فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۴۱ تا ۱٬۳۶۰ مورد از کل ۲٬۰۴۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی نقش مدیریت دانش در کارآفرینی سازمانی با میانجی گری هوش سازمانی بود. جامعه پژوهش همه معلمان اداره آموزش و پروش منطقه خشت و کمارج استان فارس به تعداد 368 نفر، که از این جامعه با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس فرمول کوکران نمونهای به حجم 188 آزمودنی انتخاب شد. روش پژوهش کمی، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی و مدلیابی معادلات ساختاری است. ابزار پژوهش پرسشنامه است. لذا از پرسشنامه مدیریت دانش شرون و لاوسون(2003)، هوش سازمانی آلبرخت(2003) و پرسشنامه کارآفرینی سازمانی براون(2000) استفاده شد. جهت تعیین پایایی و روایی ابزار، از تکنیک های آلفای کرانباخ و تحلیل عاملی تائیدی استفاده گردید، نتایج بیانگر پایایی و روایی مطلوب ابزار بود. جهت تحلیل دادهها از تکنیکهای توصیفی(فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی ( تحلیل عاملی تائیدی و تحلیل مسیر تائیدی) با استفاده از نرم افزار lisrel استفاده شد. نتایج نشان داد که: متغیر مدیریت دانش دارای اثر مستقیم مثبت (29/0)، اثرغیر مستقیم مثبت (154/0) و اثر کل مثبت (444/0) و معنادار بر متغیر کارآفرینی سازمانی در سطح 05/0 است. متغیر هوش سازمانی دارای اثر مستقیم مثبت (36/0) و معنادار بر متغیر کارآفرینی سازمانی در سطح 05/0 است. متغیر مدیریت دانش با ضریب مسیر غیر مستقیم بواسطه هوش سازمانی (154/0) و مقدار تی (39/2) دارای اثر غیرمستقیم، مثبت و معنادار بر متغیر کارآفرینی سازمانی در سطح 05/0 هستند. همچنین متغیرهای مدیریت دانش و هوش سازمانی قادر به تببین 69% واریانس متغیر کارآفرینی سازمانی است. مقدار واریانس تبیین شده متغیر کارآفرینی سازمانی با توجه به مقدار تی آن (79/7) در سطح 05/0 معنادار است. با توجه به اثرات کل متغیرهای مستقل می توان گفت متغیر مدیریت دانش (444/0) دارای بیشترین اثر و متغیر هوش سازمانی(36/0) دارای کمترین اثر بر متغیر کارآفرینی سازمانی است.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر امنیت شغلی هیات علمی دانشگاه ها با تأکید بر استقلال دانشگاه آزاد اسلامی ایران با رویکرد AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق که از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش اکتشافی کمی و از شاخه معادلات ساختاری است، سعی بر آن است تا به ارائه مدل عوامل مؤثر بر امنیت شغلی اعضای هیات علمی دانشگاهها با تأکید بر استقلال دانشگاه آزاد اسلامی پرداخته شود. جامعه آماری در بخش کیفی را خبرگان آشنا به موضوع پژوهش (استادان دانشگاه در حوزه مورد مطالعه) تشکیل میدهند. در انتخاب خبرگان جهت انجام مصاحبه استادان 10 دانشگاه برتر آزاد کشور با اشباع نظری با توجه به رتبه سایت webometrics در سال 1396 به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی را همه اعضای هیات علمی دانشگاههای آزاد سراسر کشور تشکیل دادهاند که تعداد آنها بالغ بر 30000 نفر بوده است که تعداد 384 نفر به عنوان حجم نمونه و با روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه ساخت محقق است که روایی آن از طریق تحلیل عاملی تأییدی، و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد تائید قرار گرفته است. برای تحلیل دادههای جمع آوری شده از آمار توصیفی مانند میانگین، انحراف معیار و فراوانی و همچنین آمار استنباطی مانند ضریب همبستگی و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای Spss و Lisrel استفاده شده است. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان میدهد عوامل مالی، منابع انسانی، اجتماعی، سیاسی، فردی، ساختاری و مدیریتی به عنوان عوامل دارای ارتباط با امنیت شغلی با تأکید بر استقلال دانشگاه شناسایی شد. آزمونها نشان میدهد به جز عامل اجتماعی سایر عوامل بر امنیت شغلی اساتید تأثیرگذار است. بررسی میانگین رتبه که اولویت هر عامل را نشان میدهد، گویای این است که عامل سیاسی اولین و بالاترین رتبه را دارد، میانگین رتبه عامل سیاسی مقدار 85/4 و بیشتر از میانگین رتبه عاملهای دیگر است. بر این اساس میتوان گفت که عامل سیاسی بیشترین تأثیر را بر امنیت شغلی دارد. بعد از عامل سیاسی، عامل مدیریتی قرار دارد که میانگین رتبه آن مقدار 4.81 است و اولویت سوم مربوط به عامل ساختاری با میانگین رتبه 4.72 است. بر این اساس میتوان گفت که اولویت عاملها از نظر میزان تأثیر بر امنیت شغلی به ترتیب مربوط به عامل سیاسی، مدیریتی، ساختاری، فردی، منابع انسانی، مالی و اجتماعی است.
معلم رهبری و مقیاس سنجش آن در مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
217 - 236
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه معلم رهبری و ساخت و اعتبار یابی مقیاس سنجش آن در مدارس بود. پژوهش از نوع توصیفی – پیمایشی بوده و جامعه آماری آن را کلیه دبیران دبیرستان های شهر یاسوج به تعداد 740 نفر در سال تحصیلی 97-1396 تشکیل می دادند. با بهره گیری از مبانی نظری و تجربی پژوهش، مقیاس 43 گویه ای برای سنجش معلم رهبری در ابعاد «دانش و توانایی»، «چشم انداز توسعه ای»، «اخلاق»، «پاسخگویی»، «نفوذ»، «همکاری»، «ایجاد محیط مثبت» و «قدردانی» طراحی شد. روایی محتوایی پرسشنامه توسط متخصصان مورد تائید قرار گرفت. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان (1970) تعداد 252 نفر تعیین گردید و پرسشنامه محقق ساخته بین آن ها توزیع گردید. پس از احراز روایی محتوایی و معنادار شدن آزمون بارتلت (05/0P≤)، روایی واگرا، با استفاده از تحلیل اکتشافی بررسی شد و یافته ها نشان داد که 8 عامل جمعاً 60 درصد از واریانس آزمون را تبیین می نمایند و تمامی گویه ها به جزء گویه های 6، 7، 32 و 38 در ارتباط با عامل مربوط به خود دارای بار عاملی قابل قبول بوده و درنهایت 39 گویه مورد تائید قرار گرفت. روایی سازه ابزار از طریق تحلیل عامل مرتبه اول و دوم بررسی گردید و نتایج نشان داد که تمامی ابعاد پرسشنامه دارای ضرایب همبستگی معنی دار و قابل قبول می باشند. همچنین تمامی عامل ها از بار عاملی قابل قبولی با معلم رهبری برخوردار هستند. علاوه بر این نتایج نشان داد ضریب آلفای کرونباخ کل مقیاس معلم رهبری و تمامی ابعاد آن بیشتر از 70/0 می باشد که نشان دهنده مطلوب بودن پایایی پرسشنامه طراحی شده می باشد.
چگونگی استفاده از اینترنت به وسیله ی دبیران دبیرستان های شهرستان نوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شناسایی چگونگی استفاده ی دبیران شهرستان نوشهر از شبکه ی جهانی اینترنت بود. پژوهش توصیفی و از نوع زمینه یابی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل 195 دبیر شاغل در دبیرستان های شهرستان نوشهر در سال تحصیلی 89-1388 بود که از میان آنان 133 نفر به روش تصادفی طبقه ای (بر حسب جنسیت) به عنوان نمونه ی پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند. بمنظور گردآوری داده ها از پرسشنامه ی محقق ساخته ی 24 پرسشی در طیف پنج گزینه ای لیکرت استفاده شد. پایایی ابزار با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه و 92/0 بدست آمد. از آزمون تحلیل عاملی بمنظور شناسایی نحوه ی استفاده ی دبیران از اینترنت و از آزمون تی گروههای مستقل، تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی شفه بمنظور بررسی تفاوت بین گروهها بر حسب جنسیت و مقدار آشنایی دبیران با اینترنت بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان دادند که استفاده از اینترنت به وسیله ی دبیران در شش عامل اصلی نیازمندی ها، علمی و درسی، سرگرمی، خرید، وقت گذرانی و مالی قرار دارد. هم-چنین، چگونگی استفاده از اینترنت تحت تأثیر مقدار آشنایی دبیران با اینترنت می باشد، ولی از جنسیت تأثیر نمی پذیرد.
شناسایی و تحلیل ساختاری پیشران های حکمرانی خوب در آموزش و پرورش ایران با استفاده از رویکرد تحلیل تأثیر متقابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : اداره نظام های آموزشی در اواخر قرن بیستم دچار تحولی اساسی شد و عواملی مانند پیشرفت های فناوری اطلاعات، اقتصاد دانش بنیان و جهانی شدن باعث شدند که گرایش به الگو ی مطلوب اداره سازمان، شدت بیشتری پیدا کند. حکمرانی خوب یکی از این رهیافت هاست که تصور می شود راه حل مناسبی برای حل مسائل پیچیده سازمان های آموزشی قرن بیست و یکم می باشد. بنابراین هدف اصلی این پژوهش شناسایی پیشران های حکمرانی خوب در آموزش و پرورش ایران با استفاده از رویکرد تحلیل تأثیر متقابل، که از روش های رایج در آینده پژوهی است، بود.
روش شناسی پژوهش : جامعه پژوهش اندیشمندان و خبرگان حوزه تعلیم و تربیت بودند که به شیوه هدفمند و با استفاده از الگوی موارد مطلوب، 21 نفر برای مشارکت در پژوهش انتخاب شدند. در این فرایند براساس مطالعات پیشین ملی و بین المللی، پیشران های حکمرانی خوب در قالب 6 حوزه اصلی و 30 عامل استخراج و با استفاده از تکنیک دلفی، به 18عامل به نام پیشران های حکمرانی خوب در آموزش و پرورش تلخیص شدند. براساس لیست خروجی دلفی، ماتریس نهایی اثرات متقابل تشکیل گردید و پس از نمره دهی مجدد مشارکت کنندگان، با استفاده از نرم افزار میک مک تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها : بر اساس نتایج پژوهش، نحوه چینش پراکندگی متغیرها در نمودار تأثیرگذاری- تأثیرپذیری، نشان دهنده ناپایداری نظام آموزشی جهت تحقق حکمرانی خوب است. نتایج پژوهش نشان داد که اعتماد اجتماعی کلیدی ترین عامل ایجاد حکمرانی خوب در آموزش و پرورش ایران است. هم چنین براساس نتایج، هشت عامل اعتماد اجتماعی، قوانین شفاف، پایبندی به قواعد دموکراتیک، مدیریت فناوری اطلاعات، مشارکت جمعی، نظارت ذینفعان بر مدارس، نفوذ شبکه های مجازی و اعطای حق انتخاب به ذی نفعان، به نام پیشران های کلیدی حکمرانی خوب در آموزش و پرورش معرفی شدند.
بحث و نتیجه گیری: عوامل هشتگانه در اثرات مستقیم و اثرات غیر مستقیم دارای بیشترین میزان تأثیرگذاری بودند. به عبارتی با ایجاد و استفاده بهینه از این عوامل، می توان امیدوار بود حکمرانی خوب در آموزش و پرورش اجرا و نهادینه شود.
سفری به فراسوی حصارها در واکاوی نشانگان حکومت مندی در مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
335 - 303
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، کشف نشانگان حکومت مندی در مدرسه می باشد . برای دستیابی به این هدف، استفاده از سنت کیفی و از روش پژوهش پدیدارشناسی توصیفی بهره گرفته شد. به منظور آشکارسازی تجارب زیسته دانش آموزان در باب نشانگان حکومت مندی، سعی شد ابزار مناسبی جهت گردآوری اطلاعات استفاده شود.لذا، پژوهشگر با بهره گیری از مصاحبه نیمه ساختار یافته با روش نمونه گیری هدفمند تلاش نمود تا در ذهن بیست ویک دانش آموز پایه ششم ابتدایی رسوخ کند که تجارب عمیق تری از مدرسه داشتند. بنا بر نتایج به دست آمده از تحلیل مصاحبه ها نه مضمون و پنجاه و سه مقوله شناسایی و استخراج گردید که مضامین اصلی مستخرج عبارت اند از: مراقبت واگنری: تقلید معرفت ( کلام مقدس ) ، مراقبت زمانی: سیاه چاله های زمانی، مراقبت محتسبانه: نمایش تعذیب، مراقبت محیطی: خشت های سنگی، مراقبت آموزشی- محتوایی: مغزهای چرتکه ای، مراقبت چهره گرافی: مراقبت ظاهری– فیزیکی، مراقبت پلیسی: دیوارهای شفاف، رصدگاه انسان، مراقبت ارتباطی: دیالکتیک مدرن، آگورا کشی و مراقبت سیاسی: پتک-های تکنیکی. مدرسه در تولید سوژه های فایده مند و کارآمد در تلاش است. در کنار ساخت سوژه انسانی، انقیاد و مطیع سازی، مرگ تفکر انتقادی و عدم توجه به حقوق و جایگاه کودک دیده شد. فرهنگ سکوت، اعتماد ساده لوحانه به کادر آموزشی و ناعادلانه پنداشتن قوانین از سوی دانش آموزان نیز نمایانگر تک صدایی در مدرسه مدرن بود.
تحول نظام آموزشی آکادمیک هنر در تقویت تفکر خلاق و فرآیند ادراک دانشجویان (با تکیه بر رویکرد آشنایی زدایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی نو در مدیریت آموزشی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
267 - 290
حوزههای تخصصی:
از جمله وظایف مهم نظام آموزش عالی آکادمیک هنر، افزایش مهارتهای تفکر خلاق در دانشجویان و ایجاد نسبت مناسب آن با فرآیندهای ادراک در آفرینش های هنری بدیع است. در این میان، یکی از متغیر های مهم، چگونگی سازماندهی نظام آموزش هنر در نسبت میان تفکر، خلاقیت و انواع ادراکات انسانی است که با تکیه بر رویکرد آشنایی زدایی می تواند بر ایجاد تحولی هر چند ساده اما عمیق و بدیع در نظام آموزش مؤثر باشد. هدف این پژوهش ارائه راهکارهای مناسب جهت تنظیم سلسله مراتب مراحل آموزش در هر یک از این سطوح است که به شیوه کیفی و با استفاده از راهبردهای نظریه داده بنیاد صورت پذیرفت. در این راستا سعی بر آن شده است که محورهای اصلی و سطوح فرعی داده ها از طریق تجزیه و تحلیل استقرائیِ متنی و با تکیه بر کدگذاری باز، نظری و انتخابی انجام گردد. برای به دست آوردن میزان اعتبار روایی و کاربردی داده ها نیز، از تحلیلگران توانمند هنریِ خارج از محدوده نظریات تئوری درون متنی استفاده شده است. نتایج حاکی از 35 مقوله کلی در 4 سلسله مراتب ارتباطی است که سیر مطالعه در چارچوب مدل پارادایمی شامل: راهکارهای اولیه، نسبت های ثانویه و سطوح پیامدها ارائه شده است.
ارائه مدلی برای آموزش مشارکتی در طراحی معماری در دانشکده های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فاصله زیاد میان آموزه های آکادمیک در دانشکده های معماری و کار حرفه ای در جامعه موجب شده تا فارغ التحصیلان دانشکده های معماری با روند اشتغال و حل معضلات معماری جامعه بیگانه باشند و این می تواند یکی از دلایل ناکارامدی آموزش طراحی معماری در ایران باشد. یکی از شاخصه های مهم که در دیدگاه های نوین تعلیم و تربیت در دنیا مطرح است آموزش مشارکتی و تعاملی است. در این شیوه یادگیرندگان با دغدغه منافع جمعی و حل مساله به صورت گروهی خو می گیرند بنابراین پس از فارغ التحصیلی توانایی بالاتری در شناسایی معضلات اجتماع و حل مسائل با همکاری و تعامل سایرین کسب می کنند. این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای آموزش طراحی معماری مشارکتی در خصوص کاستن از فاصله میان آموزش آکادمیک و حرفه صورت گرفته است. این پژوهش یک پژوهش نیمه تجربی است و انجام آن از طریق فرایندی گام به گام در راستای یافتن راه حل های مناسب برای مسائل پیش بینی نشده در مسیر پیمایش است که به طور استقرایی و با گرد آوری منظم و طبقه بندی شده داده های درجه اول صورت گرفته است . گرداوری داده ها از طریق مطالعه کتابخانه ای ، مشاهده ، مصاحبه و پرسشنامه انجام شده است . تحلیل داده ها از طریق طبقه بندی داده ها ، خلاصه سازی ، تهیه جدول ونمودار ، تغییر شکل داده های کیفی به عدد و رقم، یکپارچه سازی داده ها ، آزمون فرضیه ، شناسایی علیت و پاسخ به فرضیه صورت گرفته است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که این مدل ضمن هم افزایی در آموزش می تواند موجب کارامدی آموزش طراحی در میان دانشجویان شود و فاصله میان آموزش آکادمیک و بازار کار را تا حد زیادی کاهش دهد.
بررسی تاثیر آموزش اکتشافی مدرسه طبیعت بر دانش ، نگرش و رفتار زیست محیطی دانش آموزان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : کسب آگاهی زیست محیطی نخستین گام در راه پایداری است و اساساً شرط بقای آینده بشریت آگاهی زیست محیطی، توانایی فهم اصول شناخت محیط زیست و زندگی کردن بر پایه آن هاست هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روش آموزش اکتشافی مدرسه طبیعت بر دانش، نگرش، رفتار زیست محیطی دانش آموزان مقطع ابتدایی بود روش شناسی: از لحاظ روش اجرا، جزء پژوهش های نیمه تجربی (آزمایشی) است. طرح پژوهش نیز، پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان دوره ابتدایی مدرسه طبیعت در سال تحصیلی 97-96 به تعداد 185نفر بود که از این تعداد یک نمونه 50 نفری از دانش آموزان پایه چهارم به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد و به روش جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش (25) نفر و کنترل (25) قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 10 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش اکتشافی مدرسه طبیعت قرار گرفت.ا بزار گردآوری داده ها شامل ، پرسشنامه نگرش زیست محیطی دانلاپ و جانسون (2001) ، پرسشنامه رفتار زیست محیطی کایرز (2003) و پرسشنامه دانش زیست محیطی محقق ساخته که پایایی آنها به روش آلفای کرونباخ به ترتیب 85/0؛ 65/0 و 79/0 محاسبه گردید. روایی این ابزارها مورد تایید صاحبنظران و استادان گروه آموزش محیط زیست قرار گرفت. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها و نتیجه گیری : نتایج نشان داد که آموزش اکتشافی مدرسه طبیعت در مقایسه با آموزش سنتی، بر دانش، نگرش و رفتار زیست محیطی دانش آموزان مقطع ابتدائی تأثیر مثبت دارد. با توجه به میزان تأثیر آموزش اکتشافی بر دانش زیست محیطی (37/0)؛ نگرش زیست محیطی (44/0) و رفتار زیست محیطی (74/0) در مقایسه با آموزش سنتی، مشخص شد که آموزش آکتشافی بیشترین تأثیر را بر رفتار زیست محیطی داشته است. پس از رفتار زیست محیطی، نگرش زیست محیطی قرار دارد و در نهایت، کمترین تأثیر آموزش اکتشافی بر دانش زیست محیطی بوده است. در نتیجه بهره گیری از محیط زیست می تواند به عنوان یکی از رویکردها و مؤلفه های موفقیت در امر آموزش و تدریس محتوای دروس مختلف در نظر گرفته شود،
الگویابی ساختاری هوش معنوی بر فرسودگی شغلی معلمان با نقش میانجی تعهد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر هوش معنوی بر فرسودگی شغلی با میانجیگری تعهد سازمانی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل همه معلمان شاغل در آموزش و پرورش (700N=) منطقه ی سنگر شهرستان رشت بود که از این تعداد، به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای350 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه هوش معنوی عبدالله زاده (1387) (96/0(، تعهد سازمانی آلن و مایر(1992) (91/0(، و فرسودگی شغلی مسلش(1981) (95/0( استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار PLSانجام شد. نتایج نشان داد، هوش معنوی ﺑﺮ فرسودگی شغلی اثری منفی و معنادار دارد. همچنین هوش معنوی تأثیر مثبت و معناداری بر تعهد سازمانی معلمان دارد و تعهد سازمانی تأثیر منفی و معناداری بر فرسودگی شغلی دارد و در نهایت نتایج فرضیه اصلی نشان داد که هوش معنوی بر فرسودگی شغلی با میانجیگری تعهد سازمانی اثر دارد.
ارایه الگوی مفهومی تجارب مدیریت موثر کلاس درس در علوم پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی تاثیر تجارب مدیریت موثر کلاس درس در علوم پزشکی و ارائه الگوی مفهومی بود. روش پژوهش، روش کیفی و با رویکرد پدیدار شناسی بود. جامعه آماری پژوهش را همه استادان و دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان (4389نفر) تشکیل می دادند. برای تعیین در این پژوهش برای تعیین حجم نمونه از معیار اشباع داده استفاده شد. در مطالعه حاضر 15 شرکت کننده (5 استاد و 10 دانشجو) به شیوه نمونه گیری هدفمند داده ها را به اشباع رسانده و به عنوان نمونه انتخاب شدند. جمع آوری داده ها براساس مصاحبه عمیق[1] و سؤال های باز پاسخ همراه با سؤالهای پیگیرانه برای تشویق مشارکت کنندگان برای در اختیار گذاشتن تجارب عمیق بود. مدت مصاحبه در این پژوهش بین 90-60 دقیقه متغیر بود. جهت بررسی روایی از ضریب هولستی استفاده شد و مقدار آن 86/0 به دست آمد هم چنین برای بررسی روایی محتوایی (CVR) محاسبه گردید که مقدار آن 85/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار Maxqda12 صورت پذیرفت. روش اصلی تجزیه و تحلیل داده ها روش کلایزی بود که متغیرهای اصلی و فرعی مربوط به عوامل موثر بر مدیریت کلاس درس، مدل فرضی شامل 7 کُد مفهوم اصلی و 17 کُد مفهوم فرعی برای تبیین این هفت مولفه بدست آمده است. یافته ها حاکی از آن است که پژوهشگر پس از انجام هفت مرحله کلایزی و استخراج هفت مولفه که شامل هفت کُد مفهوم اصلی درس و مولفه ویژگی های فردی مدرس استراتژی های آموزشی، نظارتی، مدیریت فراگیر محور، استراتژی های شناختی و غیر شناختی، مدیریت فضا و زمان و ارزیابی تئوری و عملی بود که به تبیین الگوی اختصاصی مدیریت موثر در کلاس درس در علوم پزشکی پرداخته است. بحث و نتیجه گیری این مطالعه مضامین مهمی برای اساتید و دانشجویان علوم پزشکی داشته است که مولفه های شناسایی شده برای اعمال مدیریت موثر بر کلاس درس و ایجاد بهینه برای یادگیری بهتر و اجرای آن توسط اساتید برای رشد و ارتقای دانش و عملکرد آن نیازمند توجه ویژه است. و باید به دانشجویان مسوولیت هایی را واگذار کرد، نظرات دانشجویان را پذیرفت و به آنان اعتماد کرد تا محیطی سرشار از امنیت، اعتماد متقابل و عزت نفس برای فراگیر فراهم گردد.
نگاهی به کتابخانه های آموزشگاهی
منبع:
پیوند ۱۳۸۴ شماره ۳۱۷
حوزههای تخصصی:
رابطه ویژگی های شخصیتی با حمایت اجتماعی، رضایت از زندگی و عملکرد تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه میان ویژگی های شخصیتی با حمایت اجتماعی، رضایت از زندگی و عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه پیام نور یزد انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق شامل دانشجویان رشته روان شناسی دانشگاه پیام نور یزد در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 477 نفر بودند. حجم نمونه تحقیق بر اساس جدول کرجسی و مورگان 213 نفر تعیین شد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ویژگی های شخصیت کاستا و مک کری (1992)، پرسشنامه حمایت اجتماعی شربورن و استوارت (1991)، پرسشنامه رضایت از زندگی داینر (1985) و پرسشنامه عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999) بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. یافته های این مطالعه نشان داد بین مؤلفه های متغیر ویژگی های شخصیتی با حمایت اجتماعی، رضایت از زندگی و عملکرد تحصیلی رابطه معنی دار وجود دارد (01/0 > P). به نظر می رسد برنامه ریزی در جهت تربیت کودکان در دوران اولیه آموزشی در جهت ایجاد و تقویت گرایش های شخصیتی و پیامدهای تحصیلی و روان شناختی در سال های بعدی زندگی سودمند باشد.
بازگشت به مدیریت : طراحی و تبیین الگوی نوین صلاحیت های مدیران آموزشی با روش تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
229 - 251
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش سعی بر آن است الگویی بر اساس تحلیل مضمون برای صلاحیت های مدیران مدارس آموزش وپرورش استخراج گردد. جامعه آماری این پژوهش در زمینه اسناد شامل: کلیه مقالات، رساله ها، طرح ها و گزارش های پژوهشی مرتبط با موضوع موردپژوهش در گستره زمانی 2000-2018 در حوزه صلاحیت های مدیران آموزشی با نمونه گیری هدفمند بود. در فرایند تحلیل مضمون با همسوسازی داده ها به تدوین و اعتبار یابی چارچوب صلاحیت های مدیران آموزشی پرداخته شد .پایایی نتایج با استفاده از روش هولستی 95/0 برآورد گردید. بر اساس یافته های این پژوهش صلاحیت های مدیران آموزشی در 4 تم فراگیر دانایی، تعالی معنوی، پویندگی و پایستگی خلاصه گردید. مضمون دانایی شامل دو مضمون پیش سازمان دهنده (یاددهی- یادگیری و سازمانی) و 8 مضمون پایه می باشد. مضمون تعالی معنوی شامل 3 مضمون پیش سازمان دهنده (عشق به هستی، جهان بینی معنوی و ایمان و امید) و 9 مضمون پایه است. مضمون پویندگی شامل 4 مضمون پیش سازمان دهنده (پیشرویی، تشریک مساعی، مدیریت ارتباطات، دیدگاه جهانی) و 8 مضمون پایه است. درنهایت مضمون پایستگی شامل 5 مضمون پیش سازمان دهنده (مدیریت تکنولوژی، مدیریت مالی پایدار، مدیریت نوآفرینی، مدیریت محیط زیست و مدیریت سلامت پایدار) و 13 مضمون پایه می باشد. مدل حاضر می تواند مبنای مناسبی برای مدیران در مدارس و همچنین سنجش و ارائه راهکارهایی برای انتخاب مدیران بر اساس مؤلفه های تعریف شده در این مدل باشد.
ارائه مدل مدیریت استعداد مدیران مدارس متوسطه شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش" ارائه مدل مدیریت استعداد مدیران مدارس متوسطه شهر شیراز " می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها از نوع تحقیقات پیمایشی به شمار میآید. جامعه اماری این پژوهش شامل شامل 1110 نفر از مدیران و معاونین مدارس متوسطه شهر شیراز می باشند. حجم نمونه از طریق جدول مورگان شامل 290 نفر مشخص شد.که از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده(با در نظر گرفتن این نکته که برای هر مدرسه حداقل یک نفر مدیر یا معاون به عنوان نمونه اختیار شود) اقدام به انتخاب نمونه مورد پژوهش شده است.در این پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته 39 گویه ای استفاده شده است. روایی ابزار پژوهش از طریق روایی سازهای مورد تأیید واقع شده و پایایی آن نیز از طریق آلفای کرونباخ 0.899 بدست آمد. نتایج حاصل از اجرای آزمون ساختاری و مدل نهایی مدیریت استعداد در مدارس شهر شیراز نشان می دهد در مجموع ضرایب مسیر مربوط به مولفه جذب استعداد دارای بالاترین ضریب مسیر و در جایگاه دوم مولفه ارتقاء استعداد و در جایگاه سوم ارزیابی و کشف استعداد و در جایگاه چهارم نیز مولفه حفظ استعداد و در نهایت در جایگاه پنجم مولفه آموزش قرار دارد..
تأثیر ساختارسازمانی مدارس بر میزان بروز فعالیت های نوآورانه معلمان با میانجی گری نقش کیفیت زندگی کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
317 - 297
حوزههای تخصصی:
امروزه نوآوری و حرکت به سوی نوآور شدن و تغییر در ساختارها به منظور نوآور کردن سازمان ها یکی از اهداف مهم سازمانی از جمله مدارس است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی- همبستگی است. حجم کل جامعه آماری معلمان در سال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷ برابر با ۱۹۶ نفر بوده که به شیوه تمام شماری بررسی شد و در نهایت داده های مربوط به ۱۸۵ نفر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این پژوهش از پرسش نامه های استاندارد ساختار سازمانی مدرسه با آلفای کل 92/. و پرسش نامه فعالیت های نوآورانه معلم با آلفای کرونباخ 899/.، همچنین پرسش نامه کیفیت زندگی کاری با آلفای کرونباخ 968/. استفاده شده است. روایی صوری و محتوایی پرسش نامه ها با نظر استادان راهنما و مشاور و نظر خواهی از صاحب نظران این حوزه و تنی چند از معلمان و مدیران مدارس بررسی و تأیید شد. ورود داده ها، تحلیل توصیفی متغیرهای جمعیت شناختی با استفاده از نرم افزارهای SPSS <sub>20</sub> و آزمون فرضیه ها با استفاده از نرم افزار AMOS20 و به شیوه معادلات ساختاری به انجام رسید. نتایج نشان داد که ساختار سازمانی مدرسه با فعالیت های نوآورانه معلمان و با کیفیت زندگی کاری آنان رابطه معناداری دارد. همچنین کیفیت زندگی کاری معلمان با فعالیت های نوآورانه آنان مرتبط است. بین معلمان زن و مرد از نظر میزان بروز فعالیت های نوآورانه معلمان تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین کیفیت زندگی کاری در رابطه بین ساختار سازمانی و فعالیت های نوآورانه معلمان در شهرستان ملکشاهی نقش میانجی دارد.
نقش رهبری مشارکتی و توانمندی های اجتماعی بر مهارت های کار تیمی کارکنان (مطالعه موردی: کارکنان دانشگاه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین نقش رهبری مشارکتی و توانمندی های اجتماعی بر مهارت های کار تیمی کارکنان اداری دانشگاه اصفهان است. روش پژوهش، توصیفی – همبستگی و روش تحلیل از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی کارکنان اداری معاونت های (اداری و مالی، فرهنگی و دانشجویی، پژوهشی، آموزشی) دانشگاه اصفهان در سال 96 - 1395 به تعداد 344 نفر تشکیل می دهند. حجم نمونه با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران و روش نمونه گیری طبقه ای نسبی تصادفی، 172 نفر انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه رهبری مشارکتی کاتورن (2010) و توانمندی های اجتماعی و پرسشنامه مهارت های کار تیمی با پایایی 0/90، 0/87 و 0/89 استفاده شد. نتایج نشان داد رهبری مشارکتی، توانمندی های اجتماعی، مهارت های کار تیمی کارکنان بالاتر از حد متوسط اند و رهبری مشارکتی (0/56=r) و توانمندی های اجتماعی (0/64=r) با مهارت های کار تیمی رابطه مثبت و معناداری (0/01>p) دارند. بر اساس نتایج رگرسیون گام به گام، از میان مؤلفه های توانمندی های اجتماعی کارکنان، مهارت های اجتماعی مناسب و پرخاشگری و رفتارهای تکانشی، 43/5 درصد و از بین مؤلفه های رهبری مشارکتی، مشارکت و پاسخگویی 34/7 درصد از مهارت های کار تیمی کارکنان را پیش بینی می کنند. مدل یابی معادلات ساختاری نیز نشان داد توانمندی های اجتماعی و رهبری مشارکتی به ترتیب با ضریب مسیر 0/74و 0/75بر مهارت های کار تیمی تأثیرگذارند.
بررسی نظری مهارت خودآموزی در دانش آموزان مقطع دبستان
حوزههای تخصصی:
امروزه خود آموزی به یکی از کلیدی ترین عوامل و راهبردهای فرایند یاددهی – یادگیری و پرورش استعداد ها تبدیل شده است بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی نظری مهارت خودآموزی دانش آموزان در مقطع دبستان انجام شد. طرح پژوهش کیفی و روش شناسی فراترکیب از نوع تلفیقی می باشد که در این پژوهش پایگاه های معتبر مورد بررسی قرار گرفتند و در نهایت 50 مقاله مرتبط مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که متغییر های خود تنظیمی، خود کنترلی، پیشرفت تحصیلی و خودکارآمدی با پدیده خودآموزی در ارتباط قرار دارند و همچنین نتایج نشان داد که خود آموزی مخصوصا به شیوه راهبری و آموزش دیجیتال بر پرورش تفکر و یادگیری عمیق اثر گذار می باشد. با بررسی های انجام شده مشخص شد که خودآموزی بهتر است از سنین آغازین مدرسه و در مقطع دبستان آغاز شود که دانش آموز با آن دست و پنجه نرم کند و تسلط کامل به این روش پیدا کند تا یادگیری بهتر و در نتیجه پیشرفت تحصیلی حاصل شود. همچنین مشخص شد در مهارت خود آموزی ، تنیدگی تحصیلی ،اضطراب و مضرات آموزش مستقیم قابل کنترل می باشد.
رهبری تأملی در مدارس و نقش آن در بهبود باورهای خودکارآمدی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
1 - 19
حوزههای تخصصی:
این پژوهش توصیفی - همبستگی با مشارکت ۳۲۷ نفر از معلمان دوره اول متوسطه شهر اصفهان از طریق نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته رهبری تأملی مدیران مدارس بر اساس الگوی یکپارچه رهبری تأملی (Castelli,2016) و پرسشنامه خودکارآمدی معلم (Tschannen-Moran & Hoy,2001) گردآوری شد. روایی محتوایی پرسشنامه ها تعیین گردید و پایایی پرسشنامه های رهبری تأملی مدیران و خودکارآمدی معلمان با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب ۹۶/۰ و ۹۲/۰ بدست آمد. از نرم افزار آماری SPSS و آزمون های تحلیل رگرسیون، آزمون تی تک نمونه ای، تحلیل واریانس یکراهه، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون توکی جهت تجزیه و تحلیل داده ها بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین رهبری تأملی مدیران مدارس با خودکارآمدی معلمان رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین از بین مولفه های رهبری تأملی مدیران، مولفه های هدف و معناداری بهترین پیش بینی کننده خودکارآمدی معلمان بود. ضمناً ابعاد رهبری تأملی مدیران می تواند ۷۴ درصد تغییرات خودکارآمدی معلمان را پیش بینی کند. رهبری تأملی عاملی اساسی در جهت تغییر پارادایم آموزشی در مدارس است که از طریق پیوند دانش و تجربه می تواند باور به خودکارآمدی را در معلمان تقویت کند.
طراحی الگوی مطلوب مهارت های زندگی دوره متوسطه مراکز استعدادهای درخشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
395 - 370
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روش کیفی و نظریه برخاسته از داده ها انجام گرفت. گردآوری داده ها با استفاده از مصاحبه صورت گرفت. پس از انجام 11 مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان، اشباع نظری حاصل گشت و مقوله های اصلی پس از تکمیل فرایند کدگذاری استخراج گردید. پس از تکمیل یافته ها مدل زمینه ای براساس رویکرد گلیزر طراحی گردید. براساس یافته ها 111 کد باز از مصاحبه ها حاصل شد و در چهار طبقه: 1- اهداف آموزش (بهبود مهارت های اجتماعی، بهبود مهارت های بین فردی، بهبود مهارت های ارتباطی، پیشگیری از اختلالات و مشکلات روانی- اجتماعی، افزاش سرمایه اجتماعی، ارج نهادن به سرمایه های ملی، آشنایی دانش آموزان با شایستگی های اخلاقی، آشنایی دانش آموزان با شایستگی های اجتماعی، حل مسئله، توانمندسازی فردی، مقابله با رفتارهای پرخطر، سواد بهداشت جسمی، ارتقاء تفکر انتقادی، ارتقای سواد مدنی، ارتقاء توانایی های روانی، ارتقای سواد علمی، کاهش خشم و اضطراب)؛ 2-محتوا (اعتقادات، هویت یابی، تعامل و توانمندی)، 3- روش های آموزش (آموزش در قالب دعوت از صاحب نظران، گردش علمی و آموزشی، یادگیری مشارکتی، استفاده از روش های فعال یادگیری، فعالیت های مکمل و فوق-برنامه، مشارکت دانش آموزان در تولید دانش، آموزش در عمل، برگزاری کارگاه های آموزشی، بارش مغزی، تحلیل وضعیت و مطالعه موردی، سخنرانی، ایفای نقش، بازی های آموزشی) 4- روش های ارزشیابی (مشاهده فرایند عملکرد، خود ارزشیابی، ارزشیابی توسط همتایان، انجام تکالیف و فعالیت ها، ارزشیابی توسط خانواده، انجام پروژه یا تحقیق به صورت فردی یا گروهی) تجلی پیدا کردند. به موجب این نتایج پیشنهاد می گردد الگوی مذبور در جهت رشد شخصیت سالم دانش آموزان، تأمین و حفظ بهداشت روانی دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد.