فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۰۱ تا ۱٬۸۲۰ مورد از کل ۱٬۹۴۶ مورد.
۱۸۰۱.

شناسایی ابعاد مهارت های رهبران آموزشی مدارس: مطالعه ای آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رهبری آموزشی مهارت های فردی و رفتاری مهارت های بین فردی مهارت های حرفه ای - تخصصی مهارت های سازمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۲۵
مقدمه و هدف: در قرن بیست و یکم، توسعه ی مهارت های رهبری مدارس از بزرگ ترین و مهم ترین جنبه های  حیات مدرسه در تعالی مدرسه و توسعه دستاوردهای فراگیران آن، از الزامات است. از این لحاظ ارتقای کیفی و ایجاد تحولات بنیادین در مدارس، نه تنها به کیفیت و صلاحیت های مدیریتی و تخصّصی مدیران بستگی دارد، بلکه به میزان بسیار زیادی نیز متاثر از مهارت های رهبری آن ها نیز هست. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی مهم ترین ابعاد مهارت های رهبران آموزشی در مدارس است. روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر، با روش آمیخته اکتشافی انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل اساتید دانشگاهی دارای دستاورد علمی در حوزه رهبری و مدیریت آموزشی؛ و در بخش کمّی، تعداد 200 نفر از مدیران با سابقه مدارس متوسطه شهرستان گرمسار در سال تحصیلی 99-98 بود. روش نمونه گیری در بخش کیفی از نوع گلوله برفی و حجم نمونه با اشباع نظری، 15 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمّی، پرسشنامه ساختارمند بود که اعتبار آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (82/0) تائید شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، در بخش کیفی از روش های کدگذاری باز، محوری و گزینشی و در بخش کمّی با استفاده از آزمون فریدمن انجام شد. یافته ها: از میان ابعاد مهارت های رهبران آموزشی، مهارت های بین فردی بترتیب دارای بیشترین اولویت و مهارت های فردی و رفتاری، سازمانی و حرفه ای-تخصصی به ترتیب در رتبه های بعدی طبقه بندی شدند. در نهایت، توجه به ابعاد مهارت های رهبری آموزشی و اولویت آن ها در انتخاب، انتصاب و حتی ارزیابی عملکرد، همچنین تدوین برنامه ها و محتوای آموزشی مرتبط با پودمان های مهارت افزایی رهبران مدارس، پیشنهاد گردید. بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد در میان ابعاد مهارت های رهبران آموزشی در مدارس، نقش مهارت های بین فردی رهبران آموزشی از طریق ایجاد تغییر، کارآفرینی، جلب مشارکت، مدیریت و اجرای سیاست ها، به بهترین وجه می تواند منجر به ایجاد تغییرات مطلوب بر عوامل کلیدی اثرگذار بر فرایندهای یاددهی و یادگیری در بافت نظام آموزشی از طریق اثر بر عواملی چون انگیزه های بیرونی معلمان، جو حاکم بر مدرسه و خودکارآمدی و مثبت اندیشی کادر آموزشی در مدرسه عمل کند.
۱۸۰۲.

تعیین اثربخشی آموزش مجازی بر فرسودگی تحصیلی و خلاقیت در دانش اموزان دختر متوسطه اول شهر یزد

کلید واژه ها: اموزش مجازی فرسودگی تحصیلی خلاقیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۰۱
هدف از انجام این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مجازی بر فرسودگی تحصیلی و خلاقیت در دانش اموزان دختر متوسطه اول شهر یزد در سال 1399 می باشد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش ازمون- پس ازمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان دوره متوسطه دختر شهر یزد در سال 1399 که به تعداد 1018 نفر تشکیل می دهند. نمونه آماری این پژوهش 60 نفر از دانش آموزان به وسیله نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. پرسشنامه های این پژوهش پرسشنامه اموزش مجازی محمدی(1390)، فرسودگی تحصیلی برسو و سالانووا و اسچفلی (1997) و پرسشنامه خلاقیت عابدی(1372) می باشد و نتایج با استفاده از تحلیل کوواریانس نشان داد که اموزش مجازی بر فرسودگی تحصیلی و خلاقیت در دانش اموزان اثربخش بوده است و باعث کاهش فرسودگی تحصیلی و افزایش خلاقیت شده است
۱۸۰۳.

طراحی الگوی تسهیل فرایند یاددهی - یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تسهیل یادگیری فرآیند یاددهی-یادگیری مدارس ابتدایی مدیران زن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۴۲
هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی تسهیل فرآیند یاددهی-یادگیری بر اساس تجارب مدیران زن مدارس ابتدایی است. به منظور نیل به این هدف از رویکرد کیفی و روش داده بنیاد استفاده شده است. جامعه پژوهش شامل مدیران زن مدارس ابتدایی شهرستان ایذه به تعداد 39 نفر بود. نمونه گیری به روش گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و درنهایت با 12 نفر از مدیران زن مدارس ابتدایی شهرستان ایذه مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد و سپس اطلاعات گردآوری شده در مصاحبه ها با استفاده از سه مرحله اصلی کدگذاری داده ها (باز، محوری و انتخابی) تجزیه وتحلیل شدند. در مرحله اول کدگذاری باز 285 کد اولیه شناسایی شد که پس از حذف کدهای تکراری به 123 کد کاهش یافت. در مرحله کدگذاری محوری، از برقراری پیوند و ارتباط بین مفاهیم 21 مقوله به دست آمد سپس این مقوله ها در 6 طبقه اصلی (مقوله محوری، شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها) دسته بندی شدند و الگوی نهایی تسهیل فرآیند یاددهی-یادگیری حاصل شد. بر اساس نظریه حاصل شده از یافته های پژوهش شرایط علی و اثرگذار بر تسهیل فرایند یاددهی-یادگیری ، شرایط زمینه ای ، عوامل مداخله گر ، راهبردها و استراتژی ها و پیامد آنها بررسی و مدل نهایی ارائه شده است.
۱۸۰۴.

تأثیر جو مسموم سازمانی بر مدیریت تصویرپردازی معلمان با نقش میانجی اهمال کاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سازمان سمی جو مسموم سازمانی مدیریت تصویرپردازی اهمال کاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۰۴
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر جو مسموم سازمانی بر مدیریت تصویرپردازی معلمان با نقش میانجی اهمال کاری انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی– همبستگی بود. 223 نفر از معلمان شهر هامون (واقع در استان سیستان و بلوچستان) در سال تحصیلی 1401-1400 به شیوه نمونه گیری تصادفی– طبقه ای (بر حسب جنسیت) از طریق پرسشنامه های جو مسموم سازمانی، مدیریت تصویرپردازی و اهمال کاری مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری با کمک نرم افزارهای SPSS21 و Smart PLS استفاده شد. یافته ها نشان داد که جو مسموم سازمانی هم به طور مستقیم و هم به طور غیر مستقیم و با میانجی گری اهمال کاری بر مدیریت تصویرپردازی معلمان اثر مثبت و معناداری دارد. بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که در جو مسموم معلمان دیگر شور و نشاط اولیه را ندارند و اهمال کاری را به گونه های متفاوتی از جمله معطل کردن مراجعان، تأخیر در انجام تکلیف و اتلاف وقت بروز می دهند. چنین اعمالی فرد را وادار می کند که برای موجه جلوه دادن عادت های مورد نظر به راهبردهای مدیریت تصویرپردازی روی بیاورد.
۱۸۰۵.

بررسی رابطه عزت نفس و تعهد سازمانی با توجه به نقش تعدیل گری حس همدلی کارکنان (مورد مطالعه: سازمان فنی و حرفه ای استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعهد سازمانی عزت نفس حس همدلی سازمان فنی و حرفه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۷۱
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه عزت نفس و تعهد سازمانی با توجه به متغیر تعدیلگر حس همدلی کارکنان سازمان فنی و حرفه ای استان اصفهان انجام شد. روش شناسی: روش حاضر توصیفی بود. جامعه آماری همه کارکنان سازمان فنی و حرفه ای استان اصفهان بودند که در نیمه دوم 1396 به تعداد 652 نفر گزارش گردید. حجم نمونه ی بر اساس جدول مورگان به تعداد 242 انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها به ترتیب پرسشنامه های استاندارد تعهد سازمانی آلن و مایر (1990) با 24 گویه، عزت نفس آیزنک (1976) با 30 گویه، حس همدلی، بارون – کوهن (2003) با 24 گویه، بود. پس از تأیید روایی صوری و محتوایی پایایی پرسشنامه ها در ویژگی های تعهد سازمانی، عزت نفس و حس همدلی بیشتر از 7/0 که نشان از مناسب ابزار اندازه گیری تحقیق بود. داده ها با نرم افزار SPSS24 از طریق سطح آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین متغیرهای عزت نفس و تعهد سازمانی همبستگی معنی داری وجود دارد (05/0>P) و متغیر حس همدلی می تواند بین متغیرهای عزت نفس و تعهد سازمانی نقش تعدیلگر ایفا کند (05/0>P). تفاوت معنی داری در گروه های سنی پاسخ دهنده به سوالات پرسشنامه های پژوهش در تعهد سازمانی وجود دارد (05/0>P). ولی در دو متغیر حس همدلی و عزت نفس تفاوت معنی داری در پاسخ دهی هیچ یک از گروه های سنی کارکنان سازمان فنی و حرفه ای استان اصفهان وجود ندارد. تفاوت معنی داری بین نظرات پاسخگویان زن و مرد در میزان تعهد سازمانی وجود دارد (05/0>P). ولی در متغیرهای عزت نفس و حس همدلی تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0>P). تفاوت معنی داری در نمرات حس همدلی گروه های تحصیلی متفاوت در کارکنان سازمان  فنی و حرفه ای استان اصفهان وجود دارد (05/0>P). تفاوت معنی داری در پاسخ دهی هیچ یک از گروه های پاسخگو با سابقه های شغلی متفاوت در متغیرهای تعهد سازمانی، عزت نفس و حس همدلی در کارکنان سازمان فنی و حرفه ای استان اصفهان وجود ندارد (05/0>P). نتیجه گیری:  رابطه بین عزت نفس و تعهد سازمانی با درنظر گرفتن نقش تعدیل گر حس همدلی کارکنان تایید شد.
۱۸۰۶.

ارتباط عوامل بین فردی و سازمانی با تعالی سازمانی: نقش میانجی اخلاق حرفه ای، توانمندسازی روان شناختی و چابکی سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اخلاق حرفه ای تعالی سازمانی توانمندسازی روان شناختی چابکی سازمانی عوامل بین فردی و سازمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۰۰
پژوهش حاضر، به دنبال بررسی رابطه عوامل بین فردی و سازمانی با تعالی سازمانی و آزمون نقش میانجی اخلاق حرفه ای، توانمندسازی روان شناختی و چابکی سازمان بود. این مطالعه، ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی- همبستگی واز نظر نوع مدل معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان حوزه ستادی آموزش وپرورش استان آذربایجان غربی در سال تحصیلی 19-2018 به تعداد 1250 نفر بود که از بین آن ها با بهره گیری از فرمول مورگان و به روش تصادفی طبقه ای تعداد 332 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده بود. برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است که شامل پرسشنامه های کار تیمی بردبار (2012) (α=0/86) ، مهارت های ارتباطی بین فردی ماتسون (1983) (α=0/93)، فرهنگ سازمانی اعرابی و رحیم زاده (2007) (α=0/95)، مدیریت مشارکتی چوپانی (2010)( α=0/94)، استقلال شغلی جانگ (1995)( α=0/85)، یادگیری سازمانی نیفه (2001) (α=0/94) ، اخلاق حرفه ای کادوزیر (2002) (α=0/81) ، توانمندسازی روان شناختی اسپریترز ومیشرا (1997) (α=0/90) ، چابکی سازمانی شریفی و ژانگ (1999) (α=0/94)وپرسشنامهتعالی سازمانی عسگری (2014) (α=0/97) می باشد که روایی ابزار با تحلیل عاملی تأییدی و پایایی باآلفای کرونباخ تایید شد. تجزیه وتحلیل داده ها با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار AMOS و SPSS بود. نتایج پژوهش نشان داد اخلاق حرفه ای(17/0) ، توانمندسازی روان شناختی(20/0) و چابکی سازمان(15/0) بر تعالی سازمانی به صورت مثبت و مستقیم تاثیر دارد. همچنین تاثیر غیرمستقیم عوامل بین فردی(15/0) و عوامل سازمانی(17/0) بر تعالی سازمانی مثبت و معنی دار بود. اثر مستقیم عوامل بین فردی(43/0) و عوامل سازمانی(33/0) بر اخلاق حرفه ای مثبت و معنی داراست. اثر مستقیم عوامل بین فردی(29/0) و عوامل سازمانی(20/0) بر توانمندسازی روان شناختی مثبت و معنی داراست. اثر مستقیم عوامل سازمانی(47/0) بر چابکی سازمان مثبت معنی دار است اما عوامل بین فردی (11/0) اثر مستقیم معنی داری بر این متغیر ندارد. طبق شاخص های برازش مدل آزمون شده، مدل نهایی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است.
۱۸۰۷.

شناسایی ابعاد و مؤلفه های نوآوری بنیادین و استراتژیک با تکنیک دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نوآوری بنیادین نوآوری استراتژیک توسعه و برنامه ریزی نیروی انسانی قابلیت عملیاتی بودن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۷۹
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفه های فاکتورهای مهم نوآوری بنیادین و استراتژیک در شرکت های طرح و ساخت پتروشیمی می باشد. روش پژوهش کیفی و از نوع کاربردی می باشد. برای گردآوری اطلاعات از دو روش مطالعه اسنادی و دلفی فازی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 10 نفر از خبرگان و صاحب نظران (اساتید دانشگاهی حوزه مدیریت) می باشند که به روش هدفمند انتخاب شده و با استفاده از روش دلفی فازی نظرات آنها استخراج گردید. فاکتورهای مهم نوآوری بنیادین و استراتژیک 7 بعد «نوآوری در توسعه و برنامه ریزی نیروی انسانی»، «نوآوری در فرایندهای سازمانی و ساختار سازمانی»، «نوآوری در محصول»، «نوآوری در بازار»، «متولد شدن صنایع جدید»، «قابلیت عملیاتی بودن»، «تکنولوژی های انقلابی» و 45 شاخص شناسایی و تائید شد. جهت اولویت بندی فاکتورهای مؤثر بر نوآوری بنیادین و استراتژیک از ضرایب استاندارد مدل تحلیل عاملی مدل نهایی استفاده شد. مؤلفه تکنولوژی های انقلابی با ضریب استاندارد 93/0 در رتبه اول، مؤلفه نوآوری در بازار با ضریب استاندارد 86/0 در رتبه دوم، مؤلفه نوآوری در توسعه و برنامه ریزی نیروی انسانی با ضریب استاندارد 85/0 در رتبه سوم، مؤلفه متولد شدن صنایع جدید با ضریب استاندارد 83/0 در رتبه چهارم، مؤلفه نوآوری در فرایندهای سازمانی و ساختار سازمانی با ضریب استاندارد 82/0 در رتبه پنجم، مؤلفه نوآوری در محصول با ضریب استاندارد 78/0 در رتبه ششم و در نهایت مؤلفه قابلیت عملیاتی بودن ضریب استاندارد 75/0 در رتبه هفتم قرار گرفت.
۱۸۰۸.

ارائه مدلی برای توانمندسازی مدیران دوره متوسطه شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توانمندسازی مدیران آموزش و پرورش مؤلفه ها مدل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸
هدف از پژوهش حاضر طراحی و ارائه مدل توانمندسازی مدیران دوره متوسطه شهر اصفهان بود. روش تحقیق، تلفیقی بود و از روش کیفی- تکنیک دلفی برای استخراج و شناسایی مؤلفه های توانمندسازی مدیران و از بخش کمی برای آزمون مدل استفاده شد. جامعه آماری متشکل از کلیه مدیران سطوح مختلف معاونت های پژوهش، برنامه ریزی و آموزش نیروی انسانی و آموزش متوسطه و مدیران مدارس متوسطه اصفهان(908 نفر) در سال 1398 بودند. حجم نمونه به روش طبقه ای نسبتی از هر دو حوزه ستادی و صف 270 نفر تعیین شد. ابزارهای پژوهش نیز شامل مصاحبه و پرسشنامه بودند که اعتبار آن از دیدگاه متخصصان و آزمون آلفای کرونباخ(80/0=a) مطلوب ارزیابی شدند. یافته ها نشان دادند شاخص ها و مؤلفه های توانمندسازی مدیران در 5 بعد شامل (دانش و آگاهی با میانگین 18/4، بعد نگرشی با میانگین91/2، فردی83/2، سازمانی66/2 و مهارتی43/2) 10 مؤلفه و 61 شاخص قابل طبقه بندی هستند. همچنین تحلیل نتایج آزمون t نشان داد تفاوت میانگین الگو ارائه شده در کلیه بخش ها با میانگین مورد انتظار در سطح خطای 1 درصد معنادار است (01/0
۱۸۰۹.

سنتز پژوهی مؤلفه های دانشگاه نسل چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ثروت آفرینی مهارت محوری بین المللی سازی آموزش و پژوهش ارتباط با صنعت و بازار کار منطقه ای دانشگاه نسل چهارم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۷۸
مقدمه و هدف : امروزه دانشگاه های مدرن  باید با رقابت جهانی روبه رو شوند و آن ها باید بتوانند به طور مؤثری فرایندهای اقتصادی و اجتماعی منطقه را که در آن  قرار دارند، تحت تأثیر قرار دهند. این فرایندها و تأثیرات می توانند به رقابتی شدن منطقه  از طریق سیستم های پیچیده مستقیم و غیرمستقیم کمک کنند؛ که در مقیاس های  مختلفی  با سطوح مختلف توسعه مرتبط می باشند. این پژوهش با هدف مطالعه نظامند و ارائه فرا ترکیبی از پژوهش های انجام شده توسط محققان داخلی و خارجی در مورد مؤلفه های دانشگاه نسل چهارم به مرحله اجرا در آمد. روش شناسی پژوهش : روش بررسی این پژوهش،کیفی و از نوع سنتز پژوهی بوده و در این رابطه از  بین کلیه پژوهش های انجام شده در بیست سال اخیر پیرامون موضوع، به عنوان جامعه مورد مطالعه پژوهشگر با 63 پژوهش به سطح اشباع داده ای رسید. که به صورت هدفمند به عنوان حجم نمونه مورد استفاده  قرار گرفتند. در مراحل بعدی، کدگذاری و طبقه بندی اطلاعاتی از پژوهش انجام شده صورت گرفته که 18 طبقه به منظور تحقق هدف پژوهش بدست آمد.. یافته ها : فعالیت ورزشی هوازی منجر به افزایش معنی دار HDL و کاهش LDL، VLDL، TGو Cho شد (05/0≥P)، 15 روز مکمل دهی دارچین اثر معنی داری بر افزایش HDL و کاهش LDL، TG و Cho در پاسخ به یک جلسه فعالیت ورزشی داشت (05/0≥P) با این وجود اثر معنی داری بر VLDL نداشت (05/0≤P). بحث و نتیجه گیری: نتایج این تحلیل و سپس ترکیب آن ها 4 درونمایه است که عبارتند از : 1- ثروت آفرینی2- مهارت محوری3- بین المللی سازی آموزش و پژوهش 4- ارتباط با صنعت و بازار کار منطقه ای.
۱۸۱۰.

رویکردی پدیدارشناسانه به تجربه زیسته نو معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: استان کردستان چالش ها راه کارها نومعلمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۹۳
هدف پژوهش حاضر، واکاوی تجارب زیسته ی نو معلمان از چالش های پیشروی خود در مدارس استان کردستان و ارائه راهکارهایی برای کاهش این چالش ها بود. رویکرد پژوهش توصیفی با پارادایم انتقادی بود و از رویکرد پدیدارشناسی و اسنادی - کتابخانه ای بهره برده شد. جامعه آماری، شامل تمام نو معلمان ابتدایی دارای سابقه یک تا پنج سال (1401-1396) در استان کردستان بود. نمونه گیری به صورت هدفمند بود که 21 نفر از نو معلمان ابتدایی تا رسیدن به درجه اشباع یافتگی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته ی محقق ساخته بود و از روش قیاسی - استقرایی و به کمک مراحل چهارگانه ون مانن تحلیل داده ها صورت گرفت. یافته ها نشان داد که چالش های پیش روی نو معلمان بیشتر حول محور آموزش، تعامل با دانش آموزان، کلاس های چندپایه، آموزش آنلاین، دوره های ضمن خدمت و محتوای درسی بود و طبیعتاً راهکارها نیز در این راستا و موارد برجسته ی دیگری از قبیل استفاده مؤثر از روش های تدریس فعّال، راهکارهای خلّاقانه در حیطه آموزشی – تربیتی، افزایش مطالعه مرتبط با حیطه شغلی، آموزش مهارت های زندگی و راهکارهای کلی که در رابطه با تعامل نو معلمان با والدین و ارتقای مهارت های خود در حوزه تحلیل محتوا و آموزش الکترونیکی است که با بهره گیری از آن ها می توان در حرفه خود مؤثر واقع شد؛ لذا می توان نتیجه گرفت که نو معلمان با سرمایه گذاری روی خود و آموزش های توسعه حرفه ای می توانند دانش و آگاهی و مهارت لازم را برای تبدیل شدن به معلّم حرفه ای را در خود تقویت کنند. همچنین به برنامه ریزان آموزشی توصیه می شود تا برنامه های مناسب تری جهت رفع چالش های نو معلمان طرّاحی و اجرا کنند.
۱۸۱۱.

شناسایی عوامل موثر بر توانمندسازی پژوهشی دانش آموزان: مطالعه ای با رهیافت پدیدار شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شناسایی عوامل موثر توانمندسازی پژوهشی دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۰۹
امروزه در سرتاسر جهان بر اهمیت پژوهش برای توسعه آموزش و تلاش برای ایجاد و گسترش توانمندسازی پژوهشی در دانش آموزان ، تمرکز می کنند و نقش پژوهش را به عنوان یک فعالیت اصلی برای ترویج آموزش و یادگیری یا فرایند تدریس تحقیقاتی، از جمله توسعه شایستگی تحصیلی در مدرسه، تطبیق می دهند. هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر توانمندسازی پژوهشی دانش آموزان است. حوزه پژوهش، در برگیرنده صاحب نظران دارای تألیفات و سوابق پژوهشی مرتبط با حوزه توانمندسازی پژوهشی بود. برای تعیین حجم نمونه، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. ابزار اصلی پژوهش مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود، پس از 20 مصاحبه، داده ها به اشباع نظری رسید. داده های استخراج شده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با استفاده از روش کدگذاری باز، کدگذاری محوری و استخراج مضمون های اصلی و فرعی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که عوامل شخصیتی، عوامل ذاتی، اجتماعی و مهارت های اکتسابی (فراشناختی، تفکر انتقادی و فناوری اطلاعات) از جمله عواملی هستند که در توانمندسازی پژوهشی دانش آموزان موثر هستند. شناسایی تنگناهای موجود در سیستم آموزشی از گام های مهم پیشرفت در توانمندسازی پژوهشی است. وجود امکانات و فرصتهای آموزشی و پژوهشی می تواند شرایط لازم را برای افزایش توانمندسازی پژوهشی تسهیل کند. به این ترتیب که وجود ظرفیتها و امکانات مناسب آموزشی و پژوهشی به واسطه امکان تفکر خلاق و انگیزه، توانمند سازی پژوهشی را ارتقا می دهد.
۱۸۱۲.

بررسی نقش میانجی فضائل و توانمندی های شخصیت در رابطه بین جنسیت و هیجان های مثبت و منفی معلمان ابتدایی در کلاس درس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جنسیت فضائل و توانمندی های شخصیت هیجانات مثبت تدریس هیجانات منفی تدریس معلمان ابتدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۰۶
پژوهش حاضر ، با هدف بررسی نقش میانجی فضائل و توانمندی های شخصیت در رابطه بین جنسیت و هیجان های مثبت و منقی معلمان ابتدایی در کلاس درس انجام شد. پژوهش حاضر یک پژوهش بنیادی بود؛ که در دسته تحقیقات توصیفی و به طور دقیق تر همبستگی از نوع معادلات ساختاری جای می گیرد. جامعه آماری این مطالعه شامل تمامی معلمان دوره ابتدایی در سال تحصیلی 1400-1399 شهرستان اشکذر به تعداد 207 نفر بود؛ که با استفاده از روش تمام شماری تمامی معلمان در پژوهش شرکت کردند. جهت گردآوری داده ها ی پژوهش از پرسشنامه فضائل و توانمندی های شخصیت پیترسون و سلیگمن (2004)، و پرسشنامه هیجان پذیری در تدریس ویلاویسنسیو (2010)، استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Amos در دو سطح توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج مدلسازی معادلات ساختاری نشان دادند که جنسیت به طور مثبت و معنادار (55/0 = β) توانمندی ها و فضائل شخصیت را پیش بینی می کند. فضائل و توانمندی های شخصیت نیز به طور مثبت و معنادار (32/0 = β) هیجانات مثبت تدریس و به صورت منفی و معنادار هیجانات منفی تدریس (42/0- = β) را پیش بینی می کند. بررسی شاخص های برازش مدل نیز نشان داد که مدل نهایی پژوهش از برازش مناسبی برخوردار می باشد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که با تقویت فضائل و توانمندی های شخصیت معلمان ابتدایی می توان تا حدودی تجربه هیجانات مثبت تدریس را در آنان افزایش و تجربه هیجانات منفی را کاهش داد.
۱۸۱۳.

تحلیل رابطه لذت تحصیلی و اشتیاق شغلی با استقلال شغلی و اعتماد سازمانی با میانجیگری ارزشیابی عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اشتیاق شغلی لدت تحصیلی ارزشیابی عملکرد استقلال شغلی اعتماد سازمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۸۸
رشدوتوسعه هر کشوری در گرو سیستم آموزش و پرورش آن است و در این میان معلمان عامل بسیار تأثیر گداردر پییشرفت آن نظام می باشند این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی بوده و از نظرجمع آوری اطلاعات، از نوع همبستگی می باشد. در تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شده است.جامعه آماری شامل کلیه معلمان مدارس متوسطه دوره دوم نظری شهر ارومیه بودکه از بین آنها 306 نفر به عنوان حجم نمونه به روش تصادفی طبقه ای نسبی با بهره گیری از جدول مورگان انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته ارزشیابی عملکرد معلمان (پورحیدر و همکاران ، 1398)، پرسشنامه استقلال شغلی(فریدمن،1999)، پرسشنامه اشتیاق شغلی(شوفلی و بیکر،2003)، اعتماد سازمانی (اسکات و رادر،2003) و لذت تحصیلی( پکران،2005) بود. برای تعیین روایی ابزارها از تحلیل عاملی تأییدی، محتوایی و اکتشافی بهره گرفته شده که همگی ابزارها مورد تأیید واقع شدند. پایایی آنها به روش آلفای کرونباخ محاسبه شده است. یافته ها نشان داد که مدل پیشنهادی پژوهش از برازش برخوردار بوده و نقش ارزشیابی عملکرد معلم به عنوان میانجی در رابطه لذت تحصیلی و اشتیاق شغلی با استقلال شغلی و اعتماد سازمانی تأیید شد. برای ایجاد لذت تحصیلی در دانش آموزان و اشتیاق شغلی در معلمان می توان ضمن ارزشیابی صحیح و دقیق عملکرد معلمان استقلال شغلی آنان را توسعه بخشید و جوی حاکی از اعتماد را در مدرسه ایجاد کرد
۱۸۱۴.

شناسایی و رتبه بندی مولفه های وضعی و شخصی موثر بر رفتار مدیریت تصویرپردازی ذهنی در اداره آموزش و پرورش استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رتبه بندی مدیریت تصویرپردازی ذهنی پیش بینی کننده وضعی پیش بینی کننده شخصی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۰۸
مقدمه و هدف: بی تردید، عدم وجود یک تصویر مشترک، تبعات و عواقبی را، هم از نظر فردی و هم از لحاظ کار تیمی و سازمانی به دنبال خواهد داشت. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و رتبه بندی مولفه های وضعی وشخصی موثر بر رفتارمدیریت تصویرپردازی ذهنی در اداره آموزش و پرورش استان مازندران بوده است. روش شناسی پژوهش: پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازحیث روش، توصیفی- پیمایشی و بصورت مقطعی می باشد. جامعه آماری شامل کارکنان آموزش و پرورش استان مازندران در بهار 1398 در 33 شعبه این اداره، به تعداد 39220 نفر بودند که از این میان با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای با استفاده از جدول کرجسی مورگان تعداد 380 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند داده ا با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته با 72 گویه (شرایط موقعیتی 42 و شرایط شخصی 30 گویه)، جمع آوری و از طریق نرم افزارهایSPSS  و AMOS مورد تحلیل قرارگرفت. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی وتأییدی نشان دادمولفه های ارزیابی عملکرد، شرایط و جایگاه شغلی، ابهام نقش(عوامل استرس زای شغلی)، مبادله رهبر-عضو،  فرهنگ سازمانی، مهارت های سیاسی، سلسله مراتب پاسخگوئی، تبیین کننده شرایط موقعیتی (وضعیتی) و مولفه ها ، خودکنترلی(خود ارزیابی)، جذابیت شخصی، اعتماد به نفس، نیاز به قدرت و وجدان(وظیفه شناسی) تبیین کننده شرایط شخصی موثر بر مدیریت تصویرپردازی ذهنی در اداره آموزش و پرورش استان مازندران، بوده اند. بحث و نتیجه گیری: یافته های حاصل از آزمون فریدمن در بحث رتبه بندی مولفه ها نشان داد که در میان کلیه ابعاد، بالاترین اولویت مربوط به مولفه خودکنترلی با میانگین رتبه 17/8 و پائین ترین اولویت (دوازدهم) مربوط به مولفه سلسله مراتب پاسخگوئی با میانگین رتبه 31/4 بوده است.
۱۸۱۵.

نقش رهبری دیجیتال در تصمیم گیری هوشمند با میانجی گری تیم پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رهبری دیجیتال تصمیم گیری هوشمند تیم پذیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۹۴
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش رهبری دیجیتال در تصمیم گیری هوشمند با میانجیگری تیم پذیری بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری، مدیران مدارس ابتدایی استان کرمانشاه در سال 1401 به تعداد 1902 نفر بودند، از این جامعه بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 320 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با توجه به جامعه طبقات پژوهش مانند نوع منطقه (برخوردار، نیمه برخوردار و محروم)، شهرستان/بخش(24 مورد) و جنسیت (مرد و زن) انتخاب شد. جمع آوری داده ها از پرسشنامه های؛ رهبری دیجیتال و تصمیم گیری هوشمند محقق ساخته بعلاوه تیم پذیری(سلطانی، 1387) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبس تگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها نشان داد که رهبری دیجیتال دارای اثر مستقیم و معنی دار بر تیم پذیری و تصمیم گیری هوشمند در مدیران مدارس ابتدایی بود. همچنین تیم پذیری دارای اثر مستقیم و معنی داری بر تصمیم گیری هوشمند در مدیران مدارس ابتدایی بود(p≤ 0/01). به علاوه، رهبری دیجیتال به واسطه تیم پذیری دارای اثر غیرمستقیم و معنی دار بر تصمیم گیری هوشمند در مدیران مدارس ابتدایی بود (p≤ 0/01). به نظر می رسد تیم پذیری در مدیران مدارس ابتدایی در رابطه ی رهبری دیجیتال و تصمیم گیری هوشمند نقش واسطه ای داشته باشد.
۱۸۱۶.

طراحی الگوی بلوغ قابلیت منابع انسانی در میان اعضای هیأت علمی بر مبنای نظریه داده بنیاد (مورد مطالعه: دانشگاه آزاد اسلامی استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بلوغ قابلیت منابع انسانی اعضای هیأت علمی الگوی بومی دانشگاه آزاد اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۲۵
مقدمه و هدف : الگوی بلوغ قابلیت منابع انسانی، چارچوبی برای کمک به توسعه سطح بلوغ و ارتقای حوزه منابع انسانی سازمان ها می باشد. پژوهش حاضر به صورت کیفی با هدف طراحی الگوی بومی بلوغ قابلیت منابع انسانی[1] در میان اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی استان فارس مبتنی بر نظریه داده بنیاد اجرا شده است. روش شناسی پژوهش : ابتدا شاخص های اولیه با مرور ادبیات پژوهش استخراج گردیده، سوالات مصاحبه طراحی وتوسط 3 نفر از خبرگان تاییدگردید. سپس مصاحبه نیمه ساختار یافته با 17 نفر از خبرگان اعضای هیأت علمی که علاوه بر داشتن سوابق  اجرایی مدیریتی بالای5 سال دارای رتبه علمی استادیاری و بالاتر نیز بودند، صورت گرفته و داده ها گردآوری شدند. روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی بوده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات بر اساس مدل داده بنیاد استراوس و کوربین[1]، در 6 پارادایم شرایط علی، مداخله گر، زمینه ای و راهبردها ، پیامدها نیز پدیده اصلی انجام گرفته است. اعتبار مدل بومی به دست آمده از طریق دوروش؛ تحلیل عاملی با استفاده از نرم افزار پی.ال.اس.[1] و روایی محتوایی یعنی ارزیابی توسط 4 نفر از خبرگان سنجیده شده است. یافته ها : نتایج تحلیل داده ها طی 3 فرایند کد گذاری باز، محوری و انتخابی، منجر به استخراج 26 شاخصه و92 مؤلفه گردیدکه درنهایت به طراحی الگوی بومی قابلیت منابع انسانی خاتمه یافت. عوامل محیطی، سازمانی، شغلی و فردی به شرایط علی بلوغ قابلیت اعضای هیات علمی؛ و سبک مدیریتی، عوامل مخل ارتباطات، رهبری اخلاقی، و مشارکت گروه های کاری اشاره به شرایط مداخله گردارند. تخصیص منابع و امکانات، مدیریت اطلاعات، زمان و نظم، شرایط زمینه ای بلوغ اعضا؛ و هم چنین برنامه ریزی، سازماندهی، هماهنگی و ارتباطات، ارزیابی، مدیریت عملکرد، ومدیریت منابع انسانی، راهبردها راشامل می شوند. پیامد های این تحقیق حاکی از ایجاد انگیزه و بهبود نوآوری در جهت توسعه، ارتقا و بهبود مستمر توانایی اعضای هیأت علمی دارد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به اینکه نتایج حاصل از اعتبار سنجی نشان داده است که مؤلفه ها و شاخصه های مدل از اعتبار بالایی برخوردارند می توان گفت استفاده از این مدل بومی در میان مدیران دانشگاه آزاد جهت اعضای هیأت علمی مفید می باشد.
۱۸۱۷.

بررسی انتقادی نظام ملی نظارت و ارزیابی در آموزش عالی ایران: ارائه پیشنهادات سیاستی مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظام آموزش عالی نظارت ارزیابی اعتبارسنجی رتبه بندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۹۳
هدف پژوهش حاضر بررسی انتقادی نظام ملی نظارت و ارزیابی در آموزش عالی ایران است که از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. که در سال 1401 تعداد 16 نفر از خبرگان دانشگاهی و پژوهشگاهی آگاه به حوزه مورد مطالعه در پژوهش مشارکت داشتند. روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی بود. در راستای جمع آوری داده ها، از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع نظری استفاده شد و به منظور تحلیل داده ها روش تحلیل محتوا با رویکرد استقرایی مبتنی بر الگوی گرانهایم و لاندمن انجام شد. نتایج نشان داد چالش های نظام ملی نظارت، ارزیابی و اعتبارسنجی در نظام آموزش عالی ایران شش مقوله تعدد نهادهای نظارت و ارزیابی و عدم وجود یک نهاد و متولی ملی نظارت و ارزیابی دانشگاه ها، مراکز و مؤسسات آموزش عالی؛ نبود معیارهای شفاف، مشخص و استاندارد برای سنجش، نظارت، ارزیابی و رتبه بندی دانشگاه ها؛ تمرکزگرایی در حوزه ارزیابی دانشگاه ها، مؤسسات و مراکز آموزش عالی از جانب دولت؛ اعتقاد، اعتماد و باور ضعیف دانشگاهیان نسبت به اهمیت و فایده نظارت و ارزیابی؛ عدم وجود یک پایگاه اطلاعاتی مناسب و جامع به منظور ارزیابی و اعتبارسنجی؛ ضعف فرهنگ پاسخگویی، پیگیری، مطالبه گری و ارزیابی در نظام آموزش عالی تقسیم بندی شدند با توجه به بررسی های صورت گرفته، مشکلات موجود در نظام ارزیابی آموزش عالی کشور اگر به درستی مدیریت نشوند تجربه آسیب جمعی در قالب بسیاری از ابعاد آموزش عالی بروز می دهد؛ در صورتی که می توان با اتخاذ سیاستهای مناسب در جهت بهبود کیفیت سیستم ملی ارزیابی آموزش عالی حرکت نموده و به یک فرصت تبدیل شوند.
۱۸۱۸.

The Unspoken Side of Academic Textbooks on School Management(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: symptomatic reading Discourse analysis the game of power

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۱۰
هر ساله کتاب های درسی دانشگاهی متعددی در زمینه مدیریت مدرسه در ایران منتشر می شود، اما تعداد کمی از آنها با استقبال خوب دانشگاهیان می شوند. که تا کنون 45 بار بازنشر است و «مبانی نظری و مبانی مدیریت آموزشی» که 25 بار باز شده است، از طریق قرائت علامت و تحلیل و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان داد که روایت این دو کتاب بر پارادایم عقلانی است که مدارس را یکپارچه و هماهنگ می نگرد، اما از بازی قدرتی که همیشه همراه با تناقض و تنش بوده، غفلت می کند. زیرا برای حفظ لفاظی منطقی، کتاب های درسی بر اساس اصول تکیه و تنها برخی از نظریه ها در کتاب های منطقی مطرح شده اند که در مورد پویایی قدرت ساکت هستند. روایت علاق بند (نویسنده کتاب ها) همه چیز مربوط به «دینامیک قدرت» را ناگفته بگذارد. این روایت دو دسته از مخاطبان را به خود جذب می کند. دسته اول بازیگران مدارس و دیگر دست اندرکاران نظام آموزشی هستند که از تناقضات مدرسه و دنیای ناعادلانه آن خسته شده اند. بنابراین، پارادایم عقلانی که در بازی قدرت ناگفته باقی می ماند، مانند درمان و بی عدالتی عمل می کند. گروه دوم، برخی از پذیرندگان مربیان هستند که به آموزش دانش مدیریت آموزشی می پردازند. آنها باید مفاهیم را ساده کرده و پیچیدگی ها و ناراحتی های مدیریت آموزشی را بر این اساس زدایی کنند. روایت علاق بند (نویسنده کتاب ها) دارد همه چیز مربوط به «دینامیک قدرت» را ناگفته بگذارد. این روایت دو دسته از مخاطبان را به خود جذب می کند. دسته اول بازیگران مدارس و دیگر دست اندرکاران نظام آموزشی هستند که از تناقضات مدرسه و دنیای ناعادلانه آن خسته شده اند. بنابراین، پارادایم عقلانی که در بازی قدرت ناگفته باقی می ماند، مانند درمان و بی عدالتی عمل می کند. گروه دوم، برخی از پذیرندگان مربیان هستند که به آموزش دانش مدیریت آموزشی می پردازند. آنها باید مفاهیم را ساده کرده و پیچیدگی ها و ناراحتی های مدیریت آموزشی را بر این اساس زدایی کنند. روایت علاق بند (نویسنده کتاب ها) دارد همه چیز مربوط به «دینامیک قدرت» را ناگفته بگذارد. این روایت دو دسته از مخاطبان را به خود جذب می کند. دسته اول بازیگران مدارس و دیگر دست اندرکاران نظام آموزشی هستند که از تناقضات مدرسه و دنیای ناعادلانه آن خسته شده اند. بنابراین، پارادایم عقلانی که در بازی قدرت ناگفته باقی می ماند، مانند درمان و بی عدالتی عمل می کند. گروه دوم، برخی از پذیرندگان مربیان هستند که به آموزش دانش مدیریت آموزشی می پردازند. آنها باید مفاهیم را ساده کرده و پیچیدگی ها و ناراحتی های مدیریت آموزشی را بر این اساس زدایی کنند. دسته اول بازیگران مدارس و دیگر دست اندرکاران نظام آموزشی هستند که از تناقضات مدرسه و دنیای ناعادلانه آن خسته شده اند. بنابراین، پارادایم عقلانی که در بازی قدرت ناگفته باقی می ماند، مانند درمان و بی انصافی عمل می کند. گروه دوم، برخی از پذیرندگان مربیان هستند که به آموزش دانش مدیریت آموزشی می پردازند. آنها باید مفاهیم را ساده کرده و پیچیدگی ها و ناراحتی های مدیریت آموزشی را بر این اساس زدایی کنند. دسته اول بازیگران مدارس و دیگر دست اندرکاران نظام آموزشی هستند که از تناقضات مدرسه و دنیای ناعادلانه آن خسته شده اند. بنابراین، پارادایم عقلانی که در بازی قدرت ناگفته باقی می ماند، مانند درمان و بی انصافی عمل می کند. گروه دوم مربیان مربیان هستند که به آموزش دانش مدیریت آموزشی می پردازند. آنها باید مفاهیم را ساده کرده و پیچیدگی ها و ناراحتی های مدیریت آموزشی را بر این اساس شناسایی کنند.
۱۸۱۹.

تبیین و شناسائی مؤلفه های توانمند سازی کارکنان (مطالعه موردی: دانشگاه علوم پزشکی اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولفه توانمندسازی دانشگاه علوم پزشکی اردبیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۸۵
مقدمه و هدف: این پژوهش به منظور تبیین و شناسایی مؤلفه های توانمند سازی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اردبیل انجام شده است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر روش شناسی توصیفی و از نوع پیمایشی- کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان شاغل در دانشگاه علوم پزشکی اردبیل که در سال 1398 مشغول به کار می باشند،به تعداد 7319 نفر تشکیل می داد. از این تعداد 380 نفر با استفاده از جدول مورگان و از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شد. داده های این پژوهش با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته بدست آمد، برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد) و استنباطی (تحلیل عاملی تاییدی، tتک نمونه ای و آزمون فریدمن)SPSS24 استفاده گردید که پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ (0/96) گزارش گردید. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده نشان داد که ساختار عاملی پرسشنامه مؤلفه های توانمندسازی همبستگی های مشاهده شده معنادار و مدل از برازندگی خوبی برخوردار می باشد. نتیجه گیری: در کل نتایج نشان داد که مؤلفه های چهارگانه توانمندسازی یعنی (فردی، میان فردی، سازمانی و فنی) از دیدگاه کارکنان مورد تأیید می باشد و مقدار آمارهt نشان داد که مؤلفه های توانمندسازی در دانشگاه علوم پزشکی اردبیل از دیدگاه نمونه آماری مورد تایید می باشند همچنین نتایج بدست آمده از آزمون فریدمن نشان داد که مقدار آماره خی 2 (1068/817) در خصوص جایگاه و اهمیت هرکدام از مؤلفه های توانمندسازی از دیدگاه کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اردبیل در سطح اطمینان 95/0 معنادار می باشد. بر این اساس بالاترین رتبه به مؤلفه سازمانی و پایین ترین رتبه مربوط به مؤلفه فنی می باشد.
۱۸۲۰.

اثربخشی روش آموزش معکوس بر گرایش به تفکر انتقادی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش معکوس بلوغ شناختی خلاقیت درگیری ذهنی گرایش به تفکر انتقادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۹۵
پژوهش حاضر، با هدف تعیین اثربخشی روش آموزش معکوس بر گرایش به تفکر انتقادی (خلاقیت، بلوغ شناختی و درگیری ذهنی) دانش آموزان انجام گرفت. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان دختر پایه ی نهم دوره ی اوّل متوسطه در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند. برای انتخاب نمونه، ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، دو مدرسه از میان مدارس دوره ی اوّل متوسطه انتخاب شدند. سپس، از هر مدرسه یک کلاس پایه ی نهم انتخاب و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، دانش آموزان یکی از کلاس ها به عنوان گروه آزمایش و دانش آموزان کلاس دیگر به عنوان گروه کنترل تعیین گردیدند. به دانش آموزش گروه آزمایش با استفاده از روش معکوس، آموزش داده شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی گرایش به تفکر انتقادی Ricketts (2003) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که روش آموزش معکوس بر گرایش به تفکر انتقادی (خلاقیت، بلوغ شناختی و درگیری ذهنی) دانش آموزان اثربخش بوده و باعث افزایش گرایش به تفکر انتقادی (خلاقیت، بلوغ شناختی و درگیری ذهنی) دانش آموزان گروه آزمایش شده است؛ بنابراین، فرضیه ی پژوهش مورد تأیید قرار گرفت (01/0>p). با توجه به یافته ی به دست آمده از این تحقیق می توان این گونه نتیجه گرفت که به کارگیری روش آموزش معکوس از طرف معلمان خواهد توانست در بالا بردن گرایش به تفکر انتقادی (خلاقیت، بلوغ شناختی و درگیری ذهنی) از سوی یادگیرندگان مؤثر باشد و به موجب آن منجر به عملکرد مؤثرتر یادگیرندگان گردد. درواقع، روش آموزش معکوس روشی مؤثر در یاددهی و یادگیری در جهانی است که می بایست به عنوان بخشی از سیستم جامع یادگیری مادام العمر در مدارس تبدیل شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان