویت بندی به ترتیب در رتبه اول تا چهارم قرار دارند. کلید واژگان: ارزیابی وضعیت، صلاحیت های حرفه ای، معلمان فاقد صلاحیت، معلمان ابتدایی، استان مرکزی. کلید واژگان: ارزیابی وضعیت، صلاحیت های حرفه ای، معلمان فاقد صلاحیت، معلمان ابتدایی، استان مرکزی.
همکاری بین معلمان مدرسه و ارتقای کیفیت فرآیند یاددهی _ یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
193 - 179
حوزههای تخصصی:
فرهنگ همکاری در مدرسه فرصت ها را برای توسعه و پیشرفت حرفه ای، افزایش داده و راهبردهای آموزشی را بهبود می بخشد. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر همکاری بین معلمان مدرسه در ارتقای کیفیت فرایند یاددهی و یادگیری به انجام رسید. از نظر نوع هدف، کاربردی و از نظر نوع تحقیق توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری معلمان دوره دوم ابتدایی شهر تهران(تعداد 6000 نفر) بودند و نمونه آماری(361 نفر) با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعیین شد. ابزار گردآوری داده ها برای متغیر همکاری، پرسشنامه استاندارد رشد حرفه ای همکارانه صفری(1396) بود و برای متغیر کیفیت فرآیند یاددهی _ یادگیری از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روایی هر دو پرسشنامه از طریق روایی صوری و پایایی ابعاد آن ها، با استفاده از روش همسانی درونی آلفای کرانباخ تایید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج حاکی از وجود همبستگی معنادار بین همکاری بین معلمان و ارتقای کیفیت فرآیند یاددهی و یادگیری است و ابعاد تسهیم تجارب، وابستگی متقابل، مسئولیت پذیری و تصمیم گیری و کنترل همکارانه، تبیین معناداری از کیفیت فرایند یاددهی و یادگیری داشته اند و می توانند تغییرات کیفیت یاددهی و یادگیری(مهارت های طراحی تدریس، مهارت های ارائه درس، کیفیت علمی معلم، مهارت های ارزشیابی یادگیری و مهارت های ارتباطی) را تبیین کنند. همچنین بعد تسهیم تجارب، بیشترین و بعد مسئولیت پذیری کمترین تبیین را به خود اختصاص داده اند. یافته های این پژوهش اهمیت تقویت خرده مقیاس های همکاری بین معلمان را در محیط آموزشی برای ارتقاء کیفیت فرآیند یاددهی و یادگیری دانش آموزان مورد تأکید قرار می دهد.
نقش کیفیت آموزش های ضمن خدمت در رفتار شهروندی سازمانی معلمان مقطع متوسطه
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره اول پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱
1 - 13
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر کیفیت آموزش های ضمن خدمت بر رفتار شهروندی معلمان شهرستان تنکابن انجام گرفت. این مطالعه از نوع توصیفی – همبستگی بود و جامعه آن را همه معلمان مقطع متوسطه دخترانه و پسرانه شهرستان تنکابن در سال تحصیلی 97-1398 تشکیل می دادند. نمونهموردنظر با توجه به جدول مورگان 207 نفر در نظر گرفته شد. روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه کیفیت آموزش های ضمن خدمت و رفتار شهروندی سازمانی بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی بن فرونی انجام شد. یافته های تحقیق نشان داد، تفاوت بین کیفیت آموزش ضمن خدمت 31-45 با 76- 91 در سطح 01/0 ≥P و همچنین، 46-60 با 76-91 در سطح 05/0 ≥ Pمعنی دار است و کیفیت آموزش های ضمن خدمت بر رفتار شهروندی سازمانی معلمان شهرستان تنکابن تأثیر دارد.
بررسی عوامل مؤثر در گرایش انتخاب رشته تحصیلی در دانش آموزان
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره اول پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱
15 - 30
حوزههای تخصصی:
انتخاب رشته تحصیلی یکی از مهم ترین تصمیم هایی است که دانش آموزان در دوران تحصیل خود می گیرند به طوری که می تواند سرنوشت شغلی و آینده شغلی آنان را رقم بزند.مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر در گرایش انتخاب رشتهٔ تحصیلی دانش آموزان شهرستان نوشهر انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی بود و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر سال دوم دبیرستان، در حال تحصیل در سه رشته ریاضی فیزیک، علوم تجربی و علوم انسانی دبیرستان در سال تحصیلی96-1395بود. 200 نفر از جدول کرجسی و مورگان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این مطالعه پرسشنامه محقق ساخته عوامل مؤثر در گرایش انتخاب رشته است.تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون t تک نمونه ای و آزمون فریدمن انجام شد. یافته های این مطالعه نشان داد نظر دبیر و مشاور تحصیلی، علاقه دانش آموز، سوابق تحصیلی، نظر خانواده و استعداد تحصیلی در گرایش انتخاب رشتهٔ تحصیلی دانش آموزان شهرستان نوشهر مؤثر است (05/0 ).همچنین مؤلفه نظر خانواده دارای بالاترین رتبه و مؤلفه نظر دبیر و مشاور تحصیلی دارای پایین ترین رتبه است.
تحلیل رابطه ی ساختاری بین تعهد سازمانی با یادگیری سازمانی کارکنان (مطالعه موردی دانشگاه کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین یادگیری سازمانی با تعهد سازمانی در بین کارکنان دانشگاه کردستان پرداخته است. روش-جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان شاغل دردانشگاه(205نفر) بوده که با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای143 نفری به صورت تصادفی ساده جهت مشارکت در پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها دو پرسشنامه یادگیری سازمانی واتکینز و ماریک(1996) و پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و مایر(1997) بود. روایی پرسشنامه ها با توجه به نظر متخصصان امر مورد تایید قرار گرفته و پایایی نیز به کمک ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 89% و 91% به دست آمده. جهت تحلیل داده ها ازنرم افزاری آماریSPSSو LISREL بهره گرفته شد. در بخش آمار توصیفی از شاخصه آماری میانگین، انحراف استاندارد و در بخش آمار استنباطی از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، آزمون tتک نمونه ای ومدل معادلات ساختاری، استفاده شده. نتایج پژوهش نشان داد هر دو بعد اصلی یادگیری سازمانی و تعهد سازمانی در میان پاسخ گویان دارای وضعیت مطلوب و رضایت کننده ای است همچنین بین یادگیری سازمانی و تعهد سازمانی ارتباط مستقیم و معنی داری (56/0r=) وجود دارد. یافته ها همچنین حاکی از آن بود که بیشترین واریانس تعهد سازمانی مربوط به بعد مدل ذهنی که از ابعاد یادگیری سازمانی است تعلق داشت
طراحی مدل استقرار نظام مدیریت استعداد در مدارس با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
212 - 229
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل مدیریت استعداد در مدارس انجام پذیرفته است. این پژوهش بر پایه پژوهش آمیخته و به صورت کیفی و کمی در پارادایم قیاسی استقرایی انجام پذیرفته که از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش کارشناسان آموزش و پرورش و مدیران مدارس مقطع متوسطه شهرستان خرم آباد هستند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند اعضای نمونه آن انتخاب شده اند. در این پژوهش داده های کیفی و کمی به ترتیب با استفاده از نرم افزار Atlas.ti و Matlab برای آماده سازی داده ها جهت انجام مدلسازی با استفاده از رویکرد ISMبکار گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که وجود نظام کارآمد مدیریت استعداد در مدارس مستلزم تدوین چشم انداز و نگرش مبتنی بر استعداد پروری است. از این رو سازمان آموزش و پرورش باید حین استخدام، خزانه های استعدادی تشکیل دهد که از طریق آن بتواند افراد با استعداد را بر اساس نوع تخصص مورد نیاز به راحتی شناسایی و به استخدام مدارس درآورد. باید توجه داشت که افراد باید با توجه به نوع استعدادشان در تخصص های مرتبط قرار گیرند. بر اساس مدل پژوهش مدارس باید این افراد را با فعالیت های اساسی خود درگیر کنند و آن ها را در فرآیند برنامه ریزی و تصمیم گیری خود دخالت داده و از طرف دیگر برای آن ها برنامه ریزی مسیر شغلی مناسب را انجام دهد تا فرصت رشد و تعالی سازمانی و فردی به صورت تواٌمان برای مدارس و افراد با استعداد بوجود آید.
رهبری تأملی در مدارس و نقش آن در بهبود باورهای خودکارآمدی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
1 - 19
حوزههای تخصصی:
این پژوهش توصیفی - همبستگی با مشارکت ۳۲۷ نفر از معلمان دوره اول متوسطه شهر اصفهان از طریق نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته رهبری تأملی مدیران مدارس بر اساس الگوی یکپارچه رهبری تأملی (Castelli,2016) و پرسشنامه خودکارآمدی معلم (Tschannen-Moran & Hoy,2001) گردآوری شد. روایی محتوایی پرسشنامه ها تعیین گردید و پایایی پرسشنامه های رهبری تأملی مدیران و خودکارآمدی معلمان با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب ۹۶/۰ و ۹۲/۰ بدست آمد. از نرم افزار آماری SPSS و آزمون های تحلیل رگرسیون، آزمون تی تک نمونه ای، تحلیل واریانس یکراهه، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون توکی جهت تجزیه و تحلیل داده ها بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین رهبری تأملی مدیران مدارس با خودکارآمدی معلمان رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین از بین مولفه های رهبری تأملی مدیران، مولفه های هدف و معناداری بهترین پیش بینی کننده خودکارآمدی معلمان بود. ضمناً ابعاد رهبری تأملی مدیران می تواند ۷۴ درصد تغییرات خودکارآمدی معلمان را پیش بینی کند. رهبری تأملی عاملی اساسی در جهت تغییر پارادایم آموزشی در مدارس است که از طریق پیوند دانش و تجربه می تواند باور به خودکارآمدی را در معلمان تقویت کند.
برازش مدل عجین شدگی شغلی معلمان مبتنی بر ادراک از رفتار خادمانه مدیران مدارس و کیفیت زندگی کاری آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
191 - 211
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با رویکرد روش شناسی تحلیلی- پیمایشی از طریق پرسشنامه و روش نمونه گیری طبقه ای در بین 200 نفر از معلمان ناحیه های 2، 3 و 4 سازمان آموزش و پرورش مشهد به تعداد کل 1500 نفر در سه مقطع ابتدایی، متوسطه اول و متوسطه دوم حاصل شده است. روایی و پایایی پرسشنامه با روش روایی محتوا، تحلیل عاملی تأییدی و آلفای کرونباخ مورد تأیید و سپس داده های جمع آوری شده با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل فرضیه های تحقیق که با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری آزمون شده است، نشان می دهد که رفتار خادمانه مدیران بر کیفیت زندگی کاری و عجین شدگی شغلی معلمان به طور مستقیم اثرگذار بوده ضمن اینکه کیفیت زندگی کاری اثر رفتارخادمانه را بر عجین شدگی شغلی معلمان میانجی گری می کند.
رابطه بین رهبری تحولی و چابکی سازمانی با نقش میانجی تسهیم دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
212 - 235
حوزههای تخصصی:
این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است و جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دبیران مدارس دوره اول متوسطه(200 نفر) و دوره دوم متوسطه(300 نفر) شهرستان بیجار در سال تحصیلی 1395 به تعداد 500 نفر تشکیل داد. نمونه آماری 217 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران و به روش طبقه ای با حجم متناسب انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رهبری تحولی(2000) Bass & Avolio با آلفای(93/0)، چابکی سازمانی (1999) Sharifi & Zhangبا آلفای(64/0) و تسهیم دانش(2005) Bock, Zmud, Kim & Lee با آلفای(86/0) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری lisrel استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که رهبری تحولی به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر چابکی سازمانی تأثیرگذار است. رهبری تحولی به صورت مستقیم بر تسهیم دانش تأثیرگذار است. همچنین تسهیم دانش به صورت مستقیم بر چابکی سازمانی تأثیرگذاراست. در این رابطه زمانی که تسهیم دانش به عنوان متغیر میانجی وارد معادله می شود، دارای قدرت بیشتری است. به عبارت دیگر، می توان گفت که رهبری تحولی با نقش میانجی تسهیم دانش موجب افزایش چابکی سازمانی در میان دبیران می شود.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های رفتاری رهبران آموزشی بینش مند در مدارس ابتدایی؛ پژوهشی کیفی و پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
160 - 143
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضراز نوع کیفی با رویکرد پدیدارشناسانه بوده است. جامعه ی آماری شامل خبرگان و اعضاء هیأت علمی دانشگاه ها در رشته مدیریت آموزشی و مدیران موفق و تحولگرای مدارس ابتدایی شهر مشهد بوده است که با روش نمونه گیری هدفمند و تا رسیدن به اشباع مقوله 23 نفر به عنوان مشارکت کننده انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و عمیق گردآوری، و با استفاده از ترکیب رویکرد هفت مرحله ای کلایزی و کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جهت کسب روایی داده ها از بررسی توسط مشارکت کنندگان و جهت پایایی از توافق درونی دو کدگذار استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد ابعاد و مؤلفه های رفتاری رهبران آموزشی بینش مند در مدارس ابتدایی، ابعاد شخصیتی، ارزشی، دانش حرفه ای، تفکر استراتژیک، شناختی و مهارت مدیریت روابط می باشند. . نتایج حاکی از آن است که رهبران آموزشی بینش مند از رویکردهای تقریبا مشابهی که ناظر به اهداف بلندمدت می باشد برخوردارند. بنابراین با به کارگیری فرایندهای گزینشی صحیح و اعمال استراتژی های توانمندسازی مناسب، می توان مدیریت روتین کنونی مدارس را به سمت رهبری بینش مند هدایت کرد.
پیش بینی هوشمندی رقابتی مدیران آموزشی بر اساس دینداری و هوش سیاسی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی هوش رقابتی مدیران آموزشی بر اساس ایمان و هوش سیاسی در مدارس دخترانه منطقه 14 تهران انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه مطالعاتی مدیران و معاونان مدارس منطقه 14 شهر تهران که 158 مدیر و معاون آموزشی بود. با توجه به جامعه آماری، حجم نمونه آماری با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 120 نفر تعیین شد. این تعداد نمونه از میان جامعه آماری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. برای اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه دین داری در کار لین[1] (۲۰۰۸)، هوش رقابتی ماهانی (۱۳۹۱) و هوش سیاسی دوستار و همکاران (۱۳۹5) استفاده شد. داده ها به روش توصیفی و روش های همبستگی و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد بین متغیرهای ایمان و هوش رقابتی، ایمان و هوش سیاسی و هوش رقابتی و هوش سیاسی روابط مثبت و معنادار وجود داشت. همچنین متغیرهای ایمان و هوش سیاسی، هوش رقابتی را به طور مثبت پیش بینی کردند. نتیجه گیری می شود که هر چه میزان باورها و اعتقادات مذهبی و التزام و عمل به وظایف دینی در مدیران آموزشی مدارس بیشتر بوده و از هوش سیاسی بالاتری برخوردار باشند، هوش رقابتی آن ها بیشتر می باشد. مدیران با استفاده از اطلاعات م ربوط ب ه منابع، امکانات محیطی و رقبا و با در نظر گرفتن فرصت ها و تهدیدات محیط بیرونی، می توانند در جهت منافع سازمان آموزشی خود تصمیمات مناسب تری اتخاذ کنند. [1] .Lynn
ارائه الگوی تلفیقی جوامع یادگیرنده حرفه ای ناب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
147 - 162
حوزههای تخصصی:
هدف آموزش کمک به پیروزی افراد است و نظام آموزشی که در تحقق این امر کارایی لازم را نداشته باشد، نیازمند بازبینی و اصلاح است. هدف این پژوهش، بهره گیری از اصول تفکّر ناب برای شناسایی و حذف موانعی است که تبدیل نظام آموزشی ایران به اجتماع یادگیرنده حرفه ای را به چالش می کشاند. در این پژوهش کیفی، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند در قالب کاربردی سیستماتیک از روش پژوهشی داده بنیاد، داده های حاصل از 13 مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان ، مشاهده 10 منطقه آموزشی استان تهران و تحلیل محتوای 45 سند مرتبط، با کدگزاری در نرم افزار MAXQDA 12 مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. 1370 کد استخراج شده، در قالب 239 مفهوم، 19 مقوله و 6 مؤلفه دسته بندی شده اند. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل داده ها، آموزش بر اساس نیازهای فراگیران، معلّمان و سایر ذی نفعان عامل اصلی لزوم شکل گیری اجتماع یادگیرنده حرفه ای است که فرایندها و تعاملات شکل دهنده آن مثل همکاری، به اشتراک گذاشتن، ارزیابی و شناسایی، تحت تأثیر عوامل زمینه ای تسهیل گر (فرهنگ و رهبری) و عوامل بازدارنده (ضعف ها و اتلاف ها) قرار می گیرند. شدت و ضعف این دو دسته از عوامل، می تواند موجب بروز تغییراتی مثبت یا منفی در پیامدهای مورد انتظار این جوامع گردد.
طراحی مدل اعتبارسنجی مدارس متوسطه نظری آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
262 - 242
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل اعتبارسنجی به منظور تضمین کیفیت آموزش در مدارس متوسطه نظری بود. روش پژوهش، روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی-استنتاجی بود. برای دسترسی به داده های غنی پس از تحلیل اسناد (7 سند داخلی و 17 سند خارجی مرتبط با کلید واژه های منتخب)، از مصاحبه با صاحبنظران استفاده شد. مشارکت کنندگان در پژوهش بر اساس رویکردی هدفمند و با استفاده از روش موارد مطلوب، از بین خبرگان تعلیم و تربیت، متخصصین اعتبارسنجی و مسئولان اجرایی آموزش و پرورش برگزیده شدند. اشباع نظری به عنوان شاخص کفایت داده ها پس از مصاحبه عمیق با 35 نفر از مشارکت کنندگان، حاصل شد. برای گردآوری داده ها از تحلیل اسناد، مصاحبه عمیق و با رویکرد نیمه ساختاریافته بهره گرفته شد. برای اطمینان از صحت و استحکام داده ها ضمن انجام دقیق مصاحبه ها توسط پژوهشگر، فایل متنی مصاحبه ها تهیه و توسط مشارکت کنندگان، تایید شد. همچنین کدهای استخراج شده، مقوله بندی ها و نام گذاری آنها توسط مشارکت کنندگان و همتایان مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. نتایج نشان داد مدل اعتبارسنجی مدارس متوسطه نظری دارای 7 عامل (ساختار سازمانی، ساختارفیزیکی، عوامل فردی معلم (کادر اداری و آموزشی)، عوامل فردی دانش آموزی، عوامل سیاسی، عوامل فرهنگی و هسته فنی تدریس و یادگیری) می باشد و 60 ملاک و 266 نشانگر متناسب با ویژگی های مدارس متوسطه نظری برای عوامل هفتگانه فوق شناسایی شد و نهایتاً مدل پیشنهادی اعتبارسنجی مدارس متوسطه نظری معرفی گردید. واژگان کلیدی: اعتبارسنجی، تضمین کیفیت، مدارس متوسطه، تحلیل محتوا، فرهنگ
پایش اکوسیستم کارآفرینی در مدارس ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
166 - 190
حوزههای تخصصی:
روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی پژوهش کلیه ی صاحب نظران حوزه کارآفرینی کشور بودند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 100 تن بر اساس دامنه ی فعالیت و نظریه پردازی در عرصه های مختلف کارآفرینی به عنوان نمونه ی نهایی انتخاب شده بودند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش یک مقیاس بازسازی شده است. پایایی این مقیاس به کمک روش بازآزمایی و آلفای کرونباخ و روایی آن با بهره گیری از تحلیل عاملی انجام شد. پنج عامل اصلی به عنوان معرف اکوسیستم کارآفرینی در مدارس ایران بازنمایی شدند. همچنین ضریب پایایی همسانی درونی برای هر یک از عوامل و کل پرسشنامه در حد مناسب برآورد شد در بازسازی مقیاس و بومی سازی آن، مؤلفه های اکوسیستم کارآفرینی در مدارس ایران مشخص گردید. همچنین بر اساس این مؤلفه ها، پنج عامل اصلی تعیین شد. درنهایت یک مقیاس 55 سؤالی برای پایش اکوسیستم کارآفرینی در مدارس ایران طراحی گردید. هنجاریابی مذکور نشان داد که عامل مدیر متعهد به توسعه کارآفرینی در مدرسه از اهمیت بالایی برخوردار است. همچنین عامل های ساختار سازمانی، تعهد همه گروه های ذینفع مدرسه، فردی سازی برنامه های مدرسه و فرهنگ شبکه ای نیز در شکل دهی اکوسیستم کار آفرینی مدرسه، مؤثرند.
بررسی عملکرد اجرای طرح مدارس جامع محیط زیستی: مطالعه موردی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
134 - 121
حوزههای تخصصی:
رویکرد پژوهش از نوع کمی و راهبرد مورد استفاده توصیفی پیمایشی است. اعضای جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران، معاونین، معلمان و کارشناسان مربوطه در سازمان آموزش و پرورش شهر تهران بودند. برای انجام نمونه گیری، از روشنمونه گیری تصادفی استفاده شد. ابزار گردآوری داده های مورد نیاز نیز پرسشنامه محقق ساخته بود. یافته های پژوهش نشان داد که مدارس جامع محیط زیستی در خصوص پنج مولفه اقدامات آموزشی و پرورشی، فضای سالم، زیبا و استاندارد، مصرف انرژی الکتریکی در تاسیسات روشنایی ساختمان و محوطه، مصرف انرژی الکتریکی در تاسیسات سرمایشی و گرمایشی ساختمان و محوطه و مصرف مواد اولیه و بازیافت عملکرد مناسبی داشته اند ولی در خصوص مولفه های مصرف آب در ساختمان و ناوگان حمل و نقل و جا به جایی عمکلرد مناسبی نداشته اند.